مقاله کامل اهميت مديريت

مقاله کامل اهميت مديريت

توصيه هايي براي مديران
اهميت مديريت
از مرحوم آيت اله العظمي حاج سيد محمد حسن شيرازي (ره) منقول است كه فرموده اند: رياست (منظور مرجعيت ديني و رهبري بوده) نيازمند به يكصد جزء است كه يك جزء آن علم و جزء ديگرش عدالت و نود و هشت جزء ديگر آن مديريت است.
بنابراين لازم است از بالاترين مقامات نظام تا وزير و مدير مدرسه و رئيس ثبت و پيش نماز، مدير مجله، واعظ، نامه رسان و آشپز و… همه و همه طريقه ساماندهي و مديريت خوب كار خود را بدانند وگرنه درجا زدن و انحطاط، نتيجه قهري كارشان خواهد بود.
آيا مديريت ذاتي است يا اكتسابي؟
صفات روحي همانند اعضاء بدن مواد خامي هستند كه قابل رشد مي باشند همانگونه كه دست كودك كم كم رشد مي كند تا بميزان معين خود در طول، عرض، كيفيت و ساير مزايا برسد، بهمين ترتيب علم كودك هم قابل رشد است تا جايي كه به درجه يكي از دانشمندان بزرگ برسد همچنين نسبت به صفات و غرايز ديگر.
صفت نيز در دو جهت مانند عضو است:
الف- رشد عضو بستگي به غذا دارد، همانگونه كه به دست انسان اگر غذا نرسد، رشدش متوقف مي گردد، انسان هم اگر در تحصيل علم نكوشد، رشد دانش او متوقف مي گردد.
ب- هر يك از اعضاء بدن انسان ميزان معيني رشد مي كند و نهايتي دارد كه هر وقت رشد به آنجا رسيد باز خواهد ايستاد، رشد علم و دانش نيز نمي تواند بيش از استعداد بشري كه در افراد متفاوت است، برسد. البته تفاوتي بين صفات روحي و اعضاء بدن وجود دارد و اينكه ممكن است يك صفت در يك حالت معيني متوقف شود بدون آنكه از بين برود يعني اگر تحصيل ادامه پيدا نكرد معلومات محدودي براي شخص مي ماند. ولي اعضاء بدن در صورت
بي غذا ماندن از بين مي روند. لذا مهارت در مديريت يكي از صفات روحي است و تا حدودي ذاتي است. صفت مديريت از همان مراحل ابتدايي تا مراحل رشد مكاني آن اكتسابي است، اكتساب اين صفت احتياج به جديت و كوشش فراوان و يادگيري و ممارست بسيار دارد تا در مراحل ابتدايي رشد آن متوقف نشود. مثلاً حفظ مطالب در ابتدا كاري دشوار است، اما اگر انسان هميشه در خواندن و تكرار مطالب مصر باشد حفظ شده و براي او ملكه خواهد شد بطوري كه هر وقت بخواهد مي تواند آن محفوظات را بدون زحمت و بصورت طبيعي از حفظ بخواند و حتي بجايي مي رسد كه همزمان با انجام كاري ديگر هم مي تواند محفوظات را قرائت كند. ممارست و تمرين نكات مديريت نيز چنين نتيجه اي دارد.
عادت به صبر در ناملايمات:
كسي كه اداره اموري را بعهده دارد قهراً براي او ناملايماتي چه از ناحيه رؤسا و مافوق و چه از ناحيه دوستان و همكاران و چه از ناحيه مرئوسين و زيردستان و يا از ناحيه كارهاي مربوطه پيش خواهد آمد. بنابراين بدون صبر و بردباري انسان نمي تواند به خوبي از عهده اداره امور مربوطه برآيد.
اكثراوقات رؤسا و افراد مافوق مدير از او توقعاتي دارند كه تأمين آنها براي او مقدور نيست، اگر صبور باشد و اظهار عجز و خستگي از توقعات آنان ننمايد، بتدريج خواسته هاي رؤسا تعديل مي شود و اين صبر و بردباري محبوبيت خاصي براي مدير مي آفريند.
به همين ترتيب همكاران و هم قطاران اكثراً درباره انسان حسادت مي ورزند و بيشتر به بزرگنمائي اشتباهات مدير مي پردازند بازهم چاره كار صبوري است و موجب مي شود تخريب ها با مرور زمان متوقف و سربلندي را ارمغان آورد. مرئوسين و زيردستان مدير نيز هميشه از اوامر و نواهي او اطاعت نمي كنند و موجب ناقص ماندن يا تعطيلي برخي از امور مي شوند.
اينجا نيز چاره كار صبر و تحمل است و با پشتكار و سماجت براي انجام كار مورد نظر بايستي تلاش نمود تا نتيجه و هدف پيش بيني شده تحقق يابد.
كم حرفي و پركاربودن مدير
نتيجه گيري مطلوب در پي كار و كوشش حاصل مي شود نه با پرحرفي و گفتار بيجا، بلكه بيشتر اوقات پرحرفي و سخن بيمورد موجب شكست مدير خواهد شد. لذا حداقل از موارد زيربايستي خودداري نمود:
الف- خرده گيري و انتقاد شديد در مورد كسانيكه در كار مدير مشاركت دارند ولو بحق هم باشد، موجب تحريك طرف مقابل و سستي در كار و مقاومت منفي و حتي قيام بر ضد انتقادكننده خواهد شد.
ب- گريز از بيهوده گوئي كه معمولاً افراد كار بدست به آن دچارند. شعار يكي از احزاب بزرگ اندونزي (كم حرفي و پركاري است) و اين ضرب المثل «كار كردن با سكوت و آرامش نشانه پيروزي است» در عمل كارائي خود را نشان داده است.
شناسائي راه ورود و خروج در هر كار
انسان مسافر زماني مسافرت موفقي را خواهد داشت كه قبل از انجام بداند به كجا مي رود؟ چه زماني مي رود؟ با چه وسيله اي مي رود؟ و اگر در اثناي مسافرت مشكلي براي وسيله او پيش آمد چه جايگزيني را براي ادامه مسير دارد؟
طرق شروع و خاتمه دادن موفق به هر كاري نيز تبعيت از همين مثال دارد و از نكات حساس مديريتي است كه به مدد دانش، تجربه، استعداد و مشورت مي توان بهترين خط مشي را برگزيد.
در راه رسيدن به يك هدف خاصي ممكن است راه حلهاي گوناگوني موجود باشد و طبيعتاً مديري موفق تر است كه بهترين و آسانترين گزينه ها را انتخاب كند.
بررسي زندگينامه مديران بزرگ
مطالعات پيگير در حالات اداره كنندگان بزرگ، مانند نورافكني قوي راههاي مديريت را به انسان مي آموزد و همانگونه كه تجربيات گذشته هر مدير براي آينده او كارگشاست، به همين ترتيب تجربيات مديران موفق نيز مي تواند كارساز باشد. مديريت مانند نهر آبي است كه قطره قطره جمع مي شود و قطرات مديريت نيز از هزاران قطره حكمت و صدها قطره تجربه جمع آوري مي گردد.
مطالعات بايد پيگير باشد، زيرا دست كشيدن از مطالعه همانند بريدن آب از يك درخت سبز و خرم است و موجب جمود فكري مي شود.
ترجيح اهم بر مهم در مديريت
مواقعي در تصميم گيريها مصالح امور با هم در تعارضند و يا مفاسد معارض يكديگرند. در اين قبيل موارد مدير بايد مصلحت بيشتر و مفسده كمتر را در نظر بگيرد وگرنه مصلحت را از دست داده در مفسده بزرگ خواهد افتاد و هر دو بمعناي ضعف مديريت است.
گذشت در پاره اي موارد
غير از معصوم(ع) انسان هر اندازه رتبه اش بيشتر و بالاتر باشد امكان لغزش و اشتباه بزرگتر براي او قابل تصور است، بنابراين گذشت از خطاي ديگران در برخي موارد از خصلتهاي يك مدير موفق است.
اگر مدير از خطاي ديگران گذشت نكند در مديريت خود شكست مي خورد. همچنانكه خداوند به پيامبر خود در سوره 7 آيه 991 فرمان عفو و گذشت مي دهد و مولي علي(ع) مي فرمايد «با احسان خاطي را سرزنش كنيد. »
بديهي است گذشت نامحدود و اغماض از هر جرم و خيانتي، مورد نظر نيست بلكه در حدود امكانات و مواردي است كه چندان ضروري به كار نمي زند.
تفويض اختيار
مدير خود بايد عهده دار امور مهم تر شده و امور جزئي و روزمره را به مرئوسين خود تفويض اختيار كند.
اگر مديري اصرار داشته باشد كه خود شخصاً همه كارها را از كوچك و بزرگ انجام دهد نوعي اهانت به تدبير و نظر مرئوسين كرده و موجب دلسردي و بي تفاوتي آنان مي شود و اگر امور مهم را به آنان واگذار كند موجب از هم گسيختگي و شكست مدير مي شود، لذا واگذاري امور فقط بايد در امور جزئي و روزمره محدود بماند.
برنامه ريزي و سازماندهي
تنظيم و تقسيم امور از شرايط مهم مديريت است تا جائيكه حضرت علي(ع) مي فرمايد «شما را به خدا سوگند در تنظيم كار خود كوشا باشيد» لذا براي جدي بودن مرئوسين در انجام وظيفه سياست تشويق و تنبيه كارساز و تعيين كننده است حال اگر نظارت بصورت مستمر بر عملكرد باشد بالطبع نقطه ضعفي براي مدير نخواهد ماند.
مديران فاقد نظم و برنامه، سررشته امور را از دست داده و از دسترسي به اهداف تعيين شده باز مي مانند و با ايجاد ركود و موانع دركارها، بدترين و رسواترين نوع شكستها در انتظار آنهاست.
پوپايي
مدير بايد هميشه در حال تفكر و يافتن گزينه هاي جديد و طرق ابتكاري دسترسي به اهداف تعيين شده باشد و به نتايج تصميماتي كه مي گيرد قبل از اجرا بينديشد. مولا علي(ع) مي فرمايد: «تفكر در هر كاري همانند آئينه مضاعف است. »
مدير در اثر تفكر مدام، بطريقه و راه صحيح تفكر دست يافته و تفكر براي او ملكه مي گردد و بدين ترتيب داراي نظريات درست و قاطعي خواهد شد.
براي هر مديري در مواقع نامشخص مشكلات پيش بيني نشده اي بروز مي كند و راه حلهاي گوناگوني به ذهنش متبادر مي شود و فقط مديراني قادر به تشخيص بهترين ر اه حلها خواهند بود كه سابقه تفكر و پويائي داشته باشند.
خلاقيت و طراحي
همانگونه كه يك مهندس براي ساخت هر بنايي قبل از هرچيز به تهيه طرح و نقشه مي پردازد و در كارگاه صنعتي محل نصب دستگاه ها و موتورآلات را تعيين مي كند، مدير هر بخش نيز قبل از شروع كار بايستي نقشه و برنامه داشته باشد تا با مشكل عمده اي مواجه نشده و بازدهي مطلوب داشته باشد.
حسن سلوك و اخلاق نيكو
اخلاق نيكو عبارت از بردباري و تحمل در مقابل ناملايمات است تا بتوان بالاترين كارائي را از همكاران انتظار داشت، زيرا انسان از گوشت، خون، قلب و روح تركيب يافته و تمام اجزاء وجودي انسان تنها به اخلاق نيك و سازش و عاطفه و تبسم و مسالمت و… بيشتر همخواني نشان مي دهد و موجب افزايش انگيزه و كارائي مي شود بهمين دليل است كه بعضاً مشاهده شده با تغيير مديري يك پروژه موفق به ركود دچار شده يا در يك تحول مديريتي پروژه راكد فعال شده و به بازدهي مي رسد.
تفحص در روحيات مرئوسين
مدير بايستي براي شناخت حالات روحي و نقاط ضعف و قوت عوامل زيردست حساس بوده و شناخت كافي پيدا كند و حتي در زندگي خصوصي و مسائل و مشكلات شخصي آنها كنجكاوي داشته و مطلع شود و به تناسب آنها عكس العمل نشان دهد. در شاديهاي آنها اظهار
خوشحالي و در نگراني هاي آنها همدردي و مساعدت نشان دهد ضمن آنكه از همين شناختها براي تقسيم مسئوليتها و سپردن امور به اهل آن بهره گيري نمايد. البته لازم به ذكر است كه آگاهي از اسرار و زندگي خصوصي افراد منحصراً بايستي براي استفاده از حضور و وجود آنها در سازمان بكار گرفته شود و بهيچوجه دستاويزي براي افشاگري و هتك حرمت آنان قرار نگيرد كه اثرات تخريبي آن بمراتب بيش از آن است كه بتوان پيش بيني نمود.
از شيخ مرتضي انصاري(ره) نقل مي كنند كه: «اگر هفتاد نفر عادل گواهي دادند كه فلاني اين حرف را زده، اما خودش گفت: نگفته ام، گفتار او را تصديق كن و شهادت آن هفتاد نفر را ناديده بگير» و مقصود از اين نقل قول كه مبالغه به نظر مي رسد حفظ حرمت انساني و ايجاد تضمين و تأمين شغلي و در نتيجه ايجاد همبستگي و علاقمندي در خود نسبت به سازمان است.
نه خود باختگي نه غرور
مدير شايسته نه اظهار ضعف مي كند و نه اظهار قدرت، اگر نقاط ضعف خود را برملا سازد زمينه تحقير خويش را فراهم نموده و اظهار قوت نيز ضمن ايجاد توقع در ديگران زمينه حسادت و دشمني رقبا و اطرافيان را به وجود مي آورد و همچنين اظهار شادي، دوستان را به حسادت سوق مي دهد و اظهار اندوه، شادي دشمنان را سبب مي شود. بنابراين خوددار بودن صفتي است كه هر مدير موفق بدان پايبند است.
روش قطع همكاري
اگر مصلحت در جدائي با يكي از همكاران باشد بهتر است با صلح و صفا و به نيكي اين عمل انجام شود. در حديث آمده است: عاجزترين فرد كسي است كه از يافتن دوستان براي خويش عاجز باشد و عاجزتر از آن كسي است كه اگر دوستي براي خود گرفت نتواند او را حفظ كند.

فایل : 25 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط