مقاله کامل نقش حجاب و عفاف در کاهش آسیب های اجتماعی

مقاله کامل نقش حجاب و عفاف در کاهش آسیب های اجتماعی

/
آموزش و پرورش شهرستان سیاهکل
موضوع
نقش حجاب و عفاف در کاهش آسیب های اجتماعی
آموزگار
زینب ایزدی
بهار 1401
/
فهرست مطالب
چکیده 1
مقدمه 2
ضرورت طرح حجاب از جانب مکتب اسلام 2
تاریخچه حجاب و عفاف 3
ضرورت عفاف 4
ضرورت حجاب 5
آسیب های اجتماعی 6
رابطه بد حجابى با آسیب اجتماعى 7
پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع 7
طلاق و تهدید خانواده 7
هوس مداری در خانواده 7
چشم چرانی و مقایسه با همسر 7
شهوت طلبی و لذت گرایی 7
دوستی های نامشروع 8
غفلت از معیارهای اصولی در گزینش همسر 8
فریب ظواهرآراسته 8
گرایش مردان به چندهمسری 8
ایجاد اختلال روانی و عصبی 8
محرومیت از نیازهای ضروری جسمی و مادی(اختلالات روانی) 9
عدم تأمین نیازهای عالی روحی (اختلالات روانی) 9
انحراف از فطرت انسانی و مسیر طبیعی غریزه جنسی (اختلالات روانی) 9
شهوت طلبی افراطی و غیرقابل کنترل (اختلالات روانی) 9
سلب امنیت زنان(پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع) 9
شیوع انحراف جنسی (پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع) 9
تاثیرحجاب و عفاف 10
۱- مبارزه با نفس: 10
۲- حجاب و سلامت زنان درجامعه 10
۳- ارزش و احترام زن 10
۴- جلوگیری ازچشم چرانی درجامعه 10
۵- آرامش روانی 11
۶- تمایل جوانان به ازدواج 11
۷- نتایج حجاب در سلامت بخشی خانواده: 12
۸- نتایج حجاب در استحکام پیوند خانوادگی: 12
۹- حجاب و نقش آن در سلامت اجتماع 13
۱۰- ایجاد آرامش روانی در افراد جامعه 13
۸- حجاب و نقش آن در مسئولیت ‌های اجتماعی 13
۳- خروج از لشکریان دشمن و ایمنی از عذاب الهی و کسب ثواب اخروی: 13
۱۱- پوشش اسلامی و حفظ نسل از خطر سقوط 13
۱۲- حفظ و استیفاى نیروى کار در جامعه 13
۱۳- مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب : 14
۱۴- فایده ى اقتصادى حجاب 14
نتیجه 15
پیشنهادات 15
منابع و مآخذ 17
چکیده
حجاب به معنا پوشش بیرونی و عفاف به معنا پوشش درونی ، این دو عامل باعث سلامت جامعه است و در صورت نبود این دو موجب به وجود آمدن مشکلات و اثرات مخرب زیادی درجامعه خواهد شد. حجاب به عنوان یک خواسته فطری است که محدود به اسلام نیست. خالق بشر که بر تمای اسرار و رموز آفرینش، عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در عفاف و حجاب دانسته است، آیات نورانی قرآن کریم ضرورت این حکم الهی را به نحو مطلوب تبیین کرده است، مسأله حجاب که یک دستور دینی است از مسائل مهم جامعه ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده و دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی است. این مسأله ازآن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد، به همه افراد جامعه مربوط می شود رعایت حجاب نه تنها برای خود زن ارزش آفرین است، بلکه باعث حفظ ارزش های انسانی، جامعه، مبارزه با تهاجم فرهنگی غرب، کاهش چشمگیر مفاسد فردی و اجتماعی، آرامش و پایداری نهاد مقدس خانواده و استیفای نیروی کار در سطح جامعه…است. ازآنجاکهاینموضوعنقشبارزیدرکاهشآسیباجتماعیداردسعیشدهبارویکرد به جایگاه نهاد خانواده نقش آن در پایداری اجتماع ارائه گردد.
واژگان کلیدی: حجاب، عفاف، آرامش، آسیب اجتماعی،سلامت، خانواده.
مقدمه
مقوله بی حجابی امروز به یک معضل کاملاً مشهود در جامعه درآمده است معضلی که فقط برای افراد بی‌حجاب مشکل ایجاد نمی کند؛ در واقع آسیب‌هایی که از بی‌حجابی ناشی می‌شود، تمام اعضای جامعه در بر می‌گیرد.حجاب و عفاف که یک دستور دینی است از مسائل مهم و کلیدی جامعه ماست و با بسیاری از مسائل پیوند خورده و دارای ابعاد سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شده است. این مسأله ازآن جهت که خطابش با زنان است، به نیمی از جمعیت جامعه مربوط است و از آن جهت که در تنظیم روابط زن و مرد نقش دارد، به همه افراد جامعه مربوط می شود این حکم از آثار، برکات و نقش آفرینی های خاصی برخوردار است و اگر حقیقت این حکم برای انسان ها روشن و آشکار گردد بعید است که فطرت های سالم و خداخواه تسلیم آن نشوند و آن را اطاعت ننمایند. بر همین اساس حجاب و پوشش اسلامی که یکی از اوامر انسان ساز الهی و یکی از احکام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینه ساز پویائی و کمال انسانی فرد و جامعه است.رعایت حجاب نه تنها برای خود زن ارزش می‌ آفریند ، بلکه می تواند خانواده ، اجتماع و …رانیزتحتتاثیرقراردهد . همانطورکهرعایتآنبهعنوانیکامرضروریمیتواندمفیدباشد،‌عدمرعایتآننیزپیامدهاییمنفیرابههمراهدارد. فوایدواثراترعایتحجاب و پیامدهای آن پاسخی مناسب به این سوال است که چرا حجاب برای زنان ضروری است ؟ نقش آن در کاهش آسیب اجتماعی و استحکام نهاد خانواده چیست؟آنچه می تواند جامعه ای را از این آسیب ها ی شوم مصون داشته وحفظ کند، ترویج فرهنگ دقیق عفاف و تبیین ابعاد مختلف آن درجامعه است. این نوشتار به همین منظور انتخاب و تنظیم یافته است. از ارتباط نزدیک حجاب و عفاف، با کاهش آسیب اجتماعی می توان بهره ‌برد. با رعایت حجاب و عفاف از فروپاشی خانواده‌ها جلوگیری می‌شود.شناخت تاثیر حجاب ونقش آن در کاهش آسیب اجتماعی می‌تواند مسیر حرکت جامعه را به سوی ترقی و تعامل هموار سازد، به طوری که علاوه بر درک عمل آنها و جلوگیری از تداوم آن عمل با ارائه راه حل‌هایی به سلامت جامعه کمک نماید.
ضرورت طرح حجاب از جانب مکتب اسلام
طرح حجاب از طرف مکتب مترقی اسلام، بیانگر آن است که حضو زن را پذیرفته و برای سلامت حضور ، حجاب را مطرح می نماید پس مغز حجاب ، حضور مثبت و سازنده زن است و آنقدر این حضورِ شایسته نزد خدای متعال پسندیده است که فریضه بی بدلیل نماز را برای زنان ، با لباس حضور اجتماعی قرین و ھمراهخواستهاست. درچندسورهازقرانکریممسئلهحجابتصریحشدهاستکه نشان از اهمیت موضوع دارد .در آیاتی از سوره نور ،احزاب و انفال به حجاب و عفت زنان اشاره شده است.لفظ حجاب در آیه ۵۴سوره احزاب آورده شده .”حجاب مخصوص که در قران کریم برای زنان است :یکی خمر(مفرد آن خمار= به کسر “خ” و فتح “م” به معنای روسری است ) در آیه ۳۱ سوره نور است و دیگرجلابیب(مفرد آن جلباب=لباس بلند زنانه)است که در آیه ۵۹سوره احزاب به ان اشاره شده است “[۱] در سوره احزاب آیه ۵۹ میخوانیم : ای پیامبر به زنان خود و دختران و زنان مومن بگو روسریها و مقنعه های خود را بپیچانند این جور به عفیفه بودن و شریف بودن شناخته می شوند ،تا کسی معترض ایشان نشود وایشان را ازار ندهد و خداوند امرزنده و مهربان است.قرائتی در کتاب گناه شناسی آورده است :در قران با تعبیرات گوناگون از حیا سخن به میان امده است : حیا در زبان ، [۲] حیا در طرز سخن گفتن، [۳] حیا در راه رفتن، [۴] حیا
در شرکت در مجالس میهمانی،[۵] حیا در نگاه کردن [۶] حیا در امور اقتصادی، [۷] حیا در ورود به منازل، [8]
حجاب و عفاف ، ریشه در فطرت
فطرت امری است که خدای متعال آن را در وجود هر فرد قرار داده وانسان بدون اکتساب، به آن میل ورغبت دارد . دستورات اسلامی منطبق بر مسیر شکوفائی فطرت بشری است و با کمی دقت بر این دستورات و احکام فطری، اهداف، آثار و نتایج عقلانی و حکمیانه آن ها نیز آشکار می گردد. بر همین اساس حجاب و پوشش اسلامی که یکی از اوامر انسان ساز الهی و یکی از احکام حیات بخش اسلام در زندگی طیبه است و منطبق بر فطرت بشر و مبتنی بر نیازها و شرایط روانی او و زمینه ساز پویائی و کمال انسانی خواهد بود و اصولاً عمل به قوانین اسلام یک عمل اعتباری و قراردادی نیست بلکه عمل به قوانین اسلام یعنی پاسخ گوئی به نیاز فطرت است.عفاف نیز یکی ازاین باورهاست. روح عفت وپروا پیشگی از بدو خلقت آدمی تاکنون برانسان حاکم بوده است. البته ممکن است شکل، اندازه وکیفیت بروز آن دردوره های مختلف متفاوت باشد، اما این خصلت همیشه بروز وظهور داشته است. قران کریم درداستان آفرینش آدم وحوا ازاین خصلت فطری چنین یاد می کند : « فدلهما بغرور فلما ذاقا الشجره بدت لهما سوء تهما وطفقا یخصفان علیهما من ورق الجنه » [۹] (شیطان) آن دورا فریفت وبه پستی افکند . چون ازآن درخت خوردند، شرمگاههایشان آشکار شد وبه پوشیدن خویش از برگهای بهشت پرداختند.حیا وعفت، خصلتی انسانی است وآدمیان به حکم نهاد وآفرینش خویش بدان رغبت دارند. هنوز قوانین جهانی برلزوم جلوگیری از کارهای خلاف عفت تاکید دارند، اگر چه رعایت آن درهمه جا یکسان نیست ومیزان به فعلیت رسیدن آن درافراد مختلف است.
تاریخچه حجاب و عفاف
تاریخ حجاب به آفرینش اولین موجودات روی زمین یعنی آدم و حوا بازگشت می‌ کند و فراز و نشیب ‌های بی شمار تاریخ، قدرت محو آن را نداشته است.«یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً …»سورهاعرافآیه۲۶ ای فرزندان آدم برای شما لباس فرو فرستادیم که اندام شما را می ‌پوشاند و مایه زیست شماست و لباس تقوی بهتر است این از آیات خدا است باشد که متذکر شده پند گیرید. این آیه بیانگر اهمیت لباس، پوشش، ستر و ساتر از نظر قرآن است. « جمله یواری سواتکم» وصف لباس است ودلالت دارد براینکه لباس پوشش واجب ولازمی است که کسی از آن بی نیاز نیست وآن پوشش عضوی است که برهنه بودنش، زشت ومایه رسوایی آدمی است.» [۱۰] مسئله پوشش وحفظ عفاف خاص دنیای اسلام وحتی دنیای ادیان نیست. براساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه وبه دور ازتمدن ومذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند.ویل دورانت می نویسد: « دربریتانیای قدیم والدین ثروتمند درمدت پنج سال بحران جوانی، دختران خودرا درکلبه ها زندانی می نمودند. زنان سالمند پاکدامنی را به زندانبانی می گماردند، دختران حق خروج ازاین کلبه ها را نداشتندوتنها اقارب ونزدیکان می توانستند آنان را ببینند. بعضی ازقبا یل جزیره برنئو نیزعمل مشابهی داشته اند.». داستان آدم وحوا وبهره گیری آنها از شجره ممنوعه که قبلا ذکر شد نیزدلیل همین مدعاست. بنابراین، مسئله پوشش وعفاف درهمه جوامع وملل به صورتهای گوناگون وجود داشته است، اما با آمدن اسلام این مسئله به عنوان یک حکم تکلیفی وضروری برای زنان تعیین گردید.و یا آنهارا به جواهرات اصلی مانند یاقوت ومرجان تشبیه می کند که جواهر فروشان، آنها را در پوشش مخصوص قرار می دهند تا همچون جواهرات بدلی به آسانی دردسترس این وآن قرار نگیرند واز قدر
وارزش آنها کاسته نشود. این جوهر لطیف را از سهل الوصول بودن مصون داشته ومحدوده مطمئن تری پیرامون او قرار داده است.از آموزه های قرآنی این معنا به دست می آید که عفت و پاکدامنی، به معنای چیرگی عقل و مدیریت مهار قوای شهوانی به دست آن است. این حالت اگر به شکل ملکه ای در نفس انسانی در آید، شخص در حالتی قرارمی گیرد که به سادگی تهییج نمی شود و قوای شهوانی نمی تواند سرکشی کند و او را به سوی گناه سوق دهد.به سخن دیگر، هدف آن است که آدمی در یک فرآیندی به جایی برسد که قوای نفسانی بر او حکومت نکند، بلکه عقل و آموزه های عقلانی و وحیانی بر جان او مسلط شود که همان معنای تقوا و پرهیزگاری واقعی است.در برخی از روایات آمده است برای هر چیزی مستی و سکری است. انسان ها همان گونه که با شراب دچار مستی می شوند، یا به سبب ترس از مرگ دچار این حالت می گردند. [۱۱] یا دنیازدگی، ایشان را مست می کند [۱۲] همچنین برخی از اوقات چشمان آدمی مست می شود و همانند آدم هایی افسون شده می گردد. [۱۳] این مستی چشمان، شاید به سبب چشمان مست آفرین جنس مخالفی باشد و شاید به تار مو و زلف زنی و شانه ستبر مردی اتفاق بیفتد. از این رو باید انسان چشم، فروهشته دارد تا در دام مست آفرینان گرفتار نیاید. حجاب، مانع بازدارنده ای است که آدمی را از مست آفرینان در امان نگه می دارد. لذا به عنوان یک حکم اجتماعی اسلامی مطرح شده است.ازنظراسلام، همان اندازه که انسان نسبت به ایمان و عمل صالح خود مکلف و موظف است همچنین نسبت به ایمان و اعمال دیگران نیز مسئولیت دارد؛ زیرا اسلام دینی اجتماعی است و حوزه های فردی آن تا حوزه های اجتماعی کشیده شده است و ایمان واقعی جز به رهایی از خود و دیگران معنا نخواهدیافت. از این رو بر هر فردی این مسئولیت نهاده شده تا با ایجاد حجاب، مانع از برانگیخته شدن شهوات جنسی دیگران شود. بنابراین حجاب برای مرد و زن یک مسئولیت است.
ضرورت عفاف
واژه عفاف در منابع لغوی به خودداری از چیزی که حلال نیست. [۱۴] یا خودداری از گفتار یا کرداری که جایز و شایسته نیست. [۱۵] تعریف شده است. راغب اصفهانی آن را حالت نفسانی می داند که به واسطه آن غلبه شهوت جلوگیری می کند. [۱۶] . در قران کریم «حالت نفسانی که از غلبه شهوت باز دارد » آمده است . به بیان قران کریم عفیف به شخصی اطلاق می شود که خود نگهدار وبا مناعت باشد . [۱۷] مطابق این معنا، عفاف در مفهوم عام خود عبارت از خویشتن داری در مقابل هر نوع تمایل افراطی نفسانی است. [۱۸] بر این اساس، عفاف به صنف خاصی اختصاص ندارد و برای زن و مرد یک فضیلت اخلاقی به شمار می آید. ادیان الهی نیز بر این ملکه نفسانی تأکید داشته و از پیروان خود پای بندی به آن را درخواست می کنند.با توجه به اهمیت عفاف به عنوان روح پوشش که بسترساز سلامت و پاکی جامعه است،‌ ابتدا به بررسی جایگاه آن در اسلام می‌پردازیم:در فرهنگ اسلام نیز با دقت تمام و نیز جامع نگری، مسئله عفاف مورد توجه قرار گرفته و با دستورالعمل هایی زن و مرد را به سوی این فضیلت اخلاقی فرا خوانده است.مسئله کنترل نگاه و حفظ آن یکی از این دستورات قرآنی است قرآن کریم به مردان و زنان مؤمن دستور می دهد:قُلْ لِلْمُؤْمِنینَ یَغُضُّوا مِنْ أَبْصارِهِمْ …وَقُلْلِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ… [۱۹] به مردان مومن بگو چشمان خویش فرو گیرند…وبهزنانمومنبگوکهچشمانخویشفرگیرندغض بصر در لغت به معنای کاهش دادن نگاه و خیره نشدن است. [۲۰] به عقیده برخی از مفسران خطاب قل
للمؤمنین…برایزنومردکفایتمیکردامابه دلیل اهمیت مسئله خطاب به زنان را به طور مستقل آورد «قل للمؤمنات» تا فرمان کنترل نگاه را با تأکید بیش تری بیان کرده باشد. [۲۱] براساس آیات یاد شده مرد و زن وظیفه دارند از نگاه خیره پرهیز نمایند و با دوری از نگاه های خیره و آلوده، راه گسترش عفت را هموار سازند.رعایت عفاف در راه رفتن جنبه دیگری است که در آیات قرآن پس از آن که مرد و زن مؤمن را از نگاه های شهوت آلود نهی می کند، می فرماید:…وَ لا یَضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیُعْلَمَ ما یُخْفینَ مِنْ زینَتِهِنَّ وَ تُوبُوا إِلَی اللَّهِ جَمیعاً أَیُّهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ [۲۲] و نیز چنان پای بر زمین نزنند تا آن زینت که پنهان کرده‌اند دانسته شود،‌ای مومنان، همگان به درگاه خدا توبه کنید، باشد که رستگار گردید.
فرهنگ حاکم بر آن روزگار که منش زن جاهلی را به هنگام حضور در اجتماع ترسیم می کند، زمینه نزول آیه است. زیرا برخی از زنان عرب، خلخال به پا می کردند و برای اینکه بفهمانند خلخال به پا دارند پای خود را محکم به زمین می کوبیدند، ایه آنان را از این عمل نهی می کند. [۲۳] بر این اساس و با توجه به سیاق آیه، برخی از مفسران از این آیه یک قاعده کلی استنباط کرده اند و آن این که: نهی از پا به زمین کوبیدن، بیانگر نهی از هر چیزی است که توجه نامحرم را جلب کند و نگاه ها را برانگیزد و زمینه فساد درست کند. [۲۴] و نیز قرآن با تأکید تمام از اینکه آهنگ و محتوای سخن زن هیجان انگیز باشد، جلو گرفته است در قرآن آمده است:
یا نِساءَ النَّبِیِّ لَسْتُنَّ کَأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً [۲۵] ای زنان پیامبر، شما همانند دیگر زنان نیستید، اگر از خدا بترسید. پس به نرمی سخن مگویید تا آن مردی که در قلب او مرضی هست به طمع افتد. و سخن پسندیده بگویید.
این آیه گرچه خطاب به همسران پیامبر است اما دستور عامی به تمام زنان است. که گفتارشان هم به لحاظ شیوه بیان و هم به لحاظ محتوا عفیفانه باشد.
محتوای سخن باید قول معروف باشد یعنی سخنی که شرع و عرف اسلامی آن را بپسندد و آن سخنی است که تنها مدلول خود را برساند. [۲۶] بنابراین در فرهنگ اسلام هر گفتاری که با ناز و عشوه همراه باشد، نمادی از بی عفتی است. محتوای کلام نیز هر گاه شهوت را برانگیزد، به دور از عفت است.
گفتنی است عفاف در آموزه های اسلامی از ابعاد گسترده تری برخوردار است و ما به دلیل ضیق مجال از سایر جنبه های آن صرف نظر می کنیم.
ضرورت حجاب
واژه حجاب به معنای حائل، پرده، پنهان کردن و منع از تلاقی است. [۲۷] بنا به گفته استاد مطهری کاربرد کلمه حجاب در مورد پوشش زن یک اصطلاح نسبتاً جدید است زیرا این واژه بیش تر در معنای پرده استعمال شده است [۲۸] یکی از مسائل مهم در اسلام پوشیدگی زن در برابر بیگانگان است که با عنوان حجاب مطرح می شود.در معنی واژه حجاب در دانشنامه جهان اسلام امده است :معنی مصدر آن پنهان کردن و منع از وارد شدن است و معنی اسمی آن پرده می باشد.از دیدگاه اسلام حجاب به مفهوم محدود کردن فعالیت های اجتماعی زن نیست، بلکه زن می تواند با رعایت پوشش و حفظ حدود آن در جامعه حضوری فعال داشته باشد.قرآن کریم حدود و چگونگی پوشش را در آیه ۳۱ سوره نور تبیین نموده و می فرماید:وَ قُلْ لِلْمُؤْمِناتِ یَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصارِهِنَّ وَ یَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ ما ظَهَرَ مِنْها وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ وَ لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ إِلاَّ
لِبُعُولَتِهِنَّ …. [۲۹] و به زنان مؤمن بگو چشمان خویش فروگیرند و شرمگاه خود نگه دارند و زینت‌های خود را جز آن مقدار که پیداست آشکار نکنند و مقنعه‌های خود را تا گریبان فرو گذارند و زینت‌های خود را آشکار نکنند، جز برای شوهر خود و…
ابتدا به معنای واژگان کلیدی آیه مذکور به اختصار می پردازیم:
زینت: به معنای زیور که شامل زینت طبیعی (یعنی زینتی که در آفرینش فرد به کار رفته که اساس آن صورت و چهره است) و زینت اکتسابی (یعنی زیبایی که به واسطه لباس، زیورآلات و لوازم آرایشی به دست می آید) می شود. مفسران نیز واژه زینت را به معنای عام دانسته اند که شامل زینت های طبیعی و اکتسابی هر دو می شود. [۳۰] (رک فخر رازی، بی‌تا، ۲۳، ۲۰۵؛ قرطبی، ۱۹۶۷، ۱۲، ۲۲۶؛ طباطبایی، ۱۴۱۷ ، ۱۵، ۱۱۱)
خمر: جمع خمار به معنای روسری و سرپوشی که زن بوسیله آن سرش را می پوشاند. [۳۱] جیوب: جمع جیب به معنای گریبان و دور گردن است. [۳۲] یکی از صحابه در بیان معنای این واژه در آیه می گوید: زن سر و سینه و دور گردن و زیر گلوی خود را بپوشاند. [۳۳] دستور کلی « لا یُبْدینَ زینَتَهُنَّ » زن را مأمور می کند که زینت هایش را بپوشاند و اندام و زیبایی های طبیعی و اکتسابی خود را در مقابل چشمان نامحرم قرار ندهد.
چگونگی پوشش در آیه «وَ لْیَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی‏ جُیُوبِهِنَّ » را مفسران با توجه به فضای فرهنگی عصر نزول تفسیر کرده اند. چون در دوره جاهلی زنان روسری خود را به پشت سر می افکندند به طوری که گردن و بخشی از سینه آنها نمایان می شد، قرآن دستور می دهد که روسری را طوری به گریبان قرار دهند که گردن و سینه آنها را بپوشاند. [۳۴] در سوره احزاب آیه ۵۹ می فرماید:
یا أَیُّهَا النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یُدْنینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی‏ أَنْ یُعْرَفْنَ فَلا یُؤْذَیْنَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماًای پیامبر، به زنان و دختران خود و زنان مؤمن بگو که چادر خود را بر خود فرو پوشند. این مناسب‌تر است تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند. و خدا آمرزنده مهربان است.
جلابیب: جمع جلباب به معنی جامه ای است از چادر بزرگ تر و از عبا کوچک تر که زن به وسیله آن سر و سینه خود را می پوشاند. [۳۵] گرچه مفسران در بیان معنای جلباب اختلاف نظر دارند اما جلباب، لباس بلند و گشادی است که زیبایی های اندام و زینت ها را بپوشاند و زن را از تعرض افراد بیمار دل مصون نگه دارد. [۳۶] بر طبق این آیه، قرآن کریم فلسفه پوشش را نوعی حرمت بخشی و احترام گذاردن به زن می‌داند زیرا او را از نگاه‌های آلوده و شهوانی حفظ می‌کند. چون اگر زن، حدود را رعایت نکند هر بیماردلی به او طمع نموده و با نگاه آلوده اش حریم وی را می‌شکند و هویت واقعی‌اش را به فراموشی می‌سپارد. [۳۷] از این رو قرآن می‌فرماید: ذلک أدنی أن یعرفن فلایوذین این پوشش، نزدیک‌تر است که زنان به حیاء و عفاف شناخته شوند و مورد اذیت نااهلان واقع نشوند.
بدین ترتیب، اسلام حکم تشریعی به جامانده از ادیان گذشته را ضابطه‌مند کرده و در قالبی متعادل و به دور از افراط و تفریط و متناسب با اقتضائات درونی زن و مرد مسئله پوشش را طراحی کرده است که نقش در کاهش آسیب اجتماعى دارد.دراین جا ابتدا مختصری درباره این موضوع بحث می کنیم.
آسیب های اجتماعی
آسیب اجتماعى به نوعى عمل فردى یا جمعى گفته مى‌شود که در چهارچوب اصول اخلاقى و قواعد جمعى به صورت رسمى یا غیر رسمى مورد رعایت
قرار نگیرد و در نتیجه با منع قانونى یا قبح اخلاقى جامعه روبرو مى‌گرددبنا به این تعریف، چون حجاب اسلامى در چهارچوب اخلاق دینى قرار مى‌گیرد. عدم رعایت آن نوعى آسیب اجتماعى ساده تلقى مى‌گردد. این آسیب خود داراى مراتب و دسته‌بندى‌هاى خاصى است..
با کمال تأسف، همزمان با گام نهادن بشر به سکوی فن آوری بر مغز واراده بشر،آسیب های اجتماعی نیز شکل تازه به خود گرفت زن که مظهر عفاف، حیا وعشق ورزی به قداست وپاکی، مام بشریت محسوب می شد وتداعی صفات فرشتگان درروی زمین وکانون گرم خانواده می نمود، به عنوان ابزاری بی مقدار در سراشیبی سقوط قرار گرفت وکرامت ذاتی اش زیر غباری از غفلت وفراموشی مدفون شد.
ازآن پس، اساس ازدواجها درهم ریخت ونظام های دقیقی که در طول قرنها زندگی آدمیان برای اداره وبقای خانواده ونیز روابط انسانی میان زن ومرد، وضع شده بود یکباره فروریخت واز ارزش واعتبار زن، درنظر مردانی که برای وصول به کعبه وجود زن، حریمی ملکوتی ساخته بودند، کاسته شد تا آنجا که آنچه ازبدی، گناه، عصیان، خیانت، کم ارادتی وتجاوز به زن ومقام شامخ او بود، درحق او روا داشتند.
اختلالات عصبی روانی، طلاق ،شیوع انحراف جنسی، سلب امنیت زنان، بیشترین آسیب‌های اجتماعی زنان است این دسته از آسیب‌ها اغلب با سایر آسیب‌ها در ارتباط نزدیک هستند و گاهی حتی موجب بروز مشکلات جدی می‌شوند. مثل بیماری ایدز که با انحرافات جنسی ارتباط نزدیک دارد.
مبارزه با این دسته از آسیب‌ها در برخی موارد نیازمند تغییرات اساسی اجتماعی است و لازم است تحولاتی کلی و برنامه‌ریزی‌های دقیقی جهت رفع آنها صورت گیرد و این تغییرات با ارائه آموزش‌های وسیع اجتماعی برای افراد و خانواده‌ها و رفع عوامل بنیادی امکانپذیر خواهد بود. یکی از برنامه‌ ها مسأله حجاب و عفاف بوده است و خالق بشر که بر تمای اسرار و رموز آفرینش، عالم خبیر است، زیبایی، امنیت، رشد و تعالی انسان ها به خصوص زن را در عفاف و حجاب دانسته است،زیرا عفاف وحجاب تاثیر فراوانی بر کاهش آسیب‌های اجتماعی دارد آیات نورانی قرآن کریم ضرورت این حکم الهی را به نحو مطلوب تبیین کرده است.
رابطه بد حجابى با آسیب اجتماعى
ابتدا باید آسیب اجتماعى را معنا کرد. بنا به تعریف، آسیب اجتماعى به نوعى عمل فردى یا جمعى گفته مى‌شود که در چهارچوب اصول اخلاقى و قواعد جمعى به صورت رسمى یا غیر رسمى مورد رعایت قرار نگیرد و در نتیجه با منع قانونى یا قبح اخلاقى جامعه روبرو مى‌گرددبنا به این تعریف، چون حجاب اسلامى در چهارچوب اخلاق دینى قرار مى‌گیرد. عدم رعایت آن نوعى آسیب اجتماعى ساده تلقى مى‌گردد. حال این آسیب خود داراى مراتب و دسته‌بندى‌هاى خاصى است.
پیامدهای ناگوار بدحجابی بر اجتماع
طلاق و تهدید خانواده
از پی آمدها ی زیان بار رعایت نکردن عفاف و حجاب، طلاق و جدایی زن و شوهر و از هم پاشیدن نظام خانواده است؛ طلاق در نظر اسلام مبغوض ترین حلال می باشد که تنها در صورت اختلافات حل ناشدنی ضرورت می یابد. معیارهایی از قبیل ایمان، آراستگی به فضایل اخلاقی و انسانی، اصالت خانوادگی و امثال اینها را برای انتخاب همسر شایسته، مقرر فرموده و حقوق و وظایفی را برای زوجین مشخص کرده است. برای طلاق نیز شرایطی معین کرده که شامل بعد از آن، هم چون رجوع و بازگشت دوباره شوهر به زندگی مشترک می شود، همه اینها

فایل : 22 صفحه

فرمت : Word

36900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط