مقاله در مورد بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی در خودپنداره و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک می باشد.

مقاله در مورد بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی در خودپنداره و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک می باشد.

فصل اول
كليات
مقدمه
دوران کودکی مهم ترین و حساس ترین دوران شکل گیری شخصیت فرد است بی توجهی به ان نتایج جبران ناپذیری به دنبال خواهد داشت زیرا پایه و اساس جامعه فردا را کودکان امروز تشکیل می دهند در جامعه ای که کمتر به کودکان توجه می شود شود کودکان نابهنجار و بزهکاری بیشتری مشاهده می شود و معضلات اجتماعی بیشتری مشاهده می شود.
با توجه به اهمیت و جایگاه کودکان، بررسی مشکلات و رفع انها شایان توجه است یکی از مشکلاتی که دامنگیر کودکان است و به وفور مورد توجه متخصصان بالینی و روانشناسان قرار گرفته ، اختلال سلوک است .اختلال سلوك همواره توجه صاحب نظران رشته هاي مختلف را به خود جلب كرده است . علت اين امر شايد پيچيدگي و تنوع علل ايجادكننده اختلال سلوك از يك سو و تنوع مسائل رفتاري و پيامدهاي آن در زمينه هاي مختلف از سوي ديگر باشد. اختلال سلوك مجموعة پايداري از رفتارهايي است كه با گذشت زمان شكل مي گيرد و با علائمي مثل بي رحمي به حيوانات و مردم،
تخريب اموال، نيرنگ، فريبكاري، دروغگويي، دزدي، تجاوز به حقوق ديگران مشخص مي شوند. چنين مسائلي ايجاد مشكلات جدي براي بيمار، خانواده و اجتماع خواهد كرد.
حداكثر شيو ع اختلال سلوك در دور ه كودكي و نوجواني مي باشد و ميزا ن شيوع بر حسب نوع مطالعات مختلف و جمعيت هاي مورد مطالعه متفاوت است . در حدود6-16 در صد پسر ها و 2-9 در صد دختران زیر 18 سال مبتلا به اين اختلال گزارش مي شود و در برخي مطالعات شيوع كل آن را در جمعيت بين 8-16 سال حدود5-10 درصد می دانند(بورس و دالتون ،2004 ؛استینر،2000 ؛ هیل، 2002) شيوع اختلال سلوك در مطالعه راترو همكاران 4% گزارش شده است(راتر و همکاران ،1970). بر اساس نحوه نمونه گيري ، تعريف بيماري و ابزار سنجش شيوع بين يك تا 16 درصد و نسب ت مرد به زن 5، 1 تا 3 گزارش شده است. در مطالعه سليمي و همكاران كه در دانش آموزان 11-14 ساله جنوب لندن انجام شده 10% کل دانش آموزان دچار اختلال سلوك بودند، 9/8% دختران 7/12% پسران ، كه نسبت به مطالعات قبلي نسبت دختران افزايش يافته است (سلیمی ،1377). در مطالعه ديگري كه بر اساس پرسشنامه راتر انجا م گرفت ، شيوع اختلال سلوك بر اساس پرسشنامه معلم در دختران 5/19% و در پسران 3/29% گزارش شده است (ضياءالديني و شفيع زاده ،1379). ودر پژوهش دیگری که توسط ضياءالديني و همکاران انجام شد شيوع اختلال سلوك در پسران 2/13% و در دختران 3/7% بدست امد(ضياءالديني و همکاران ،1386).
هیچ عامل واحدی نمی تواند رفتار ضد اجتماعی و اختلال سلوک کودک را توجیه کند. بلکه بسیاری ازعوامل زیستی- روانی- اجتماعی در پیدایش این اختلال نقش دارند. به طور کلی بدترین پیش آگهی اختلال سلوک مربوط به کودکانی است که علایم را در سنین پایین تری بروز می دهند، تعداد بیشتری از علایم را دارند و این علایم را بیشتر بروز می دهند. این موضوع تا حدودی ناشی از آن است که مبتلایان به اختلال سلوک شدید ظاهراً در سال های بعدی زندگی بیشتر مستعد ابتلا به اختلالات دیگر مثل اختلالات خلقی و اختلالات مصرف مواد هستند. می توان گفت هرچه اختلالات روانی همزمان در کسی بیشتر باشد زندگی او مشکل تر و آشفته تر خواهد بود(کاپلان و سادوک، 2009).
یکی از مسائلی که ممکن است در کودکان دارای اختلال سلوک وجود داشته باشد ضعف در خود پنداره است خودپنداره را مي توان درك فرد از خودش دانست كه در نتيجة تجربيات فرد با محيط و رابطة او با ديگران شكل ميگيرد (رين و كانينگام ،2008) خودپنداره نظام پويايي است كه با اعتقادات، ارزشها، رغبت ها، استعدادها و تواناييهاي فرد ارتباط دارد. اين عوامل به نوبه خود تعيين كننده مسير زندگي فرد است (شفيع آبادي و ناصري، 1388). خودپنداره ارزيابي كلي فرد از شخصيت خودش است. اين ارزيابي ناشي از ارزيابيهاي ذهني فرد از ويژگي هاي خود است كه ممكن است مثبت يا منفي باشد. خودپنداره مثبت نشان دهنده اين است كه فرد خودش را در مقام شخصي با نقاط
قوت و ضعف مي پذيرد و اين امر موجب بالا رفتن اعتماد به نفس او در روابط اجتماعي مي شود. خودپنداره منفي منعكس كننده احساس بي – ارزشي و بي لياقتي و نيز ناتواني خود است(بونگ و اسكالويك، 2003).
ساختار خودپنداره همانگونه كه بسياري از پژوهشگران اظهار داشتهاند، شامل » خودواقعي « (ديدگاه فرد از آنچه واقعاً هست) و »خود ايده آل «( تصور فرد از آنچه دوست دارد درآينده بشود) است. هر چه اختلاف بين اين دو كمتر باشد فرد از لحاظ رواني در وضع مطلوب تري به سر مي برد(آلفلد-ليرو و سيگلمن ،1997) بدون شك اساسي ترين كليد شخصيت و رفتار انسان تصويري است كه فرد در ذهن خود از خويشتن دارد. حتي كارهاي بزرگي كه انجام مي دهيم بستگي به تصويري دارد كه از خود ساخته ايم. اگر تصويري كه از خود داريم اصلاح پذير باشد مسلماً بر شخصيت و رفتارمان اثر خواهد گذاشت. تصويري كه انسان از خود دارد استعدادهاي او را در زمينه هاي گوناگون رقم مي زند؛ لذا، هرچه تصوير بهتري از خود داشته باشيم مؤثرتر و خلاق تر خواهيم بود(رضاپور میرصالح و همکاران ، 1389).
زندگي تحصيلي، يكي از مهمترين ابعاد زندگي اشخاص است كه بر ساير ابعاد زندگي تاثير فراوان دارد. در اين بين يكي از مسايل و مشكلات اساسي زندگي تحصيلي افراد و نظام آموزشي هر كشور، مساله ي افت تحصيلي و پايين بودن سطح عملكرد تحصيلي دانش آموزان آن كشور است(زهرا كار،1385). اين پديده، علاوه بر زيان هاي هنگفت اقتصادي،سلامت رواني فراگيرندگان را مخدوش مي نمايد. منظور از افت تحصيلي، كاهش عملكرد تحصيلي درسي فراگيرنده از سطح رضايت بخش به سطح نامطلوب است. عوامل مختلفي بر عملكرد تحصيلي افراد تاثير مي گذارند كه متخصصان تعليم و تربيت آنها را به چهار دسته شامل عوامل فردي، عوامل آموزشگاهي، عوامل خانوادگي و عوامل اجتماعي تقسيم كرده اند (زهراكار،1384).
یکی از عواملی که می تواند عملکرد تحصیلی و خودپنداره افراد دارای اختلال سلوک را تحت تاثیر قرار دهد آموزش مهارت های اجتماعی می باشد.سال های نوجوانی مرحله مهم و برجسته رشد و تکامل اجتماعی و روانی فرد به شمار می رود. در این دوره نیاز به تعادل هیجانی و عاطفی به خصوص تعادل بین عواطف و عقل، درک ارزش وجودی خویشتن خودآگاهی با انتخاب هدف های واقعی در زندگی، استقلال عاطفی از خانواده، حفظ تعادل روانی و عاطفی خویش در مقابل عوامل فشارزای زندگی و محیطی و برقراری روابط سالم با دیگران، کسب مهارت های اجتماعی لازم در دوست یابی، شناخت زندگی سالم و مؤثر و چگونگی برخورداری از آن مهم ترین نیازهای نوجوان می باشد. بنابراین کمک به نوجوانان در رشد و گسترش مهارت های اجتماعی مورد نیاز برای زندگی مؤثر، ایجاد یا افزایش اعتماد به نفس در برخورد با مشکلات و حل آن و همچنین کمک به آنها در رشد و تکامل عواطف و مهارت های اجتماعی لازم جهت سازگاری موفق با محیط اجتماعی و زندگی مؤثر و سازنده در جامعه ضروری به نظر می رسند به سبب بروز مسائل خاص، این دوره، با نوعی
سردرگمی همراه با کاهش عزت نفس، خود کم بینی و خودپنداره منفی همراه با احساس خشم و پرخاشگری همراه است که سبب کاهش فعالیت های طبیعی و تعاملات اجتماعی می شود. به وسیله آموزش مهارت های اجتماعی به نوجوان می توان وی را برای ادامه یک زندگی مطلوب یاری نمود. بنابراین توجه به نقاط مثبت، تقویت اعتماد به نفس و احساس خودباوری و خود ارزشمندی از مهمترین کارهایی است که بزرگان دین و علمای تعلیم و تربیت به آن توجه خاصی داشته اند. تکریم شخصیت چیزی است که نوجوانان سخت بدان نیاز دارند. از این رو ترغیب و تشویق نوجوان، ایجاد الگوهای رفتاری موفق، تقویت مهارت های اجتماعی وی، اجتناب از هرگونه رفتار تنبیهی و تحقیرآمیز و یاد دهی شیوه های صحیح غلبه بر ناملایمات زندگی از مهم ترین اقداماتی است که می توان در مسیر کمک به نوجوانان انجام داد نوجوانی که از لحاظ عاطفی در محیط خانواده مشکل دارد با هر محرک کوچکی برانگیخته می شود و پرخاشگری می کند لذا وقتی وارد اجتماع می شود نمی تواند با هر موقعیتی خود را سازگار سازد. چنین فردی به راحتی مناسبات اجتماعی خود را برهم می زند و رفتاری از خود نشان می دهد که علامت عدم رشد وی در بعد اجتماعی است. براساس پژوهش های انجام شده عواملی نظیر، مهارت های اجتماعی(برقراری ارتباط مطلوب، ابراز وجود، همکاری، خودافشایی، خاتمه دادن، گوش دادن، پاداش و تقویت، انعکاس، توضیح دادن و حل مسئله)، تعیین و شناسایی ارزش های فردی در پیشگیری یا کاهش ابتلاء نوجوانان به انواع نابهنجاری های رفتاری – اجتماعی و اختلالات روانی و شخصیتی نقش مؤثری دارند.(نظری و حسین پور،1388). بنابراین باتوجه به اهمیت و ارزش آموزش مهارت های اجتماعی با اهداف پیشگیرانه و ارتقاء سطح سلامت و روان فقدان این مهارت ها باعث می شود که فرد در برابر فشارها و استرس ها رفتارهای غیر مؤثر و پرخاشگرانه روی آورد. آموزش چنین مهارت هایی در کودکان و نوجوانان احساس کفایت، توانایی مؤثر بودن، غلبه کردن بر مشکل و افزایش خود پنداره،عملکرد تحصیلی, توانایی برنامه ریزی و رفتار هدفمند و متناسب با مشکل را به وجود می آورد.
بیان مساله
یکی از کارکردهاو اهداف آموزش و پرورش،تحقق اهداف اجتماعی در دانش آموزان است (پوردانشی،ملکیعضو،1385). از مهم ترین اهداف آموزشی دوران کودکی توسعه مهارت های اجتماعی بوده و میزان برخورداری دانش آموزان از این مهارت بر سلامت فردی و اجتماعی و نیز موفقیت تحصیلی آنان اثرگذار است(گرمارودی،وحدانی نیا،1385).
آمار و اطلاعات نشان دهنده میزان نفوذ و گستردگی ماهیت مسائل رفتاری هستند که در واقع منشأ اصلی آن در آغاز، عوامل اجتماعی می باشد(ماتسون و اولندیک،1988) یکی از مشکلاتی که دامنگیر کودکان است و به وفور مورد توجه متخصصان بالینی و روانشناسان قرار گرفته ، اختلال سلوک است.اختلال سلوک مجموعه ای پایداری از رفتارهایی است که با گذشت زمان شکل میگیرد و غالبا مشخصه آن پرخاشگری و تجاوز به حقوق دیگران است(کاپلان و سادوک،1382) کودکان و نوجوانانی که رفتار آنها در این اختلال قرار می گیرد به امتناع از قواعد خانه ، مدرسه یا جامعه اصرار دارند . و در مدرسه ناسازگار بوده و از مراجع قدرت نافرمانی می کنند و رفتار های مخرب زیادی دارند ، تکانشی هستند قضاوت ضعیفی دارند و خطر های نابجا و نادرستی می کنند و درباره
نتایج اعمال خود فکر نکرده و همواره با شکست مواجه می شوند ، به پذیرش مسئولان اعمال و بد رفتاری خود قادر نیستند و در برابر احساسات ، افکار و نیازهای سایر افراد فاقد حساسیت هستند ( جانکسمی و همکاران، 2000) برخلاف بسیاری از مسائل دوران کودکی که با بالا رفتن سن کاهش می یابند. رفتارهای ضد اجتماعی با بالا رفتن سن، دوام پیدا می کند (اولوس ،1979، شچمن، 1970، به نقل از به پژوه،1389)به طور تقریبی 7_2درصد از افراد کل جامعه مبتلا به اختلال سلوک هستند (لوینسون وهمکاران،2000).
رفتار ضد اجتماعی بر تمامی جنبه های زندگی کودک و نوجوان سایه می افکند. و سازگاری و شادکامی بعدی آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد و عملکردشان را تحت تأثیر قرار می دهدنظر به این که رفتار نوجوان در خلأ صورت نمی پذیرد و با توجه به اینکه افرادی که نارسایی مهارت های اجتماعی دارند، ممکن است همانطور که بزرگتر می شوند، مشکلات سازگاری بیشتری تجربه کنند و در آینده به اشخاص غیر مولد جامعه تبدیل شوند و یا موجب صرف منابع هنگفتی (هزینه های روانی، جسمانی مالی و اجتماعی) گردند (ماتسون و اولندیک ،1988)
یکی از مشکلات جدی افرادی که دارای اختلال سلوک هستند ضعف در مهارت های اجتماعی می باشد. مطالعه چگونگی رشد و توسعه مهارت های اجتماعی در کودکان و نوجوانان در مقایسه با بزرگسالان از اهمیت بیشتری برخوردار است. کودکان و نوجوانانی که برای همسالانشان قابل پذیرش نیستند، ممکن است از برخی تجربه های مهم محروم شوند و در نتیجه این وضعیت، آن ها را به سوی سازش نایافتگی بیشتر هدایت کند (بیومن و فرمن، 1984) براي مهارت هاي اجتماعي تعاريف متعددی از سوی افراد مختلف ارائه شده است. مریل و گیمپل مهارت های اجتماعی را رفتارهای مشخص و مشتمل برتوانایی شروع ارتباط و ارائه پاسخ تشکیل شده اند و احتمال دریافت تقویت اجتماعی را به بیشترین حد می رساند و ماهیتی تعاملی دارد و وابسته به موقعیت است (مریل و گیمپل، 1998) اشنایدر و همکاران مهارت های اجتماعی را به عنوان وسیله ارتباتی میان فردی و محیط تعریف می کند و معتقدند که این ویسله برای شروع وادامه ارتباط با همسالان به عنوان بخش مهمی از بهداشت روانی مورد استفاده واقع می شود(اشنایدرو همکاران، 1985)و تعاریف متعددی از این دست ارائه شده است. تعدد تعاریف و اینکه چرا تعریف واحد وجود ندارد به این دلیل است که مهارت های اجتماعی تحت تأثیر ادراک، ارزیابی، نگرش و تعامل میان رفتار و محیط قرار دارد (مریل و گیمپل، 1998).
در این پژوهش مهارت های اجتماعی (نوری قاسم آبادی، 1377) در نظر گرفته شده است؛ که انتظار می رود در بهبود خود پنداره و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک مؤثر واقع شود.
کریمی و همکاران (1389) به بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر اختلال رفتاری کودکان دبستان پرداختند. نتایج این پژوهش نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی باعث کاهش نشانگان اختلالات رفتاری شد.
آموزش مهارت های اجتماعی می تواند با بالا بردن سطح شناخت فرد از خود،دیگران وساختاراجتماعی خود پنداره این افراد را بهبود بخشد. کارل راجرز خود پنداره را چنین تعریف می کند، طرز پندار یا تصور نسبتاً دائمی هر فردی درباره ارزشی که او برای خود قائل می شود و رابطه این ارزش با خود واقعی او. (شاملو 1386).
زراعت و همکاران (1388) به بررسی اثر بخشی آموزش مهارت حل مسئله بر خود پنداره تحصیلی دانشجویان پرداخت. نتایج نشان داد که نمرات خودپنداره و عملکرد تحصیلی گروه آزمایش به طور معنی داری بیشتر از گروه کنترل می باشد.
متغییر دیگری که مهارت های اجتماعی می تواند بهبود بخشد عملکرد تحصیلی می باشد. عملکرد تحصیلی عبارتست از میزان پیشرفت و تغییراتی در مواد تحصیلی فرد که می تواند متأثر از عوامل مختلف از جمله مسائل روانشناختی، اجتماعی، میانفردی، هوشی و خانوادگی و… باشد به پژوه و همکاران (1389) به بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی بر سازگاری و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز پرداختند. نتایج نشان داد که برنامه مداخله ای اثر معنی داری در سازگاری اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دیرآموز در گروه آزمایش داشت.
با توجه به تحقیقات صورت گرفته این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این سؤال است که آیا آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک تأثیر دارد؟
اهمیت و ضرورت انجام تحقيق
مهارت های اجتماعی همانند سایر مهارت ها و توانایی در جریان فرایند «اجتماعی شدن» صورت می گیرد. اجتماعی شدن جریانی است که در آن هنجارها، مهارت ها، انگیزه ها و رفتارهای فرد شکل می گیرد، تا فرد بتواند نقش کنونی و آتی خود را در جامعه به نحو مطلوب و سازنده ای فرا گیرد. این جریان از همان لحظه تولد آغاز می شود و عوامل مختلف، مثل خانواده، مدرسه، دوستان و اجتماع در این جریان نقش به سزایی دارند (نوری ،1377).
در این میان افرادی هستند «اختلال سلوک» که در بکارگیری این مهارت ها مشکل اساسی دارند. به همین دلیل در عملکردهای بین فردی، خانوادگی، تحصیلی و… دچار مشکلات فراوانی می شوند. اختلال سلوک یک اختلال روانپزشکی جدی و شدیدی است که در دو معقوله فردی و اجتماعی طبقه بندی می شود . به طور تقریبی 2-7 درصد از افراد کل جامعه مبتلا به اختلال سلوک هستند ( لوینسون و همکاران ،2000) اختلال سلوک از جمله شایعترین اختلال های روانی دوران کودکی است که مشکلات فردی ، خانوادگی و اجتماعی ایجاد می کند ( توکلی زاده، 1376) باید این نکته را فراموش نکنیم که اختلال سلوک علائم و شدت متفاوتی دارد. و به نسبت شدت علائم و دفعات بروز علائم، می تواند پیش آگهی متفاوتی داشته باشد.(کاپلات و سادوک ،1388) در مورد اختلال سلوک اگر مداخلات به موقع و مناسب صورت نگیرد ممکن است تا بزرگسالی ادامه پیدا کرده و مشکلات توأمی مثل مصرف مواد و اختلال های خلقی نیز بهمراه داشته باشد در حالی که موارد خطیف با مداخلات به موقع برطرف خواهد شد (کاپلان و سادوک، 1388)
از سویی با توجه به مسائل مطرح شده و اینکه مشکل اساسی افرادی که دارای اختلال سلوک هستند ضعف در مهارت های اجتماعی و بین فردی، برای ایجاد و تداوم ارتباط مؤثر می باشد و از طرفی اگر مداخلات اصلاحی در زمان مناسب صورت نگیرد، این اختلال توأم با مشکلات دیگر بروز خواهد کرد. که این اختلالات باعث بروز مشکلات عدیده ای شده، که به نوبه خود هزینه های گزافی بر دوش جامعه و خانواده ها تحمیل خواهد کرد. و احتمال دارد کودکان دچار اختلال سلوک ، در آینده به بزرگسالان بی لیاقت و بی کفایت و شخصیت های ضد اجتماعی و بیمار که در آینده نیاز به درمان آنها و بازگرداندن به محیط اجتماعی به صورت یک فرد سالم و عادی باید همواره توجه شود همچنین ادامه عملکرد این اختلال و بوجود آمدن اختلالات توأمان بعدی مشکلات فراوانی را برای این افراد و دیگران بوجود آورد. با توجه به مطالب مطرح شده و اینکه اختلال سلوک شایعترین اختلال دوران کودکی و نوجوانی می باشد و ادامه این مشکل می تواند اختلالات روانی و مشکلات اجتماعی ، خانوادگی به همراه داشته باشد و برای فرد ، جامعه و خانواده مشکلات بسیاری به وجود آورد بنابراین لزوم آموزش مهارت های اجتماعی و بررسی میزان تأثیر این مهارت بر بهبود عملکرد این افراد به وضوح احساس می شود.
اهداف مشخص تحقيق
هدف کلی:
هدف کلی این پژوهش بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی در خودپنداره و عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک می باشد.
اهداف جزئی:
بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی در خودپنداره دانش آموزان دارای اختلال سلوک
بررسی تأثیر آموزش مهارت های اجتماعی در عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک
هدف كاربردي:
آموزش و پرورش، بهزیستی، دانشگاهها، بیمارستان ها و مراکز مشاوره
سؤالات و فرضيه‏هاي تحقیق
فرضیه های تحقیق:
آموزش مهارت های اجتماعی بر خودپنداره دانش آموزان دارای اختلال سلوک تأثیر دارد
آموزش مهارت های اجتماعی بر عملکرد تحصیلی دانش آموزان دارای اختلال سلوک تأثیر دارد
تعريف واژه‏ها و اصطلاحات فني و تخصصی
مهارت های اجتماعی
تعریف مفهومی: مهارت های اجتماعی از رفتارهای مشخص و مشتمل بر توانایی شروع ارتباط و ارائه پاسخ تشکیل شده اند
و احتمال دریافت تقویت اجتماعی را به بیشترین حد می رساند و ماهیتی تعاملی دارد و وابسته به موقعیت هستند (مریل و گیمپل، 1998)
تعریف عملیاتی:در این تحقیق مهارت های اجتماعی (نوری قاسم ابادی،1377)درهشت جلسه و هر جلسه به مدت 30/1ساعت آموزش داده می شود.
خودپنداره
تعریف مفهومی: کارل راجرز خودپنداره را چنین تعریف می کند: طرز پندار یا تصور نسبتاً دائمی هر فردی درباره ارزشی که او برای خود قائل می شود و رابطه این ارزش با خود واقعی او. [شاملو، 1386]
تعریف عملیاتی: در این پژوهش منظور از خودپنداره نمره ای است، که آزمودنی در مقیاس خودپنداره راجرز به دست می آورد. این مقیاس مشتمل بر دو فرم الف و ب می باشد که هر کدام از آن ها دارای 25 سؤال می باشد (طهماسبی، 1382)و مقیاس اندازه گیری ان فاصله ای است.
عملکرد تحصیلی
تعریف مفهومی: عبارتست از میزان پیشرفت و تغییراتی که در مواد تحصیلی فرد ایجاد می شود که می تواند متأثر از عوامل میان فردی، هوش، خانواده و… باشد. ( محمدی و رضایی، 1389)
تعریف عملیاتی:
عملکرد تحصیلی این افراد براساس معدل ترم قبل به عنوان پیش آزمون و معدل ترم جاری این افراد به عنوان پس آزمون در نظر گرفته خواهد شد.
اختلال سلوك
تعریف مفهومی:اختلال سلوک الگوی تکراری و پایداررفتاری که طی ان حقوق اساسی دیگران،موازین عمده اجتماعی،اخلاقی متناسب با سن و یا قوانین نقض می شود(کاپلان،1390)
تعریف عملیاتی:دانش آموزانی که در پرسشنامه اختلالات رفتاری راتر فرمB نمره کل 9یا بیشتر و نمره اختلال سلوک ان ها بیشتر از نمره اختلال هیجانی باشد(نریمانی،ابوالقاسمی،1385)

فایل : 64 صفحه

فرمت : Word

36900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط