مقاله کامل اثر الگوی تدریس ایفای نقش بر خودکارآمدی دانش آموزان
مقاله کامل اثر الگوی تدریس ایفای نقش بر خودکارآمدی دانش آموزان
اثر الگوی تدریس ایفای نقش بر خودکارآمدی دانش آموزان
چکیده
این پژوهش با هدف تعیین اثر بخشی الگوی تدریس ایفای نقش بر روی مهارتهای خود کارآمدی دانشآموزان انجام شد. نمونه آماری پژوهش 60 نفر از دانش آموزان پایه اول متوسطه، که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این پژوهش از طرح شبه آزمایشی، با پیشض آزمون و پس آزمون و با گروه گواه استفاده شد و الگوی تدریس ایفای نقش به عنوان کاربندی آزمایی بر روی آزمودنیهای گروه آزمایش اجرا شد. در این پژوهش از پرسشنامه مهارتهای خود کارآمدی با مقیاس پنج درجه لیکرت تنظیم شده بود؛ استفاده شد. یافتههای پژوهش که از تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل کوواریانس تحلیل گردیده است، نشان داد که الگوی تدریس ایفای نقش در سطح معنا داری 95% اطمینان و 05 % خطا، خودکارآمدی دانش آموزان را افزایش میدهد. با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که کاربست این شیوه میتواند بر رشد مهارتهای خود کارآمدی دانش آموزان تأثیرگذار باشد.
واژگان کلیدی: الگو، تدریس، ایفای نقش، خود کارآمدی
مقدمه
انتخاب یک روش آموزشی مناسب یکی از مهم ترین اقدامات در جریان طراحی آموزشی است، روش آموزشی باید متناسب با هدف و مقصود باشد، یعنی بیان کننده و اثر گذارنده آن چیزی باشد که قرار است، یادگرفته شود (هزاوه ای و همکاران، 1385) نحوه انجام تدریس بسیاری بر تواناییهای شاگردان رای آموزش به خود میگذارد. معلمان موفق تنعا اراءه دهندگان فرهمند (کاریزما) و متقاعدگر نیستند بلکه آنان، شاگردان خود را به تکالیف ساده شناختی و اجتماعی وارد کرده و به آنان نحوه استفاده مؤثر از آنها را یاد
میدهند (بهرنگی،1384). الگوی ایفای نقش از آن جهت که شاگردان را برای فهم رفتار اجتماعی نقش خود در تعامل اجتماعی و راهای مؤثرتر حل مسائل هدایت میکند. این الگو را به ویژه برای کمک به شاگردان در بررسی ارزشهای اجتماعی خود و تفکر آنها تدوین کرده اند. همچنین ایفای نقش به شاگردان در گردآوری و سازمان دهی اطلاعات درباره مسائل اجتماعی، رشد همدلی با دیگران و تلاش برای بهبود مهارتهای اجتماعی آنان کمک میکند. این الگو علاوه بر این ازر دانش آموزان میخواهد تا به شکل نمایشی تعارضات درونی خود را بیرون بریزند، یاد بگیرند خود را در نقش دیگری قرار بدهند و مشاهده گر رفتار اجتماعی باشند (بهرنگی، 1384).
الگوی ایفای نقش یکی از الگوهای خانواده ی اجتماعی میباشد. این الگو را میتوان برای تجسم عینی موضوعات و درسهایی که برای نمایشنامه مناسب هستند، به کار گرفت. در این روش فرد یا افرادی از شاگردان موضوعی را به صورت نمایشنامه اجرا میکند. از ویژگیهای ممتاز روش اجرای نقش این است که مشاهده کننده گان (شاگردان) با عملیات نمایشی و ایفاگران نقش ارتباط عاطفی بر قرار میکنند و با هیجان مراحل نمایش را میبینند و خود را در صحنه احساس میکنند. چون تمرکز حواس و ارتباط عاطفی در این روش بسیار زیاد است، یادگیری بهتر و مؤثرتر انجام میگیرد (شعبانی، 1383). از اثرات این روش میتوان به تحلیل رفتار فردی و ارزشها؛ ایجاد رهیافتهایی برای حل مسائل بین فردی و فردی و رشد و همدلی نسبت به دیگران اشاره کرد.
ایفای نقش، زمینه ای جهت برقراری یک ارتباط سازنده و صحیح با اطرافیان میگردد که خود حس کارآمدی را ارتقا خواهد بخشید (1996Shafaein,) از بین عوامل تأثیر گذار اشاره شده در روش ایفای نقش، عامل مهم دیگری از جمله
خودکارآمدی؛ نقش مؤثری دارد که تا حدودی مربوط به نظامی از باورهای فرد میشود و از جمله دیدگاهها در این زمینه دیدگاه شناختی- اجتماعی است (Bandura, 1997). در دیدگاه شناختی- اجتماعی خود سازوکارهایی تأثیرگذار را بررسی کرده که نقش بنیادی در انجام تکلیف دارند. وی در میان سازو کارهایی تأثیرگذار هیچ کدام را در کنترل کارکرد، پر نفوذتر از خودکارآمدی و باورهای افراد از توانایی نمیداند (2001Bandura,). کسانی که خودکارآمدی بالایی دارند، هدفهای چالش برانگیزتر و بالاتری را برمیگزینند، به خود بیشتر باور دارند، کوشش و پافشاری بیشتری نشان میدهند و یاد سپاریشان بهتر است (امینی، 1391). باورهای خودکارآمدی در جنبههای گوناگون زندگی ما نقش دارند. در محیط تحصیلی، خودکارامدی نشان دهنده باور دانش آموز درباره توانایی انجام تکالیف درسی محولهاست (2001Bong,). همچنین خودکارآمدی بر فرآیند یادگیری از جنبههایی چون گزینش اهداف، تصمیم گیری، میزان تلاش و کوشش، پشتکار و استمرار در تکالیف تأثیرگذار است (Yazichi, 2011).
تحقیقات نشان داده است که باورهای خودکارآمدی، تأثیر نیرومندی بر انگیزش پیشرفت، انتخابها و میزان تلاش و سطح پشتکار افراد و نهایتاً بر پیشرفت و موّفقیت دانش آموزان دارد و آنهایی که خودکارآمدی بالا داردند، تکالیف دشواری را به عنوان چالش میبینند، نسبت به اهدافشان متعهد و در صورت شکست، بر تلاشهایشان میافزایند و نهایتاً پشتکار آنها موجب موفقیت میشود (Long et al; 2007). تعدادی از مطالعات ارتباط بین خودکارآمدی و اضطراب را مورد بررسی قرار داده و به طور همسان نشان دادند که سطح پایین خودکارآکدی با سطح بالای اضطراب همبسته بوده است (Muris, 2002). روانشناسان تربیتی با ارائه شواهد معتبر نشان دادند که تصور دانش آموزان از خودکارآمدی میتواند زمینه
موفقیت تحصیلی و اجتماعی او را فراهم سازد و هم زمان نیز به وسیله آن متأثر شده، تحقیقات رابطه مثبت و بالایی را میان باورهای خودکارآمدی و پیشرفت تحصیلی نشان میدهد (2006Pajares,). محققان طبق نتایج فرا تحلیلی تأکید دارند که خودکارآمدی به عنوان سازه ای محکم در شرح و پیش بینی عملکرد تحصیلی نقش دارد(Mcilory & Bunting, 2001).
حال با توجه به نقش تأثیرگذار خودکارآمدی بر موفقیت و عملکرد تحصیلی دانش آموران، شیوه تقویت و آموزش از طریق روشهای گوناگون تدریس که یکی از آنها ایفای نقش میباشد، میتواند تأثیری به مراتب بیشتر در پرورش مهارتهای خودکارآمدی داشته باشد.
مبانی نظری و پیشینه پژوهش
الگوی تدریس ایفای نقش
الگوی تدریس چاچوب ویژه ای است که عناصر مهم تدریس در درون آن قابل مطالعه است و شناخت و آگاهی از عناصر و عوامل میتواند معلم را در اتخاذ روشهای مناسب تدریس کمک کند. به عبارت دیگر الگوها در حقیقت ابزاری برای یادگیری دانش آموزان میباشد. صاحب نظران علوم تربیتی الگوهای مختلفی را معرفی کرده اند که برخی از الگوها به صورت خیلی محدود کاربرد دارد و حتی برخی از آنها به یک درس خاص و یک زمان معین محدود میباشد(طالبی و همکاران، 1389) الگوهای تدریس را در چهار خانواده الگو که هر خانواده جهتیابیهای مشترکی به سوی انسان و نحوه یادگیری او دارد گروه بندی کرده اند این چهار خانواده عبارتند از : اجتماعی، پردازش اطلاعات، انفرادی و سیستمهای رفتاری. که الگوی تدریس ایفای نقش جزء خانواده الگوهای اجتماعی میباشد (بهرنگی، 1384).
الگوی یادگیری ایفای نقش نمونه ای از خانواده ی الگوی اجتماعی است. ما از این الگو برای تشریح طرق مختلف پایه
گذاری یک جامعه یادگیری در کلاس درس استفاده میکنیم. در الگوی ایفای نقش دانش آموزان از طریق وضع موقعیتهای سؤال برانگیز، به جست و جوی مسائل روابط انسانی پرداخته و سپس آنها را مورد بحث قرار میدهند. دانش آموزان میتوانند به بررسی احساسات، ارزشها و راهبردهای حل مسأله بپردازند.
الگوی ایفای نقش نمونه زنده ای از رفتار انسانی را عرضه میکند که به عنوان ابزاری برای دانش آموزان در انجام امور زیر به کار میآید:
کشف احساسات خود؛ کسب بصیرتی درباره نگرشها، ارزشها و ادراکات خودۀ، بهبود مهارتها و نگرشهای مشکل گشای آنها، کاوش در مواد درسی از راههای گوناگون (مهرمحمدی، 1384).
تدریس ایفای نقش برای تدریس آرا و عقاید، دیدگاهها و القای انگیزههای دیگران به دانش آموزان مؤثر است. در ایفای نقش از فراگیرنده خواسته میشود تا در مقام دفاع از نظر یک فرد برآید و یا نقش فردی معین را بازی کند. در زمینه تعلیم و تربیت از جمله نقشهای رایج معمولاً ایفای نقش والدین هنگام درگیری با فرزند است یا بازیگر منعکس کنندهی دیدگاهها و نظریههای یک شخصیت ادبی و تاریخی است (مشایخ، 1378). در این روش دانش آموزان با شخصیتها، باورها، نظامهای ارزشی، توانایی و تجارب پس زمینه متفاوت مواجه میشود.
ایفای نقش پلی است بین حرف وعمل. در این روش، جریان مناسبی برای انواع دست ورزی، جستجوگری و مهارت یابی به وجود میآید. بوشاند در کتاب ایفای نقش و عقب افتادگی ذهنی آموزشپذیر، آورده است که روش تدریس ایفای نقش برای همه دانش آموزان در هر سطح از پیشرفت تحصیلی که باشند سودمند است (آقازاده، 1384).
شافتلها فعالیت مربوط به ایفای نقش را در نه مرحله پیشنهاد میکنند:
الف)گرم کردن گروه: شناسایی یا معرفی مسأله، واضح ساختن مسأله، تفسیر داستان مسأله، نشان دادن موضوعهای مهم، توضیح ایفای نقش.
ب)گزینش شرکت کنندگان: تحلیل نقشها، گزینش بازیگران نقش.
ج)پردازش صحنه: تنظیم محور رفتار، بیان مجدد نقشها، وارد شدن در موقعیت مسأله.
د) آماده ساختن مشاهده گران: تعیین چیزی برای جستجو، تخصیص وظایف مشاهده.
ه)نمایش: شروع ایفای نقش، حفظ ایفای نقش، قطع ایفای نقش.
و) بحث و ارزشیابی: بحث درباره مورد عمده، ایجاد نمایش بعدی، بازنگری به رفتار ایفای نقش(حوادث، موضوعها، واقعیت گرایی).
ز) نمایش دوباره: ایفای نقشهای اصلاح شد؛ پیشنهاد مراحل بعدی با جانشین رفتاری.
ح) بحث و ارزشیابی: به صورت مرحله (و).
ط) تجارب مشترک و تعمیم: ارتباط موقعیت دارای مسأله به تجربه واقعی و مسائل جاری، کشف اصول کلی رفتار.
الگوی ایفای نقش فوق العاده مستعد و قابل استفاده جهت هدفهای متعدد و مهم آموزشی و پرورشی است. دانش آموزان، از طریق ایفای نقش میتوانند بر تواناییهای خود برای شناخت احساسات خود و دیگران بیفزایند، برای پرداختن به زمینههایی که قبلا برایشان مشکل بودهورفتارهای جدید کسب کنند، و مهرتهای مشکل گشای خود را بهبود بخشند (بهرنگی، 1384).
ایفای نقش علاوه بر استفادههای بسیار مجموعه فعالیتهای جذابی را نیز به همراه دارد. به دلیل علاقه مندی دانش
آموزان به عمل و اجرای نقش اغلب فراموش میشود که ایفای نقش خود بستری برای توسعه محتوای آموزشی است.
اجرای مراحل این الگو هدف نیست بلکه هدف کمک به دانش آموزان در نمایش ارزشها، احساسات، نگرشها و راه حل مسائل و سپس بررسی آنها توسط معلم است.
از محاسن روش ایفای نقش میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
روش ایفای نقش، دانش آموزان را بر میانگیزاند که با شور و شوق و هیجان جریان نمایش را مشاهده کند.
دانش آموزانی که مشاهده کننده هستند، در احساس ایفاگران نقش سهیم میشوند و خود را در صحنه نمایش احساس میکنندو این حالت عاطفی در یادگیری و القای احساسات تأثیر فراوانی دارد.
با این روش میتوان زمینه را برای بحث گروهی فراهم ساخت.
این روش برای رفع کم رویی در دانش آموزان خجالتی مفید است.
ایجاد فرصتی برای تمرین مهارتهای اجتماعی
تشویق دانش آموزان گوشه گیر به انجام دادن فعالیتهای گروهی
امکان جلب توجه بیشتر مخاطبان (عبداللهی، 1387)
همچنینروش ایفای نقش دارای محدودیتهایی میباشد که بخشی از آنها عبارتند از:
روش ایفای نقش برای تحقق هدفهای برای تحقق هدفهای پیچیده ی آموزشی مناسب نیست؛ زیرا پرداختن به مسائل مشکل، به تدارکات زیاد و تخصص هنری نیاز دارد. لیکن از این روش میتوان برای رسیدن به هدفهای آسان و جزئی استفاده کرد.
این روش به دلیل اینکه به صورت ظاهر جنبه نمایشی و هنری دارد؛ بعنوان یک روش آموزشی، جدی گرفته نمیشود.
روش ایفای نقش به اجرای درست، صرف وقت کافی و تهیه تدارکات نیاز دارد و انجام آن وقت گیر است.
ایفای نقش به خصوص برای رشد موارد زیر تدوین شده است:
الف) تحلیل ارزشها و رفتار فردی،
ب) ایجاد رهیافتهایی برای حل مسائل بین فردی و فردی،
ج) رشد همدلی نسبت به دیگران. اثرات پرورشی این الگو عبارت است از کسب اطلاعات درباره ارزشها و مسائل اجتماعی، آسودگی در ابراز عقاید فرد.
خودکارآمدی
عمده ترین و اصلی ترین مکانیسم در کارکرد شناختی انسان، باورهای خودکار آمدی است، باورهای افراد در مقابل لیاقتهایشان جهت کنترل اعمال روی حوادث موثر بر زندگی اصطلاحا باورهای خود کارآمدی نامیده میشوند.
خودکارآمدی در تعریف روانشناختی آن عبارت است از انتظارات متصور یک فرد در موقعیت یا رسیدن به یک نتیجه ارزشمند که از طریق فعالیتهای فردی است. این فرآیند ذهنی، شناسایی هدف، برآورد تلاش و تواناییهای لازم برای رسیدن به آن هدف و پیش بینی نتیجه را شامل میشود (Stipek & Weizes, 1998) لازم به ذکر است که اصول خود کار آمدی در رشتههای مختلف و در موقعیتهای گوناگون بارها آزمون شده است.
خود کار آمدی را میتوان به پنج خصیصه تقسیم کرد :
خودباوری (اعتماد به نفس) حل مساله، تفکر مثبت و خود پندار
خود تنظیمی (خویشتنداری، نظم بخشی به افکار و رفتار خود در ارتباط با رسیدن به هدف مورد نظر)
خودسنجی (خود ارزشیابی)
خودرهبری (مثبت گرایی، کنترل رفتارهای خود به منظور رسیدن گام به گام هدف مورد نظر)
خود تهیجی (ایجاد انگیزه در خود، مبارزه با شکست)
اشخاصی که دارای خودکارآمدی سطح بالایی هستند بیشتر میکوشند تا موفق شوند و از کسانی که ادراک خود کار آمدی پایینی دارند پشتکار بیشتری از خود نشان میدهند و ترس کمتری را تجربه میکنند. . به نظر بندورا با خود کارآمدی سطح بالا بر روی امور کنترل بیشتری دارند و عدم اطمینان کمتری را تجربه میکنند. همچنین این افراد کمتر میترسند. باورهای خود کار آمدی زمینه ای را برای انگیزه بشری سعادت و پیشرفت شخصی فراهم میکند(Pajares, 2002)
خودکار آمدی در واقع گونه ای از خودارزشیابی است که بر تصمیمات فردی در این خصوص که برای یادگیری در قلمرو معین چه فعالیتهایی باید انجام شود تاثیر میگذارد. هم چنین خود کار آمدی نوعی قضاوت است که میزان تلاش و پشتکار فرد را برای حصول موفقیت در قلمرو تحصیلی ویژه ای مانند ریاضی، علوم و غیره تعیین میکند. (Bendura, 1997)
خود کار آمدی میتواند باعث ایجاد تفاوت در افراد و در مورد شیوههای فکر کردن، احساس کردن و عمل کردن شود بر طبق دیدگاه شناختی اجتماعی باورهای خودکار آمدی بر فرآیندهای انگیزشی مانند انتخاب اهداف، تلاش و پشتکار و عملکرد، مقابله با موقعیتهای فشار زا، رفتار انتخابی تاثیر میگذارد (Zchwarzer, 1998)
افرادی که خودشان رادر سطح بالایی اثر بخش میپندارند شکستهایشان را به تلاش ناکافی نسبت میدهند. و برعکس آنهایی که به توانایی خویش شک دارند کوششهای خود را کاهش میدهندو به سرعت راه حلهای سطوح پایین تر را انتخاب میکنند. محققان نشان داده اند که باورهای خودکارآمدی به عنوان مهم ترین تعیین کننده انگیزش عاطفه، تفکر و عمل هر فرد میباشد(Bendura, 1997)
به همین خاطر آنان معتقعدند که چگونه رفتار انسان میتواند به وسیله باورهایی که در مورد تواناییهایشان دارند بهتر پیش بینی شود تا به وسیله آن چه که واقعا قادر به انجام دادن آن هستند Pajares, 2002)) افزون بر این خودکار آمدی یک جز انگیزشی اساسی است که تعیین میکند فراگیران با ظرفیتهای ذهنی و دانش و مهارتهایی که از طریق تجربه کسب نموده اند چه خواهند کرد به همین دلیل است که دانش آموزان با خود کار آمدی قوی محتمل تر است که در مقایسه با سایر فراگیران پیشرفت تحصیلی بیشتری نشان دهند.
البته نظریه پردازان شناختی اجتماعی تاکید میورزند که باورهای خودکارآمدی افراد در محدوده و حوزههای متفاوت دانش یکسان نیست.
ابعاد خودکارآمدی
باورهای خودکارآمدی سه بعد میباشد و از نظر سطح عمومیت و نیرومندی با هم تفاوت دارند و ثابت شده است که این ابعاد نقش مهمی در اندازه گیری خود کارآمدی دارند. (Bendura, 1997)
الف)سطح : اولین بعد خود کارآمدی میباشد. کارآمدی یک فرد در یک قلمرو ممکن است در حد کارهای ساده متوسط یا شامل سطوح سخت گردد. اگر هیچ مانعی وجود نداشته باشد انجام آن کار ساده بود ه و هر کس ممکن است احساس خود کار آمدی بالا در مورد انجام آن داشته باشد. (Pajares, 2002)
ب) عمومیت : دومین تفاووت باورها در بعد تعمیم پذیری است. افراد ممکن است در یک قلمرو و یا بخش کوچکی از آن خود را کارآمد بدانند. عمومیت خودکارآمدی از چند عامل تاثیر میپذیرد. شباهت فعالیتها، حیطه بروز آن، کیفیت شرایط و خصوصیات اشخاصی که در آن رفتار یا فعالیت مربوط به آن است. (Pajares, 2002) به بیان دیگر به میزان احساس
فایل : 26 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.