مقاله کامل عوامل بيگانگي اجتماعي ميان امام علي(علیه السلام) و مردم زمانه در نهج البلاغه

مقاله کامل عوامل بيگانگي اجتماعي ميان امام علي(علیه السلام) و مردم زمانه در نهج البلاغه

عوامل بيگانگي اجتماعي ميان امام علي(علیه السلام) و مردم زمانه در نهجالبلاغه
چكيده
مفهوم بيگانگي اجتماعي و ابعاد و عوامل آن، در اكثر فرهنگها و جوامع بهعنوان يك معضل و مسأله اجتماعي مورد تحليل قرار ميگيرد. اين مفهوم به معناي احساس انفصال و فقدان پيوند ذهني ميان فرد و جامعه ميباشد و رشد و پويايي فرهنگي- اجتماعي جامعه را با توقف مواجه ميكند. امام علي(علیه السلام)در دوران خلافت با حوادث سياسي و اجتماعي مهمي مواجه شد. رويارويي با دشمنان خارجي و داخلي وغفلت و دوري مردم از فرهنگ اصيل اسلامي سبب شد تا ايشان ميان خود و جامعه پيرامون، احساس انفصال و بيگانگي نمايد كه بازتاب اين حالت در خطبه‌ها و نامه‌هاي نهج البلاغهبه‌وضوح ديده ميشود. پژوهش حاضر با روش توصيفي و تحليلي و بر اساس نظريه ملوين سيمن به واكاوي بيگانگي اجتماعي امام علي(علیه السلام) ميپردازد. نتايج پژوهش نشان ميدهد كه احساس بيقدرتي، احساس ناهنجاري اجتماعي و احساس تنفر فرهنگي مهمترين عوامل احساس بيگانگي اجتماعي در نهج البلاغهميباشند.
واژگان كليدي
امام علي( علیه السلام)، نهج البلاغه ، بيگانگي اجتماعي، ملوين سيمن، تنفر فرهنگي.
طرح مسئله
اين كه ادبيات هر دورهاي را بايد با توجه به اوضاع اجتماعي و سياسي آن دوره مورد مطالعه و بررسي قرار داد، موضوعي است كه در مقام نظر، كم و بيش بر سر آن توافق حاصل شده است (آجوداني، 1387 ش، ص 145). دوران خلافت امام علي(علیه السلام) با حوادث و وقايع مهم سياسي و اجتماعي همراه شد كه بازتاب آن در منابع تاريخي و متون مربوط به آن دوره به‌ويژهنهج البلاغهبه‌وضوح ديده ميشود.
نگاهي گذرا به سخنان امام علي(علیه السلام)در نهج البلاغهنشان ميدهد كه ن ايشا عليرغم اينكه در جايگاه خلافت به هدايت و رهبري جامعه اهتمام داشتند ليكن از يكسو با فشارها و مشكلات متعددي از جانب دشمنان و ياران خود مواجه بودند و از سوي ديگر ميان معيارها و ارزشهاي اخلاقي خود و هنجارها و ارزشهاي حاكم بر جامعه نوعي تناقض ميديدند. اين عواملسبب شد تا حالت و احساس بيگانگي و انفصال از جامعه آن دوره براي امام(علیه السلام) به وجود بيايد.
مفهوم بيگانگي اجتماعي و ابعاد آن نظير بيقدرتي، بيمعنايي، بيهنجاري، انزوا و تنفر از خود يكي از پديدهاي اجتماعي است كه در اكثر فرهنگ‌ها به عنوان يك معضل و مسئله اجتماعي شناخته شده است. اين مفهوم در حوزه‌هاي وسيعي براي شرح و توصيف هر نوع رفتار انحرافي و مانعي در راه توسعه و ديگر فعاليتهاي اجتماعي از سوي جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعي به كار رفته است.
موضوع بيگانگي اجتماعي قدمت و سابقه طولاني در تاريخ تفكر اجتماعي دارد و ريشه‌هاي آن به نخستين دوره‌هاي تاريخ برميگردد و آثار اوليه آن در بخشهايي از تاريخ فلسفي، مذهبي، اسطورهاي و ادبيات كهن مشهود است.
هدايت جامعه اسلامي به سرمنزل سعادت و رستگاري هدف غالب انبياء و اولياء الهي در طول تاريخ حيات سياسي- اجتماعي انسانبوده است. در اين ميان عواملي باعث ميشود كه تحقق اين هدف با مشكلات و موانعي همراه شود بهگونهاي كه زمامدار جامعه اسلامي عليرغم تلاش‌ها و مقاومت‌هاي زياد هم از داخل جامعه اسلامي و هم از سوي عوامل بيروني با چنين مشكلاتي مواجه ميشود و در نتيجه نوعي بيگانگي و احساس انفصال ميان جامعه و زمامدار به وجود ميآيد.
نوشتار حاضر در تلاش است با روش توصيفي- تحليلي وبراساس الگوي ملوين سيمن به تحليل پديده بيگانگي و عوامل آن در نهج البلاغهبپردازد. بر اين اساس، مسأله پژوهش حاضر اين است كه زمينه‌هاي ايجاد بيگانگي اجتماعي براي امام علي(علیه السلام)در نهج البلاغهكدامند؟ آثار و پيامدهاي سياسي-اجتماعي بيگانگي اجتماعي نزد زمامدار جامعه اسلامي چگونه است؟ با توجه به پرسشهاي فوق فرضيهاي كه به نظر ميرسد قابل تأييد باشد اين است كه ناسازواري و بيگانگي ميان جامعه و رهبري آن، سبب ميشود كه روند تحولات سياسي و اجتماعي در موارد حساس و سرنوشتساز به سمتوسوهايي كشانده شود كه موجبات گرفتاري و در نهايت تهديد امنيت سياسي، فكري و عقيدتي آن جامعه را فراهم كند.
ضرورت و اهميّت پژوهش
بدون شك شخصيت امام علي(علیه السلام) در جهان اسلام از جايگاه ممتازي برخوردار است. ايشان اگرچه دوران كوتاهي از عمر خود را دررهبري جامعه اسلامي سپري نمودند؛ ليكن اين دوران و سخنان ايشان به‌ويژهدر نهج البلاغهبيانگر جنبه‌ها و ابعاد مختلفي از الگوي يك جامع ديني مبتني بر اصول قرآن و سنت نبوي است كه ميتواند در هر عصر و دورهاي هدايتگر مسير سعادت جوامع اسلامي باشد. از مهمترين چالش‌هايي كه ممكن است در يك جامعه ديني به وجود بيايد – همچنان كه در زمان خلافت امام علي(علیه السلام) نيز اتفاق افتاد – عدم همبستگي ميان حاكم اسلامي و توده‌هاي اجتماعي است كه تشديد اين حالت سبب بروز مشكلاتي براي رهبر جامعه اسلامي و بهتبع آن براي همه اقشار جامعه ميشود .
از اين رو آسيبشناسي و تحليل بيگانگي اجتماعي امام علي(علیه السلام) يم تواند عوامل و زمينه‌هاي اين پديده اجتماعي را شناسايي نمايد تا جوامع اسلامي به‌ويژهدر
دوران معاصر كه با چالشهاي مهم اجتماعي مواجه هستند از گسست ميان زمامداران و طبقات اجتماعي و تبعات ناشي از آن در امان باشند. اگرچه براساس مطالعات جامعهشناسي و روانشناسي اجتماعي عوامل متعددي در ايجاد بيگانگي نقش دارند؛ ليكن پژوهش حاضر براساس سخنان امام علي(علیه السلام) به كوا اوي اين پديده اجتماعي ميپردازد و از اين رو ميتواند در بوميسازي اين بخش از نياز فكري جامعه اسلامي گامي هرچند كوتاه حساب آيد.
پيشينه پژوهش
نهج البلاغهاز زمان تدوين تا روزگار معاصر همواره مورد توجه بزرگان و انديشمندان اسلامي و غير اسلامي بوده است كه هركدام از منظرهاي قابلتأملي به موضوعات موجود در آن پرداختهاند.
ليكن از نظر بررسي و تحليل عوامل و ابعاد بيگانگي اجتماعي به‌ويژهنزد رهبر جامعه اسلامي مورد توجه نبوده است. پژوهشهاي كه به تحليل موضوعات و پديده‌هاي سياسي- اجتماعي در نهج البلاغهپرداختهاند ميتواند پيشينهاي براي تحقيق حاضر باشد.
حسين زاده و همكاران در مقالهاي با عنوان «شناسايي و سنخ بندي زمينه فرهنگي-اجتماعي توسعه مّلّتها با تأكيد بر ديدگاه نهج البلاغه» به بررسي زمينه‌هاي فرهنگي- اجتماعي توسعه در نهج البلاغه‌پرداخته‌اند. در اين مقاله، خودباوري اجتماعي، رواج عدالت اجتماعي، تقويت اعتماد سياسي، كاهش تفرقه و نزاع قومي، مبارزه با فساد اجتماعي، بينظمي، تبعيض، شفافيت اقتصادي- سياسي و. . . زمينه‌هاي مهم و مؤثر توسعه ملتها در نهج البلاغهبهحساب آمده است. (حسين زاده و همكاران، 1397 ش، صص 59-76) زيويار و جوكار در مقالهاي با عنوان «تبيين تحولات اجتماعي از ديدگاه امام علی (علیه السلام) در نهج البلاغه» به بررسي تطبيقي تحولات
اجتماعي از ديدگاه امام(علیه السلام) با ديدگاه جامعه شناسان ‌پرداخته‌اند. تحليل و تبيين علل و عوامل وقوع انقلابها و دگرگوني‌هاي اجتماعي در جامعهشناسي معاصر و نهج البلاغه، مسأله اساسي اين نوشتار است. در اين مقاله از منظر امام (علیه السلام)، تكبر، جهالت، ضلالت، كمتحملي مردم در قبال مسئولان و … عواملي است كه سبب تضعيف پايگاه اجتماعي نظام اسلامي و كمرنگ شدن مشروعيت آن ميشود .
موضوع بيگانگي و انفصال ميان رهبري جامعه و طبقات مختلف اجتماعي در اين مقاله مورد بحث قرار نگرفته است(زيويار و جوكار، 1396 ش، صص 43-70). مصداقيان در تحقيقي با عنوان «اخلاق اجتماعي از ديدگاه نهج البلاغه « به عوامل اجتماعي سقوط و پيشرفت جامعه در نگاه امام علي(علیه السلام) پرداخته است. در اين پژوهش، قوانين اجتماعي، روابط سياسي، امربه معروف و نهي از منكر، گسترش معنويت، آگاهي و همبستگي ملي مهمترين بسترهاي رشد اخلاق اجتماعي در نهج البلاغهبوده كه مانع از سقوط ارزشها در جامع ميشود (مصداقيان، 1387ش، صص6-21). رجبي در مقالهاي با عنوان «از خود بيگانگي در قرآن» اصالت دادن به ديگران، برهم خوردن تعادل روحي، بيهدفي و بي معياري، عدم آمادگي و قدرت در تغيير وضعيت، اصالت ماده و ماديات، عدم بهرهگيري از عقل و دل را مهمترين علل از خود بيگانگي در قرآن برشمرده است. موضوع و محور اساسي اين مقاله، مسأله بيگانگي فردي بوده كه با تكيه بر آيات و متن قرآن مورد بررسي واقع شده است (رجبي، 1376ش، صص5-23).
عابدين بزرگي در مقاله «حقيقت و چيستي از خود بيگانگي از ديدگاه انديشمندان مسلمان» به اين نتيجه رسيده است كه حقيقت انسان همان نفس اوست كه با تعابيري مانند «من» و «خود» از آن ياد ميشود. رشد و تعالي اين حقيقت وابسته به ارتباط داشتن با خداست بهطوري كه اگر آدمي خدا را
فراموش كند و با او بيگانه شود، «خود» را فراموش كرده، از آن بيگانه ميشود. در اين مقاله به تعامل انسان و جامعه و تأثير جامعه بر افكار و عواطف انسان پرداخته نشده است (بزرگي، 1395 ش، صص 33-60).
علي احمدي و همكاران در مقاله «از خود بيگانگي: مقايسهاي از ديدگاه هگليان جوان و مفسران قرآن» به بررسي تطبيقي ازخود بيگانگي از ديدگاه انديشمندان پيرو هگل و برخي مفسران قرآن پرداخته و شباهت‌ها و تفاوت‌هاي هردو مكتب را پيرامون اين موضوع تحليل نمودهاند. در اين مقاله اصل حقوق و آزادي فرد از نظر اقتصادي، حق مالكيت بر محصول كار خود و حق معاوضه و مبادله مهمترين وجه اشتراك ديدگاه اسلام و انديشمندان پيرو هگل ميباشد. هگل، فوئرباخ و ماركس بر اين باورند كه دين سبب از خود بيگانگي انسان ميشود و پذيرش دين به معناي مقهور اراده غير شدن و بيرون آمدن از امتداد وجودي خود است در حالي كه در اسلام و بينش قرآني حقيقت انسان را روح جاودانه انسان تشكيل ميدهد و شناخت دقيق و درست انسان بدون در نظر گرفتن رابطه او با خدا ميسر نيست از اين رو دين نه تنها سبب از خود بيگانگي نشده بلكه انسان را به سوي رشد و تعالي سوق ميدهد (علي احمدي، 1390 ش، صص37-43).
آنچه كه پژوهش حاضر را از ديگر پژوهشها متمايزمينمايد پرداختن به موضوع بيگانگي در مواجهه انسان با اجتماع است؛ به عبارت ديگر نه عوامل و اسباب فردي بلكه عوامل برون فردي و زمينه‌هاي اجتماعي ايجاد بيگانگي ميان فرد و جامعه مهمترين موضوع و مسأله پژوهش حاضر ميباشد كهبا تأكيد بر شرايط سياسي و اجتماعي زمان خلافت امام علي(علیه السلام) صورت گرفته است. از سوي ديگر اين پژوهش متمركز بر بيگانگي ميان رهبر جامعه اسلامي و مردم زمانه است و از
اين رو اهميت اين موضوع در تبيين عوامل ايجاد شكاف ميان رهبري جامعه اسلامي و طبقات اجتماعي روشن ميشود.
1. معرفي نظريه بيگانگي اجتماعي
جامعه شناسان و روانشناسان اجتماعي بهطور عمده به تبيين و تشريح چگونگي مخدوش شدن روابط اجتماعي، حالات و خصوصيات منصفانه و پرخاشگرانة فرد در قبال جامعه و ساخت اجتماعي توجه ميكنند. همچنين آنان بر نقش عوامل بيروني و واقعيات اجتماعي در بروز بيگانگي تأكيد دارند و آن را مسأله اي تحميلي در نظر ميگيرند. ريشهيابي و شناخت اسباب و علل بيگانگي بيش از همه، جامعه شناسان را به خود مشغول كرده است. آنچه بديهي است اشتراك نظر كامل آنها در نقش عوامل اجتماعي و بيروني در بروز بيگانگي است. آن دسته از جامعهشناساني كه در تبيينات خود از بيگانگي، به انگيزه‌هاي فردي نيز توجه دارند در تحليلهاي خود بيشتر به انگيزه‌هايي كه از ارزشهاي نظام اجتماعي سرچشمه ميگيرند، تأكيد ميورزند (محسني تبريزي، 1381 ش، ص 125).
بيگانگي و ابعاد آن نظير بيقدرتي، بيمعنايي، بيهنجاري، انزوا، تنفر فرهنگي و تنفر از خود يكي از پديده‌هاي اجتماعي است كه در بيشتر فرهنگها بهمنزله يك مسئله اجتماعي شناخته شده است (بني فاطمه و رسولي، 1390 ش، ص2). اين اصطلاح در جامعهشناسي بيشتر به معني سقوط اصول و عدم ملاحظه اصول و موازين به كار ميرود (رباني و انصاري، 1384 ش، ص45).
بهطوركلي، بيگانگي در جامعهشناسي به حالت بريدگي و انفصال از نظام اجتماعي در ابعاد مختلف اشاره دارد و داراي ابعاد مختلفي از جمله بيگانگي فرهنگي، بيگانگي از كار، بيگانگي سياسي و بيگانگي اجتماعي ميباشد. در ميان انواع مختلف بيگانگي، به نظر ميرسد كه بيگانگي اجتماعي،
نمود بيشتري دارد. در بيگانگي اجتماعي به رابطه دوجانبه ميان فرد و جامعه توجه ميشود و بريدگي از هنجارهاي فرهنگي و انفصال يا جدايي از ديگر مردمان مدنظر است.
بيگانگي اجتماعي نوعي احساس انفصال، جدايي و فقدان پيوند ذهني و عيني ميان فرد و جامعه است (محسني تبريزي، 1373 ش، ص12) و موجب توقف رشد و پويايي فرهنگي، ازهمپاشيدگي ساخت اجتماعي، سوء انسجام اجتماعي و. . . ميشود كه همه اين موارد تداوم حيات جامعه را به خطر مياندازد. يك جامعه بيگانه كه در آن نظام كنش اجتماعي مختل است، افراد دچار بيقدرتي شده و دايره تعهد و انسجام اجتماعي كوچك شده، و افراد جز به منافع خود فكر نميكنند، و دچار بيزاري فرهنگي شده و هيچگاه به توسعه نميرسند (حسين زاده و همكاران، 1390 ش، ص 169).
متفكران در تبيين تاريخ بيگانگي اختلافنظر دارند، آدرنو، اتزيوني و ميلز معتقدند كه بيگانگي پديده خاص جوامع فوق مدرن و صنعتي است. اتزيوني ميگويد: «جامعه صنعتي نمونه بارزي از جامعة بيگانه است». سي رايت ميلز معتقد است بيگانگي مهمترين پديده در جامعة معاصر است (محسني تبريزي، 1370 ش، ص 27). گروهي ديگر از متفكران همچون: فيوترم، فروم، مزاروش، ماركوس و كافمن آن را نه به عنوان ابداعي نو و واژهاي جديد كه بهصورت پديدهاي كهن و تاريخي فرض كردهاند. به نظر اين متفكران ريشه‌هاي بيگانگي به نخستين دوره‌هاي تاريخ منظوم برميگردد و آثار اولية آن در بخشهايي از تاريخ فلسفي، مذهبي، اسطورهاي و ادبيات كهن مشهود است (توفيقيان فر و همكاران، 1394 ش، ص 157).
جامعه شناسان و روانشناسان هركدام به طرح الگوها و طبقهبنديهاي متفاوتي از انواع و عوامل بيگانگي اجتماعي ‌پرداخته‌اند. از دهه‌هاي 1950 و 1960 به بعد، بسياري از
صاحبنظران علوم رفتاري و اجتماعي بر جنبه‌هاي روانشناختي و روانشناسي اجتماعي بيگانگي، بيش از جنبه‌هاي مربوط به ساخت اجتماعي تأكيد كرده و آن را به عنوان شرايط اجتماعي- رواني فرد، مورد توجه قرار دادهاند .
در اين ميان ملوين سيمن روانشناس آمريكايي 1956 در زمره نخستين روانشناساني است كه كوشيده است تا ضمن مشخص نمودن سنخ شناسي (تيپولوژي) بيگانگي، مفهوم بيگانگي را در قالبي منظم و منسجم تدوين و تعريف كند. سيمن براين پندار از بيگانگي كه معلول علت واحدي باشد، خط بطلان كشيد. براين اساس امتياز نظريه سيمن نسبت به ديگر نظريه‌هاي بيگانگي اين است كه او بيگانگي را منحصر در يك عامل نميداند بلكه اين پديده را معلول علل و عوامل متعدد ميداند. به نظر وي واژه بيگانگي چندان تداول و عموميت دارد كه در تبيين هر چيزي بدان رجوع شود (فولاديان، 1394 ش، ص 128) .
به نظر سيمنگاهي شرايط جامعه بهگونهاي است كه از يكسو انسانها نميتوانند عواقب و نتايج اعمال و رفتارهاي خود را كنترل كنند، و از سوي ديگر نحوه كنترل و مديريت جامعه نيز بهگونهاي است كه فرد، بين رفتار خود و پاداش مأخوذ از جامعه، نميتواند ارتباطي برقرار كند و در چنين وضعيتي احساس انفصال و بيگانگي بر فرد مستولي ميشود و او را به كنشي منفصلانه در قبال جامعه سوق ميدهد (تبريزي، 1375 ش، ص 97).
2. عوامل بيگانگي اجتماعي از منظر ملوين سيمن
نظريه سيمن در تبيين عوامل بيگانگي اجتماعي مبتني بر شش مؤلفة احساس بيقدرتي، احساس انزوا، احساس بيهنجاري، احساس بيمعنايي، احساس تنفر فرهنگي و احساس تنفر از خود ميباشد. اين شش مؤلفه در حقيقت اشكال و صور بيگانگي
اجتماعي ميباشند (علمي و‌هاشم زاده، 1388 ش، ص 14) كه ممكن است يك يا چند حالت آن نزد افراد بيگانه ديده شود:
الف) احساس بيقدرتي: به نظر سيمن بيقدرتي عبارت است از احتمال يا انتظار متصور از سوي فرد در قبال بيتأثيري عمل خويش و يا تصور اين باور كه رفتار او قادر به تحقق و تعيين نتايج مورد انتظار نبوده و وي را به هدفي كه در نظر دارد سوق نخواهد داد (سيمن، 1959 س، صص86-89). افرادي كه احساس بيقدرتي در مديريت و كنترل شرايط سياسي دارند، بر اين عقيدهاند كه تصميم آنها يا هر عمل ديگري كه انجام دهند، نميتواند به نتايج دلخواه آنها منجر شود و معتقدند عرصه سياست را اقليت‌هاي قدرتمند و با نفوذ كنترل ميكنند.
ب) احساس انزواي اجتماعي: دومين مفهوم از بيگانگي است كه بيشتر در توصيف نقش روشنفكر به كار گرفته شده و منظور از آن جدا شدن روشنفكران از معيارهاي فرهنگ عامه است.
از ديد سيمن، احساس انزواي اجتماعي واقعيتي فكري است كه در آن، فرد عدم تعلّقّ و وابستگي و انفصال نام‌هاي را با ارزش‌هاي مرسوم جامعه احساس ميكند. در اين حالت فرد همچنين داراي اعتقاد و باور نازلي نسبت به مكانيسم ارزشگذاري و سيستم پاداش اجتماعي است و با هرآنچه كه از نظر جامعه معتبر و ارزشمند است، خود را هم عقيده و همسو نميبيند و اين حالت زماني روي ميدهد كه فرد نسبت به حوزه مشاركت سياسي هيچگونه رأي و نظري نتواند اعمال كند و از سوي افراد قدرتمند به انزوا و حاشيه رانده ميشود (سيمن، 1959 ش، ص146).
احساس بيهنجاري: اين حالت از بيگانگي، از ديدگاه دوركيم پيرامون» آنومي« اقتباس شده است و به شرايط بيهنجاري توجه دارد. به بيان ديگر بيهنجاري دلالت بر

فایل : 39 صفحه

فرمت : Word

37800 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط