مقاله کامل اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی و احساس کهتری بیماران کولیت اولسروز

مقاله کامل اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی و احساس کهتری بیماران کولیت اولسروز

اثر بخشی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد بر معنای زندگی و احساس کهتری بیماران کولیتاولسروز

مقدمه

بیماری کولیت اولسراتیو از جمله بیماری‌‌های گوارشی است که نقش عوامل روانشناختی در سیر بالینی کیفیت زندگی مبتلایان مورد بررسی قرار گرفته است. افراد مبتلا به کولیت اولسراتیو معمولا از افت کیفیت زندگی محسوسی رنج می برند که اغلب به خاطر دوره‌‌های عود غیر قابل پیش بینی و همچنین نوسانات زیاد در شدت علایم جسمانی بیماری است. از جمله متغیرهای موثر در زندگی افراد معنای زندگی است، چنانچه فردی نتواند معنایی در زندگی خویش بیابد، احساس پوچی و ناامیدی به او دست می‌دهد و احساس ملامت، خستگی و فشارهای روانی تمام وجودش را در بر می‌گیرد. در مقابل، هدف یا معنا در زندگی پیامدهایی همچون احساس خشنودی و نگرش مثبت به زندگی را در فرد ایجاد می‌کند که این شرایط در زندگی به احساس بهزیستی بهتر و سلامت فرد کمک می‌کند. افرادی که معنایی در زندگی دارند، می‌دانند که دارای منابع درونی و توانمندی‌‌هایی هستند که توانایی مقابله با حوادث سخت و استرس زا دارند و با صرف انرژی و وقت لازم می‌توانند با موفقیت این شرایط استرس زا را سپری کنند (جعفری، 1394).

ازجمله عواملی که تحت تاثیر بیماری کولیت اولسراتیو قرار می‌گیرد، احساس کهتری است. اضطراب و شرمندگی اجتماعی ناشی از پیامدهای این بیماری می‌تواند منجر به تحریف‌‌های شناختی و خودکم بینی شود. انسان ناکام و فردی که دچار شکست شده فردی آسیب پذیر است که احساس کهتری را تجربه می‌کند. در افراد دارای احساس کهتری «تلاشی روانی» آغاز به رشد می‌کند تا آن‌‌ها به آن وسیله، ترس و عدم کفایت خود را زیر سرپوش آن مخفی نگه دارند. یکی از شیوه‌‌های روان درمانگری که ابعاد تعریف سلامت را مد نظر قرار داده است، درمانگری مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌باشد درمان پذیرش و تعهدبر این فرض اعتقاد دارد که بخش قابل توجهی از پریشانی روانشناختی بخش بهنجار تجربه انسان است (هیز، استروساهی و ویلسون، 2012). درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، درمانی که به اختصار ACT خوانده می‌شود، یکی از الگوهای درمانی بسط یافته اخیر است که فرایندهای درمانی کلیدی آن از درمان شناختی-رفتاری سنتی متفاوت است. اصول زیر بنایی آن شامل 1- پذیرش، یا تمایل به تجربه درد و یا دیگر رویدادهای آشفته کننده و بدون اقدام به مهار آنها است. 2- عمل مبتنی بر ارزش یا تعهد توأم با تمایل به عمل به عنوان اهداف معنی دار شخصی بیش از حذف تجارب ناخواسته است که در تعامل با دیگر وابستگی غیر کلامی به شیوه ایای که منجر به کارکرد سالم می‌شود. این روش شامل تجربیات تجربی و تمرینات مبتنی بر مواجهه، استعاره‌‌های زبانی و روش‌‌هایی چون آموزش مراقبت ذهنی است (وایلس، 2009). در این درمان سعی می‌شود تا پذیرش روانی فرد در مورد تجارب ذهنی (افکار، احساسات) افزایش یابد و متقابل آن اعمال کنترلی ناموثر کاهش یابد. به بیمار آموخته می‌شود که هر گونه عملی جهت اجتناب یا کنترل این تجارب ذهنی ناخواسته بی اثر است یا اثر معکوس دارد و موجب تشدید آنها می‌شود و باید (این تجارب را بدون هیچ گونه واکنش درونی یا بیرونی جهت حذف آنها) به طور کامل پذیرفت. در قدم دوم برآگاهی روانی فرد در لحظه حال آگاهی مییابد. در مرحله سوم به فرد آموخته می‌شود که خود را از این تجارب ذهنی جدا سازد (جداسازی شناخت) به نحوی که بتواند مستقل از این تجارب عمل کند. چهارم تلاش برای کاهش تمرکزمفرط بر خود تجسمی داستان شخصی (مانند قربانی کردن) که فرد برای خود در ذهنش ساخته است. پنجم، کمک به فرد تا این که ارزش‌‌های شخصی اصلی خود را بشناسد و به طور واضح مشخص سازد و آنها را به اهداف رفتاری خاص تبدیل کند (روش سازی ارزش‌‌ها). در نهایت ایجاد انگیزه جهت عمل متعهدانه یعنی فعالیت معطوف به اهداف و ارزشهای مشخص شده و به همراه پذیرش تجارب ذهنی، این تجارب ذهنی می‌تواند افکار افسرده کننده، وسواسی، افکار مرتبط به حوادث و هراس‌‌ها باشد (فورمان و همکاران، 2009). بسیاری از بیماری ها به خصوص انواع مزمن و ناتوان کننده پیامدهای روانپزشکی متعددی دارند. به همین دلیل بروز اختلالات روانپزشکی در پی ایجاد بیماریهای جسمی شایع است. از سویی اختلالات گوارشی کارکردی دسته ای از بیماری‌‌های روان تنی هستند که با علت نامشخص ملاک‌‌های تشخیصی سئوال برانگیز و دوره‌‌های طولانی مدت و غیر قابل پیش بینی بیماری و تاثیرات دارویی اندک مشخص می‌شوند (چانک و همکاران، 2006). نتایج پژوهش راسخی، میرزاییان و عابدینی (1397) با عنوان اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی در بیماران مبتلا به سردرد مزمن نشان داد که در پس آزمون بین میزان معنای زندگی در بین دو گروه تفاوت معنادار وجود داشت. اما در دوره پیگیری در میزان معنای زندگی در بین دو گروه تفاوت معنا داری مشاهده نشد. طبق نتایج این پژوهش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد میتواند در افزایش معنای زندگی بیماران مبتلا به سردرد مزمن تأثیر گذار باشد. بنابراین به نظر میرسد استفاده از این روش درمانی در بیماران سردرد مزمن در جامعه ایرانی میتواند مفید باشد. پائز، لوسانو وگوتیرز (2017)، نشان دادند که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد یک روش مداخله مؤثر بر ارتقا معنی زندگی و نشانگان افسردگی و اضطراب در بیماران مزمن بوده است. میشل، جان، ‌‌هاتی و همکاران (2014) در پژوهشی به مقایسه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان شناختی بر معنای زندگی بیماران زن مبتلا به سرطان پرداختند. نتایج نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد تأثیر مثبت و بلند مدتی بر روی خلق و معنای زندگی زنان سرطانی در مقایسه با درمان شناختی داشته است.

نظر به بررسی پیشینه‌‌های موجود و با توجه به اهمیت معنای زندگی پژوهش جامعی که بتواند اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی و احساس کهتری را به طور همزمان مورد بررسی قرار دهد یافت نشد. بنابراین، هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر معنای زندگی و احساس کهتری بیماران کولیت اولسروز می‌باشد.

روش تحقیق

روش پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه بیماران کولیت اولسروز بودند که به کلینیک گوارش بیمارستان نفت اهواز مراجعه کرده بودند. نمونه این پژوهش شامل30 نفر از بیمارانکولیت اولسروز بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (15) نفر و کنترل (15) نفر قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض متغیر مستقل یعنی درمان مبتنی بر پذیرش وتعهد قرار گرفت ولی گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به صورت 8 جلسه هفته ای دو جلسه و هرجلسه به مدت 60 دقیقه برای گروه آزمایش انجام شد. در این مداخله درمانی از پروتکل درمانی واولز و سورل استفاده شد. شرح مختصر جلسات درمان به صورت زیر می‌باشد:

  • جلسه اول: آشنایی با فرد و برقراری رابطه درمانی و آشنا نمودن فرد با موضوع پژوهش بررسی بیماری کولیت اولسروز در فرد که این بررسی شامل بررسی مدت بیماری، اقدامات انجامشده، سنجش کلی و سنجش شیوه‌‌های کنترلی و ایجاد درماندگی خلاق و پاسخ به پرسشنامه‌‌ها است.
  • جلسه دوم: ایجاد تمایل و بررسی دنیای درون و بیرون. در فرآیند درمان به ترک برنامه ناکارآمد تغییر و تفهیم این موضوع که کنترل مسئله است نه راهحل و معرفی جایگزینی برای کنترل یعنی تمایل پرداخته شد.
  • جلسه سوم: شناسایی ارزش‌‌های افراد، تصریح ارزش‌‌ها، تصریح اهداف، تصریح اعمال و تصریح موانع.
  • جلسه چهارم: بررسی ارزش‌‌های هریک از افراد و تعمیق مفاهیم قبلی.
  • جلسه پنجم: تفهیم آمیختگی و گسلش و انجام تمرین برای گسلش.
  • جلسه ششم: تفهیم آمیختگی به خود مفهوم سازی شده و آموزش چگونگی گسلش از آن.
  • جلسه هفتم: ذهن آگاهی و تأکید برای در زمان حال بودن.
  • جلسه هشتم: بررسی داستان زندگی و عمل متعهدانه.

ابزار اندازه گیری

الف) پرسشنامه معنای زندگی (استیگر و همکاران، 2۰۰۶): این مقیاس دارای 10 گویه و دو مؤلفه می‌باشد که یک مقیاس لیکرت پنج درجه ای (کاملاً مخالفم تا کاملاً موافقم) و هر ماده دارای ارزشی بین 1 تا 5 است. استیگر و اویشی (2006) در چهار مطالعه، شواهدی را برای ثبات درونی، ثبات زمانی، ساختار عاملی و اعتبار آزمون معنای زندگی ارائه دادند که در یکی از این مطالعات اعتبار پرسش نامه برای خرده مقیاس معنای حاضر در زندگی 86 درصد، برای خرده مقیاس جستجوی معنا در زندگی 87 درصد و ضریب اعتبار کل آزمون 70 تا 84 درصد گزارش شده است. پایایی این

فایل : 14 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط