مقاله کامل در مورد پديده پير شدن جمعيت جهان (روش تحقیق )
مقاله کامل در مورد پديده پير شدن جمعيت جهان (روش تحقیق )
فهرست مطالب
مقدمه
پديده پير شدن جمعيت جهان به دلايل: كاهش ميزان مرگ و مير ناشي از پيشرفتهاي علوم پزشكي، بهداشت، آموزش و پرورش و در نتيجه افزايش نرخ اميد به زندگي و طول عمر، از چنان درجه اهميتي برخوردار است كه عدم توجه به آن جامعه انساني را در آيندهاي نزديك در مقابل مسائل و مشكلات بسيار پيچيدهتر و چه بسا لاينحل قرار خواهد داد.
درصد جمعيت سالمندان تحقيقاً در كليه كشورها به طور منظم رو به ازدياد است. امروزه حدود يك ميليارد نفر از جمعيت جهان را افراد سالمند بالاي 60 سال تشكيل ميدهند. طبق سرشماري جمعيت جمهوري اسلامي ايران در سال 1375، حدود 6/6% كل جمعيت 65 ميليون نفري كشور را سالمندان 60 سال به بالا تشكيل ميدهند. در غالب جوامع زنان نسبت به مردان از عمر طولانيتري برخوردارند و به همين جهت بخش اعظم جمعيت سالمندان را زنان سالخورده تشكيل ميدهند. وجود نابرابريهاي اقتصادي و عدم كفايت خدمات اجتماعي، مراقبتهاي پزشكي و غيره سبب گرديده تا اين گروه از آسيبپذيرترين اقشار اجتماعي باشند.
مسائل سالمندان به يك نگراني مشترك جهاني تبديل شده است. به همين دليل سازمان ملل متحد سال 1999 ميلادي را «سال بينالمللي افراد سالخورده» نامگذاري كرد.
كشورها بايد وضعيت سالمندان را با در نظر گرفتن ارزشهاي فرهنگي و آداب و رسوم خود در برنامههاي اقتصادي و اجتماعي خويش مورد توجه قرار داده، از كساني كه در خانواده از افراد سالمند مراقبت ميكنند حمايت نمايند.
با توجه به تغييرات اساسي در سيستم خانواده و ساختار جمعيتي جوامع، ارائه خدمات رسمي پس از شناخت چگونگي و تركيب سني جمعيت سالمندان بسيار ضروري ميباشد.
در طرح بينالمللي اقدام براي سالمندان نيز خانواده بهترين مامن براي حمايت از سالمندان تلقي شده و تلاش براي حمايت و پشتيباني از تحكيم خانواده و پاسخ به نيازهاي اعضاي سالخورده آن مورد تأكيد قرار گرفته است. در اين زمينه نقش و مشاركت سازمانهاي غيردولتي در تحكيم بنيادهاي خانواده و حفظ همبستگي ميان نسلها نيز از اهميت ويژهاي برخوردار است.
تعريف:
پيري چيست؟ اين سوال پاسخهاي متفاوت و متعددي دارد كه به چند مورد آن اشاره ميشود.
1- پيري عبارتست از اضمحلال تدريجي در ساختمان ارگانيسم بدن كه در اثر بيماري و حوادث نبوده، بلكه در اثر دخالت عامل زمان پيش ميآيد.
2- پيري از ابعاد و زواياي مختلف:
الف) زيستشناسي: مرحلهاي است طبيعي و پيشپاياني در ادامه روند تولد و مرگ
ب) پزشكي: فرسودگي عضو يا مجموعهاي از اعضاء بدن در اثر كار به مرور زمان كه نتيجه كم شدن نيروي فعاليتهاي عملي اين اعضا و مآلا ظرفيت حياتي انسان است.
ج) رياضي: بالا رفتن عددگاه شمار روزهاي زندگي است.
د) اجتماعي: پيري دوراني از زندگي است كه شخص قادر به ادامه زندگي خود به طور مستقل نبوده و محتاج به كمك ديگران ميگردد.
هـ) قانوني: مرحلهاي از زندگي است كه شخص بالطبع يا بالاجبار از انجام وظائف منظم قانوني و يا روزمره خود بايستي معاف و بازنشسته گردد.
و) ادبي: از نظر ادبي بالاخص در ادبيات غني فارسي و عرفاني اشارات و استعارات بديعي تحت عناوين «پير»، «پيردير»، «پير ميكده»، «پير ميفروش» و «پير طريقت» موجود است كه در حقيقت تعبيري زيبا از مرشد، راهنما، پيش كسوت و بزرگتر و تعبيراتي مشابه آن است.
3- در مورد انسان به سه نوع سن اشاره شده است كه عبارتند از:
( سن جسمي (فيزيكي)
سن جسمي بر پايه دگرگونيها و تحولات بدني يا فيزيكي در موجود زنده تعيين ميشود.
( سن زماني (قانوني)
سن زماني براساس تقويم مشخص ميگردد.
( سن رواني
براساس سن رواني، احساسات، عواطف و هيجانات شخص رشد ميكند و معمولاً جهات رواني پيري بيش از جهات ديگر در استنباط و احساسي كه از افزايش سن داريم، مؤثر است.
4- سازمان بهداشت جهاني سالهاي عمر را بدينگونه طبقهبندي ميكند:
59-45 ميانسال
74-60 مسن
90-75 پير
90 به بالا خيلي پير
نيازهاي سالمندان:
نيازهاي اساسي سالمندان با توجه به طبقهبندي مازلو:
1- نيازهاي فيزيولوژيك:
تغذيه: براي جلوگيري از زوال زودرس سيستمهاي بدن، وضعيت تغذيهاي مطلوب بايد حفظ شود، تخيمن زده ميشود كه يك سوم تا يك چهارم تمام مشكلات بهداشتي سالمندان مستقيماً يا غيرمستقيم مربوط به تغذيه و عدم كفايت دريافت مايع ميباشد.
استراحت و فعاليت فيزيكي: سالمندان بايد دورههاي كوتاه استراحت داشته باشند.
2- نيازهاي ايمني و سلامتي:
سالمندان بايد به طور منظم در دورههاي معين، مورد معاينات فيزيكي لازم قرار گيرند.
3- نياز به عشق و تعلق و روابط عاطفي قوي:
وقتي نيازهاي ايمني و فيزيولوژيك برآورده شوند، براي انسان نياز به عشق و محبت مطرح ميشود، اين نياز ممكن است به شكل درخواست براي داشتن دوست، يك خانواده و … بروز كند.
4- عزت نفس و احترام:
اين نياز به دو گروه تقسيم ميشود: اول احساس عدم وابستگي يا آزاد بودن و دوم تكامل اجتماعي از اطمينان دروني. عزت نفس باعث پذيرش فرآيند پيري ميشود، و از تسليم شدن به اين فرآيند جلوگيري مينمايد.
استقلال: شخص سالمند مايل است هر چه بيشتر و يا تا حد ممكن مستقل بماند.
تطابق با بازنشستگي: يكي از سازگاريهايي كه شخص سالمند بايد انجام دهد، از دست دادن شغل به واسطه بازنشستگي است.
5- تعالي نفس:
انواع رفتارهايي كه اين نياز را تأمين ميكند، ممكن است در هر فردي، خاص و منحصر به خود او باشد.
معنويت: گرچه ممكن است حضور در خدمات عبادي خارج از منزل مشكلتر باشد، اما شخص سالمند براي تفكر و انديشيدن در خلوت وقت بيشتري دارد.
پذيرش مرگ به عنوان چرخه زندگي: مرگ همسر، خواهران، برادران و دوستان باعث ميشود شخص سالمند مرگ خودش را نزديك ببيند.
فرهنگ ايراني و سالمندان: مروري هرچند كوتاه بر ادبيات غني اين مرز و بوم و تعاليم عاليه اسلام ما را با ارزش و احترام سالمندان در فرهنگ ايران زمين بيشتر آشنا ميكند.
نظامي گنجوي ميگويد:
جوان گر به دانش بود بي نظير نياز آيدش هم به گفتار پير
حافظ پيري را وقت جبران تقصيرها و سامان دادن به كارهاي ناكرده ميداند:
تا در ره پيري به چه آيين روي اي دل؟ باري به غلط صرف شد ايام شبابت
و لسانالغيب در جاي ديگر ميسرايد:
نصيحت گوش كن جانا كه از جان دوستت دارند
جوانــــان سعادتمنـــد پند پيــــر دانــــا را
سنايي در بيتي ميگويد:
جز به تدبير پير كار مكن پير دانش نه پير چرخ كهن
سعدي ميگويد:
واجب آمد بر آدمي شش حق اولش حق واجـب مطلــق
بعد از آن مادر است و پـــدر وان استاد و شاه و پيغمبـر
در ضربالمثلهاي فارسي نيز از پيران و سالخوردگان با احترام و ارزش ياد شده است:
– آنچه در آينه جوان بيند پير در خشت خام آن بيند
– پيرايه ملك، پيران باشند
– پير رعنا بهتر از جوان نارعنا
اينان قطرهاي از درياي بيكران ادبيات غني فارسي در مورد سالمندان ميباشد. در مناطق روستايي و عشايري ايران سالمند تا آخرين لحظه عمر داراي ارزش و احترام بوده و به نسبت سابقه خانوادگي و نيروي ذهني در موقعيتهاي مناسبي مثل كدخدا، بزرگ فاميل و … حضور دارد. در دين اسلام نيز در خصوص تجليل، تكريم و مراقبت از سالمندان، فرامين و دستورات مؤكدي وجود دارد. بخشي از اين وظايف به عهده فرزندان، بخشي هم بر عهده حكومت و جامعه ميباشد.
در آيه 23 سوره اسراء ميخوانيم:
«و خداي تو حكم فرموده كه جز او هيچكس را نپرستيد و بر پدر و مادر نيكويي كنيد، اگر يكي از آنها و يا هر دو به سنين كهولت و سالخوردگي رسيدند (كه موجب رنج و زحمت شما باشند)
زينهار كلمهاي كه رنجيده خاطر شوند نگوئيد و كمترين آزار به آنان نرسانيد و با آنها با اكرام و احترام سخن گوييد.»
پيامبر اسلام(ص) در مورد منزلت سالمندان و لزوم احترام و تكريم آنان فرمودهاند:
– وجود پيران سالخورده بين شما باعث افزايش نعمتهاي الهي است.
– پيران را بزرگ و محترم بداريد زيرا احترام به آنان به منزله احترام به مقام الهي است.
– پيران در خانواده خود همانند پيامبرانند در ميان پيروانشان.
امام صادق(ع) از قول رسول خدا ميفرمايد:
احترام كردن به مسلمان سالخورده تعظيم در برابر خداست.
با عنايت به واژههايي كه در تكريم و تجليل از سالخوردگان در آيات و احاديث به كار رفته است، ميتوان نتيجه گرفت كه اسلام براي سالمندان، احترام و منزلت ويژهاي قايل است و به همين دليل در كشورهاي مسلمان از جمله ايران، سالمندان موردمهر و محبت ساير اعضاي جامعهاند و بسياري از خانوادهها سعي ميكنند كه در هر شرايطي حتيالامكان افراد مسن را در جمع خود نگهدارند.
با توجه به اعتقادات و دستورات ديني، فرهنگ و شعر و ادب و ضربالمثلهاي ذكر شده و ارزش و اعتبار سالمندان در جامعه، سوال اين است چرا اين احترام و ارزش خدشهدار شده است؟
مسلم است كه دلايل متعدد از جمله كوچك شدن خانوادهها، جامعه صنعتي، مشكلات اقصادي و … باعث اين تغيير شده است.
اما هنوز هم با توجه به ريشههاي فرهنگ غني ايراني با تمهيدات مختلف ميتوان از فشاري كه بر خانواده در زمينه نگهداري سالمندان وارد شده و آنان را مجبور به سپردن سالمندشان به سراي سالمندان ميشود كاست.
بيان مسأله:
همه مردم ميدانند كه سرنوشت سالخوردگان در زمان ما بسيار تأثيرانگيز است. پيش از آن كه به بررسي جزئيات آن بپردازيم، بايد به اين نكته پي ببريم كه چگونه جامعة ما اين وضع را به آساني ميپذيرد و تحمل ميكند و به عنوان يك اصل كلي بايد توجه داشت كه جامعه تا زماني كه تعادل خود را از دست ندهد بر هر گونه سوء رفتار، رسوايي و افتضاح و حادثة غمانگيز چشم فرو ميبندد. در مورد سرنوشت كودكان تحت حمايت عمومي، يا نوجوانان بزهكار، يا مردان معلول نيز بيش از آنچه دربارة سالخوردگان ميانديشد به ناراحي نمينشيند. بيتفاوتي در مورد گروه اخير در ظاهر بسيار تعجبانگيز مينمايد زيرا از يك سوي هر عضو جامعه بايد بداند كه در اين قضيه آيندة خود وي نيز مورد پرسش است. از سوي ديگر همه آنان با عدهاي از سالخوردگان مناسبات شخصي و نزديك دارند. در اين صورت چگونه ميتوان طرز نگرش و تلقي آنان را توجيه كرد؟ اين گروه حاكم است كه پايگاه كهنسالان را به آنان تفويض ميكند و جمعيت فعال جامعه هم كه بايد با آن مخالفت ورزد، از آن چشمپوشي ميكند. در زندگي خصوصي هم فرزندان و نوادههاي آنان نيز به ندرت به كاري دست ميزنند تا زندگي سالخوردگان را مطلوبتر سازند. حال به بررسي طرز تلقي عمومي بزرگسالان و جوانان نسبت به نسل كهنسال ميپردازيم.
تا اينجا سخن ما درباره كهنسالي چنان بود كه گويي اين مفهوم يك حقيقت مشخص و تعريف شده روشن را آشكار ميسازد. در واقع تا جايي كه به ما مربوط است تعريف كهنسالي به هيچوجه آسان نيست. كهنسالي از يك سو پديدهاي زيستي است كه براساس آن سازوارة جسمي انسان خصوصيات مشخصي را آشكار ميسازد، كهنسالي در ين حال با سلسلهاي از عواقب رواني همراه است، بدين سان كه برخي از اشكال رفتاري را به طور مشخص از خصوصيات سالمندي تلقي ميكنند. كهنسالي مشابه با همه حالات انساني يك بعد وجودي دارد كه در رابطه با زمان روابط فرد را دچار دگرگوني ميسازد و در نتيجه رابطة انسان با جهان اطراف و با تاريخ زندگي خويش دستخوش دگرگوني ميگردد و از آن جهت كه انسان هرگز به صورت طبيعي زندگي نميكند بنابراين در ايام كهنسالي، مشابه با هر دوره ديگر حيات، پايگاه اجتماعي وي به وسيله جامعهاي كه به آن تعلق دارد معين و مشخص ميشود. آنچه باعث پيچيدگي اين مساله خواهد شد ارتباط نزديك و به هم پيوستة همة اين جوانب است.
هماكنون آشكار شده است كه بررسي جنبههاي زيستي يا رواني انسان به طور مجزا و دور از هم بينتيجه است زيرا هر يك از اين جنبهها بر ديگري اثر گذاشته، اين تأثير متقابل مخصوصاً در مورد كهنسالي كاملاً روشن و بديهي است و مبناي دشواريهاي روانتني را به وجود ميآورد. بدين ترتيب آنچه را در زندگي، روحي يا رواني ميناميم تنها در پرتو موقعيت وجودي و زيستي انسان قابل درك و فهم است. اين موقعيت وجودي و زيستي، سازوارةجسمي را نيز تحت تأثير قرار ميدهد. مخالف اين مفهوم نيز صادق است زيرا برحسب كم يا زياد بودن آسيب بدني تجارب انسان در رابطه با زمان تفاوت پيدا ميكند، در نهايت، جامعه هنگام اعطاي نقش و پايگاه اجتماعي به افراد كهنسال يا
فایل : 54 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.