مقاله کامل مهمترين گياهان انگلي و نيمانگلي ايران و اكوفيزيولوژي آنها
مقاله کامل مهمترين گياهان انگلي و نيمانگلي ايران و اكوفيزيولوژي آنها
مقدمه:
گياهان انگلي گياهاني هستند كه رابطه انگلي با گياهان ديگر داشته و حيات آنها وابسته به ساير گياهان ميباشد. اين گياهان متجاوز از 300 گونه گياهي بوده و درون 8 راسته، 17 تيره و 186 جنس قرار دارند. از ميانه اين تيرهها تنها 8 تيره به شرح زير داراي انگلهاي مهمي از نظر كشاورزي هستند.(B)
Scrophulariaceae (تيره گل ميمون):
جنسهاي Striga (علف جادو) و Alectra و تعدادي ديگر نيز كه اهميت كمتري داشته و نيمه پارازيت هستند از اين خانواده بشمار ميروند. اين گياهان انگل ريشه بوده و بسياري از نباتات زراعي مثل غلات و بقولات را در مناطق حاره مورد حمله قرار ميدهند.
Orobanchaceae (تيره گل جاليز):
جنسهاي Orobanche (گل جاليز) كه انگل بقولات و جاليز و سبزيجات بخصوص در حوزه مديترانه ميباشند و همچنين جنسهاي Aeginetia و Christisonia از اين خانوادهاند. همه اين گياهان انگل كامل بوده و بر روي ريشه گياه ميزبان فعاليت ميكنند.
Santalaceae (تيره صندل):
شامل تعدادي از جنشهاي نيمه انگلي سبزينهدار و درختي هستند كه روي درختان جنگلي بسر ميبرند ولي جنسهاي علفي مانند Thesium نيز از اين خانواده
بشمار ميروند كه روي ريشه نباتات زراعي فعاليت دارند.
Balanophoraceae:
گياه Thonningia sanguinea يك گياه دائمي انگل است كه در مناطق باران خيز روي ريشه درختان زندگي ميكند.
Convolvulaceae (تيره پيچك صحرايي):
Cuscuta يا سس كه يك انگل كامل از اين خانواده ميباشد. بعضي از مؤلفين نيز آنرا در يك خانواده جداگانه با نام Cuscutaceae ردهبندي ميكنند.
Lauraceae (تيره برگبود):
جنس Cassytha از اين خانواده است كه به Cuscuta شباهت دارد.
Viscaceae and Loranthaceae (تيره دارواش يا شيرينك):
دو خانواده نيمه انگلي سبزينهدار سهتند كه به انگليسي Mistletoes ناميده ميشوند و به قسمتهاي هوايي درختان و درختچهها حمله ميكنند. يكي دو خانواده ديگر نيز از Mistletoes وجود دارد كه اهميت اقتصادي خاصي ندارد.(B)
در بعضي از تيرهها همه جنسها انگل يا نيمانگل هستند. و در بعضي ديگر از تيرهها معدودي از جنسها زندگي انگلي دارند.
بدين معني كه گياه انگل به دليل نداشتن كلروفيل، برگ و ريشه بطور كامل به ميزبان خود (Holo parasitism) وابسته ميباشند. و تمامي مواد موردنياز خود را از گياه ميزبان درريافت ميكنند. مثل گيالهان انگل سس و گل جاليز در برخي موارد اين ارتباط انگلي كامل نيست، بلكه به صورت نيمهانگلي (Hemiparasitism) ميباشد.(A)
اين گياهان انگل داري ريشه، برگ و اندام سبز ميباشند و قادرند برخي از مواد را خودشان از محيط دريافت كرده و يا سنتز كنند. با اينحال برخي از مواد آلي موردنياز را كه خود قادر به ساختن آن نميباشند، بايستي از گياه ميزبانت دريافت كنند. مثل گياه انگل دارواش، استرگيا و … (A)
انگلهاي گلدار يكي از مشكلات مهم كشاورزي در اغلب نقاط جهان بشمار ميروند. اين گياهان قادرند تا تمام محصول يك مزرعه را نابود سازند. علاوه بر آن بدليل توليد بذر فراوان موجب آلودگي شديد مزرعه شده و به لحاظ دوام اعجاباگيزي كه اين بذور در خاك دارند و گاه متجاوز از پنجاه سال است زمين را براي مدت مديدي از حيز انتفاع خارج ساخته و زارع را مجبور به كشت نباتاتي ميكنند كه احتمالاً از نظر اقتصادي و يا مسايل ديگر مطلوب او نيست. علفهاي هرز انگلي بدليل تنوعي كه دارند اغلب محصولات زراعي را در خطر آلودگي قرار ميدهند. (B)
غلات به استراگيا، صيفيجات و جاليز و يونجه و توتون و باقلا به گل جاليز، بسياري از نباتات
دولپهاي به سس و درختهاي مختلف به انواع دارواش آلوده ميشوند و صدها گونه گياه انگلي روي نباتات خودرو فعاليت دارند كه خود خطري بالقوه براي محصولات زراعي محسوب ميگردند. در كشور ما اگرچه اين گياهان از ديرباز مورد توجه بوده و تحقيقاتي در زمينه بيولوژي و مبارزه با آنها صورت گرفته است اما بدليل كمبود متخصص پيشرفتها كافي نبوده و سبب شده است تا آلودگيهايي كه بوجود ميآيد زارعين را به مشكل لاينحلي مواجه سازد.(B)
اصطلاحات و لغاتي كه در توصيف گياهان انگلي بكار ميرود:
Parasite (انگل): گياهاني كه بخشي يا تمامي نياز غذاي خود را از گياهان ديگر بدست ميآورد. (B)
Hemi – parasite يا Semi – parasite (نيمه انگلي): گياهي است كه بصورت نسبي پارازيت بوده و سبزينهدار است و توانايي كربنگيري را دارد و ممكن است انگل اختياري و يا انگل اجباري باشد. (B)
Holoparasite (انگل كامل): گياهي كه زندگي كاملاً انگلي دارد. بدون كلروفيل است و بنابراين قادر به توليد مواد آلي نيست. (B)
Obligate parasite (انگل اجباري): گياهي كه قادر است بدون وجود ميزبان تثبيت شده و رشد نمايد. (B)
Facultative parasite (انگل اختياري): گياهي كه قادر است بدون ميزان نيز تثبيت شده و رشد نمايد
ولي بطور معمول بصورت پارازيت مواد غذايي موردنياز خود را از گياهان ديگر دريافت ميكند. (B)
Haustorium (مكينه): بافتي است كه انگل را با گياه ميزبان مرتبط ميسازد. معمولاً بافتي متورم است كه تركيبي از بافت انگل و ميزبان است. اين بافت وظيفه انتقال مواد غذايي از ميزبان به انگل را عهدهدار است. (B)
دامنه ميزباني: اصطلاح بكار برده شده براي كليه گياهاني است كه ميتوانند ميزبان يك انگل باشند، بطور دقيقتر، يك توده، نژاد و ساسوية بخصوص از گونه خاصي از يك انگل، اهميت اين اطلاعات در استفاده از تناوب براي كنترل انگل با حذف كليه ميزبانهاي محصولي و علف هرز ميباشد. (B)
در مورد گونههاي سس بايد تفاوت بين ميزبانهاي اوليه و ثانويه مشخص گردد. ميزبانهاي اوليه گياهاني هستند كه سس ميتواند از زمان جوانهزني روي آنها مستقر شود. ميزبانهاي ثانويه گياهاني هستند كه سس نميتواند از هنگام جوانهزدن روي آنها مستقر شود ولي پس از استقرار روي ميزبان اوليه، ميتواند مكينههاي خود را داخل ميزبان ثانويه نمايد و به رشد خود ادامه دهد.
مشخصات كلي سس:
دادِر نام انگليسي سس است و معني لغوي آن «لرزش ضعيف» است. ظاهراً ارتباطي بين معني لغوي و سس وجود ندارد. ليكن اين انگل واقعاً باعث ضعف ميزبان خود ميگردد. دليل اين امر انحراف مسير قندها از ميزبان به انگل ميباشد. به طوريكه بسياري از اوقات ميزبان قادر به تشكيل ميوه نميگردد. (F)
اسم جنس آن(Cuscuta) با خانواده Cuscutaceae تعلق داشته كه بعضيها از آن به عنوان تنها عضو انگلي خانواده (Conrolvulacea) (پيچك) ياد ميكنند. و تقريباً در تمام نقاط دنيا گسترش دارد. گاه آن را زلف شيطان، پيچش جهنم و ابريشم شبدر نيز مينامند، نام محلي (آذري) اين گياه انگل ابريشم ميباشد. اين گياه فاقد ريشه، برگ و كلروفيل بوده و داراي ساقههايي به رنگهاي مختلف زرد، نارنجي تا سفيد و گلهايي كوچك و ميوه دوحجرهاي ميباشد. سس داراي 160 گونه شناخته شده است كه هر يك از آنها
ميزبانهاي مشخصي دارند و به گياهان علفي و درختي حملهور ميشوند. در ايران گزارش شده كه سس قادر است به سيب، گلابي، گيلاس و مو حمله كرده و موجب خشك شدن آنها گردد. سس در ايران روي گياهاني نظير يونجه، هميشه بهار، اطلسي، گل ميمون، كتان، خارشتر، شببو، ريحان، پنيرك و … اهميت دارد. (E)
بذر گياه سس به مدت طولاني در خاك ميماند و گاه تا 12 سال در خاك دوام ميآورد و قادر به جوانهزدن ميباشد. (E)
كليد شناسائي سسهاي مهم:
A داراي يك خامه، دوكلالة نگهدارنده (بخش Monogyna):
كلاله كوتاهتر از خامة كشيده شده، گلها 8-6 ميليمتر، سفيدرنگ با حاشيه صورتي. كاسبرگ خيلي كوتاه. كپسول مخروطي 8-5 ميليمتر، بذر 5/3-3 ميليمتر. محل رويش بيشتر در مركز و شرق آسيا …………………………………………………………………………….. C.reflexa . (B)
خامه و كلاله همقد و بسيار كوتاه، گلها 4-3 ميلمتر، كاسبرگ داراي قسمت هاي گوشتي و پهن، تقريباً هماندازه لوله جام. كپسول كشيده و مخروطي به طول 6 ميليمتر. بذر 5/3-3 ميليمتر . اكثر در
فایل : 63 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.