مقاله کامل كمال نهايي انسان

مقاله کامل كمال نهايي انسان

مقدمه :
انسان هر اندازه دانشمند باشد و گفته شود علوم ديگري هست فطرتاً مايل است آن علوم را هم بياموزد پس قدرت مطلق وعلم مطلق بايد باشد تا آدمي دل به آن ببندد و آن خداوند متعال است كه همه به آن متوجهيم گرچه خود ندانيم زيباترين حال براي انسان آن است كه به ياد خدا باشد وخود را دائماً در حضور او ببيند وحائلي ميان خود و خدا تصور نكند ، انساني كه نور محض وكمال مطلق وعلم وقدرت و جمال و جلال حق را باديده دل مشاهده كند وبا او انس بگيرد ،صورت قلبش صورت ذكر حق مي شود و آثار ايمان از سراسر وجودش متجلي مي گردد وبه چيزي كه خلاف رضاي اوست نمي انديشد ابعاد بترتيب از ابعاد وجودي انسان جدا نيست انسان داراي جسم و روح است كه هر يك را استعدادها و گرايش
هايي است ، بويژه روح ونفس ناطقه كه از استعدادهاي پيچيده وگسترده اي برخوردار است . بنابراين تربيت آنگاه كامل است كه رشد وتكامل انسان همه جانبه به طور متعادل مد نظر او قرار گيرد كمال مطلق كه علم و آگاهي يكي از جلوهاي آن است ، خواسته فطري انسان است وانسان تا رسيدن به آن – چيزي جز واجب الوجود نيست – آرام نمي گيرد .
كمال حقيقي انسان
به طوري كه در تعريف تربيت گفتيم ، منظور از تربيت انسان به فعليت رسانيدن استعدادهاي بالقوه او است . و چون كمال هر موجودي در شكوفايي وبه فعليت رسيدن استعدادهاي بالقوه اوست لذا در صورتي كه انسان به صورت صحيح ودر يك نظام تربيتي همه جانبه پرورش يابد به كمال نوعي خود خواهد رسيد . ا زاينجا مي توان
دريافت كه هدف نهايي از تربيت انسان نيز نبايد چيزي جز كمال نهايي او باشد حال جاي اين سوال است كه كمال حقيقي ونهايي انسان چيست ؟ كدام مقصد است كه اگر انسان به آن جا برسد به سعادت حقيقي خود نايل آمده است ؟ و كدام هدف است كه تمام مساعي تربيتي بايد به سوي آن جهت گيري شوند وتمامي قواء استعدادهاي انسان در ارتباط با آن ودر محدوده آن رشد وپرورش يابند ؟ قبل از اين كه به بحث درباره كمال نهايي انسان بپردازيم ، نخست براي روشنتر شدن مفهوم كمال بايد به اين نكته اشاره كنيم كه كمال انسان چيزي نيست كه بستگي به قرار داد يا اعتبار افراد داشته وباتغيير اعتبار تغيير كند البته ممكن است از ديدگاه افراد مختلف كمال ، نمونه هاي متنوعي داشته باشد به طوري كه حتي چيزي كه از نظر فردي
كمال تلقي مي شود از ديدگاه فرد يا مكتب ديگر نقص تلقي گردد. اما اين اختلاف در برداشتها به اين معني نيست كه واقعا كمال انسان امري قراردادي است وبستگي به نظر اشخاص يا مكتب ها دارد .
تعريف كمال : كمال انسان ( وهر موجود ديگر ) يك امر واقعي ويك صفت وجودي است كه انسان در صورت طي مراحل لازم در واقع ودر حقيقت واجد آن صفت ومرتبت مي شود به طوري كه درهر مرتبه از كمال كاري از او ساخته است كه اگر به آن مرتبه نرسد ، چنان كاري از او ساخته نيست .
كمال نهايي انسان :
حال كه مفهوم كمال روشن شد ، جاي اين سوال است كه كمال نهايي انسان چيست . آنچه ابتدا از عنوان كمال نهايي فهميده مي شود اين است
كه كمالات غير نهايي نيز براي انسان وجود دارد . يعني چه بسا كمالاتي جنبه مقدمي و آلي داشته ، زمينه را براي رسيدن به كمال نهايي فراهم مي آورند . ولذا بايد كمال نهايي را از كمالات مقدّمي وفرعي باز شناخت تاهدف اصلي ونهايي از اهداف متوسط وضمني باز شناخته شود . آنچه ميزان رشد و كمال ومحدوده فعاليت هر يك از قواي انسان را تعيين مي كند ، توجه به كمال نهايي انسان و مقتضيات آن است يعني رشد و كمال هر يك از قواي انساني تا آن جا كه مناسبت با كمال نهايي انسان داشته ومقدمه اي لازم براي حصول آن باشد مطلوب است ، درغير اين صورت ، به جهت تعارض با كمال نهايي نامطلوب خواهد بود .
شناخت كمال نهايي :

فایل : 68 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط