مقاله کامل تحلیل و بررسی خشونت علیه زنان (مطالعه ‌موردی‌ زنان ‌در‌ اروپا)

مقاله کامل تحلیل و بررسی خشونت علیه زنان (مطالعه ‌موردی‌ زنان ‌در‌ اروپا)

تحلیل و بررسی خشونت علیه زنان (مطالعه‌موردی‌زنان‌در‌اروپا)
مهدیه شادمانی
چکیده
یکی از بحران های کنونی اجتماع بشری، گسترش غیر قابل انکار خشونت علیه زنان است. بدرفتاری با زنان، در همه کشورهای جهان مسئله ای کاملاً عمومی و دارای نتایج وخیمی است .این مسئله در سراسر جهان سلامت روحی و جسمی زنان را به مخاطره انداخته و سبب نقض گسترده حقوق این بخش از جامعه بشری گردیده است. بسیاری از پژوهش ها نشان می دهد که خشونت علیه زنان در خانواده و اجتماع، سبب تشویش، حس حقارت و در نهایت خودکشی می گردد. بسیاری از روانشناسان در بررسی علل این پدیده، نوع تقسیم و توجه به نق شهای جنسیتی و همچنین نوع جامعهپذیری را ذکر کرده اند .این رخداد ناگوار به حدی رشد یافته که این نقض آشکار حقوق انسانی در سراسر جهان و حتی کشورهای غربی نیز مشاهده می شود. مسئله مهم در این میان رشد فزاینده خشونت و جرائم جنسی علیه زنان در کشورهای پیشرفته غربی است که مدعی اجرای قوانین سودآور برای زنان هستند. به عنوان نمونه در کشورهای پیشرفته انگلیس و فرانسه شاهد رشد فزاینده خشونت و تجاوز علیه زنان هستیم، اما مجامع بین المللی و نهادهای حقوق بشری به دلیل منافع خاص سیاسی و نقش هژمون این دولت ها در ساختار سیاست بینالملل، کوچکترین اعتراض و تحریمی را ایراد نمی کنند. خشونت خانگی، تجاوز به عنف، خشونت جنسی، خشونت جسمی، خشونت در محل کار، بردگی جنسی و ارعاب از انواع مصادیق خشونت علیه زنان به شمار می آید. در این مقاله نویسنده با بررسی ابعاد خشونت، میزان جرائم جنسی و تضییع حقوق زنان را در کشورهای غربی تحلیل کرده است.
کلیدواژه:‌زنان، ‌حقوق، ‌جرائم، ‌مجامع، ‌تضییع، ‌ارعاب.
مقدمه
امروزه علي رغم پیشرفت هاي علمي هنوز معضل خشونت، وجدان ها را مي آزارد و به عنوان یک مسئله حاد اجتماعي خشونت مدرن با مصادیق جدیدي مطرح گردیده است . حدود نیمي از جمعیت کره زمین را زنان تشکیل مي دهند که در طول تاریخ مورد بي مهري قرار گرفته اند. خشونت علیه زنان از قدیم تا به حال نه تنها کمتر نشده است، بلکه با بررسي هاي به عمل آمده آمار هایي به دست رسیده که حاکي از نقض حقوق بشر در مورد زنان است.
خشونت ممکن است جنبه رواني، جسمي و مالي و جنسي داشته باشد که در اسلام به عوامل فرهنگي زمینه ساز خشونت علیه زنان بیشتر توجه شده و با آن به مقابله برخاسته است. (یزدانی 1395: 178).
خشونت علیه زنان، پدیده ای است که در آن زن به خاطر جنسیت خود و صرفاً به علت زن بودن مورد اعمال زور و تضییع حق از سوی جنس مخالف (مرد) قرار می گیرد. چنانچه خشونت در چارچوب خانواده و بین زن و شوهر باشد، از آن به خشونت خانگی تعبیر می شود و به هر نوع عمل و یا احتمال رفتاری که به آسیب جسمی، جنسی، روانی یا محرومیت و عذاب منجر شود، خشونت علیه زنان گفته می شود .این تعریف، تهدید به چنین اعمال و رفتاری، محرومیت از آزادی به اجبار یا به اختیار، اعم از ای نکه در زندگی شخصی (خصوصی) یا جمعی رخ دهد، را نیز دربرمی گیرد. (وردی نیا و دیگران، 1389: 108).
با توجه به اهمیت خشونت علیه زنان، از همان آغاز تأسیس سازمان ملل متحد در 24 اکتبر سال 1945 ارتقای حقوق زنان و ایجاد فضای برابر برای آنان از اهم تلاش های سازمان ملل قرار گرفت .بدین ترتیب سازمان ملل پرچمدار جنبش ترویج و حمایت از حقوق بشر زنان، حذف خشونت علیه زنان و محو کامل
همه نوع تبعیض علیه آنان شناخته شد و این مهم از طریق تصویب اعلامیه جهانی حقوق بشر 1947 و میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی 1966 و میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی 1966 آغاز شد تا زنان در همه جنبه های مدنی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به حقوق برابر و انسانی دست یابند. (موثقی، 1392: 136).
اما نکته مهم در این مقاله، رشد فزاینده خشونت علیه زنان در کشورهای پیشرفته و غربی می باشد .بسیاری از کشورهای اروپایی در پشت پرده شعارهای رنگارنگ دفاع از زنان و گسترش تئوری های فمینیستی، با ایجاد و افزایش ظلم علیه زنان در قالب بردگی جنسی، تجاوز و بهره کشی اجباری زمینه تضییع حقوق این بخش مهم از اجتماع بشری را به وجود آورده اند. با توجه به این مسائل نویسنده در این مقاله سعی کرده تا ضمن بررسی خشونت علیه زنان، به این سوال پاسخ دهد که خشونت علیه زنان در اروپا در چه میزان و گستره ای است و چه تأثیری این خشونت بر ابعاد مختلف زندگی بشری دارد.
1. مفهوم شناسی
1-1. خشونت
خشونت از نظر لغوی به معنای غضب، درشتی و تندی کردن، ضد لینت و نرمی تعریف شده است.
هر چند خشونت در بدو امر، بدیهی و بی نیاز از تعریف به نظر می رسد، اما در مقام تعریف، اختلاف نظر بسیاری مشاهده می شود. برخی خشونت راعملی خلاف نرم و طبع می دانند. بعضی دیگر خشونت را رفتاری فردی وجمعی می شمارند که تحت شرایط خاص بروز می کند و از نظر برخی دیگر، خشونت هر نوع رفتار خشنی است که از روی قصد و به منظور آسیب بر فرد دیگر انجام می شود. در تعریف دیگری بیان شده است هرگونه تهاجم فیزیکی علیه هستی انسان که با انگیزه آسیب، رنج و یا
لطمه باشد . برخی نیز معتقدند خشونت طیفی از رفتارهای بسیار تند و آسیب زا تا عکس العمل های منفی چون بی تفاوتی و کم توجهی را دربردارد. (محبی،1380: 7-6).
1-2 قاچاق‌زنان‌
قاچاق زنان عنواني است که بر پایه جنسیت به کار مي رود وگرنه پیوند آن با قاچاق انسان، عموم و خصوص و مطلق است و قاچاق زن در زیر قاچاق انسان قرار گرفته و برجستهترین مصداق آن به شمار مي رود، ولي سوداگري انسان، به خرید و فروش و مبادله کردن مي پردازد که یا بزه دیده بر انجام کار، خشنودي (رضایت) ندارد یا اینکه از چیستي یا عاقبت کار آگاه نیست؛ از این رو تجارت انسان را بیشتر بر محوریت زنان و کودکان بررسي مي کنند.
بر پایه تعریفي که ماده 3 پروتکل پیوست به کنوانسیون بینالمللي پیکار با بزه هاي سازمان یافته فراملي با نام «پیوندنامه پروتکل پیشگیري، سرکوب و کیفر سوداگري اشخاص به ویژه زنان و کودکان» پیشنهاد داده، سوداگري یا آمد و شد کردن اشخاص عبارت است از: به کارگیري، ترابري، انتقال، تحویل دادن و تحویل گرفتن اشخاص از رهگذر تهدید، به کارگیري زور یا دیگر حالت هاي اجبار، ربایش، تقلب، فریب، بهره گیري ناروا از اختیارات، حالت آسیب پذیري بزه دیده، پرداخت یا دریافت پول یا بهره تا رضایت شخص (بزه دیده) براي تحت کنترل قرار گرفتن، از سوي دیگري به قصد بهره کشي از وي به دستآید. (عالی پور، 1388: 150-151).
2. انواع خشونت علیه زنان
1-2‌خشونت‌خانگي‌
خانواده، نهادي است که شدت، عمق و گستردگي روابط و تعاملات در آنجا از هر جایي دیگري بیشتر است. پس نهاد خانواده زماني مي تواند مکان پر از امن و عطوفت باشد که دچار آشفتگي و نابساماني نباشد. خشونت از عواملي است که
سلامت و امنیت خانواده را تهدید مي کند . خشونت خانوادگي یا خشونت علیه زنان در خانواده، شا یعترین شکل خشونت علیه زنان است .در حقیقت خشونت خانوادگي (FamilyViolence) به نوعي پرخاشگري اشاره دارد که عضوي از خانواده به عضو دیگر اعمال کند. اگرچه گاهي ادعا مي شود که زنان به اندازه مردان با همسر یا کودک هاي خود خشن هستند، اما واضح است که خشونت زنان محدودتر است و به احتمال بسیار اندک موجب آسیب جسماني بادوام مي گردند . اگرچه آثار فیزیکي خشونت خانگي معمولاً قابل مشاهده است، اما در مقابل، گاهي خشونت خانگي داراي آثار مخربي است که به چشم نمي آید، اما تحمل شان بسیار دشوار است. مانند دروغ گفتن، به خواسته هاي زن بيتوجه بودن، انتقادکردن به طور مداوم، جدا کردن زن از کودکانش و فامیل، پرخاش کردن، وادار کردن زن به ترک خانه، تهمت زدن و …که از آن ها به عنوان خشونت پنهان یاد مي شود. به این ترتیب خشونت خانگي در اشکال مختلف نظیر فیزیکي، روحي، اقتصادي، فرهنگي و جنسي بروز مي کند. بسیاري معتقدند خشونت خانگي علیه زنان هنوز به عنوان ابزاري براي تداوم و تقویت فرمانبرداري زنان از مردان، استفاده مي شود .ا ین نوع رفتار قابلیت انتقال از نسلي به نسل دیگر را دارد ؛ زیرا پسراني که شاهدخشونت علیه مادرانشان هستند، در دوران بزرگسالي براي حل اختلاف هايخود پیش از سایر پسران به خشونت روي مي آورند و در مقابل دختران شاهدخشونت علیه مادرانشان نیز نسبت به سایر دختران با احتمال بیشتري قرباني خشونت شوهران خود مي شوند. (ره کشای، 1395: 127-128).
2-2 ‌خشونتهای‌عمومی‌
در دسامبر سال 1993، مجمع عمومی سازمان ملل برای تعریف خشونت های مبتنی بر مالکیت نسبت به جنس مؤنث، به توافق رسید و با عنوان «بیانیه طرد خشونت علیه زنان» به تعریف خشونت پرداخت. در ادامه اعلامیه، به احصای اعمال و اشکالی از خشونت می پردازد که منجر به خشونت علیه زنان می شود که در ذیل خشونت های عمومی و خارج از خانه نام برده شده است:
خشونت های غیرزناشویی؛
خشونتهای مربوط به بهره کشی؛
آزار جنسی، منزوی ساختن در محل کار و مراکز و سازمان های دولتی یا غیر دولتی و هر جای دیگر؛
قوادی؛
روسپیگری ؛
خشونت های ناشی از اعمال حاکمیت دولت؛
طبق نظر بعضی از متخصصان و مدافعان حقوق زنان، این حمایت ها شکل کلی و فراگیر دارد و تنها شامل اعمال افراد و حکومت ها نمی شود، بلکه عدم قانون و فقدان سیاست ها و نابرابری های اجتماعی را که می تواند خشونت محسوب شود نیز شامل می گردد.
در تحقیقی که برای بانک جهانی با کمک جک لین پیتانی و آدریال ژرمن و لری هیز ویک نیم از انستیتوی باسینیک در مورد «سلامتی زنان واشنگتن» صورت گرفت، اعلام گشت که تعریف بیان شده توسط مجمع عمومی اجازه نمی دهد که فراتر از آن تعریف و موارد احصا شده، موارد دیگر را خشونت بدانیم، در حالی که خشونت های نسبت به زنان، فراتر از موارد مذکور در بیانیه است .طبق نظر خانم هیز، تعریف خشونت باید حول 2 محور اساسی «اجبار »و «زور» بیان گردد؛ مسئله ای که مبینّ
یک رفتار خشونت آمیز از یک رفتار ساده تحمیلی است .)گزارشی از چهارمین کنفرانس جهانی زنان، 1385).
3. چارچوب نظری
سنتگرایان در طیف رادیکالشان معتقدند که زنان، خود باعث و بانی خشونت هستند؛ زیرا در مورد خشونت جنسی، زنان خود متجاوز را وسوسه نموده و سبب چنین خشونتی می شوند. در غرب ای ن طرز تفکر به این صورت تجلی میکند که مرد اجازه دارد که همسرش را بزند، مشروط بر اینکه چوب از انگشت شست او ضخیم تر نباشد .این شکل از ضرب و جرح در اواخر قرن نوزدهم در انگلستان غیر قانونی اعلام شد . در بسیاری از کشورهای جهان، در حال حاضر این نوع تفکر در مورد تهاجم و تهدید علیه زنان منسوخ شده، ولی عملاً تناقض دارد و دستگاه های قضایی و حقوقی هم لوایحی بر رد آن ندارد .
دیدگاه های دیگر، خشونت علیه زنان را مشکلی اجتماعی به حساب می آورد .این رویکرد بر این باور است که مردانی که نسبت به زنان خشونت می ورزند بیمار و نیازمند درمان اند. مردانی که زنان خود را کتک می زنند احتمالاً در دوران کودکی کتک خورده اند .
دیدگاه فمینیستی، خشونت علیه زنان را در متن وسیع تری بررسی می کندکه آن جایگاه فرودست زنان نسبت به مردان است .در دههی هفتاد میلادیفمینیست ها کوشیدند تجاوز جنسی و کتک زدن همسر را تهدید جدی مردان علیه حیات زنان معرفی کنند، اما این رویکرد به تازگی مورد اعتراض واقع شده و فمینیست ها گفته اند هر چه که موجب وحشت و ارعاب زنان شود باید در بستر کنترلی که مردان بر رفتار زنان دارند، مورد بررسی قرار می گیرد.
فمینیست ها به جای اینکه در پی توجیهی برای خشونت مردانه باشند، بیش از پیش به پژوهش هایی علاقه نشان می دهند که به دنبال کشف احساس زنان نسبت به خشونت و قدرت مردانه و
قید و بندهایی است که به خاطر وحشت از تجاوز و تهاجم مردان در رفتار زنان به وجود می آید. در میان تمامی نظریه هایی که سعی کرده اند پدیده ی همسر آزاری را توضیح دهند، نظریه ی فمینیسم )برابری زن و مرد ( توجه بیشتری را به خود جلب کرده است، این دیدگاه :
بر تجربه ی جنسیت تأکید می کند .
تشخیص می دهد که زن در جامعه به عنوان جنس دوم مطرح است.
متعهد می شود ک ه به این اختلاف پایان دهد. (حمیدیان، کلانتری، 1378: 55) .
رویکرد روانشناسی اجتماعی
4-1 نظریه یادگیری اجتماعی (Social learning view)
در دهه 1990 «باندورا » بیان می کند خشونت نوعی صورت آموخته شده از رفتار اجتماعی است. فراگیری خشونت معمولاً تحت شرایط مستقیم (تنبیه یا تشویق) و مشاهدات فردی انجام می پذیرد و می تواند نتیجه تجارب شخصی یا فردی یا برگرفته از نتایج مترتب بر رفتار دیگران باشد. برای تبدیل رفتار مشاهده شده به رفتار از سوی فرد، لازم است آن رفتار در ذهن فرد ثبت شود و سپس به رفتار عملی تبدیل گردد.این فرآیند با توجه به میزان مهارت افراد، متفاوت است. ابعاد تنبیهی و تشویقی رفتار و وجود انگیزه لازم فاعل برای انجام فعل از دیگر مواردی است که در تبدیل ذهنیت به رفتار مؤثر است .چنانچه بخواهیم ماهیت خشونت را از طریق این نظریه درک کنیم، باید سه موضوع بنیادی را توجه نمائیم:
الف. شیوه کسب رفتارهای خشونت آمیز توسط فرد؛
ب. پاداش و تنبیهات مؤثر در رفتارهای خشونت آمیز؛
ج. عوامل اجتماعی و محیطی مؤثر بر رویداد خشونت در یک محیط خاص. (محبی، 1380: 13).
بدین ترتیب با بررسی نظریه های گوناگون و پژوه شهای پیشین می توان اینگونه نتیجه گیری کرد که:
فرد در خانواده جهت یاب )مبدأ( خود با مشاهده رفتار خشونت آمیز والدین، خشن بودن را از آنان می آموزد و همین تجربه بدرفتاری از ناحیه پدر و مادر در کودکی منجر به یادگیری رفتار سلطه آمیز توسط مرد و آموختن تحمل توسط زن در آینده می شود .
فرد در فرایند جامعه پذیری در خانواده پدری خود بر اساس گرای شها و هویت جنسیتی و به دنبال آن تصویری که از زنان و مردان در آن محیط ترسیم می شود روحیه استبدادی و یا دموکراتیک را در خود درونی می کند .
هر یک از همسران که در خانواده به منابع و سرمایه ها ی بیشتری دسترسی داشته باشد، می تواند سهم بیشتری در تصمیم گیری داشته باشد .بنابراین افزایش منابع قدرت برای زنان خود عامل مهمی برای مقابله با خشونت مردان علیه آنان می باشد .
وجود یا فقدان نوع خاصی از روابط می تواند در بروز رفتار خشونت آمیزدر خانواده سهم به سزایی داشته باشد. از جمله این روابط، تعاملات ابزاری، اظهاری و گفتمانی است که در نظریه های مذکور به هرکدام از آن ها اشاره ای شد . (اعظم آزاده، دهقان فرد، 1385: 163-164).
5. حقوق زنان از منظر قوانین بین المللی
از سده بیستم جامعه بین المللي با احترام به اصل حاکمیت ملي، مجموعه گسترده اي از قوانین بین المللي حقوق بشر توسعه یافت که تا حدود زیادي اجازه اظهارنظر و تأثیرگذاري در مورد وضعیت حقوق بشر در دیگر دولت ها محقق

فایل : 25 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط