مقاله کامل شاخص‌هاي جهاني شدن اقتصاد و موقعيت ايران

مقاله کامل شاخص‌هاي جهاني شدن اقتصاد و موقعيت ايران

«دانشگاه آزاد اسلامي»
واحد ابركوه
تحقيق مربوط به درس مالية عمومي
موضوع تحقيق :
شاخص‌هاي جهاني شدن اقتصاد و موقعيت ايران
استاد مربوطه :
آقاي دكتر علوي
تهيه كننده ‌:
مجتبي نخبه فلاح
دانشجوي رشتة حسابداري (مقطع كارشناسي)
فهرست مطالب
چكيده 3
مقدمه و طرح موضوع 4
1- جهاني شدن اقتصاد 5
2- شاخص‌هاي جهاني شدن 8
3- شاخص‌هاي تركيبي 10
4- شاخص‌هاي غير تركيبي 19
1-4- شاخص‌هاي «باز بودن تجاري» 20
1-1-4- شاخص‌هاي وقوعي 20
2-1-4- شاخص‌هاي پيامدي 23
2-4- شاخص‌هاي باز بودن مالي 33
5- فرآيند جهاني شدن در آئينه شاخص‌ها 34
6- ايران و فرآيند جهاني شدن اقتصاد 37
جمع بندي وملاحظات 42
منابع 46
شاخص‌هاي جهاني شدن اقتصاد و موقعيت ايران
چكيده
پديده جهاني شدن يكي از بحث‌انگيزترين موضوعات فرآوري كشورها در عصر كنوني است كه در مورد آن اختلاف‌ نظرهاي بسياري وجود دارد و بررسي آثار و پيامدهاي گسترده اين فرآيند بر ابعاد مختلف حياتي انساني از جمله آثار سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي آن توجه خاص انديشمندان، سياستمداران، اقتصاددانان و متوليان فرهنگي جهان را به خود جلب كرده است. اين بررسي‌ها، قبل از همه نيازمند كمي كردن اين پديده و ساخت و به كارگيري شاخص‌هاي مناسب براي اندازه‌گيري آن مي‌باشد. در اين مقاله برآنيم كه شاخص‌هاي مختلف جهاني شدن را كه
در ادبيات اقتصادي تجربي كاربرد دارد، معرفي نماييم. در بخش اول به مقدمه و طرح موضوع پرداخته و در بخش‌هاي دوم و سوم به ترتيب شاخص‌هاي تركيبي و غير تركيبي جهاني شدن ارائه خواهد گرديد. در بخش پاياني، فرآيند جهاني شدن را در آيينه شاخص‌ها نظاره‌گر خواهيم بود.
مقدمه و طرح موضوع
جهاني شدن – واژه رايج دهه 1990 ميلادي – يكي از مناقشه‌آميزترين موضوعات در علوم اجتماعي است كه هر چند در مورد آن بحث‌هاي زيادي صورت گرفته است، ولي هنوز تعريفي جامع و فراگير- كه در بردارنده كليه جوانب اين پديده باشد- ارائه نشده است و همچنان پيرامون تعريف آن مشاجرات و ابهامات فراواني مشاهده مي‌شود.
برخي نويسندگان جهاني شدن را «مرحله‌اي از سرمايه‌داري» و يا «مدرنيته جديد» خوانده و برخي آن را «يك راه جديد تفكر» معرفي كرده‌اند. در عين حال گاه با تعاريفي نسبتاً دقيق مواجه مي‌شويم كه آنها نيز نمي‌توانند ابهامات پيرامون اين كلمه را كاملاً بزدايند و ضمناً عليرغم برخي
همپوشاني‌ها، بسيار متفاوت و مختلفند.
«پراتون»، جهاني شدن را فرآيندي از تحول مي‌داند كه مرزهاي سياسي و اقتصادي را كمرنگ كرده، ارتباطات را گسترش داده و تعامل فرهنگ‌ها را افزون مي‌نمايد. به نظر وي جهاني شدن پديده‌اي چند بعدي است كه آثار آن قابل تسري به فعاليت‌هاي اجتماعي، اقتصادي، سياسي، حقوقي، فرهنگي، نظامي و فناوري است و همچنين فعاليت‌هاي اجتماعي همچون محيط زيست را متاثر مي‌كند و به نظر «مالكوم واترز» جهاني شدن فرآيندي اجتماعي است كه در آن قيد و بندهاي جغرافيايي كه بر روابط اجتماعي و فرهنگي سايه افكنده است، از بين مي‌رود و مردم به طور فزاينده از كاهش اين قيد و بندها آگاه مي‌گردند. برخي ديگر جهاني شدن را معادل «غربي‌سازي»
يا «تجدد» بويژه در شكل آمريكايي آن دانسته‌اند. در اين معنا جهاني شدن پويشي است كه طي آن ساختارهاي اجتماعي مدرنيته (سرمايه‌داري، عقلگرايي، صنعتي شدن، ديوان سالاري و …) در سرتاسر جهان گسترش مي‌يابد و فرهنگي‌هاي قديمي و پايبست‌هاي بومي نابوده مي‌گردند. در اين معنا است كه گاهي جهاني شدن را امپرياليسم «مك دونالد»، «هاليوود» و «سي ان ان» نام نهاده‌اند. البته اين تعابير بيشتر در مباحث مربوط به امپرياليسم استعماري مطرح مي‌گردد، كه در اين زمينه جهاني شدن را با فرآيند همگون‌سازي مرتبط مي‌دانند. «مارتين خور» معتقد است كه جهاني شدن در اين معنا، همان چيزي است كه چندين قرن در جهان سوم «مستعمره‌سازي» خوانده مي‌شد.

فایل : 73 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط