مقاله کامل عوامل موثر در پیشرفت و تعالی همه جانبه

مقاله کامل عوامل موثر در پیشرفت و تعالی همه جانبه

يكي از علل پيشرفت جامعه رعايت عدالت وتحقق عدالت اقتصادي است
عدالت قانونی است که هستی بخش و هستي آفرين ،جهان را بر مبناي آن استوار كرده است.جهان بر اساس عدل آفريده شده است؛یعنی هر چیز بر سر جای خود،و اگر جوامع بشری بر مبناي اين انگيزه فطري حكم برانند، دنیا،مدينه فاضله مي شود و نه تنها مردم كشور ما بلكه تمامي انسانها با انگيزه اي الهي و اراده اي مصمم به سوي كمال پيشرفت مي كنند. آنگونه كه ما انتظار داريم در دوران حكومت بقيه الله الاعظم ،مهدي موعود سايه عدالت بر جهانيان گسترانيده خواهد شد و در پرتو اين عدالت همه گير همه بي نياز از وابستگي هاي مادي مي شوند. قرآن در باره بعثت پيامبران ميفرمايد: اليقوم الناس بالقسط يعني پيغمبران مبعوث شدندتاقسط و عدل در جامعه بشري استوار بشود، كه اين اشاره به هدف بعثت دارد، وحكومت حضرت مهدي(عج) است كه ما را طور كامل به اين هدف خواهد رساند.حكومت الهي حضرت بقية الله ـ ارواحنا فداه ـ حكومتي است كه در آن مقررات حاكم بر مردم، خواست آمريكا و ديگر قدرتهاي زورگوي شرق و غرب نيست؛ بلكه حكومت عدالت و مساوات، و امروز هر كسي كه براي عدالت، در راه دين و خدمت به محرومان حركت ميكند، بايد خوشحال و اميدوار باشد؛ زيرا آينده متعلق به او است.
در آن روزگار جامعه پيشرفت عظيمي مي كند؛ دشمنی ها و کینه توزی ها و خامو ش كردن استعدادها همه ناشی از خود خواهي و زياده طلبي است و اين شمشير عدل و داد است كه مي تواند ريشه اين علف هاي هرز را بخشكاند.امروزه همه كشور ها و كشور ما نيز تا حدودي از تبعيض هاي اجتماعي رنج ميبرند. مسؤولان كشورما اگر مي خواهند آنچه را كه نياز واقعي مردم است ادا كنند، بايد به عدالت بينديشند.آمزش و پرورش در شناساندن اهميت عدالت به ذهن هاي فعال جامعه نقش چشمگيري دارد زيرا پايه تعليم و تربيت صحيح عدالت است و به فرموده دكتر احمدي نژاد رياست جمهور اسلامي ايران فرزندان عزيز ايران بايد تعهد آگاهي و عشق به عدالت را در مدرسه بياموزند و اين کار بزرگ معلمان است که امروز ميراث دار نبي مکرم اسلام (ص) هستند.
اگر فكر و انديشه عدالت در دلها احيا شود، بيكاري و مشكلات اقتصادي و گوناگوني كه در زمينه هاي فرهنگي و اجتماعي وجود دارد حل ميشود و قطعاً يكي از بستر هاي اساسي براي پيشرفت جامعه فراهم شده و بسياري از استعدادهاي نهفته و بالقوه ،بالفعل شده و گامي بزرگ بسوي قله برداشته خواهد شد.
وبراي تاكيد بر اهميت عدالت بخوانيد فرموده امامان را در اين باره:
امام علي (ع):عدل پايه اي است كه پايداري جهان به آن بستگي دارد.
امام علي (ع):همه نيكي ها در عدل نهفته است وعدالت بالاترين درجات ايمان است .
امام علي (ع):توده مردم را عدالت رام مي سازد .
امام علي (ع):دل مردمان گنجينه (كردارورفتار) دولت ها است هر عدل وظلمي به ايشان روا دارند (در گنجينه ثبت شده) مي يابند.
امام صادق (ع):هر گاه عدالت ميان مردمان اجرا شود بي نياز خواهد شد .
امام كاظم (ع):اگر عدالت ميان مردم اجرا شده بود همه بي نياز بودند وفقيري نمانده بود.
نقش مهرورزی در پیشرفت جامعه
يکي از مولفه هاي تعليم و تربيت صحيح مهرورزي است. ‹تعليم و تربيت صحيح نياز به عشق است و بدون مهرورزي و محبت امکان حضور در مدرسه ودلسوزي وجود ندارد و مهرورزي پايه انتقال خوبي ها به قلب و روح و جان فرزندان کشور و ساخت يک جامعه پيشرفته است.
مهرورزی موجب تقویت هویت اجتماعي -فرهنگی در جامعه شده و با آشكار ساختن تفاوتها و شباهت هاي افراد هر جامعه سبب شود که انسان ها در راه رسيدن به اهداف خويش مصمم تر شده واجتماع هاي كار آمد تشكيل شده و بدنبال آن پيشرفت در امور مختلف را سبب مي شود . بدون استفاده از فن بيان و زبان آموزي نمی توان به ضرورت های جهانی جامعه پیشرفته پرداخت . تعالی و پیشرفت جوامع یک فرایند جهانی است و متاثر از عوامل مختلف درون مرزی و برون مرزی می باشد. براي رسيدن به تعالی و پیشرفت همه جانبه بايد با زبانهاي جهاني آشنا باشيم و هر چه اين زبانهاي انديشه پرور روان تر و شيواتر بتواند حكم براند و بعبارتي توام با مهر ورزي و محبت باشد سريعتر به هدفش خواهد رسيد. يكي از جنبه هاي محبت و مهر ورزي صلح با دشمنان در واقع لزوم است .چنانچه حضرت علي (ع)در مورد مدارا و صلح كردن و تاثيرمهر ورزي در والايي انسان مي فرمايند: « پیشنهاد هیچ صلحی را که خوشنودی خدا در آن باشد رد مکن. که آسایش رزمندگان، آرامش خود و امنیت کشورت در صلح تامین می شود. اما پس از صلح از دشمنت سخت بر حذر باش که گاهی برای غافلگیر کردن تو ، خود را به تو نزدیک می کند. پس جانب احتیاط فرو مگذار و خوش بینی را از خود بران و اگر با دشمن پیمان بستی تا او را در پوشش پناه خویش بگیری به پیمان خود وفادار بمان و ذمه ات را با امانت کامل پاس دار و جان خود را سپر عهد و پیمان خویش قرار بده که در میان واجبات خداوند بزرگ شهرت وفای به عهد بزرگترین است و ملت ها به رغم جدایی گرایش ها و پراکندگی آراء در این مورد سخت هم داستانند. خداوند عهد و ذمه خود را در فضای امنی قرار داده ، با مهر خویش پرتوش را میان بندگان گسـترده است و حریمـش ساخته تا در آن پناه گیرند و در سایه اش بیآرامند. این همه برای آن است که انسان به والایی اخلاق و ژرفای روح دست یابد ، زیرا آنچه انسان را والا می سازد نه شدت احساسات والا ، که گستره و عمق اندیشه والا و متانـت و مهرورزی در گفتار و کردار اوسـت. » . با پرورش فرهـنگ مهرورزی است كه روابط بين انسانها بهينه مي شود و در پرتو اين ارتباط ها مي توان به مصالحه هاي اجتماعي سودمند در بين مردم ملتها رسيد.بايداولیا و متولیان فرهنگی و تربیتی جامعه فرهنگ مهرورزی را در ميان مردم بخصوص جوانان و نوجوانان كه در گرداب خشونت صنعتي شدن هر لحظه گرفتار مي شوند رواج دهند اخلاق پسنديده و مدارا و تفاهم را در خود بپرورانند واخلاق نيكوي رسول الله را سر شمه تبليغات خود قرار داده و با نهادينه كردن اين مهم پايه رشد و پيشرفت فرهنگي را اساسي شكل دهند.
علم و فناوري هسته اي
يكي از راههاي رسيدن به پيشرفت كشور فراهم ساختن زمينه لازم براي توسعه اين علم و فناوري آنست كه مي توان براي دست يابي به اهداف طولاني مدت و مفيداين علم يادگيري آن را بصورت يك درس عمومي از
آموزشگاهها شروع كرد ودر دانشگاهها بطور يك رشته تخصصي جدا اين علم را ترويج كرد تا نيروي متخصص لازم در اين كشور در اين زمينه بيشتر فراهم شود .حال براي اهميت اين موضوع قسمتي ازاظهارات مقام معظم رهبري حضرت‌ آيت‌الله العظمي‌ خامنه‌اي‌ در رابطه با علم و فناوري هسته اي بيان مي كنيم:حركت ارزشمند و افتخارآميز جوانان ايراني در دستيابي به دانش بومي هسته‌اي يك اقدام تاريخ‌ساز و تمدن‌ساز است و اين حركت علمي بايد با قوت به پيش برود و در ابعاد مختلف گسترش يابد.  كليد اصلي پيشرفت، قدرت و سعادت هر كشوري، علم و فناوري است و ملتي كه تصميم دارد سرنوشت خود را بسازد بايد اين كليد را بيابد.  امروز به بركت انقلاب اسلامي زمينه براي ظهور استعدادها و رشد علمي كشور فراهم است.  اعتماد به نفس استعدادهاي جوان ايران و اعتقاد به توانايي خود، يك عيد بزرگ براي ملت ايران است.  بمب هسته‌اي ايران، جوانان ما و ملت ما هستند كه در دشوارترين ميدان‌ها با كمال قدرت و ايمان ايستاده‌اند و باز هم خواهند ايستاد. هر كس كه منافع ملي مردم را تهديدكند، تيزي خشم ملت ايران را خواهد ديد.ايمان به خدا، ايمان به مردم، ايمان به راه و ايمان به موفقيت زمينه‌ساز پيشرفت ملي است. سياست ما روشن است: «پيشرفت، ارائه منطق روشن و پافشاري بر حق ملت بدون عقب‌نشيني». ملت ايران با استقامت و تدبير و بدون هيچ‌گونه هراسي مسير عزت خود را ادامه خواهد داد. اكنون نيز مردم و مسئولان جمهوري اسلامي ايران مقتدرتر از هر زمان ديگر، همچون فولاد آبديده، در مقابل هر فشار و توطئه‌اي پايداري مي‌كنند و با اتكال به خدا، «بكارگيري عقل و تدبير» و حفظ وحدت و همدلي، حركت به سوي فناوري‌هاي پيشرفته از جمله انرژي هسته‌اي را ادامه مي‌دهند. توليد انرژي هسته‌اي نيازي حقيقي است و مسئولان موظفند بدون تسليم شدن در برابر فشارها، حركت ايران را به سوي فناوري‌هاي پيشرفته از جمله انرژي هسته‌اي ادامه دهند. پافشاري ملت ايران، بر حق برخورداري از انرژي هسته‌اي، تجلي خواست ملي و نمونه‌اي از حضور آگاهانه مردم در صحنه است.تنها علم و تحقيق است كه مي‌تواند زير ساخت انساني را به عنوان مهمترين زير ساخت كشور، اصلاح كند و بسازد. واقعيات نشان مي‌دهد استعداد وافر و جوشان ايراني‌ها اگر وارد ميدان علم بشود، علم را از انحصار غربي‌ها خارج مي‌كند.جمهوري اسلامي ايران با دارا بودن توانايي‌هاي فراوان، جوانان با استعداد و ايمان راسخ، مي‌تواند «مادر علم» در ميان كشورهاي اسلامي شود. تبديل علم‌گرايي و علم محوري به گفتمان مسلط جامعه در همة بخش‌ها لازم و ضروري است.در تفكر اسلامي، حركت به سوي تحول و پيشرفت در عرصه‌هاي مختلف زندگي و دستيابي به آفاق جديد دانش بشري يك ارزش است. تجليل از دانش و دانشمند، باعث رشد و رواج علم مي‌شود و آينده و پيشرفت كشور را تضمين مي‌كند.ما دربارة حق مسلم دست يافتن به فناوري هسته‌اي و استفاده از اين فناوري، با هيچ كس مذاكره نمي‌كنيم.
رقابت
در صورت وجود رقابت، مفاهيمي همچون كيفيت يا كميت محقق مي‌شود زيرا يك شركت در صورت بالا بردن كميت و كيفيت محصولات خود، توان رقابت در بازارهاي دنيا را دارد.
در كشور ما دو مسأله مهم را مي‌توان موانع توليد و توسعه دانست: نخست، دولتي بودن اقتصاد است كه همانند تحولي بر بخش خصوصي تسلط دارد. در واقع دولتي بودن اقتصاد و تسلط دولت بر 600 هزار ميليارد تومان سرمايه، اقتصاد كشور را تحت تأثير قرار داده است. مطابق آمار، از ابتداي سال تا كنون، تسهيلات بخش خصوصي نسبت به مدت مشابه سال گذشته، با نقصان جدي مواجه بوده است و اين نشان مي‌دهد كه ما از هدف اصلي‌مان كه همانا سرازير شدن تسهيلات از بخش دولتي به بخش خصوصي و كاهش نرخ سود تسهيلات به‌منظور كاهش قيمت تمام شده و ايجاد رقابت با كالاهاي خارجي است، فاصله گرفته‌ايم. انتظار ما اين است كه لااقل از 50 درصد تسهيلاتي كه در قانون و در حساب ذخيره ارزي براي بخش خصوصي در نظر گرفته شده است، 20 درصد به اين بخش اختصاص يابد. و اما دومين مانع توليد و توسعه در كشور، عدم توجه به سرمايه‌گذاري داخلي است كه اين مورد در كنار دولتي ‌بودن اقتصاد، ريشه كليه مسائل مبتلا به صنعتگران و كارآفرينان است.
به‌منظور تقويت اين بخش بايد علاوه بر در نظر گرفتن تسهيلات بيشتر براي بخش خصوصي، به واردات هم توجه خاصي كرد. در حال حاضر واردات كشور حدود 40 ميليارد دلار تخمين زده مي‌شود كه بايد دولت براي تنظيم بازار و حمايت از توليدات داخلي، واردات را كنترل كند و در صورت لزوم، با افزايش ميزان سود بازرگاني و افزايش تعرفه، مانع از آسيب‌ ديدن سرمايه‌گذاران داخلي شود. وي در پايان سخنانش به تأثير عوامل سياسي در اقتصاد كشورها اشاره كرد و افزود: اقتصادهاي دنيا متأثر از دو مقوله بازار و اثرات سياسي است زيرا در صورت عدم كنترل بازار، اقتصاد آن كشور هم غير قابل كنترل مي‌شود. از سوي ديگر جريانات سياسي هم به‌عنوان گزينه‌اي مهم در اقتصاد مطرح مي‌شود كه ميزان تأثير آن در كشورهاي مختلف، متفاوت است، در برخي كشورهاي اين اثر كم و در كشورهاي ديگر بسيار زياد است. با بررسي‌‌هاي صورت گرفته، ايران جزء آن دسته از كشورهايي است كه آثار سياسي، نقش ويژه‌اي در اقتصاد و صنعت آن ايفا مي‌كند،‌ به‌طوري كه اگر سهم بازار در اقتصاد 40 درصد باشد، سهم عوامل سياسي 60 درصد است؛ اين در حالي است كه ريسك پذيري صنعت و توليد از عوامل سياسي نبايد بيش از 10 درصد باشد و ما بايد با سرمايه‌گذاري‌هاي بيشتر و افزايش فعاليت‌هاي اقتصادي، اين ريسك‌پذيري را كاهش دهيم.
نقش زنان در توسعه
نيمي از جمعيت جهان زنان هستند و نيمي ديگر در دامن زنان پرورش مي يابند» »شاخت دنياي پيرامون و وسايلي كه از لحاظ فرهنگي ، سياسي و اجتماعي و اطرافمان مي گذرد تغيير وتحولات عظيمي را پشت سر گذاشته و امروزه در جهاني هستيم كه ارزشها و هنجارهاي جامعه دستخوش دگرگوني مي باشد و اين دگرگوني در تمام سطوح زندگي تاثير مي گذارد و بدون درك درستي از آن زندگي بشر مخاطره آميز مي شود . از جمله مسائلي كه در ربع پاياني قرن بيستم درمحافل روشنفكري بسيار زياد شدن» است. شد اصطلاح «جهانيجهاني شدن نه تنها به شاخصه عصر ما تبديل شد بلكه در سرنوشت ما نقش تعيين كننده دارد ، جهاني شدن يعني يكسان سازي فرهنگها و اين امر باعث شده عده اي قائل شدن به معناي فرهنگ در پروسه  جهاني
شدن توجه كنند به اين صورت كه فرهنگ ديگر آنگونه كه فرهنگ شناسان كلاسيك آن را تعريف مي كردند منحصرا مجموعه اي از ارزشها و خاطرات ، بايد ها ، عقايد صرف در يك حوزه مشخص جغرافيايي نيست زيرا فرهنگ در عصر جهاني شدن مفهوم گسترده تري مي يابد و فرامرزي مي شود . ديگر زمان و مكان معنا ندارد . براساس اين مفهوم ديگر مهم نيست كه مردم در كجا هستند زيرا هر جامعه انساني در حيطه صنعت جهاني ارتباط مي باشد و اين تحول صنعتي كل جغرافياي  جهان را در يك فضاي مشترك واحد قرار داده ، صنايع ارتباطي مثل تلكس ، تلفن ، صدا و سيما ، ماهواره و اينترنت همه همراه با پيشرفت صنايع نقليه تندرو موجب بوجود آمدن نيروي جديدي در تعامل با منابع بومي و محلي قرار گرفته است . و امروزه طليعه از عصر اطلاعات و توليد علم سرزده و… به عنوان ويژگي مهم و محوري جهاني شدن ياد مي كنند   شدن را مي توان  به عنوان عصردانايي شناخت.  و عصر جهانيـارتباط مستقيم بين عصر دانايي و توسعه انساني ، تاثيرات متفاوتي بر عدالت جنسيتي داشته است و باعث شده نقش آن در تاريخ غير قابل انكار باشد  در دوران ماتريكا (دوان طلايي براي زنان ) بي توجه به زن و گمان زن به عنوان موجودي تحت ستم مطرح بوده ، مدت زماني كمي است كه زنان شرايطي را براي اثبات وجود خود فراهم ساخته ، دستاوردهاي صنعتي شدن و زندگي نوين اين امكان ربراو داده است كه از موجودي دست دوم به يكه تاز فعاليت امروزي مبدل شود . بي شك اين بدست نمي آيد مگر توسط تغيير در شيوه زندگي بشري و تقسيم كار نوين در جوامع جديد و در كل جهاني كردن. در آنجا كه نيمي از جهان را زنان تشكيل مي دهند درشكل گيري الگوي شخصيتي نيمه ديگر زنان نقش بسزايي دارند لذا اين نقش حساس در شكل گيري فرهنگ و مدنيت يك قوم و ملت باعث شده كه نظريه پردازان فرهنگ جهاني و كسانيكه در پي همسان سازي فرهنگها هستند در برنامه ريزي خود زنان ر ا مورد توجه قرار دهند. و زنان در هر جامعه اي بطور مستقيم در شكل گيري فرهنگ و تمدن آن جامعه نقش بسزايي دارند و نقش فرمودند: (آنان در پايداري و نابودي تمدنها بر كسي پوشيده نيست همانطور كه امام (ره«زنان در استقلال يك كشور مي تواند سيار تاثير گذار مي باشند »شناخت جايگاه و حقوق زن در اسلام با بيان شرايط تعادل انسانها كه ناظر بر بعد فردي و اجتماعي  زن كه به شرط حضور در فعاليت هاي اجتماعي و پذيرش مسئوليت هاي زنان مي باشد و توجه حقوق فردي ، اجتماعي وآموزشي زنان باعث ايجاد شرايط شد و تعالي آن موجب بهره مندي جامعه از توانمنديها  ، شايستگي هاي ايشان شد و راه توسعه متوازن همه جانبه و پايدار را تسهيل مي كند. بدين منظور اين موضوع طرح گرديد كه جايگاه زن در آموزش و پژوهش كه يكي از شاخص هاي عصر مشاركت زنان در امر اشتغال بررسي شود. دانايي مي باشد در سير تحولاتعصر دانايي شايد اين مسئله در ذهن شكل مي گيرد كه زن ايراني مي در ابتدا با يك نگاه نه چندان عميق به خواهد مسئول باشد و مسئوليت تاريخي خود را بشناساند ، زيرا بعضي آن را ناديده گرفته و درمواردي خود را بي نياز از راهكار دانسته اند و تبعيت حرف از الگوي سنتي را بدون توجه لازم به درك و دگرگونيهاي بنيادين و عميق در اين عصر را كافي فرض كرده اند و بعضي ديگر راه و مسير رفته مردان را بيهوده مي پندارند . راهي كه استبداد دروني را بازتوليد مي كند و ساختارهاي سياسي اقتدارگراها را مستحكم مي سازد ولي بعضي ديگر ، اين قضيه گوشه چشمي به مسائل زنان داشته اند كه معتقدند مطالبات زنان منوط به
پروژه هاي اصولي و پياده شدن يك تعادل دروني براي زنان زيرا آنان مسئول جامعه و دگرگوني در افكار و : انديشه هايشان مي باشند و مي توان قائل به اين مسئله شد  كهدر عصر دانايي كه استاندارد جهاني فراتر رفته و تنها خواندن  نوشتن به زبان فارسي نيست بلكه  آشنايي با سواد كامپيوتري است و اين سوال مطرح مي شود كه زن در سطح آموزشي چه جايگاهي دارد و آيا فرصت شغلي بر اساس سطح آموزش براي زن فراهم شده است و زن در قرن بيستم در بعد نظام سرمايه داري در يك طيف عصر دانايي به نيروي كار ارزان تبديل می شود ؟  امروز با تحليل رفتار زمان و مكان ما شاهد شكل گيري و پيدايش اجتماعي متمايز و متفاوت ازگذشته هستيم ، چنين امري منجربه استحاله فرهنگ و هنجارهاي انعطاف پذيري سنتي شده است و باعث شد شاهد زنان تحصيل كرده در جامعه باشيم ولي هنوز هم در عصر دانايي سطح دستمزد در بيشتر منابع و شغلهاي كه زنان بسياري در آن تمركز يافته اند  به طور نسبي از نرخهاي پايين تري نسبت به مردان برخوردارند . لذا فرصت هاي پيشرفت در آن محدود مي شود و كمتر در عرصه مديريت قرار مي گيرند ،برداشتهاي سنتي رايج در مورد زنان آنها را از آموزش فني و حرفه ها كه دستمزد هاي بالاتر دارند و فرصتهاي بهتري را پشنهاد مي كند مستثنا مي سازد . به منظور بهبود زنان در  بازار كار و به منظور اقتدار بخشيدن به موقعيت آنان ، برنامه ها ، آموزش ها ، سياستهاي مورد نياز كه زنان را از بسياري از  موقعيتها ي خارج نمايند . اشتغال زناني كه ابزار كليدي براي توسعه در كشورهاي اسلامي بين نسلها توقف و مي كند مبارزه انتقال ارزشها و فرهنگها از يك نسل به نسل ديگر ، يك ابزار قطعي تلقي مي شود و سياستگذاران هم دريافته اند كه توجه بيشتر به نيازهاي زنان يك ضرورت مهم است.
اهميت فرهنگ در توسعه
به طور كلى مى‏توان اهميت فرهنگ را در دو جنبه ديد. يكى جايگاهى كه فرهنگ در هويت و موجوديت جامعه دارد و ديگرى نقشى كه فرهنگ در پيشرفت جوامع ايفا مى‏كند. جنبه اول را مى‏توان اهميت و جايگاه فرهنگ در موجوديت جامعه انگاشت و وجه دوم را مى‏توان اهميت و نقش فرهنگ صحيح در حركت‏به سمت اعتلا يا انحطاط جوامع دانست. در زمينه نقش فرهنگ در موجوديت جامعه بايد گفت، حوزه نفوذ فرهنگ به همه ابعاد زندگى بشر كشيده شده است و همه ويژگيهاى غيرفيزيكى و متمايزكننده انسانها از يكديگر و نيز همه ويژگيهاى متفرقه جوامع در فرهنگ آنها نهفته است. حضرت امام خمينى(ره) اين مفهوم را با تصريح بيشتر چنين بيان مى‏فرمايند: «بى‏شك بالاترين و والاترين عنصرى كه در موجوديت هر جامعه دخالت اساسى دارد، فرهنگ آن جامعه است. اساسا فرهنگ هر جامعه هويت و موجوديت آن جامعه را تشكيل مى‏دهد.» و به طور اساسى فرهنگ است كه ويژگيهاى مشترك به وجود آورنده يك مليت را تشكيل مى‏دهد و بدون وجود يك فرهنگ واحد، افراد تبعه يك كشور را نبايد يك ملت ناميد. لذا مى‏توان گفت اساس مليت‏يك ملت فرهنگ است. اين اهميت والاى فرهنگ در هويت و موجوديت جوامع از تعاريفى كه براى فرهنگ شده نيز متسفاد است. چنان چه مى‏بينيم همه ابعاد علوم، فنون، ادبيات، هنر، اخلاق، ارزشها، باورها، اعتقادات و … جوامع را در حيطه فرهنگ جاى مى‏دهند. بديهى است ويژگيهاى مفترقه جوامع نيز همينهاست. كل تمدن بشرى از
اين مجموعه ساخته شده است. هر جامعه‏اى نيز مرهون اين ابعاد زندگى اجتماعى خود است. زيرا همه پيشرفتهاى يك جامعه در پيشرفت علوم و اعتقادات و ارزشهاى آن منعكس مى‏شود و بشر بدون ابعاد فرهنگى حيات، بشرى بدوى و عقب‏مانده خواهد بود كه در جوامع امروزى تصور وجود آن نيز مشكل است. مى‏توان گفت «فرهنگ مبداء همه خوشبختيها و بدبختيهاى ملت است.» زيرا تمام خوشبختيها و بدبختيهاى جوامع، بستگى به بهره‏مندى از پيشرفت علوم و فنون و عملكرد اعتقادات، اخلاق، ارزشها، هنر و … در زمينه‏هاى مختلف اجتماعى دارد. با عملكرد صحيح اين ابعاد فرهنگ و نيز بهره‏مندى از نتايج پيشرفت علوم و فنون، جوامع مى‏توانند به خوشبختى برسند. مى‏توان گفت همه امور جوامع بستگى تام به فرهنگ آنها دارد.لذا «اگر مشكلات فرهنگى و آموزشى به صورتى كه مصالح كشور اقتضا مى‏كند حل شود، ديگر مسائل به آسانى حل مى‏گردد.» بر اين اساس حضرت امام مى‏فرمايند: «راءس همه اصلاحات اصلاح فرهنگ است.» نه تنها فرهنگ، سازنده خوشبختى ملتهاست‏بلكه انحطاط ملتها نيز در گرو فرهنگ جامعه است. زيرا پايه‏هاى اعتقادى، اخلاقى، علمى و هنرى جوامع كه موجب خوشبختى ملتها هستند با انحراف فرهنگ، مضمحل مى‏شود و انسانها به انحطاط كشيده مى‏شوند. «اگر فرهنگ ناصالح شد، اين جوانهايى كه تربيت مى‏شوند به اين تربيتهاى فرهنگ ناصالح، اينها در آتيه فساد ايجاد مى‏كنند … وقتى فرهنگ فاسد شد، جوانهاى ما كه زيربناى تاسيس همه چيز هستند، از دست ما مى‏روند و انگل بار مى‏آيند.» فرهنگ نه تنها انسانها را به انحطاط مى‏كشد بلكه مى‏تواند موجب انحطاط و پوچى و در نهايت اضمحلال جوامع شود.
عوامل فرهنگى مؤثر بر توسعه
1- اثر اعتقاد به خدا
اعتقاد واقعى به خدا، اصلى‏ترين و اساسى‏ترين پايه و بنيان دينى است و مذهب بدون اعتقاد به وجود هستى‏بخش هدايت‏گر، معنى نمى‏دهد. اين اصل اساسى، بيشترين تاثير را بر زندگى و رفتار افراد جامعه دارد، زيرا اساسى‏ترين عنصر تاثيرگذار بر رفتار و عملكرد اجتماعى، اقتصادى، فرهنگى و سياسى افراد جامعه، اعتقادات اين افراد است و بدون شك اصلى‏ترين اعتقادها و باورها، اعتقاد و باور به وجود مبداء هستى و ايمان به اين مبداء، يعنى خداست. اين ايمان چاره همه مشكلات جوامع بشرى است. حضرت امام(ص) اثر اين ايمان را چنين خلاصه مى‏كنند: «اگر ايمان به خدا و عمل براى خدا در فعاليتهاى اجتماعى و سياسى واقتصادى و ساير شئون زندگى بشر وارد شود، پيچيده‏ترين مشكلات امروزى جهان به آسانى حل مى‏شود. امروز دنيا، هم در اين بن‏بست گرفتار شده است وهم نمى‏خواهد به نوع هدايت انبياء تسليم شود، ولى سرانجام چاره‏اى جز تسليم ندارد.» بنابراين، رشد و توسعه جامعه و به طور كلى حيات جامعه بستگى مستقيم به فرهنگ و اعتقاد به خدا دارد. به تعبير حضرت امام خمينى(ره) تنها وجود ايمان و اعتقاد به خدا مى‏تواند مملكت را احيا كند و لذا براى احياى مملكت و پيشرفت آن بايد روح ايمان و اعتقاد به خدا را در جوانان ملت رشد داد. احياى مملكت نيز وابسته به عوامل متعددى است كه مهمترين آنها از نظر حضرت
امام، انسانها و شخصيت و فرهنگ آنهاست. بر اين اساس، ايمان و اعتقاد به خدا موجب ساخته شدن انسانى و در نتيجه بروز و ايجاد ويژگيهاى مختلفى در انسان مى‏شود كه همگى موجب تسريع حركت انسانها براى دستيابى به اهداف جامعه يا همان توسعه به معناى كامل مى‏شوند. حضرت امام، بى‏اعتقادى به خدا را موجب بى‏توجهى به مصالح كشور و توجه صرف به مصلحت‏خود و در نتيجه نرفتن به دنبال امور لازم مملكت مى‏دانند و براساس اين تفكر و اعتقاد به خداست كه حضرت، تمام گرفتاريهاى كشور و ملت را از نبودن ايمان به خدا مى‏دانند. در عين حال بر اين باورند كه اعتقاد به خدا را بايد حكومت و دستگاه تربيتى در مردم ايجاد و تقويت كند زيرا اين اعتقاد، به خودى خود، به حد لازم و كافى وجود ندارد و اگر افراد جامعه به حال خود واگذار شوند جامعه باز هم به تباهى كشيده مى‏شود: «اگر ما و شما دست‏به هم بدهيم و جوانها را مومن و متقى بار بياوريم مملكتمان تا آخر احياء مى‏شود و اگر چنانچه ما كوتاهى بكنيم. اين مسئوليت‏بزرگ را ما به دوش خودمان بكشيم و كوتاهى بكنيم در حق فرزندان اين مملكت فرض كنيد چند روزى هم يك چيزى بشود و يك صورتى پيدا بكند فردا بدتر از اين است.»
آثار وجود اعتقاد به خدا در افراد جامعه
از فرمايشات حضرت امام خمينى چنين مستفاد مى‏شود كه ايمان به خدا، موجب تجلى خصلتهاى انسانى والايى در افراد مى‏شود كه همگى آنها از زمينه‏هاى فردى واجتماعى توسعه و پيشرفت جوامع بشرى است. از جمله زمينه‏ها عبارتند از:
1- تعهد به اسلام : يكى از نتايج ايمان به خداو مبداء هستى ايجاد تعهد نسبت‏به دين خدا و نظام حكومتى اين دين است. فرد باايمان همان طور كه نسبت‏به اعتقاد به خدا تقدس قايل است، براى دين و نظامى كه تقويت‏كننده اين اعتقاد است نيز تقدس قايل مى‏شود و همچنان كه خود را نسبت‏به انجام دستورات الهى و وظايف دينى مقيد مى‏داند، نسبت‏به حفظ و پيشبرد اين دين نيز متعهد خواهد دانست. زيرا دين، خود مجموعه‏اى از دستورات الهى است.
2- نپذيرفتن ظلم: ظلم ستيزى و كرنش نكردن در مقابل ظلم، از جمله زمينه‏هاى لازم براى دستيابى جوامع به استقلال و نپذيرفتن استثمار و استعمار است كه از جمله موانع اصلى توسعه مى‏باشند. اين نپذيرفتن ظلم از اثرات ايمان و اعتقاد به خداست. حضرت امام در اين زمينه مى‏فرمايند:«آدمى كه از زير دستگاه شما يا از دستگاه ما بيرون مى‏آيد، اگر مؤمن باشد، ديگر نمى‏شود كه زير بار ظلم اجانب برود و يا تطميع بتوانند بكنند اورا، اين تطميعها و تهديدها را همه، آنى كه تطميع مى‏شود و تهديد آنها [براو] اثر مى‏كند، آنهايى است كه ايمان ندارند.» در اين رابطه مى‏بينيم، جوامعى كه از خصوصيات فرهنگى آنان تن به ظلم دادن و صبر در ظلم است، ساليان طولانى زير سيطره استعمار بوده‏اند و جوامع اسلامى كه ايمان و اعتقاد به خداى محكمترى داشته‏اند، كمتر به طور مستقيم استعمار شده‏اند و در مبارزه با استعمار نيز رشادتهاى تحسين برانگيزى از خود نشان داده‏اند. اكنون نيز با تقويت روح ايمان و اعتقاد واقعى به خدا، جوامع اسلامى بر عليه ظلم و ستم حاكم، سر به قيام برداشته‏اند و مبارزه با ظلم در اين جوامع فراگيرتر است. بديهى است كه اينها تنها نقش اثر اعتقاد واقعى به خداست.
3- تطميع ناپذيرى: هنگامى كه جامعه‏جامعه‏اى معنوى باشد وافرادجامعه بخدا و روزجزا اعتقاد داشته باشند، هدف اين افراد در تمامى زمينه‏هاى فعاليتهايشان، جلب رضايت‏خدا خواهد بود و بالعكس.امام خميني مي فرمايد: «كسى كه اعتقاد به خدا نداشته باشد، كسى كه به روز جزا اعتقاد نداشته باشد اين نمى‏شود كه براى كشورش مفيد واقع بشود… مردمى مى‏توانند كشور خودشان راحفظ كنند، مردمى مى‏توانند مملكت و ملت‏خودشان را نجات بدهند كه معنويت داشته باشند. اگر معنويت دركار نباشد و همه مربوط به ماديت‏باشد، هر جا آخور بهتر است، سر آن آخور مى‏روند ولواين كه آن آخور راآمريكا برايش درست كند. اينهايى كه خيانت‏به مملكت ما كردند و همه چيز ما را بردند، اينها پيششان فرق نمى‏كرد كه آمريكا بر آنها ماديت را بدهد، پارك و نمى‏دانم دستگاه را بدهد يا از يك راه صحيحى باشد. … آنهايى كه خوردند و بردند و ما را به تباهى كشاندند، آنهايى بودند كه به اسلام كار نداشتند، اعتقاد نداشتند، به ماوراء طبيعت اعتقاد نداشتند، به معنويات عقيده نداشتند. آنها مى‏گفتند همين چهار روز زندگى است. پس هر چه هست‏بهتر و مرفه‏تر، از هر راهى مى‏خواهد باشد.)
4- تلقى كار به منزله عبادت (افزايش كارآيى): يكى از لوازم اصلى توسعه به مفهوم عام آن، افزايش كارآيى است. بنابر فرمايشات حضرت امام در ديدگاه اسلامى اگر كار براى خدا باشد، به منزله عبادت است. هنگامى كه انسان در اين عبادت و كار انگيزه الهى داشت و هدفش جلب رضايت‏خدا بود، با تمام قدرت و توان به انجام آن خواهد پرداخت. در نتيجه كارايى بسيار زيادى خواهد داشت. چنين كارى كه با حداكثر توان انجام مى‏شود كارآترين شيوه فعاليت است و قرين موفقيت‏خواهد بود. در اين زمينه امام مى‏فرمايند: «اگر اين انگيزه شد، مسلما دنبال اين هستيد كه كار خوب باشد، وقتى انگيزه الهى شد … وقتى كه انگيزه براى خدا شد، دنبال اين است كه اين كار را انجام بدهد به طورى كه خدا پسند باشد. از اين جهت در اين كار موفق است.»
5- ايجاد بيدارى: از جمله زمينه‏هاى لازم براى توسعه، بيدارى افراد جامعه است. هنگامى كه افراد جامعه آگاه و بيدار باشند، استعمار و استثمار از آن جامعه رخت‏برخواهد بست. البته بيدارى از جهات مختلف موجب بهبود تصميم‏گيرى وعمل آحاد جامعه مى‏شود واز جمله اثرات اعتقاد واقعى به خدا، بيدارى افراد مى‏باشد.
6- شجاعت : هنگامى كه انسان همه چيز رااز خدا ديد، خود را غرق در چنين اعتقادى به مبداءهستى‏بخش جهان يافت وبه خداايمان مطلق پيدا كرد، به خدا متكى خواهد شد و اين اتكا، موجب مى‏شود از هيچ چيزى نهراست و با شجاعت در مقابل هر دشمن و ناملايمتى بايستد و مبارزه كند و به سمت هدف گام بردارد.
7- ايمان، ضامن و عامل تداوم تلاش: يكى از زمينه‏هاى لازم براى توسعه، تلاش و تداوم تلماس براى دستيابى به توسعه و تكامل بيشتر است. چنانچه حضرت امام مى‏فرمايند: «اگر بخواهيد جمهورى اسلامى به همه معنا كه دارد، با همه محتوا كه دارد، در خارج تحقق پيدا بكند بايد كه از حالا به بعد هم همان ايمان را، همان قدرت ايمان را حفظ كنيد.»
2- اثر آموزش بر توسعه
از آنجا كه در جوامع بشرى، انسان ايجادكننده هر گونه حركت و تحولى است، ويژگيهاى كيفى اين انسان مى‏تواند در اين حركتها و تحولات عامل اصلى را ايفا كند. زيرا هر حركت و تحولى از انديشه و تفكر انسان نشات مى‏گيرد و دستور انجام اين تحولات را فكر او به وى مى‏دهد و سطح اين فكر و انديشه كه كيفيت انسان را مى‏سازد، عامل اصلى چگونه انديشيدن و فكر كردن است. زيرا اطلاعات، باورها و برداشتهاى انسانها، پايه‏هاى تفكر و نتيجه‏گيرى از اين تفكر را مى‏سازند و بديهى است هرچه اطلاعات، باورها و برداشتها كاملتر و والاتر باشند، اين انديشه و تفكر نيز از سطح بالاترى برخوردار خواهد بود. لذا عملكرد انسان نيز كه از دستورات فكر او نشات گرفته، كاملتر و با كيفيت‏بيشترى خواهد بود. بنابراين اطلاعات و باورها و برداشتهاى انسانها كه همگى از طريق يادگيرى و آموزش كسب مى‏شود، مى‏تواند عامل مهمى در بهبود عملكرد و برنامه‏ريزى انسانها باشد .
نقش علم و آموزش در پيشرفت
با توجه به اينكه انسان محرك توسعه است و توسعه بايد توسط اين محرك به حركت درآيد، هرچه اين انسان از تواناييهاى فكرى بيشترى برخوردار باشد و آموزش و پرورش بيشتر و بهترى يافته باشد، در حركت دادن اين چرخ، بهتر عمل خواهد كرد و عملكرد او چه در جز و چه در كل، بسيار بهتر خواهد بود و بر اين اساس، چنانچه تعليم و تربيت‏به طور صحيح صورت گيرد، حركت جامعه، به سمت پيشرفت و تعالى مطلوب خواهد بود.دراهميت اين نقش، حضرت امام(ره) چنين مى‏فرمايند : «مساله فرهنگ و آموزش و پرورش در راءس مسائل كشور است. اگر مشكلات فرهنگى و آموزشى به صورتى كه مصالح كشور اقتضا مى‏كند حل شود، ديگر مسائل به آسانى حل مى‏گردد.» به اين ترتيب از ديدگاه حضرت امام در صورت وجود علم و تهذيب، مى‏توان از جهالت مادى و معنوى به طرف سعادت و كمال حركت كرد. با آموزش و پرورش صحيح اسلامى و مطابق مصالح اجتماع، مى‏توان به پيشرفتهاى مختلف دست‏يافت و سعادت دنيوى و اخروى جامعه را تضمين كرد. نكته قابل توجه اينكه مساله آموزش و پرورش طبق فرمايش حضرت امام و از ديدگاه ايشان در بين عوامل مؤثر بر توسعه در راءس مسايل قرار دارد و مهمترين عامل است. به طورى كه با حل مسايل و رفع مشكلات موجود در آموزش و پرورش، مى‏توان اميد داشت كه ديگر مسايل به آسانى حل شود. البته در ريشه‏يابى اين اهميت ويژه تعليم و تربيت در مقاطع مختلف فرمايش حضرت امام مبنى بر اينكه : «نقش دانشگاه در هر كشورى ساختن انسان است‏» مى‏تواند پاسخ‏گو باشد. زيرا چون انسان عامل اصلى حركت توسعه است، اگر او ساخته شود مى‏تواند عامل مفيدى براى جامعه باشد و در صورت فساد او اين فساد، مى‏تواند به فساد جامعه بيانجامد، بايد توجه داشت كه تعليم و تربيت در شكل‏گيرى شخصيت انسانها، نقش كليدى و اصلى دارد و در واقع مى‏توان گفت‏شخصيت انسانها را تعليم و تربيت مى‏سازد و چون عملكرد انسان به طور ويژه‏اى تحت تاثير شخصيت اوست، مى‏توان آموزش و پرورش (در مقاطع مختلف) را عامل اصلى در حركت‏به سمت توسعه‏يافتگى در ابعاد مختلف دانست.
« نقش مراكز علمى در استقلال و خودكفايى

فایل : 23صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط