مقاله فارسی گلرنگ
فهرست مطالب : صفحه
1 – مقدمه
2 – توسعه و اهميت 1
3 – گياهشناسي و زيستشناسي 3-2
4 – روغن گلرنگ 5-4
5 – شرايط آب و هوايي 5
6 – تاريخ كاشت 7-6
7 – خاك 8
8 – كود 8
9 – نيازهاي آبي 9
10- مبارزه با علفهاي هرز 9
11- برداشت 10
12- ارقام 11-10
13- آفات وبيماريها 13-11
14- جدول 14
مقدمه :
گلرنگ Carthamus tinctorius L. ديرزماني است كه دراكثر كشورهاي جهان به عنوان گياهي با خواص برجسته كشت و زرع ميشود . سابقه كشت اين گياه درمصر به 4000 سال و در چين به 2000 سال قبل ميرسد . اين گياه جدا از آنكه به عنوان يك گياه روغني شناخته ميشود ،داراي خواص دارويي نيز ميباشد . داروي علفي آن جهت بهبود جريان خون ، كاهش درد و بهبود بيماريهاي عروقي به كار ميرود . اين گياه به دليل قابليتهائي نظيرقدرت سازگاري بالا ، مقاومت به سرما،مقاومت نسبي به خشكي ، شوري و قليائيت بالاي خاك و موارد مصرف متعدد در بسياري از كشورها بطور گسترده كشت ميشود . روغن دانه اين گياه كيفيت قابل ملاحظهاي دارد . ميزان اسيد لينولئيك آن بين 73 تا 85 درصد است كه بالاترين مقدار دربين نباتات روغني ميباشد . اسيدلينولئيك موجود درروغن حاوي خواصي نظير كاهش چربي خون و كلسترول و سختي رگها ميباشد . روغن گلرنگ به عنوان ماده خام جهت افزودن به مواد رنگي ، ورني ، جوهر چاپ و فيلم ، نوار مغناطيسي و … بكار ميرود واين درحالي است كه موارد استفاده آن در صنعت روزبهروز درحال افزايش است . گلچههاي اين گياه به عنوان ماده اوليه جهت استخراج پيگمانهاي رنگي به منظور افزودن به مواد غذايي بهكارميرود ،گلچههاي گلرنگ حدود 30% پيگمان زرد دارد كه بطور قابل ملاحظهاي در مواد غذايي و نوشيدنيها و … ميتواند به كار رود . هرچند مزاياي برشمرده فوق در اكثر كشورهاي جهان مورد بهرهبرداري قرارميگيرد ولي متأسفانه دركشور ما به دليل عدم اطلاع و شناخت كافي از اين
گياه سطوح زيركشت آن اندك و تحقيقات برروي آن ناچيزاست .
توسعه و اهميت :
گلرنگ يا كافشه ،وابسته به راستة سينادره1 ،تيرة آستراسه 2،جنس كارتاموس3و گونه زراعي تينك توريوس4 ميباشد .
سابقة كشت اين دانه روغني در كشور مصر به 2500 سال قبل ميرسد . بهاحتمال قوي گلرنگ درشمال شرق هندوستان ،ايران و يا تركيه اهلي گرديده است . گونههاي زراعي اين گياه از گونههاي وحشي آن مثل اكسيوكانتا 5و يا فلستينوس 6 منتج شدهاند .
ميزان روغن قابل استخراج از بذر گلرنگ نسبت به رقم 25-20 درصد و از مغز دانه 45-35درصد ميباشد . روغن گلرنگ در تغذيه و صنايع مورد مصرف قرارميگيرد . كنجاله باقيمانده پس از روغنكشي ، تا اندازهاي تلخ مزه است ولي با مخلوط نمودن آن با كنجاله چغندرقند و يا كنجالة ساقه نيشكر ، احشام ميتوانند آن را با رغبت بخورند . طيف رنگي در گلبرگهاي ارقام مختلف گلرنگ داراي دامنة زيادي بوده و به رنگهاي سفيد ( بهندرت ) زرد ، نارنجي ،ليمويي ،قرمز و زعفراني ديده ميشود . ازخيس نمودن گلبرگهاي گلرنگ ميتوان در رنگين نمودن مواد غذايي استفاده نمود كه از ديدگاه سلامتي بر رنگهاي سنتتيك ارجحيت دارند . گلبرگهاي گلرنگ حاوي ماده رنگي به نام كارتامين7بوده كه به رنگ قرمز پرتقالي ديده ميشود ، اين ماده نامحلول درآب بوده ولي در محلولهاي قليايي قابل انحلال است . كارتاميدين8 به رنگ زرد و محلول درآب ميباشد . عملكرد گلبرگ خشك ( با 8
درصد رطوبت ) دريك هكتار نسبت به رقم ،تراكم و نوع زراعت بين 120-70 كيلوگرم متغيراست . سطح كشت ،توليد و عملكرد هكتاري گلرنگ در دنيا در سال 1999 به ترتيب 1095611 هكتار ، 895396 تن و 817 كيلوگرم گزارش شده است . مهمترين كشورهاي توليد كننده گلرنگ به ترتيب ايالات متحده امريكا ، مكزيك و هندوستان ميباشند . سطح كشت اين دانه روغني در كشور اندك بوده ولي در برنامه 5 ساله دوم ،سطحي معادل 14000 هكتار كه 21 درصد از سطح كل كشت دانههاي روغني كشور ميباشد ، درنظرگرفته شده است .
1-Synadrae 2-Astraceae 3-Carthamus 4-Thinctorius
5-C.Oxyacantha 6-Palaestinus 7-Carthamin 8-Carthamidin
1
گياهشناسي و زيست شناسي :
گلرنگ گياهي است پرشاخ وبرگ ، ريشه عمقي داشته به طوري كه اين ريشه در شرايط مناسب 2 الي 3 متر در خاك نفوذ ميكند . از ريشة مزبور ،ريشههاي جانبي متعددي انشعاب حاصل ميكنند كه درآبرساني و تغذيه بوته نقش مهمي را برعهده دارند . اگر در شرايط معمول كه عمق گسترش ريشهگندم بطور عمودي 40 سانتيمتر ميباشد ، نفوذ ريشه گلرنك اندازهگيري شود ميزان آن تا 220 سانتيمتر نيز بالغ ميگردد . لايه متراكم و فشرده تحتالارض ، رشد ريشه را محدود ميكند ، همچنين نمك خاك و آب آبياري از رشد ريشه خواهد كاست . مقاومت گلرنگ به شوري خاك كمتر از جو بوده ، ولي از پنبه بيشتر است . هدايت الكتريكي (EC) به ميزان 11 سي زيمنس برمتر موجب افت عملكرد تا حد 25 درصد ميشود . بطور معمول گلرنگ در خاكهاي شور ،شاخههاي خود را به صورت مجتمع و درانتهاي ساقة اصلي توليد ميكند . شكل ساقه استوانهاي بوده كه از رشد محور بالاي لپه1 حاصل ميگردد .
رنگ ساقه دراوايل رشد سبز بوده ولي به مرور كمرنگ شده و در مرحله رسيدگي به رنگ كرم يا كاهي درميآيد . ساقه عاري از كرك است . در گلرنگ با افزايش شاخههاي انشعابي از قطر ساقه اصلي كاسته ميشود . ارتفاع ساقه بستگي به نوع رقم داشته ولي با توجه به شرايط آب و هوايي و تراكم بوته ، قابل تغيير بوده و ميتواند از 50 تا 200 سانتيمتر نوسان داشته باشد . خاستگاه ارقام پابلند گلرنگ ممالك تركيه و افغانستان بوده درحالي كه ارقام پاكوتاه نشأت گرفته از كشور هندوستان ميباشند .
اين دانه روغني و صنعتي در تراكم معمول ، از ارتفاع 30-20 سانتيمتري سطح خاك ، از ساقه اصلي توليد انشعابات ثانوي نموده و ازاين انشعابات ثانوي ،انشعابات ثالث بوجود ميآيند . زاوية بين ساقة اصلي و شاخههاي فرعي صفتي است كه به خصوصيات رقم بستگي دارد . دربيشتر ارقام اين زاويه بين 30 تا 70 درجه بوده ولي دربعضي ارقام دامنةآن بين 10 الي 90 درجه متغيراست . بنابراين ممكن است آرايش شاخهها به شكل باز و يا بسته باشد . بسته بودن شاخهها به وسيلة يك ژن مغلوب و باز بودن آنها توسط يك ژن غالب كنترل ميگردد . بطور معمول در ارقام شاخه باز تراكم كمتر در نظر گرفته ميشود ، يعني فاصله رديفها بيشتر خواهد بود ولي درارقام شاخه
1-Epicotyl
2
بسته تراكم بيشتر درنظر گرفته خواهد شد . برگهاي اصلي در قاعده بوته به طورمعمول بزرگ ، كنگرهدار و بدون خارهستند درصورتي كه برگهاي انتهاي بوته ، در كل كوچك ، كشيده ، عاري از كنگره و خاردار هستند . خاردار بدون برگها صفت ويژه مربوط به رقم است . برگهاي ارقام مختلف ميتواند داراي خار، نيمهخاردار و يا بيخار باشد . صفت خاردار بودن برگها توسط يك ژن اصلي كنترل ميگردد . انتهاي هرانشعاب به يك طبق يا كاپيتول ختم ميشود . تعداد
كاپيتول در يك بوته نسبت به رقم و محيط متفاوت بوده و ميتواند از 20 تا 200 عدد هم نوسان داشته باشد . سطح خارجي كاپيتول پوشيده از براكتههاي فلس مانند خاردار است كه حافظ گلهاي انفرادي داخل كاپيتول ميباشد . گلها بصورت انفرادي ، در مجموع تشكيل گل مركب را ميدهند كه درداخل كاپيتول جاي دارند . تعداد گلهاي انفرادي در يك كاپيتول به صورت نرمال از 40 تا 100 عدد درنوسان ميباشد . با تلقيح گلها، هركاپيتول ميتواند به تعداد گلهاي انفرادي ، بذر توليد كند . گل مركب گلرنگ برعكس آفتابگردان ، گلهاي كناري يا زبانهاي ندارد . گلها صبح زود بازشده و به سرعت تلقيح ميشوند . تلقيح گلها از پيرامون كاپيتول به طرف مركز صورت ميپذيرد و اين روند در يك گل مركب 5-3 روز به طول ميانجامد ازآنجائي كه گلدهي دريك بوته بصورت همزمان نيست ، بنابراين طورل دورة گل از 40-10 روز متغيرخواهد بود . دوره گل در رقم بستگي به ژنهاي مربوطه و نيز محيط دارد . وجود حرارت بيشتر و خشكي اين دوره را كاهش داده ولي شرايط آب وهوايي خنك و رطوبي به افزايش دورة گل كمك ميكند . درشرايطي كه مرحله گلدهي همراه با رطوبت نسبي بيشتر هوا باشد ، طول دوره گلدهي افزايش يافته و گلهاي تلقيح شده نيز بيشتر خواهند بود . شوري خاك و يا آب ، شروع گلدهي را تسريع مينمايد . دراين شرايط بطور تقريبي درتعداد بذور كاپيتول تغييري حاصل نميشود ولي وزن هزاردانه كاهش مييابد . مرحله گلدهي در روزهاي بلند اتفاق ميافتد و بازشدن اولين گلها در 14 ساعت از روشنايي صورت ميپذيرد . مناسبترين درجه حرارت براي گلدهي 24 تا 32 درجه سانتيگراد ميباشد . در مرحله رشد فعال اگر رطوبت كافي در خاك باشد ،گلرنك ميتواند دماي 45 تا 50 درجه سانتيگراد را به سهولت تحمل كند . ارقام زراعي گلرنگ گياهاني هستند خودگشن ولي طيف وسيعي
ازدگرباروري توسط زنبورعسل ديده شده است ، بهطــوريكه در صـد دگرباروري ازاين طريق بين 4/1 تا 100 متغييراست . بررسيهاي
3
انجام يافته روي گلرنگ مؤيد اين مسأله است كه درشرايط بدون زنبورعسل و حضور اين حشره عملكرد دانه به ترتيب 785 و 1700 كيلوگرم درهكتار بوده است . علاوه براين ،درگلرنگ مسألة نرعقيمي هم مطرح ميباشد . نرعقيمي گلرنگ مربوط به چگونگي ساختمان گلچههاي انفرادي اين گياه ميباشد به طوريكه گردههاي موجود آن امكان آزادي و انتشار را نداشته ، لذا گلچهها عقيم ميمانند . تخمدان تكامل يافته گلرنگ توليد دانهاي را ميكند كه همانند بذر آفتابگردان ريزبوده ولي برعكس بذرآفتابگردن به رنگ سفيد ، كرم و يانقرهاي ميباشد . البته گاهي مواقع در ارقام گلرنگ زراعي ، رگههايي به رنگ خاكستري ، قهوهاي و حتي سياه نيز ديده ميشود . وجود اين رگهها و يا پوستة قهوهاي و يا سياه ، نمايانگر تلاقي گلرنگ زراعي با گونههاي وحشي مثل اگزاياكانتا1 ،لاناتوس2 ، گالاوكوس3 و فلستينوس4 خواهد بود . بين مقدار پوست دانه و درصد روغن يك همبستگي منفي وجود دارد . همچنين اين همبستگي بين مقدار پوست و مقدار مغز دانه هم صدق ميكند .هرچه ميزان پوست دانه كم باشد( به اصطلاح پوست كاغذي باشد) ، درصد مغز يا روغن بيشتر خواهد بود . بنابراين ، اين صفت فوق براي رقم مطلوب تلقي ميگردد . نازكي پوست دانه توسط ژني به نام th كنترل شده وباعث افزايش روغن در بذر به مقدار 6 تا 7 درصد ميگردد . اندازة بذر نيز تابع عوامل وراثتي و محيط ميباشد . به عنوان مثال طول بذر در رقم ژيلا5 6 تا 9 ميليمتربوده و وزن هزاردانة آن حدود 40گرم است . درصورتي كه وزن هزاردانه در رقم باقي وادي6 حدود 100 گرم ثبت شده است . ارقام تجاري داري 35 تا 45 درصد پوسته ،55 تا 65 درصد مغز و 35 تا 45 درصد روغن ميباشند . بعضي از ارقام گلرنگ در قاعدة بذر داراي رشتههاي باريك كرك مانند بنام پاپوس7 هستند كه توسط يك ژن اصلي و تعدادي ازژنهاي تغييردهنده كنترل ميشوند . وجود پاپوس در دانه ، گياه را در مقابل خسارت گنجشك مصون نگه ميدارد .
روغن گلرنگ مخلوطي است ازاسيدهاي چرب كه نسبت آنها در ارقام تجاري بشرح زير ميباشد :
روغن گلرنگ :
اسيدچرب لينولئيك 80-65 درصد
اسيدچرب اولئيك 20-10 درصد
اسيدچرب پالمتيك 10-5 درصد
اسيد چرب استئاريك 2-1 درصد
1-C.oxyacontha 2-C.lanatus 3-C.glaucus 4-C.Palaestinus 5-Gilla
6-Bagewadi-l 7-Papus
4
از اسيدهاي چرب فوق ، دو اسيد چرب لينولئيك و اولئيك در حداكثر بوده كه اين امر موجب مرغوبيت روغن ميگردد . اسيدچرب لينولئيك كه بيشترين درصد را به خود اختصاص ميدهد ، فوقالعاده درمقابل حرارت ناپايدار بوده و استفاده از آن در طبخ غذاهاي سرخ كردني توصيه نميشود . يادآوري ميشود كه اسيدچرب اولئيك در مقابل حرارت پايدار ميباشد ، بنابراين مناسب خواهد بود كه چنين روغني با درصد بيشتري از اسيدچرب اولئيك در غذاهاي سرخ كردني مصرف گردد . امروزه ارقامي از گلرنگ نظير رقم يو-سي-وان1 موجود ميباشد كهدرصد اسيدچرب اولئيك آن در روغن بسيار بيشتر بوده و بنابراين ميتواند در آشپزخانه به منظور روغن سرخ كردني استفاده شود . درصد اسيدهاي چرب رقم يو-سي-وان بشرح زير ميباشد :
اسيدچرب اولئيك 79-74 درصد
اسيدچرب لينولئيك 11-9 درصد
اسيدچرب پالمتيك 7-4 درصد
اسيدچرب استئاريك 8-4 درصد
اسيدچرب اولئيك دراين رقم توسط ژن OL كنترل ميشود .
شرايط آب و هوايي :
گلرنك داراي سازگاري زيادي براي زيست در شرايط آب و هوايي گرم ميباشد . اين نبات بين مدارهاي 40 درجه عرض شمالي و 20 درجه عرض
جنوبي زراعت ميگردد . درحال حاضر ، كشت آن درمناطق گرمسيري نيمهخشك و كم ارتفاع متمركز ميباشد . علت چنين امري در مناطق فوق توسعة محدود بيماريهايي است كه گلرنگ به آنها حساس ميباشد . هرچند كه گلرنگ يك گياه روز خنثي است ، اما ارقام مختلف گلرنگ در فتوپريودهاي متفاوت ، واكنشهاي خاصي ازخود نشان ميدهند . يك فتوپريود كوتاه ، دورة روزت را طولانيتر ميكند . علاوه برفتوپريود كوتاه ، دما نيز درطول مدت دورة روزت نقش حساسي را بازي ميكند . به طور كلي در گلرنگ ارقامي كه داراي طول دورة روزت طولاني ميباشند ،در اكثريت هستند . طول دورة مزبور در ارقام روزت كوتاه 40-30 روز و درارقام روزت بلند تا 120 روز نيز بالغ ميگردد . در كشتهاي پاييزه و بهاره به ترتيب از ارقام روزت بلند و روزت كوتاه استفاده ميشود .
1-U.C.1
5
تاريخ كاشت :
زمان كاشت يكي از عوامل مؤثر در زراعت و كشت گلرنگ محسوب ميگردد . در بررسيهاي بعمل آمده مشخص شده است ،كه اگر دماي مرحله گل در دامنة 24 تا 32 درجه سانتيگراد باشد ، بيشترينمحصول توليد ميشود . بنابراين زمان كاشت در حدامكان بايستي طوري تنظيم گردد كه مرحله گل با دماي فوق در منطقه منطبق باشد . كاهش و يا افزايش درجه حرارت در مرحلة گلدهي گلرنگ تأثير سوئي برعملكرد دانه ميگذارد . از سوي ديگر ، به دليل دگر گردهافشاني كامل گلرنگ درشرايط وفور حشرات ، انطباق فعاليت حشرات با دامنة دمايي مزبور ميتواند برعملكرد ،تأثير مثبتي داشته باشد .
بين دماي محيط و رطوبت خاك رابطة مستقيمي برقراراست . هرچه رطوبت خاك كمترباشد ،اثرات سوء دماي بالا در گياه ، شديدتر خواهد گشت و برعكس .
حداقل درجه حرارت براي جوانهزني گلرنگ 4 تا 5 درجه سانتيگراد بوده وبه هنگام كشت 7 تا 8 درجه سانتيگراد كافي ميباشد . از ويژگي خاص اين گياه مقاومت در برابر سرما است . بعضي از ارقام گلرنگ نظير ژيلا ، ميتواند در مرحله روزت برگها (8 تا 10برگي ) دماي منهاي 15 درجه سانتيگراد را نيز تحمل نمايد . مقاومت به سرما با تقليل تعداد برگهاي روزت و يا ورود به مرحله ساقه روي كاهش مييابد بهطوري كه دراين مراحل حساس ، دماي صفر درجه سانتيگراد ميتواند بوتهها را ازبين برد . كشت پائيزه گلرنگ در مناطق معتدله سردسيري امكانپذيرميباشد .
براي اين منظور در اوايل پائيز ، بايد همزمان با كشت غلات سردسيري و يا كلزاي پائيزه اقدام به بذركاري نمود تا روزت بوتهها با تعداد 8 تا 10 برگ ، منطبق با فصل سرما گردد . توصيه دراين موارد ، انتخاب ارقام مقاوم به سرما وارقامي با روزت طولاني خواهد بود . اگر كشت گلرنگ در پائيز ، زودتر انجام شود ،امكان اينكه قبل از زمستانگذراني گياه به ساقه رود ،افزايش يافته و ازاين رهگذر زراعت آسيب فراواني ميبيند . بهطوركلي گلرنگ به دليل داشتن شبكة ريشهاي قوي و عميق ،ميتواند رطوبت تحتالارض را كه – جذب آن براي پارهاي از گياهان زراعي غيرمقدور است – مورد استفاده قراردهد . علاوه براين درارقام خاردار به دليل سطح تعرق اندك برگها ، تحمل به كم آبي افزايش مييابـد . دراكثـــر مناطـــق كشــــور ، كاشتهاي پائيزه
6
بهترازكاشتهاي بهاره نتيجه دادهاند زيرا اولاً عملكرد بيشتر بوده و درثاني زراعت كرپه نميشود . در كاشتهاي بهاره به علت بارندگيهاي متناوب امكان كرپهشدن زراعت افزايش مييابد . مناسبترين تاريخ كاشت براي گلرنگ بشرح زير خلاصه ميگردد :
بذركاري گلرنگ به طور معمول با رديفكارهاي گندم كه كارندههاي آن يك در ميان كورشده و يا بالا زده شده باشد ، انجام ميگردد . فواصل خطوط كاشت در اغلب موارد 40 تا 50 سانتيمتر منظور ميشود . فواصل بوته روي خطوط نسبت به خصوصيات رشدي رقم از 5 الي 15 سانتيمتر متغير ميباشد . بذور ميبايد با قارچكشها تيمار داده شوند . آزمايشات نشان ميدهند كه 25 تا 35 درصد بوتهها در اثرعدم ضدعفوني ، درمرحله جوانهزني از بين ميروند . مقدار بذرمصرفي رقمي از گلرنگ با وزن هزاردانه 40 گرم و فاصلة رديف 40 تا 50 سانتيمتر برابر 20 كيلوگرم در هكتار محاسبه ميگردد . تراكم بوته نسبت به رقم و محيط بين 200 تا 400 هزار بوته در هكتار متغيراست . بطوركلي تراكمهاي مناسب و فاصله رديفهاي كمتر،سرما را بهتر ازتراكمهاي متراكم و فاصله رديفهاي بيشتر تحمل ميكنند . درمناطقي كه دوره رشد كمتراست ، بمنظور دستيابي به حداكثر ميزان سطح برگ و حصول عملكرد بيشتر ، به تراكم بالا نياز ميباشد . با كاهش تراكم در واحد سطح تعداد كاپيتول در بوته افزايش مييابد و افزايش تعداد كاپيتول موجب افزايش دوره رشد ميشود .
اگر درجـــــه حــــرارت خاك به هنگام بذركاري با صفر ژرميناسيون گلرنگ (5-4درجه سانتيگراد)منطبق باشد ، سبزرديفها بعد از يك ماه صورت ميپذيرد . درصورتي كه اگر درجه حرارت خاك درموقع كاشت 8، 12و 21 سانتيگراد باشد ، راهيابي جوانهها به سطح خاك به ترتيب بعد از 21،12و8 روز انجام ميپذيرد . نيروي جوانهزني گلرنگ قوي بوده و ظهور لپهها به سطح خاك به صورت برون خاكي1 انجام ميگيرد . بنابراين به سله خاك حساسيت چنداني ندارد .
1- Epigial = Epigel
7
بوتههاي رشد يافته گلرنگ در برابر بادهاي شديد مقاوم بوده و ميتوانند سرعت باد را تا
حد 24 الي 50 كيلومتر در ساعت تحمل كنند . در مناطق بادخيز بطور معمول فاصلة رديفهاي كاشت را كمتر و فاصله بوتهها روي خطوط كاشت ، بيشتر منظور ميگردد تا بوتههاي رديفهاي همسايه در موقع وزش باد حائل يكديگر شوند و مسئله ورس بوجود نيايد . توصيه براين است كه رديفهاي كاشت در جهت عكس مسير باد باشند چرا كه درغيراينصورت ، افت رطوبت دراثرحركت باد دربين رديفها بيشتر خواهد شد .
خاك :
گلرنگ نيازمند خاكهاي عميق و زهكشي شده است . اين گياه در خاكهاي لومي شني و شني لومي با اسيديتة 7 بيشترين محصول را به بار ميآورد ولي ميتواند اسيديتة 5/8-5 را تحمل كند . عملكرد گلرنگ در خاكهاي كم عمق بسياراندك است. همچنين اين نبات در خاكهاي اسيدي توسط قارچ فوزاريوم به پوسيدگي ريشه دچار ميگردد . گلرنگ شوري خاك را تا 7 دسي زيمنس برمتر تحمل ميكند ولي اين درجه شوري برروي جوانهزني بذر تأثير گذاشته و درصد آن را كاهش ميدهد . بنابراين دراين شرايط مقدار بدرمصرفي بايستي افزايش يابد . مقاومت گلرنگ در برابرشوري و درارقام مختلف متفاوت ميباشد . از اينرو ، انتخاب ارقام مقاوم به شوري در ژنوتيپهاي گلرنگ امكانپذير ميباشد .
كود :
كوددهي به صورت نواري عمقي1 و درطرفين خطوط كاشت در هنگام بذركاري توصيه ميگردد . گلرنگ در مرحله جوانهزني به سبب حساسيت جوانة آن به غلظت بيشتر كود ، نبايد در تماس مستقيم با كود باشد . در شرايط معمول مقدار 60 تا 100 كيلوگرم نيتروژن خالص و 50 تا 80 انيدريد فسفريك در هكتار براي زراعت آبي كفايت ميكند . بهتراست 50 الي 75 درصد از كل نيتروژن ، بصورت سرك در مرحله ساقهوري دربهار مصرف شود . در زراعتهاي ديم بسته به ميزان بارندگي
،مقادير نيتروژن وانيدريد فسفريك را ميتوان به الي مقدار قبل نيز تقليل داد .
1- Deep row placemet
8
نيازهاي آبي :
گلرنگ در مقايسه با ديگر گياهان زراعي دريك دوره رشد به آب كمتري نياز دارد . مقدار 300 ميليمتر آب تا شروع گل ،عملكرد خوبي را تضمين ميكند . ليكن اين دانه روغني با حداقل آب نيز ميتواند محصول قابل قبولي ارائه نمايد . بعنوان مثال لاين ورامين 848/49-V در شرايط آب و هوايي خشك ، فقط با يك مرتبه آبياري ، بطور نسبي عملكرد خوبي درپي داشته است . رطوبت بيش از حدخاك و يا خاكهاي رطوبي سرد براي اين گياه مضر بوده زيرا دراين شرايط گياه به انواع بيماريهاي قارچي كه حساسيت زيادي نيز به آنها دارد ،دچارميگردد . اتخاذ آبياري رديفي در گلرنگ الزامي است زيرا اين گياه آبياري غرقابي ( زراعتهاي كرتي )را تحمل نميكند . به بيان بهتر آب نبايستي در تماس مستقيم با طوقه باشد . براساس آزمايشات مختلف مشخص گرديده است كه اگر آب در پاي بوتهها ، به مدت 6 ساعت قرارگيرد ، بوتهها بطور حتم به بيماري فيتوفتورا1 دچار خواهند شد . همچنين تناوب خشكي – رطوبت ، اشاعة اين قارچ را تشديد مينمايد . بنابراين به منظور انجام آبياري رديفي ،توصيه براين است كه كاشت به صورت رديفي در نظر گرفته شود . درآبياري جوي پشتهاي كه آب درتماس مستقيم با يقة بوته نميباشد ،اشاعةاين قارچ در حداقل ممكن خواهد بود .
مبارزه با علفهاي هرز :
رشد اولية گلرنگ بطئي بوده بنابراين نبات مزبور در اوايل رشد توسط انواع علفهاي هرز تهديد ميشود . درهمين راستا ، سمپاشي مزرعه از حدود 4 هفته قبل از كاشت ، با علفكشهاي
نظير ديورون2 ، ترفلان3 و لاسو4 توصيه ميگردد . ذكر اين نكته ضروري است كه استعمال علفكش بعد از سبز نمودن گلرنگ و حتي در زمان كاشت ، به سبب حساسيت اين گياه به علفكشها ، بويژه به علفكشهاي هورموني مناسب نميباشد . مبارزه مكانيكي با علفهاي هرز پس از سبزشدن گلرنگ ، درساعات بعدازظهر و يا مواقعي كه درجه حرارت محيط بالااست نتيجة بهتري دارد زيرا بوتههاي گلرنك در حوالي صبح با وجود هواي خنك و سرد بسيار ترد و شكننده بوده ،درنتيجه خسارات وجين بيشتر خواهد بود .
1-Phytophtora carthami 2- Diuron
3- Treflan=Trifloralin 4- Lasso= Alchlor
9
برداشت :
گلرنك در هنگام رسيدگي نيازمند محيط گرم و خشك ميباشد . اين گياه به ريزش دانه مقاوم است ، زيرا بذور توسط كركهاي نمدي در داخل كاپيتول محصور ميباشند . بنابراين درشرايطي كه برداشت به تعويق افتد ، ريزش دانه روي نخواهد داد ولي در صورت وقوع بارندگي ، به سبب عدم وجود دورمانسي1 ، رطوبت از طريق كركهاي نمدي كاپيتول جذب بذور شده و موجب جوانهزني آنها ميگردد . از اينرو مناطقي با بارندگيهاي تابستانه و يا اقليم رطوبي، نظير استان گيلان و غرب مازندران براي زراعت گلرنگ مناسب نميباشند . در زمان برداشت ،گلرنگهاي اين گياه كه درانتهايكاپيتول قراردارند خشك شده وميتوانند جداگانه توسط دست برداشت شوند . درصد رطوبت بذور درمرحله برداشت در حدود 10 درصد بوده كه بطور تقريبي 35 تا 40 روز بعد از گلدهي حاصل ميشود . دراين مرحله اگز چند كاپيتول توسط دست (كه مجهز به دستكش چرمي است ) له شوند ، بذور به آساني از داخل كاپيتول بيرون ميآيند .
ارقام :
ارقام گلرنگ كه در كشور زراعت ميشوند ، شامل ارقام محلي و خارجي ميباشند . بطور كلي ارقام محلي نسبت به ارقام خارجي ،داراي عملكرد بيشتر ، مقاومت بالا به بوتهميري ،خاركم و يا بيخار بوده ولي دوره رشد بيشتري دارند .
از ارقام داخلي كه به ارقام محلي معروف هستند ، به تعدادي بهشرح زير اشاره ميگردد.
1) محلي 2881 مبدأ اراك
2) محلي 2819 مبدأ اصفهان
3) محلي 3147 مبدأ اروميه
4) محلي 2148 مبدأ مرند
5) محلي 3150 مبدأ مشهد
6) زرقان فارس بشماره 279
7) ورامين بشماره 295
1- Dormancy
10
از ارقام خارجي ميتوان به چند مورد اشاره نمود :
فريو
يوت
نبراسكا10
يو-سي-وان
ريو
ويلا
دارت
يو-اس –10
ليدا
پاسيفيك
آفات و بيماريها :
شته ، توسط خرطوم شيره نباتي را مكيده و درنتيجه بوته را ازرشد بازميدارد . اگر چنانچه جمعيت آن حدود 1000 عدد دريك بوته باشد ، بوته به كلي از رشد فرومانده و
بهتدريج ازميان ميرود . تعداد 500 شته در يك بوته براي بوته قابل تحمل ميباشد . براي مبارزه با انواع شته از سموم سيستميك نظير متاسيستوكس1 استفاده ميشود .
تريپس2 ، لكههاي نقرهاي يا برنزه علامت آسيب اين آفت بر روي اندامهاي مختلف گلرنگ است . اين آفت بطور معمول پس از برداشت غلات (جو ، گندم ) به مزرعه گلرنگ روي ميآورد . دوره حمله كوتاه بوده و اغلب نيازي به مبارزه شيميايي نميباشد .
زنجره3 ، دربرگها ، نقاط فرو رفته ، علامت حضور اين آفت است . بطور معمول مبارزه شيميايي با آن توصيه نميشود .
مگس گلرنگ4 ، آفتي است خطرناك و درصورت زياد بودن جمعيت آن ، مزرعه را بطــور كلي ازبين ميبرد. مگسي است بهطول 5 ميليمتر كه طول آن با بالهاي باز
1-Metasistox 2- Trips tabaci
3- Empoasca 4-Acanthiophilus helianti
11
به 10 ميليمتر ميرسد . تخمگذاري حشرة كامل درون غنچهها و يا گلهاي طبق انجام ميگيرد . تخمها بعد از تفريخ ،لاروهاي ريزي را شبيه دانة برنج توليد ميكنند . لاروهاي مزبور درداخل كاپيتول تبديل به شفيره و بالاخره حشره كامل1 ميشوند . حشرات كامل به كشتهاي كرپة گلرنگ حمله كرده و اين تسلسل در شرايط مناسب آب وهوايي ميتواند تا 3 نسل دوام داشته باشد . اگر زراعت گلرنگ در مرحلة غنچه توسط اين مگس مورد حمله قرارگيرد ،كاپيتول ،بذري توليد نميكند ولي اگركاپيتولهاي گلدار آلوده شوند ، ممكن است كاپيتول بذور معدودي توليد نمايد كه در هرصورت برداشت اقتصادي نخواهد بود .
مناسبترين زمان سمپاشي ، موقعي است كه مگسها درمزرعه ديده شوند . سمپاشي دراين هنگام موجب ميگردد كه مگسها قبل از تخمريزي از بين بروند . اين مرحله مقارن با زماني است كه
بوتهها دگمهدار شدهاند . اولين سمپاشي در اين مرحله انجام ميگيرد و به فاصله 10 روز ،سمپاشي دوم تكرار ميگردد . ديازينون20درصد2 بمقدار 5/2 كيلوگرم درهكتار كفايت ميكند .
پروانه و يا كرم غوزه خوار3 ، لارو اين آفت خسارت زيادي به مزارع پنبه باميا ،كنف، نخود ،گلرنگ و غيره وارد ميكند و به اين جهت ، با اين آفت خطرناك همهساله مبارزه ميگردد . ازحشرهكشهاي تماسي و تنفسي براي مبارزه با آفت مزبور استفاده ميگردد .
كنه4 ، آفت عمده گلرنگ است كه بطور معمول در اواسط و يا اواخر فصل آسيب خود را وارد ميآورد . كنهها ، همانند شتهها حشراتي هستند مكنده و بدينجهت سموم سيستميك براي مبارزه با آنها نتيجة بهتري ميدهند .
بيماريها :
عمده بيماري گلرنگ فيتوفتورا درش سلري5 است . توسعة اين بيماري به ويژه پس از آبياري انجام شده متعاقب يك دورة خشكي ديده ميشود . تناوب صحيح ، آبياري جوي پشتهاي و مناسب از شدت آلودگي ميكاهد .
1- Imago 2- Diazinon 20% 3- Heliothis peltigera, obsoleta
4-Tetrachinus 5- Phytophtora drechseleri
12
زنگ گلرنگ1 :
اين قارچ برگها را بيشتر مورد حمله قرارداده و ازاين رو كارائي آنها را به شدت كاهش ميدهد . تناوب مناسب ، سوزانيدن بقاياي گياهي قبل از كاشت و ضدعفوني بذور ، شدت خسارت را تقليل ميدهد . سفيدك دروغي و سفيد سطحي از امراض شايع گلرنگ هستند كه اولي با زينب2 ، لوناكول3 و كاراتان4 و يا گوگرد قابل كنترل ميباشد .
پراكنش گلرنگ درجهان :
گلرنك بطور گسترده در هند ،خاور نزديك ، خاورميانه و چين كشت ميشود . دردهههاي اخير كشت اين گياه در كشورهاي آمريكاي جنوبي و استراليا نيز متداول گرديده است درحال حاضر اين گياه در بيش از 60 كشور جهان و عمدتاً در كشورهاي هند ،مكزيك ، ايالات متحده آمريكا ، اتيوپي ،اسپانيا و استراليا مورد كشت وزرع قرارميگيرد .
درگذشته سطح زيركشت گلرنگ در هند قابل توجه بوده ولي عملاًبه دليل اعمال مديريت ضعيف مزرعه عملكرد حاصله رضايتبخش نبوده است . دراوايل دهه 1980 توجه و تأكيد برتكنيكهاي زراعي و همچنين توليد ارقام اصلاح شده باعث افزايش عملكرد دراين كشور گرديده است .
1- Pucinia carthami 2- Zineb
3- Lonacol 4- Caratan
13
جدول سطح زيركشت به هزارهكتار و توليد جهاني گلرنگ دركشورهاي مختلف
دردهساله بين 1985-1994
14
منابــع :
آمارنامه كشاورزي ، 1371 . ادارة كل آمار و اطلاعات كشاورزي . شماره 7 .
خواجهپور ،محمدرضا ،1370. توليد نباتات صنعتي . انتشارات جهاد دانشگاهي دانشگاه صنعتي اصفهان .
زراعت گلرنگ ،انتشارات شركت سهامي توسعه كشت دانههاي روغني – تهران .
كوچكي ، عوض . 1364. زراعت در مناطق خشك (ترجمه). انتشارات جهاد دانشگاهي دانشگاه مشهد .
ناصري ، فرشته . 1370. دانههاي روغني (ترجمه). انتشارات آستان قدس رضوي خراسان .
يزدي صمدي ، بهمن و سيروس عبدميشاني .1370 . اصلاح گياهان زراعي . مركز نشر دانشگاهي تهران .
7) Chatterjee,B.N.and K.U. Bhattachryya 1983. Handbook of oilseed crops in India . Oxford and IBH, New Dehli.India.
8) Knowles,P.F.1989.Safflower. McGrow.Hill New York, U.S.A.
9) Mafton,M.and A.R.Sepaskhah.1978.Effect of temperature and osmotic potential on germination of sunflower and safflower and hormone treat of sunflower seeds. Can.J.Plant.Sci. 58:295-303.
10) Robbelen,G.,R.V.Downey and A.Ashir.1989.Oil crops of the woreld. McGrow Hill.Co.New York U.S.A.
11) Weiss,E.A.1983.Oilseed Crops. Longman Scientific and Technical publishers. Essex. England.
موضوع سمينار : اصلاح گلرنگ
استاد مربوطه : جناب آقاي مهندس مرادي ارائه دهندگان : امير قنبري ـ محمد صادق زاده
مقدمه : گلرنگ گياهي قديمي است كه در خاور ميانه اهلي شده و از گلهاي آن بعنوان مادة رنگي استفاده مي شده . امروزه از آن بعنوان گياه روغني استفاده
ميشود و روغن آن در صنعت و آشپزي كاربرد دارد و از آرد آن براي تغذيه دام استفاده ميشود .
گياهشناسي :گلرنگ با نام علمي كارتاموس تينكتوريوس از تيره مركبان است . گياهي است يك ساله و گونه هاي چند ساله نيز دارد . ريشة عميق و ساقه محكم منتهي به گل دارد . گلها مركب و قوزه را تشكيل مي دهند . هر گلچه از قسمت لوله اي بلند منتهي به گلبرگها تشكيل شده و در انتها تخمدان موجود است و كلاله ها و پرچمها در وسط قرار دارند . پرچمها به هم چسبيده و لوله اي را تشكيل مي دهند و ميله آنها آزاد است و خامه توسط لوله بساك در بر گرفته شده است . عمل اخته كردن زماني صورت مي گيرد كه چند گلچه از قوزه خارج شود به اين صورت كه دور قوزه را با قيچي مي چينند تا گلچه ها نمودار شوند . گلچه هاي باز شده را از بيخ با پنس مي كنند و بقية آنها را تنك مي كنند طوري كه 10 تا 15 گلچه باقي بماند . بعد با نوك پنس قسمت گلچه را شكسته و نوك آن را حذف مي كنند تا كلاله و خامه پديدار شود . پس از اخته كردن گلچه ها را پوشانده و 24 ساعت بعد عمل گرده افشاني را انجام مي دهند . رنگ گلها متفاوت است و 4 ژن در تعيين رنگ گل دخالت دارند . گياهي است اتوگام و آلوگامي بسته به واريته و وجود حشرات از 4/1 تا 100 درصد تغيير مي كند . بذر آن سفيد يا كرم رنگ است و تركيبات آن بطور متوسط به اين صورت است : پوست : 30 تا 50 درصد ـ آب : 3 تا 10 درصد ـ روغن : 25 تا 40 درصد ـ پروتين : 12 تا 20 درصد .
گلرنگ از لحاظ تعداد كروموزوم به 4 دسته تقسيم مي شود :
الف)2n=24 يكساله مانند تينكتوريوس كه زراعي است و2n=24چندساله مانند آبورسنس ب ) 2n = 20 مانند آلكساندرينوس
ج ) 2n = 44 كه گونة لاناتوس را شامل ميشود د ) 2n = 64 كه گونة بتي كوس در اين دسته است .
در ايران واريته هاي تينكتوريوس ، اكسي آكانتا ، لاناتوس و گلاكوس وجود دارد .
عقيمي در گلرنگ :
گلرنگ واريته اي نر عقيمي دارد كه نر عقيمي ساختماني است به اين صورت كه گرده وجود دارد و آزاد نمي شود .
روشهاي اصلاح :
وارد كردن واريته هاي جديد ، سلكسيون ، دورگ گيري . توليد واريته هاي مصنوعي و هيبريد هم وجود دارد .
فایل : 22 صفحه
فرمت : Word