مقاله در مورد بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی درونگرایی و برونگرایی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان

مقاله در مورد بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی درونگرایی و برونگرایی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان

/
موضوع :
بررسی رابطه بین تیپ های شخصیتی درونگرایی و برونگرایی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان
استاد راهنما:
جناب آقای خیر اندیش
پژوهشگر:
الهه راثی عاطف
زمستان
/
فهرست مطالب
مقدمه 4
بیان مسئله 7
اهمیت و ضرورت تحقیق 9
اهداف پژوهش 11
فرضیه پژوهش 12
تعریف نظری وعملیاتی 13
روش پژوهش 14
جامعه آماری 14
روش جمع آوری اطلاعات 15
ابزار پژوهش 15
روش تجزیه و تحلیل داده ها 18
بحث و نتیجه گیری 19
محدودیت های پژوهش 20
پیشنهادات 21
منابع 22
مقدمه
انگیزش از پر اهمیت ترین پیش نیازهای آموزش و یادگیری است. یادگیری مستلزم صرف وقت، کار، تلاش، پشتکار و سرمایه گذاری توانایی جسمانی و روانی یاد گیرنده است. مجموعه ای از عوامل یا سازه های درونی و بیرونی در برانگیختگی فرد به یادگیری و
مشارکت فعال او در فرایند آموزش دخیل هستند. از غریزه، سائق، نیاز و شوق گرفته تا علاقه، کنجکاوی، سبک اسناد، باور کنترل، توانمندی، انتظار، تلاش جهت پیشرفت و تا فشار والدین، فشار همسان همگی می توانند در تعامل پذیری بر نظام انگیزش دانشجویان کار ساز افتند و رفتار آموزشی و یادگیری پیشرفت او را شکل دهند(والبرگ1987).
دیوید مک کلند از محققان برجسته و صاحب نظریه انگیزش پیشرفت است. بنا به نظر اوانجام تکالیف چالش انگیز،موجب پایداری در تکالیف دشوار و کسب موفقیت شغلی می شود و در رقابت با استاندارد عالی از فردی به فرد دیگر متفاوت می باشد (فرانکن 1986).
پژوهش های اتکنیسون وراینر (1947) نشان داد که یادگیرندگان دارای انگیزش پیشرفت بالا در مقایسه با افراد دارای انگیزش پیشرفت پایین از خود پشتکار و جدیت بیشتری در انجام تکالیف بروز می دهند، در آزمونها و امتحانات عملکرد بهتری دارند، به ویژه هنگامی که فرد مظهر قدرت است و نیاز به مقامی بالاتردارد و بر برتری جویی تأکید ورزد (نقل از فرانکن، 1990).
پژوهشهای ایساکن (1990) بیانگر آن بوده است که دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت بالا در انتخاب
درسهای اصلی و نیزدر مشاغل آتی خود،خواهانچالش بیشتری هستند، اما در عین حال در انتخاب گزینه ها و انتخابهای خود واقع بینی را رعایت می کنند. در مقابل دانشجویان دارای انگیزش پیشرفت پایین تمایل دارند که یا درس های کاملاً اصلی بسیار آسان یا درس های دشواری را برگزینند( به نقل از نیگولز، 1983).
پژوهشهای ورتمننشان داد که انگیزش پیشرفت به همان اندازه که می تواند رفتار مردان را پیش بینی کند یارای پیش بینی رفتار زنانه را ندارد. زنانی که در مقیاس های انگیزش پیشرفت به نمره بالا دست یافته اند اغلب نتوانستند برای خویشتن تصور پایدار توأم با پشتکار از خود نشان دهند (نقل از دِچارمز، 1984).
یافته های پژوهشی، شواهدی حاکی از تفاوت در اسناد و گرایش های اسنادی میان زن و مرد را ارایه می دهد. با این همه باید افزود که زنان در مقایسه با مردان با احتمال کمتری توفیق و کامیابی خود را به توانایی خویش نسبت می دهند ودر نتیجه از پی توفیق های خویش به خود فرایندگی کمتری دست می یابند(پلت1986).
پژوهشهای اولیه مک کلند (1953) حاکی از معنادار بودن نیاز به پیشرفت در مردان بود، اما در بین
زنان تفاوت معناداری وجود نداشته است. بنابر این آنان نتیجه گرفتند که آزمون
مورد استفاده (T.A.T) شاید فقط برای مردان مناسب باشد(شولتر و شولتز، 1988، نقل از سید محمدی، 1377).
پژوهشگران بعدی این نکته را عنوان کردند که با گذشت زمان، تفاوت در انگیزش پیشرفت در دو جنس کمتر شده است و شاید در مواردی بین مردان و زنان تفاوتی در انگیزش پیشرفت نباشد. در سالهای اخیر، روانشناسان متغیرهای مربوط به متن رفتار را با اهمیت تلقی کرده اند زیرا آمایه و زمینه های فرهنگی در شکل گیری انگیزش پیشرفت اهمیت اساسی دارد(چرچ1992).
همچنین یکی از متغیر های مهم در زمینه انگیزش , شخصیت فردی میباشد , شخصیت عامل مهمی در پیشرفت فرد محسوب میشود ( سید محمدی 1384)
در پژوهش حاضر نیر بررسی رابطه بین تیپ ها شخصیتی درون گرا و برون گرا با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان است .
بیان مسئله
هركسي مي داند كه انگيزه‌اش چيست چگونه بي‌ميلي ملامت آور در يكسو و علاقه مشتاقانه در سوي ديگر تفاوت بوجود مي آورد
بيشتر ما لحظه‌هايي از يادگيري پرحرارت خود را به ياد مي آوريم كه نمي توانستيم حقيقت مطلب را در مورد آنچه كه عميقاً بدان توجه داشتيم به سرعت دريابيم ، در آن لحظه‌ها همراه با شيفتگي و اشتياق بوديم .
انگيزش عبارت از آن چيزي است كه ما را از ملامت به سوي علاقه حركت مي دهد . انگيزش عبارت از آن چيزي كه به ما انرژي مي دهد و فعاليتهاي ما را هدايت مي كند . انگيزش را با موتور يا فرمان يك اتومبيل تشبيه مي كنند در واقع انرژي و هدايت در مركز مفهوم انگيزش قرار دارند . همچنين انگيزش به پيشرفت ارتباط دارد و هر دو وسيله و هدف پيشرفتهاي تربيتي نيز محسوب مي شوند.
دانشگاه ها در هر كشور ، نشان دهنده ميزان رشد و ترقي مي باشد ، امروزه اين امر بعنوان يكي از شاخصهاي رشد و توسعه به شمار مي آيند . براي يك نظام آموزش موفق و پويا ، بررسي تمام عواملي كه باعث افزايش كيفيت آموزش مي شود ، از اهميت بالايي برخوردار است .
يكي از مشكلات شايع نظام‌هاي آموزشي ، در بسياري از كشورهاي جهان ، از كشورهاي پيشرفته تا عقب مانده ، كاهش انگيزه تحصيلي مي باشد كه زيانهاي علمي ، فرهنگي و اقتصادي زيادي را متوجه دولتها و خانواده‌ها مي كند تلاش براي شناسايي عوامل مهم در كاهش انگيزه پيشرفت تحصيلي و ارائه راهبردها و انجام اقداماتي در جهت كم كردن خسارات ناشي از كاهش انگيزه تحصيلي مستلزم تحقيقات بسياري است . در زمينه مطالعه تربيتي ، خصوصاً در كشورهاي در حال توسعه معمولاً ارتباط معناداري بين مفاهيم و وضعيت اقتصادي ، ويژگيهاي فردي و خانوادگي ، امكانات آموزشي ، ويژگي‌هاي اجتماعي و ميزان انگيزه به تحصيل يافت شده است (شلويري ، 1376) .
مطالعات موجود ارزش تفكر درباره انگيزه پيشرفت دانشجویان را نشان مي دهند . محیط دانشگاه و اساتید و همچنین تیپ های شخصیتی افراد مي توانند از درك منابع و راههايي كه به وسيله آنها انگيزش پيشرفت افزايش مي يابد استفاده كنند . در واقع برخي از شواهد جالب ، ارتباط بين سطح انگيزش پيشرفت و قابليت سازندگي يك جامعه را نشان داده‌ است . اين شواهد براين موضوع اشاره دارد كه انگيزش پيشرفت مي تواند پيشرفت اقتصادي و تكنولوژيكي را تغذيه كند و موجب گسترش آن شود .
افراد دارای تیپ های شخصیتی متفاوت تجربیات و همچنین روشهای خاص خود را برای مقابله با استرس و مشکلات زندگی خود دارند افراد دارای تیپ های شخصیتی A بیشتر میل به برونگرایی و افراد دارای تیپ های B میل به درونگرایی دارند که این به نوبه خود تاثیرات فراوانی را در نحوه تحصیل فرد در دانشگاه و همچنین انگیزه پیشرفت تحصیلی وی در آن محیط را داراست.( سید محمدی 1387)
بنابراین شخصیت عامل مهمی در انگیزه پیشرفت تحصیلی فرد دارد و پژوهش حاضر در صدد پاسخ گویی به این سوال است که : آیا بین تیپ شخصیت درون گرایی و برون گرایی با انگیزه پیشرفت تحصیلی دانشجویان رابطه وجود دارد ؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
يكي از بزرگترين معضلات آموزشي ، كاهش انگيزه به تحصيل مي باشد ، در اين ميان مهمترين رسالت نظام آموزشي ، آماده دانشجویان براي كسب دانش ، مهارتهاي شناختي و شغلي جهت ورود به اجتماع است جوانان داراي طبايع و استعدادهاي گوناگون هستند لذا با اين استعدادها شناخته شده و تقويت شوند ، تا بدين وسيله ايجاد انگيزه به تحصيل شود . بنابراين شناسائي عواملي كه كاهنده انگيزه هستند ، نقش مهمي را ايفا مي كند . تربيت انسانهاي
كارآمد در صورتي ميسر است كه افراد با علاقه و اشتياق دست به انتخاب رشته بزنند و با ميل و رغبت ادامه تحصيل بدهند تا به صورت افراد مفيد براي اجتماع درآيند . شناسايي دلايل كاهش انگيزه به تحصيل و رفع يا كاهش اين عوامل خدمت بزرگي به دانشگاه ها مي باشد (روشها ، امكانات آموزشي و صلاحيت اساتید) بايد بلافاصله درصدد اصلاح آن برآيند و چنانچه اين عوامل خارجي باشد (شرايط اقتصادي ، اجتماعي ، فرهنگي ، خانوادگي و …. ) در صورت امكان با اتخاذ تدابير لازم تأثير اين عوامل را به حداقل خود برساند در هر صورت با شناسايي اين عوامل :
1- از هدر رفتن منابع مالي جلوگيري به عمل مي آيد .
2- از آنجائيكه محصولات درونداد دانشگاه ها دانشجویان هستند لذا چنانچه با ميل و انگيزه به تحصيل بپردازند ، رسالت آموزش و پرورش كه آماده كردن افراد شايسته براي ورود به اجتماع است برآورده مي شود .
بطور كلي يافته‌هاي اين پژوهش مي تواند برنامه‌ريزان و مسئولين رده‌هاي مختلف دانشگاه را ياري دهد تا به موارد فوق دسترسي يابند .

فایل : 24 صفحه

فرمت : Word

36900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط