مقاله کامل تضمین کیفیت نظام آموزش عالی
مقاله کامل تضمین کیفیت نظام آموزش عالی
تضمین کیفیت نظام آموزش عالی
(ماهیت، ضرورتها، چالشها و راهکارها)
چکیده
هدف اساسی مقالهی حاضر، ارائهی راهکارهای برون رفت از چالشهای پیشرو در تضمین کیفیت نظام آموزش عالی می باشد که به شیوه توصیفی و از نوع تحلیل اسنادی انجام شده است. در این زمینه مطالعات و منابع داخلی و خارجی مرتبط با موضوع با استفاده از فرمهای فیشبرداری گردآورده شده و به شیوه کیفی به ارائه یافتههای پژوهش، پرداخته شد. نتایج اصلی پژوهش نشان میدهد؛ در دنیای پیچیده و به شدت در حال تغییر امروز، نظام آموزش عالی برای مقابله با چالشها و رفع نیازهای پیش رو، لازم است به استقبال انواعی از تجدید حیات و تغییرات گسترده و متنوع در اهداف، وظایف و کارکردهای خویش اقدام نموده تا بتواند به خواستههای متنوع؛ اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی به نحو مطلوب پاسخ دهند به گونه ای که فارغ التحصیلان دانشگاهی، حس مسئولیت پذیری بیشتری نموده و از نظر انواع تواناییهای علمی و مهارتهای کاری، اثربخش تر و کارآتر از گذشته شوند، دست یابی به اهداف مذکور، جزء با استقرار و توسعه نظام تضمین کیفیت در آموزش عالی کشور امکان پذیر نخواهد بود.
واژگان کلیدی: تضمین کیفیت، نظام آموزش عالی، ضرورت، چالشها،راهکارها.
1-مقدمه
نظامهای آموزش عالی در کشورهای مختلف، در اثر تحولات جهانی در دو دهه گذشته، با روندهایی روبرو شده اندکه نه تنها فرایند عملیاتی آنها را تحت تاثیر قرارداده بلکه هدفهای آنها را نیز متحول کرده است.از جمله این روندها، می توان به جهانی شدن و دانش –محور شدن اقتصاد و نیز به
فناوریهای اطلاعات و ارتباطات اشاره کرد (بانک جهانی، 2002). نظامهای آموزش عالی از جمله دستگاههای عظیم برای توسعه و پیشرفت اجتماعی به حساب می آیند. آنها از یک سو، حافظ و انتقال دهنده میراث فرهنگی و ارزشهای حاکم بر جامعه بوده و از سوی دیگر، پاسخگوی نیازهای اجتماعی جهت اشاعه و توسعه دانش و فناوری به شمار می روند (فیتزپاتریک و همکاران، 2004). هم چنین به آموزش عالی به عنوان عاملی مؤثر در تحقق سیاستهای توسعة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی نگریسته می شود؛ زیرا شالوده توسعه سیاسی- اقتصادی در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی بنا می شود (وبر، 2003). در صورت
آموزش عالی به عنوان نظامی پویا و هوشمند، دارای دو بعد کمی و کیفی بوده و رشد موزون، متناسب و متعادل این نظام، مستلزم رشد هر دو بعد به موازات یکدیگر است. رشد و گسترش کمی آموزش عالی بدون توجه به کیفیت، به مسائلی همچون؛ ترک تحصیل، بی سوادی، افت تحصیلی، مردودی، وابستگی علمی، عرضه نیروی انسانی متخصص مازاد، عدم فرصت مناسب جهت خلاقیت و شکوفایی و غیره منجر میشود. بهبود کیفی آن نیز، بدون در نظر گرفتن کمیت، به محرومیت انسانها از حق تحصیلات و افزایش تبعیضات اجتماعی منتهی می شود (قورچیان، 1373). با توجه به نقش حیاتی آموزش عالی که همانا اتخاذ راهبردهای اثربخش جهت تربیت نیروی انسانی متخصص، تولید دانش نو و ارائه خدمات تخصصی و فناوری روز میباشد، توسعه کمی به تنهایی کافی نبوده (ادوارد، 1380) و در کنار آن توجه به مقولة کیفیت در نظام آموزش عالی و مؤسسات دانشگاهی کشور نیز، از ضرورت اساسی برخوردار است.
تشخیص فرصتها و پی بردنبه قوتها، دانشگاهها و موسسات آموزش عالی وپژوهشی می توانند نارساییها ونقاط ضعف خود را کاهش دهند وپیشرفتهای علمی کشور را تسهیل کنند.)ترابیان، طباطبایی، 1398).
کیفیت از موضوعات اساسی مورد توجه آموزش عالی بوده که همواره به آن پرداخته شده ولی شدت و قوت آن متفاوت بوده است. از سال 1990 کیفیت، از وضعیتی حاشیهای به موضوعی برجسته و قابل توجه در کنار مسائل مالی، مبدل گشته است. در ایران نیز بحث کیفیت در آموزش عالی پس از دو دهه تأخیر نسبت به سایر کشورهای جهان، از اواخر دهه 1370 شمسی به گفتمان غالب، بین کنشگران ستادی نظام آموزش عالی کشور، مبدل شد (بازرگان، 1390). به طوری که واژگان مرتبط با این مفهوم، نظیر؛ بهبود کیفیت، ارتقای کیفیت، ارزیابی کیفیت، سنجش کیفیت، رتبه بندی کیفیت و تضمین کیفیت به کرات در این برهه زمانی مطرح شده و به دایره واژگان آموزش عالی کشور، راه یافته است (محمدزاده و همکاران، 1386). امروزه رشد سریع و بی سابقهدانش وظهور سازمانهای دانش محور، نقش سیستمهای آموزشی را به عنوان ابزاری که دسترسی به دانش ومهارتهای نوین را تسهیل می کنند، برجسته تر ساخته وضرورت توجه به بهبودکیفیت در این سیستمها را آشکارتر نموده است.دانشگاهها، ناگزیرند به کیفیت آموزشهای خود توجه کنند تا ازاین طریق بتوانند به موفقیت وپیشرفت، نایل شوند)سالیس، 2014). در حال حاضر، دانشگاهها به عنوان عامل کلیدی توسعه اجتماعی، اقتصادی،فرهنگی وسیاسی جوامع بشری، نقشی حیاتی درامر آموزش سرمایه انسانی ایفا می کنند)موحدی و همکاران، 1398)
رونتوپولوکیفیت را مفهومی چند بعدی می داند که از بخش صنعت و خدمات وارد آموزش عالی شده استو بنا به نیات
دولتها، معلمان، دانشجویان، کارگزاران اجتماعی واقتصادی به ابعاد متفاوت آموزشی نظیر سازماندهی و مدیریت موسسه شرایط آموزشی وپژوهشی محتوای آموزشی وارزش مدارک در بازار کار، قابلیت بازیابی مدارک دانشگاهی مربوط می شود. (یمنی، 1380)
در گذشته مفهوم کیفیت در آموزش عالی، عمدتاً مبتنی بر انطباق دستاوردها با برخی معیارهای ملی و بین المللی، بهبود سطوح آموزش و یادگیری، حفظ آن، نحوه تأمین بودجه و سایر منابع به منظور تحقق کیفیت آموزش عالی بوده است در حالی که کیفیت در رویکردهای نوین، به تحقق کیفی بروندادها، ایجاد فرایندهای مطلوب مدیریت (به منظور نظارت بر موقعیت) و میزان تحقق اهداف و مقاصد، ارزیابی نسبت فارغ التحصیلان به نیازهای بازار کار و مشاغل موجود و نیز فراهم کردن اطلاعات لازم برای افراد ذی نفع به منظور اطمینان بخشی به آنها از کیفیت و اعتبار برون دادها، معطوف شده است. بنابراین تفاوتهای اصلی مفهوم کیفیت در رویکردهای سنتی و جدید در آن است که کیفیت در رویکرد سنتی به درون دادها و استانداردهای یکسان ملی و بین المللی وفادار است در حالی که در رویکردهای جدید، اساساً بر فرآیندهای مدیریت، اثربخشی، ارزیابی مطلوب برون دادها، نظارت بر عملکرد و چگونگی برآورده سازی نیازهای دانشجویان، تأکید می شود (هرمان و میک، 2000).
شایان ذکر است، کیفیت آموزش عالی، تنها موضوعی درونی و صرفاً مرتبط با جامعه دانشگاهی از جمله؛ اعضای هیأت علمی، دانشجویان و مدیریت دانشگاه نبوده بلکه به جامعه خارج از دانشگاه، خانواده، دولت، تأمین کنندگان منابع عمومی، استخدام کنندگان، کارفرمایان، جامعه محلی و حتی نسلهای آتی آن جامعه نیز مربوط می شود. هر کدام از
ذینفعهای مذکور، انتظارات خاصی از دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالی در عرصههای آموزشی، پژوهشی و خدمات تخصصی دارند که لازم است همراه با سطح مطلوب تری از کیفیت و بهینگی به طور پیوسته حاصل شود.
امروزه نظام آموزش عالی به واسطهی؛ تشدید تقاضاگرایی، رشد مشتریگرایی، ضرورت تعامل با جامعه جهانی، تأمین نیازهای بازار کار و ضرورت تناسب با آن دسته از نیازهای متحول و نوپدید به علاوه ضرورت تنوع بخشی مکرر به منابع مالی با مسأله کیفیت، بیش از پیش دست به گریبان شده است. اعضای هیأت علمی و دانشجویان در درون دانشگاهها و همتایان علمی و حرفهای آنان در دنیای دانش با توجه به شرایط جهانی و بین المللی شدن نظامهای دانشگاهی، بهبود مداوم، ارتقاء کیفیت یاددهی- یادگیری، توسعه تحقیقات علمی، رشد فرآیندها و بهبود بروندادهای نظام آموزشعالی را انتظار دارند به عبارت دیگر هم ذینفعهای بیرونی و هم ذینفعهای درونی، در مطالبه کیفیت آموزش عالی و ضرورتبهبود و ارتقای آن با یکدیگر، هم صدا شدهاند (چی، 2003).
کیفیت آموزش عالی، تطابق دروندادها، فرایندها، محصولات، بروندادها و پیامدها با استانداردهایی است که به منظور بهبود فعالیتهای آموزش عالی و با توجه به رسالت، اهداف و انتظارات آموزش عالی، صورت میگیرد (بازرگان، 1998). توسعه کیفیت در آموزش عالی با تعهد باز و فعال نسبت به کیفیت در تمام سطوح، تمایل به تعهد به خود ارزشیابی، ساختار هدفمند و مستمر برای رویهها، مسئولیتپذیری کیفیت در قابل تضمین کیفیت، تأکید بر خود- ارزشیابی، تعهد روشن نسبت به شناسایی و ترویج عملکرد مطلوب و عملکرد
مدیریتی مطلوب برای حل مسائل و مشکلات با کمک اطلاعات جامع صورت می گیرد (نیوتن، 2006).
کیفیت آموزش عالی و دانشگاهها مفهومی پربعد است.کیفیت دانشجویان، مدرسان، مدیران، کارکنان، سازماندهی فعالیتهای دانشگاهی و….از یکسوو کیفیت زندگی تحصیلی و اجتماعی قبلی دانشجویان ، فرآیند تحصیلی مدرسان، مدیران، آموزشهای اولیه ی کارکنان و….از سوی دیگر، چنین ابعادی را نشان می دهد.بنابراین نمی توان کیفیت آموزش عالی را از بالا به پایین و از قبل تعیین کرد.می توان اقداماتی را (تصمیمها، برنامهها، سیاستهاو…) برای بهبود ان به عمل آورد.ولی این اقدامات در موقعیتی خنثی قرار نمی گیرند:در موقعیتهایی وارد می شوند که هرکدام از آنها نیز تصمیمها، برنامههاو سیاستهای خاصی برای خود دارند. (یمنی، 1391)
کیفیت آموزش عالی تابعی از فلسفه و مأموریت شکلگیری دانشگاه است. هر سازمانی برای موجویت خود، فلسفهی منحصر به فردی دارد که در قالب اهداف بیان نمودهاند، حتی اگر سیاستگذاران آنها را به صورت صریح، مشخص نکرده باشند. لذا دانشگاه نیز با پیکره و ساختار عظیم خود، برای موجویت خود، دلیلی منحصر به فرد داشته و هدف خاصی دنبال میکند. ویژگی منحصر به فرد مذکور و هدف و علت وجودی در مأموریت دانشگاه، منعکس میشود.
دانشگاه، محصول اجتماعی و فرهنگی جامعه تلقی میشود و باید به نقشآفرینیهای فرهنگی در پیدایش آن توجه نمود.
مأموریت دانشگاه، گزارهی اعتقادات، بیان مقصود، بیان فلسفه، بیان هنجارها و باورهایی که معرف آن هستند. فلسفهی شکلگیری دانشگاه، باید دانشگاه را بدانگونه که هست و آنچه در نظر دارد بدان دست یابد، معرفی نموده و
دانشگاه در یک جامعهی خاص را از دانشگاه در سایر جوامع متمایز نماید و به عنوان چارچوبی عمل کند که بتواند به این طریق فعالیتهای کنونی و آینده را ارزیابی نماید.با توجه به آیندهنگری، فلسفه و مأموریت حاکم بر دانشگاه بازتابی از قضاوتهایی است که دربارهی سیاستها و خطمشیهای جامعه میشود از اینرو برای تضمین کیفیت آموزش عالی نخست باید محیط خارجی آموزش عالی مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد تا ارزشهای بنیادی حاکم بر محیط کلان آموزش عالی مشخص شود. پس از آن، مأموریت و فلسفه وجودی آموزش عالی در آن محیط تبیین شود و سپس عرصههای فعالیت آموزش عالی متناسب با ارزشهای بنیادین و مأموریت مشخص گردد.
تحقق اهداف و رسالتهای اموزشی، پژوهشی، خدماتی و رشد حرفه ای در دانشگاهها نیازمند یک برنامه ومدیریت کیفی
جامع است.علی رغم تلاشهایی که در آموزش عالی صورت گرفته است آموزش عالی کشور از برخی نارساییها درابعاد کیفی رنج می برد. خراسانی (1386)
در این راستا، هدف اساسی مقاله حاضر، ضرورت تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی با تمرکز بر چالشها و ارائه راهکارها می باشد. در مقاله حاضر پس از تبیین مفهومی کیفیت به بحث در خصوص کیفیت در آموزش عالی پرداخته شده و در ادامه تضمین کیفیت در آموزش عالی، اهداف و ضرورت تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی به بحث گذارده شده و در پایان مقاله به چالشهای نظام آموزش عالی در تضمین کیفیت و ارائه راهکارها، پرداخته شده است.
2-روش پژوهش
پژوهش درصدد ارائهی راهکارهای برونرفت از چالشهای پیشرو در تضمین کیفیت نظام آموزش عالی می باشد. با عنایت به عنوان و مسأله اساسی، پژوهش حاضر به شیوه توصیفی و از
نوع تحلیل اسنادی انجام شده است. در این راستا مطالعات و منابع داخلی و خارجی مرتبط با مسأله اساسی پژوهش، گردآوری شده و به شیوه کیفی و از نوع تحلیل اسنادی، به ارائه یافتههای حاصل از پژوهش، پرداخته شده است.
3-یافتههای کیفی پژوهش
3-1-تضمین کیفیت آموزش عالی
تضمین کیفیت، اصطلاحی پایه بوده و به عنوان مرجعی برای انواع اصطلاحات؛ پایش، ارزیابی و یا بازبینی بیرونی کیفیت، مورد استفاده قرار گرفته است هم چنین ممکن است به عنوان فرایند اطمینان بخش برای افراد ذینفع (در خصوص دروندادها، فرآیندها و بروندادها) نیز استفاده شود تا بتواند، انتظارات را برآورده ساخته و یا رضایت حداقلی را تأمین نماید (مارتین و استلا، 1388: 21-23) بر این اساس، تضمین کیفیت به معنای اعم همان اطمینان از وقوع کیفیت در تمامی مراحل، فعالیت در حال انجام است.
میک و هرمن(2000)،تضمین کیفیت را «فرایندهای؛ بررسی، سنجش و نظارت مستمر و پیوسته بر انواع فعالیتها با هدف تحقق استانداردها» دانسته اند که البته ضروری است همه اجزاء فرایندهای مورد استفاده فوق، برای همه ذینفعان شناخته شده باشد (حاجی احمد، 2004).
(پوند (2003اذعان میدارد؛ تضمین کیفیت به معنای قضاوت و برنامه ریزی منظم یک مؤسسه یا برنامه، جهت دستیابی به استانداردهای قابل قبول در آموزش، پژوهش و هدفهای سازمانی است که با حفظ کیفیت در حال حاضر و نیز تقویت آن در آینده نیز، انجام می شود (پوند، 2003، ص33).
مفهوم «تضمین کیفیت آموزش عالی» از اوایل دهه 1990 به مسئله ای بین المللی، مبدل (گرافت1، 1994) و جایگزینسیستم رتبه بندی سادهی رایج در دانشگاههای آن زمان گردید. مفهوم مذکور همچون مفهوم «کیفیت»، تعریف ثابتینداشته و بر اساس سیاستهای خاص هر نظام دانشگاهی، فعالیتها و نیز کارکردهای مورد انتظار، متفاوت شده است زیرا سیاستهای خاص ریشه در زمینههای؛ فرهنگی، تاریخی، اجتماعی و اقتصادی جوامع دارد و همین امر باعث شده تا تمایز بین مؤسسات آموزش عالی، آشکارتر گردد.
تضمین کیفیت آموزش عالی، شامل؛ فرایند بررسی و امتحان اهداف، ساختار، درون دادها، فرآیندها، برون دادها و پیامدهای آموزش عالی است که موجب حفظ، بهبود و ارتقاء کیفیت خواهد شد. نظامهای آموزش عالی و مؤسسات دانشگاهی به علت عهده داری بالاترین سطح آموزش مرتبط با توسعه و بهسازی منابع انسانی متخصص، بیش از سایر سطوح، نیازمند تضمین کیفیت و رعایت استانداردها و معیارها از یک سو و انعطافپذیری سنجیده و هدایت شده از سوی دیگر می باشند (ابوالقاسمی، 1388).
یونسکو (2008) معتقد است؛ تضمین کیفیت در آموزش عالی، فرایندی منظم برای حفظ؛ ارتقاء و تضمین کیفیت بیشتر جهت تحقق بخشی به استانداردهای تدوین شده برای مؤسسات، برنامهها، دروندادها، فرایندها و بروندادها است (یونسکو، 2008).
چن وهمکاران (2017) در پژوهشی با عنوان شاخصهای کیفیت مهم در برنامههای آموزشی دانشگاهی کشور نتیجه گرفتند که تحقیق و توسعه، نوآوری، منابع انسانی، ومدیریت دانش ورهبری به عنوان شاخصهای کیفیت آموزشی برنامههای دانشگاهی شناخته می شوند که تاثیر مهمی بر این آموزشهای
دانشگاهی می توانند داشته باشند. اما کیفیت در آموزش عالی از یک سو با مفهوم کیفیت در کسب و کار فرق دارد و یک نظام آموزشی زمانی با کیفیت شناخته می شود که بدون کژی و کاستی باشد؛ چرا که این کاستیها در یک نظام به منزله نواقص و عیوب آن است و نتیجه مطلوبی ازآن نظام حاصل نخواهد شد. از اینرو، استقرار یک نظام کارآمد ارزیابی که با آن بتوان ضمن بهبود و ارتقای کیفیت آموزشی، پژوهشی و خدماتی، بهبود کل نظام دانشگاهی را مدنظر قرار داد، ضرورت دارد (دادرس و همکاران، 1396).
در مجموع، تضمین کیفیت در آموزش عالی اشاره به کلیهی؛ سیاستها، فرآیندها و فعالیتهای منسجم و برنامهریزی شدهای دارد که هدف اساسی آنها؛ حفظ و ارتقاء کیفیت دانشگاهی بوده و مستلزم مسئولیتپذیری علمی همه دستاندرکاران مؤسسات دانشگاهی است بنابراین تضمین کیفیت آموزش عالی به معنای؛ مدیریت نظاممند و سیستماتیک جهت حصول اطمینان از تحقق انواع کیفیتهای خاص در ابعاد مختلف آموزشعالی است.
3-2- اهداف تضمین کیفیت در نظام آموزش عالی
اهداف تضمین کیفیت به صورت پیوستاری از؛ «بهبود» شروع و پس از گذشتن از «پاسخ گویی عامهی مردم» به «اهداف دولت، تخصیص منابع و عقلانی سازی» خواهد رسید. بر این اساس، معیار قضاوت درباره کیفیت؛ «اهداف تصریح شده»سپس «دیدگاههای همگنان» و در نهایت، «هنجارها و مقایسههای دولتی» خواهد بود (کلز، 1995 به نقل از محمدزاده و همکاران، 1386).
از نظر وان دام (1999)، اهداف تضمین کیفیت در آموزش عالی، به قرار زیر است:
فایل : 36 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.