مقاله کامل جایگاه حضرت فاطمه (س) در منابع اهل تسنن

مقاله کامل جایگاه حضرت فاطمه (س) در منابع اهل تسنن

جایگاه حضرت فاطمه (س) در منابع اهل تسنن
چکیده
بسیاری از دانشمندان اهل تسنن درباره حضرت فاطمه زهرا(س) قلم زده‏ و گزارش‌هایی در احوال و زندگانی آن حضرت ارائه کرده‌اندوسخنانی از رسول خدا(ص) را درباره آن حضرت ثبت نموده‌اند. ازبررسی روایات به دست آمد که هیچ‌گونه ذم یا خرده‌گیری درباره حضرت زهرا (س )یافت نمی‌شود و همه به آن حضرت احترام گذاشته‏اند و مدح هایی درباره آن حضرت ثبت کرده‏اند و نتوانسته‏اند بر وجود مبارکش خدشه یا ایرادی وارد کنند. حتی برخی از نویسندگان وقایع تلخ پس از رحلت پیامبر(ص) را گزارش کرده‏اند و نتوانسته‏اند نسبت به اهانت‏های وارد بر آن حضرت و بی‌وفایی امت اسلام و کوتاهی در حق اهل بیت پیامبر(ص)، بی‌تفاوت باشند. این مقاله به سبب محوریت وجود مبارک آن حضرت، احوال و جایگاه ایشان را در منابع اهل تسنن بررسی و عرضه نموده است.
کلید واژه ها: حضرت فاطمه زهرا، اهل تسنن، منابع حدیثی، سیره معصومین
1)طرح مسئله
منابع حدیثی اهل تسنن شامل کتاب‌های تاریخی، سیره، شرح حال، جوامع حدیثی، معجم‌های احادیث و … از قرن دوم هجری تاکنون دارای احادیث و گزارش‌هایی درباره رسول‌الله،اهل‌بیت، همسران، منسوبان و اصحاب آن حضرت هستند. چهره تابناک و نورانی اهل‌بیت رسول‌الله (ص) کهطبق حدیث شریف کساء محور و کانون آن حضرت فاطمه زهرا (س) است، در منابع حدیثی اهل تسنن می‌درخشد و علی‌رغم منع ثبت و روایت حدیث به‌ویژه احادیث فـضایل اهل بیـت در زمان خلفا مشاهده می‌شود که روایات درباره فضایل و ویژگی‌های آن حضرت در این منابع کم نیست. سؤال این است که با وجود منع نقل و ثبت
حدیث و رواج جعل چگونه است که خرده‌گیری و ذم درباره آن حضرت مشاهده نمی‌شود؟
این مقاله احادیث و روایات موجود در منابع حدیثی اهل تسنن را بر حسب موضوع درباره حضرت فاطمه زهرا (س) عنوان‌بندی و ارایه کرده است.
2)معرفی حضرت زهرا(س)
فاطمه دختر رسول الله (ص) سیدة نساءالعالمین آخرین دختر حضرت خدیجه بنت خویلد (س) و پیامبر (ص) بود (کاتب واقدی، بی‌تا: ج8، ص19). در کتابهای اهل تسنن در کوچکتر بودن حضرت زهرا و رقیه خواهر آن حضرت اختلاف نظر است، لکن ابن عبدالبر، ابن‌اثیر و عسقلانی معتقدند که آن حضرت خردسال‏ترین دختران پیامبر (ص) بود (ابن‌عبدالبر،1415ق: ج 4،ص448؛ابن‌اثیرجزری، 1415ق: ج7، ص216؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص262). آن حضرت در سن 41 سالگی رسول خدا در مکه به دنیا آمد و در تاریخ ولادتش میان صاحبان کتاب‏ها اختلاف نظراست، لکن این سال صحیح‏تر است (همان).
فاطمه (س) مکنّا به «ام ابیها» (ابن‌اثیر جزری، 1415ق: ج7، ص216) و ملقّب به «زهراء» بود (عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص262).
رسول خدا (ص)، فاطمه (س) را در اوایل محرم سال دوم پس از هجرت، پس از جنگ احد به ازدواج علی بن ابیطالب (ع) در آوردند. نیز گفته شده است که ازدواج آن دو چهار ماه ونیم پس از ازدواج پیامبر (ص) با عایشه بود. سن مبارکش هنگام ازدواج پانزده سال و پنج ماه و سن علی بیست و یکسال و پنج ماه بود (ابن‌عبدالبر، 1415ق: ج4،ص448؛ابن‌اثیرجزری، 1415ق: ج7، ص216؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص262). علی (ع) مالی نداشت و مهریه فاطمه (س) به پیشنهاد رسول خدا (ص) زره علی بن ابی طالب بود که پیامبر از غنائم جنگ بدر به او بخشیده بود، پس حضرت علی (ع) زره خود را
صَداق فاطمه (س) قرار داد که حدود 480 درهم ارزش داشت و پـیامبر (ص) فرمود که با یک سوم بهای آن عطریات خریداری شود (کاتب واقدی، بی‌تا: ج8، صص22-20؛ ابن عبدالبر، 1415ق: ج4، ص 448؛ ابن‌اثیرجزری، 1415ق: ج7، ص216؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص263).
ابن‌اثیر نقل می‌‏کند که فاطمه (س) گریست، رسول الله (ص) فرمود: «مالکِ تبکینیا فاطمة! فوالله لقد أنْکحتک أکثرهم عِلماً و أفضلهم حلماً و أوّلهم سلماً»(ابن‌اثیر جزری، 1415ق: ج7، ص216): چرا گریه می‏کنی! بخدا قسم ترا به ازدواج فردی درآوردم که از همه عالم‏تر و صبورتر است و اول فردی است که اسلام آورد. رسول خدا (ص) برای ایشان دعا فرمود: «اللهم بارک فیهما و بارک علیهما و بارک لهما فی نسلهما» (همان، ص217؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص265) بار خدایا در میانشان برکت ده و بر آنها برکت نازل فرما و در نسل ایشان برکت بده. رسول‌خدا (ص) بهفاطمه (س) فرمود: جزاین نمی‌خواستم که تو را به بهترین اهلم (فرد از خانواده‌ام) مزدوجکنم (کاتبواقدی، بی‌تا: ج8، ص24).
ابن ابی الحدید می‌‏نویسد: ازدواج علی با فاطمه زمانی رخ داد که خداوند به شهادت ملائکه آنها را به عقد یکدیگر درآورد (ابن ابی‌الحدید، 1383ق: ج9، ص139).
ثمره این پیوند حسن، حسین، ام کلثوم و زینب علیهم السلام بودند (کاتب واقدی، بی‌تا: ج8، ص26؛ ابن عبدالبر، 1415ق: ج4، ص448) و علی (ع) هرگز در حیات فاطمه (س) ازدواج دیگری نکرد (ابن‌عبدالبر،همان). نسلرسولخدا (ص) فقطازطریق فاطمه (س) است (عسقلانی، 1415ق: ج8، ص263).
3)شأن و منزلت حضرت فاطمه(س)
مقام و منزلت حضرت زهرا(س) از نقل‌های فوق مشهود است. اینکه پیامبر خدا(ص) شخصیتی که معصوم است و از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید(النجم،3)، هـمسر این دخترش را عالم‌
ترین، بهترین خاندانش و اول مسلمان انتخاب می‌کند، علی‌رغم اینکه از ثروتمندان و سرشناسان قوم به خواستگاری زهرا (س) آمده بودند و پیامبر نپذیرفته بودند، نشانه جایگاه معنوی و عالم بودن و بهترین بودن حضرت فاطمه (س) است. در حالی‌ که پیامبر درباره سایر دخترانش چنین حساسیتی نداشت[1].
هنگامی که رسول خدا (ص) برای مباهله با اهل کتاب حاضر شد، آیه شریفه زیر نازل گردید: «… فقل تعالوا ندع أبنآءنا و ابْنآئکم و نسآئنا و نسآئکم و انفسنا و انْفسکم…» (آل عمران، 61) (بگو بیایید فرزندانمان و فرزندان شما، و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را بخوانیم…). آنگاه رسول خدا (ص) فاطمه و علی و حسنین را همراه برد و فرمود: «اللّهُم هؤلاء أهلی» (حاکم نیشابوری، 1411ق: ج3، ص15). رسول اللّه (ص) کسی از همسران خویش را نبرد، بلکه از میان زنان فقط فاطمه (س) را همراه برد؛ بنابراین فاطمه مصداق «نسائنا» بود.
انس بن مالک می‌‏گوید: رسول خدا (ص) مدت شش ماه برای رفتن به نماز صبح از کنار خانه فاطمه عبور می‌‏کرد و می‌‏فرمود: «الصلاة یا أهل بیت محمد، انّما یرید الله لیُذهـب عنکـم الرجـس أهل البـیت و یطهـّرکم تطهیرا» (الاحـزاب، 33) به‌درسـتی که خداوند می‌‏خواهد تا پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک پاکیزه نماید.
ام‌سلمه می‌‏گوید: آیه «انّما یرید الله لیذهب عنکم الرجس أهل البیت» (الاحزاب، 33) در خانه من نازل شد پس رسول خدا (ص) به دنبال فاطمه و علی و حسن و حسین فرستاد و فرمود: «هؤلاء أهلی». عرض کردم یا رسول الله! آیا من از اهل بیت نیستم؟ فرمود: تو به خیری (حاکم نیشابوری، 1411ق: ج3، ص146؛ ابن‌اثیر جزری، 1415ق: ج7، ص218؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص265؛ سیوطی، 1411ق: ج5، ص198).
4)جایگاه حضرت زهرا(س) نزد رسول خدا(ص)
محبوب‏ترین فرد نزد پیامبر(ص)، فاطمه (س) بود (ابن‌اثیر جزری، 1415ق: ج7، ص218). این علاقه نه تنها به سبب نسبت پدر و فرزندی بلکه به سبب جایگاه و مقام حضرت زهرا (س) بود، زیرا رسول خدا (ص) دارای چند فرزند دختر بود.
از علی بن ابی‌طالب (ع) نقل شده است که فرمود: از رسول خدا پرسیدم کدام‌یک از ما نزد شما محبوب‏تر است، من یا فاطمه؟ فرمود: «فاطمه أحبّ الی منک و أنت أعزّ علی منها» (همان، ص219): نزد من فاطمه محبوب‏تر است و تو عزیزتری. ابن‌عباسنقلکردهاستکههرگاهپیامبر از سفر باز می‌‏گشت، به دیدار دخترش فاطمه می‌‏رفت (همان؛ ابن‌عبدالبر، 1415ق: ج4،ص449).
جمیع بن عمیر تیمی می‌گوید که نزد عایشه رفتم و از او پرسیدم: پیامبر(ص)چه کسی را بیش از همه دوست می‌دارد، گفت فاطمه. سؤال شد ازمردان چه کسی را؟ گفت: همسرش را (ابن‌اثیر جزری، 1415ق: ج7،ص219).
طبرانی و ابن‌اثیر به سند خود از امیرالمؤمنین (ع) روایت می‌‏کنند که فرمود: رسول خدا (ص) به فاطمه فرمود: «انّ الله یغضب لغضبک و یرضی لرضاک»، (خداوند با خشم تو خشمناک و از رضایت تو خشنود می‌‏گردد) (طبرانی، 1404ق: ج22، ص402؛ ابن‌اثیری جزری، 1415ق: ج7، ص219؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص266).
ابن عباس و دیگران نقل کرده‏اند که رسول خدا (ص) چهار خط بر روی زمین کشید و فرمود: آیا می‌‏دانید که این خطوط چیست؟ گفتند: خدا و رسولش بهتر می‌دانند. سپس فرمود: برترین زنان بهشت خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم هستند. رسول خدا (ص) با عباراتی شبیه این گفتار فاطمه (س) و مادر گرامی‌‏اش خدیجه کبری (س) را ستوده است، از جمله فرموده است:
«حسبک من نساء العالمین مریم، خدیجة، فاطمة و آسیة» بهترین زنان عالم، مریم، خدیجه، فاطمه و آسیه هستند. «سیدات نساء أهل اْلجنَة أربع: مریم و فاطمة و خدیجة و آسیة»، سرور زنان بهشت چهار تن هستند: مریم، فاطمه، خدیجه و آسیه، «خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران، آسیة بنت مزاحم، خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمّد» (بهتـرین زنان بهـشت چـهار تن می‌‏باشند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد(ص)) (ابن‌عبدالبر، 1415ق: ج4،ص451؛طبرانی، 1404ق: ج 22، ص402؛ عـسقلانی، 1415ق: ج8، ص264).
رسول خدا (ص) بارها با عباراتی نظیریکدیگر فرمود: فاطمه پاره تن من و نور دیده من و میوه قلب من است؛ هر که به او بدی کند، به من بدی کرده و هر که او را مسرور گرداند، مرا شاد کرده است. او اولین فرد از خاندان من است که به من ملحق می‌‏شود. ایشان درباره فاطمه و همسر و فرزندانش فرمود: بار خدایا می‏دانی که اینان اهل بیـت من و عزیزترین افراد نزد من هستند. پس دوست بدار هر که ایشان را دوست می‌‏دارد و دشمن بدار هر که ایشان را دشمن بدارد و یاری فرما هر که ایشان را یاری نماید (کحاله، 1404ق: ج4، ص125).
زید بن أرقم می‌‏گوید: رسول الله (ص) به فاطمه و خانواده او فرمود: هر که با شما دشمنی و جنگ داشته باشد، با او دشمنم و می‌جنگم و هر که با شما در صلح و آرامش باشد با او در صلح و آرامش هستم (عسقلانی، 1415ق: ج8، ص266).
این دو همسر جوان با سختی و تنگدستی زندگی کردند. کارهای سنگین خانه، آرد کردن و نان پختن، دستهای حضرت زهرا (س) را آزرده بود. امیرالمؤمنین (ع) به وی فرمود که نزد رسول اللّه (ص) برو و خدمتکاری طلب نما. فاطمه (س) ناچار نزد آن حضرت رفت و پس از مدتی درنگ، خواسته خویش
را بر زبان آورد. پیامبر (ص) فرمود: در شرایطی که اصحاب صفّه محتاجند، چیزی نمی‌‏توانم بدهم. پس از آن کلماتی را که جبرئیل (ع) برای آن حضرت آورد، به فاطمه (س) هدیه کرد و فرمود: برای آنکه فضیلتی از تو فوت نشود، ذکر و تسبیحی به تو تعلیم می‌‏دهم که کمک و ثواب تو باشد و آن عبارتست از: 33بار سبحان‌الله، 33بارالحمدللهو 34 باراللهاکبر (کاتبواقدی، بی‌تا: ج8، ص25؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص267).
بدیهی است که حضرت زهرا (س) برای رسول خدا (ص) بسیار عزیز بود، به همین سبب پیامبر(ص) چیزی به دخترش عطا کرد که برای او مفیدتر از خدمتکار باشد، یک هدیه و کمک معنوی. به تجربه برایمان ثابت شده است که این ذکر خستگی را از انسان می‌زداید و به توان و وقت ما برکت می‌دهد.
5)حضرت فاطمه (س) در کلام همسران رسول الله (ص)
فضایل و مناقب فاطمه (س) چنان بی‌‏شمار است که حتی عایشه نیز نتوانسته است از ذکر آن خودداری کند و می‌‏گوید: «کسی را در گفتار و کلام شبیه‏تر از فاطمه به رسول الله (ص) ندیدم». هرگاه بر آن حضرت وارد می‌‏شد، پیامبر (ص) او را مورد لطف قرار می‌‏داد و به پیشوازش می‌‏رفتودرکناراومی‌‏نشست. عایشه می‌‏گوید: «کسی را راستگوتر از فاطمه ندیدم مگر فرزندانش را» (ابن عبدالبر، 1415ق: ج4، ص450).
این گفته‌هاتصدیق الهی درباره پیامبر (ص) را در ذهن می‌آورد که فرمود: «ما ینطق عن الهوی» (النجم،3) و«لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة…»(الاحزاب،21).
عایشه گفت: هرگز کسی را با فضیلت‏تر از فاطمه جز پدرش ندیدم (عسقلانی، 1415ق: ج8، ص264).
جُمیع بن عُمیر می‌‏گوید: از عایشه پرسیدم، چه کسی نزد رسول الله (ص) محبوب‏تر از همه بود؟ گفت: فاطمه. گفتم از مردان؟ گفت: همسرش (همان).
ام‌سلمه می‌‏گوید: فاطمه نزد پیامبر(ص) آمد، آن حضرت به او چیزی فرمود که فاطمه گریست. سپس مطلبی فرمود که فاطمه خندید. از او در این باره سؤال کردم، گفت: رسول خدا (ص) به من خبر داد که امسال رحلت خواهد فرمود، پس گریه کردم، سپس فرمود: «ما یسرّک أن تکونی سیدة نساء اهل الجنة»، پس خندیدم (ابن اثیر جزری، 1415ق: ج7، ص219).
از عایشه نقل شده که گفت: فاطمه آمد، قدم برمی‌‏داشت مانند قدم برداشتن رسول خدا. پیامبر فرمود: «مرحبا بإبنتی» سپس سمت راست آن حضرت نشست، پس پیامبر رازی با او در میان نهاد و او گریه کرد. سپس رازی به او گفت که او خندید (کاتب واقدی، بی‌تا: ج8، ص27؛ عسقلانی، 1415ق: ج8، ص265).
عایشه می‌گوید: فاطمه برای طلب میراث خود نزد ابوبکر آمد و فدک را طلب کرد، ابوبکر گفت: پیامبر فرمود: «لانورث ما ترکنا صدقة» فاطمه (س) از این پاسخ غضبناک شد و بعد از وفات پیامبر شش ماه زندگی کرد(کاتب واقدی، بی‌تا: ج8، ص28).
6)حضرت فاطمه (س) در کلام اصحاب رسول الله (ص)
1-6)شأن حضرت زهرا و خانواده
ابن عباس می‌‏گوید: حسن و حسین بیمار شدند. رسول خدا با علی در میان مردم بیـماری آنها را یاد کرد. پس گفتند: ای ابوالحـسن (علی)! چرا برای فرزندانت نذر نمی‌‏کنی. علی و فاطمه و فضّه خدمتکار ایشان نذر کردند که سه روز روزه بگیرند. حسـنین بهبود یافتند. چـیزی برایخوردن در خانه یافت نمی‌‏شد. علی از شمعون یهودی سه صاع جو قرض کرد و فاطمه آن را آرد کرد و پنج قرص نان به تعدادشان پخت. هنگام افطار در برابرشان بود که فقیری نزد ایشان آمد و گفت: السلام علیکم أهل بیت محمد. مسکینی از مساکین مسلمانان هستم. مرا سیر کنید که خدا شما را از
خوراکیهای بهشت سیر کند. سهم افطار خود را به مسکین دادند و این برنامه سه روز تکرار شد و هر بار ایشان با آب افطار کردند و در نوبت دوم یتیمی و در روز سوم اسیری به ایشان مراجعه کرد. پس از آن از شدت ضعف و گرسنگی، علی (ع) حسنین را نزد رسول الله (ص) برد. سوره انسان (دهر) توسط جبرئیل (ع) به عنوان هدیه به اهل بیت بر پیامبر (ص) نازل شد(زمخشری، 1407ق: ج4، ص670).
6-2)رقت قلب
اَنَس می‌‏گوید: فاطمه به من گفت: ای أنس چگونه قلبهایتان طاقت آورد که خاک بر پیکر رسول خدا بریزید؟!(ابن‌اثیر جزری، 1415ق: ج7، ص221)، سپس گریه کرد و در فراق پدر شعر سرود. فاطمه نزد قبر پیامبر (ص) ایستاد، مشتی از خاک قبر برداشت و آن را بر چشمهایش گذاشت و گریه کرد و شعر سرود (کحاله، 1404ق: ج4،ص113).
6-3)حق خواهی
بلاذری می‌نویسد: فاطمه (س) به ابوبکر گفت: رسول خدا (ص) فدک را به من بخشید. علی بن ابی طالب (ع) بر این گفته شهادت داد. ابوبکر شاهد دیگری خواست. ام‌ایمن شهادت داد. ابوبکر گفت: ای دختر رسول خدا می‌دانی که شهادت دو مرد یایک مرد و دو زن پذیرفته است. فاطمه (س) مجلس را ترک کرد. در روایت دیگری آمده است که ام‌ایمن و رباح خدمتکار پیامبر (ص) شهادت دادند و ابوبکر نپذیرفت و گفت: شهادت یک مرد و دو زن لازم است (بلاذری، بی‌تا: ص44).
4-6)آمادگی برای لقاء الله
سلمی نقل می‌کند که فاطمه (س) در بستر افتاد و روز وفاتش علی (ع) برای حاجتی از منزل بیرون رفت. فاطمه به من گفت: ای مادر برایم آب بریز تا خود را بشویم. برای او آب ریختم و خود را خوب شست، سپس فرمود: لباس جدیدم را بیاور. لباس را برای آن حضرت آوردم. سپس فرمود: رختخواب
مرا در وسط اتاق بیانداز. در رختـخواب قرار گرفت و رو به قبله شد، سپس فرمود: ای مادر! من الان قبض روح می‌شوم، خودم را غسل داده‌ام،هیچ فردی لباس مرا در نیاورد. فاطمه (س) رحلت فرمود. علی(ع) آمد و این خبر را به او دادم (کاتب واقدی، بی‌تا: ج8، ص27).
عمرة بنت عبدالرحمن می‌گوید: عباس بن عبدالمطلب بر فاطمه دخت رسول الله (ص) نماز گزارد، او و علی و فضل بن عباس وارد قبرش شدند (همان، ص29).
جابر از محمد بن علی ـ امام باقر(ع) ـ نقل می‌کند که فاطمه (س) در شب دفن شد(همان).
7) نقل حدیث رسول الله (ص)
حضرت زهرا (س) از اصحاب و راویان رسول الله (ص) است و از آن حضرت، همسر و دو پسرش (حسنین)، عایشه، ام‌سلمه،سلمی ام‌رافعوانسروایت کرده‏اند و فاطمه بنت حسین و دیگران نیز به صورت مرسل از آن حضرت روایت کرده‏اند (عسقلانی، 1415ق: ج8، ص262).
1-7) طبرانی به سند خویش از امام حسین بن علی (ع) از مادرش فاطمه (س) روایت می‌‏کند که فرمود:
«رسول خدا (ص) شب عـرفه نزد ما آمد و فرمود: خداوند به همه شما مباهات می‌‏کند و همه شما به ویژه علی را می‌‏بخشد. این را به سبب اینکه فرستاده خداوند به سوی شما هستم می‌‏گویم، نه به سبــب علاقه خـویشاوندی. این جبرائیل است خبر می‌‏دهد که سعید به تمام معناست هر که علی را در حیات و مماتش دوست بدارد، و شقی (بدبخت) به تمام معناست هر که علی را در حیات و بعد از موتش، دشمن بدارد» (طبرانی، 1404ق: ج22،ص415).
2-7) طبرانی به سند خود از عکرمه از ابن عباس از حضرت فاطمه (س) روایت می‌کند که رسول خدا (ص) فرمود:

فایل : 18 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط