مقاله کامل مروری بر تصویرسازی ذهنی

مقاله کامل مروری بر تصویرسازی ذهنی

مروری بر تصویرسازی ذهنی
چکیده
تصویرسازی ذهنییک مهارت روانی است که با استفاده آگاهانه از قوهتخیل تصاویر ذهنی آشکاری در مغز ایجاد و بازسازی میکند. افرادمی‌توانند تصویرهای ذهنی را در مورد موضوعات سادهای همچون شکل‌هاخلق کنند یا تصاویر ذهنی را براییادآوری رویدادهای پیچیده مربوط بهزندگی خود ایجاد کنند. آنچه حائز اهمیت است گسترش کاربردتصویرسازی ذهنی در حوزه‌های رواندرمانی و توانبخشی برای افراد خاصو عادی است که می‌تواند اثر مستقیم روی روند درمان و کسب مهارت‌هایجدید داشته باشد. در این گزارش سعی شده است بعد از معرفی و تاریخچهو ساز و کار روانی و زیستی تصویرسازی ذهنی، کاربردها و تکنیکهایمربوط به آن بررسی شوند.
واژگان کلیدی: تصویرسازی ذهنی، توانبخشی، تصاویرذهنی
مقدمه
در رشته روانشناسی مطالعه تصاویر ذهنی تاریخچه نسبتا پر فراز و نشیبی دارد. در ابتدای قرن بیستم تصویرسازی ذهنی یکی از موضوعات اصلی مورد بحث بود و هنگامی که رفتارگرایی در اوج قرار داشت تقریبا از نظر دور ماند (بدلی و اندروید، 2000، به نقل از تامی(. احیای تصویرسازی ذهنی به عنوان یک بحث منطقی به میزان زیادی به استفاده پایویو از فنون آزمایشی برای مطالعه تصویرسازی ذهنی مربوط میشود. پیش از آن برای مطالعه تصویرسازی ذهنی، از رویکردهای درونگرایانه استفاده میشد که در آن خصوصیات پدیدارشناختی تصویرسازی ذهنی از طریق خود مشاهدهگری و خودگزارش دهی مورد بررسی قرار میگرفت (استوپا، 2009).
(سینگر(2006نظام تصویرسازی ذهن انسان را بازتاب حافظهها و خاطرات نسبتا عینی و خاص دانست. این حافظهها می‌توانند خاطرات گذشته یا حافظههای مربوط به آینده باشد که به شکل رویاپردازیهای روزانه ظاهر میشود. هر نوع بحث درباره تصاویر بینایی، تجسم، و تصویرسازی ذهنی باید نقش حافظه را که پیش نیاز است در نظر بگیرد. در حالی که محتوی صبحانه یا مسیر خانهتان را گزارش میدهید باید تصاویری را از حافظه خود به چشم و ذهنتان بیاورید و آنها را کشف کنید. بسلر(به نقل از هورنا، ماتسوزاکی، اوتا، شیرایشی،‌هاندا و موری ، 2014) تصویرسازی ذهنی را
یک مهارت روانی میداند که با استفاده آگاهانه از قوه تخیل تصاویر ذهنی آشکاری در مغز ایجاد و بازسازی میکند. افراد می‌توانند تصویرهای ذهنی را در مورد موضوعات سادهای همچون شکل‌ها خلق کنند یا تصاویر ذهنی را برای یادآوری رویدادهای پیچیده مربوط به زندگی خود ایجاد کنند. ممکن است تصاویر ذهنی بازتاب مستقیم واقعیت باشند. با این وجود می‌توان تصاویر ذهنی در مورد موضوعات خیالی یا رویدادهایی که اتفاق نیفتادهاند خلق کرد (استوپا، 2009). در تعریف عمومی تصویرسازیذهنی یک بازنمای ذهنی است که بدون نیاز به محرک خارجی روی میدهد (استرنبرگ، 1395، استوپا، 2009و تامی، 1393). هیوم (به نقل از تامی، 1393) ماهیت منحصر به فرد تصورات را در آغاز قرن بیستم توصیف کرده است و به نظر او تصویرسازی ذهنی کمتر ماهیت فشار و اجبار و بیشتر از جنس حواس، شور و اشتیاق و عواطف و هیجان‌هاست. لازاروس نیز تصویرسازی ذهنی را به مثابه چشم جان میداند.
باتینو (2007) چندین نوع تصویرسازی را معرفی کرد. تصویر سازی نافعال در برابر فعال و تصویرسازی عینی در برابر تصویرسازی نمادین. تصاویر گیرنده یا نافعال تصاویری هستند که فقط ظاهر می‌شوند و ذهن بدون اینکه نقش ارادی در ایجاد آنها داشته باشد آنها را دریافت میکند. این نوع تصاویر به طور خود انگیخته در ذهن آگاه پدیدار میشود. رویا پردازی روزانه را می‌توان در این مقوله جای داد.
بر خلاف تصویرسازی نافعال که در آن تصاویر صرفا ظاهر می‌شوند حافظه فعال مستلزم تلاش آگاهانه و ارادی در ایجاد تصاویر است. یعنی خاطره را از حافطه فرا میخواند یا تصاویر جدیدی را ایجاد میکند. چنین حافظهای نمایشنامهای درونی است که شامل گسترهای از تصاویر است که به طور ارادی تولید میشود. فرد در این نوع حافظه خالق فعال تصویرسازی ذهنی است و صرفا گیرنده نافعال آن نیست. از طرف دیگر تصویرسازی عینی و واقع گرایانه اغلب به شکل فعال برای اهداف خاصی انتخاب می‌شوند تا توانایی غلبه بر مشکلات،‌ انطباق با چالش‌ها یا تغییر رفتارهای ناراحت کننده را تسهیل کند، مانند استفادههای درمانی از تصویرسازی. تصویرسازی نمادین بر خلاف تصویرسازی عینی به خلق و ایجاد معانی و مفاهیم خارج از چهارچوب تجربه اشاره می‌کند.
اصطلاح تصویر سازیذهنی و خیالپردازی گاهی مترادف به کار میروند که تعبیر صحیحی نیست. تصویرسازی ذهنی نسبت به خیال پردازی مفهوم فراگیرتری است (هال،‌هال، ستاردلینگ و یانگ، 2006). تصورات بازنمایی‌های درونی ادراکهای جهان بیرونی هستند که در غیاب تجربه بیرونی رخ میدهند اما خیال پردازی مجموعهای از بازنماییهای درونی خودانگیخته است و بر خلاف هرگونه تجربه قبلی از واقعیت روی میدهد (تامی، 1393). لانگ (1977) تصورات را به دو طریق مفهوم سازی کرده است. اول اینکه تصورات ذهنی به دنبال مشاهدات بیرونی ساخته و در مغز اندوخته می‌شوند. بنابراین تصورات ماهیتی شبیه فرآیند ادراکی سطحی دارند، مانند ادراک سطحی گیرندههای حسی. در مفهوم دیگر تصورات نه تنها تصاویر و اصوات حس شده نیستند بلکه اطلاعات مهمی هستند
که مغز آنها را پردازش و تداعی میکند. بنابراین تصورات از طریق ارتباط بین اطلاعات قدیمی که در مغز اندوزش شده است بر اطلاعات وارده جدید تاثیر میگذارد و منجر به دانش متفاوت جدیدی میشود.
ضرورت انجام تحقیقات لازم برای شناسایی بیشتر عملکرد تصویرسازی ذهنی را نمی‌توان انکار کرد چرا که تحقیقات نشان میدهند تصویرسازی ذهنی تقریبا در هر فرایند شناختی که نیازمند نوعی بازنمایی و شبیه سازی عملکرد سنسورهای حسی است است نقش بازی میکند. به عنوان مثال شواهد نشان میدهد تصویرسازی ذهنی در طول فرآیند حافظه کاری (آلبرز، کوک، تونی، دیج کرمان و دی لانگ، 2013)، زمان فکر به گذشته و آینده (بیرن، بکر و برگرز، 2007)، تصمیمگیری اخلاقی (گسر و اسکاتر، 2014)، درک مطلب زبان
(برگن، لینداسی، مت لاک و ناریا ، 2007) و پیشبینی عاطفی و هیجانی (گیلبرت و ویلسون، 2007) فعال است. امروزه تصویرسازی ذهنی در حوزه روانشناسی نقش پررنگی را ایفا میکند و همانطور که در ادامه شرح داده میشود در اکثر درمانهای روانشناسی می‌تواند به عنوان جزء کمکی و مکمل درمان قابل استفاده قرار گیرد.
تصویرسازی ذهنی ویژگی مهمی در تمام ارتباطهای انسانی کارآمد است اما در رواندرمانی نقش خاصی را ایفا میکند و به نظر میرسد تقریبا در تمامی تکنیکهای رو به ازدیاد رواندرمانی نوین امروزی نیز نقش دارد (سینگر، 2006). از آغاز کاربرد روشهای روانکاوانه تصویرسازی ذهنی نیز جهت
دستیابی به اهداف خاصی شکل گرفته است. یکی از این اهداف تسهیل ابراز عواطف بود. تصاویر ذهنی اغلب با عواطف زیادی همراه هستند. این فرض که تصویر ذهنی با هیجان رابطه نیرومندی دارد تا این اواخر بررسی نشده بود. هولمز، آرنز و اسماکر (2008) نشان دادند شرکت کنندگان به تصاویر مربوط به ترکیب واژه و تصویر نسبت به جملهها پاسخهای هیجانی قویتری ابراز کردند. هدف دیگر تصویرسازی در ابتدای کارهای رواندرمانی ایجاد تمرکز با تاکید بر صحنههای برانگیزاننده خاص بود.
تصویرسازی ذهنی همچنین ابزار قدرتمندی محسوب میشد که بر سائقها و رویاهای ناخودآگاه در شکل بخشیدن به خاطرات اولیه تاثیر میگذارد خاطراتی که برای افزایش آگاهی فرد اهمیت اساسی دارد (فروید به نقل از تامی، 1393). می‌توان گفت یونگ از نخستین کسانی است که از کاربرد تصویر سازی ذهنی فعال طرفداری کرد. در این روش مراجعان رویاها و خیال پردازیهای خود را از طریق تصویرسازی ذهنی زنده و روشن بازسازی میکردند و به سوی گفتگو و تعامل با تصورات ذهنی نمادین جهت داده میشدند. تصویرسازی ذهنی در روشهای روانکاوانه را می‌توانیم بخشی از فرایندهای تداعی آزاد در نظر بگیریم که بر اساس آن مراجعان ماجراها و حکایت‌هایشان را بازگو میکنند. دیدگاه روانکاوانه تصویرسازی ذهنی را شیوه ابراز انتقال و تخیلات مراجعان میدانند. (سینگر 2006). در هیپنوتراپی تصویرسازی ذهنی برای تغییر حالتهای افتراقی و تقویت فرایندهای خود قدرتدهی استفاده می‌شود (فروم، 1968). در سایکودرامی هم از بیماران خواسته میشود تا تصاویر ذهنیشان را بازی
کنند و به ایفای نقش بپردازند (آربنوت و رزیتر، 2001). درمانهای رفتاری نیز تصویرسازی ذهنی را به شکل آموزش مقدماتی پیش از تمرین مهارتها به کار میگیرند تا ترسها و اضطرابها را اساسا کاهش دهند (تامی، 1393). تصویرسازی ذهنی در درمانهای شناختی یک تکنیک انطباقی است (بک1976 و آلیس1973 به نقل از تامی، 1393) از تصویرسازی ذهنی و تجسم به عنوان بخشی از روشهای شناختی استفاده کردند که افکار و عواطف و رفتارها را به هم مرتبط میسازد بک 1977 معتقد است تصویر سازی ذهنی فعالیتهای منطقی را فعال میسازد و برای کسانی که دچار اختلالهای فکری منطقی هستند و یا بیش از حد به تفکر منطقی متکی میباشند، مناسب است.روانشناسان مثبت نگر نیز تصویرسازی ذهنی و استعارهها را ابزار کارآمدی در آگاهسازی مراجعان از جنبه‌های مثبت خود میدانند که مراجعان را در دستیابی به لحظه‌های مثبت و خلق بالا یاری میرساند (کوهن و فریدیرکسون، 2009). در سالهای اخیر تصویرسازی ذهنی به عنوان یک فن عمده در درمانهای شناختی مطرح شده است، چرا که خلق تصاویر نه تنها می‌تواند بازتابی از واقعیت باشد بلکه می‌تواند به صورت خیالی در مورد هریک از حواس پنج گانه رخ دهد. بازنمایی و خلق تصاویر ذهنی اغلب با هیجانات نیرومندی همراه است. بنابراین تصویرسازی ذهنی نه تنها در رویکرد شناختی حائز اهمیت است بلکه در رویکردهای روانپویشی و هیجانمدار نیز جهت تجربه سالم یک هیجان نیرومند و بازگشایی ناهشیار از طریق خلق تصاویر همراه با جزئیات دقیق به کار میرود (استوپا، 2009).
بسیاری از روانشناسان غیرشناختی نیز به کاربرد تصویرهای ذهنی در سایر حوزههای روانشناسی علاقه دارند. این کاربردها شامل استفاده از روش تصویرهای هدایت شده برای کنترل برخی اختلالات و همچنین ترغیب بهداشت است که امروزه بسیاری از تحقیقات مربوط به تصویرسازی ذهنی را شامل می‌شوند (جددال و فورس، 2012، حسینی، تیرگانی، فوروزی و جهانی، 2016، هدجی بالاسی، لامبیرنو، پاپاستاورو و پاپاتانسو، 2017، تسیتسی، چارلم باس، پاپاستارو و رافتوپولوس، 2017). به طور کلی تصویرسازی میتواند در روش‌های روان درمانی قدرت خود کنترلی فرد را بالا ببرد و او را نسبت به حالات و افکار درونیاش آگاه کند.
تصویرسازی ذهنی در درمان، به پیوند میان ذهن و سلامت جسمانی، مربوط میشود.
پژوهشگران و درمانگران، بر اهمیت تصویرسازی ذهنی در افزایش سطح آرامش، کاهش استرس، بهبود وضعیت خلقی، کنترل فشار خون بالا، کاهش درد، تقویت سیستم ایمنی و کاهش میزان کلسترول و قند خون، تاکید کردهاند. کاربرد تصویرسازی ذهنی در درمان به برقراری پیوندهای مستقیم با سیستم‌های بدنی کمک میکند. افراد با روشهای تصویرسازی ذهنی کنترل کارکردهایی را یاد میگیرند که به طور طبیعی با سیستم عصبی خود مختار کنترل میشود مثل ضربان قلب، فشارخون، میزان تنفس و درجه حرارت بدن (هال،‌هال، ستاردلینگ و یانگ،‌ 2006 و باتی نو، 2007). در جدول 1 نمونهای از پرتکل تصویرسازی ذهنی جهت کاربردهای درمانی آورده شده است(استوپا، 2009).
جدول 1. نمونه پرتکل تصویرسازی ذهنی
برای درک ساختار و فرآیند تصویرسازی ذهنی لازم است با برخی مفاهیم مثل انواع دانش و طریقه بازنمایی آنها آشنا باشیم. دانش بیانی، رویهای و موقعیتی انواع مختلف دانش هستند که با هم تفاوتهایی دارند. دانش بیانی، اطالعات ذخیره شده در حافظه است.
نام‌های دیگر آن دانش توصیفی و دانش گزارهای است.بخشی از دانش است که قابل بیان و یا نوشتن است، صریح است و شامل حقایقی است که از طریق زبان می‌توانند انتقال یابند. مربوط به دانستن” اینکه ” است مثلا دانستن یک فرمول برای محاسبه، ترتیب حروف الفبا، پایتخت کشورها و تاریخ‌ها. دانشی است که با “چه چیز بودن” سر و کار دارد (لیو، یو، لی و تیان، 2017). دانش رویهای، دانش عملکرد انجام کارهاست. “دانستن چگونگی”. به دانش رویهای دانش ضمنی نیز اطلاق میشود. دانسته‌های غیرکلامی در قالب مهارت‌ها و فعالیت‌های شناختی هستند و حافظه فرایندی آن نمیتواند آگاهانه به یاد آورده شود. به همین دلیل به این دانش، دانش ضمنی گفته میشود. برای مثال هنگامی که دانش آموزان توانایی خود را برای دوچرخه سواری یا تایپ با صفحه کلید کامپیوتر به کار میگیرند بدون آنکه درباره چگونگی انجام آن فکر کنند، از دانش رویهای بهره میگیرند. دانش موقعیتی “دانستن اینکه، کی و چرا” را در بر میگیرد. مربوط به این است که کی و چرا از دانش رویهای و بیانی استفاده کنیم و چه راهبردهایی برای عملکرد مؤثر را به کار بگیریم. دانشی است که استفاده از آن مشروط به شرایط خاص و یا زمان خاصی است. استفاده از یک مهارت یا دانش
یا راهبرد، زمانی که استفاده از آن مفید باشد. زمانی که فرد بتواند به گونهای خالق از دانش‌های بیانی و فرایندی برای حل یک مسئله استفاده کند. مانند تشخیص اینکه اکنون برای حل این مسئله، از چه فرمولی باید استفاده کرد (سانتراک، 2005).
هریک از این دانشها برای قابل استفاده بودن به بازنمایی احتیاج دارند. دو نوع بازنمایی بیرونی و درونی وجود دارد. بازنمایی بیرونی می‌تواند در قالب تصویر یا واژه باشد. برخی از مطالب در قالب تصویر و برخی در قالب واژه بهتر و راحتتر بازنمایی می‌شوند. مثلا ممکن است کشیدن یک گل راحت ر از توصیف آن باشد. تصویر می‌تواند به صورت اقتصادیتر هزاران واژه را در قالب اشکال هندسی و اشیای ملموس بیان دارد اما اگر کسی از شما بپرسد عدالت چیست توضیح چنین مفهوم مجردی در قالب کلمات بسیار دشوار خواهد بود (استرنبرگ، 1996). تحقیقات همچنان بر سر رقابت بین این دو ویژگی مهم ادامه دارد. برخی از آنها به نفع بازنمایی کلامی و برخی بازنمایی تصویری بودهاند. آنچه مشخص است نقش پررنگ و اثر مستقیم هر دوی آنها روی ادراک و پردازش اطلاعات در انسان است. نمی‌توان به طور قطع بین این دو بازنمایی مرز مشخصی تعیین کرد، هردوی آنها مکمل هستند مثلا پژوهشها نشان دادند رمزگشایی کلامی و حافظه کلامی در افراد عادی به هم ارتباط دارند اما این ارتباط در افراد نابینا معنادار نیست (آرگیلوپللس، ماسورا، تاسیکلی، نیکلارایزی و لاپا، 2017) و این نشان میدهد بازنمایی کلامی و تصویری می‌توانند مکمل هم باشند اما تفاوتهایی نیز دارند. تصویر، صفات عینی مانند شکل و

فایل : 26 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط