مقاله در مورد راهکارهای عملی افزایش بهره وری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی

مقاله در مورد راهکارهای عملی افزایش بهره وری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی

راهکارهای عملی افزایش بهره وری نیروی انسانی در سازمان امور مالیاتی
تهیه و تنظیم : زهرا جهانگیری
استاد مربوطه: جناب آقای دکتر رسولی
مقدمه :
از آغاز انقلاب صنعتی نیروی انسانی همراه با سرمایه،ماشین آلات و مواد مانند یک عامل تولید در نظر گرفته می شود ،بنابرین در این دوره از عمر سازمانها نیروی کار به عنوان یک کالا ی اقتصادی به حساب می آید از آنجا كه افزايش بهره وري يكي از اساسي ترين راههاي دستيابي به توليد بيشتر و به دنبال آن تامين رفاه و بهزيستي افراد در جامعه است ،شناخت عوامل موثر برافزايش بهره وري از آرمانهاي اصلي محققان وپزوهشگران اين زمينه بوده وهست .ولي تمام مولفان اين رشته تقريبا اتفاق نظر دارند كه براي افزايش سطح بهره وري تنها يك علت خاصي را نمي توان ارائه نمود بلكه عنوان مي كنند كه ارتقاي بهره وري را بايد معلول تركيبي از عوامل گوناگون دانست.
در اين راستا محققان علم مديريت توجه خود را به بهبود روش ها ي توليد وسپس طراحي ساختارهاي مطلوب ،سازماندهي وطراحي مجدد مشاغل واصطلاحات ديگري
معطوف نمودند ولي متوجه شدند كه هيچ كدام از اين منابع اهميت و ارزش نيروي انساني را ندارد .
با توجه به اهميت منابع انساني براي تحقق اهداف سازمان ، توجه به بهره وری كاركنان كه جزء سرمايه هاي اصلي هر سازمان محسوب مي گردندحائز اهمیت می باشد در این مقاله نقش آموزش وانگیزش کارکنان در بهره وری مورد بررسی قرار گرفته ودرنهایت در خصوص راهکارهای عملی افزایش بهره وری نیروی انسانی سازمان امور مالیاتی پیشنهاداتی ارائه می گردد.
مفهوم بهره وری :
احتمالاً اولین باری که لغت «بهره وری» به صورت رسمی ذکر شد در یک مقاله توسط اقای کوئینزی[1] در سال 1766 بود و سپس توسط لیتره[2] در سال 1883 این واژه به مفهوم «نیرو یا تمایل به تولید» بیان گردیده است. همچنین اولین تعریف نسبتاً مشابه با مفهوم امروزی از بهره وری در سال 1911 اوایل قرن بیستم – توسط آلبرت آفتالیون[3] به مفهوم «ارتباط بین خروجی و عوامل به کار رفته برای تولید این خروجی» ارائه شده است.
ازدیدگاه سازمان بین المللی کار بهره وری عبارت است از نسبت ستاده ها به یکی از عوامل تولید (زمین، سرمایه، نیروی کار و مدیریت ‍(0 در اين
تعريف “مديريت “بطور ويژه يكي از عوامل توليد در نظر گرفته شده است .
آژانس بهره وری اروپا [4] در سال 1958 بهره وری را درجه وشدت استفاده موثر از هر یك از عوامل تولید تعريف كرد،وهمچنين اين سازمان اعلام داشت كه”بهره وري يك نوع طرز تفكرو ديدگاهي است براين پايه كه هر فرد مي تواند كارها ووظايفش را هر روز بهتر از روز پيش انجام دهد.
عوامل موثر بر افزايش بهره وري نيروي انساني
– آموزش شغلي مستمر مديران وكاركنان.
– ارتقاي انگيزش ميان كاركنان براي كاربيشتر وبهتر.
– ايجاد زمينه هاي مناسب بمنظور ابتكار وخلاقيت مديران وكاركنان.
– برقراري نظام مناسب پرداخت مبتني بر عملكرد وبر قراري نظام تنبيه وتشويق.
– وجدان كاري وانظباط اجتماعي كه عاملي خود كنترولي است.
– تحول در سيستم وروشها كه نقش حساس وكليدي دارد.
– تقويت حاكميت و تسلط سياستهاي سازمان بر امور.
– وجدان كاري وانظباط اجتماعي كه عاملي خود كنترولي است.
نیروی انسانی با وجدان کاری بالا بهره وری را بهبود می بخشد . رفاه وسلامت اجتماعی را فراهم می کند . هرچند وجدان کار شرط لازم ارتقای بهره وری است اما کافی به نظر نمی رسد . زیرا به پیش نیازهای لازم بستگی دارد. به عبارت دیگر مجموعه عواملی وجود دارند که در ارتقائ بهره وری موثر می باشند .گسترش وجدان کار در تک تک آحاد یک جامعه در ارتباط متقابل با انضباط اجتماعی و فرهنگ کار حاکم درآن جامعه است. فرهنگ کار عبارت از آگاهی وباوری است که مردم در تفسیر تجربیات خود ومحیط اطراف خود از کار کردن ونتیجه آن دارند وطبعا این تفسیر رفتار اجتماعی ویا سازمانی خاصی را در جهت میل به کار ،پرکاری ویا کم کاری و بی رغبتی به انجام کار را دیکته می کند.
مجموعه ای از باورها وارزشها ی همگانی ومشترک که بر اندیشه ها ورفتارهای اعضای یک سازمان اثر می گذارد فرهنگ سازمانی را تشکیل می ذهد. شرط لازم برای ایجاد این فرهنگ مساوات وعدالت در سازمان،شایسته سالاری ومشارکت به همراه انضباط در
محیط کار می باشد. فرهنگ کار،وجدان کاروانضباط اجتماعی و اقتصادی در تعامل با یکدیگر عمل می کنند
برایند مطلوب این سه عامل از علل زیر حاصل می شوند:
•رفتارمطلوب وکرداردرست رهبران ومدیران
•فراهم کردن شرایط لازم پیشرفتهای شغلی برای همه افراد
•به کارگیری نیروی متناسب با توان واستعداد وتجربیات آنها در مشاغل مناسب
•پرداخت مزد مناسب در قبال انجام کار
•قدر دانی از انجام کار به نحو مقتضی ومناسب
•مشارکت گروهی در سازمان
•ایجاد شرایط مساعد برای بروزخلاقیت ونوآوری
نقش آموزش نیروی انسانی بر بهره وری افراد و سازمان :
نیروی انسانی ، همه افراد ( معلم، کارمند، مدیر، مهندس، کارشناس و …) را شامل می شود پس می توان گفت که مهمترین رکن هر نظامی را نیروی انسانی
تشکیل می دهد که موفقیت های آتی را تضمین می کند ، آموزش و بهسازی باعث بینش و بصیرت عمیق تر، دانش و معرفت بالاتر و توانایی و مهارت بیشتر انسان های شاغل در سازمان برای اجرای وظایف محوله شده و در نتیجه موجب نیل به هدف های سازمانی یا کارایی و اثربخشی بهتر و بیشتر است.
آموزش یک نوع توانایی را در افراد ایجاد می کند تا بتواند از منابع وامکانات موجود بهتر از گذشته استفاده کنندو از فرصتها حداکثر بهره برداری رابعمل آورده وبا شناخت نقاط حساس وکلیدی برمحدویتها غلبه نمایند
بنابرین فلسفه آموزش ,آگاهی وشناخت از دانش ویافته ها وتکنولوژی جدیدوتسلط کارکنان در بکارگیری فنون وروشهای انجام کار می باشد
پرورش نیروی انسانی :
برای پرورش نیروی انسانی وبالا بردن سطح روحیه وتعهد کارکنان می توان از طریق تفویض اختیار ،ایجادفضای سازمانی مناسب و روابط مبتنی بر همکاری بین کارکنان ومشارکت دادن در تصمیم گیری و حتی اعطای پاداشهای مادی استفاده نمود
نتایج آموزش پرورش نیروی انسانی :
•تولید یا خدمات بیشتر همراه با سطح کیفی کار ،
•کاهش زمان تلف شده
•کاهش ضایعات،
•کاهش خسارت وحوادث
•کاهش تعارض وتضاد خواهد بود
برای تعیین اینکه سازمان چه قدر خوب مرحله توانمند سازی را انجام می دهد مستلزم پاسخگویی به پرسشهای زیر است چقدر ما مدیریت آموزشی رابرای توانمندساختن کارکنان ومدیران اصلاح کرده ایم ؟
1- آیا ما یک طرح آموزشی را برای توانمند سازی تدوین کرده ایم ؟
2- چه آموزشی برای کسانی که کارکنان را برای توانمندسازی مجهز می کنند ،فراهم شده است ؟
3- نتایج ارزیابی شده برنامه آموزشی توانمندسازی چیست؟ (کتاب توانمند سازی منابع انسانی)
بنابراین آموزش قدرت تولید نیروکار را افزایش داده موجب میشود تا در زمان مشخص کالا وخدمات بیشتر وارزنده تری عرضه شود . به همین جهت به هزینه های آموزشی “سرمایه گذاری در سرمایه انسانی “اطلاق می
شود .به طور کلی آموزش از سه طریق بهره وری عامل کار را افزایش می دهد:
الف – افراد تحصیلکرده در واحد زمان ،حجم کار بیشتری را انجام می دهند وکارآنان از ارزش والاتری برخورداراست.
ب- افراد تحصیلکرده می توانند منابع موجود را به گونه مطلوبتری تخصص داده وبدن طریق بهرهوری تولید را افزایش دهند.
ج- افراد تحصیلکرده در شرایط مساوی ،قادرند اختراع،اکتشاف ونوآوری بیشتر ی را انجام دهند که این نیز بهرهوری را به سرعت افزایش خواهد داد.
مفهوم انگيزش:
انگيزش يك اصطلاح كلي است كه درباره ي تمامي كشش ها، اشتياق ها، نيازها، آرزوها و نيروهاي همانند بكار برده مي شود
انگیزش عبارت است از نتیجه رابطۀ متقابل ( تعامل) فرد با موقعیت یا وضعیتی که در آن قرار می گیرد.. بديهي است كه افراد ،از نظر پويايي انگيزشي با هم متفاوتند.فردي با شور وعلاقه يك كتاب داستان بلند را مي خواند ولي از خواندن چند صفحه مطلب علمي احساس عجز وناتواني مي كند . شايد علت اين امر به
شخص يا كننده كار بستگي نداشته باشد ،بلكه به محيط ،موقعيت يا وضعيت كار بستگي داشته باشد . بنابراين به هنگام تجزيه وتحليل مفهوم انگيزه نبايد فراموش كرد كه سطح يا ميزان انگيزش بين دو نفر (وحتي در يك نفر )در زمانهاي متفاوت فرق مي كند .
ما انگيزه را اين گونه تعريف مي كنيم میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود. این تعریف از سه جزء تشکیل شده است. تلاش، هدفهای سازمانی و نیازها.
انگیزه گاهی به عنوان نیازها، خواسته ها، غرایز و محرک ها در فرد تعریف می شود که آنها را به سوی اهداف هدایت نموده، ممکن است این کار آگاهانه یا نیمه آگاهانه صورت پذیرد. انگیزه ها چراهای رفتارند و موجب می شوند که افراد به گونه ای خاص رفتار کنند، برای مثال کارمندی که تا پاسی از شب به کار در اداره می پردازند. یا دواطلبی که سختی های توالی استخدام را می پذیرد، دارای انگیزه می باشد و با فردی که در پایان وقت اداری، سازمان را ترک می کند و یا دواطلبی که تحمل شداید استخدام را ندارد، متفاوت است.
انگیزه موجب تلاش بیشتر، حضور منظم تر و تحقق اهداف فردی و سازمانی خواهد شد، بنابراین احساس کمبود در
فرد در یکی از زمینه های زیستی یا روانی نشانگر نیاز فرد می باشد. لذا در درون فرد یک پویایی شکل می گیرد تا او را برانگیزاند و عمل خاص را صورت دهد که حاصل تلاش جهت یافتن کار و دریافت جبران خدمات ناشی از کار برای تعادل بخشیدن به این نیاز هست که هم موجب ارضای نیاز زیستی او از جهت تامین غذا و پوشاک خواهد بود و هم نیاز روانی او برای اینکه با استمرار بخشی به این وضعیت نگران آینده نباشد، فراتر رفتن خواست فرد مبنی بر اینکه کار وی به گونه ای باشد که موجب پذیرش وی در جامعه و گروه گردد و اینکه در پی یک پذیرش اجتماعی جهت ارضای نیاز احترام باشد، موجب خواهد شد که انگیزه را از حالت نیمه آگاهانه به حالت آگاهانه و جهت دار همراه با تشخیص اجتماعی تبدیل نماید و هر چه نیازهای عالی تر در انسان بروز یابد، شکل دهی فردی وی به کار و ارضای وی بیشتر خواهد بود
در این خصوص نویسنده مقاله در پایانامه کارشناسی ارشد به بررسی تاثیر عوامل فردی (ارزش ،نگرش ،انگیزش،رضایت شغلی وشخصیت)در بهره وری کارشناسان مالیاتی استانهای اردبیل ،آذربایجان شرقی و گیلان پرداخته ودر خصوص انگیزش این فرضيه را مطرح که:
سطوح مختلف انگيزش كارشناسان مالياتي بر ميزان بهره وري آنان اثر يكساني ندارد.

فایل : 18 صفحه

فرمت : Word

36900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط