مقاله آثار و پيامدهای تخريب جنگلها و مراتع
مقدمه :
گیاهان سبب افزایش آب های زیر زمینی می شوند وهمچنین میزان آب های جاری را کم می کنند . گیاهان سبب مطبوع شدن هوا می شوند اکسیژن تولید می کنند . گیاهان از فرسایش خاک جلوگیری می کنند و ما می توانیم از چوب درختان برای ساخت وسایل استفاده کنیم. حال فکر کنید تخریب جنگل ها ومراتع چه اثراتی دارد ؟
1)کاهش ذخیره ی آب های زیرزمینی.
2)فرسایش خاک.
3)بروز عوامل طبیعی چون:طوفان وسیلاب های وسیع.
4)حذف یکی از عوامل تولید اکسیژن .
5)از بین رفتن لانه وغذای حیوانات وآوارگی آنها به طرف شهر ها.
6)انقراض گروهی از حیوانات و در خطر نابودی قرار گرفتن گروهی دیگر.
7)نابودی یکی از فضای تفریح بشر.
تخريب مراتع و تاثير آن بر محيطهاي كشاورزي
بارزترين اثر تخريب مراتع، طغيان سيلهاي مهيب، وزش طوفانها و بادهايسهمگين و گرد و خاكهاي فراوان در عرصه بسياري از شهرها و روستاهاست. محيطهاي كشاورزي علاوه بر آسيبهاي جدي از پديدههاي ياد شده، از لطمات وصدمات زيادتري آسيب ميبينند كه يكي از آنها طغيان آفات گياهي ازجمله سن مي باشد . ظهور اين آفت در مزارع در نتيجه تخريب مراتع و نابودي پوشش گياهي است. تخريب مراتع علاوه بر اثرات مخرب مستقيم، اثراتغير مستقيم ديگر نيز بر كشاورزي كشور گذاشته است كه به علت تدريجي بودن شايدعمق فاجعه از ديد جامعه پنهان مانده است و آن فشار تغذيه دامها بر اراضيكشاورزي به علت فقر مراتع است. در گذشته باقيمانده محصولات كشاورزي در زمين دفن و به چرخه طبيعي توليد باز ميگشت ولي امروزه به دليل كمبود و گراني علوفه جمع آوري و به تغذيهدامها ميرسد كه مرگ تدريجي اراضي كشاورزي و تهي شدن آنها از مواد آلي راحكايت ميكند. متاسفانه كشاورزان هم فقر ماده آلي را با هزينههاي گران كودهاي شيميايي آنهم باعواقب ناگوار انواع آلودگيهاي زيست محيطي جبران مي نمايند. به هر حال اكنون در شروعقرن بيست و يكم، در فضايي مملو از تحولات فناوريهاي جديد قرار داريم كه بدونترديد به شدت از آن متاثر هستيم. از يك طرف جمعيت رو به گسترش و نياز غذاييجمعيتي 120 ميليوني در آينده نه چندان دور، و از طرفي ديگر تخريب منابع طبيعي (آب، خاك، جنگلها، مراتع و ذخاير توارثي و…) افزايش غلظت گاز كربينك و گرمشدن كره زمين، آلودگي محيط زيست و همزمان توليدات ناپايدار و يا به طور كليتوسعهاي ناپايدار. به نظر ميرسد چارچوب كلي بهره برداري درست از منابع طبيعي با بكارگيري صحيح تكنولوژي و گسترش فرهنگ منابع طبيعي جهت آگاه ساختن اقشار مختلف جامعه بهمنظور ايجاد عزم ملي و بسيج عمومي و همكاري و مشاركت در احياء منابع طبيعيتجديد شونده از ضروريات كار است
راه كارهاى جلوگيرى از تخريب جنگلها در ايران
هـر چـنـده عـوامـل تـخـريـب و راه حـلهـاى احـيـاى جـنگلها، براى كارشناسان و مسئولان امر روشن است ولى بهترين شيوه ها براى ايجاد و احياى جنگلهاى و جلوگيرى از تخريب آنها، به شرح زير مى باشد:
– تجديد نظر در ساختار تشكيلاتى سازمان جنگلها و مراتع كشور.
– استخدام و آموزش نيروهاى متعهد و متخصص به تعداد كافى براى همكارى در دانشكده هاى منابع طبيعى ،
– آموزش روشهاى حفظ و ايجاد پوششهاى گياهى به مردم .
– به كارگيرى شيوه هاى كار آمد و پيشرفته به جاى روشهى سنتى .
– ايجاد زمينه مناسب براى سرمايه گذارى بخشهاى خصوصى و دولتى در جهت حفظ و توسعه منابع طبيعى و ايجاد هماهنگى ميان دوبخش .
– رفع مشكلات و نارساييها در زمينه هاى فنى ، اجتماعى ، اقتصادى و فرهنگى ، به منظور ايجاد امكانات لازم براى استفاده مطلوب از منابع طبيعى .
– ايجاد نظامى جامع و صحيح براى بهره بردارى بهينه از منابع طبيعى .
– تشويق مردم به امر درختكارى از طريق اعطاى بخشودگيهاى مالياتى ،…
– حفاظت از جنگلها، جلوگيرى از قاچاق چوب و برخورد قاطع با آنان .
– تـسـريـع در لوله كـشـى گـاز روسـتـاهـا و شـهرهاى مجاور جنگلهاى ، مراتع و حاشيه كويرها، به منظور جلوگيرى از استفاده بى رويه از چوب و بوته .
– جلوگيرى از بروز آتش سوزى و اطفاى سريع آن در جنگلها.
– تكثير گونه هاى مرغوب درختان و مبارزه با آفات درختان .
– كنترل چراى دامها در جنگلها از طريق كمك به تاءمين نيازمنديهاى اوليه دامداران (نظير تاءمين علوفه ) و تشويق آنها به دامدارى ساكن و كشت علوفه .
– جـلب مـشـاركـت هـر چـه بـيـشتر جنگل نشينان و دامداران در امر توسعه و احياى جنگلها و مراتع و همچنين ، بهره بردارى اصولى از اين منابع طبيعى در قالب تعاونيها و طرحهاى مشاركت مردمى .
– ايجاد جنگل از طريق كاشت گونه اى داراى رشد سريع نظير، “صنوبر”، “اكاليپتوس “، و درختان داراى برگهاى سوزنى .
– بها دادن هر چه بيشتر به امر پژوهشهاى علمى در زمينه منابع طبيعى .
– تشويقى كشاورزان به ايجاد بادشكنهاى درختى در اطراف مزارع .
– اصلاح روشهاى بهره بردارى از چوب ، به منظور دستيابى به ارزش افزوده فرآورده هاى چوبى .
– تخليه سريع چوبهاى افتاده در جنگلها براى جلوگيرى از پوسيدگى و آفت زدگى درختان جنگلى .
– جلوگيرى از تبديل مراتع به ديمزارهاى كم بازده .
– استفاده بهينه از آب در مناطق خشك و كم باران .
– هـم آهـنـگـى و همكارى تنگاتنگ وزارت نيرو، اداره آبيارى و سازمان جنگلها و مراتع جمهورى اسلامى ايران در زمينه بهره بردارى اصولى از آبهاى كشور.
– ايجاد كمربند سبز پيرامون كويرها با هدف پيشگيرى از گسترش بيابانها.
تخریب سطح جنگلها و مراتع كشور
هر پنج سال، يك ميليون هكتار از سطح جنگلها و مراتع كشور تخريب ميشود.آيا وقت آن نرسيده كه ويرانهشدن محيط زيست كشورمان را باور كنيم و در پي يافتن راهكاري براي نجات آن باشيم؟!
مردم شمال و ديگر خطههاي سرزمينمان بارها و بارها اين سوال را از خود و مسوولان پرسيدهاند، اما اين سوال نيز مانند بسياري پرسشهاي ديگر، همچنان بيپاسخ مانده است.
در بحثهاي مربوط به محيط زيست، صاحبنظران اغلب سه تهديد عمده را برميشمرند كه مهمترين آن دخالت بشر است.
اين عامل كه در پيدايش چالشهاي اساسي در ساختار محيط زيست كشور بسيار موثر بوده است، كارشناسان مسائل زيست محيطي را به اين جمعبندي رسانده كه با توجه به تهديدها، چالشها و شاخصها، محيط زيست ايران در شرايطي بسيار نابسامان و نگرانكننده بهسر ميبرد.
براساس آمارها، يك دهم فرسايش خاكهاي جهان مربوط به ايران است و اگر روند تخريب خاك در كشور به همين شكل ادامه يابد، تا 30 سال آينده، تمام زمينهاي حاصلخيز نابود خواهد شد. سالانه يك و نيم ميليون هكتار از خاكهاي مرغوب ايران به بيابان تبديل ميشود و يك سانتيمتر از قشر خاك كشاورزي كه براي ايجاد آن 700 سال زمان لازم است، در اثر فقدان پوشش گياهي از بين ميرود؛ فرسايش خاك از 10 تن در هكتار در دهه 70 به 20 تن در هكتار در سالهاي اخير افزايش يافته است. وضعيت تالابها نيز بهتر از اين نيست و به دليل سياستهاي غلط آبرساني، آلودگيهاي متعدد و هدايت فاضلابها و پسماندهاي صنعتي، در حال نابودي هستند، به همين شكل است. وضعيت جنگلهاي كشور، طبق آمارهاي رسمي در هر ثانيه 360 متر مربع و در هر پنج سال، يك ميليون هكتار از سطح جنگلها و مراتع كشور تخريب ميشود و وسعت هشت ميليون هكتاري آن، به 4412 ميليون هكتار كاهش يافته است.
براساس معيارهاي جهاني، چنانچه سطح جنگلهاي يك كشور كمتر از 25 درصد خاك آن باشد، وضعيت محيط زيست در آن كشور بحراني است؛ در حالي كه سطح پوشش جنگل و مرتع در ايران 775 درصد از مساحت كل كشور است. وضعيت رودخانهها و آبهاي كشور نيز مطلوب نيست تا آنجا كه سفيدرود (ولگاي ايران)، آلودهترين رودخانه كشور از نظر و جود سموم كشاورزي است و رودخانههاي شمالي كشور در وضعيت بحراني قرار دارند كه نشان از آلودگي شديد با ارزشترين اكوسيستم آبي ايران يعني حوزه درياي خزر است، علاوه بر آن شكار بيرويه حيوانات باعث شده جمعيت 25 درصد از گونههاي پستانداران و 11 درصد از گونههاي پرندگان ايران رو به انقراض رود.
بر اين اساس، چالشهايي كه محيط زيست ايران با آن درگير است، بسيار جدي است، اما با كمال تاسف و غالبا آگاهانه، مهمترين آفت و علت تخريب وسيع محيط زيست و بهرهبرداريهاي بيحساب و كتاب از منابع طبيعي كه پس از نزديك به سه دهه، محيط زيست ايران را به ورطه هولناك نابودي كشانده و كار را به جايي رسانيده كه حتي مسوولان رسمي و دولتي محيط زيست را نيز به فرياد آورده است، از قلم ميافتد؛ <دخالت بشر و اثر مخرب وي بر محيط زيست.
در بحث محيط زيست، دخالت بشر يكي از عوامل عمده تخريب محسوب ميشود، اما معمولا در اينباره كه دخالت كدام بشر و با كدام توان و اهرم؟! هيچ توضيحي داده نميشود. راستي، چه كسي يا كساني قادرند نظام زيستمحيطي كشور را مختل كرده و در مقابل همه، حتي قانون و مجريان رسمي آن بايستند و از منابع طبيعي و ملي، انواع سوءاستفادهها و بهرهبرداريهاي غيرقانوني را انجام دهند. آيا يك شهروند بيپشتوانه كه از هيچ رانتي برخوردار نيست، اين توان را دارد؟!
درست يك ماه پس از واقعه سيل مردادماه 1380 استان گلستان كه صدها تن از هموطنانمان را به كام مرگ كشيد و ميلياردها تومان خسارت به بخش كشاورزي وارد كرد، مدير كل وقت محيط زيست استان در گفتوگو با يكي از نشريات استاني در تاييد <نقش نفوذ سياسي افراد محلي در تخريب محيط زيست منطقه> و قدرت شگرف آقازادهها و نيروهاي بانفوذ در فرآيند اين تخريب هولناك و همچنين تاييد نظر مهندس نصرتي در ارتباط با نقش چهرههاي پشت پرده> و پرنفوذ در ممانعت از اجراي صحيح طرحهاي حفاظت از منابع طبيعي، گفت: <اگر اين نفوذ را كتمان كنيم، دروغ گفتهايم؛ دروغ دروغ گفتهايم.> و در پاسخ به اين سوال هفتهنامه مزبور كه <لطفا شفاف صحبت كنيد، چرا با وجود آزادشدن واردات چوب، بهره برداري از جنگلها به شدت ادامه داد؛ اين وسط گير كار كجاست؟> گفت: <گير كار، سازمان جنگلهاست. امروز اگر بهره برداري در ايران خيلي راحت صورت ميگيرد، براي اين است كه در اين كار، فرار از قانون و تقلب و عدم نظارت وجود دارد، مخصوصا جاهايي كه بحث ماديات و پول مطرح است.>
بايد اذعان داشت همه ميدانند كه اين فرار از قانون و بهرهبرداري، توسط چه كساني صورت ميگيرد، آيا شهروندان عادي و بينفوذ – اعم از شهري يا روستايي – قدرت چنين فرار و سوءاستفادههايي از اين دست را دارند؟!