مقاله در مورد علل تشکیل کلاس هاس درس چندپایه

مقاله در مورد علل تشکیل کلاس هاس درس چندپایه

مقدمه:
بر پايه آمار موجود حدود يک ميليون دانش آموز در کلاس هاي درس چند پايه در کشور ما مشغول به تحصيل مي باشند که اکثر دانش آموزان کلاس هاي چند پايه را دانش آموزان روستايييا دانش آموزان حومة شهرهاي کوچک و دورافتاده تشکيل مي دهند.
که شايد بي مهري و تا حدودي عدم توجه خاص به آموزش در مدارس چند پايه از سوي نظام آموزشي اين محروميت را دو چندان ساخته و مي توان به جرأت گفت که همان گونه که دانش آموزان مدارس چند پايه از محروميت خاصي در امربرخورداري از امکانات مختلف رفاهي برخوردارند معلمان و مدير آموزگاران شاغل در اين مدارس نيز مظلوم و محروم از خيلي امکانات خصوصاً آموزشي واقع گرديده اند. اميد است که برگزاري چنين همايشي بتواند تا حد امکان از جنبه هاي مختلف اهميت و ارزش کار در اين مدارس را به ظهور و اثبات رسانده و مسئولين محترم نظام آموزشي نيز با علم و آگاهي از آن بتوانند زمينه هاي لازم را براي رفع محروميت هاي موجود فراهم نموده تا ان شاء الله در آينده اي نه چندان دور شاهد حضور نيروهاي کارآمد، توانمند وفعال در امر آموزش مدارس چند پايه باشيم. چرا که کار در چنين مدارسي نعمت بزرگي است که شايد خيلي از ما معلمين اهميت آن را درک نکرده و بيشتر سختي کار در اين مدارس برايمان تداعي شود امّا بنده مطمئن هستم زمينه تحقق اهداف مدرسه زندگي در چنين مدارس فراهم مي باشد. اميد است با شناخت چالش ها و مشکلات موجود بتوانيم حداکثر بهره را از ظرفيت ها و ظرافت هاي موجود در راه خدمت به دانش آموزان محروم در مدارس چند پايه را ببريم.
ان شاء الله
وضعيت موجود
قطعاً براي رسيدن به وضعيت مطلوب نيازمند بررسي همه جانبه ي وضعيت موجود مي باشيم تا بتوانيم با شناخت کامل اهداف، برنامه ها، ابزارها و امکانات و روشها و محتواي آموزش و… در مدارس کوچک وضعيت مطلوبي را پي ريزي نمائيم که تحقق بخش شعار مدارس کوچک، مديران بزرگ- آينده ي سبز باشيم.
علل تشکيل کلاس هاس درس چند پايه:
به منظور تبيين هر چه بهتر وضع موجود لازم است نگاهي گذرا به علل تشکيل کلاس هاي درس چند پايه در سطح کشور داشته باشيم که تيتر وار به آن اشاره اي گذرا مي نمايم:
1- کاهش جمعيت دانش آموزي
2- رفع نيازهاي آموزشي افراد واجب التعليم
3- موقعيت جغرافيايي خاص
4- نيازهاي اداري- مالي
5- ايجاد امکان دسترسي همگاني به مراکز آموزشي
6- فضاي فيزيکي- آموزشي
7- امکانات و تجهيزات آموزشي
8- نيروي انساني و ….
با توجه به دلايلي که ذکر آن گذشت بهتر مي توان وضعيت موجود کلاس هاي چند پايه را تبيين نمود.
– وضعيت موجود (فضاي فيزيکي– آموزشي)
وضعيت موجود در خصوص فضاهاي فيزيکي مورد استفاده در امر آموزش مدارس کوچک (چند پايه) نشان مي دهد که به نسبت مدارس مستقل از فضاي مناسب مبتني بر استانداردهاي فني و مهندسي برخوردار نمي باشد به طور مثال کلاس هاي مدارس چند پايه از لحاظ اندازه، زير بناي مفيد، و نوردهي وضعيت مناسب ندارد.
– تجهيزات و امکانات
امروزه مدارس چند پايه همان گونه که گفتم اگرچه در مناطق محروم و غيربرخوردار تشکيل گرديده ولي از لحاظ تجهيزات و امکانات نيز متأسفانه محروم واقع گرديده و ما کمتر شاهد
مدارس کوچک با امکانات و تجهيزات کافي در زمينه هاي مختلف خصوصاً امکانات آموزشي از جمله مواد و وسايل آموزشي و رسانه ها مي باشيم.
– انتخاب معلم
شايد يکي از مهمترين مسائل تأثيرگذار بر روند آموزش کلاسهاي چند پايه انتخاب معلم براي چنين مدارسي مي باشد.
در حال حاضر به دليل مسائل و مشکلات معيشتي بيشتر مدير آموزگاران مشغول به کار در مدارس چند پايه، معلمين با مدارک تحصيلي پايين و سابقة بالا مي باشند که بتوانند از مزاياي مديرآموزگاري آن بهره مند گردند و از سوي ديگر معلمين چند پايه باز معلميني هستند که داراي سوابق پايين و امتيازات پايين در نقل و انتقالات مي باشند که اين مهم در جاي خود نيازمند توضيح و تفسير مي باشد که در اين مقوله نمي گنجد.
– وجود دانش آموزان در اندازه هاي سني و سبک هاي مختلف يادگيري و بعضاً داراي مشکلات خاص رفتاري و…
قطعاً در وضعيت موجود وجود دانش آموزان در اندازه هاي سني مختلف و داراي مشکلات بعضاً يادگيري و رفتارييکي از مشکلاتي است که وجود داشته و بايد راهکارهايي براي رفع آن انديشيده شود.
– عدم تسلط بر امر برنامه نويسي و اجراي صحيح آن در کلاس هاي چند پايه
در وضعيت موجود به دليل عدم آموزشها و مهارتهاي لازم حرفه اي خاص معلمين چند پايه اکثر معلمين ما با نحوه برنامه نويسي و ايجاد هماهنگي و تلفيق بين دروس پايه هاي مختلف دچار ضعف مي باشند.
– مشکل کمبود وقت
شايد يکي از مشکلات مهمي که اکثر معلمين در مدارس چند پايه به آن اشاره مي نمايند کمبود وقت و زمان کافي براي آموزش مي باشد که باز هم به نظر بنده به دليل عدم آشنايي به شيوه هاي فعال و تعاملي در امر تدريس مي باشد.
– نبود برنامه مدون و آموزشي در جهت بالا بردن سطح تخصص و توانايي هاي حرفه اي معلمين چند پايه
به جرأت مي توان گفت در طول بيست سال سابقه معلمي ام حتييک دوره يا جلسه در خصوص بالا بردن سطح اطلاعات و آگاهي هاي شغلي و حرفه اي براي معلمين چند پايه در زمينه هاي مختلف که مي توانسته راهگشا باشد برگزار نگرديده است.
– حجم بالاي تدريس محتواي آموزشي
تدريس محتواي آموزشي 30 کتاب درسي (132 ساعت تدريس در هفته) را مي طلبد که معلم چند پايه بايد چنين محتوايي را در 28 ساعت در هفته تدريس نمايد که اين امر باعث گرديده در خيلي از موارد بعضي از دروس را نيمه تمام رها کرده و يا حتي بعضي از کتب درسي تدريس نگردد.
– عدم آشنايي معلمان راهنمايي تعليماتي با ويژگي هاي و شرايط خاص مدارس چند پايه
قطعاً يکي از مشکلاتي که مزيد بر علت در فشار بر معلمان کلاس هاي چند پايه گرديده عدم درک شرايط خاص کلاس هاي چند پايه از سوي معلمان راهنما مي باشد که اين امر باعث گرديده معلمان راهنما صرفاً در زمان حضور در مدارس عادي به اعمال اداري توجه کرده و با پرسيدن چند سئوال از دانش آموز و با نوشتن صرفاً جملاتي مانند ضعيف مي باشد و نياز به تلاش بيشتر دارد سال تحصيلي را به پايان رساند بدون اينکه نقش تسهيل کننده و مشاوره اي و ارائه اطلاعات شغلي و حرفه اي را به معلمين ايفا نمايند.
– نقصان تجربه و کمبود اطلاعات معلمان چند پايه
کمبود تجربه لازم در امر تدريس در کلاسهاي چند پايه حتي براي نيروهاي جوان و فارغ التحصيل از تربيت معلم که هيچ آموزشي پيش از خدمت خود که زمينه ساز تجربه عملي و تفکر جدي دربارة تدريس در کلاس هاي چند پايه باشد برخوردار نيستند.
– عدم هماهنگي بين مدرسه و خانواده
عدم ارتباط و تعامل سازنده بين اولياء دانش آموزان و مدارس در وضعيت موجود قطعاً تاثير بسيار زيادي در روند آموزشي و کيفيت آموزشي در مدارس چند پايه دارد که در جاي خود نيازمند تفسير و توضيح مي باشد.
– انجام امور آموزشي و اداري در حجم بالا
در مدارس چند پايه در مواردي معلم به عنوان مدير، دفتردار، خدمتگزار، معاون، نامه رسان هم ايفاي نقش مي کند که اين هم يکي از ديگر مسائل مهم و مورد توجه در وضعيت موجود مي باشد.
– نوع نگرش مسئولين
با توجه به مشکلات عديده در مدارس چند پايه نگرش مسئولين آموزشي در يک منطقه يا اداره نيز داراي اهميت خاص مي باشد به گونه اي که در خيلي از موارد در طول سال حتييکبار هم يک مسئول حتي براي خسته نباشيد گفتن هم به مدارس چند پايه سر نمي زند.
– عدم آشنايي معلمين با رسانه هاي آموزشي و تأثير گذار بر فرآيند آموزش
خيلي از معلمين محترم چند پايه به ندرت از رسانه هاي آموزشي که تا حدود زيادي مي تواند در کيفيت بخشي آموزشي در کلاس هاي چند پايه مؤثر باشد استفاده مي کنند.
– آشنا نبودن معلمين با شيوه هاي نوين ياددهي- يادگيري
امروزه استفاده از يافته هاي علمي در زمينه هاي آموزشي بايد در اولويت کار معلم قرار گيرد ولي متأسفانه خيلي از معلمين ما با شيوه هاي نوين آشنا نيستند و هنوز که هنوز است از شيوه هاي سنتي و ناکارآمد خصوصاً در مدارس چند پايه بهره مي برند.
– عدم بهره مندي از تجارب موفق معلمين توانمند و کارآمد
تاکنون حتييکبار هم نشده که آموزش و پرورش زمينه هاي لازم را براي تهيه و تدوين تجارب سودمند و موفق معلمين چند پايه را براي ساير معلمين فراهم نمايد.
– عدم رضايتمندي شغلي و حرفه اي معلمان چند پايه
زماني که يک معلم سه پايه آن هم در يک روستاي محروم را تدريس مي نمايد با يک معلم تک پايه در يک روستا يا مدرسه برخوردار از لحاظ مزاياي شغلي، سختي کار و… يکسان باشد قطعاً عدم رضايتمندي شغلي را به دنبال خواهد داشت که اين امر در کيفيت کار آموزشي معلم تأثير گذار خواهد بود.
– وضعيت معيشتي و اقتصادي، فرهنگي، اجتماعي و… اولياء فراگيران
قطعاً به دليل محروميت روستاهايي که کلاس هاي چند پايه در آن تشکيل مي گردد اين امر و پايين بودن سطح درآمد و اطلاعات و آگاهي هاي والدين، عدم توجه به نياز فرزندان و ارتباط با مدرسه نيز يکي از مسائلي است که در وضعيت موجود قابل تأمل مي باشد.
– عدم يک نگرش سيستمي و هدفمند در فرآيند آموزشي مدارس چند پايه
نبود يک برنامه مدون و سيستمي از سوي نظام آموزشي و تهيه برنامه جامع ميان مدت و بلند مدت در جهت رفع مشکلات و ارتقاء جايگاه مدارس چند پايه باعث گرديده در طول 27 سال پس از انقلاب تغيير محسوسي در فرآيند آموزشي و ارتقاء کيفيت آموزشي در مدارس چند پايه احساس نشود.
– نبود يک عزم عمومي بين مسئولان محلي و منطقه اي در راه رفع موانع موجود بر سر راه مدارس چند پايه
– وجود گويش هاي محلي و دوزبانه يا چند زبانه بودن فراگيران مدارس چند پايه
– حضور کودکان و دانش آموزان در صحنه کار و تلاش و ايجاد وقفة تحصيلي در مدارس چند پايه
– متناسب نبودن ميزان کار و فعاليت معلمين چند پايه با پاداش و حقوق دريافتي
– عدم وجود نگاه ويژه و خاص هم به مدارس چند پايه و هم معلمين چند پايه از سوي مسئولين
– رابطه مدار بودن انتخاب مدير آموزگاران در مدارس چند پايه
– انعطاف ناپذير بودن برنامه هاي درسي و محتواي آموزشي در مدارس چند پايه
– عدم بهره گيري از توانمنديها و استعدادهاي فراگيران در کلاس هاي چند پايه
– عدم بهره مندي از حمايت هاي ساير معلمين
– طولاني بودن راه و مسير مدارس چند پايه و خستگي ناشي از آن براي معلمين
– ناهماهنگي و ناهمگوني تربيتي- آموزشي خانواده هاي دانش آموزان
– تمرکز فعاليتهاي آموزشي معلمان چند پايه بر سطح دانش (حفظ طوطي وار مطالب) در فرآيند آموزش
– آشنا نبودن با طراحي آموزش (تفکر تدريس) معلمين چند پايه
– عدم ايجاد تغيير در فرآيند ياددهي- يادگيري مخصوص مدارس چند پايه
– آشنا نبودن مدير آموزگاران با مباحث مديريتي خصوصاً مديريت زمان و راه هاي استفاده بهتر از وقت
– عدم توجه به شناخت درون داد سيستم کلاس در کلاس هاي چند پايه از سوي معلمين
– عدم آشنايي معلمين با فرهنگ خاص و ويژه در بعضي از مناطق
– عدم بهره گيري از محيط هاييادگيري تعاملي
– متمرکز بودن فعاليت هاي آموزشي معلم در محدودة کلاس درس (of line) بودن آموزش
– آشنا نبودن با سبک هاييادگيري
– عدم وجود برنامه هاي حمايتي و مشاوره اي هم براي معلمين و هم براي فراگيران کلاس هاي چند پايه
– عدم تسلط بر شيوه هاي کنترل رفتار و پيامدهاي آن در فراگيران توسط معلمين چند پايه با توجه به شرايط خاص کلاس هاي چند پايه
– به روز نبودن شيوه هاي ارزشيابي در کلاس هاي چند پايه
– آشنا نبودن معلمين با ارزشيابي هاي جايگزيني که جايگاه خاصي در روند آموزشي کلاس هاي چند پايه دارد.
– وجود مشکل در بهداشت، ايمني و تغذيه فراگيران در مدارس چند پايه
– نبود و عدم ايجاد فرصت هاي مناسب براي رشد شغلي بلندمدت معلمين چند پايه
– تغيير و جابجايي معلمين به صورت متوالي (ساليانه) در مدارس چند پايه
– محروم بودن دانش آموزان چند پايه از برنامه هاي متنوع فرهنگي- تفريحي و…
– به حاشيه رفتن و خنثي شدن دروس مهمي چون هنر– ورزش- انشا در کلاس هاي چند پايه
– فراهم نبودن مقدمات حضور فعال فراگيران کلاس هاي چند پايه در فرآيند تصميم گيري مسائل آموزشگاه
و…. البته قلم زدن و نوشتن مطلب در خصوص موضوع وضعيت موجود و مطلوب مدارس کوچک و تبيين آن با توجه به حجم تعيين شده آسان نيست و بنده به همين مقدار بسنده نموده و وارد مقوله وضعيت مطلوب مي شوم.
وضعيت مطلوب مدارس کوچک
با توجه به تعدد و فراواني مدارس چند پايه به خاطر گستردگي جغرافيايي مناطق محروم وجود تعداد بيش از يک ميليون دانش آموز در مدارس چند پايه امري است اجتناب ناپذير که بايستي نظام آموزشي ما زمينه هاي لازم را براي رسيدن چنين مدارسي به وضعيت مطلوب فراهم نمايد تا ان شاء الله با فراهم شدن چنين شرايطي دانش آموزان محروم و مشغول به تحصيل از فرصت هاي برابر در برخورداري از امکانات وشرايط آموزشي استفاده نموده و ضمن تحقق شعار عدالت آموزشي در آينده شاهد تحقق اهداف (EFA) باشيم.
مدارس کوچک بايد در وضعيت مطلوب داراي ويژگي هاي زير باشند
1- مدارس کوچک، بايد برخوردار از فضاي فيزيکي لازم از لحاظ استانداردهاي فني و مهندسي بوده و از نظر فضاي مناسب کلاسي (ميز و نيمکت، نوردهي مناسب، استفاده از رنگ و رعايت اصول علمي آن در رنگ آميزي فضاي کلاس ديوارها، ميز و نيمکت، … وسايل گرمايشي و سرمايشي، محيط مناسب به منظور استفاده فراگيران جهت فعاليت هاي خاص، توجه به امور بهداشتي، ايجاد سرويس هاي بهداشتي مناسب- حصار و ديوارکشي محدوده آموزشگاه، و… فضاي سبز محيط مد نظر قرار گيرد.
2- امکانات و تجهيزات
امروزه فراهم نمودن امکانات و تجهيزات در مدارس کوچک بايد بيش از مدارس مستقل مورد توجه و اهتمام مسئولين محترم قرار گيرد.
تجهيزات و لوازم اداري- بايد مدارس کوچک در وضعيت مطلوب از تجهيزات و امکانات اداري به طور کامل غني باشد.
تجهيزات و لوازم و وسايل آموزشي- شايد يکي از مهمترين مسائلي که در مدارس کوچک وجود داشته و دارد اين است که اين مدارس را با توجه به کوچک بودن آنها و تعداد کم دانش آموزان ملاک برخورداري در بهره مندي از تجهيزات و وسايل آموزشي قرار مي دهند که اين امر ظلم بسيار بزرگي است در حق دانش آموزان اين مدارس. پس لازم است اين مدارس از لحاظ تجهيزات مختلف آموزشي از جمله وسايل پيشرفته آموزشي، وسايل چند رسانه اي- غني گردند.
3- منابع انساني و ويژگي هاي آنها در وضعيت مطلوب
امروزه بايد تأمين نيروي انساني توانمند و داراي تخصص و آگاهي هاي شغلي و حرفه اي مناسب با کار در مدارس چند پايه مد نظر مسئولين محترم قرار گيرد.
مديران و معلمان که در مدارس کوچک به کار گرفته مي شوند بايد داراي ويژگي هاي ذيل باشند:
1- بايد از حداقل توانمندي هاي حرفه اي و شغلي درزمينه کاري خود برخوردار باشند.
2- داراي سواد علمي و مدرک علمي مناسب با کار خود باشند.
3- آشنا به اصول علمي مديريتي باشند.
4- از اعتماد به نفس بالا برخوردار باشند.
5- داراي روحيه مشارکت و استفاده از نظر مشورتي را در پيشبرد اهداف و امور آموزشي باشند.
6- داراي انگيزه هاي لازم جهت برخورداري از اطلاعات علمي روز در جهت حفظ و ارتقاء توانمندي خود برخوردار بوده و توان انتقال آن را به سايرين (معلمين- فراگيران) را داشته باشد.
7- داراي تعهد کاري باشد يعني واقعاً عاشق کارش باشد.
8- برنامه ريز باشد- توان برنامه ريزي و پيشبرد اهداف را در برنامه داشته باشد.

فایل : 16 صفحه

فرمت : Word

37900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط