مقاله کامل محیط زیست از منظر دین و اقتصاد
مقاله کامل محیط زیست از منظر دین و اقتصاد
محیط زیست از منظر دین و اقتصاد
چکیده
امروزه کشورهاى جهان سوم دریافتهاند رشد سریع و تقلیدى که به تکرار مراحل مدرنیزاسیون کشورهاى غربى مىپردازد، سبب اختلاف طبقاتى شدید اجتماعى و تخریب دوچندان محیط زیست در دو سر طیف جامعه مىشود. ثروتمندان، منابع را با مصرفى تفاخرآمیز غارت، و فقیران از منابع نادرى که در دسترس دارند، به حدّ افراط استفاده مىکنند. نتیجه این روند این است که منابع پایانپذیر، تهى، و منابع تجدید شدنى نیز به جهت عدم مدیریّت درست، به منابع فناپذیر تبدیل مىشود و حاصلى جز محیطى آلوده براى نسلهاى بعد بر جاى نمىماند. در کشورهاى شمال نیز بهرغم این که طىّ مراحل رشد خود کوشیدهاند منابع خود را از کشورهاى جهان سوم تهیه، و بخشى از آلودگى زیست محیطى خود را به این کشورها انتقال دهند، آثار مرگبار فراگیر تخریب محیط، زنگ خطر را براى آنان نیز به صدا درآورده است؛ به همین جهت مسائل محیط زیست، مورد توجّه صاحبان اندیشه در علوم گوناگون قرار گرفته است. در دانش اقتصاد، در زمینههاى اقتصاد منابع، اقتصاد محیط زیست، و اقتصاد توسعه، این موضوع یکى از مباحث محورى است. ادیان و مکاتب الاهى در کنار توجّه به مسائل معنوى و روحى، انسان را به احترام به موجودات پیرامون خود و نیز پاکیزگى محیط اطرافش ترغیب کرده، و اصول و ضوابطى را به منظور حفاظت از محیط زیست مقرر داشتهاند. در این مقاله با بررسى تاریخى ادبیّات اقتصادى محیط زیست، دیدگاههاى مطرح در این باره را مطالعه، و راههایى را که به منظور جلوگیرى از آلودگى محیط ارائه شده بررسى مىکنیم. در بخش دیگر مقاله، اهمّیّت محیط زیست را در اسلام در ده محور بر شمرده و با استفاده از آیات و روایات و با توجّه به مطالب مطرح شده در بخش
اوّل و به منظور ارائه راهکارهایى در جهت مدیریّت درست منابع و حفاظت محیط زیست ، اصولى را معرّفى خواهیم کرد.
کلیدواژه ها: محیط زیست، دین، اقتصاد
مقدّمهبدون شک، داشتن محیط سالم، از نعمتهاى الاهى و از امور مورد توجّه مردم است. در گذشته، به جهت این که مسأله آلودگى هوا به صورت جدى مطرح نبود و مردم به وفور از نعمت داشتن محیطى پاک بهرهمند بودند و طبیعت مورد تهاجم بیرحمانه داعیهداران رشد و ترقّى واقع نشده بود، خطر آلودگى محیط زیست جدّى نبود.
انسان از ابتداى آفرینش با تمام وجود از طبیعت هراس داشت؛ خطر جانوران درنده، خطر آب و هواى نامساعد و خطر محیط زیست وحشى؛ امّا همین طبیعت، ضروریّات زندگى او، از جمله غذاى گیاهى و جانورى را به وى ارزانى مىداشت؛ سپس انسان ماهر، به کمک اندیشه و ابزار، خود را براى رویارویى با خطرها آماده کرد و به مهار عوامل طبیعى و رام کردن آنها و بهرهکشى از آنها در جهت منافع خود پرداخت. انسانها با کوشش و اتّحاد توانستند جنگلها را به صورت زمینهاى آباد و قابل کشت و زرع درآورده، مسیر جریان رودخانهها را تغییر داده، به ساختن بناها و آثار بزرگ اقدام کنند. با این حال، تمام این اقدامها به همان اندازه که جمعیّت بشرى تابع نوسانها و نشیب و فرازهاى برخاسته از رویدادها، جنگها، بیمارىهاى مسرى و بلاهاى طبیعى است، محدود بود.
انقلاب صنعتى، همراه با پیشرفتهاى علمى، فنّى و پزشکى اوضاع را دگرگون ساخت. از سده هجدهم، عواملى چون گسترش کشاورزى، انفجار جمعیّت، تغییرات را سرعت بخشیدند. انسان، بیشتر از همیشه، به راهها و وسائل پیشرفتهترى مجهّز شد که در جاهطلبىها و بلندپروازىهاى وى براى چیرگى
بر نیروهاى طبیعت و تولید بهکار مىرفت.سدههاى نوزدهم و بیستم، شاهد تغییرات عظیم و شگفتآورى بود. صنعتى شدن و گسترش شهرنشینى، سیماى آبادىهایى را که بر مبناى ضوابط مذهبى قرون وسطا ایجاد شده بودند، تغییر داد. در این دوره، انسان بر این باور بود که مىتواند از ذخایر و منابعى که طبیعت به وى ارزانى داشته، جاودانه استفاده کند. آن روز تعداد کسانى که منابع طبیعى را پایانپذیر مىدانستند، اندک بودند. در مقدّمهاى که ژان رستان بر کتاب انسان یا طبیعت نوشت، اعتراف کرد که از این پس، انسان مىفهمد براى حفظ مصالح و منافع خویش، باید به نگهبانى و پاسدارى از طبیعت بپردازد و بر منش و رفتار خود در برابر طبیعت لجام زند.(3)
امروز نه تنها بیشتر کلانشهرها، بلکه شهرهاى کوچک و گاهى جنگلها و دریاها، از جبهههاى متعدّد مورد تهاجم واقع شدهاند. توسعه صنعت به رغم خدمات فراوان آن به بشر، خسارات بسیارى به منابع زیست محیطى وارد کرده که دامنه آن افزون بر انسان، جانوران و گیاهان را نیز در بر گرفته است. از بین رفتن جنگلها، آلودگى آبهاى سطحى و زیرزمینى و به تبع آن، مرگ و میر فزاینده حیوانات آبزى، تخریب لایه اُزُن و بارانهاى اسیدى و … جهان هستى را با بحرانهاى متعدّدى مواجه ساخته است. برخى از این بحرانها را مىتوان چنین برشمرد: کاهش منابع قابل تجدید بهویژه کمبود آب ومواد غذایى، تغییرات زیستمحیطى در سطح جهان، آلودگىها، سلاحهاى هستهاى یا بیولوژیکى، کاهش تنوّع بیولوژیکى، افزایش گرسنگى و فقر.(4)
بانک جهانى نیز درباره مشکلات زیستمحیطى، امورى را چنین شمرده است:
یک سوم جمعیّت جهان از بهداشت مناسب و یک میلیارد از آب آشامیدنى سالم محرومند؛
1/3میلیارد نفر در معرض وضعیّت ناسالم ناشى از دود و دوده قرار دارند؛
300تا 700 میلیون زن و کودک از آلودگى شدید هوا، ناشى از آشپزى داخل منازل رنج مىبرند؛صدها میلیون کشاورز، جنگلنشین و مردم بومى که تأمین معاش آنان به زمین و وضع مساعد محیط زیست بستگى دارد، دچار مشکل هستند؛
فرسایش خاک؛
یک چهارم زمینهاى مشروب، دچار مشکل شورى آب است.
فقر به مردم اجازه بهرهبردارى از منابع طبیعىشان را نمىدهد و به ناچار، زمینهاى حاشیهاى کشت، و جنگلها از درخت خالى مىشود.(5)
این خطرها سبب شده تا جوامع انسانى به این مسأله بیشتر توجّه کنند. در حال حاضر، بیش از 230 پیمان بین المللى زیستمحیطى وجود دارد که بیشتر آنها طىّ سى سال گذشته منعقد شدهاند؛ امّا درست اجرا نشدن این پیمانها و سهلانگارى مجریان سبب شده تا این پیمانها، تأثیر قابل توجّهى نداشته باشند.
از جهت نظرى، سرنوشت این بحث با دو دانش اقتصاد منابع و توسعه پایدار گره خورده، و دیدگاههاى گوناگونى درباره مدیریّت منابع زیست محیطى از منظر حفاظت و نیز استفاده پایدار از آنها ارائه شده است. این دیدگاه داراى طیف گستردهاى از حفاظت کامل بدون هیچگونه بهرهبردارى از منابع، تا حدّاکثر ممکن استفاده از آنها است. در زمینه چگونگى حفاظت از منابع نیز گروه فراوانى طرفدار دخالت دولت و استفاده از ابزارهاى قانونى مانند استانداردهاى زیستمحیطى و انواع مالیات و… هستند و عدّهاى نیز
معتقدند: نظام بازار مىتواند این وظیفه را انجام دهد. گروه اوّل، خود داراى طیفهاى مختلفى بوده و راهکارهاى گوناگونى را ارائه دادهاند.
ادیان و مذاهب نیز همواره با سفارشها و دستور العملهاى خود، پیروان خویش را به نگهدارى از محیط پیرامون دعوت کردهاند.در این مقاله، ضمن مرورى بر این دیدگاهها، چارچوب کلّى اسلام را در این باره معرّفى، و راههاى ارائه شده از سوى آن مکتبها را بررسى مىکنیم.
پیشینه و ادبیّات اقتصاد محیط زیست
اگر چه دانش اقتصاد محیط زیست، دانشى نوپا است و توجّهات جهانى به این مقوله نیز عمر چندانى ندارد، اصل توجّه به طبیعت و احترام آن بین مردم داراى پیشینهاى طولانى است.
بعضى گیاهان(6) و جانوران به علل گوناگون اقتصادى و مذهبى، همواره مورد توجّه خاص بودهاند و در نقاطى از جهان مراسم و آیینهایى خاص در حفاظت از آنها وجود دارد.
از اواخر قرن 17 میلادى، جغرافىدانان و طبیعىدانان اروپایى و امریکایى، مفاهیم تاریخ طبیعى را براى عموم مردم بهویژه طبقات مرفّه جامعه بیان کردند. کوششهاى این عدّه سبب شد تا آکادمىهاى گوناگون علمى در صدد درک بهترى از طبیعت برآیند و سیاستگذاران به وضع قوانین مناسبترى براى طبیعت تشویق شوند.
در این دوران، دو گروه عمده از طرفداران محیط زیست در اروپا و امریکا پدید آمدند:
1.طرفداران عملگراى محیط زیست
این گروه به جد خواستار حفاظت از جنگلها و کنترل شکار حیوانات و کاهش فرسایش خاک و به طور کلّى حفظ زیبایىهاى طبیعى بودند. خسارات وارد شده به جنگلها و حیات وحش در شمال افریقا تا سال 1850، نگرانى این گروه را در پى
داشت؛ به طورى که یکى از آنان به نام جرج پرکینز در سال 1864، کتاب انسان و طبیعت را منتشر کرد. این کتاب و تألیفات مشابه سبب بالا گرفتن کار محیط زیست گرایان بهویژه شکلگیرى دو طیف عمده از طرفداران محیط زیست قرن 19 شد.
أ. حراستگرایان؛(7)
ب. حفاظتگرایان.(8)
حراستگرایان در آرزوى نگهدارى مناطق دست نخورده طبیعى به همان صورت که هست، بدون هیچگونه بهرهبردارى بوده و هستند. در مقابل، حفاظتگرایان به دنبال مراقبت و نگهدارى از محیط زیست و طبیعت همراه با استفاده بهینه از منابع طبیعىاند. مدیران زیست محیطى از قرن نوزدهم تاکنون، همچنان درگیر مواضع حراستى با حفاظتى از محیط زیست هستند. نام جان مویر در جایگاه پدر حرکتهاى زیستمحیطى در امریکا به نیکى یاد مىشود. وى در سال 1983 کلوپى در کالیفرنیا گشود، که نقش فعّالى در تشویق عموم به فعّالیتهاى زیستمحیطى در خلال دهههاى 1960 و 1970 داشت. کوششهاى این گروه باعث ایجاد انجمن دوستداران زمین شد که امروزه، یکى از بانفوذترین (9)NGOهاى جهان به شمار مىرود.
2.طرفداران احساساتى محیط زیست
انقلاب صنعتى قرون 18 و 19 میلادى، باعث رشد ناخوشایند شهرها، آسیب دیدن نواحى روستایى، کاهش انسجام اجتماعى و افزایش بدبختى مردم شد. این مسائل، گروه جدیدى از طرفداران محیط زیست را پدیدار ساخت که با نظریّات خود، رشد سرمایه، مدرنیزه شدن کشاورزى و توسعه صنعتى را مورد سؤال قرار دادند. برخى از این گروه، هرج و مرج طلب، و برخى احساساتى شدند. این عدّه، طبیعت را منبع الهام براى فعّالیتهاى شاعرى، نویسندگى، هنر، اصلاحات اجتماعى،
آزادیخواهى و حتّى سوسیالیزم تلقّى مىکردند و به کامیابىهاى محدودى در انگلستان، ایرلند و امریکادر دهههاى 1820 دست یافتند.
در پیشینه اقتصاد محیط زیست در قرن نوزدهم همچنین مىتوان از متفکّرانى چون مالتوس (1798)، ریکاردو (1817) و مارکس (1867) نام برد. مالتوس نگران این بود که با توسعه اقتصاد، رشد جمعیّت سریعتر از رشد محصولات کشاورزى باشد و وضعیّتى با ثبات از «نابسامانى»، غیر قابل اجتناب خواهد بود. در تحلیل ریکاردو، با افزایش جمعیّت، منابع درجه یک، بهرهبردارى مىشوند و باید جانشینى منابعى شوند که به طور متوالى درجات پایینترى دارند. با کاهش مرغوبیّت منابع، هزینههاى بهرهبردارى افزایش مىیابد. مارکس نیز محدودیّت ناشى از آشوبها و ناآرامىهاى سیاسى و اجتماعى را مطرح کرد. این موضوع در دهه 1970، با اضافه شدن، جنبههاى اخلاقى مرتبط با رشد و توسعه اقتصادى بهوسیله اقتصاددانان محیط زیست گسترش بیشترى یافت و آثار منفى ناشى از رشد سریع سیستم نو اقتصادى درباره آینده طبیعت را گوشزد کرد.
در قرن بیستم پیگو نخستین کسى بود که تأثیر آلودگى را بر کارایى اقتصادى به صورت مدوّن درآورد. در بُعد استفاده پایدار از منابع، گرى (1914) و هتلینگ (1913)، استفاده از منابع پایانپذیر را مدوّن و فرمول بندى کردند.در خلال جنگهاى جهانى و سالهاى پس از آن، وقفهاى در مفاهیم زیستمحیطى پدید آمد و تألیفات کمى در این باره عرضه شد. یکى از این تألیفات، در سال 1949 متعلّق به آلدو لئوپولد است که مشوّق بسیارى از محیطزیستگرایان دهههاى 1960 و 1970 میلادى به شمار مىآید. سایروس وانتروپ نیز در سال 1952 درباره منابع و حفاظت اقتصادى
از آنها مطالبى منتشر ساخت. همچنین گوردن (1954) مدیریّت منابع تجدید شونده را تبیین علمى کرد.
بالدینگ (1966) در مقالهاى با عنوان «سفینه زمین»، علم اقتصاد را با برخى علوم دیگر تلفیق کرد تا نظام اقتصادى را به صورت سیستم چرخشى جریان منابع، و محیط زیست را به صورت مجموعهاى از محدودیتها، ذخیره منابع و ظرفیّتهاى جذب طبیعى ضایعات نمایان سازد.
آیرس ونیز (1969)، ونیز و همکاران (1970) تحقیق بالدینگ را به صورت مدلهاى تعادل مواد، مدوّن و فرمولبندى کردند.«هاردین» (1968) و (1974) با یک گزارش مقایسهاى بین موجودىِ منابع طبیعىِ رشدِ جمعیّت، نشان مىدهد استفادههاى مفرط باعث تخریب منابع و محیط زیست مىشود.
در اوایل دهه 1970 میلادى دو اثر به نامهاى محدودیّتهاى رشد و طرحى براى زنده ماندن، رضایت خاطر غربىها در مورد ملاحظه مؤلّفههاى زیستمحیطى را متزلزل ساخت. در تحقیق اوّل، کاهش رشد اقتصادى تا حدّ صفر مطرح شد طرفداران این نظریّه به صفرگرایان مشهور شدندو در دومى، پژوهشهاى مربوط به حفظ بقا در زمان حال و آینده مورد تشویق قرار گرفت و سفارش شد که عوامل کلیدى توسعه باید با مدیریّت زیستمحیطى ادغام شود.شوماخر نیز در کتاب کوچک زیبا است، هشدار داد که رشد سازمانهاى غولپیکر در غرب باعث افزایش تخصّصگرایى و بىکفایتى اقتصادى شده است و در این رابطه، راهکارهایى چون رعایت منابع قابل تجدید، و اتّخاذ فنآورىهاى واسطه را ارائه کرد.
برپایى نخستین کنفرانس سازمان ملل در مورد محیط زیست انسانى در استکهلم (1972) توجّه جهانى را به خود جلب کرد و از دستاوردهاى آن، بیانیه محیط زیست انسانى است که نخستین بیانیه مشترک 113 کشور درباره توجّه و تعهّد آنها
به حفاظت از محیط زیست است. برپایى این کنفرانس، تأسیس نهادى به نام برنامه محیط زیست سازمان ملل (یونپ) را سبب شد. یونپ، همه ساله در روز جهانى محیط زیست، ضمن بیانیههایى، روند حفاظت و مدیریّت محیط زیست را بررسى مىکند.
در دهه 1980 میلادى دو اثر بسیار مهم به نامهاى استراتژىهاى حفاظت جهانى و گزارش براتلند چاپ شد. گزارش براتلند، ارتباط مشکلات زیستمحیطى کشورهاى در حال توسعه با همه کشورها را بررسى، و کتاب اوّل نیز براى نخستین بار، اصطلاح توسعه پایدار را مطرح مىکند.
در سال 1991، از سوى کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل، اجلاسى در لاهه تشکیل، و راهکارهایى به منظور دستیابىو استمرار توسعه پایدار ارائه شد.
در سال 1992 اجلاس زمین در ریودوژانیرو از شهرهاى برزیل، با حضور نمایندگان 176 کشور، دهها سازمان بینالمللى، 35 سازمان منطقهاى و بیش از 1500 سازمان غیردولتى تشکیل شد. مهمترین مصوّبه این اجلاس، «دستور کار 22» یا «اعلامیه ریو» است که با تصویب مجمع عمومى سازمان ملل، بهصورت دستور کار سازمان ملل در قرن 21 عنوان، و مقرر شد که منابع باید تحت نظارت و محافظت دقیق قرار گیرند.
در سال 1997، به منظور ارزیابى میزان پیشرفتهاى اجرایى دستور کار 21، اجلاسى از سوى سازمان ملل تشکیل شد که اجلاس «زمین + 5» نام گرفت.(10)
تعریف محیط زیست
منابع، محیط زیست را از ابعاد گوناگون تعریف کردهاند. طبق نظر بارو در سال 1914 نخستین ماهنامه اکولوژى منتشر شد و در سال 1927 چارلز التون، اکولوژى را مطالعه ساختار و عملکرد طبیعت تعریف کرد. بارو مىگوید:اصطلاح اکوسیستم در سال 1935 توسّط تنسلى Tansley ارائه شد و
از آن سال، به عنوان واحدى براى عملکردهاى اساسى در علم اکولوژى به کار مىرود.(11)
پرمن، اکولوژى را مطالعه توزیع و فراوانى حیوانات و گیاهان مىداند.(12)
زاکس، واژه محیط زیست را از یک طرف معطوف به میزان عملکرد منابع طبیعى، و از طرف دیگر، معطوف به کیفیّت محیط زیست مىداند که عامل مهمّ کیفیّت زندگى را تشکیل مىدهد و افزون بر اینها، کمّیّت و کیفیّت منابع تجدید شونده را نیز تعیین مىکند.
برنامه ملل متّحد براى محیط زیست،(13) محیط زیست را مأواى کامل انسان تعریف مىکند.(14)
از طرف دیگر، هانلى، شوگرن و وایت از جنبه دیگرى به تعریف محیط زیست پرداختهاند. منظور از محیط زیست (بیوسفر) لایه نازک روى سطح زمین است که حیات و زندگى در آن جریان دارد و به تعبیر نیسبت (1991) اتمسفر (جو)، ژئوسفر (قسمتى از زمین که زیر بیوسفر قرار دارد) و همه گیاهان و جانوران روى زمین را شامل مىشود. بنابراین تعریف، محیط زیست شامل تمام اشکال حیات، منابع انرژى و معدنى، استراتوسفر (جو بالا) و تروپوسفر (جو پایین) مىشود.(15)
لواسانى مىگوید:
محیط زیست متشکّل از نظامهاى اتمسفر(که از هوا و ذرّات آب و ذرّات معلّق تشکیل شده)، پدوسفر (زمین)، بیوسفر (قشر زیست محیطى) و هیروسفر (آب) مىباشد. مجموعه این نظامها به اضافه نیروى خورشیدى، فضاى زیست محیطى را آماده مىکنندو بستر حیات را با تمام تنوّع که دارد، میسّر مىسازد.(16)
رابطه محیطزیست با اقتصاد
پرمن مىگوید:
فایل : 41 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.