مقاله در مورد نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو و کنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان

مقاله در مورد نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو و کنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان

عنوان پایاننامه به فارسی:
نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو و کنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان
عنوان پایاننامه به انگلیسی:
The role of dimensions of personality Hexaco and emotions control in predicting of Psychopathology of bulimia nervosa in women
اطلاعات مربوط به دانشجو: تلفن :……………………………………
اطلاعات مربوط به استاد راهنما:
اطلاعات مربوط به اساتید مشاور:
نظر کميته تخصصی گروه:
نظر شورای پژوهشی دانشکده :
نظر شورای پژوهشی واحد:
عنوان پایان نامه به فارسی:
نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو وکنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان
عنوان پایان نامه به انگلیسی:
The role of dimensions of personality Hexaco and emotions control in predicting of Psychopathology of bulimia nervosa in women
کلمات کلیدی:
ابعادشخصیت ، کنترل عواطف ، آسیب شناسی روانی ، پراشتهایی عصبی
پرسش اصلی پژوهش :
آیا ابعاد شخصیتی هگزاکو وکنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان نقش دارند؟
بیان مسئله:
یکی از اختلال های نسبتاٌ شایع روانی که در دهه های اخیر شیوع یافته وتعداد زیادی از افراد، به ویژه دختران جوان را تحت تاثیر قرار داده، اختلال های خوردن است.
اختلال های خوردن یکی از عوامل نگران کننده سلامت عمومی است که از دهه 1997میزان آن به سرعت روبه افزایش است . دو نوع ازعمده ترین اختلال های خوردن ، بی اشتهایی عصبی و پراشتهاییعصبی می باشد که در چهارمین مجموعه تشخیصی و آماری انجمن روان پزشکی امریکا (1997 ، DSM –IV) عمده ترین اختلال های خوردن شناخته شده اند [1].بی اشتهایی عصبی باترس شدید از افزایش وزن واختلال در درک تصویر بدن وپراشتهایی عصبی بانگرانی دائم درمورد شکل و وزن بدن، دوره های تکراری در پرخوری واستفاده از روش های جبرانی مانند پاکسازی ، محدودیت رژیمی، روزه داری یا تمرین های شدید ورزشی برا جلوگیری از افزایش وزن مشخص می شود.[ 2]. با این که اختلال های خوردن هم در مردان هم در زنان دیده می شود،براساس آمارهای موجود، احتمال ابتلای زنان 20-10 برابرمردان است.برای مثال در ایالات متحده شیوع بی اشتهایی عصبی،پراشتهایی عصبی واختلال های خوردن برای زنان به ترتیب9، 5/1، 5/3، درصد وبرای مردان 3، 5/0،و2درد برآورد شده است. سن شروع اختلال های خوردن اغلب دردوره های نوجوانی و اوایل جوانی بین سنین 12تا 25 سالگی وحدود 86 % افرادی که از اختلال های خوردن رنج می برند شروع آن رادر20 سالگی گزارش کرده اند[3 ]. پراشتهایی عصبی (جوع) عبارت است از شکمبارگی همراه با روش های نامناسب کاهش وزن. تداخلات اجتماعی ویا ناراحتی های جسمی (از قبیل درد شکم ویا تهوع) که اغلب به دنبال آن فرد دچار احساس گناه ، افسردگی ویا تنفرازخود می شود .برخلاف بیماران بی اشتهایی عصبی این بیماران ممکن است وزن طبیعی داشته باشند. پراشتهایی عصبی در زنان شایعتر از مردان ، و سن شروع این اختلال اوخر نوجوانی است. عوامل زیست شناختی (نقش سروتونین واپی نفرین)، عوامل اجتماعی (کمال طلبی وافسردگی )و عوامل روان شناختی(عصبانیت، وابستگی به الکل، ناپایداری هیجانی با اقدام به خودکشی). باعث ایجاد این اختلال می شوند(کاپلان وسادوک 1994) [4] . در سال های اخیر اختلالات خوردن ، نوع پر اشتهایی عصبی درتغییرات پیشنهادی طبقه بندی DSM-V درحال بررسی است.
باوجود تغییرات اخیر در معیارهای تشخیصی DSM-V برای اختلالات خوردن (2013,APA,ED ) علائم بالینی شناخته شده باقی می ماند [ 5]. تحقیقات انجام شده در این زمینه، نشان داده است که ویژگی فرد و ابعاد شخصیتی فرد در ایجاد اختلال پراشتهایی عصبی زنان تاثیر دارد [7 ] . در واقع شخصیت مجموعه ای از ویژگی های جسمی ، روانی ورفتاری است که هر فرد را از افراد دیگر متمایز میکند . یکی از الگوهای شخصیتی دارای کاربرد در پژوهش های روانشناسی ، الگوی شخصیتی هگزاکو است. این الگو دارای ابعاد زیرمی باشد؛ صداقت-تواضع (H) : درستی ، صداقت ، صمییت، راحت بودن ، داشتن انصاف ؛ هیجان پذیری؛(E): احساساتی بودن ووابستگی ؛ برون گرایی (X):
معاشرتی ، پرانرژی بودن ، هیجان خواهی و صمیمیت ؛ توافق(A) : تمایل فرد به مساعدت ،دلسوزی ، مهربانی و نوع دوستی ؛ وظیفه شناسی(C): مسئولیت پذیری،قابل اعتمادبودن،خودنظم بخشی ،هدفمندی، کارایی،علاقه به پیشرفت ومنطقی بودن؛ گشودگی به تجربه (O) : جرآت ورزی، علاقه مندی، انعطاف پذیری و کنجکاوی [8]. مطابق با تحقیقاتی که بون وهمکاران (2014) انجام دادند. در این تحقیقات به بررسی عوامل زمینه ای شخصیت پرداخته اند. این تحقیقات با هدف بررسی ارتباط بین انواع اشخصیت به صورت تجربی برای پیدا کردن رابطه بین کمال گرایی وتکانش گری وعلائم اختلال خوردن ( به عنوان مثال محدود کردن رژیم غذایی ، نگرانی ها درمورد غذاخوردن ،وزن وشکل بدن ) انجام گرفته است.نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان داده است که خوش گذرانی ، پاکسازی وکمال گرایی وتکانش گری در مبتلایان یه پر اشتهایی عصبی بالا است کلایس وهمکاران (2010) نیز در تحقیقاتی نشان داده اند که بیماران مبتلا به اختلالات خوردن با صفات تکانش گری معرفی شدند[6] .
همچنین پراشتهایی عصبی می تواند تاثیر مخربی برکنترل عواطف افراد بگذارد. کنترل عاطفه یکی از متغییرهایی است که منجربه کنترل هیجانات خشم، افسردگی واضطراب می گردد(اتن، بارکر، موگان، آرسنولیت وانگلز،2010).منظور از مهارت کنترل عواطف این است که فردبیاموزد که چگونه عواطف خود را در موقعیت های گوناگون تشخیص،ابراز وکنترل نماید . (قادری، خدادادی،عباسی1389) [9]. هریسون وسالیوان (2009) در پژوهشی که روی 190زن که50نفر مبتلا به بی اشتهایی عصبی ،50نفر مبتلا به پر اشتهایی عصبی و 90نفر افرادسالم اجرا کردند به بررسی سابقه مشکلات بین فردی ، فرایندهای اضطراب وتنظیم و کنترل احساسات پرداختند. نتایج تحقیقات انجام شده نشان داده است که شناخت احساسات ، قوانین ومقررات ، فرایندهای توجه وتمرکز وکنترل عواطف مجموعه ای ازمهارت های به پیوسته ای هستند که همه آنها برای موفقیت در عملکرد عاطفی -اجتماعی مورد نیاز است. نتایج این تحقیقات وتحقیقات قبلی نشان داده است که زنان مبتلا به اختلالات خوردن با مشکلات در شناخت عاطفی و مشکل در تنظیم وکنترل احساسات همراه بوده است [ 10]. پژوهش حاضردرراستای پاسخ گویی به این پرسش است که آیا ابعاد شخصیتی هگزاکو وکنترل عواطف درپیش بینی آسیب شناسی پراشتهایی عصبی زنان نقش دارد؟
پیشینه پژوهش (در بیان مختصر پیشینه پژوهش دانشجو باید به کلیه مراجع ذکرشده در بخش فهرست مراجع اشاره کند رجوع به مراجع باید براساس شماره مرجع یا حروف اول نام نویسندگان باشد بدیهی است که در صورت استفاده از هریک از حالت های فوق، مراجع معرفی شده در بخش فهرست مراجع نیز باید برحسب شماره مرجع یا حروف اول نام نویسندگان مرتب شده باشد):
بیلی و همکاران (2014) در پژوهشی به منظور بررسی و تعیین ماهیت و توزیع پژوهش با کیفیت بالا در پیشگیری و درمان اختلالات خوردن در افراد جوان مبتلا به این اختلالات اقدام به استفاده از روش نقشه برداری شواهد کردند. این نقشه درجهت مطالعات نظام مند برای پیشگیری و درمان درنوجوانان و جوانان (12-25 سال) باتوجه به نوع اختلال و مرحله اختلال خوردن و روش مداخله و طراحی مطالعه طراحی شده است . نقشه شواهد اختلالات خوردن شامل 197 محاکمه و 22 بررسی نظام مند با تحقیقات پیشگیری و تحت کنترل توسط داداگاه های روانی است که پراشتهایی عصبی بیشترین آمار را در روش مداخله ، با درمان شناختی – رفتاری و داروهای ضد افسردگی به خود اختصاص داده است که در این نقشه افراد در معرض خطر و افراد مبتلا به اختلال پراشتهایی عصبی شناسایی و برای افراد در معرض خطر برنامه های تحقیقاتی جهت پیشگیری تدوین شده است . همچنین نقشه شواهد در بررسی سیستماتیک با هدف قرار دادن پراشتهایی عصبی و مداخلات درمانی ( به عنوان مثال درمان شناختی-رفتاری، داروهای ضدافسردگی و خانواده درمانی ) در برابر سایر مداخلات روان شناختی ، اعتبار ، توسعه استراتژی های اختلالات غذاخوردن و افراد در معرض اختلال غذاخوردن می تواند محققان وسیاست گذاران را در جهت تحقیق واختصاص بودجه لازم برای فرصت های مطالعاتی آینده در زمینه اختلالات خوردن به ویژه اختلال پراشتهایی عصبی راهنمایی و یاری کند[ 11].
بونوهمکاران (2014) در تحقیقاتی به بررسی ارتباط بین ابعاد شخصیتی و پراشتهایی عصبی پرداختند. در این پژوهش ارتباط بین ابعاد کمال گرایی وتکانشگری بررسی شد نتایج این تحقیقات وتحقیقات قبلی نشان داده اند که تکانشگری وکمال گرایی در مبتلایان به پراشتهایی عصبی با میزان شراب خواری وپاکسازی بالا است. کلاین نیز در پژوهشی نشان داد که تمام بیماران مبتلا به پر اشتهایی عصبی با تکانشگری بالا معرفی شدند[6].
ترنر، ویدجونز ،چیمن (2013) در طراحی پروفایل شخصیت در اختلالات خوردن ودر طی ایجاد تغییرات اخیر در DSM-V به شناسایی ابعاد شخصیتی در مبتلایان به اختلالات غذاخوردن پرداخته اند .عواملی از جمله بازداری رفتاری ، فعال سازی رفتاری وعدم کنترل برروزی بیماران مبتلا به اختلالات خوردن بستری شده در بیمارستان را بررسی کردند نتایج حاصل شده نشان داد که بیماران مبتلا به پر اشتهایی عصبی دچار بی نظمی ، دارای خصومت هستند ودرخوشه B اختلالات شخصیت قرار دارند. این یافته ها دارای پیامد های مهمی برای درک تفاوت های فردی است که کمک زیادی در ترسیم پروفایل شخصیت در اختلالات خوردن براساس انواع خلق وخو کرد[ 12].
اسکندری ،باقری وپراک(1391) در پژوهشی تحت عنوان تآثیرپذیری ویژگی شخصیتی تصورازخود وعواطف منفی ازآموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی- رفتاری در درمان پراشتهایی عصبی زنان نشان داده اند که نتایج حاصل شده ازاین پژوهش معنادار و تصور ازخود در زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی از آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری ، تآثیر می پذیرد و همچنین عواطف منفی زنان مبتلا به پراشتهایی عصبی از آموزش مدیریت استرس به شیوه شناختی – رفتاری ، تآثیر می پذیرد[13].
ابوالقاسمی وجعفری (1391) در پژوهشی به تععین اثربخشی رفتار درمانی دیالیکتیکی بر تصور بدنی وخودکار آمدی در دخترات میتلا به پراشتهایی عصبی پرداختند. باتوجه به یافته های بدست آمده در این پژوهش رفتاردرمانی دیالکتیکی موجب کاهش پراشتهایی عصبی ، بهبود تصور بدنی وافزایش خودکارآمدی در افراد تحت درمان شده وروش مناسبی برای درمان مبتلایان به پراشتهایی عصبی پیشنهاد کرده اند[14].
ملازاده وکافی (1390) پژوهشی به منظور تبیین ارتباط سلامت روان با اختلالات خوردن دانشجویان دانشگاه گیلان انجام داده اند. باتوجه به یافته های این پژوهش ، یکی از عوامل مرتبط با اختلال های خوردن در دانشجویان دختر اضطراب است که بیش تر از سایر عوامل روانشناختی می تواند ابتلا به این اختلال را پیش بینی کند[15 ].
والروهمکاران( 2002) درتحقیقی که به منظور بررسی محتوای شناختی وباورهای هسته ای ونگرش های خوردن در افرادمبتلا به پراشتهایی عصبی کردند ، الگوهای متفاوت باورهای ناسازگارانه هسته ای را درافراد مبتلا به اختلال خوردن نشان داده اند.این باورها ونگرش ها معمولا به صورت افکار خوآیند5، مطلق ودوبخشی منعکس می شوند [16].
مطالعات کوپروهمکاران(1997(، رزوترنر(2006) تصدیق کرد که این باورها ونگرش اهمیت ونقش خاصی در اختلالات خوردن دارند [17]. به هر حال ، وجود این افکار خودآیند ممکن است توضیحات مناسبی برای اختلال خوردن فراهم کنند. این افکار مشابه افکار خودآیند افراد افسرده است. بررسی ها نشان داده اند که بیماران مبتلا به اختلال خوردن اغلب دارای سطوح بالای افسردگی می باشند [18].
پیشینه های مربوط به کنترل عواطف وپراشتهایی عصبی زنان:
پی مونتلونه (2013) پژوهشی با هدف برری محور فعالیت تقویت حساسیت نسبت به پاداش ومجازات در مبتلایان به اختلات خوردن انجام داد. این مطالعه بر روی 19زن سالم ، 23 زن مبتلا به بی اشتهایی عصبی و 25 زن مبتلا به پراشتهایی عصبی انجام گرفت .در این پژوهش میزان کورتیزول بزاقی این افراد در موقعیت استفاده از سیستم رویکردی رفتاری وسیستم بازداری رفتار اندازه گیری شد.نتایج به دست آمده نشان داد میزان کورتیزول زنان مبتلا یه پراشتهایی عصبی نسبت در موقعیت سنجش نسبت به گروه شاهد به طور قابل توجهی افزایش می یابد . همچنین اقدامات
منفی مانند شراب خواری وپاکسازی به طور چشمگیری بالاتر از گروه شاهد بود. این یافته ها قویاُ تأیید کردند که افزایش میزان کورتیزول در میتلایان به پراشتهایی عصبی با افزایش شراب خواری وپاکسازی همراه است [ 19].
هریسون وویلسون (2009) در پژوهشی با هدف استفاده از یک رویکرد چند وجهی برای کارکرد عاطفی و کنترل وتنظیم احساسات در مبتلایان به اختلات خوردن اقدام به سنجش این متغییرها بر روی بیماران مراجعه کننده به بیمارستان کرده اند. این بیماران با پرسشنامه کنترل عواطف سنجش و واز نظر چهره ی عصبی، به رسمیت شناختن احساسات ، افسردگی ، اضطراب، تعصبات ، توجه وتمرکز ، پاسخ به محرک های اجتماعی وقوانین ومقررات و تنظیم احساسات بررسی شده اند. نتایج این بررسی ها نشان دادکه افراد مبتلا به پراشتهایی عصبی مشکلات بیشتری با تنظیم احساسات وتعصبات اجتماعی نشان دادند. نشانه های عاطفی بویژه چهره ای عصبانی ، افسردگی نیز به مراتب بیشتر از گروه شاهد مشهود بود[ 10].
جمع بندی پیشینه ها :
بطور کلی نتایج پژوهش های صورت گرفته هرچند الگوها وابعاد شخصیتی گوناگونی را در ارتباط با پراشتهایی عصبی زنان وحتی در حیطه درمان این اختلال بررسی کرده است. ولی بطور کلی تحقیقاتی که صرفا درمور نقش ابعاد شخصیتی هگزاکو وکنترل عواطف در پیش بینی آسیب شناسی روانی پراشتهایی عصبی زنان باشد صورت نگرفته است ونقش این متغیرها کمتر مورد توجه واقع شده اند.

فایل : 11 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط