مقاله فارسی حاصلخيزي خاك و طريقه حفظ ان
نحوه شكلگيري فرآيند فرسايش
با اجتماع تدريجي، رسوبات وزنشان بالا رفته و آب درون آنها نيز خارج ميشود. اين روند به سخت شدن رسوبات منتهي ميگردد. لايههاي رسوبي فوق گاه چنان در پوسته زمين فرو رفته كه به قسمتهاي بسيار گرم آن رسيده و در پي ذوب شدن به صورت ماگما درميآيند. تمامي فرآيندهاي تشكيل سنگ، بالاآمدگي، فرسايش و رسوبگذاري، مراحلي از يك چرخه پيوسته از رخدادهاي زمينشناسي هستند.
تمامي سنگها در سطح زمين در اثر پديدههاي مختلف فرسايش خصوصاً در اثر تغييرات آب و هوا، تجزيه و متلاشي ميشوند. هوازدگي كمكي كه به فرسايش ميكند، سائيدن قطعه سنگها و حمل آنها به جاهاي ديگر است. اين عمل منجر به تسطيع و سست شدن تدريجي سطح زمين ميشود.
عوامل موثر در فرسايش
نيروي متحرك در تمام حالات فرسايش، نيروي كشش جاذبه به طرف پايين است، اما عوامل اصلي كه توسط آن سنگها تخريب و جابجا ميشوند، رودخانهها، يخچالها، امواج و جريانهاي باد است. مواد رسي در اثر پديدهاي به نام حركات تودهاي به طرف پايين ميلغزد.
عوارض سطحي ايجاد شده توسط فرسايش
بسياري از عوارض سطحي زمين داراي اشكال مشخصي هستند كه پديدههاي عمده اي را كه تحت تاثير آن شكل گرفتهاند، را منعكس ميكنند. مثالهاي بارز در
اين مورد عبارتند از: درههاي رودخانهاي، درههاي يخچالي، دريابارهاي ساحلي (ديوارههاي قائم فرسايش يافته با شيب زياد) و آثار لغزيدگي زمين. عوامل جوي چون مقدار و پراكندگي فصل باران، برف و تبخير و نوسان درجه حرارت و جهت باد، پديدههاي فرسايشي را در هر ناحيه كنترل ميكنند.
فرسايش در گذشته
شرايط آب و هوايي زمين پيوسته در حال تغيير است. مثلاً ميليونها سال گذشته قشرهاي يخي، نواحي معتدل امروزي را به وسعت زيادي ميپوشانيدند و با تغييرات چرخه اتمسفر باعث بارندگي كافي در قسمتهايي از صحراي آمريكا و سبب نگهداري رودخانههاي دائمي گرديده است. همين طور بعضي از نواحي گرمسيري كه در حال حاضر مرطوب ميباشند، در گذشته شرايط صحرايي داشتهاند.
فرآيندهاي فرسايش در اين محلها با پديدههاي امروزي متفاوت بوده است و خيلي از ساختمانهاي مناظر امروزي تحت شرايط حاكم در گذشته شكل گرفتهاند و سنگهايي با مقاومت متنوع كه به نسبتهاي متفاوت تحت تاثير خوردگي، كج شدگي و گسلخوردگي قرار داشتهاند، در معرض هوازدگي و فرسايش قرار گرفتهاند. مثلاً فرسايش بلافاصله در طول خطوط ضعيف مانند درز گسلها عمل نمود.
شكلهاي مختلف فرسايش
فرسايش ارتفاعات
در طول مدت زياد فرسايش ارتفاعات را از بين برده و آنها را تبديل به دشت كم ارتفاع ميكند كه در آن ساختمانهاي زمينشناسي به صور مختلف تشكيل گرديده است. اين دشتها ممكن است در نتيجه بالاآمدگي پوسته قاره تشكيل فلات را بدهند كه با حضور ارتفاع بلندتر و شيب تندتر رودخانهها مشخص شدهاند و درههاي عميق و تنگي را حفر ميكنند.
فرسايش نواحي شيبدار
در نواحي شيبدار، فرسايش سريع و با شتاب بيشتري صورت ميگيرد. در نواحي نيمهخشك شيبدار، پوششهاي گياهي تا اندازهاي مانع فرسايش ميشوند، اما در صحراها و زمينهاي سرد، فرسايش آهستهتر عمل مينمايد. بطور كلي، نسبت فرسايش براي زمينهاي خشك (زمينهايي كه از آب بيرون هستند)، 6/8 سانتيمتر در 1000 سال برآورد شده است.
فرسايش سطح زمين توسط باد
فرسايش بادي به دو صورت «رويش يا بادروبي» و «سايش» است. در جاهايي از سطح زمين كه پوشيده از ذرات ريز و ناپيوسته و عاري از رطوبت و پوشش گياهي است، جريان هوا ميتواند ذرات را با خود حمل كند. بادبردگي تا رسيدن به سطح ايستايي ادامه مييابد. در جاهايي كه زمين از ذرات ريز (لاي و ماسه) و قلوه سنگ و شن درست شده است. باد به طور انتخابي ذرات ريز را حمل ميكند و ذرت درشت
به تدريج به صورت پوش ممتدي درميآيند كه اصطلاحاً «سنگفرش بيابان» ناميده ميشود. اين پوشش، از فرسايش بيشتر سطح زمين توسط باد جلوگيري ميكند.
هرچه سرعت باد بيشتر باشد، ذرات را به ارتفاع زيادتري بلند ميكند، به فاصله دورتر ميبرد و بالاخره ذرات بزرگتري را حمل ميكند. ذرات حمل شده به وسيله باد، مخصوصاً بادهاي قوي، به دو بخش بار بستري و بار معلق تقسيم ميشوند. ذراتي كه توسط باد حمل ميشوند، پس از برخورد به موانعي كه بر سر راه آنها قرار دارند، موجب سايش سطح آنها ميشوند. قطعات و تكه سنگهاي پراكنده، بيرونزدگيها و حتي موانع مصنوعي از قبيل ساختمانها، ديوارها، تيرهاي برق يا تلفن ممكن است در معرض فرسايش بادي قرار گيرند. سايش معمولاً در اثر برخورد ذراتي كه نزديك سطح زمين حركت ميكنند، انجام ميگيرد.
فرسايش يكي از عوامل تاخريبي خاك به شمار آمده و در لغت به معني كاهش تدريجي ميباشد. عوامل متعددي در اين امر موثرند، مثلاً در اراضي شيبدار يا تپه ماهور، چنانچه خاك سطحي در امتداد شيب زمين شخم بخورد، به تدريج در اثر فرسايش از بين خواهد رفت و در نتيجه خاك تحتاني با رنگ روشن ظاهر ميگردد.
به طور كلي خسارات ناشي از فرسايش در خاك سطحي يا خاك شخم خورده كه بسياري از عناصر غذايي قابل استفاده گياه نيز در اين لايه وجود دارد، شديدتر ميباشد.
فرسايش به دو دسته تقسيم ميشود:
فرسايش آب
فرسايش بادي
فرسايش آبي منجر به خساراتي ميشود كه عمدتاً به شرح زير است:
خاك فرسايش يافته ارزش كشاورزي خود را از دست ميدهد و خاك باقيمانده تحتالارض قدرت حاصلخيزي ناچيزي دارد.
خاك انتقال يافته در اثر فرسايش، سبب بروز خساراتي نيز ميگردد. مثلاً ممكن است لايهاي از خاك تحتاني و غيرحاصلخيز روي خاكهاي حاصلخيز رسوب نموده و بدين طريق از ارزش كشاورزي آنها بكاهد.
در اثر فرسايش و تشكيل گودالهاي عميق استفاده از ماشينآلات كشاورزي محدود و يا غيرممكن ميشود.
خاك فرسايش يافته گاهي در رودخانهها، بنادر و مخازن آب (سدها) رسوب نموده و در نتيجه سبب ايجاد سيل گرديده، ذخيره آب در مخازن را كاهش ميدهد و همچنين باعث ايجاد وقفه در كار بنادر و كشتيراني ميشود.
انواع فرسايش آبي
فرسايش ناشي از عمل آب را ميتوان به چهار گروه تقسيم نمود:
فرسايش پرتابي: در اين نوع فرسايش، عامل اصلي ضربات ناشي از برخورد قطرات باران با سطح خاك فاقد پوشش گياهي بوده كه سبب جداشدن ذرت خاك به ويژه در خاكهاي درشت يافت و جابجا شدن آنها ميگردد.
فرسايش ورقهاي: عبارت است از تخريب و از بين رفتن خاك سطحي به صورت ورقههاي نازك كه معمولاً در خاكهاي مسطح و يكنواخت صورت ميگيرد.
فرسايش شياري: پس از پر شدن فرو رفتگيهاي خاك از آب اين آب در امتداد شيب سرازير شده و به تدريج مسير خود را حفر مينمايد. در اثر تكرار ايت عمل، مجاري سطحي متعددي بوجود آمده (شيارها) و تشكيل فرسايش شياري را ميدهد.
فرسايش گودالي: اين نوع فرسايش سبب تغيير شكل زمين گرديده و حاكي از تخريب وضعيت خاك ميباشد. طي اين فرسايش، گودالهايي در زمين ايجاد شده و پس از بين رفتن خاك زراعي مواد فرسايش يافته در انتهاي شيب زمين بر روي خاك حاصلخيز رسوب نموده و از ارزش آن ميكاهد.
علل فرسايش
عوامل موثر در ايجاد فرسايش به طور خلاصه به شرح زير ميباشد:
الف) عوامل طبيعي: شامل 1) سنگ مادر كه از نظر مقاومت در برابر تجزيه و هواديدگي و همچنين وضعيت نفوذپذيري اهميت دارد. 2) پستي و بلندي كه شامل شيب زمين، ارتفاع و جهت شيب است.
شيب زمين در شدت فرسايش نقش مهمي داشته و با آن رابطه مستقيم دارد.
ارتفاع به طور غيرمستقيم و از طريق تاثير بر آب و هواي محل در فرسايش مثر است، زيرا در ارتفاعات معمولاً ميزان بارندگي بيشتر بوده، در نتيجه شرايط ايجاد فرسايش فراهم ميباشد.
جهت شيبهاي شمالي و جنوبي در يك منطقه از نظر فرسايش يكسان نبوده و در نيمكره شمالي، تابش نور مستقيم در جهت جنوبي سبب تجزيه سريعتر خاك و
مواد آلي گرديده، در نتيجه استعداد بيشتري نسبت به جهت شمالي براي فرسايش دارد، در حالي كه شيب شمالي اغلب پوشيده از نباتات مختلف است كه از فرسايش جلوگيري مينمايد.
ب) عوامل مربوط به خاك: اين عامل بيشتر به ساختمان، بافت و نفوذپذيري خاك كه به عوامل مختلفي بستگي دارد، مربوط ميشود.
ج) عوامل اقليمي: شامل: 1) بارندگي كه شدت آن(مقدار در واحد زمان) بيشتر در فرسايش اثر ميگذارند، نه ميزان كل آن. 2) برف كه با ذوب تدريجي خود، نيروهاي تخريبي كمتري نسبت به باران دارد. جز در مواقعي كه به صورت بهمن سبب بروز خطر و خرابي ميشود. 3) باد يكي از عوامل بسيار موثر بوده و خطرات آن اغلب در نواحي خشك كه عاري از موانع طبيعي ميباشد، احساس ميشود. 4) درجه حرارت كه علاوه بر تغييرات شبانهروزي و يا فصلي كه سبب تجزيه خاك ميشود، در رشد و نمو نباتات منطقه تاثير دارد.
د) عامل انسان: كه به طرق گوناگون از جمله كشت و كار بر روي اراضي شيبدار و زدن شخم در جهت شيب، عدم تقويت خاكها، بهرهبرداري ناصحيح از اراضي، چراي بيش از حد ظرفيت مراتع و بالاخره از طريق ايجاد آتشسوزي براي از بين بردن بعضي از آفات و يا گياهان مضر، زمينه ايجاد فرسايش را فراهم ميآورد.
روشهاي كنترل فرسايش آبي
اعمال اساسي كه در بسياري از روشهاي جلوگيري از فرسايش آبي بكار برده ميشود، عبارتند از:
جلوگيري از برخورد قطرات باران به سطح خاك با ايجاد موانع
جلوگيري از تراكم و جريان آب در امتداد شيب در يك مسير باريك
كاهش سرعت آب در امتداد شيب
نفوذ دادن حداكثر آب به داخل خاك
مهمترين روشهاي كنترل فرسايش آبي به قرار زير است:
كشت بر روي خطوط ميزان منحني: كه طي آن رديفهاي كاشت بر روي خطوط ميزان منحني (خطوطي كه نقاط هم ارتفاع را به يكديگر وصل ميكند) صورت گرفته، ولي براي كنترل فرسايش كافي نميباشد، زيرا ظرفيت شيارهاي شخم كم بوده و در نتيجه بلافاصله از آب باران پر شده و جريان سطحي ايجاد ميگردد. در شيبهاي با طول كم و درجه متوسط و يا باران ملايم اين عمل موثر واقع ميشود. تاثير اين روش زماني حداكثر است كه با كشت نواري يا تراسبندي توام باشد.
كشت نواري: در اين طريقه اراضي شيبدار به نوارهايي عمود بر جهت شيب تقسيم شده و در هر يك از نوارها كشت بخصوصي انجام ميگيرد. مثلاً نواري از ذرت و سپس نواري از علوفه و به دنبال آن نواري مجدداً از ذرت را ميتوان كشت نمود. بدين طريق ميتوان از فرسايش خاك جلوگيري نمود. يادآوري اين نكته ضروري است كه طول نوارها در امتداد خطوط ميزان منحني قرار داشته و عرض نوارها بسته به درجه شيب تغيير مينمايد. اين روش همراه با تراسبندي حداكثر استفاده از زمين را مقدور ميسازد.
تراسبندي: طي اين روش، اراضي به سطوحي نوار مانند كه اغلب نسبت به يكديگر داراي اختلاف سطح بوده و مسطح نيز ميباشد، تقسيم ميشود. هرچه شيب تندتر باشد، عرض تراسها كمتر انتخاب ميگردد. در تراسبندي، قسمتي از اراضي خاكبرداري شده و قسمت ديگر خاكريزي ميشود. گاهي نيز به منظور استحكام تراسها در انتهاي قسمت خاكريزي شده ديوارهايي از مصالح مختلف احداث مينمايند. هزينه اين روش زياد ميباشد.
كشت علوفه در مسيرهاي عبور آب: در اين روش در مسيرهاي گذر آب به ويژه در نواحي شيبدار علوفه كشت ميشود. بدين ترتيب علاوه بر اينكه مقداري از غذاي دام توليد ميگردد، سبب ميشود آب در امتداد طول شيب به كندي جريان يافته و در نتيجه از فرسايش خاك جلوگيري گردد.
روشهاي كنترل فرسايش بادي
فرسايش بادي اغلب در خاكهاي حفاظت نشده و يا فقط قسمتي از آنها داراي پوشش نباتي ميباشد، صورت ميگيرد. بنابراين در اراضي آماده شده براي كشت، زمين رها شده به صورت آيش، مراتع كه مورد چراي بيرويه قرار گرفته و بالاخره نواحي خشك و نيمه خشك احتمال فرسايش بادي وجود دار. در كنترل فرسايش بادي، موانعي ايجاد ميگردد كه بتواند جلوي باد را قبل از رسيدن به سرعت آستانه فرسايش بگيرد. اين موانع ممكن است زنده (پوشش نباتي و درختان) و يا غيره (ديوار، چپر و غيره) باشد.
اين نوع فرسايش كه منحصراً از طريق جهش ناگهاني ذرات صورت ميگيرد، را ميتوان به طرق زير كنترل نمود:
ايجاد پوشش علفوهاي در خاك
بدون پوشش نگذاشتن خاك در فصول گرم و تابستان
ايجاد شيار عمود بر جهت باد
اعمال تناوب زراعي
كشت نواري
استفاده از بقاياي گياهي به عنوان پوشش سطح خاك (مالچ)
استفاده از مواد نفتي به عنوان مالچ
استفاده از درختان و علوفه به عنوان بادشكن و …
حاصلخيزي خاك و طريقه حفظ آن:
براي اصطلاح حاصلخيزي خاك هنوز تعريفي كه قابل قبول همه باشد وجود ندارد و ما با توجه به منظوري كه داريم آنرا اين طور تعريف مي كنيم كه حاصلخيزي خاك عبارت است از قدرت خاك براي توليد عملكرد زياد بطور دايم. بشرط آنكه عومال محيطي نظير نور، رطوبت، حرارت و غيره محدوديتي براي گياه نداشته و مديريت زراعي نيز بطور موثر انجام شود.
ماهيت حاصلخيزي خاك خيلي بيش از آنكه تعريف فوق مستفاد مي شود پيچيده است زيرا نه تنها به مختصاد شيميايي و فيزيكي خاك بلكه به فرايند هاي بيولوژيكي ناشي از فعاليتهاي مختلف موجوادت متنوع خاك بستگي دارد. خاك محيطي بسيار پيچيده است كه در ان فعاليتهاي شيميايي، فيزيكي و بيولوژيكي دايم در جريان بوده وبين آنها اثرات متقابل متعدد و مختلفي رد و بدل مي شود.
در نواحي خشك فرايند هاي فيزيكي،شيميايي و بيولوژيكي بشكيل خاك بسيار كند است. پوشش گياهي پراكنده و كم حاصل است. در نتيجه تجزيه كانيها كند و تكامل مختصاد پروفيل ضعيف و مقدار مواد آلي و ازت خاك همواره كم است. خاشويي نيز به مقدار كم بوده و اغلب با تجمع بيش از حد نمكهاي محلول همراه است. در شرايط كويري عملا شبكه بسته اي است كه در آن چرخش عناصر غذايي به كندي صورت مي گيرد. در شرايط خشكي تجزيه و فساد پس مانده هاي گياهي بسيار كند بوده و نيتر يفيكاسيون مهار مي شود. د رخشك ساليها عناصر غذايي خاك زياد مي شود و در ترسالي متعاقب آن عملكرد خوبي خواهد داشت كه ممكن
است به غلط به حاصلخيزي خاك تعبير شود چرا كه هر گاه چند ترسالي به طور متوالي پيش آمد كند معمولا رشد گياهان كند مي شود.
كشاورز نقش بسيار موثري بر ميزان حاصلخيزي خاك خود دارد و عملا كليه اقدامات كشاورزي بسته به نحوه اجراي آن بر حاصلخيزي خاك اثر خوب يا بد خواهد گذاشت. شيار كردن خاك همانقدر كه مي تواند ساختمان خاك را بهبود بخشد ممكن است آن را ضايع كند و كود هاي شيميايي كه از موثرترين وسايل افزايش باروري خاك اند ممكن است در اثر استعمال بي رويه آنها صدمات زيادي به حاصلخيزي خاك وارد آورند. آبياري كه مي توان كوير را گلستان كند ممكن است در شرايطي نواحي حاصلخيزي را چنان به برهوتي مبدل كند كه حتي گياهان كويري نيز ياراي روييدن در آن را نيابند.
جنبه هاي حياتي حاصلخيزي خاك:
خاك زيستگاهي است كه جمعيتهاي مختلفي از ميكرو ارگانسيم ها – باكتريها، جلبكها، قارچها و پروتوزوا – در آن يافت مي شوند بطوري كه فراواني آنها و همچنين فعاليت آنها اطلاق كلمه (خاك زنده ) را مواجه مي سازد. تعداد آنها ثابت بوده و هر ساعت ممكن است نوسان داشته باشد چون عرضه مواد عذايي و شرايط محيطي ممكن است تغيير كند.
افزودن مواد آلي به خاك همراه با شرايط مناسب درجه حرارت و رطوبت ممكن است باعث شود كه تعداد ميكرو ارگانيسم ظرف مدت كوتاهي زياد شود. ولي
هنگامي كه عرضه مواد غذايي كم شد يا شرايط محيطي نامساعد گشت اين ميكرو ارگانيسم ها بسرعت ناپديد مي شوند.
بعضي از گروههاي ميركو ارگانسيم ها در بعضي از فرآيند ها كه بعضا مفيد و گروهي ديگر مضرند نقش بسيار مهمي دارند و بدين ترتيب بر حاصلخيزي خاك تاثير عمده اي دارند. مهمترين آنها ذيلا مورد بحث واقع خواهند شد.
اطلاعات ما از فعاليت ميكروارگانسيم ها در نواحي خشك و اثري كه خشكي خاك در يك مدت طولاني بر تكامل بيولوژيكي اين خاك دارد كم است.10
فرسايش و حفاظت خاك:
ذرات متشكه خاك توسط مواد و عناصر متعددي مانند هوموس، كربنات كلسيم هيدارت آهن و آلومينيم بهم متصل گرديده واحد تجمع ذرات يا خاك دانه ها را توليد مي نمايند. خاكدانه ها در هر صورت عاملي اصلي ثبات و پايداري خاك در مقابل فرسايش محسوب مي شوند.
داثر از بين رفتن پوشش گياهي و كم شدن مواد آلي ذرات متشكله خاك تحت تاثير عومال فرسايشي قرار گرفته پراكنده مي گردند، سپس توسط آب و باد از مكان اوليه خود به مناطق دور و نزديك انتقال مي يابند و از بين رفتن خاكدانه ها و پراكنده گي ذرات مرحله اول فرسايش خاك را تشكيل مي دهند كه فرسايش طبقه اي يا سفره اي ناميده مي شود. مهمترين علائم اين نوع فرسايش تشكيل لكه هاي
سفيد و تجمع سنگريزه در سطح خاك ظاهر مي گردد كه نبايستي آنها را با لكه هاي سفيد آهكي اشتباه نمود.
جلوگيري از فرسليش سفره اي ساده و آسان مي باشد ولي اگر از آن بموقع جلوگيري نگردد بتدريج مواد و ذرات خاك توسط آب پراكنده شده و شيار هاي متعددي در سطح خاك ظاهر مي گردد. (فرسايش شياري Rill-Erosion )
شيار ها به تدريج به جوي و سپس به نهر تبديل مي گردند (فرسايش نهري- Gully-Erosion ).
عوامل مهم فرسايش خاك:
عومالي كه در تخريب فرسايش خاك دخالت دارند متعدد بوده و بطور كلي مي توان آنها را بر حسب اهميت بدودسته تقسيم كرد : فرعي يا غير مستقيم، اصلي يا مستقيم.2
عوامل فرعي يا غير مستقيم:
پوشش گياهي:
همه مي دانند كه فرسايش در خاكهايي مشاهده مي شود كه پوشش گياهي به نحوي از انحاء از بين رفته باشد. گياهان در حققيت عامل اصلي حفاظت خاك در مقابل عوامل فرسايشي محسوب مي گردند.
بارنهاي تند وشديد كه يكي از عوامل مهم فرسايش هستند هنگام برخورد با برگ و شاخه ها بدرات ريز و كوچكي تقسيم مي گردند و بدنطريق از انرژي برخورد آنها با خاك كاسته مي شود.
بازمانده گياهان در خاك مواد آلي و هوموس را توليد مي نمايد. هوموس با توليد خاكدانه عمل نفوذ پذيري آب را در خاك افزايش دداه و مانع پراكنده گي خاك مي گردد.
بطور خلاصه عمل فرسايش در خاكهائيكه توسط پوشش گياهي حفظ گردديه اند كم و ناچيز مي باشد. جدول زير نقش گياهان را در نگهداري در مقابل عومال فرسايش نشان مي دهد.
شيب:
شيب در فرسايش آبي يكي از عوامل مهم فرسايش محسوب مي گردد در حالي كه اهميت آن در فرسايش بادي ناچيز مي باشد و بطور كلي هر چه شيب زيادتر باشد فرسايش شديدتر انجام مي گيرد جدول 28 كع توسط بواير تهيه گرديده اهميت شيب را در فرسايش خاك كاملا نشان مي دهد.
نقش انسان و حيوان:
نقش انسان و حيوان اهلي در فرسايش خاك شايد در خقيقت كمتر از عومال ديگر نباشد. انسان باقطع درختان و چراي بي حد و حساب و پوشش گياهي را ازبين برده و خاك را درمعرض عومال فرسايشي قرار مي دهد.
نتايج حاصله از اين عمل هم اكنون در اكثر كشور هاي آسيايي مركزي – خاورميانه وآفريقاي شمالي بنظر مي رسد وجود دشتهاي خشك و كوه هاي بي آب و علف مهمترين آثار باقي مانده از عمل فرسايش در ين مناطق مي باشد. 2
عوامل مهم و اصلي فرسايش:
آب:
بارانهاي تند و شديد يكي از عوامل مهم فرسايش محسوب مي شود در حالي كه بارانهاي ملايم و منظم نه اينكه د رفرسايش دخالتي ندارند بالكه حتي با خيس نمودن تدرجي خاك از فرسايش جلوگيري مي نمايند.
بارانهاي خطر ناك آنهايي هستند كه سرعت سقوطشان از 30 ميليمتر در ساعت تجاوز مي نمايد. سرعت سقوط باران متناسب با قطر قطررات مي باشد. مثلا هنگامي كه قطر باران به ترتيب يك تا پنج ميليمتر باشد سرعت سقوطش به ترتيب 4و9 متر در ثانيه خواهد بود. جدول 29 اهميت سرعت ريزش باران را در فرسايش بخوبي نشان مي دهد.
فرسايش آب موقعي اتفاق ميافتد كه سرعت آبهاي روان از آستانه فرسايش تجاوز كند و سرعت آستانه فرسايش حداقل سرعتي است كه آب بتواند ذرات خاك را با خود حمل كند. در مبارزه مستقيم با فرسايش آبي هدف نفوذ دادن آب بيشتر در زمين، يا هدايت آبهاي اضافي به طرف مجاري خروجي و خلاصه جلوگيري از سرعت آبهاي جاري در سطح زمين است تلا به سرعت آستانه فرسايش نرسد كه موجب فرسايش خاك گردد. براي انجام اين منظور بايد در شرايط مختلف از وسايل و روشهاي متفاوت كه مناسب با امكانات طبيعي و اجتماعي آن محيط باشد، استفاده گردد تا هم از نظر اقتصادي مقرون به صرفه باشد و هم در تثبيت خاك و حفظ آن موثر واقع گردد.
قصرت درشت باران خاكدانه ها را متلاشي نموده و ذرات متشكله آنها را از هم جدا مي نمايد و در اثر از بين رفتن خاكدانه ها نفوذ پذيري خاك كاهش يافته و بتدريج از آبهاي زير زميني كاسته مي شود.
باد :
باد هاي تند و شديد در نواحي خشك و گرم عامل مهم فرسايش خاك محسوب مي شود. باد با سرعتهاي متفاوتي در سطح زمين در حركت مي باشد و معمولا سرعت باد را بر حسب متر در ثانيه حساب مي كنند. باد هاي طوفاني داراي سرعتي معمادل 50 متر در ثانيه مي باشد. هنگامي كه سرعت باد از 40 متر در ثانيه بيشتر باشد فشاري معادل 1000 كيلو گرم در سطح خاك توليد مي نمايد.
حفاظت و نگهداري خاك:
درباره چگونگي و اهميت مطالعات و تحقيقات دامنه داري تا كنون در اكثر ممالك انجاك گرفته است. طبق اين آزمايشها نشان داده اند كه در سال در حدود 75 مليلون تن خاك از سر تا سر گيتي محو و نابود مي گردد. نتايجي كه از عمل فرسايش در روي سطح خارجي كره زمين ظاهر مي كردد بيشمار بوده كهما اهم آنها را به طور ختصار يادر آوري مي نماييم:
– از بين روفتن پوشش گياهي
– از بين رفتن خاك و كم شدن قدرت حاصلخيزي
كاهش ابهاي زير زميني
تغييرات آب و هوا
با در نظر گرفتن مفاد فوق مي توان چنين استنباط نمود كه مسئله حفظ و حراست حاك را نبايستي كوچك و كم اهميت در نظر گرفت. زيرا خاك بزرگتر ين سرمايه و منبع طبيعي يك ملت است. براي جلوگيري از عمل فرسايش با طريق ديگر حفاظت خاك روشهايي متعددي وجود دارد كه با در نظر گرفتن نحوه روشهاي فوق ما آنها را به دو قسمت تقسيم كرده ايم. روش مستقيم و روش غير مستقيم.
روش مستقيم:
همانطور كه در قسمت اول اين موضوع متذكر گرديديم باد و بارن دو عامل فرسايش محسوب مي گردد بنا براين جلوگيري از فرسايش بدي و آبي را در دو قسمت جداگانه بحث و گفتگو قرار مي دهيم.
جلوگيري از فرسايش بادي:
هنگامي كه خاك توسط گياه پوشيده شده باشد باد هيچگونه تاثيري روي خاك ندارد. بنا ببراين فرسايش بادي منحصرا روي خاكهايي مشاهده مي گردد پوشش گياهي بنوحوي از انحا از بين رفته باشد. براي جلوگيري از فرسايش بادي بايستي حتي المقدور سعي نمود پوشش گياهي كه قبلا وجود داشته دوباره مستقر نمود و چون از نظر احتياجات انسان نمي توان تمام خاكها را جنگل يا مرتع كاشت لذا اطراف خاكهاي زراعي را توسط چندين رديف درخت يا درختچه محصور مي نمايند. درختاني كه براي حفاظت خاك احداث مي نمايند باد شكن نامند. بادشكن ها معمولا از چند رديف درخت تشكيل گردديه اند كه عمود بر جهت باد قرار گرفتهاند.
باد هنگام برخورد با بادشكن از سرعتش كاسته گرديده، و در نتيجه عمل فرسايش بكندي در روي خاك هاي فوق انجام مي گيرد. طبق آزمايشهائيكه درسويس توسط نژلي انجام گرديده نتيجه گرفته شده است كه بادشكنها مي توانند سرعت باد را تا 40 درصد كاهش دهند. بنا براين تنها راه صحيح براي جلوگيري از فرسايش ايجاد بادشكن مي باشد.
فایل : 20 صفحه
فرمت : Word