مقاله فارسی كود

مقاله فارسی كود

فهرست مطالب
مقدمه 2
مواد غذايي 3
ازت 3
انواع كود نيتروژن 4
فسفر 4
عوامل مؤثر در نگهداري فسفر در خاك 5
پتاسيم 6
كلسيم 7
منيزيم 8
منگنز 8
مس 8
روي 8
گوگرد 9
برخي از علائم كمبود عناصر غذايي در گياه 9
زمان و روش كود دهي 10
اثرات كودهاي شيميايي در خاك و محصول 13
كودهاي طبيعي آلي 15
اثر كود دامي در حاصلخيزي خاك 16
مقدار و روش مصرف كود دامي 17
كود سبز 17
روشهاي تشخيص كمبود عناصر غذايي 18
عوامل مؤثر ديگر در حفظ حاصلخيزي خاك 19
نتيجه 19
كمپوست 19
ساير كودهاي آلي 20
مقدمه
با توجه به افزايش روز افزون جمعيت و ترقي سطح درآمد تقاضا براي خريد مواد غذايي روز به روز افزايش مي يابد . از اين رو ضروري است كه توليد مواد غذايي چند برابرشود.
اراضي زير كشت و سطح توليد كنوني آنها قادر به جوابگويي به تقاضاي شكم هاي گرسنه نيست .قسمتي از راه حل اين مسئله افزايش توليد مواد غذايي با افزايش عملكرد محصول در واحد سطح و كشت و كار اراضي درجه دومي است كه به علت محدوديتهاي خاصي باير مانده است . علم حاصلخيزي و مطالبي در اين مورد و تكنيكهاي خاص آن مي تواند كمك مؤثري به افزايش محصول بكند.
پس نتيجه مي گيريم كه :
ما مي توانيم با استفاده از انواع كودها و مصرف مواد غذايي در خاك ، افزايش محصول هم از نظر كيفي و هم از نظر كمي داشته باشيم .
مواد غذايي خاك:
علاوه بر اكسيژن، كربن و هيدروژن كه اجزاي اصلي ساختمان آلي گياه را تشكيل مي دهند،عناصر ديگري نيز در ساختمان سلولي و فعاليتهاي فيزيولوژيكي گياه شركت دارند . عناصر اخير عمدتاً از خاك جذب مي گردند و به دو دسته عناصر پرمصرف (macronutrients)
وعناصر كم مصرف (microontutrients)تقسيم مي شوند.
عناصر پر مصرف به مقدار زيادي مورد نياز گياه بوده و عبارتند از :
ازت ، فسفر، پتاسيم، كلسيم ، منيزيم و گوگرد .
عناصر كم مصرف كه به مقدار كم مورد نياز گياه مي باشند عبارتند از :
آهن ، منگنز ، موليبدن ، بر ، مس ، روي و كلر .
اين عناصر هميشه به اندازه كافي و براي حصول حداكثر ممكن رشد گياه در خاك موجود نيستند . گاهي خاك از نظر يك عنصر كاملاًفقير است . زماني نيز عنصر در خاك موجود است اما نامحلول بوده و قابل جذب گياه نيست و بالاخره گاهي غلظت يك عنصر در خاك آنقدر زياد است كه موجب مسموميت گياه مي شود . برخي عناصر مانند آرسنيك ، آلومينيوم ، جيوه و سلنيم و … نه تنها مورد نياز گياه نيستند بلكه وجود آن براي گياه، انسان و دام خطرناك و سمي است . به خصوص عنصر سديم كه سبب افزايش شوري خاك شده و EC را بالا مي برد و نمي گذارد كه گياه آب جذب كند .
*ازت :
ازت در ساختمان سلول گياهي به صورت پروتئين ، اسيدهاي نوكلئيك و كلروفيل شركت دارد. منبع اصلي نيتروژني كه بوسيله گياه جذب مي شود گاز N2 است اما نيتروژن به شكل عنصري آن براي گياهان عالي تر غير قابل استفاده است . راههاي اصلي تبديل شدن نيتروژن به شكلهاي قابل استفاده براي گياهان عالي تر به شرح زير است :
تثبيت بوسيله ريزوبيوم ها و ساير ميكروارگانيزمهايي مه روي ريشه بقولات و بعضي گياهان غير بقول زندگي همزي دارند .
تثبيت به وسيله ميكروارگانيزمهاي آزاد زي خاك.
تثييت بوسيله يكي از اكسيدهاي نيتروژن بوسيله تخليه الكتريكي اتمسفر .
تثبيت بوسيله آمونياك KO2- ياCN2- بوسيله يكي از فرايندهاي گوناگون صنعتي كه براي سنتز كودهاي نيتروژن دار بكار مي رود .
انواع كود نيتروژن
كودهاي نيتروژن دار را مي توان به دو دسته آلي طبيعي و شيميايي تقسيم كرد . مواد آلي طبيعي منشأ گياهي يا حيواني داشته و منابع شيميايي نه منشأ گياهي دارندو نه منشأ حيواني .
دسته كودهاي آلي طبيعي نيتروژن دار را مي توان با اضافه كردن كود حيواني پوسيده و بقاياي گياهي كاملاً تجزيه شده تأمين كرد ولي دسته كودهايي شيميايي را با اضافه كردن كودهايي چون آمونياك مايع و محلولهاي آمونياك ، نيترات آمونيوم (N 33%-32%) ، مونو آمونيوم فسفات(N 11%-P 21%) ، دي آمونيوم فسفات (N 21%- P23%-21% )و اوره و … تأمين كرد .
آمونياك بي آب (NH3 ) بين همه كودهاي شيميايي نيتروژن دار رايج در بازار بالاترين درصد نيتروژن را دارد كه تحت فشار بصورت مايع نگهداري مي شود و استفاده از آن در مزارع احتياج به مخزنهاي تحت فشار زياد دارد .
*فسفر
فسفر در ساختمان سلولي و در بسياري از فعاليتهاي حياتي و از جمله ذخيره و انتقال انرژي شيميايي دخالت دارد ، فسفر باعث تسريع در رشد و رسيدگي محصول گشته و كيفيت مصرفي بافتهاي سبزينه اي را افزايش مي دهد . اين عنصر در خاك و بافتهاي گياه به مقدار كم تر از مقدار نيتروژن و پتاسيم حضور دارد .
جذب مقدار كافي فسفر در اوايل زندگي گياه از جهت ايجاد رشد اوليه براي بخشهاي زايشي اهميت دارد . همچنين فسفر با زود رسي گياهان بويژه غلات ارتباط داشته و كمبود آن با كاهش قابل توجه رشد همراه است . فسفر در تشكيل بذر ضروري است و به مقدار زيادي در بذرها و ميوه ها يافت مي شود . جذب زياد فسفر همراه با توسعه بيشتر ريشه همراه است . وجود فسفر كافي در خاك باعث زود رسي گياهان مي شود .
مقدار كافي فسفر با استحكام بيشتر ساقه غلات همراه است . هنگاميكه اين عنصر به مقدار كافي عرضه شود كيفيت برخي از ميوه ها ، سبزيها و غلات بالا رفته و مقاومت گياه در برابر بيماريها بيشتر مي شود .
مقدار كل فسفر در هر خاك متفاوت است اما معمولاً در خاكهاي جوان در مناطقي كه بارندگي خيلي زياد نيست ، بيشتر است . اين عنصر در مقابل آبشويي خيلي مقاوم است و مقدار تلفات آن با آب فرو نشستي در اغلب خاكها ناچيز و آنچه كه گياه از خاك خارج مي كند كم است و فسفر به انباشته شدن در افق هاي سطحي خاك كشت شده گرايش پيدا مي كند .
مقدار مصرفي فسفر در زراعتهاي مختلف فرق مي كند به عنوان مثال به طور عمده براي كشت گندم چيزي حدود 150-50 كيلوگرم P2O5 استفاده ميشود و براي كشت سيب زميني چيزي حدود 800-500 كيلوگرم فسفر خالص به خاك مي افزايند .
عوامل مؤثر در نگهداري فسفر در خاك :
عوامل متعددي در نگهداري فسفر در خاك دخالت دارند كه برخي از آنها عبارتند از :
1- واكنش خاك : ph خاك يكي از عواملي است كه بر بهره وري فسفر اثر مي گذارد و كشاورز قادر است به آساني آنرا تغيير دهد. در بيشتر خاكها قابليت جذب فسفر در گستره ph5/5 –7 است كه باكاهش ph از 5/5 يا افزايش آن به بيش از 7 ،كاهش مي يابد .
فسفر در خاكهاي قليايي توسط كلسيم و منيزيم و در خاكهاي اسيدي توسط آهن و آلومينيوم تثبيت و غير قابل جذب مي گردد . حداكثر ميزان محلول بودن فسفر در ph 6تا5/6 است ، حتي در اين ph نيز قسمتي از فسفر كه به خاك داده مي شود به سرعت تثبيت مي گردد و از دسترس گياه خارج مي شود ، قسمتي از فسفر تثبيت شده به تدريج آزاد و در اختيار گياه قرار مي گيرد .
2- زمان واكنش : هر چه زمان تماس خاك با فسفر افزوده شده بيشتر باشد مقدار تثبيت نيز بيشتر است .
3- دما : خاكهاي اقليمهاي گرمتر معمولاً بيش از خاكهاي مناطق معتدل تر ، فسفر تثبيت مي كنند . اين اقليمها ي گرمتر موجب ايجاد خاكهايي با مقدار بيشتري اكسيدهاي آبدار آهن و آلومينيوم مي شود .
*پتاسيم :
پتاسيم در سنتز و انتقال كربوهيدراتها و به طور كلي مصرف گاز كربنيك مؤثر است و براي تشكيل ديواره ضخيم سلولي ضرورت دارد . جذب آب و تعادل جذب عناصر به كفايت پتاسيم در سلولها نياز دارد .
طبق تحقيقات و تجربيات بدست آمده پتاسيم كيفيت محصول را بالا مي برد، راندمان فتوسنتز را افزايش مي دهد و مقاومت گياه را در برابر برخي امراض افزايش مي دهد .
پتاسيم براي تشكيل دانه حجيم و ساقه مقاوم در غلات ضروري بوده و آنرا نسبت به ورس مقاوم مي كند ، براي گياه سيب زميني پتاسيم موجب نگهداري غده هاي سيب زميني به مدت زيادي در خاك مي شود .
به طور كلي پتاسيم در اعمال فيزيولوژيكي زير نقش اساسي را داراست :
متابوليسم كربوهيدراتها يا تشكيل ، تجزيه و انتقال نشاسته .
متابوليسم نيتروژن و سنتز پروتئين ها
كنترل و تنظيم فعاليتهاي عناصر معدني اساسي گوناگون .
خنثي كردن اسيدهاي آلي از نظر فيزيولوژيكي .
فعال كردن آنزيمهاي مختلف .
تسريع در رشد بافتهاي مريستمي .
تنظيم روابط بين آب و حركات روزنه ها .
پتاسيم در اكثر خاكها برخلاف فسفر به مقدار نسبتاً زيادي وجود دارد . مقدار پتاسيم خاكها متفاوت است و ممكن است فقط از چند صد كيلوگرم در هكتار در عمق شخم در خاكهاي درشت بافت تشكيل شده از ماسه سنگ يا كوارتزيت ، تا 56000 كيلوگرم يا بيشتر در خاكهاي ريز بافت تشكيل شده از سنگهاي داراي مقدار زيادي كانيهاي حامل پتاسيم ، متفاوت است .
پتاسيم بيشتر به صورت k+ در خاك يافت شده و به همين صورت جذب گياه مي شود .
k+ جذب كلوئيدهاي خاك مي شود و تا حدي از شسته شدن مصون مي ماند اما بارندگي مداوم منجر به شسته شدن تدريجي k+ گشته و كمبود آنرا در خاكها باعث مي شود .
در مناطق خشك كه بارندگي ساليانه در آن كم مي باشد پتاسيم به مقدار كافي در خاك وجود دارد و استفاده از كود شيميايي پتاس لزومي ندارد .
گياهان از لحاظ توانايي در استفاده از پتاسيم تثبيت شده متفاوت مي باشند . كه اين وضعيت به ظرفيت تبادل كاتيوني خود ريشه گياه بستگي دارد . اظهار نظر شده است آن گياهي كه داراي ظرفيت تبادل كاتيوني نسبتاً پاييني هستند بهتر مي توانند از پتاسيم تثبيت شده استفاده كنند .
*كلسيم :
كلسيم در ساختمان ديواره سلولي شركت دارد بنابراين در اندامهاي گياهي تثبيت گرديده و انتقال پذيري آن كم است . كلسيم از طريق رسوب دادن بعضي تركيبات از سميت ناشي از تراكم و غلظت زياد آنها در گياه مي كاهد . تشكيل اگزالات كلسيم نمونه اي از سميت زدايي كلسيم است .
كلسيم در ثبات ساختمان خاك و تشكيل خاكدانه بسيار مؤثر است . كلسيم به صورت يون +2caدرمحلول خاك و جذب شده بر سطح كلوئيدها يافت شده و به همين صورت جذب گياه مي شود .
منشأ كلسيم به استثناي كلسيمي كه به صورت آهك يا مواد كودي افزوده مي شود در سنگهاو كانيهاي تشكيل دهنده خاك است . كلسيم در تعدادي از كانيها نظير دولوميت ، كلسيت ، آپانيت ، فلدسپاتهاي كلسيم و آمفيبول ها وجود دارد و يا از همپاشي و تجزيه آنها كلسيم آزاد مي شود .
سرنوشت كلسيم آزاد شده ساده تر از پتاسيم است . يونهاي كلسيم آزاد شده در محلول خاك ممكن است : (1) در آبهاي زه كشي هدر روند . (2) بوسيله ارگانيزمها جذب شوند . (3) روي ذرات رس اطرافشان جذب سطحي شوند . (4) يا به صورت يك تركيب ثانويه كلسيم بويژه در اقليمهاي خشك دوباره رسوب كنند .
كلسيم عنصري است كه همه گياهان به آن نياز دارند. اين عنصر به صورت يون ca2+مي شود . كلسيم در برگهاي جوان به مقدار زياد يافت مي شود . كمبود كلسيم سبب عدم تشكيل و توسعه جوانه هاي انتهايي گياه مي گردد . كمبود كلسيم در ذرت از پيدايش و باز شدن برگهاي جديد جلوگيري مي كند . نوك اين برگها تقريباً بيرنگ مي شوند . كلسيم به خاطر نقشش در سنتز پكتات كلسيم براي تشكيل ديواره مياني ضروري است .
*منيزيم :
منيزيم بصورت يون mg2+ جذب گياهان مي شود . اين جذب مانند جذب كلسيم و پتاسيم بطور عمده از محلول خاك و از طريق تماسي انجام مي شود .
منيزيم به صورت +2mg جذب مي شود .كلسيم تنها جزء معدني ملكول كلروفيل است . اهميت منيزيم بسيار آشكار بوده زيرا گياهان سبز بدون كلروفيل قادر به انجام فتوسنتز نخواهند بود .
*منگنز :
اين عنصر بصورت يون MN2+ و به شكل تركيبات ملكولي با برخي از عامل هاي كمپلكس كننده مانند EDTA توسط گياه جذب مي شوند . علاوه بر اين روش همچنين گياه مي تواند منگنز را به صورت هريك از اين دوحالت مستقيماً توسط برگ جذب نمايد . در اين زمينه پاشيدن محلول محتوي منگنز بر روي برگهابراي رفع كمبود آن كاري متداول است .
منگنز به مقدار كم مورد نياز گياه است و مقدار زياد آن سمي است . پيچ خوردگي برگ پنبه ناشي از مسموميت منگنز است .
*مس:
اين عنصر به صورت يونCU2+ به مصرف گياه مي رسد . كمبود اين عنصر اغلب با سمپاشي هاي دفع آفات رفع مي شود . علائم كمبود در گياهان مختلف متفاوت است . در ذرت جوانترين برگها زرد شده و رشدشان متوقف مي شود . مس يك فعال كننده فلزي چندين آنزيم است . كمبود مس سبب تراكم آهن در ذرت بويژه در محل گره ها مي شود .
*روي :
اين عنصر بصورت +2zn توسط ريشه هاي گياه جذب مي شود . محلول پاشي محتوي تركيبات روي كه حل شدني باشند براي رفع كمبود اين عنصر بر روي شاخ و برگ نيز امكان پذير است .
در بسياري از گياهان كمبود روي علامتي به نام خپلگي ايجاد مي كند . در ذرت اين علامت به نام سفيدي جوانه ناميده مي شود . اگر چه در هر طرف رگبرگ اصلي و حاشيه هاي برگ سبز باقي مي ماند . كمبود روي در پنبه سبب پيدايش علامتي مي گردد كه ريزي برگ ناميده مي شود .
از عناصر ديگري كه در گياه نقش دارند عبارتند از : موليبدن ، كلر ، سديم ، كبالت ، واناديوم ، سيليسيم و آهن است .
*گوگرد :
گوگرد همانند ازت ، جزء مهمي از پروتئين هاي گياهي است . گوگرد در ساختمان اسيدهاي آمينه مانند متيونين ، سيستين، سيستئين و نيز در تشكيل كلروفيل و توليد روغن در دانه گياهان روغني مثل لوبياروغني و كتان شركت دارد . گوگرد به صورت SO2- جذب و به همين صورت در گياه انتقال مي يابد .
كمبود گوگرد در گياهان در سالهاي اخير به چند دليل اتفاق مي افتد :
بالا رفتن مصرف كودهاي بدون گوگرد .
كاهش استفاده از گوگرد بعنوان قارچ كش و حشره كش .
كاهش غلظت تركيبات گوگردي در هوا و باران به دليل كاهش مصرف مواد سوختني بدون گوگرد .
برخي از علائم كمبود عناصر غذايي در گياه :
*ازت:علائم كمبود ازت بصورت زرد شدن برگهاي انتهايي مشاهده مي شود و گياهچه رو به زردي مي گرايد .
*فسفر: كمبود فسفردر خاك يكي از پيچيده ترين مسائل در باروري خاكهاست . فسفر در خاكهاي قليايي توسط كلسيم و منيزيم و در خاكهاي اسيدي توسط آهن و آلومينيوم تثبيت و غير قابل جذب مي گردد .
حداكثر ميزان محلول بودن فسفر درPH 5/6-6 است . حتي در اينPH نيز قسمتي از فسفري كه به خاك داده مي شود به سرعت تثبيت گشته و از دسترس گياه خارج مي شود. رنگ پريده بودن بوته اكثراً در اثر كمبود فسفر مي باشد .
*پتاس:در صورت كمبود پتاس نوك و حاشيه برخي از برگها زرد شده كه در صورت وجود پتاس مورد نياز گياه اين حالت مشاهده نمي شود و كمبود پتاسيم در خاك عموماً علائم زير را در گياه ايجاد مي نمايد :
(1)رشد گياه كند مي شود .(2)كناره برگها بخصوص در برگهاي مسن قهوه اي شده ياسوختگي نشان ميدهد . (3) ساقه ها ضعيف مي شوند .(4) ميوه و دانه كوچك و
چروكيده مي شود . (5)لكه هاي سفيد رنگي در كناره برگهاي شبدر و يونجه ديده مي شود .
كمبود پتاسيم در نواحي پرباران (خاكهاي اسيدي ) خاكهاي شني و آلي ديده مي شود . اين نكته را بايد در نظر گرفت كه هوموس خاك به عنوان منبع پتاسيم مورد نياز گياه محسوب نمي گردد .
زمان و روش كود دهي
بهترين زمان و روش كود دهي آن است كه كود را طي مدتي كه مورد نياز گياه است در اختيار گياه قرار داد. كود را قبل از كاشت يا بعد از كاشت به خاك مي دهند . در صورتيكه كود در خاك حركت نكند و نتوان آن را به نحوي در آب حل و به خاك اضافه نمود ، ميبايستي آن كود را حتماً قبل از كاشت به خاك داد . كودهاي فسفره در خاك حركت نكرده و به سرعت در خاك تثبيت مي شوند . كودهاي فسفره چون در خاك حركت نمي كنند آنرا قبل از كاشت به خاك مي دهند . كودهاي فسفره را مي توان در سطح خاك پاشيد و يا از طريق آبياري به محيط فعاليت ريشه رسانيد . چنانچه اين عمل امجام گرددفسفر داده شده در خاك سطحي تثبيت شده و به ناحيه توسعه ريشه نخواهد رسيد . بطور كلي كودهايي كه به ميزان كمي در آب محلول هستند را نمي توان پس از كاشت به خاك داد . بعضي از كودها به تغييراتي براي قابل جذب شدن نياز دارند . مثلاً عنصر گوگرد (S ) را بايستي 4تا6 هفته قبل از كاشت به خاك داد تا بصورت قابل جذبSO2- در آيد .
كودي كه بعد از كاشت به خاك مي دهند كود سرك گويند . دادن كود سرك در مواردي معمول است كه كود به سرعت از خاك شسته مي شود و چنانچه تمامي عناصر مورد نظر يكباره و قبل از كاشت به خاك داده شود قسمت اعظم آن شسته خواهد شد . در اين شرايط قسمتي از كود را قبل از كاشت و بقيه را در نيمه اوايل فصل رشد به محصول مي دهند . مصرف كود سرك بيشتر در مورد كود ازت رايج است .
غالباً 25 تا حداكثر 50 درصد كل ازت مصرفي را قبل از كاشت و بقيه (50%تا75%)را بصورت سرك مزرعه مي دهند.دادن كودسرك درسه مرحله كاركردبيشتري دارد.
(براي غلات ):
1- قبل از كاشت به اندازه يك سوم كود مصرفي كه درپنجه زني تأثير مي گذارد .
2- در اواسط پنجه زني كه به اندازه يك سوم كود مصرفي كه در ساقه دهي و افزايش طول ساقه تأثير مي گذارد .
3- در ابتداي خوشه دهي به اندازه يك سوم كود مصرفي كه در كيفيت و كميت دانه تأثير مي گذارد .
تعداد مورد نياز كود ازته براي هر زراعت بوسيله آزمايش خاك صورت مي گيرد . بيشتر كود ازته را گياهان غلات بويژه كندم در طي حدود 60 روز يعني از اوايل خوشه دهي تا رسيدن يا Ripening مصرف مي كند كه با توجه به اين مسئله تأمين كود ازته مورد نياز گياه در اين مقطع زماني بسيار ضروري است .
نوع كود موجود در بازار ، مسائل اقتصادي ، ماشين آلات و امكانات موجود در مزرعه ، روش كاشت و… از عوامل تعيين كننده زمان و روش كود دهي مي باشند .
انواع روشهاي كود دهي عبارتنداز :
(1)تزريقي.(2) پراكندن. (3) نواري .(4) كناري.(5) همراه با آبياري.(6) محلول پاشي .
1-روش تزريقي : محلول آمونياك و آمونياك مايع از كودهايي هستند كه در خاك تزريق مي شوند. اين دوكود را بايد در آخرين مرحله تهيه بستر و حداقل 10 تا15 روز قبل از كاشت در خاك تزريق نمود تا نتريفيكاسيون در آنها كامل گردد . آمونياك در خاكهايي كه Ph آنها بيش از 8 است از خاك فرار مي كنند . محلولهاي نيترات- آمونيومو اوره را نيز مي توان قبل از كاشت در خاك تزريق كرد . تزريق اين مواد به فشار زيادي احتياج ندارد . اما آمونياك مايع ، تحت فشار تزريق مي شود . تزريق آمونياك مايع در خاكهايي عملي است كه بافت خاك ريز بوده و رطوبت آن كافي باشد تا خاك به سهولت فشرده شده و آمونياك در خاك محبوس گردد .
2- روش پراكندن : در اين روش كود را بصورت جامد و بطور يكنواختي در سطح خاك پخش مي كنند . در پراكندن كود قبل از كاشت كه در آخرين مرحله تهيه بستر انجام مي گيرد مي بايستي پس از كود دادن بوسيله ديسك سبك يا دندانه با خاك مخلوط كرد . كود پاشي براي محصول سبز شده با اين روش در مورد كودهايي عملي است كه در آب محلول باشند و بنحوي در خاك حركت نمايند . براي كود پاشي كه بصورت سرك انجام مي گيرد بايستي از ماشين آلاتي استفاده كرد كه به محصول خسارتي وارد نكند . اگر كود سرك بوسيله كودپاشهاي سانتريفوژكه پشت تراكتور وصل مي شود انجام گيرد حداكثر مي
توان تا اواسط پنجه زني از آن استفاده كرد و در مرحله شروع ساقه دهي نمي توان از آن استفاده كرد . دليل آن است كه در اين مقطع از رشد غلات نقطه آپكس يا نقطه نموي دربالاي سطح خاك قرار گرفته و هر گونه خسارت به اين نقطه ، در نهايت تأثير منفي روي عملكرد دارد كه در اينصورت كود سرك با استفاده از دست صورت مي گيرد كه به كارگر زيادي احتياج دارد و يكنواختي كار به مهارت كارگر بستگي دارد .
3-روش نواري : در اين روش كود سرك را بصورت نواري به عرض 2 تا 5 سانتي متر در يك يا دو سمت و زير بذر (3 تا 10 سانتي متر در پهلو و 5 تا 8 سانتي متر در زير ) قرار مي دهند . روش نواري بيشتر در كاشت گياهان و جنيي و معمولاً در مورد كودهايي بكار مي رود كه به سرعت در خاك تثبيت مي شوند مانند كودهاي فسفره .نواري قرار دادن كود باعث مي شود كه سطح تماس كود با خاك كمتر باشد و تثبيت كمتري به وقوع بپيوندد ، ضمناً در اين شرايط حركت عمودي كود بيش از حركت افقي آن در خاك بوده و كود با غلظت زيادي در مجاور ريشه قرار مي گيرد .
روش كناري : پاشيدن كود در كنار رديف هاي كاشت را روش كناري قرار دادن كود گويند و اين روش براي دادن كود سرك به گياهان و جنيي بكار مي رود .
كود پاشي همراه آب آبياري : كودهاي قابل حل را ممكن است در آب حل و با آب باراني به خاك اضافه نمود . كودهاي نيترات آمونيوم، اسيد فسفريك و سولفات آمونيوم به وسايل آبياري باراني خسارت مي زنند . در هر حال براي كود پاشي همراه با آبياري ابتدا براي حداقل چند ساعت با آب بدون كود مزرعه را آبياري مي كنند تا خاك و گياه مرطوب شوند . سپس كود محلول را در سيستم آبياري تزريق كرده و به مدت 5/0تا 1 ساعت با آب حاوي كود آبياري مي نمايند . به دنبال آن آبياري را با آب معمولي براي مدت حداقل 1 تا 5/1 ساعت ادامه مي دهند تا سيستم پاك شود ، گياه شسته گردد و كود در خاك نفوذ نمايد . اضافه كردن كود به آب در ساير روش هاي آبياري نيز ممكن است اما توزيع يكنواخت كود فقط با آبياري باراني امكان پذير است .
در مناطقي از تركمن صحرا هنگام سمپاشي به منظور حذف رقابت علفهاي هرزه با تيره گندميان ( سمپاشي با تراكتوركه مخزن سمپاش 400 ليتر مي باشد ) به مقدار 5-10 كيلوگرم كود اوره را ابتدادر يك قوطي حلبي 16 كيلويي با آب خوب هم زده و سپس به درون مخزن مي ريزند و همراه با علف كش ها استفاده مي شود .
محلول پاشي كود: محلول پاشي كود معمولاً در مورد عناصر كم مصرف كه به مقدار كمي مورد نياز گياه است كاربرد دارد . محلول پاشي برگها در شرايط زير كاربرد دارد :
1)عكس العمل سريع گياه مورد نظر است در اغلب موارد برگها كمبود عنصر را نشان ميدهند ولي جذب از ريشه و يا انتقال به برگها به كندي انجام مي شود و در اين صورت اگر برگها محلول پاشي شوند جذب برگها گشته و كمبود سريعاً رفع مي گردد .
2) خطر تثبيت عنصر در خاك زياد است . در بسياري از موارد عناصر مورد نياز گياه در خاك به مقدار زيادي وجود دارند اما غير قابل جذب هستند و در صورتيكه اين عناصر به خاك اضافه شوند بصورت غير قابل جذب در مي آيند . در اين شرايط برگها را محلول پاشي مي كنند .
3) رطوبت خاك پايين بوده و در نتيجه امكان دادن كود به خاك و جذب مؤثر آن از طريق ريشه وجود ندارد . معمول ترين روش محلول پاشي عناصر كم مصرف در زراعت اختالط گود با سموم حشره كش و قارچ كش است .
اثرات كودهاي شيميايي در خاك و محصول
كودهاي شيميايي مصرف شده اثرات چندي در خاك و بر روي گياهان زراعي كاشته شده مي تواند داشته باشد از جمله :
ضريب شوري كودها : مصرف كودهاي شيميايي به روش صحيح يعني به صورتي كه با بذر فاصله كافي داشته باشند جوانه زدن بذر را با اشكال مواجه نمي كند ولي چنانچه بذر و كود بصورت صحيح مصرف نشده و توأم مصرف شوند ممكن است جوانه زدن بذر را به تأخير بياندازد . چونكه كودهاي شيميايي خود يك نمك محلول مي باشند و در اثر حل شدن فشار اسمزي محلول خاك را بالا مي برند . اثر اسمزي كودها بستگي به محلوليت آنها دارد وهر چه محلوليت آن بيشتر باشد اثر نمكي آن بر روي محلول خاك نيز بيشتر مي شود .
هر كودي براي خود يك ضريب شوري دارد كه در جدول زير به آن اشاره شده :
ضريب شوري كود
نيترات آمونيوم 26% ازت
25/3 سولفات آمونيوم21% ازت
06/6 نيترات سديم 16% ازت (درايران مصرف ندارد)
3 حدوداً نيترات آمونيوم 35% ازت
32/2 فسفات آمونيوم 17% ازت
6/1 اوره 46% ازت
82/0 سولفات پتاسيم با 50% k2o
71/0 فسفات آمونيوم با 47% p2o5
39/0 سوپر فسفات با 20% P2O5
21/0 سوپر فسفات تريپل با 48% P2O5
2)خاصيت اسيد زدايي كودها : برخي از كودهاي شيميايي وقتي بطور مداوم مصرف شوند مي توانند خاك را تا حد قابل توجهي اسيدي و با برخي ديگر خاك را قليايي كنند . از بين كودها ، كودهاي ازته بيشترين تأثير را در اين بين داراست .
3)اثرات باقيمانده كودهاي شيميايي : معمولاً براي بدست آوردن حداكثر محصول مقدار كودي كه زارعين در اختيار گياهان مي گذارند به مراتب بيش از مقداري است كه در آن گياه مي تواند در سال اول استفاده كند . در نتيجه مقداري از كود در زمين باقي مي ماند . مقدار كودي كه در زمين باقي مي ماند بستگي به ميزان كود مصرف شده ، محصول بدست آمده، روش برداشت ، خواص خاك و نوع كود دارد . دركود پاشي معمولي تقريباً 3/1 ازت داده شده 2/1تا 3/2 فسفر داده شده به خاكهاي آهكي و 4/1 پتاسيم مصرف شده در خاكهاي متوسط و گاهي در خاكهاي سنگين و رسي تا 3/2 پتاسيم در خاك باقي مس ماند و مي تواند در سال بعد مورد استفاده گياهان قرار گيرد و گاهي مقدار كود مانده در خاك به حدي است كه در سال بعد نياز به دادن كود نيست .
4) اثر كود شيميايي در ساختمان خاك: بطور كلي بايد گفت كه مصرف كودهايي شيميايي تا حدي بر ساختمان فيزيكي خاك اثر نامطلوب دارد ولي با افزايش مواد آلي به خاك و از طريق برگرداندن كود سبز ، افزايش كود دامي ، كمپوست ، دفن باقيمانده محصول و يا تناوب زراعي مي توان اثرات سوء ذكر شده را برطرف نمود .
«كودهاي طبيعي آلي »
كودهاي آلي به موادي گفته مي شود كه از لاشه و بقاياي گياهي و حيواني و هم چنين فضولات حيوانات و انسان و زوائد زندگي آنها بوجود آمده باشد . لاشه حيوانات هم مي تواند كود آلي خوبي توليد كند مانند آرد ماهي كه در پسته كاريهاي استان كرمان مصرف دارد.
مهمترين كودهاي آلي طبيعي عبارتند از :
1)كودهاي حيواني : اين كودها شامل دو دسته اند بطور كلي يكي كود هاي اصطبلي كه ازفضولات حيوانات و انسان وزوايد زندگي آنها به وجود آمده باشد . لاشه حيوانات هم مي تواند كود آلي خوبي توليد كند آردماهي كه درپسته كاري هاي استان كرمان مصرف دارد.
مهمترين كودهاي آلي طبيعي عبارتند از :
كودهاي حيواني : اين كودها شامل دو دسته اند (بطور كلي) يكي از كودهاي اصطبلي كه از فضولات حيوانات تشكيل مي شود كه به آن كود دامي گفته مي شود و ديگري اجزاء بدن حيوانات كه شامل خون و شاخ و مورد، آرد ماهي و…. مي باشد .
كود اصطبلي : اين كود از فضولات مايع و جامد حيوانات و كاه وكلشي كه براي تهيه بستر دام بكار مي رود تشكيل گرديده و دو قسمت جامد و مايع را شامل مي شود .
بخش جامد حدود سه برابر بخش مايع وزن دارد .
كود اصطبلي تركيب مشخصي ندارد و عوامل مختلفي در تركيب آن مؤثر است . مهمترين اين عوامل شامل نوع دام ، سن حيوان، نوع علوفه ، نوع بستر دام ، روش نگهداري و پوساندن كود و روش مصرف كود دامي دارد .
كود اسبي معمولاً خشك تر از كود گاوي بوده و عناصر غذايي مورد نياز گياه در آن بيشتر است . كود گوسفندي نسبت به كود اسبي خشك تر بوده و عناصر غذايي بيشتري دارد . كود مرغي از همه كودهاي ذكر شده غني تر است .
در ايران معمولاًاز كاه گندم كه قدرت جذب مايع زيادي دارد براي بستر دام استفاده مي كنند . بطور كلي در محاسبات كودي استاندارد متوسطي را براي كود دامي در نظر مي گيرند در اين محاسبات تركيب كود دامي 5/0 در صد ازت ، 25/0 P2O5 و 5/0 درصد K2O لحاظ مي كنند . در نتيجه فرمول كودي آن بصورت 5/0-25/0-5/0 در مي آيد ولي چون حدود نصف پتاسيم ، نصف ازت و چهار پنجم فسفر آن بصورت قابل جذب براي گياه در نمي آيد لذا كود دامي در واقع يك كود 25/0-5/0 –25/0 مي باشد .
از خواص مهم كود دامي اثر باقيمانده آن است در مواردي كه 40-30 تن كود دامي در هكتار اضافه شود اثر اقتصادي آن تا 4 سال و حتي در برخي از موارد تا 7 سال اثرفيزيكي آن در خاك حفظ مي شود.
«اثر كود دامي در حاصلخيزي خاك »
(1) از نظر تغذيه : اين كود مانند يك كود 25/0 –05/0 – 25/0 عمل مي كند . يعني هر تن آن حدود 25 كيلو گرم ازت ، 5 كيلو P2O5 و 25 كيلو K2O فوراً در اختيار گياه قرار مي دهند . مهمتر آنكه همين مقدار ازت و پتاسيم و حدود 20 كيلو گرم P2O5 هم در طول مدت طولاني و به تدريج آزاد شده و بصورت قابل جذب در مي آيد . هم چنين باعث مي شود مقادير زيادي از عناصر ديگر از جمله منيزيم و گوگرد و عناصر كم مصرفي چون آهن ، روي ، مس و منگنز در اختيار گياه بگذارد .
(2) از نظر شيميايي : كود دامي به علت داشتن مقدار بيشتري مواد آلي محلول عناصر كم مصرف غير قابل جذب را بصورت محلول در آورده جذب گياه مي شود . مثلاً مصرف كودهاي دامي مي تواند بيماري ناشي از كمبود آهن را در خاكهاي آهكي برطرف كند هم چنين كود دامي ظرفيت تبادلي CEC خاك را افزايش دهد كه هم از نظر تغذيه گياه اهميت زيادي دارد و هم از لحاظ تلفات كود در اثر آبشويي مهم است . ضمن اينكه با اين عمل سبب حفظ اغلب عناصر غذايي قابل جذب گياه نيز ميگردد .
كود دامي در اثر پوسيدن مقدار زيادي اسيدهاي آلي توليد مي كند مانند اسيد سيتريك و اسيد كربنيك كه قادرند مقادير قابل توجهي فسفر و عناصر كم مصرف را از كانيهاي خاك به صورت محلول در آورده در اختيار گياه قرار دهند .
3) از نظر فيزيكي : كود دامي شرايط مناسبي در ساختمان خاك بوجود مي آورد . از آن جمله آن را بصورت دانه دانه دراورده و باعث مي شود ريشه گياه به راحتي در خاك نفوذ
كرده و از آب و هواي موجود در خاك تغذيه و تنفس بكند . همچنين كود دامي سبب نگهداري و ذخيره بيشتر آب در خاك مي شود .
از نظر بيولوژي : افزايش كود دامي به خاك فعاليت بيولوژي خاك را افزايش مي دهد .
مقدار و روش مصرف كود دامي
الف- مقدار مصرف : بسته به جنس خاك و نياز گياه مقدار مصرف كود دامي نيز فرق مي كند . بطور متوسط براي گياهان با نياز متوسط ساليانه حدود 20 تن در هكتار كود توصيه مي شود . اين مقدار براي تره بار تا 40 تن در هكتار نيز مي رسد . ( براي كود گاوي )
در مورد كود مرغي معمولاًنصف مقادير بالا كافي است . بطور متوسط كود را نبايد كمتر از 5 تندر هكتار در نظر گرفت . قابل ذكر است اگر كود پوسيده باشد اين مقدار به حدود دو سوم تا نصف كاهش مي يابد .
ب-زمان مصرف كود : با توجه به درجه پوسيده بودن كود ، نوع گياه و مقدار كود زمان مصرف آن فرق مي كند در مورد گياهان پر توقع از قبيل گوجه ، سبزيجات بهاره بهتر است از كود پوسيده در بهار و قبل از كاشت استفاده شود . كود نپوسيده را بهتر است در پاييز مصرف كرد .
ج- روش مصرف : پس از تعيين مقدار تقريبي كود مورد نياز را براي هر قطعه آنرا بصورت تل كوچكي در قطعه ريخته سپس با وسايلي كود را در سطح خاك پخش مي كنيم و با ديسك يا شخم به درون خاك برمي گردانند اگر كود دامي به مدت طولاني و بيش از يك هفته در سطح خاك پخش شده و برگردان نشود قسمت عمده ازت خود را بصورت بخار از دست مي دهد .
از نظر عمق قرار دادن كود دامي چنانچه گياه ريشه عميق داشته باشد بهتر است كود در منطقه فعاليت ريشه بكار رود مگر آنكه خاك خيلي سنگين باشد و احتمال پوسيدگي و قابليت استفاده آن براي گياه كم باشد . در اينصورت كود در عمق كمتري به خاك داده مي شود . هم چنين كودهاي نپوسيده بايد با حجم بيشتري از خاك مخلوط شده در نتيجه در عمق بيشتري مصرف مي شوند ولي كودهاي پوسيده در عمق كمتري و در ناحيه سطحي بكار مي روند .
كود سبز
عمل برگرداندن بافتهاي سبز و نپوسيده گياه را به خاك دادن كود سبز مي گويند . يك كود سبز خوب بايد 4 ويژگي را داشته باشد:
سريع رشد كند . 2- شاخ و برگ فراوان و پرآب داشته باشد .3-به راحتي در خاكهاي فقير رشد كند .4- بافتهاي آن غني از مواد غذايي باشد .
گياهان مناسب كود سبز
اين گياهان بطو كلي دو دسته اند : بقولات و غير بقولات .
انواع علوفه اي خانواده بقولات يونجه ، انواع شبدر ، خلر و از غير علوفه اي نخود ، ماش و باقلا و سويا را مي توان نام برد . از غير بقولات هم مي توان جو ، اندن ، شلغم ، منداب و… را نام برد .
فوائد كود سبز
مهمترين اين فوائد افزايش مواد آلي خاك ، اضافه شدن ازت خاك ، افزايش فعاليت بيولوژيكي خاك و…
تأثير يك هكتار كود سبز برابر تأثير 20-10 تن كود حيواني بوده و تقريباً مي تواند 2-1 تن هوموس به خاك بيفزايد .
يك هكتار زراعت خوب يونجه مي تواند تا 200 كيلو ازت هوا را توسط ريشه هاي خود در خاك تثبيت نمايد . اين مقدار در مورد شبدر 150-100 كيلو و در مورد خلر و سويا برابر نصف آن است .
طرز دادن كود سبز :
در قطعات كوچك مي توان شاخ و برگ كود سبز را از جاي ديگر آورده و به خاك افزود . اين روش در خزانه برنج در استان مازندران و گيلان مرسوم است و براي اين كار باقلا را انتخاب مي كنند و با لگد كردن آنرا زير خاك مي برند تا بپوسد . در كشاورزي معمول كود سبز را در زمين اصلي مي كارند و هنگاميكه گياه در اواسط رشد خود است آنرا برگردان مي كنند .
برگردان كود سبز بايد موقعي انجام شود كه شاخ و برگ آن آب فراوان داشته باشد .
روشهاي تشخيص كمبود عناصر غذايي
راههي مختلف براي تشخيص كمبود ها و تعيين ميزان عناصر غذايي قابل استفاده گياه در خاك وجود دارد كه متداولترين آنها ، روشهاي تجزيه خاك و بافت گياهي ، آزمايشهاي تطبيقي و… است . البته استفاده از علائم ظاهري كمبود ابزاري ديگر است .
الف- علائم كمبود ظاهري : هر گياهي وقتي دچار كمبود عنصر خاصي شود علائمي را نشان مي دهد كه حاكي از كمبود آن عنصر در گياه است . مثلاً كمبود ازت در اكثر گياهان با زردي ورنگ پريدگي برگهاي پاييني شروع مي شود و كم كم تمام برگها رنگ پريده مي شوند و يا كمبود پتاس با زردي حاشيه برگها همراه است .
ب- تجزيه خاك : اين روش يكي از رايج ترين راههاي ارزيابي باروري خاك است . . بدين منظور در يك قطعه زمين از چند نقطه آن نمونه برداري كرده و آنرا مورد آزمايش قرار مي دهند و به اين صورت مقدار عنصر موجود در خاك را كه قابل جذب است اندازه گيري كرده و با نباز گياه مورد نظر مقايسه مي كنند كه اگر كمتر از آن ميزان بود طبق توصيه كودي ، كود شيميايي را بر زراعت مورد نظر مصرف مي كنند .
ج- تجزيه گياه : مقدار عناصر غذايي كه در اختيار گياهان قرار مي گيرد در غلظت آنها در اندامهاي گياهي اثر مي گذارد . غلظت عناصر غذايي در اندامهاي گياه با سن فيزيولوژيكي گياه تغيير كرده و بنابراين رعايت معياري دقيق براي نمونه گيري لازم است . راه معمول نمونه گيري ، برداشتن آخرين برگ كامل است . بهترين زمان نمونه برداري از برگهاي درختان ميوه معمولاً 4 ماه بعد از شروع گلدهي آنها مي باشد . چون شدت دگرگوني مواد غذايي در اندامهاي گياهي تغيير كرده و ميزان اين دگرگونيها در اوايل ظهور اندامهاي رويشي و اواخر فصل رشد بسيار زياد است .
عوامل مؤثر ديگر در حفظ حاصاخيزي خاك
(1)جلوگيري از فرسايش
(2) تناوب
(3) آيش
تناوب يكي از راههاي بسيار مؤثر در حفظ حاصلخيزي خاك مي باشد . گنجاندن يكي از گياهان خانواده بقولات در تناوب بسيار مهم است . مثلاً گنجاندن يونجه مي تواند حدود 150-100 كيلو ازت در خاك ذخيره كند و نياز ازتي محصول بعد را بسيار كاهش دهد .
نتيجه :
پس ما نتيجه مي گيريم كه با بكارگيري فنون و تكنيكهاي خاص زراعي افزايش محصول در واحد سطح داشته باشيم بدون اينكه سطح زير كشت را افزايش دهيم .
كمپوست (compos+ ) :درمزارعي كه به كودهاي حيواني دسترسي ندارند بويژه مناطق كشاورزي در حاشيه شهر ها مي توان از زباله هاي خانگي ، فاضلابهاي عمومي ، كاه و بقاياي گياهي ، بقاياي حيواني ، لجن و… پس از تخمير بعنوان مواد آلي يا كمپوست براي تقويت باغها ، چمنزارها ، سبزيكاري و… استفاده نمود .
تهيه كمپوست بايد در شرايط مناسب و كاملاً بهداشتي صورت گيرد زيرامواد نامبرده شده براي تهيه كمپوست يك تركيب نامتجانس بوده (غير همجنس) و همگي (اجزاء تشكيل دهنده زباله) هم زمان پوسيده نمي شود و برخي نيز ممكن است سبب آلودگي خاك گشته و از راه جذب توسط گياهان به انسان و دام انتقال يابند. امروزه كارخانه هايي وجود دارد كه زباله ها را در مدت كم و طبق اصولي صحيح تبديل به كمپوست قابل مصرف و مفيد مي نمايند .
بطور كلي كمپوست عبارتست از بقاياي گياهي و حيواني و زباله هاي شهري و لجن فاضلاب و … كه تحت شرايط پوسيدگي قرار مي گيرند يا قرار گرفته باشند بطوريكه مواد سمي آنها از بين رفته ، مواد پودر شده و فرم اوليه خود را از دست داده باشند .
اثرات كمپوست در كشاورزي –امروزه كمپوست كاربرد زيادي در كشاورزي نيز در خاكهاي گوناگون دارد و داراي مزاياي زير است :
الف- افزايش توانايي جذب و نگهداري آب در خاك
ب- افزودن مواد غذايي اصلي و مورد نياز ، هوموس و عناصر كمياب به خاك .
ج- موجب حجيم و متخلخل شدن خاك شده و تهويه مناسب را براي رشد ريشه ها فراهم مي سازد .
د- مقاومت خاك را در برابر ادوات كشاورزي كم مي كند ، همچنين از فرسايش بادي مي كاهد .
و- شرايط مناسب براي زندگي و فعاليت ميكرو ارگانيزم هاي خاك ايجاد مي كند
ساير كودها آلي :

فایل : 21 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...