مقاله کامل آسیبهای تربیت دینی و ارائه راهکارهای مناسب از دیدگاه صاحبنظران با رویکرد برنامه ریزی درسی
مقاله کامل آسیبهای تربیت دینی و ارائه راهکارهای مناسب از دیدگاه صاحبنظران با رویکرد برنامه ریزی درسی
آسیبهای تربیت دینی و ارائه راهکارهای مناسباز دیدگاه صاحبنظران با رویکرد برنامهریزی درسی
چکیده
این پژوهش با هدف شناخت آسیبهای تربیت دینی به منظور ارائه راهکارهای مناسب از دیدگاه صاحبنظران با محوریت برنامه ریزی درسی انجام شده است. پژوهش از نوع کیفی و روش گردآوری دادهها میدانی، از نوع کتابخانهای و مصاحبه بود. در مرحله اول، آسیبهای تربیت دینی در سه محور فرهنگی، آموزشی و مذهبی ـ ایدئولوژیکی از متون اسلامی استخراج، و با روش تحلیل محتوای اسنادی تحلیل شد. سپس با استفاده از مصاحبه، راهکارهای برونرفت از مسائل تربیت دینی از دیدگاه متخصصان مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، صاحبنظران حوزه تربیت دینی در آموزش و پرورش و آموزش عالی بود که با روش نمونهگیری هدفمند با ده نفر از آنان مصاحبه به عمل آمد. مصاحبهها به صورت نیمهساختار یافته تدوین شد و روایی محتوایی آن مورد تأیید چند صاحبنظر قرار گفت. نتایج حاکی است که برخوردهای تعصبآمیز و قشریگونه، کجفهمیها، بدفهمیهای دینی از سوی افراد و هم چنین ناکارامدی نظامهای تربیت دینی مهمترین آسیبها بود. راهکارهای این نوشتار نیز نشان داد که ترویج رویکرد عقلورزی، دوری جستن از تعصبات و تمایلات فردی و جمعی، لزوم رعایت تفاوتهای فردی و استفاده از روشهای آموزشی مسئله ـ محور در برنامهریزیهای درسی تربیت دینی، میتواند زمینه برونرفت از آسیبها را فراهم سازد.
کلیدواژهها: آسیبهای تربیت دینی، راهکارهای تربیت دینی، برنامهریزی درسی، تربیت دینی و برنامه ریزی درسی.
مقدمه
هر مکتبی بر پایه دانشی که از ماهیت و طبیعت انسان دارد، نسبت به تعلیم و تربیت او نظری ویژه دارد (ابراهیمی دهشیری، 1390: 52). جوامع مختلف با توجه به ضرورتهای فرهنگی خود برای نظام تعلیم و تربیت، اهداف و خطمشیهای متفاوتی را انتخاب می کنند که در زمینه پویا نگه داشتن جامعهای مؤثر است که در آن زندگی میکنند. اسلام نیز روش ویژه خود را دارد که نشاندهنده طرح اسلام در ساختن و پرداختن انسان است که ناظر به رشد همه جانبه وی در بعد جسم، عقل و روان آدمی است (رحمان پور، 1390: 60). در جوامع اسلامی، که به باورهای دینی و دینداری موضع خاصی دارند، توجه به ترویج دین و تربیت دینی از طریق برنامههای درسی، اهمیت ویژهای دارد (خالقی خواه و مسعودی، 1388 (. این امر نشان میدهد که حفظ دین به عنوان زیربنای اعتقادی جامعه و تداوم فرهنگ دینی، مستلزم توجه به کیفیت تعلیم و تربیت است؛ چراکه تربیت واقعی و همه جانبه انسان وقتی به دست می آید که آدمی مطابق دستورهای دینی در زندگی رفتار کند. نهادهای آموزشی از آنجا که با مخاطبان خود ارتباط نزدیک، زنده و متداوم و منظمی دارند که خیل عظیمی از کودکان، نوجوانان و جوانان را دربر میگیرد، جایگاه مهمی در تعلیم و تربیت افراد دارند (کشاورز، 1390: 94).
تربیت الهی یا تربیت دینی یکی از مهمترین و عمدهترین بخش معارف اسلامی و فلسفه بعثت پیامبران و اساسیترین وظیفه اولیای الهی و متولیان و مربیان جامعه انسانی ـ اسلامی است (پاکزاد، 1390: 14). “وجعلناهم ائمه یهدون بامرنا و اوحینا الیهم فعل الخیرات” (اسراء/3). تربیت دینی نه تنها انسان را در این دنیا به صورت فردی کمالجو، دانش دوست و با تقوا در میآورد، بلکه با ارتباط
فرد به مبدأ هستی، سعادت دائمی او را تأمین میکند (شریعتمداری، 1390: 38). “یا ایها الانسان انک کادح الی ربک کدحا فملاقیه: ای انسان تو در راه پروردگارت سخت میکوشی و سرانجام به ملاقات وی نائل می شوی” (انشقاق/0(. تربیت دینی، که عقل و علم را ملاک یافتن حقیقت و ضابطه رستگاری تلقی میکند، جنبه هدایتی و پویایی دارد و جریانی مستمر و ناوابسته به زمان و مکان است (احمدی، 1390: 14).
سخن گفتن از تربیت دینی در قرن بیست و یکم، مستلزم این است که تربیت دینی در جلوهای آشکار شود که یارای مقاومت در برابر چالشهای این قرن را داشته باشد. پویایی هر نظام تربیتی در این است که اصول، روشها و کارکردهای خود را از حالت ایستا خارج کند و بتواند خواستههایش را متناسب با دگرگونیهای محیطی، شاداب و زنده نگه دارد. در کشور ما نظام تعلیم و تربیت، ویژگی اسلامی بودن را دارد؛ با وجود این ساختارهای عینی و مفهومی که ما تاکنون با آنها همراه بوده، و با نظر به آنها، تربیت دینی خود را سازمان دادهایم در برابر موج ساختزدایی قرن حاضر، متزلزل میشود. در نتیجه، نظام تربیت دینی متناسب با آن نیز در معرض این تزلزل قرار خواهد گرفت (باقری، 1388: 50). چنانچه الگوی مطلوب تربیت دینی در دسترس متصدیان نباشد به خطا رفتن آنها در فهم اهداف، روشها و محتوای تربیت دینی لطمه بسیار سنگینی به رشد دینی افراد وارد میسازد (شمشیری و نوذری، 1390: 75). محتوای برنامههای درسی از جمله عوامل و عناصری است که در تحقق بخشیدن به اهداف آموزشی نقش بسزایی دارد. از همین روست که برنامهریزی درسی همواره دستخوش تغییرات و اصلاحات مداوم است؛ زیرا کهنگی برنامه درسی و نوسازی نکردن آنها بتدریج باعث کاهش اثربخشی آنها میشود و پدیدههایی چون
برنامه درسی بیفایده یا دورریختنی را مطرح میسازد (بتشکن و سعادتمند، 1394: 4). این در حالی است که اهمیت تربیت دینی بر کسی پوشیده نیست و در محافل و ادبیات علمی و پژوهشی این حوزه، بر لزوم گسترش آن تأکید شده است. این اهمیت ایجاب میکند، پیش از هر اقدامی وضعیت موجود آن آسیبشناسی و چالشها را بررسی کرد که یکی از اهداف این پژوهش به شمار میرود. ارائه راهکارهای برونرفت از چالشها و مسائل تربیت دینی بر اساس دیدگاه صاحبنظران و با رویکرد برنامهریزی درسی، یکی دیگر از اهداف این پژوهش به شمار میرود.
تعلیم و تربیت اسلامی یا تربیت دینی به نظامی از اندیشه ناظر است که مستقیم یا غیر مستقیم از متون دینی اسلام سرچشمه می گیرد و حاوی شناختی نسبت به پدیدهها و روابط حوزه عملی تعلیم و تربیت، صورتهای مطلوب آنها و چگونگی ایجاد تغییر در آنهاست؛ با وجود این باید وجه تمایز تربیت دینی با شبه تربیت مشخص شود. در این زمینه میتوان از چهار مؤلفه یا شاخص صحبت کرد: اول، مؤلفه تبیین، یعنی فرد از تغییراتی که قرار است در او ایجاد شود، آگاهی و بصیرت داشته باشد. دوم، مؤلفه معیار، که به قواعد کلی رفتار یا حالت اشاره دارد که متربی باید آنها را رعایت کند. سوم، مؤلفه تحرک درونی، عامل محرک را به انگیزههای درونی متربی نسبت میدهد و نه محرکات بیرونی. چهارم، مؤلفه نقادی به توانمندی متربی در نقادی مربی خویش بر اساس معیارهای آموخته شده اشاره دارد (باقری، 1388 : 64 تا 67). بر این اساس، اگر قرار است تربیت دینی به تغییرات مطلوب در وجود فرد منجر شود، باید تربیت دینی ما در برگیرنده ملاکها و مؤلفههایی باشد که آن را از دیگر انواع تربیت و نیز تربیت دینی ناصحیح، متمایز سازد. این مؤلفهها در چهار بعد تشریح می شود:
الف ـ مؤلفه اعتقادی و فکری: این امر بر باورهای دینی افراد ناظر است. بعضی از این باورها از خدا، جهان و یا انسان خبر میدهد و برخی دیگر نیز از وظیفهها و دستورها سخن میگوید. اعتقاد به وحدانیت خدا: “ایاک نعبد و ایاک نستعین: خدایا فقط تو را میپرستم و فقط از تو یاری می جویم” (اخلاص/4) بالاترین باور و اعتقاد نام گرفته است: “معرفة الله سبحانه اعلی المعارف:
معرفت به خدا والاترین معرفت است” (میزان الحکمه: 155) و هم چنین اعتقاد به معاد: “ربنا آتنا فی الدنیا حسنه و فی الآخره حسنه: خدایا در زندگی این جهان و آن جهان به ما خیر و خوبی عطا فرما” (بقره/25) و اعتقاد به نبوت: “لقد من الله علی المؤمنین اذ بعث فیهم رسولا من انفسهم یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب والحکمه: خداوند بر مؤمنان منت گذاشت که در میان آنان پیامبری از خودشان برانگیخت تا آیات خدا را بر آنان بخواند و آنان را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد” (آل عمران/ 164) از اعتقادات اولیه و اصلی در تربیت دینی به شمار میرود و از آن به عنوان نظام دانایی یاد میشود. پیدا شدن این عقاید در فرد باید به گونه ای باشد که وی آنها را فهمیده، و با روشنبینی نسبت به آنها متقاعد شده باشد (باقری، 1388 : 69).
ـ مؤلفه تجربه درونی: در این مؤلفه که عاطفه، بروز چشمگیری دارد از التهابها و هیجانهای درونی انسان حکایت دارد. شخصی که از تربیت دینی بهرهمند میشود، لازم است برخی از هیجانهای درونی را تجربه کند که به طور غالب در ارتباط با مبدأ جهان، یعنی خداوند ظهور می کند و دربرگیرنده مفاهیمی مانند رجاء، خوف، توکل و دعا است (باقری، 1388 : 70). توجه به اهمیت مفاهیم رجا و خوف در فرمودههای پیامبر(ص( بخوبی بیان شده است. “ولو یعلم
الکافر ما عندالله من الرحمه ما قنط من الجنه احدا: اگر کافری از رحمت خدا آگاه بود، هیچ کافری از بهشت نومید نمیشد” (میزانالحکمه: 1569 ـ 1568). “راس الحکمه مخافه الله ـ راس حکمت، ترس از خداست” (میزان الحکمه: 1565 ـ 1564). در آیه 11 سوره فرقان اهمیت دعا در جلب عنایت الهی ذکر شده است: “قل ما یعبؤابکم دعاوکم” (ای رسول به امت بگو اگر دعای شما نبود، خدا به شما چه توجه و اعتنایی داشت.)
ـ مؤلفه التزام درونی: التزام درونی، متضمن انتخاب چیزی و پایبندی نسبت به آن است. عنصر التزام به گونه ای برجسته در مفهوم ایمان لحاظ شده است: “ولو ان اهل القری آمنوا و اتقوا لفتحنا علیهم برکات من السماء و الارض: و اگر اهل شهرها ایمان داشته و متقی باشند، ما برکتهای زمین را بر آنان ارزانی میداریم” (اعراف/96). ایمان به وضعیت درونی اشاره دارد که در آن انتخاب و گزینش وجود دارد. در این مرحله فرد باید نسبت به خدا و آنچه خدا از او می خواهد (ایاک نعبد و ایاک نستعین(، التزام درونی و یقین پیدا کند (باقری، 1388 ).
دـ مؤلفه عمل: نتیجه تربیت دینی، فرد متدینی است که به مقتضای اعتقادات و ایمان خود به رفتاری دست میزند. تکرار “الذین آمنوا و عملوا” در آیات فراوانی از قرآن، نشاندهنده رفتار خاص از سوی فرد است. این رفتار، اعم از کردار عبادی (واعبد ربک حتی یاتیک الیقین(، اخلاقی و اجتماعی است (باقری، 1388 : 71)؛ به عبارتی، تربیت دینی هنگامی محقق میشود که فرد و جمع علاوه بر اعتقاد و ایمان با رفتار صالح، اعتقاد خود را به حوزه عمل بیاورند (احمدی، 1380:32).
واقعیت دنیای امروزی و رشد سریع اطلاعات و نزدیک شدن بیش از پیش ارتباطات، خطر بزرگی را متوجه تربیت دینی و
ناپدید شدن و کمرنگ شدن حوزه نفوذ ارزشهای دینی کرده است (عرسان، 1388 : 90(؛ این در حالی است که از اصول، روشها و کارکردهای تربیت دینی چه در شکل رسمی و چه غیر رسمی آن انتظار میرود تا در هر موقعیت محیطی و دگرگونیهای زمانی، خود را از حالت ایستا خارج کند و بتواند خواستههایش را متناسب با چنین دگرگونیهایی شاداب و زنده نگه دارد؛ در غیر این صورت، تربیت دینی دچار آسیب جدی خواهد شد (باقری، 1379: 73) و تلاشهای تربیتی را با بیفرجامی روبه رو میکند؛ از این رو، پرداختن به آسیبشناسی تربیت دینی در واقع، پرداختن به بهداشت دین و دینداری به شمار میآید که کم اهمیتتر از بهداشت تن و روان نیست؛ چراکه بحرانهای ناشی از تربیت دینی بسیار عمیق و گسترده است و میتواند به بحرانهای روحی و فکری، بحرانهای فرهنگی و اعتقادی، بحرانهای اجتماعی و سیاسی، شکسته شدن حریمهای فردی و اجتماعی و بیهویتی آدمی منجر شود (دلشاد تهرانی، 1382: 38 و 39). به اعتقاد امیرالمؤمنین: المصیبه بالدین اعظم المصیبات: مصیبت و آسیب به دین عظیمترین مصیبتها و آسیبهاست (خوانساری، 1360: 364). در قرآن نیز در آیات متعددی به این حقیقت اشاره شده است که برخی آفتها و آسیبها، خود موجب عیوب وآسیبهای دیگر می شود (نوروزی، 1389: 12).
این امر نشان میدهد اگر دین و تربیت دینی سالم باشد به بهترین وجه انسان را صیانت، و او را در مسیر درست راهنمایی و حفظ می کند (دلشاد تهرانی، 1382: 44). با وجود این با استناد به نظریه تمایز معتقدند که امروزه تأثیر دین بر دیگر حوزههای زندگی اجتماعی کاهش می یابد و برخلاف سنت، هر یک از عرصههای زندگی توسط مجموعهای از ارزشهای خود هدایت میشود. برخی دیگر بر اساس نظریه قطعه قطعه شدن ارزشها مدعی هستند تأثیر دین بر حوزههای
اجتماعی یکسان نیست و بر حوزههای خصوصی مانند خانواده بیش از حوزههای عمومی اثرگذار است (آزاد ارمکی و مدیری، 1390: 7). این چالش بویژه در حوزه تربیت رسمی بیشتر مطرح شده است. اگرچه تعلیم و تربیت دینی کاملاً به آموزش و پرورش رسمی وابسته نیست، باید اذعان کرد که جریان تعلیم و تربیت دینی از طریق نهادهای رسمی و برنامههای درسی آن یکی از مهمترین و هدفمندترین بخش تعلیم و تربیت دینی در کشور است؛ با این حال، تحقیقات در مدارس نشانگر این است که آموزش دینی، وضعیت مطلوبی ندارد و گاه با تأثیرات معکوس نیز همراه، و باعث شده است تا این ناکارامدیها تا حد زیادی در بحرانآفرینیها و کاستیهای رفتارهای دینی نسل نوجوان و جوان ما سهم مؤثری داشته باشد. از سوی دیگر با بررسیها در زمینه آموزش دینی و کیفیت آن، میتوان گفت وضع مدارس از جهات مختلف و به علتهای گوناگون از جمله برنامههای درسی رضایت بخش نبوده است؛ چنانکه در تحقیقات، دانشآموزان احساس دلزدگی نسبت به درس دینی نشان دادهاند (کشاورز، 1387: 96).
ساجدی (1386) در پژوهشی با عنوان «ابزارها و روشهای آسیب زا در تعلیم و تربیت دینی دانشآموزان» به این نتیجه دست یافت که از جمله چالشهای مهم در این زمینه عبارت است از: آموزش یکنواخت، روش تحکم و تحمیل به جای حکمت و تحلیل، اکتفا به شیوههای مستقیم، سطحی، غیرمستمر و غیرتدریجی و هم چنین استفاده از روشهای آموزشی غیر فعال. شمشیری و نوذری (1390: 51) نیز در پژوهشی با عنوان «آسیبهای تربیت دینی کودکان مقطع پیش دبستانی از نظر متخصصان علوم تربیتی، روانشناسی، علوم دینی و ادبیات کودکان و مربیان پیش دبستانی»، مهمترین آسیبهای حوزه تربیت دینی را در موارد ذیل برشمردند: توجه نکردن به اصل دینیابی، توجه نکردن به تجربه دینی فردی، دین
محورنبودن برنامه تعلیم و تربیت، رعایت نکردن آزادی در تعلیم و تربیت دینی و رعایت نکردن میانهروی در آموزش دینی. کشاورز (1387) در پژوهش خود، آسیبهای تربیت دینی را در قالب مولفههای برنامهریزی درسی مورد بررسی قرار داد. نتایج نشان داد که یکی از چالشهای مهم در این زمینه، نبودن برنامهریزان و کارشناسان با صلاحیت در طراحی و تولید برنامههای درسی دینی است. وی هم چنین نشان داد که فاصله محتوای تجربیات دانشآموزان، استفاده معلمان از روشهای یاددهی ـ یادگیری سنتی و حفظی، و ارزشیابی نامناسب و سنتی مبتنی بر نمره ازجمله آسیبهای دیگر این حوزه بود. بت شکن و سعادتمند (1394) نیز در پژوهش خود نشان دادند که ازجمله چالشهای فراروی برنامه درسی تربیت دینی در مقطع پیش دبستانی عبارت است از: توجه نکردن به اصول دین یابی و تجربه دینی، توجه نکردن به اصل دین محوری، توجه نکردن به اصل فطرت، توجه نکردن به اصل تخیل (هنر)، و نیز توجه نکردن به اصل آزادی و تفاوتهای فردی. این امر نشان میدهد که چنانچه الگوی مطلوب تربیت دینی در دسترس متصدیان تربیت دینی قرار نگیرد، به خطا رفتن آنها در فهم اهداف، روشها و محتوای تربیت دینی لطمه بسیار سنگینی به رشد دینی افراد وارد میسازد (شمشیری و نوذری، 1390: 52)؛ با وجود این ناکارامدی هر حوزهای به چگونگی معرفی و قالب آن بستگی دارد. چنانچه تربیت دینی در قالب برنامه درسی مناسب، شفاف و دارای ساختار و محتوای مطلوب و ویژه ارائه شود، میتواند موجبات تعالی فرد و جامعه را فراهم کند. این دیدگاه به نوعی در قالب برنامه درسی ماورای فردی در نظریه میلر (1983)به آن اشاره شده است. این دیدگاه، درونیترین دیدگاه نسبت به فراگیران به شمار میرود و دلمشغولی آن، فراهمسازی فرصتهای یادگیری معطوف به
فایل : 30 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.