مقاله کامل درباره كودك آزاري
مقاله کامل درباره كودك آزاري
مقدمه:
کودک آزاری رفتاری است که بصورت آگاهانه و ناآگاهانه توسط بزرگسالان نسبت به کودکان انجام می شود.خشونت نسبت به کودکان یک نمونه اشکار از ارتباط غیر طبیعی بین والدین و کودک و مراقبت کنندگان آنان است که بالاخره منجر به صدمات غیر قابل جبران به جسم، احساسات ، عواطف و ابعاد روانی او می گردد. به منظوربررسی اعمال خشونت والدین و تاثیر آن بر پرخاشگری کودکان این مطالعه انجام شد.
بدرفتاری با کودکان از نسلی به نسل دیگر منتقل می شود. یعنی کودکانی که مورد بدرفتاری قرار می گیرند ، خود در آینده والدینی بدرفتار می شوند. با توجه یافته های پژوهش حاضر و شیوع نسبتا بالای خشونت نسبت به کودکان و پیامدهای آن از جمله پرخاشگری کودکان که خود منجر به اسیبهای عمدی و غیر عمدی بسیاری می گردد، اجرای برنامه های آموزشی برای خانواده ها می تواند در جهت کاهش خشونت موثر واقع شود.
معضل دیگر،کودکان خياباني مقوله يي است که در حال حاضر اکثر کشورها به خصوص کشورهاي آسيايي را درگير کرده است و اينان کودکاني هستند که به دلايل مختلفي چون فقر، طلاق، مهاجرت، شيوه هاي تربيتي خانواده، اختلالات جسمي و رواني و… در خيابان ها رها شده اند. اصطلاح کودک خياباني براي نخستين بار در سال 1815 به وسيله «ماي هو» در انگليس به کار برده شد و بعد از سال 1979 در امريکا مصطلح شد و بعدها در کشورهاي ديگر هم رواج يافت.
ساده مثل كودكآزاري
هرگونه آسيب جسمي يا رواني، سواستفاده جنسي يا بهرهكشي و عدم رسيدگي به نيازهاي اساسي افراد زير 18 سال توسط ديگر افراد و به صورتي كه غيرتصادفي نباشد، كودك آزاري تلقي ميشود. كودك آزاري به سه دسته مهم تقسيم ميشود : كودك آزاري جسمي به هر عملي كه منجر به آسيب عمدي جسمي كودك شود گفته ميشود. آزار جنسي، درگير نمودن كودك در فعاليتهايي است كه منجر به ارضا جنسي افراد بزرگسال ميشود. غفلت يا بيتوجهي سومين دسته است كه
معمولا در خانوادههاي كمدرآمد مشاهده ميگردد. غفلت عبارتست از اهمال و غفلت والدين از تامين نيازهاي اساسي كودك كه براي بهتر زيستن او ضروري هستند. بيتوجهي جسماني به تاخير در مراقبت بهداشتي، ترك، اخراج، مراقبت گسيخته، سرپرستي ناكافي، بيپروايي و بيملاحظگي نسبت به امنيت و رفاه كودك گفته ميشود. بيتوجهي عاطفي شامل مهرورزي و عاطفه ناكافي، سواستفاده افراطي يا مزمن از همسر در حضور كودك يا سواستفاده از داروها و الكل در حضور او و مواجهه او با رفتارهاي ناسازگارانه اطلاق ميشود.
بحثهايي كه بر سر تعاريف و حدود كودك آزاري درميگيرد به طور كامل خودش را در قوانين ايران نشان ميدهد. طبق ماده 7 قانون ماده 59 قانون مجازات اسلامي و ماده 109 قانون مدني، تنبيه توسط والدين به منظور تاديب و تربيت طفل در صورتي كه متعارف باشد جرم تلقي نميشود. سالهاست كه بين كارشناسان حقوقي، جامعهشناسان و فعالان اجتماعي بر سر حد تاديب بحث درميگيرد اما تا كنون قانون جواب قانعكنندهاي به اين مساله ندادهاست.
با توجه به اينكه يكي از مهمترين منابع قانون در ايران شرع است مراجع عظام هم در پاسخ به يك استفتا نظر خود را درباره كودكآزاري اعلام كردند. آيتالله العظمي سيستاني تنبيه بدني را جايز ندانسته مگر اين كه تاديبي كه لازم است متوقف بر آن باشد و در اين صورت پدر يا كسي كه از سوي او مجاز است ميتواند به نحوي كه موجب سرخ يا كبود شدن نباشد كودك را بزند ولي به احتياط واجب نبايد از سه ضربه سبك تجاوز كند و به هر حال اگر موجب سرخي يا كبودي شد ديه دارد حتي اگر از سوي پدر باشد و به احتياط واجب زدن به هر نحو باشد پس از سن بلوغ جايز نيست. او در پاسخ به سوالي كه آيا ميتوان كودك را از سرپرستي پدر و مادر كودكآزار كه در مراجع قانوني به اثبات رسيده است خارج كرد؟ گفته است اگر حاكم شرع تشخيص دهد كه پدر و مادر از نظر حفظ سلامتي كودك مورد اطمينان نيستند ميتواند آنها را از حق حضانت و سرپرستي كودك محروم كند. در خصوص مجازات پدر و مادر آزاردهنده هم گفته شده كه اگر آزار آنها مستلزم ديه باشد بايد بپردازند بلكه در مواردي قصاص نيز در مورد مادر اجرا ميشود.
آيتالله العظمي مكارم شيرازي نيز در اين باره گفته است كه كودك آزاري در شرع اسلام جايز نيست و هرگاه پدر يا مادري مرتكب چنين كاري شوند حاكم شرع ميتواند آنها را تعزير كند و اگر كاري باشد كه منتهي به فوت يا نقص عضو يا جراحتي گردد ، ديه دارد ولي تنبيههاي جزئي و مختصر كه هيچگونه اثري روي بدن نگذارد آن هم در صورت ضرورت ،مانعي ندارد و چه بهتر كه از آن هم صرف نظر شود و از طريق تشويق و محبت اقدام به تربيت شود.
آيتالله العظمي صانعي اعتقاد دارد در راستاي ادب و تربيت كودكان توسط والدين تنها اذن حداكثر پنج ضربه و يا شش ضربه نه زيادتر آن هم با انحصار راه تربيت به آن و در مسير جلوگيري از فساد اخلاقي و ارتكاب كارهاي ناشايست و به شرط اينكه ضربه به طور سخت و موجب زخم شدن و يا تغيير رنگ پوست نباشد اجازه داده شده. وي در مورد مجازات والدين اينگونه فتوا داده است كه بعنوان دفع منكر و آزار و اذيت نه تنها جايز است بلكه واجب ميباشد ليكن به هر حال بايد و به هر نحو ممكن آنها را وادار به عمل تكليف واجب حضانت و تربيت نمود تا هم به تكليف و وظيفه واجب خود عمل نمايند و هم بار، و زحمت فرزند داري كه آنها سبب آن بودهاند به عهده ديگران نيفتد.
آيتالله العظمي موسوي اردبيلي هم حد شرعي تنبيه اولاد را آن اندازهاي دانسته كه موجب ديه نباشد آن هم در صورتي كه اولاد بدون آن تنبيه تربيت نشود و بيش از آن اندازه موجب ديه بر پدر و مادر ميشود و موارد مختلف است ،ممكن است در بعضي از آنها قصاص باشد. حكم شرعي والديني كه بچه را بيشتر از حد شرعي تنبيه مذكور در فوق ، اذيت ميكنند، قهرا مراتبش مختلف است در بعضي از موارد موجب ديه و در بعضي از موارد موجب قصاص ميشود.
با مجاز دانسته شدن تنبيه به صورتي كه شامل چند ضربه و بدون آثار صدمهديدگي باشد شايد بتوان راحتتر در مورد حدود تنبيه در ايران تصميم گرفت. هرچند كه معمولا موارد خفيف اين چنيني اصلا گزارش نميشوند كه مورد بررسي قرار بگيرند.
كودك آزاري چيست وبه چه رفتارهايي گفته ميشود ؟
كودكان به علت ويژگيهايي كه از نظر سني دارند بسيار آسيب پذير هستند و نياز به حمايت و مراقبت ما دارند . اما گاهي بزرگسالان به دلايل مختلف به جاي حمايت و مواظبت از كودكان ، آنها را مورد آزار قرار ميدهند .
كودك آزاري شامل رفتارهايي است كه توسط افراد بزرگسال نسبت به كودكان صورت ميپذيرد و به نوعي به سلامت جسمي و رواني كودك آسيب ميرساند . رفتارهايي كه به صورت تصادفي انجام ميشوند(مثل تصادف با اتومبيل ) شامل كودك آزاري به حساب نمي آيند .
كودك آزاري چگونه صورت ميگيرد ؟
1- كودك آزاري جسمي : رفتارهايي كه به جسم كودك آسيب ميزند . مانند كتك زدن ، سوزاندن ، مجروح كردن ، شكستن و….
2- كودك آزاري رواني :رفتارهايي كه به سلامت رواني كودك آسيب ميرساند مانند توهين كردن ، ترساندن ، تحقير كردن ، تبعيض و….
3- بي توجهي و غفلت : توجه نكردن به نيازهاي اساسي كودك مانند تغذيه ، بهداشت ، پوشاك ، آموزش و…
4- سوء استفاده : استفاده از كودكان در ارتباط با مواد مخدر ، واداشتن آنها به كارهاي دشوار ، سوء استفاده جنسي و…
چرا كودكان مورد آزار قرار ميگيرند ؟
1- نا آگاهي والدين : گاهي والدين يا افراد ديگر كه به كودكان آزار مي رسانند ، نمي دانند كه رفتار آنها كودك آزاري است . و اين گونه رفتار ها را عادي و معمولي مي انگارند .
2- مشكلات اقتصادي : فقر باعث كيشود كه كودكان از دسترسي به نيازهاي اساسي خود مانند آموزش ، بهداشت ، تغذيه و… محروم شوند و يا والدين به علت فشارهاي مالي با رفتارهايي مانند پرخاشگري ، خشونت ، بي توجهي و… كودكان را مورد آزار قرار دهند .
3- اعتياد : به علت خصوصياتي كه در افراد معتاد ايجاد ميگردد مانند پرخاشگري ، بي مسئوليتي ، كاهش عواطف و …. سبب ميشود كه كودكان مورد آزار به ويژه از نوع سوء استفاده قرار گيرند .
4- بيماري هاي رواني : در صورتي كه والدين به بيماريهاي رواني مبتلا باشند ، با رفتارهايي مانند تند خويي ، خشونت ، ناسازگاري ، بي توجهي و… سبب آزار كودكان ميشوند
5- مشكلات خانوادگي : مشاجرات شديد و طولاني والدين ، جمعيت زياد خانواده ،شيوه هاي تربيتي نامناسب ، در برخي موارد وجود ناپدري و نا مادري و… سبب ميشود كه كودكان مورد آزار قرار بگيرند .
6- مشكلات كودكان : كودكاني كه مشكلات نسبتا شديد و پايدار دارند بيشتر از ساير كودكان مورد آزار قرار ميگيرند . مانند كودكاني كه دچار بيماريهاي جسمي مزمن و طولاني مدت يا مشكلات رفتاري از قبيل پرخاشگري ، بي قراري ، بيش فعالي ، اظطراب ، شب ادراري و… هستند به علت مشكلاتي كه براي بزرگسالان ايجاد ميكنند و نيز به سبب نا آگاهي والدين ، اغلب مورد آزار جسمي و رواني قرار ميگيرند .
7- مشكلات مدرسه : مشكلاتي كه در مدرسه براي دانش آموزان ايجاد ميشود مانند انتظار بيش از حد ، نديدن تفاوتها ، ايجاد اظطراب ، ترس و رقابتهاي شديد ، تبعيض ، تنبيه بدني ، تحقير و توهين و… سبب آزارهاي جسمي و رواني كودكان ميشوند.
چگونه مي توانيم كودك آزاري را كاهش دهيم ؟
1- كودكان را بهتر و بيشتر بشناسيم :شناخت كودكان و نيازهاي آنها سبب ميشود كه رفتار بهتري نسبت به آنها داشته باشيم .براي اين كار ميتوانيم از روشهاي مختلف مانند خواندن كتابهاي مناسب ، شركت در كلاسهاي آموزشي ، مشورت كردن با افراد آگاه در اين زمينه و… استفاده كنيم .
2- علت كودك آزاري را بشناسيم: كودك آزاري مانند هر رفتار ديگري علتي دارد . سعي كننيم علت آنرا پيدا كنيم و با بر طرف كردن آن ، كودك آزاري را كاهش دهيم.
گاهي ممكن است برخي مشكلات را نتوانيم از بين ببريم ، در آن صورت پذيرفتن آن بهتر از آزار دادن كودك است .
3- از ديگران كمك بگيريم : كمك گرفتن و مشورت كردن نشانه هوشياري و آگاهي است ، نه ناتواني . براي كاهش مشكلات خود مي توانيم از مراكز مشاوره حضوري ، تلفني ، سازمانهاي غير دولتي ، افراد آگاه و… كمك بگيريم .
4- آرامش خود را حفظ كنيم : زندگي هميشه با مشكلات همراه است ، سعي كنيم خشم خود را كنترل كرده و براي مشكلات چاره جويي نماييم .بسياري از كودك آزاري ها در شرايطي انجام ميگيرد كه والدين قادر به كنترل خشم خود نيستند ، كنترل خشم ، آموختني است و ميتوانيم با تمرين بر خشم خود غلبه نماييم.
كودك آزاري چه زيانهايي براي كودك بهمراه دارد؟
كودكي دوران رشد و شكل گيري شخصيت انسان است . انواع كودك آزادي در اين سالهاي حساس و مهم ، به رشد و سلامت كودك آسيب جدي ميرساند . كودكان آزار ديده در همه جنبه هاي رشد مانند رشد جسمي ، ذهني ، رواني و اجتماعي با مشكلات و نارساي هاي فراواني روبرو خواهند شد . بررسي هاي انجام شده نشان ميدهد بسياري از انسانهايي كه در دوران كودكي قرباني آزار و بد رفتاري بوده اند در بزرگسالي خود به آزار كودكان پرداخته اند و اين يكي از بزرگترين زيانهاي كودك آزاري است كه سبب تداوم آن ميگردد .
چگونه ميتوانيم از كودك آزاري پيشگيري كنيم ؟
پيشگيري هميشه بهتر ، آسانتر و سريعتر از درمان است . براي پيشگيري از كودك آزاري مي توانيم از راهكارهاي زير استفاده كنيم:
1- دقت در ازدواج و تشكيل خانواده ، خودداري از ازدواج هاي تحميلي ، ناشناخته، شتابزده و ازدواج در سنين پايين .
2- توجه به تنظيم خانواده و تعداد مناسب فرزندان
3- افزايش آگاهي خود در زمينه پرورش فرزندان و شيوه هاي مناسب رفتار با آنها .
4- پذيرش مسئوليت ها و انجام وظايف خود به عنوان پدر ، مادر ، سرپرست و … نسبت به كودكان
5- آشنايي با حقوق و نيازهاي اساسي كودكان .
6- توجه به سلامت جسمي و رواني خود و كاهش فشارهاي عصبي و مشكلات رفتاري خود كه سبب كودك آزاري ميشود .
7- تقويت روحيه كمك گرفتن هنگام برخورد با مشكلات و آشنايي با مراكز حمايتي ، امداد در مورد كودكان و خانواده ها.
كودكآزاري نيمي از خشونتهاي خانگي را تشكيل ميدهد
“هر وقت او به خانه ما مى آمد من فرار مى كردم و گوشه پذيرايى پنهان مى شدم. او هميشه مرا با لگد كتك مى زد و يكبار به قدرى به سر من ضربه وارد كرد كه ديگر نمى توانستم سر پا بايستم و خوابيدم. وقتى از خواب بيدارشدم نمى توانستم چشمهايم را باز كنم. اطراف چشمهايم كبود شده بود و سرگيجه شديدى داشتم. نمى دانستم چرا او چشم ديدن مرا نداشت. فكر كردم حالا كه در رختخواب افتاده ام دست از سرم بر مى دارد اما او مرا سوار ماشين پيكان خودش كرد و به بيابانها برد. او مى خواست با چاقو مرا بكشد. بعد جملاتى را به من گفت و از من خواست تا آنها را تكرار كنم و او صداى مرا با موبايل خودش ضبط كرد و بعدها آنها را براى مادرم پخش مى كرد. او از من مى خواست تا از مهربانى هاى او نسبت به من و مادرم حرف بزنم. چند بار هم او مرا بلند كرد تا از پنجره بيرون بيندازد. من خيلى ترسيدم و گريه كردم. هميشه همسايه ها هم برايم گريه مى كردند اما كارى از دستشان بر نمى آمد. او حتى مادرم را هم كتك مى زد و چند بار قصد داشت مادرم را خفه كند. از ديدن او وحشت داشتم چون تعريف كرده بود تا به حال چندبار دوستانش را با چاقو زده است. او خودش به من گفته بود كه بچه پرورشگاهى است و هميشه دوست دارد يكى را بزند تا دلش خنك شود.”
هفت سالگي براي تحمل اين همه آزار سن كمي است، اما او شايد از خوش شانسترين قرباني هاي كودك آزاري باشد كه توانسته به صورت زنده در دادگاه از خود دفاع كند.
ضعف جسمي و ناتواني در دفاع از خود، همواره باعث ايجاد خشونت بوده است. زنان، كودكان، معلولان و… همواره قربانيان خشونتي بوده اند كه توان دفاع در مقابل آن را نداشته اند. از زماني كه بابليان و مردم روم باستان دختركان خود را وقف معابد مي كردند، زماني كه صداي ناله هاي نوزادان تازه به دنيا آمده دختر در عربستان زير خاك خفه مي شد تاريخ كودك آزاري شكل مي گرفت. در دوره اي از تاريخ ايران هم روسپي خانه هايي پسرانه وجود داشت كه غالبا متعلق به دربار بود.
پسران كوچك لباسهايي دخترانه پوشيده و علاوه بر ارائه خدمات عمومي به پادشاهان، مورد سو استفاده جنسي آنان هم قرار مي گرفتند.
در آمريكا انجمن مبارزه با كودك آزاري در سال 1874 تشكيل شد. در دهه 1940 در اين كشور گزارشهاي درماني بدون توضيح علت آسيب ديدگي فرضيات جديدي را در مورد سورفتار با كودكان مطرح كردند.
در فرانسه نيز حدود 100 سال پيش “تارديو” متخصص پزشكي قانوني فرانسه سندرم كودك آزاري جسمي خصوصا آزار جسمي عليه كودكان ناتوان را گزارش نمود.
در دو دهه اخير همزمان با توجه بيشتر به مسائل كودكان، كودك آزاري نيز بيشتر مورد نظر قرار گرفته. تصويب كنوانسيون حقوق كودك در سال 1989 و پذيرفتن اين كنوانسيون از سوي كشورهاي جهان از جمله ايران را، ميتوان نقطه عطف جهاني درباره توجه به كودكان دانست.
در ايران به جز موارد حاد كه منجر به آسيب شديد يا حتي فوت مي شود گزارش مشخصي درباره كودك آزاري وجود ندارد. بزرگترين واقعه كودك آزاري در ايران ماجراي قتل 33 كودك و نوجوان در تهران و ديگر شهرها توسط شخص به نام علي اصغر بروجردي، معروف به اصغر قاتل بود. اين مرد 42 ساله در سال 1313 به جرم ارتكاب جنايتها و قتلهاي متعدد اعدام شد. او در تهران باميه فروش بود و پسران كم سن و سال را كه براي خريد باميه به او مراجعه مي كردند فريب ميداد و به خرابههاي جنوب تهران ميكشاند و پس از سو استفاده و آزار جنسي آنان را به قتل ميرساند. اصغر در سن 22 سالگي به جرم همجنسگرايي به زندان محكوم شده بود و در بازجوييهايش در اين باره ميگفت:” پس از آزادي تصميم گرفتم كه از اين پس كودكان را پس از كامجويي به قتل برسانم. به قدري از اين عمل لذت ميبردم كه حد و وصفي بر آن متصور نبود، مخصوصا پس از آن كه خون قربانيان خود را ميخوردم…”
آخرين مورد تاريخي كودك آزاري در ايران بيجه بود كه ۱۸ كودك را پس از آزار جنسي در پاكدشت ورامين به قتل رسانده بود. بيجه به ۱۶ بار قصاص نفس، يك بار اعدام به خاطر لواط، ۱۵ سال حبس و ۱۰۰ تازيانه محكوم شد. بيجه را در 27 اسفند سال 83 اعدام كردند.
كودكآزاري معضل است يا اغراق؟
به گفته كارشناس دفتر آسيبديدگان اجتماعي سازمان بهزيستي، نتايج بررسي شيوع برخي از موارد كودك آزاري در ايران (سال 82 )نشان ميدهد كه طبق گزارش والدين در طول 24 ساعت قبل از زمان بررسي 50 درصد كودكان يك تا 5 سال، 38 درصد كودكان 6 تا 11 سال و 23 درصد كودكان 12 تا 18 ساله مورد مطالعه مورد بداخمي، غضب و بياعتنايي مراقبين خود قرار گرفته بودند. به گفته وي همچنين 31 درصد كودكان 1 تا 5 سال، 5/20 درصد كودكان 6 تا 11 سال و 7/8 درصد كودكان 12 تا 18 سال توسط مراقبين خود مورد تنبيه بدني در 24 ساعت قبل از بررسي قرار گرفته بودند كه بر اثر تنبيه بدني، آثار تنبيه بر روي بدن 2/2 درصد كودكان 1 تا 5 سال، 5/1 درصد كودكان 6 تا 11 سال و 1/1 درصد كودكان 12 تا 18 سال وجود داشته است. طبق نتايج اين تحقيق 8هزار مورد خشونت خانگي مشاهده شده كه نيمي از آن را كودكان تشكيل ميدادند. از اين ميزان 20 درصد مربوط به كودكآزاري جنسي ميشد.
در پژوهشي ديگر مطالعه 2240 دانشآموز دبيرستاني شهر تهران نشان داد كه 32 درصد دانشآموزان دست كم يكي از موارد بيتوجهي و غفلت را تجربه كردهاند. همچنين 1600 دانشآموز نوعي از آزار را در مورد خود گزارش دادند كه از اين ميان، 43.2 درصد آزار جنسي، 23.4 درصد آزار عاطفي 4.7 درصد آزار جنسي بود.
بررسي موارد كودكآزاري جنسي با استفاده از يادداشتهاي موجود در پروندههاي سازمان پزشكي قانوني كشور (مربوط به تهران) نشان داد كه در طي سه سال از بهار 1371 تا اسفند 1373، مجموعا 325 مورد مراجعه به سازمان پزشكي قانوني جهت وقوع كودكآزاري رخ داده كه 237 مورد آنها را دختران و 87 مورد را پسران زير 15 سال تشكيل ميدادند. بررسي فاصله زماني از
فایل : 55 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.