مقاله کامل رابطه بین علم روانشناسی و علم حقوق و کاربرد روانشناسی در دادگاهها
مقاله کامل رابطه بین علم روانشناسی و علم حقوق و کاربرد روانشناسی در دادگاهها
رابطه بین علم روانشناسی و علم حقوق و کاربرد روانشناسی دردادگاهها
چکیده
روانشناسی قانونی یک شاخه تخصصی و کاربردي روانشناسی است، با موضوعاتی سر و کار دارد کهروانشناسی و قانون را به یکدیگر پیوند میدهد، غالباً در مجازات و جلوگیري از جرم و جنایتها نقش ایفا میکند و بر خود مجرمین و جنایتکاران متمرکز میباشد. روانشناسی قانونی هماهنگ کننده نظریههاي روانشناسی و بیماري شناسی الزم براي اجراي کیفر قانونی است. پس از جستجو در پایگاه دادههاي اطلاعاتی در دسترس با کلید واژههاي مناسب به دو زبان فارسی و انگلیسی مقالات، کنگرهها، سمینارها، کتابها، گزارشها و یاداشتهایی که بیشترین ارتباط را با اهداف مورد نظر داشتند انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که در سالهاي اخیر با ارائه تصاویر متعدد در فیلمها، برنامههاي تلویزیونی و کتابها، علاقه به روانشناسی قانونی به طور قابل توجهی افزایش یافته است. گرچه ترسیم روانشناسی قانونی در رسانههاي عمومی به طور قطع چشمگیر و قابل توجه هستند، ولی این تصاویر لزوماً دقیق نیستند. با توجه به نظریههاي روانشناسی و بیماري شناسی و همچنین قوانین مربوطه، روانشناسی قانونی براي صدور حکم نهایی در مورد متهمان، به قضات و شوراهاي عالی قضایی کمک میکند. روانشناسانی که در این حوزه فعالیت میکنند اصول روانشناختی را در جنبههاي قانونی به کار میبندند. از جمله این فعالیتها میتوان به مطالعه رفتارهاي مجرمانه و درمان آنها و یا کار در دستگاههاي قضایی اشاره کرد. آنها به طور مشخص نقش مهمی را در نظام عدالت کیفري بازي میکنند. تعدادي از روانشناسان قانونی به طور مستقیم در نظام عدالت کیفري به منظور سنجش، ارزیابی و درمان افرادي که مرتکب جرم شده اند یا افرادي که قربانی جرم و جنایات بوده اند، کار میکنند. سایرین به موارد اتهام کودك آزاري رسیدگی میکنند، با شاهدان کودك کار میکنند، افراد درگیر در اختلافات و مشاجرات حضانت فرزند را ارزیابی میکنند و صلاحیت روانی متهم براي محاکمه را میسنجند. مقاله مروري حاضر تلاش کرده است تا با ارائه اطلاعات مبتنی بر شواهد در خصوص روانشناسی قانونی، وزراتخانهها و سازمانهاي قانونی از جمله سازمان نظام روانشناسی و مشاوره ایران بتوانند زمینه ایجاد این رشته تخصصی را در مقاطع تحصیلی مختلف در دانشگاههاي ایران فراهم سازند و همچنبن کیفیتارائه خدمات تخصصی بهداشت روانی، روانشناختی و قانونی را در نظام کیفري و همچنین برايدریافت کنندگان این خدمات در مراکز قضایی، قانونی و تادیبی کشور ارتقاء بخشند.
مقدمه
به طور کلی، یک روانشناس قانونی به عنوان یک متخصص در یک زمینه خاص مورد بررسی، تعیین میشود. تعدادي از حوزههاي تجربه و تخصص که در آن یک روانشناس قانونی به عنوان یک متخصص توصیف میشود، تجربه و اعتبار را افزایش میدهد. براي مثال به طور کلی از عصب روانشناسان قانونی درخواست میشود تا به عنوان یک شاهد متخصص براي بحث در مورد مواردي که مسائل مغزي یا آسیب مغزي را در بر میگیرند، در دادگاه حاضر شوند. آنها همچنین ممکن است به مسائل مربوط به اینکه آیا متهم از نظر قانونی براي محاکمه شدن صلاحیت روانی دارد یا نه، بپردازند. سوالهایی که از طرف دادگاه از یک روانشناس قانونی پرسیده میشوند به طور کلی سوالهایی در مورد روانشناسی نیستند بلکه سوالهاي حقوقی و قانونی هستند و پاسخ به آنها باید به زبانی باشد که دادگاه درك کند. براي مثال، یک روانشناس قانونی اغلب از طرف دادگاه براي ارزیابی صلاحیت روانی متهم براي محاکمه شدن، تعیین میشود. دادگاه همچنین اغلب یک روانشناس قانونی را براي ارزیابی وضعیت روانی متهم در زمان ارتکاب جرم تعیین میکند. این امر به ارزیابی سلامت عقل یا جنون متهم (که مربوط به مسئولیت کیفري است) در زمان ارتکاب جرم اشاره میکند این سوالها در درجه اول سوالهاي روانشناختی نیستند بلکه سوالهاي قانونی هستند. بنابراین، یک روانشناس قانونی باید قادر به ترجمه اطلاعات روانشناختی به یک چارچوب قانونی باشدروانشناسان قانونی ممکن است براي ارائه توصیههاي صدور حکم، توصیههاي درمانی یا هر اطلاعات دیگر درخواستهاي قاضی از قبیل اطلاعات مربوط به عوامل تخفیف در مجازات، ارزیابی خطر آینده و ارزشیابی اعتبار شاهد، با روانشناسان قانونی فراخوانده شوند. روانشناسی قانونی همچنین شامل آموزش و ارزیابی پلیس یا سایر پرسنل اجراي قانون، ارائه اجراي قانون با نیمرخهاي کیفري و سایر شیوههاي کار با ادارات پلیس میباشد. روانشناسان قانونی ممکن است با هربخشی و در قانون جزا و خانواده کار کنند. در ایالات متحده آنها همچنین ممکن است به نظر و راي هیئت منصفه کمک کنند.
روانشناسی در حقوق
حقوق جزا به تنهایی قادر به استخراج و اعمال مفاهیم خود نیست. از آنجایی که وظیفه حقوق جزا و کیفري، حمایت از ارزشهاي جامعه است، براي تشخیص این ارزشها ناگزیر از درك مبانی دینی، فقهی، فسلفی، جامعه شناختی و جرم شناختی هر جامعه است. حقوق دان جزایی، باید ابتدا ارزشهاي جامعه خود را درك کرده و سپس با استفاده از روشهاي ارائه شده در علوم جرم شناسی و کیفرشناسی، روشهاي مناسبی را براي مقابله با نقض ارزشها اتخاذ نماید. یکی از این روشها،
استفاده از علم روانشناسی در حقوق است. در مطالعه علل رفتار مجرمانه همیشه باید عوامل چندگانه موجد جرم و تاثیر متقابل آنها را در یکدیگر مورد نظر قراردهیم. برحسب مورد ممکن است تاثیر یکی از این عوامل از عامل دیگر بیشتر باشد، ولی هیچ گاه یک عامل واحد، علت کلیه رفتارهاي مجرمانه نیست. در بزه کاري، عوامل اجتماعی و روانی هردو بر یکدیگر اثر میگذارند و با یکدیگر همبستگی دارند. عوامل دسته اول در محیط وجود دارد و فرد را تحت تاثیر قرار میدهد. عوامل دسته دوم نیز در درون شخصیت موجود است و در مقابل محیط واکنش نشان میدهند و روشن است که از لحاظ کیفیت و کمیت، تغییر پیدا میکنند و ممکن است به صورتهاي بی شمار با یکدیگر ترکیب یابند.
پدیده جرم پدیده
جرم ریشههاي عمیق و تاریخی دارد و واژه «جرم» را دانشمند فرانسوي به نام توپی نارد (Topinard) براي اولین بار در مطالعات و تحقیقات رواشناختی خود به کار بست و پس از آن دانشمندان دیگري با نظریات مختلف وارد صحنههاي جنایی شدند و کار خود را با پرسیدنسئوالات ذیل آغاز کردند:
ـ جرم چه تأثیري بر شخصیت انسان میگذارد؟
ـ ریشههاي روانشناختی جرم کدام است؟
ـ چگونه میتوان از وقوع این پدیده جلوگیري کرد؟
ـ درمان شخصت تبهکار چگونه امکان پذیر است؟
در جواب به چنین سئوالات و مشابه آن روانشناسی در حقوق با نگرش به ابعاد شخصیت انسان، سرگذشت تحولات اجتماعی و خانواده، مطالعات و تحقیقات عمیق را انجام دادند. گرچه ریشه جرم و جنایت را میتوان تا سپیده دم تاریخ بشري به واپس برد، از آن هنگامی که آدم و حوا به علت ارتکاب عمل نهی شده اي چون خوردن گندم از بهشت رانده شد و پسرشان قابیل برادر خودهابیل را به قتل رساند، پدیده جرم آغاز شد. از آن لحظه دردناك تاریخی به این سو، جنایت همان جنایت باقی ماند. اما همواره رنگ عوض کرد و سایه خود را بر گستره گیتی افگند. به گفته نلسون «ساختار اجتماعی، سیاسی و اقتصادي یک جامعه بر اساس طبیعت انسانها، تمایلات و تواناییهاي آنها بنا شده است».
نظریه فروید و روانشناسان
فروید که رسالت خویش را در عرصه تشکیل شخصیت کودك به پایان رسانید، همه را متوجه ساخت که تا زمانی که ما خانوادههاي تربیت یافته نداشته باشیم، فرزندان تربیت یافته نداریم. و محیط خانواده
یک عامل اصلی و کلیدي در رفتار مجرمانه کودك در زندگی اجتماعی اوست. کار روان شناسان در مطالعه روي شخصیت، سازگاري، نحوه تربیت سبب شد تا روان پزشکان با استفاده از پرسش نامههاي خود بتوانند شخصیت مجرم را چه در لحظات اولیه زندگی و چه بعد از آن بشناسند. به عقیده بعضی از دانشمندان شخصیت انسان به مثابه قطبی پنج قطعی بسیار بزرگیاست که فقط بخش کوچکی از آن آشکار و در سطح آگاهی است و بخش عمده آن زیر آب است، یعنی در ناخودآگاه قرار دارد. گرچه فروید یک روان شناس بود تا جرم شناس، اما مطالعات و تحقیقات او اثر بسیار سازنده اي را در شناخت جرم و جنایت تا به حال به جا گذاشته است. بسیاري از روان شناسان که در مراکز قانونی، جنایی و مشورتی کار میکنند، میتوانند به نحو احسن انواع جرم و جنایت و اثرات آن بالاي شخصیت انسان را بشناسندمانستربرگ رفتار شاهدان و جرایم را به لحاظ جزییاتی از حادثه که باید به خاطر بسپارد، در آزمایشگاه روان شناسی بر دانشجویان باهوش دانشگاههاروارد آزمود. آنها باید شمار افراد حاضر در مکان حادثه، مدت زمان رویداد حادثه و شدت حادثه را در ذهن خود ثبت میکردند.آزمودنیهایش درباره توافق بر ساده ترین جزییات پدیده مانند شمار نقشههاي روي یک کارت یا سرعت و شکل حرکت یک عقربه بر کارت ناتوان بودند. برخی از آنها حرکت عقربه و شنا کردن حلزون و دیگران حرکت یک ترن سریع السیر را گزارش کردند.
او نتیجه گرفت که اگر عدم توافق و دقت و درستی میان دانشجویان باهوش دانشگاه در یک آزمایشگاه روان شناسی وجود داشته باشد، چنین مشکلاتی در بین شهروندانی که به گونه اي ناگهانی در معرض یک حادثه تحریک کننده احساسی مانند یک دزدي قرار میگیرند، در ارائه گزارش شان از حادثه به عنوان شاهدان عینی به مراتب بیشتر خواهد بود.
مانستر برگ یکی از پژوهشگران اولیه بود که نشان داد مردم در بازسازي حوادث که به گونه اي واقعی روي داده، دستخوش خطا میشوند. او نتیجه میگیرد که احساسات و عواطف شاهدان جرائم بشدت بر حافظه آنها تاثیر میگذارند.
پیشداوري، اغواها و القائات درخصوص برخی از موقعیتها نه تنها شاهدان عینی را تحت تاثیر قرار میدهد بلکه قاضیها و اعضاي هیات منصفه را نیز منحرف میسازد.
از همین رو مطالعات مانستربرگ در آغاز سده بیستم زمینه را براي پیدایش روان شناسی اجتماعیکاربردي فراهم کرد.
بیشتر شهروندان هنگامی که شهادت میدهند، حتی توانایی نشان دادن افراد مجرم را در بین دیگران که در یک خط ایستاده اند، ندارند و اظهارات آنها غیردقیق و نادرست است. براي مثال، در یک آزمایش در فیلمی تلویزیونی یک مجرم را به عده اي نشان دادند، سپس از آنها خواستند که در یک
صف از متهمان، مجرم را شناسایی کنند. در این آزمایش، تنها 1/14 درصد افراد توانستند مجرم را تعیین هویت کنند.
ممکن است این ادعا وجود داشته باشد که میزان خطا و انحراف شاهدان در مجموعههاي آزمایشگاهی از جرایم واقعی بیشتر باشد، ولی پژوهشها نشان داده است که دقت و درستی براي یک حادثه واقعی از حادثه نمایش داده شده مهم تر نیست.از دادههاي به دست آمده از بی ثباتی و بی دقتی در شهادت شاهدان عینی میتوان نتیجه گرفت که این شهادتها تاثیري مسلم و روشن بر تصمیمات قضایی هیات منصفه و قاضیها خواهد گذاشت.
معمولا یک محاکمه به وسیله رفتارهاي مختلفی که از سوي وکیلان و قضات ظاهر میشود، شکل میگیرد. پس از تفهیم اتهام به وسیله قضات به متهم، وکیلان تصمیم میگیرند که چگونه اظهارنظر کنند، چه پرسشهایی بپرسند و چگونه موردهاي کلی اتهام را براي هیات منصفه خلاصه کنند.
قاضی بر صحنه دادگاه ریاست میکند و قاعدههاي حقوقی را بر موردهاي اتهام به صورت قابل پذیرشی انطباق داده اند و از مفاد آن محکومیت متهم را برداشت میکند. این کارهاي قاضی بر تصمیمات هیات منصفه تاثیر خواهد گذاشت. دفاع وکیل نیز اغلب با جمله اي آغاز میشود که بیشترین تاثیر را بر هیات منصفه داشته باشد.
اگر وکیل منتظر بماند تا دادستان اظهاراتی را درباره حادثه علیه متهم بیان کند، جملههاي وکیل کمترین تاثیر را بر هیات منصفه خواهد داشت ولی در کل، پرسشهایی که از سوي وکیل مطرح میشود، از راههاي گوناگون بر شهادت شهود تاثیر خواهد گذاشت. پرسشهاي القایی خود از شهودبر ادراك آنها از واقعه و در نتیجه بر شهادت آنها اثر خواهد گذاشت.
پرسشهاي وکیل در ارتباط با اطلاعات مستقیم و جهتدار است، مانند این پرسش که به ما بگویید بعدازظهر فلان روز چه اتفاقی افتاد. شما سمت چپ در بودید؟ این گونه نیست. با طرح این پرسشهاي بسته از سوي وکیل، هیات منصفه به این باور نزدیک میشود که صلاحیت و شایستگی شهود بتدریج کمتر و کمتر میشود.
آیا با متهمان به صورت برابر رفتار میشود؟ پژوهشها نشان داده است که جذابیت فیزیکی شخص متهم بر راي قاضی اثر خواهد گذاشت. متهمان جذاب بیشتر از اشخاص غیرجذاب تبرئه میشوند.
اعضاي هیات منصفه ناخودآگاه با مجرمی که از جذابیت زیادي برخوردار است، احساس همدردي و دلسوزي میکنند.
وکیلان نیز از تاثیر عامل جذابیت آگاهند و به موکلان خود سفارش میکنند که خود را جذاب کنند. در جوامعی که اختلاط نژاد وجود دارد، نژاد متهم بر تصمیمهاي هیات منصفه تاثیر میگذارد. یکی از
عاملهاي کارآمد بر نگرش هیات منصفه شدت مجازاتهاست. اگرچه بسیاري از شهروندان بر این باورند که تشدید مجازاتها میتواند میزان جرایم را کاهش دهد، ولی پژوهشها نشان داده است که تصویب قانونهاي مجازات سنگین سبب میشود احتمال صدور راي اکثریت هیات منصفه را در محکومیت متهم بر جرایم سنگین بکاهد.
پژوهشهاي روان شناسان اجتماعی نشان داده است که تفاوتهاي شخصیت در هیاتهاي منصفه، بر تصمیمات آنها کارآمد است. به عنوان مثال، هیاتهاي منصفه اي که داراي شخصیت اقتدارطلب هستند، گرایش شدید به سوگیريها به متهمان دارند.
به گونه اي کوتاه میتوان نتیجه گرفت که پژوهشهاي روان شناسی اجتماعی کاربردي در زمینه نظام حقوقی میتواند مدارکی ارائه کند که تاثیر عاملهاي روان شناختی را بر شهادت شهود، راي هیات منصفه، چگونگی ارائه پاسخهاي متهمان، چگونگی دفاعیه وکیلان و راي نهایی قضات اثباتکند.
رفتار جنایی
همه رفتارهاي مخالف قوانین جامعه را رفتار جنایی میگویند. به طور کلی رفتار جنایی را میتوان یک نوع رفتار اجتماعی دانست و از این نظر که در بافت اجتماع و در ارتباط با جامعه رخ میدهد، میتوانیم آن را جزء رفتارهاي اجتماعی دسته بندي کنیم.
دستاوردهاي روانشناسی جنایی
بیشتر روانشناسان و روانکاوان اعتقاد دارند که ریشه ارتکاب جرم را میتوان در کودکی پیدا کرد و علت رفتارهاي جنایی را برحسب نقص شخصیتی میدانند. آنها معتقدند که افراد مجرم بیشتر از افراد معمولی داراي اختلالات شخصیتی و تعارضات درونی هستند و گونه اي از شخصیتهاي شکل گرفته تمایل بیشتري براي ارتکاب جرم دارند. یعنی شخصیت افراد تحت تاثیر رفتارها و تحولات اجتماعی، رخدادهاي محیطی و ژن قرار دارد و تا حدودي از کنترل خود فرد خارج است و به همین دلیل مرتکب جرم میشوند.
بررسی عوامل مختلف در روانشناسی جنایی
عوامل مختلفی وجود دارند که میتوانند در شکل گرفتن جرم تأثیرگذار باشند.
فشارهاي ساختاري
جامعه پذیري به صورت ناقص
یاد گرفتن رفتار انحرافی
تاثیر روانشناسی جنایی در ارتکاب جرم
امروزه براي پیشگیري کردن از رخ دادن هر گونه جرم، دیدگاه روانشناسی راهکارهایی سازنده ومثبت ارائه میدهد.
روان درمانی
با هدف سازگار شدن به لحاظ عاطفی براي برخورداري از ارتباط صحیح، رتباط درمانگر با مراجعه کننده بر اساس همدلی صورت میگیرد.
براي آگاهی بیشتر در زمینه روان درمانی کلیک کنید.
روانکاوي
با هدف تجزیه و تحلیل محتویات ضمیر ناخودآگاه شخص میباشد.
روان درمانی حمایتی
با هدف کسب تعادل روانی بر طبق اطمینان بخشی، تعدیل محیط و خانواده درمانی به صورت گروهی است.
خانواده درمانی
به منظور مشاوره با همه افراد خانواده با هدف برطرف شدن تعارضات خانوادگی و بهبود روابط درونی خانوادهها انجام میشود.
معالجه با کار
معالجه با کار یا کاردرمانی که موجب به وجود آمدن شغل براي بیکاران میشود.
خانواده و روانشناسی جنایی
زمانی که خانوادههاي رشد یافته وجود نداشته باشند، فرزندان تربیت یافته هم وجود نخواهد داشت.
فضاي خانواده یکی از دلایل مهم و کلیدي در نحوه برخورد با کودك مجرم در زندگی اجتماعی محسوب میشود.
حیطه کاري روانشناسان درباره مطالعه روي شخصیت و شیوه تربیت باعث شد که روانپزشکان با استفاده از پرسشنامههاي مخصوص بتوانند شخصیت مجرم را چه در دوران اولیه زندگی و چه در سالهاي آینده، آن را شناسایی کنند.
عوامل ژنتیکی و روانشناسی جنایی
بعضی روانشناسان به این اعتقاد دارند که مجرمان افراد طرد شده اي هستند اما علم زیست شناختی در سالهاي اخیر به این نتیجه رسیده است که عوامل ژنتیکی از عوامل مهم در جرم است. اما
همچنان این شک وجود دارد که قبول کردن وراثت به عنوان یک دلیل در برخورد جنایی درست است یا نه.
تاریخ روانشناسی قانونی
هوگو فون مانستربرگ در سال 1908 کتابی تحت عنوان در باب جایگاه شهود منتشر کرد؛ اما باوجوداین رویداد شایان توجه، تأثیر مستقیم روانشناسی بر حقوق تا سال 1954 ناچیز بود. در این سال دیوان عالی کشور بالاخره در پرونده لغو تبعیض نژادي براون علیه هیئت تعلیم و تربیت به علوم اجتماعی توجه کرد.
در سال 1962 نیز قاضی بازلون در نامه اي به دادگاه استیناف امریکا براي ناحیه کلمبیا اظهار داشت، روان شناسان واجد شرایط میتوانند به عنوان متخصص در خصوص اختلال روانی در دادگاه شهادت بدهند. تا اینکه بالاخره روان شناس قانونی وارد صحنه شد هرچند روان پزشکان سالها بود حق شهادت در دادگاه را براي خود محفوظ نگهداشته بودند. امروزه روان شناسان به عنوان متخصصدر زمینههاي کیفري، مدنی، خانوادگی و اداري در دادگاهها شهادت میدهند. همچنین به عنوان مشاوره مراکز و افراد در دستگاه قضایی عمل میکنند. در ادامه فعالیتهایی که در حیطه روانشناسی قانونی انجام میشود را ارائه میکنیم.
برخی از فعالیتهاي اصلی در روانشناسی قانونی
پیشرفت روانشناسی قانونی موجب شده است روان شناسان نقشهاي گوناگونی ایفا کنند. در اینجا به هشت مورد از این نقشها اشاره میکنیم.
شاهد متخصص
شاهد متخصص، عقاید و استنباطهایش را. وي از حد نتیجه گیري صرف فراتر میرود. شاهد متخصص به دادگاه کمک میکند، شواهد موجود را درك و ارزیابی کند یا به حقیقت پی ببرد.
شرایط لازم. شاهد متخصص کسی است که به واسطه علم، حرفه، آموزشها و تجربههایش اطلاعاتی میدهد که به طورمعمول براي هیئت منصفه عادي غیرقابل دسترسی هستند.
شهادت دادن
پیش درآمد مهم شهادت دادن، آماده شدن پیش از شروع محاکمه است. این آماده شدن گاهی به ساعتها مطالعه، مصاحبه، آزمون گیري و کنفرانس بستگی دارد. متخصص گاهی توسط دادگاه و براي شهادت دادن احضار میشود و گاهی جهت مشورت و توسط متهم یا شاکی.
پروندههاي کیفري
جامعه همیشه با این قضیه مواجه بوده است که بهترین راه برخورد با مجرمانی که هنگام ارتکاب جرم، اختیارشان را از دست داده اند، چیست. هم چنین با این مشکل روبرو بوده است که آیا متهم واقعاً صلاحیت فهم آنچه در دادگاه میگذرد و به تبع آن همکاري کردن جهت دفاع از خودش را دارد یا خیر.
روان شناس در ارزیابی جنون کیفري باید به سه سؤال پاسخ بدهد:
آیا متهم اختلال یا نقص روانی دارد؟
وضعیت روانی فعلی وي چگونه است؟
در زمان ارتکاب جرم وضعیت روانی متهم چگونه بوده است؟ روان شناس در همین رابطه، عوامل زیادي را میسنجد از جمله سوابق متهم و خانواده اش وضعیت عقلی، عوامل عصبی ـ روانی، صلاحیت داشتن وي براي حضور در دادگاه مهارتهاي او در روخوانی شخصیت و اندازه گیري میزان وانمود کردن یا تمارض وي.
صلاحیت حضور در دادگاه. در این خصوص وضعیت روانی متهم هنگام تشکیل دادگاه اهمیت دارد نه هنگام ارتکاب جرم. در پاسخ دادن به سؤالات مرتبط با صلاحیت سه مشکل اساسی پیش میآید:
آیا متهم میتواند ماهیت اتهامات را بفهمد و میتواند واقعیات مربوط به رفتارش در هنگام ارتکاب جرم را بازگو کند؟
آیا میتواند با وکیل خود همکاري معقولی داشته باشد؟
آیا مفهوم اقدامات دادگاه را میفهمد؟
پروندههاي مدنی
روان شناسان قانونی در رفع بسیاري از معضلات مدنی نیز مجبور به دخالت میشوند؛ از پروندههاي بازرگانی تا دعاوي مربوط به کنش طبقاتی؛ اما دو حوزه اي که براي روان شناسان بالینی از اهمیت خاصی برخوردارند عبارت اند از:
(1) بستري شدن و ترخیص از بیمارستانها و مؤسسات روانی و
(2) معضلات خانوادگی مثل اختلاف نظر بر سر حق حضانت فرزند.
بستري شدن در مؤسسات روانی
بستري شدن علی رغم میل خود فرد، بستري شدن اجباري نامیده میشود. در بستري شدن داوطلبانه، فرد موردنظر خودش میخواهد بستري شو و میتواند هر زمان که بخواهد، بیمارستان را ترك کند.
بستري کردن یک فرد منوط به این است که دادگاه با انجام دادرسی تعیین کند که آیا ملاكهاي قانونی لازم براي این کار در مورد وي وجود دارند و آیا درمان وي مؤثر و مفید خواهد بود یا خیر.
مشکلات خانوادگی
با توجه به افزایش طلاق در جامعه امریکا، طبیعی است که مشکلات مربوط به حضانت کودکان بالا بگیرد. تغییر نقشهاي زن و شوهرها و هنجارهاي زناشویی نیز مزید بر علت شده اند.
در حال حاضر در مبحث اعطاي حق حضانت کودکان، رویه قضایی «مصلحت کودك» ارجحیت دارد براي آشنایی و فهم بهتر ملاكهاي مربوط در این زمینه، در قانون سال 1970 حضانت فرزندان میشیگان، دادگاه به این عوامل تکیه میکند:
محبت، عشق و دیگر پیوندهاي هیجانی موجود بین طرفین و کودك.
ظرفیت و آمادگی طرفین براي عشق ورزیدن به کودك و محبت کردن به او و راهنمایی وتربیت وي و یا فراهم آوردن زمینه براي ادامه تحصیل کودك یا پرورش وي طبق دین و کیش خود.
توانایی و ظرفیت طرفین جهت تأمین غذا، لباس، بهداشت و دیگر مراقبتهاي مورد تائید قوانین ایالت مزبور.
مدت زمانی که کودك در یک محیط رضایت بخش با ثبات زندگی کرده است و میزان مطلوبیت تداوم این جریان.
استحکام خانوادگی افرادي که قرار است حضانت کودك را بر عهده بگیرند.
شایستگی روحی طرفین خواهان اخذ حق حضانت کودك.
سوابق کودك در خانه، مدرسه و اجتماع.
بهداشت و سلامت جسمی و روانی طرفین.
انتخاب خود کودك، البته در صورت کافی بودن سن کودك از نظر دادگاه براي انتخاب کردن.
سایر عواملی که به نظر دادگاه به مشاجره موردنظر بر سر حق حضانت کودك ربط دارند.
روان شناس در ارزیابی حق حضانت کودك باید یک عنصر حیاتی را در نظر بگیرد و آن نظام روابط قبلی، فعلی و آتی پدر، مادر، کودکان و گاهی دیگر بستگان است.
حقوق بیماران
حقوق و معیارها بیماران عبارت اند از محیط فیزیکی (داشتن سالن عمومی، مستراح، ناهارخوري و غیره)، داشتن البسه شخصی و حق انجام کارهاي شخصی (حق ورزش، رفتن به فضاي باز یا انجام
فایل : 15 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.