مقاله کامل هوش تجاری

مقاله کامل هوش تجاری

چکيده
درعصر حاضر شركت‌ها و سازمان‌ها ديگر به جمع‌آوري و ذخيره اطلاعات در پايگاه داده‌هاي عظيم نمي‌انديشند، اكنون دغدغه اصلي شركت‌ها استفاده موثر از داده‌هاي زيادي است كه در پايگاه داده‌هاي بزرگ ذخيره شده‌است.
سازمان‌ها ديگر روي ذخيره ركوردهاي اطلاعاتي حجيم سرمايهگذاري نمي‌كنند، بلكه براي سازمان‌ها اطلاعات نهفته‌اي كه در اين ركوردها وجود دارد ارزشمند است، اطلاعاتي كه به مديران در تصميم‌گيري‌هاي كلان سازمان كمك مي‌كند و مي‌تواند وضعيت سازمان را در آينده پيش‌بيني كند.
هم‌اكنون نياز به سيستم‌هايي كه روي تجزيه و تحليل داده‌ها كار مي‌كنند و از داده‌ها گزارش‌هاي واقعي مي‌گيرند، بيش از پيش احساس مي‌شود، سيستم‌هايي كه تحليل پيچيده روي داده‌ها انجام مي‌دهند.
چنين سيستم‌هايی، هوش تجاري نام دارند كه در اين پايان‌نامه به آن مي‌پردازيم.
سيستم‌هاي هوش تجاري، معاني مستتر در داده‌هاي ذخيره‌شده در پايگاه داده‌ها را بيرون مي‌كشند و از آنها براي اتخاذ تصميمات درست استفاده مي‌كنند، در واقع تفسير داده‌ها و استفاده از آنها براي اتخاذ تصميم‌هاي تجاري و تبديل داده‌ها به شكل قابل تفسير را هوش تجاري مي‌گويند.
در اين پروژه ابتدا به معرفي هوش تجاري و ابزارها و مفاهيم آن پرداخته ‌شده ‌است، سپس بخش پياده‌سازي پروژه در BIDS و شيرپوينت تشريح شده‌است.
واژه‌هاي کليدي
هوش تجاري، انبار داده، داده‌گاه، پردازش تحليلي برخط، پردازش تراكنشي برخط، داده‌كاوي، سيستم‌هاي تصميم‌يار.
مقدمه
حقیقت اجتماعی – اقتصادی سازمانهای معاصر، آنها را ملزم به جستجوی ابزارهایی برای تسهیل فرایند کسب اثربخش دادهها، پردازش و تحلیل وسیع آنها از منابع مختلف و پراکنده کردهاست تا براساس آن پایهای را برای کشف دانش جدید بنا نهند.
برای سالیان متمادی، سیستم‌های اطلاعات مدیریت (MIS)، سازمانها را در انجام وظایف مختلفشان مورد حمایت قرار دادهاند؛ هرچند، امروزه به سیستم‌های اطلاعاتی، توجه کمی می‌شود. تاکنون سیستم‌های اطلاعات مدیریت موجود مانند:
(MIS، DSS،ES،EIS) نتوانسته است انتظارات تصمیمگیرندگان سازمانی را، بهویژه در موارد زیر برآورده سازد:
گرفتن تصمیمات در فوریتهای زمانی،صد کردن رقابت،به دستآوردن اطلاعات مختلف با دیدگاه‌های متفاوت،
برای انجام تحلیلهای مداوم روی داده‌های بیشمار و ملاحظه متغیرهای مختلف مربوط به عملکرد سازمان.
به طور ساده، سیستم‌های اطلاعات مدیریت که به آنها اشاره شد، قادر به ایجاد یکپارچگی میان دادههای مختلف، پراکنده و ناهمگن نبودهاند و همچنین آنها نتوانسته‌اند دادهها را با توجه به زمینه‌های وسیع موجود، به گونه‌ای اثربخش تفسیر کنند و قادر به شناسایی مناسب وابستگی‌های موجود میان دادههای جدید نبودهاند.
دلایل موجود حکایت از وجود تکنیکهای نامناسب برای دستیابی، تحلیل، کشف و تفسیر دادهها دارد. برای اینکه سازمانها قادر به واکنش سریع در برابر تغییرات بازار باشند، نیاز به سیستم‌های اطلاعات مدیریتی دارند که بتوانند از سازمان و محیط آن تحلیلهای علت و معلولی مختلف را انجام دهند.
سیستمهای هوش تجاری ابزاری را فراهم می‌کنند که براساس آن نیازهای اطلاعاتی سازمان به شکل مناسبی پاسخ داده شود. وظایف اصلی که توسط سیستمهای هوش تجاری مورد توجه قرار می‌گیرد، شامل: شناسایی هوشمندانه داده‌های اطلاعاتی، تجمیع آنها و تحلیل چندبعدی دادههایی است که از منابع اطلاعاتی مختلف به دست آمدهاست. سیستم‌های هوش تجاری، دادههای مربوط به سیستمهای اطلاعاتی درون سازمانی را با دادههایی که از محیط سازمان بهدست می‌آید، تجمیع می‌کنند. این دادههای محیطی می‌تواند شامل آمارها، پایگاه‌های اطلاعاتی مربوط به مراکز سرمایهگذاری و مالی و پایگاههای داده متفرقه باشند‌. چنین سیستم‌هایی بهعنوان رابطها و واسطگرهایی هستند که برای کسب اطلاعات روزآمد، قابل اطمینان و کافی، نسبت به فعالیتهای مختلف شرکت عمل می‌کنند.
فصل يكم – آشنايي با هوش تجاري
1-1- تعريف هوش تجاري
در زمينه هوش تجاري تعاريف متعددي ارائه شدهاست كه در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1-هوش تجاري به فرآيند تبديل دادههاي خام به اطلاعات تجاري و مديريتي اطلاق ميگردد كه به تصميمگيرندگان سازمان
كمك ميكند تا تصميمات خود را سريعتر و بهتر برگرفته و براساس اطلاعات صحيح عمل نمايند.
2-هوش تجاري عبارتست از بعد وسيعي از كاربردها و فناوري براي جمعآوري داده و دانش جهت توليد پرسوجو در آناليز سازمانها به منظور اتخاذ تصميمات تجاري دقيق و هوشمند. دادهها با ورود به سيستم هوش تجاري،مورد پردازشقرار گرفته و تبديل به دانش ميشوند، سپس دانش بدست آمده مورد تحليل قرار گرفته و از نتايج تحليلي آنديد كلي نسبت به سازمان پيدا ميشود كه بر اساس آن مديران تصميمات لازم را اختيار ميكنند و اعمالي براي بهبودعملكرد سازمان انجام ميدهند. از اين ديدگاه اطلاعات ابتدايي موجود، قادر به پاسخگويي به اين سؤال هستند: ” در سيستمچه اتفاقي افتادهاست؟”با پردازش اطلاعات موجود ميتوان به اين سؤال پاسخ داد:” اين اتفاق چرا رخ دادهاست؟”و در نهايت با تصميمي كه اتخاذ ميكنند مي توان پيشبيني كرد:” چه اتفاقي خواهد افتاد؟”
3- هوش تجاري عبارتست از مديريت كسبوكار كه شامل سيستمها و فناوريهايي است كه به منظور گردآوري، دسترسيو تحليل دادهها و اطلاعات درباره عمليات شركت ميباشد. اين سيستم به مديران كمك ميكند تا دانش گستردهتري از عوامل مؤثر در عمليات شركت- مانند معيارهاي اندازهگيري فروش، توليد و عمليات داخلي- را در اختيار داشته باشند،آنها ميتوانند به اتخاذ تصميمهاي تجاري بهتر كمك نمايند.
4- هوش تجاري نه بعنوان يك ابزار يا محصول و يا حتي سيستم، بلكه بعنوان يك رويكرد جديد در معماري سازماني مطرحشدهاست، اين معماري براساس سرعت در تحليل اطلاعات به مديران جهت اتخاذ تصميمات دقيق و هوشمند كسبوكاردر حداقل زمان ممكن كمك ميكند.
5- هوش تجاري، يك سيستم جديد، برنامه نرمافزاري يا پروژه مستقل نيست، بلكه يك چارچوب كاري شامل فرآيندها،ابزار و فناوريهاي مختلف است كه براي تبديل داده به اطلاعات و اطلاعات به دانش مورد نياز هستند.
با استفاده از دانش بدست آمده، مديران سازمان ميتوانند بهتر تصميمگيري كنند و با طرح برنامههاي عملي براي سازمان،فعاليتهاي تجاري را بصورت مؤثرتري انجام دهند.
6- هوش تجاري امروزه ابزار قدرتمندي را در اختيار سازمانها قرار ميدهد كه به آنها در شناخت بهتر مشتريان و تهيهكنندگان كمك شاياني مي كند.
همچنين با كمك آن ميتوان كارآيي عمليات داخلي يك سازمان را تعيين كرد. سيستمهاي هوش تجاري موجب ايجادبهبود در كارآيي تجاري سازمانها از طريق استفاده صحيح و پيشرفته از اطلاعات مربوط به مشتريان، تهيهكنندگان وعمليات تجاري داخلي سازمانها ميشوند.
7- مفهوم هوش تجاري در ابتدا خيلي ترسناك به نظر ميرسد: بانكهاي اطلاعاتي بسيار حجيم و پراكنده بايد با گروههايمختلف كارمندان سازمان بصورت سحرآميزي تركيب شوند! ولي عملاً ميتوان آن را در يك جمله تعريف كرد: هوش تجاريچيزي نيست مگر فرآيند بالا بردن سوددهي سازمان در بازار رقابتي با استفاده هوشمندانه از دادههاي موجود در سازمان.
در مجموع ميتوان هوش تجاري را از منظرهاي مختلف تعريف نمود، البته هر يك داراي ويژگيهاي بهخصوصي است:
منظر مديريتي:
1- تصحيح پيادهسازي فرآيند تصميمگيري مديران كه در آنها دانشي بر پايه دقيقترين و جامعترين اطلاعات واقعيسازمان، ايجاد ميشود.
2- استفاده از دانش ايجاد شده براي تصميمگيري در سطوح مختلف مسائل ساختيافته، نيمهساختيافته و غيرساختيافته.
3- افزايش توانايي مدير در اعمال تصميمات استراتژيك.
منظر معماري و فرآيندهاي سازماني:
1- هوش تجاري يك Framework است.
2- بستري براي حركت از داده به اطلاعات و از اطلاعات به دانش با ايجاد ارزش افزوده براي سازمان.
3- تمركز بر فرآيندهاي تصميمگيري در سطوح مختلف مديريتي در سازمان.
4- افزايش كارآيي سازمان با توجه به بخشهايي مانند پرسنل مجرب، اطلاعات پنهان تجاري، كاهش فرآيندهاي اضافي و…
5- اتحاد و يكپارچگي فرآيندهاي سازمان.
منظر تجاري:
1-ايجاد برتري رقابتي با استفاده از ابزارهاي قدرتمند تحليل رقبا.
2- نظارت هوشمند تعامل با مشتريان و شركاي تجاري.
3- نظارت هوشمند بازار و شناسايي تغييرات آتي آن.
4- فرآيند بالا بردن سوددهي سازمان در بازار رقابتي.
منظر فناوري:
1-يك سيستم هوشمند.
2-ايجاد بستر فني و معماري مناسب جهت گسترش و استفاده بهينه از منابع.
3- استفاده از ابزارهاي نرمافزاري و سختافزاري در راستاي شناسايي، جمعآوري و پردازش و نتيجهگيري و نمايش دادهها و اطلاعات مورد نياز در سازمان.
4- مبتني بر انبار دادهها و پايگاه دادههاي عملياتي.
5- در تعامل با بسياري از سيستمهاي كامپيوتري ديگر.
6- مبتني بر پردازش تحليلي برخط.
به كمك هوش تجاري ميتوان كاوش اطلاعات، آناليز و تحليل آنها را ساده نمود و به تصميمگيرندگان در هر رده يك سازمان اين اجازه داده ميشود تا در هر كجا و هر زمان به آساني به اطلاعاتدسترسي داشته و آنها را تحليل نمايند.
درواقع هوش تجاري يكي از شاخههاي درياي بيكران فناوري اطلاعات است و با دامنه وسيعي از تكنيكها، ابزارها و برنامههاي كاربردي (از قبيل پردازش تراكنش برخط،‌ پردازش تحليلي برخط، پايگاه داده تحليلي، دادهكاوي، سيستمهاي تصميم يار هوشمند، سيستم مديريت دانش، مديريت زنجيره تأمين، مديريت ارتباط با مشتري و برنامهريزي منابع سازمان) در ارتباط ميباشند و هدف آن ارتقاي كيفيت عمليات و تحليل آن است. علاوه بر اين هوش تجاري فرآيند تبديل دادهها به اطلاعات است، بهگونهاي كه سازمان تجاري را قادر به آناليز اطلاعات مينمايند تا بتوانند با كسب بينش و درك صحيح، نيازمنديهاي همهي ذينفعان سيستم را مدنظر داشتهباشند.
1-1-1-تفاوتهاي اساسي بين سيستم‌هاي عملياتي و هوش تجاري
تفاوت‌هاي اساسي در عملکرد سيستم‌هاي عملياتي و هوش تجاري در جدول (1) آمده است. همچنين در جدول (2) مقايسه وضعيت داده‌ها در سيستم‌هاي اطلاعاتي و هوش تجاري را مشاهده مي‌کنيد.
جدول (1-1): تفاوت‌هاي اساسي در عملکرد سيستم‌هاي عملياتي و هوش تجاري
جدول (1-2): مقايسه وضعيت دادهها در سيستم‌هاي اطلاعاتي و هوش تجاري
1-2- اهداف زيرساختي هوش تجاري
برخي اهداف مهم زيرساختي هوش تجاري در سازمان، مربوط به ايجاد يك بستر، چارچوب با معماري با ثبات، قابل گسترش،
تعاملپذير و منعطف است كه امكانبكارگيري فناوريهاي نوين تجاري را در سازمان فراهم ميكنند. با توجه به موارد فوق، ميتوان گفت كه احساس نياز به وجود يك سيستم هوش تجاري در سازمان براي اولين بار در سطوح بالاي مديريتي احساس ميشود و از بالاي هرم ساختار سازماني به بخشهاي زيرين منتقل ميگردند و مهمترين عملكرد يك مدير، تصميمگيري است. فرآيند تصميمگيري ميتواند به سه بخش كلي تقسيم شود:
1-دسترسي، جمعآوري و پالايش دادهها و اطلاعات مورد نياز
2- پردازش، تحليل و نتيجهگيري بر اساس دانش
3- اعمال نتيجه و نظارت بر پيامدهاي اجراي آن
در هر يك از موارد فوق، سازمانهاي قديمي كه از هوش تجاري استفاده نميكنند، داراي مشكلاتي هستند كه اغلب بهدليل حجيم بودن دادهها، پيچيدگيهاي تحليلها و ناتواني در ردگيري پيامدهايي كه در مورد آنها تصميم گرفته شده، بهوجود مي آيند. هوش تجاري با كمك به حل مشكلات فوق،بدليل ساختاري كه در سازمان اعمال ميكند، فرصتهاي جديدي براي سازمان بوجود ميآورد.
سيستمهاي كاربردي هوش تجاري سازمانها را قادر ميسازند تا با آگاهي بيشتري تصميمگيرينموده و مزيت رقابتيرا براي شركت ايجاد مينمايند. بعنوان يك مثال يك شركت با استفاده از اين سيستمها، اطلاعات و شاخصهاي محيطپيرامون را مقايسه نموده و همچنين آينده روند كارها را در زمينه فعاليت خود پيشبيني ميكند.
سيستمهاي كاربردي هوش تجاري به شركتها كمك ميكنند تا روند تغييرات را در بازار سهام، تغييرات در رفتارمشتريان، تواناييهاي شركت و در نهايت وضعيت شركت را تجزيه و تحليل كنند.
همچنين به تحليلگران و مديران براي تنظيم پاسخ به روند تغييرات نيز كمك مينمايند و نيز به شركتها كمكميكنند تا ثبات و پايداري بيشتري را ايجاد كنند و فرآيند تصميمگيري مبتني بر دادهها را كه نتايج بهتري داردجايگزين تصميمگيري بر مبناي حدس و گمان در فعاليتهاي تجاري نمايند. بعلاوه ارتباط بين واحدها را افزايش داده،فعاليتها را هماهنگ ميكند و شركتها را براي پاسخ سريعتر به تغييرات تجهيز مينمايند.
زمانيكه سيستمهاي هوش تجاري به طور مناسب و صحيح طراحي و با فرآيندهاي شركت منطبق شده باشند و از سوي ديگر اطلاعات آن براي تصميمسازي قابليت استفاده داشته باشد،قادر
خواهدبود تا عملكرد شركت را بهبود دهد. دسترسي به اطلاعات صحيح و به موقع، سرمايه مهمي براي هر شركت محسوب ميشود، اين موضوع سرعت تصميمگيريها را افزايش داده و رضايت مشتريان را به همراه خواهدداشت. ارائه خدمات به مشتريان بعنوان يك موضوع رقابتي، شركتها را ملزم به داشتن اطلاعات به روز و دقيق در مورد اولويتها و نيازهاي مشتريان ميكند تا بتواند به سرعت، خودشان را با تغيير تقاضاها در بازار وفق دهند.
براي كاركرد مؤثر سيستمهاي هوش تجاري، شركتها بايد سيستمهاي مكانيزه مطمئني داشتهباشند تا بتوانند براساسسطوح مختلف سازماني دسترسي به انبار دادهها را براساس سطح استفادهكنندگان يعني كارمند، مديران اجرايي تعيينكنند. بعلاوه اين سيستمها نياز به ظرفيت كافي براي اطلاعات و برنامهاي براي ذخيره و نگهداري دادهها دارند.
نرمافزارهايي كه توسط تحليلگران هوش تجاري توليد ميشود امكان جمعآوري و تجزيه و تحليل حجم زيادي از دادههاي بدون ساختار را مانند معيارهاي اندازهگيري توليد و تهيه گزارشهايي مانند آمارهاي فروش،گزارش از خدمات ارائهشده و تعداد مشتريان انصرافداده، فراهم مينمايند.
هركدام از شركتهاي ارائهكننده خدمات هوش تجاري به طور معمول سيستمهاي متفاوت و خاص خود را توليد ميكنند.
1-3- اهداف كاربردي هوش تجاري در سازمانها
در اين بخش به بيان مواردي ميپردازيم كه در بسياري از سيستمهاي پيادهسازي شده هوش تجاري بهعنوان اهداف سيستم معرفي ميشوند:
تعيين گرايشهاي تجاري سازمان
تحليل عميق سازمان
پيشبيني وضعيت بازار و بالابردن توانايي رقابتي سازمان در بازار
بالابردن ميزان سوددهي سازمان
تنظيم قيمتها به نحو مطلوب
بالابردن ميزان فروش
كاهش هزينهها
تحليل سبد خريد
بالابردن ميزان رضايت مشتري
شناسايي مشتريهاي دائمي و حفظ آنها
تحليلهاي مورد نياز براي تقسيميندي مشتري
بالارفتن كارآيي سازمان در انجام امور داخلي
قابليت زمانبندي امور در سازمان بصورت دقيق
توانايي استفاده مناسب منابع اطلاعاتي موجود در سازمان
استانداردسازي و ايجاد سازگاري بين ساختارهاي سازمان
توانايي فراهمكردن اطلاعات با كيفيت بالا
ايجاد توانايي اتخاذ تصميمهاي سريع در سازمان
تشخيص زودهنگام خطرات و فرصتها
هوش تجاري به ردگيري منشأ اصلي فاكتورهاي حياتي كارآيي يك سازمان كمك ميكند. اغلب اهداف ذكرشده فوقداراي رويكرد كاربردي هستند. همانطور كه قبلاً هم ذكر شد، هوش تجاري علاوه بر اين اهداف كاربردي، برخي اهداف مهمزيرساختي هم دارد. اين اهداف در سازمان بيشتر مربوط به ايجاد يك بستر Framework و معماري با ثبات، قابلگسترش، تعاملپذير و منعطف است كه امكان بهكارگيري فناوريهاي نوين تجاري را در سازمان فراهم ميكند.
1-4- انگيزههاي استفاده از هوش تجاري در سازمانها
انگيزه استفاده از يك فناوري جديد در يك سازمان ميتواند دو عامل مهم داشته باشد: اول حل برخي مشكلات كه باروشهاي قديمي قابل حل نبودند و دوم ايجاد فرصتهاي جديد تجاري.
سيستمهاي موجود در سازمانها داراي مشكلات زيادي هستند كه برخي از آنها با استفاده از هوش تجاري قابل حل هستند.
مشكلاتي از سازمان كه با هوش تجاري قابل برطرفكردن هستند را ميتوان به دو دسته تجاري و تكنيكي تقسيمبندي كردكه در ادامه به برخي از آنها اشاره ميشود:
1-4-1 – مشكلات تجاري
وجود ديدگاههاي مختلف نسبت به يك واقعيت موجود
نداشتن اطلاعات كافي در رابطه با مشتريان مانند:
مشتريان واقعي چه كساني هستند؟
اين مشتريان چه كالاهايي و در چه زماني مي خرند؟
چگونه ميتوان الگوهاي خريد مشتري را استخراج كرد؟
چگونه ميتوان ميزان وفاداري مشتري را بالا يرد؟
نداشتن اطلاعات مورد نياز در رابطه با محصولات مانند:
آيا طبقهبندي محصولات بدرستي انجام شده؟
گزارشگيري ايستا
1-4-2 – مشكلات تكنيكي
برنامهها و ساختارهاي دادهاي قديمي
مديريت ضعيف دادهها
يكپارچه نبودن دادهها
وجود پايگاههاي بزرگ و پراكنده
كارآيي پايين و زيادبودن زمان پاسخ سيستم
با استفاده از هوش تجاري اطلاعات در حوزههاي مختلفي مورد بررسي قرار ميگيرد. برخي از اين حوزهها عبارتند از: اطلاعات مشتريان، رقبا، شركاي تجاري، اطلاعات اقتصادي، اطلاعات محيطعمليات داخلي و… اين بررسيها در جهت مديريت بهتر و تأثيرگذار، كاهش هزينهها، پشتيباني بهتر از محصولات و افزايش سوددهي مفيد واقع ميشوند.
از سوي ديگر ميتوان مشكلاتي را كه هوش تجاري با آن درگير ميشود، به دو دسته مسائل ساختيافته و غيرساختيافته تقسيمبندي كرد.
در مورد فرصتهاي جديد تجاري، موارد بسياري را ميتوان ذكر نمود، كه در اينجا تنها به برخي از آنها اشاره ميشود:
دلايل اقتصادي
دنبال نمودن اهداف كارايي سيستم كاربردي
افزايش رقابتها
تجارت الكترونيكي
حمايت از تصميمگيري هاي سيستم كاربردي
افزايش مشتريان
آناليز عمليات سيستم
صحت و دقت اطلاعات حاصل از سيستم
دسترسي به دادههاي بهنگام شده
كاهش هزينهها
رضايت كاربران نهايي در مقايسه با كالاهاي مشابه
1-5- مشكلات راهاندازي يك سيستم هوش تجاري در سازمانها
براي ايجاد يك هوش تجاري در يك سازمان موانع و مشكلاتي وجود دارد كه در راه حلهاي پيشنهاد شده براي سازمان بايد براي مقابله با مشكلات مذكور تمهيداتي انديشيده شود. اين مشكلات عبارتند از:
ايجاد هوش تجاري در سازمان نياز به همكاري تنگاتنگ بين واحدهاي مختلف داخل و خارج سازمان دارد.
معمولاً تعيين تعريف اهداف مورد نظر سازمان در هوش تجاري مشكل است.
اغلب سازمانها بدليل نداشتن اطلاعات كافي، راهاندازي هوش تجاري در يك سازمان را غيرعملي يا بسيار مشكل مي دانند.
در راستاي ايجاد هوش تجاري برخي چالشهاي مهم سازمان عبارتند از:
جمعآوري و يكپارچهكردن اطلاعات از پلت فرم1هاي سختافزاري و نرمافزاري نامتجانس
مديريت سيستمهاي توزيع شدهاي كه هيچ نقطه مشترك كنترلي ندارند و داراي فعاليتهاي حساس به زمان مي باشند.
بهبود دسترسي به دادهها بدون افزايش هزينهها
بهنگامسازيهاي متوالي دادههاي سازمان با افزايش سريع ترافيك بار زيادي را متحمل شبكههاي ارتباطي ميكند.
استفاده مؤثر و بهكارگيري مفيد از فناوريهاي نوين بدون نياز به زمان ازكارافتادن زياد سيستمهاي سازمان و هزينه بالا و آموزشهاي مجدد حرفهاي براي كاركنان
تهيه و بكارگيري سرورهاي قابل گسترش براي اجراي برنامههاي كاربردي با اندازههاي ترابايت
تهيه و بكارگيري حافظههاي ذخيره براي حفاظت دادهها به صورتيكه قابل گسترش و قابل مديريت باشند
رسيدن به هوشمندي واقعي به اين معناست كه بتوان براي اين چالشهاي مهم بهترين راه حل را پيدا كرد.
با توجه به مشكلات و چالشهاي مطرح شده، مشكلات عمده استقرار هوش تجاري در سازمان عبارتند از:
سيستمهاي فعلي(داخل و خارج از سازمان):‌ بسياري از سازمانها قبل از استقرار هوش تجاري سالها است كه از سيستمهاي جامع و بزرگ مختلفي استفاده ميكنند. اين سيستمها به قدري در سازمان نفوذ كردهاند كه تصميم به كنارگذاشتن آنها از فرآيندهاي تجاري سازمان بنا به دلايل مختلف غيرممكن است. هوش تجاري بدليل پيشنهاد Frameworkجديد ممكن است با بسياري از ساختارهاي قبلي ناسازگار باشد. حل مشكل ناسازگاري بين سيستمهاي موجود و سيستم هوش تجاري يكي از مهمترين چالشهاي سازمان است.
فرآيندهاي فعلي(داخلي وخارجي):‌ فناوري جديد هوش تجاري به همراه ساختار جديد و بستر فني نويني كه به همراه

فایل : 101 صفحه

فرمت : Word

35900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط