مقاله در مورد بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی

مقاله در مورد بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی

پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی ارشد در رشته روانشناسی عمومی
موضوع:
بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی
استاد راهنما:
دکتر ناصر صبحی قراملکی
پژوهشگر:
عبدالله خالدی
بهار 90
تقدیر و تشکر:
خداوند متعال را شاکر و سپاسگزارم که توفیق داد تا این پایان نامه را به اتمام برسانم.
از خانواده خود که با کمک های بیدریغ خود مسیر را برای من هموار نمودند و از هیچ کوششی فروگذار ننمودند کمال تشکر را دارم و امیدوارم که قدردان زحماتشان باشم.
انجام و به ثمر رسیدن این پایان نامه را مرهون زحمات بی شائبه و راهنمایی های خردمندانه ی استاد فرزانه جناب آقای دکتر صبحی هستم که همواره دلسوزانه به پیشبرد این ایان نامه کمک کردند و به پاس راهنمایی های ارزنده و زحمات فراوانی که در انجام این تحقیق متحمل شدند، از صمیم قلب سپاسگزارم.
چکیده:
این پژوهش به منظور بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی انجام گرفته است.
جامعه آماری پژوهش حاضر شامل 130 نفر از دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی شهرستان نمین می باشند که به صورت تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های شادکامی، امیدواری و هوش معنوی را تکمیل نمودند.
برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش همبستگی استفاده شده است.
فصل اول
کلیات تحقیق
مقدمه:
بیشتر از یک قرن است که مراجعین برای طرح مسائل، مشکلات، نقائض و کمبودهای خود به روان درمان گران مراجعه می کنند، با توجه به اینکه، که بحث و بررسی در این موارد، می تواند درمان کننده باشد.روان درمانی، با تأکید بر نقائض و کمبود های گامهای بلند و بزرگی برداشته است.اگر چه تأکید بر آسیب شناسی روانی تا حد زیادی خلاصی از علائم را باعث شده است، اما لزوماً باعث افزایش امید و شادمانی نگردیده است، موضوعی که هنوز هم در فرایند درمان نادیده گرفته می شود.عقیده بر این است که شادمانی باید به طور آشکار و صریح در روان درمانی پیگیری شود، چرا که در سلسله مراتب اهداف درمانی، بالاترین جایگاه را به خود اختصاص می دهد.و همچنین این عقیده وجود دارد که استفاده از روانشناسی مثبت مزایا و محاسن زیادی دارد از جمله اینکه، می توان با ترکیب عقاید نظری افرادی مثل راجرز و تحقیقات جدید تر روانشناسی مثبت به بهترین وجه ممکن به افرادی که به دنبال کاهش پریشانی، افزایش امید و شادمانی و تسهیل رشد و تکامل خود هستند مکم نمود.بدین ترتیب نقش و جایگاه درمان مثبت به خوبی روشن می شود.از این طریق می توان در جهت مفهوم سازی مثبت از سلامت روان حرکت کرد، حرکتی که راجرز به مفهوم «انسان با عملکرد کامل1» و مازلو با مفهوم «تحقیق خویشتن2» انجام دادند.مازلو، بنیانگذار روانشناسی انسانگرا3، شاخه ای از روانشناسی مثبت4 را تشریح
کرد که در آن خواستار توجه بیشتر به هر دو جنبه مثبت و منفی تجارت انسان گردید، او عقیده داشت علم روانشناسی، بیشتر نقائض، بیماری ها و کمبودهای انسان را برای ما آشکار کرده است و کمتر در مورد استعداد ها، توانمندیها، فضائل و آرزوهای قابل تحقق، یا حداکثر ظرفیت روانشناختی انسان صحبت کرده است.پژوهش در روانشناختی مثبت و سایر علوم مرتبط نشان داده اند افرادی که هیجانات مثبت و خوش بینی را تجربه کرده باشند، عمر طولانی تری خواهند داشت.همچنین افراد امیدوار و شادمان روابط اجنماعی قویتری با دوستان، همسر، همسایگان و بستگان خود دارند.
یکی از متغییر هایی که با سلامت روان و متغییر های مرتبط با آن رابطه ی معنی داری دارد هوش معنوی است.(مک دونالد و همکاران،2000).المرو و همکارانش در بررسی تحقیقات انجام گرفته در مورد اثرات معنویت بر سلامت فرد دریافتند که معنویت با بیماری کمتر و طول عمر بیشتر همراه است.افرادی که در جهت گیری معنوی هستند، هنگام مواجه با جراحت، به درمان بهتر پاسخ می دهند و به شکل مناسبتری با آسیب دیدگی و بیماری کنار می آیند و میزان افسردگی در آنها کمتر است.هدف مطالعه حاضر بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی می باشد.
بیان مسئله
امروزه نیاز به نوعی از روان درمانی که جامعیت داشته باشد، به گونه ای که هم ضعف ها و هم توانمندیهای مراجعین را مورد توجه و بررسی قرار دهد به شدت احساس می شود و روانشناسی مثبت تا کنون روش های مختلفی را به شکوفایی و عملکرد بهینه کمک می کنند به کار گرفته است.در آینده روان درمانی روی سلامت روانی کلی و تمام عیار تمرکز
خواهد کرد که صرفاً فقدان آسیب روانی نیست بلکه وجود سطح بالایی از امید و شادمانی هم می باشد، در واقع روان درمانی مستلزم یک اقدام دو سویه است که از یک سو نقائض و کمبود ها و از سوی دیگر ارتقاء امید و شادمانی را مورد توجه قرار دهد.مداخلات مثبت به همان اندازه که بقیه روان درمانی ها روی جنبه های منفی تأکید دارند فقط روی جنبه ای منفی تأکید نمی کنند بلکه به طور غیر مستقیم آن را مطرح نموده و تأکید اساسی آنها روی جنبه های مثبت می باشد.یکی از متغییر های مهم این پژوهش هوش معنوی است.
بر اساس تعریف هوش معنویت ممکن است امری شناختی– انگیزشی باشد که مجموعه ای از مهارت های سازگاری و منابعی را که حل مسئله و دستیابی به هدف را تسهیل می کنند معرفی می نماید (سیسک1 ،2002- ولمن2 ،2001).هوش معنوی انجام سازگارانه و کاربردی موارد یاد شده در موقعیتهای خاص و زندگی روز مره است (نازل، 2004).
به نظر می رسد هوش معنوی از روابط فیزیکی و شناختی فرد با محیط پیرامون خود فراتر رفته و وارد حیطه شهودی و متعالی دیدگاه فرد به زندگی خود می رگدد (نازل، 2004) هوش معنوی برای حل مشکلات و مسائل مربوط به معنای زندگی و ارزشها مورد استفاده قرار می گیرد و سوالهایی همانند «آیا شغل من باعث تکامل من در زندگی می شود؟» و یا «آیا من در شادی و آرامش روانی مردم سهیم هستم؟» را در ذهن ایجاد می کند (ویگلزورث، 2004 ، به نقل از سهرابی، 1385).یکی دیگر از مطالعه حاضر شادکامی است که به عنوان یکی از مؤلفه های بهداشت روانی مطرح است.شاد بودن آرزوی قلبی بسیاری از افراد بشر است.یکی از موضوعاتی که به تازگی مورد توجه روانشناسان قرار گرفته است.دانش شاد بودن است.
روانشناسان امروزه به سلامت روانی و شادکامی اهمیت فراوان می دهند (کاید گپ و صالحی، 1386).سلیگمن1 (2003) پیش بینی کرده استتا سال 2015 از هر ده نفر انسان ساکن در کره زمین یک نفر دچار افسردگی خواهد شد به همین دلیل امروزه مطالعات
مربوط به شادکامی و عوامل مرتبط با آن از جمله مهمترین اولویت های روانشناسی قرار گرفته است.شادی عامل بسیار مهمی در زندگی است که از آن طریق فرا همیشه دارای یک حس خوب درباره زندگی خود و دیگران است و فرد احساس نومیدی را ار خود دور می کند و ضعف های خود را می پذیرد.اگر چه از شادکامی تعاریف مختلفی شده است و لی آرجیل (1989) شادکامی را ترکیبی از عاطفه مثبت، رضایت از زندگی و عدم وجود عواطف منفی مثل افسردگی و اضظراب می داند.داینر و راترز2 (2003) شادکامی را بر حسب سه مؤلفه فراوانی و شدت احساسات مثبت، وجود سطوح متوسطی از رضامندی3 در طول یک دوره زمانی و عدم وجود احساسات منفی مانند اضطراب و افسردگی تعریف می کنند.همچنین سلمیکین (2003) شادکامی را به عنوان برون گرایی پایدار در نظر گرفته و حاضر نشان شناخته است، از زمانی که عواطف مثبت به عنوان کانون شادکامی مورد توجه واقع شده، نقش شادکامی در تسهیل جامعه پذیری و تعادل مطلوب با دیگران آشکار گردیده است.متغیی دیگر ما امیدواری است.امید نیرویی هیجانی است که تخیل را به سمت موارد مثبت هدایت می کند.امید به انسان ها اغنرژی می دهد و مجهزشان می کند و مانند کاتالیزوری برای کار و فعالیت عمل می کند.امید به ما انعطاف پذیری،نشاط و توانایی خلاصی از ضرباتی را که زندگی بر ما تحمیل می کند، می دهد و باعث افزایش رضایت از زندگی می شود (پریچت1 ، 2004، ترجمه عنقائی، 1384).امیدواری پیوندی است میان رفتار های مرتبط با هدف و باور های فرد برای رسیدن با این اهداف.میزان امیدواری بالا با بهزیستی بیشتر همراه است.امیدواری از طریق تجارب موفقیت آمیز زندگی افزایش می یابد و به واسطه ی تجارب شکست تقلیل می یابد (یو، فرلنگ، فیلیکس، شارکی و تانیگوا2، 2008).
سوال اصلی تحقیق این است که آیا رابطه ی معنا داری بین شادکامی و امیدواری با هوش معنوی وجود دارد؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
افراد به طور غیر ارادی تجارب و عواطف منفی را آسانتر از عواطف و تجارب منفی به خاطر آورده و بازیابی می نماید و همین امر ضرورت استفاده ار روانشناسی مثبت که در آن به هر دو جنبه مثبت و منفی تجارب انسان توجه می کند را مشخص می سازد.یک مداخله مثبت، ناراحتی، رنج و نا خوشایندی زندگی، یا تجارب منفی را انکار نمی کند، بلکه به جای آن مراجعین را تشویق می نمایدتا از توانمندی های خود برای شناسایی و فهم ضعف های خود استفاده نمایندئ.اگر یک متخصص بتواند به مراجعین کمک نماید که بر این اساس عادت در فعالیت هایی درگیر شوند که متنایب با ارزشها، توانمندیها و علایق آنها باشد در این صورت امید به تجربه شادمانی به طور مشخص افزایش می یابد.مداخلات مثبت مزایای علوم روانشناختی را در حد افراد غیر بیمار هم مایلند زندگی رضایت بخش تری داشته باشند گشترش داده است، چرا که روانشناسی بدین معنا علم سلامتی نیست که صرفاً با بیماری سروکار داشته باشد، می تواند بسیار گسترده تر بوده و با شغل و حرفه، آموزش، شناخت، علائق، رشود و تحول و بازی و تفریح هم در ارتباط باشد.
با توجه به مطالب ذکر شده در خصوص موثر بودن انواع مداخلات مثبت بر افزایش سطح توانمندی ها و کاهش علائم اختلال مراجعین که هم برای بیماری و هم افراد بیمار موثر بوده است می توان به اهمیت پژوهش حاضر پی برد.
اهداف تحقیق
هدف کلی:
بررسی رابطه شادکامی، امیدواری با هوش معنوی
اهداف جزئی:
تعیین رابطه شادکامی و هوش معنوی
تعیین رابطه امیدواری و هوش معنوی
بیان فرضیات تحقیق:
1-بین شادکامی و هوش معنوی رابطه وجود دارد
2- بین امیدواری و هوش معنوی رابطه وجود دارد
تعاریف عملیاتی
هوش معنوی: هوشی که از طریق آن مسائل مربوط به معنا و ارزشها را حل می کنیم، هوشی که فعالیت ها و زندگی ما را در زمینه ای وسیع تر، غنی تر، و معنا دار قرار می دهد، هوشی که به ما کمک می کند بفهمیم کدام اقدامات یا کدام مسیر معنا دار تر از دیگری است (زوهر و مارشال1، 2000).در این پژوهش منظور از هوش معنوی نمره ای است که هر دانشجو در پرسشنامه خ.د گزارش دهی کینگ2 (2008) کسب می نماید.
شادکامی: درجه و میزانی است که با آن یک فرد کیفیت کلی زندگیش را به عنوان یک زندگی کاملاً مطلوب مورد قضاوت قرار می دهد (ون هوون3، 1995).در این پژوهش منظور از شادکامی میزان نمره ای است که آزمودنی در مقیاس شادکامی آکسفورد به دست می آورد.
امیدواری: سی آراشنایدر4 (روانشناس دانشگاه کانزاس)، امید را این چنین تعریف می کند:اعتقاد به این امر که هدفتان هر چه باشد، هم اراده دستیابی به آن را دارید، هم راه آن در مقابل شما گشوده است.در این پژوهش منظور از امیدواری نمره اغی است که هر دانشجو در پرسشنامه امیدواری اشنایدر و همکاران (1991) به دست می آورد.
فصل سوم
روش تحقیق
جامعه آماری:
جامعه آمارسی این پژوهش دانشجویان دانشکده ادبیات و علوم انسانی شهرستان نمین می باشد.
نمونه آماری و روش نمونه گیری:

فایل : 13 صفحه

فرمت : Word

36900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط