تحقیق بررسي شيوع كودك آزاري در وابستگان به مواد افيوني مراجعه كننده به مراكز ترك خود معرف شهر يزد

تحقیق بررسي شيوع كودك آزاري در وابستگان به مواد افيوني مراجعه كننده به مراكز ترك خود معرف شهر يزد

فصل اول

مقدمه

كودك آزاري[1]

كودك آزاري و مسامحه به كليه صدمات و آزارهاي جسمي[2]، آزارهاي رواني و خلقي[3]، آزارهاي جنسي[4] و سهل انگاري[5] يا بدرفتاري[6] با كودك گفته مي شود كه توسط شخصي كه عهده دار مسئوليت سلامتي جسمي و رواني و آسايش و رفاه كودك است، اعمال مي‌شود و در نتيجه آن سلامتي جسمي، رواني، بهداشتي و يا آسايش و رفاه كودك صدمه ديده و آسيب مي بيند و شامل طيف وسيعي از اعمال سوء رفتار گرايانه يا انجام ندادن وظايف و مسئوليت هايي است كه در نتيجه آن رخداد حوادث و حالات مرضي و مرگ است و بر اساس طبقه بندي DSMIV كودك آزاري به سه نوع آزارهاي جسمي، آزارهاي جنسي و مسامحه مي باشد ولي دو نوع ديگر كودك آزاري نيز ذكر شده كه روي هم به پنج نوع زير مي باشد:

1- آزارهاي جسمي 2- مسامحه 3- آزارهاي جنسي 4- آزارهاي رواني و خلقي 5- آزارهاي مراسم و آئين خرافي[7].

1- آزارهاي جسمي: به كليه اعمالي گفته مي شود كه نتيجه آن صدمات جسمي كودك است و عامدانه انجام مي شود. از قبيل كتك زدن، گاز گرفتن، سوزن زدن، لگد زدن، سوزاندن و مسموم كردن كه در اثر اين عمال آسيب به پوست و بافت سطحي بدن، صدمه به سر، صدمه به ارگان هاي داخلي بدن و اسكلتي بدن كودك وارد مي شود.

2- مسامحه و اهمال كاري: عبارت است از انواع سهل انگاري و مسامحه و كوتاهي كردن در فراهم آوردن مناسب و كافي عواملي كه در نگهداري مناسب از كودكان لازم است و به عبارت ديگر سهل انگاري در حفاظت كودك از خطرات و صدماتي كه وي را تهديد مي كند كه اين خطرات ممكن است خطرات محيطي و يا صدماتي باشد كه از طرف ديگران يا به صورت جاهلانه و يا بدخواهانه به كودك وارد مي شود كه شامل صدمات فيزيكي يا خلقي و يا تربيتي است. كلاً مسامحه و سهل انگاري به انواع سهل انگاري هاي جسمي و يا سهل انگاري هاي خلقي و رواني، سهل انگاري هاي تربيتي و سهل انگاري در درمان بيماري هاي كودك و سهل انگاري هاي بهداشتي مي باشد، اين نوع كودك آزاري شايع ترين نوع كودك آزاري است.

3- آزارهاي جنسي: شامل طيف وسيعي از سوء رفتارهاي جنسي با كودك مي باشد كه توسط يك فرد بالغ و يا كودكي ديگر كه از او بزرگتر است از روي اجبار و زور اعمال مي‌شود و از دستكاري و دستمالي از روي لباس تا زناي به عنف را شامل مي شود. اين اعمال مي تواند بين دو جنس يكسان و يا دو جنس مختلف باشد. بزرگسالان و فاميل هاي كودك كه ممكن است نسبت دوري با وي داشته باشند ولي بي واسطه در رابطه با كودك مي باشند، بيشترين موارد كودك آزاري جنسي را مرتكب مي شوند. بدين صورت كودكان معمولاً شخص آزاردهنده را مي شناسند و او شخصي است كه معمولاً مورد اعتماد و اطمينان و يا داراي شخصيت مثبت و مقبول در نزد خانواده مي باشد و دسترسي وسيع به كودك دارد. كودك آزاري جنسي به علت طبيعت زشت و ناپسند آن و به علت احساس شرم و احساس گناه قربانيان آن و يا جهالت و ناداني آنها و يا به علت عادي شدن مسئله براي آنها و يا به علت تهديد از طرف متجاوزين جنسي كه قربانيان را از بازگو كردن مسئله به شدت مي ترسانند و به علل مختلف ديگر كمتر گزارش و ثبت مي شود.

4- آزارهاي رواني و خلقي: آزارهاي رواني معمولاً به اعمالي مانند حبس كردن و جدا كردن طفل و عدم دوست داشتن وي و يا واپس زدن كودك و يا بي ارزش جلوه دادن و يا خوار و ذليل كردن وي و جلوگيري از ارتباطات اجتماعي كودك و تهديد كردن و ترساندن وي گفته مي شود.

آزارهاي خلقي به حملات و تهديدها و ايجاد رعب و وحشت و هتك حرمت كودك و فحش و ناسزاگويي به صورت لفظي و شفاهي گفته مي شود.

5- آزارهاي مراسم و آيين خرافي: شامل آزارهايي است كه به سبب عقايد خرافي به كودك اعمال مي شود و شامل آزارهاي جسمي و جنسي و رواني و خلقي مي باشد كه در اثر اعتقادات خرافي و شيطاني كودك وادار به انجام كارهايي مي شود كه ننتيجه آن رخداد حوادثي است كه به صدمات فيزيكي و انواع ديگر صدماتي كه ذكر شد مي انجامد. به عبارت ديگر كودك آزاري آئيني يك مفهوم ستيزه جويانه از نظر صاحبنظران است كه يك پديده وحشتناك در آمريكا مي باشد. در صورتي كه كساني كه كودكان را وادار به اين اعمال مي كنند، ممكن است عميقاً مدعي باشند كه دلايل و طرح و نقشه قانع كننده درباره اينگونه رفتارها دارند.

تاريخچه

از گذشته هاي دور و از هزاران سال قبل در همه قسمت هاي زمين سركوب اطفال و انواع بدرفتاري با كودكان قسمتي از رفتارهاي بشري بوده است.

از زمان هاي درازي در تاريخ اروپا و آمريكا تمايل ايجاد شد كه در اين زمينه جار و جنجال و سر وصدا ايجاد شود (كودك آزاري هايي كه از نظر اجتماعي قابل قبول بود).

از دوره دوم تا اواخر دوره سوم بعضي از رفتارها مورد نكوهش قرار گرفت ولي كماكان تا حدود سال 1860 بدرفتاري با كودكان چندان مورد توجه قرار نگرفته بود تا چارلز ديكنز[8] در كتاب (اوليور تويست[9] 1839-1873) و ويكتورهوگو[10] در كتاب (بينوايان[11] 1862) در مورد كودكان رنج ديده مطلبي نوشتند. از آن زمان بدرفتاري با كودكان بيشتر مورد توجه قرار گرفت. در سال 1860 يك فرانسوي پاتولوژيست به نام آمبريوس تارديو[12] يافته هاي خود را در مورد كودكاني كه به شدت مورد بدرفتاري قرار گرفته بودند و فوت كرده بودند بعد از اتوپسي از آنان بيان كرد كه در سال 1874 در نيويورك ماري الن[13] در مدت 8 سال در مورد دختراني كه مورد بدرفتاري قرار گرفته بودند، تحقيقاتي انجام داد و مطاب زيادي با كارهايي كه در كليسا انجام داد، كشف كرد. اما آنها فهميدند تنها مركزي كه موجود است و مي تواند به انها كمك كند تنها يك مركز حمايت از حيوانات مي باشد بدين طريق آنها يك جامعه اي جهت پيشگيري از بي رحمي نسبت به كودكان يافتند.

بدين طريق نيويورك در سال 1875 اولين ايالتي بود كه قانوني جهت حمايت از كودكان در آنجا وضع شد و اين ايالت الگويي براي ايالات ديگر در آمريكا شد. در دوره چهارم تاريخي در سال 1946 در مورد كودك آزاري بازشناسايي جديد و كامل تري صورت گرفت اين عمل توسط يك متخصص كودك و راديولوژيست به نام جان كافي[14] انجام شد. وي متوجه سندرمي در كودكان به نام صدمات جسمي متعدد و هماتوم هاي مزمن ساب دورال شد. در سال 1962 هنري كمپ[15] و همكارانش جهت توجه پزشكان در هنگام گرفتن شرح حال و تاريخچه، به بدرفتاري با كودكان هشدارهايي دادند كه تحت عنوان «سندرم كودك كتك خورده[16]» مي باشد.

در سال 1974 حكومت فدرال فعاليت هايي جهت جلوگيري و حمايت و درمان كودكان آزارديده انجام داد. از جمله دادن اطلاعات يكسان و استاندارد جهت حمايت از كودكان آزارديده. قانون مبارزه با كودك آزاري در ابتدا به پيدا كردن افرادي كه مرتكب كودك آزاري مي شدند و مجازات آنها مي پرداخت اما اكنون توجه اصلي جهت متحد كردن خانواده ها و احياء كانون خانواده و پيشگيري از بروز كودك آزاري مي باشد. در سال هاي بعد مفهوم سوء رفتار به صورت طيفي از بدرفتاري ها شامل فقدان محبت، اهمال كاري، سوء تغذيه و… درآمد. با پيشرفت مطالعات و تحقيقات مشخص شد كه آماري كه از كودك آزاري منتشر مي شود مانند قسمت بيروني كوه يخ است كه آن قسمتي كه ما مي‌توانيم ببينيم تنها بخش كودكي از آن است و قسمت عمده آن زير آب قرار گرفته است. با وجود قوانين فوق هنوز هم ساليانه هزاران كودك از طرف والدين خود و يا افراد ديگر كه سرپرستي كودك را به عهده دارند و يا در مدرسه، كتك مي خورند، محبوس و زنداني مي شوند، گرسنه مي مانند، سوزانده مي شوند و مورد تجاوز جنسي قرار مي گيرند.

كودك آزاري در طبقه بندي علمي تشخيص بيماري هاي رواني

در اولين و دومين (DSMI, DSMII)DSM اشاره اي به بدرفتاري با كودكان نشده بود و فقط در كودكان با اختلالات مغزي اثرهاي زيان آور سهل انگاري و مسامحه مانند سوء تغذيه و صدمات جسمي ذكر شده بود. در طبقه بندي در اين سيستم كه توسط گروه مجرب روانپزشكي انجام شد، اگرچه در مورد مسامحه و آزارهاي جسمي اشارات خوبي شده بود، با اين وجود اين بدرفتاري با كودكان به طور مشخص در اين سيستم در نظر گرفته نشده بود. در DSM II كه توسط (APA)[17] منتشر شد، پنج مشخصه براي شرايطي كه كودك در گروه كودكان با اختلالات مغزي گنجانده نشده بود در نظر گرفته شد. اين 5 مشخصه در واقع تمريني براي طبقه بندي بين المللي بيماري بود در نهمين تجديد نظر (ICD-9-CM) مشخصات دقيقي براي بدرفتاري با كودكان در نظر گرفته نشده بود و يا وجود اين كودك آزاري را در قالب (مشكل والدين- كودك)[18] گنجانده بودند.

DSM II به طور اختصاصي مشخص كرد كه به عنوان مثال (مشكل والدين- كودك) شامل كودك آزاري هايي نيز هست كه ارتباطي به اختلالات مغزي والدين ندارد.

در بازنگري سومين چاپ از (DSM III-R)DSM يكسري يافته هاي مشتركي براي (مشكل والدين- كودك) پيش بيني شده بود. اين يافته ها هم براي والدين و هم براي كودك، وقتي كه رفتارهاي آنها مورد توجه است و ظاهراً غيرمرتبط با ناهنجاري هاي مغزي در شخص است قابل استفاده بود.

در DSM IV قسمتي اختصاص يافته به حالت هاي ديگر، كه ممكن است در كودك آزاري باشد، با تكيه بر يافته هاي باليني، همچنين قسمت مخصوص ديگري به مسائل مربوط به بدرفتاري و مسامحه اختصاص يافته، كه شامل جزء ديگري نيز هست كه ارتباط با بدرفتاري با كودكان دارد.

براي اولين بار تشخيص واضح كودك آزاري جسمي، آزارهاي جنسي در كودكان و سهل انگاري و مسامحه با كودكان آسان شد. به علاوه DSM IV تشخيص را آسان كرد، ائم از اينكه شخص آزاردهنده مورد ارزيابي قرار گرفته باشند و يا اينكه قرباني و كودك آزار ديده مورد ارزيابي قرار بگيرد. البته در DSMIV طبق دهمين بازنگري طبقه بندي آماري بين

 

27900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط