مقاله فارسی كرمها

مقاله فارسی كرمها

ديكروسليوم دندريسليوم ( Dicrocoelium dendriticum )
فاسيو لاتسئو لاتوم ( Fasciola lancealatum )
مرفولوژي :
ترماتوده اي سر نيزه اي شكل است كه دركيسه و مجاري صفراوي گوسفند ، علفخواران و گاهي انسان زندگي ميكند ، باريك و بلند بوده و حدودا 1 تا 5/1 سانتي متر طول دارد . داراي دهان ، مري و سكوم غير منشعب است . تفاوت آن با ديگر ترماتودها در اين است كه دوبيضه در بالاي تخمدان ها و قدام بدن واقع شده اند . غلاف آلت تناسلي پر پيچ و خم و رشد آن زياد است . داراي بادكش دهاني و شكمي است كه بادكش دهاني كوچكتر از بادكش شكمي است در سطح بدن فاقد خار است . رحم پر از تخم ، خلف بدن ا فرا مي گيرد .
چرخه زندگي :
تخم دفع شده از ميزبان نهايي ( علفخواران ، گاو ، گوسفند و گاهي انسان ) قهوه اي رنگ و دريچه وار بوده كه به شكل D مي باشد . حاوي ميراسيديوم كامل و رسيده است .قهوه اي تيره با پوسته ضخيم و دريچه دار است . اين تخم توسط ميزبان واسط كه حلزون هاي خاكزي كوكلي سلا Cochloicella و آبيدا Abida و. هليسلا Helicella ، zebrine و cionella مي باشند بلعيده شده ودر بدن حلزون ميراسيديوم از تخم خارج شده و تبديل به اسپوروسيت I ( اسپوروسيت مادر ) و سپس اسپوروسيت II ( اسپوروسيت دختر ) مي شود . اين كرم مرحله روي ندارد . اسپوروسيت II خود تبديل به سركر مي شود كه سركر توانايي خارج
شدن از بدن حلزون را ندارد . بنابراين به ريه حلزون رفته و توسط ترشحات ژلاتيني Slimeball ودر روزهاي باراني از ريه حلزون دفع مي شود و به محيط خارج راه مي يابد . اين ترشحات ژلاتيني شيرين بوده وتوسط مورچه هاي قهوه اي formica fusca بلعيده مي شوند و در بدن مورچه خصوصا در مغز مورچه تبديل به متاسركر مي شوند . اين مورچه ها هنگامي كه بر روي گياهان قرار مي گيرند به علت تقص در سيستم عصبي بي حركت مي مانند و به همراه علوفه توسط علفخواران يا گاهي انسان (ميزبانان نهايي) خورده مي شوند متاسركر در بدن ميزبان نهايي ديواره خود را ازدست ميدهد و پس از عبور از جدار روده به عروق باب رسيده و با مهاجرت به كبد پس از 5 تا 7 هفته در مجاري صفراوي بالغ مي شوند و اولين تخم را يكماه پس از آلودگي مي توان در مدفوع يافت . سير تكاملي انگل توسط كرول ( وي ـ كرول ) بررسي شده است .
اپيدميولوژي:
گاو ، گوسفند و بز ميزبانان اصلي هستند ، تخم كرم به خشكي بسيار حساس است اين انگل در علفخواران آسيا ، اروپا ، آفريقا و آمريكا وجود دارد . اين كرم در دامهاي ايران گزار شده است و در مناطقي كه حلزون ميزبان واسط وجود دارد مي توان آن را ديد در اين كرم نيزآلودگي كاذب ممكن است رخ دهد .( به علت مصرف جگر گوسفند محتوي كرم بالغ ) در انسان و در ايران نيز مواردي گزار شده است .
بيماري زايي :
اين كرم مهاجرت كبدي ندارد و از طرفي خارهاي سطح بدن نيز وجود ندارند ، بنابراين آسيب ديدگي كرم نسبت به فاسيولا كمتر است ، بيماري آسيلب جدي
ايجاد نمي كند ولي چنانچه آلودگي شديد باعث انصداد و اتساع مجاري صفراوي آتروفي سلولهاي كبدي ـ هيپر پلازي اپتيليوم صفراوي و ايجاد و ايجاد يرقان و تشكيل بافت فيبروزي و ائوزينوفيلي حدود 17% و نهايتا سيروز كبدي مي كند .
تشخيص اين كرم با آزمايش مدفوع و ديدن تخم د رمدفوع يا در توباژ اثني عشر و در دو روز متوالي بوده و جهت اجتناب از الودگي كاذب در مدت آزمايش بيمار بايد از خوردن جگر پرهيز كند و پيشگيري آن همانند هپاتيكا است و درمان توسط پرازيكوانتل انجام مي شود .
علائم باليني :
شامل نفخ و استفراغ ودردهاي كوليك صفراوي يوبوست مزمن يا اسهال و گاهي بزرگي كبد است اين كرم را كرم كبد چيني گويند .
كلوتوركيس سيننسين ( Clonorchis sinensis )
مرفولوژي :
انگلي طويل و سرنيزه اي شكل است ( مثل دكروسليوم ) بيشترين پهناي آن در قسمت مياني است كه به سمت دو انتها باريك مي شود كه درشاخه هاي كوچك مجاري صفراوي ، لوزالمعده و گاهي كيسه صفرا زندگي مي كند . اين كرم دردوازده ديده نمي شود چون دراثر شيره اي آنجا از بين مي رود . حدود 10 تا 25 ميلي متر طول دارد كه درقسمت قدام يك بادكش دهاني كروي بزرگ و كمي پايين تر بادكش شكمي كوچكتري دارد ( بادكش دهاني بزرگتر از بادكش شكمي ) بيضه ها منشعب درقسمت هاي خلف قرار دارند و تخمدان جلوي آنها در وسط بدن است .فاقد سير و كيسه سير و غدد پروستات است و تخم اين انگل لامپي شكل يا بيضوي با پوسته اي قهوه اي متمايل به رنگ
زرد و يك دريچه كه شبيه به تخم هتروفيس و متاگونيموس است . خود كرم باريك و بلند است .
چرخه زندگي :
تخم كرم همراه با مدفوع دفع مي شود كه تخم حاوي جنينرسيده و تكامل يافته است و تخم با وجود اينكه در ميراسيديوم رسيدهاست اما نوزاد پس از رسيدن به آب خارج مي گردد اما تا هنگام بلع توسط حلزون از پوسته جدا نمي گردد .
اين تخم توسط حلزونهاي سرپوش دار( مثل آلوسينما ، بولينسو ، پارافوسارولوس ، تيارا ) هوا و Semisulcospira سمي سلكوسپيرا)خورده ميشود . دربدن حلزون مراحل اسپوروسيست ، ردي وسركز را مي گذراند و سركر با سوراخ كردن بدن حلزون به محيط آبي خارج راه مي يابد . پس درمدت 24 تا 48 ساعت وارد بدن ميزبان دوم كه ماهي هاي آب شيرين هستند مي شود ودر بدن ماهي در زير فلس ها و برونش ها تبديل به متاسركر مي شود . ميزبان نهايي اين انگل حيوانات ماهي خوار چون سگ ، گربه ، خرس ، پرستو ،‌اردك ، گوركن و انسان هستند كه با خوردن ماهي به صورت خام يا نيم پز فرم متاسركر را واردبدن خود مي كنند متاسركر دردوازده انسان ديواره خارجي خود را دراثر ترپسين و لايه داخلي توسط فعاليت متاسركر ازدست مي دهد و سركر جداشده خون و لنف از دستگاه گوارش خارج شده و خو.د را به بخش هاي ديستال تر ( كوچكتر ) مجاري صفراوي در زير كپسول كبدي مي رساند .بالغ شده ودر آن جا شروع به تخم گذاري مي كند . دوره ي نهفتگي ( از زمان ورود متاسركر به بدن تا ظهور علائم و دفع تخم از مدفوع ) يكماه طول مي كشد تخم كرم از طريق مجاري صفراوي وارد روده شده از مدفوع دفع مي شود عمر كرم 2 تا 25 سال است .
اپيدميولوژي :
اين كرم در ايران گزارش نشده است . انسان با خوردن گوشت خام يا نيم پز ماهي و گاهي نوشيدن آب حاوي متاسركر به بيماري مبتلا مي شود . مكان عمده ي آنها ژاپن ، چين و كره جنوبي و ويتنام است . سگ و گربه مهمترين ميزبانان مخزن هستند . علائم بيماري علائم كبدي ، قولنج صفراوي ، درد شكم و تب و يرقان و سرگيجه است .
در عفونت حادائوزينوفيل تا 40% گزارش شده است . تشخيص از طريق آزمايش مدفوع ، مشاهده تخم لامپي شكل در مدفوع يا مواد آسپيري شده از دوازده است . از كپسول روده اي يا آزمون entro هم مي توان سود جست درمان با پرازيكوانتن انجام مي شود .
بيماري زايي :
باعث ضخيم شدن و گشاد شدن مجاري صفراوي شده ودرافراد مبتلا ايجاد آدنوكارسينوم مي كند .پيشگيري با پختن كامل ماهي و آموزش بهداشت ميسر است .
اپيستوركيس فلينوئس (opsithorchis feliueus ) :
اين گرم را كرم كبد گربه نامند و گرچه عموما د رگربه هاست، اما در سگ و روباه و خوك و انسان هم گزارش شده است .
موفولوژي آن شبيه كلونوركيس است منتها بيضه ها كوچكترند و انشعابات كمتري دارند . تخم اين نيز عرض كمتري نسبت به تخم كلونوركيس دا رد ( باريكتر است ) سيكل آن نيز مشابه كلونوركيس است . ( ميزبان واسط آن نوعي از انواع حلزون بولينوس
به نام بيتينيا است و ميزبان واسط دوم آن ماهي است .
اين كرم درمجاري صفراوي و گاهي لوزالمعده زندگي مي كند از لحاظ مرفولوژي بسيار به اپسيتوركيس و يوريني شبيه است به گونه اي كه تشخيص آنها از يكديگر مشكل است . تفاوت آنها اين است كه ويوريني بيضه منشعب ، فلينئوس بيضه لوبوله دارد .
بيماري زايي و چرخه زندگي ودرمان آنها همانند كلوئوركيس است تخم آنها همانند يكديگر بوده و حالت لامپي خفيف دارد .
پيشگيري از آن با خوب پخته شدن ماهي و عدم مصرف ماهي خام است . گربه ها مهمترين مخزن ذخيره انگل هستند . به نظر مي رسد كه اين عفونت انگلي ميتواند زمينه ساز كار مفيد ما باشد .
تشخيص با مشاهده تخم كرم در مدفوع يا مايع حاصله از ترباژ اثني عشر است .
اپسيتوركيس ويوريني :
اين انگل كاملا شبيه اپسيتوركيس فلينئوس است . در شمال تايلند و لائوس موجود است . همانند كلونوركياز يك رابطه قوي ميان عفونت هاي شديد دراز مدت و ايجاد كلانژيوكار سينوم وجود دارد .
متاگونيموس پوكوگاوائي :
بيماري حاصله را متاگونيميازيس گويند . فراوانترين انگل دسته هتروفيد است كرم بالغ در ودنوم و ژرژنوم و اتليئوم زندگي مي كند ولي عمدتا در ژرژنوم زندگي مي كند .
مرفولوژي :
كرم بالغ بسيار كوچك ( 4/1 × 6/0 ميليمتر ) است مشخصه آن انحراف بادكش شكمي از خط وسط به سمت راست بدن و عدم وجد باد كش مستقل حفره تنه است تخم كرم بسيار شبيه تخم هتروفيس است كرم بالغ پوشش خارجي با خارهاي فلس مانند دارد .
سيكل زندگي تخم حاوي ميراسيد يوم رسيده و تكامل يافته است كه درصورتيكه توسط حلزوني ميزبان واسط (حلزون دريچه دار تيارا و هوا و Semisulcuspira ) بلعيده مي شود ، ميراسيديوم پس از طي مراحل اسپروسيت وروي تبديل به سركرمي شود .
سركر داراي لكه هايي به شكل چشم در دوطرف سراست .سركر از بدن حلزون خارج شده خود را به ميزبان واسط دوم ( ماهي سالمونوئيد ) مي رساند و در زير پوست آن تبديل به متاسركر مي شود . انسان با خوردن ماهي ، انگل را وارد بدن خود مي كند كه در اثر شيره هاي گوارشي ديواره متاسركر هضم ولارو فعال ميشود آزاد ودر مدت 7 تا 10 كرم بالغ تبديل مي شود .
اپيدميولوژي :
شايعترين هتروفيه خاور دور است كه در ژاپن و فيليپين و كره و سيبري و يونان و اسپانيا گزارش شده و تا به حال از ايران گزارش نشده است . انسان و سگ و گربه وخوك و مرغ هاي ماهيخوار ( مثل پليكان ) ميزبانان نهايي كرم هستند .
درمان ، تشخيص و پيگري و بيماري زايي مشابه هتروفيس است . كرم متاگونيموس اندكي بزرگتر از هتروفيس است .
هتروفيس هتروفيس (Heterophys heterophyes ) :
بيماري حاصله از هتروفيس هتروفيس را هترونيازيس گويند . كرم بالغ در روده باريك ( ژرژنوم ) زندگي ميكند گلابي شكل به طول 1 تا 7/1 ميلي متر و عرض تا 3/0 تا 4/0 ميليمتراست . بادكش دهاني كوچك و بادكش شكمي بزرگ و يك بادكش تناسلي در شمار بادكش شكمي يا در سمت چپ و پشت بادكش شكمي از خصوصيات مورفولوژيك اين كرم است . فاقد آلت تناسلي ووزيكول سمينال درداخل بادكش تناسلي باز مي شود . تخمدان در جلو بيضه ها ، غدد و تيلين با فوليكول هاي چند ضلعي بزرگ ( 14 فوليكول يعني 7 تا د رهر سمت ) قسمت جانبي و خلفي بدن قرار دارند .
تخم هاي هيتروفيس با انتهاي پهن خود برآمدگي متمايز دور دريچه از تخم هاي كلونوركيس قابل تمايزند ولي از تخم هاي متاگونيموس به زحمت تفكيك داده ميشوند . هيتروفيس داراي يك بادكش جنسي است كه كارآن عمل اتصال نيست بلكه منفذ جنسي در آن باز مي شود .
چرخه زندگي :
تخم انگل درهنگام خروج از بدن ميزبان نهايي ( انسان، پستانداران وحشي ماهيخوار ) حاوي ميراسيديوم رسيده است كه ميراسيديوم پس از ورود تخم در آب از تخم خارج شده و وارد بدن ميزبان واسط يعني حلزونهاي آبي سريتيدا crithida در ژاپن و پيره نلا در مصر جاي مي گيرد كه در آنها مراحل اسپوروسيست ، ردي و سركر طي ميشود . داراي ميزبان واسط دوم يعني ماهي هستند كه متاسر كر را در خود جاي ميدهند متاسركر در زير پوست فلس و گاهي هم در عضلات ماهي تشكيل كيست مي دهد و ميزبان نهايي كه انسان و حيوانات ماهي خوار
هستند با خوردن ماهي خام يا نيمه پخته متاسركر را وارد بدن خود مي كنند متاسركر در بدن ميزبان نهايي از كيست خارج شده و به كرم بالغ تبديل مي شود كه كرم بالغ در مدفوع ديده نمي شود مگر پس از درمان ضد كرم .
اپيدميولوژي :
پراكندگي عموما در مصر ، ژاپن ، كره و تايوان ، يونان و تونس است . هتروفيس يك مورد در ايران گزارش شده است . تنها مرحله آزاد انگل كرحله لاروي آن است .
بيماري زايي :
چوم كرم روي بدن بدن خارهاي ريزي دار و ممكن است ايجاد خونريزي بسيار كم خوني و به ندرت ديده ميشود . ممكن است كرمها درديواره روده نفوذ كننده و تخم ها از طريق لنف خود را به قسمتهاي ديگر بدن برسانند كه ممكن است در قلب يا مغز ايجاد ضايعات گرانالوماز بكند عموما بيماريزايي خاصي ندارد چون كرم بسيار كوچك است و خونخواري نميكند .
تشخيص :
تشخيص به وسيله آزمايش مدفوع است زيرا كرم بالغ ساكن روده باريك است و تخمها به وسيله مدفوع دفع مي شوند .
پيشگيري :
با عدم مصرف ماهي خام و نيمه پز و نمك سود امكان پذير است . ميانگين اندازه تخمهاي هتروفيس اندكي بيش از تخمهاي متاگونيموس است . اما اين تفاوت ناچيز بي ارزش نيست درمان هردو كرم متاگونيموس و هتروفيس با پرازپكو انتل اماكن پذير است .
پاراگونيموس وستر ماني ( paeagonimus westermani )
يك انگل ريوي است كه انرا كرم ريه و بيماري حاصل از آن را ديستوميازيس ريوي گويند . شناخته شده ترين فلوك ريوي انسان است كه وسيع ترين طيف جغرافيايي را به خود اختصاص داده .
مرفولوژي :
كرم تخم مرغي شكل بوده به طول حداكثر 16 و عرض 8 ميليمتر كه شبيه دانه قهوه است . بادكشهاي دهاني و شكمي مساوي همديگرند و بادكش شكمي درميانه بدن است به رنگ قهوه اي مايل به قرمز است . كه داراي تنه ضخيم است و سطح بدن خاردار است . بيضه ها قطعه قطعه در پايين و تخمدان منقطع در جلوي بيضه ها قرار دارد . غدد وتيلوژن بسيار گسترده اي دارد كه تمام طرفين وكول بدن را فرا گرفته اند . روده ها در كناربدن قرار گرفته اند و منشعب نيستند . تخم بيضي شكل قهوه اي رنگ و در يك انتها اوركولوم مسطح دارد .
چرخه زندگي :
كرم بالغ تخم خود را از طرفين خلط و گاهي در مدفوع به محيط بيروني دفع ميكند . اين تخم ها فاقد جنين تكامل يافته ورسيده است . جنين درون تخم پس از 2 تا 3 هفته دردماي oc 27 تكامل مي يابد و از تخم خارج شده و خود را در مدت حداكثر 24 ساعت به حلزون هاي ميزبان واسط كه حلزونهاي دريچهدار سولكوسپيرا ، تيارا و اونكوملانينا هوا hua هستند مي رساند . وارد بدن حلزون شده و مراحل اسپوروسيت ، روي I را طي كرده و روي I به سينوس هاي لنفي ترديك كبد رفته و روي II ايجاد مي كند . سليس و سركر دربدن حلزون بوجود مي آيد .
سركر درحدود هفته سيزدهم از بدن حلزون خارج شده و خود را به عضلات پاها و دم و قلب خرچنگ مي رساند و يا حلزون توسط خرچنگ خورده مي شود سركر
در بدن خرچنگ تبديل به متاسركر مي شود . هر خرچنگ مي تواند حاوي 3000 متا سركر باشد . ميزبان نهايي ( انسان و گاهي سگ و گربه و خوك ) چنانچه خرچنگ را بخورد .
متاسر كه پس از ورود به دستگاه گوارش ديواره روده را سوراخ كرده و از طريق ديافراگم خود را به حفره جنبي و از آنجا خودرا به ريه مي رساند . دو ريه دو كرم در كنارهم قرار گرفته و به دور خود كپسول مي سازند وشروع به تخمگذاري مي كنند . هر چند كه پاراگونيموس هرمافروديت است اغلب براي لقاح تخم دو كرم لازم است . تخم ها از طريق سوراخ كپسول وارد ريه شده و به خلط وارد مي شوند . چنانچه خلط ها بلعيده شوند ، تخم كرم در مدفوع نيز ديده مي شود قطر كيست ريوي حدود 5/1 سانتي متر است .
اپيدميولوژي :
درانسان د ركشورهايي چون ژاپن ، تايوان ، كره جنوبي و فيليپين ديده مي شود . اما در حيوانات انتشار جهاني دارد درايران تا كنون گزارش نشده است .
علائم باليني :
سرفه ، خس خس ، تنگي نفس ، ائوزينوفيلاي، حساسيت ، تب نا منظم و ترشحات بد بوي خلط ايجاد مي كند . ممكن است كرم در مسير مهاجرت به ريه به مغز رفته و ايجاد پارگونينياز مغزي مي كند كه با تشكيل كيست در مغز ايجاد تشنج صرع ، سردرد و اختلالات بينا مي كند ( پاراگوتينيا زيس جلدي در اثر گونه پاراگونيومي اسكر يا بيني P. slrjabini ايجاد مي شود .
تخم هاي انل مستقيما يا از طريق برونشيول وارد پارانشيم ريه شده ايجاد گرانولوم مي كنند ـ كرم
هاي ساكن درنسوج زير پوستي ايجاد تومور خزنده ( creeping tumor ) مي كنند
تشخيص :
نشانه هاي ريو خلط آلوده و ائوزينوفيلي از نشانه هاي تشخيص ناطق اندميك هستند بايد از سل تفريق داده شود ( بدليل شباهت علايم ) آزمايش خلط و مدفوع و مشاهده تخم كرم درانها يا يافتن تخم در مايعات آسپيره شده از آسبرها تشخص قطعي است تخم ها در خلط ظاهري پر از ذرات آهن به ان مي بخشند ودر پرتونگاري حفرات كوچك خوشه انگوري در ريه ديده ميشود .
پيشگيري :
اجتناب از خوردن خرچنگ هاي آب شيرين بصورت خام يا نيم پز ـ و مصرف آب آشاميدني سالم در پيشگيري موثرند .
سستوزدها (schistosoma)
شيستوزوموها ترما توده هاي تك جنسي هستند و جزو انگل هاي خوني مي باشند كه درعروق خوني انسان و حيوانات زندگي مي كنند .سه نوع مهم آن عبارتند از
Sch.haemutobium , sch.mansani .mansoni. sch.japonicum كه نوع هماتوبيوم در سياهرگ هاي شانه و دو نوع ديگر در سياهرگهاي مزانتر زندگي مي كنند .
مرفولوژي:
اين ترماتودها داراي بدني دراز و باريك هستند.جنس نر اين كرمها استوانه اي به نظر مي آيند و اين به دليل اين است كه با روش ويژه اي در قسمت شكمي خود به طرف داخل خميدگي مي يابند و يك مجراي تناسلي به نام Gyneco phoral canal را ميسازند كه كرم ماده درون اين مجرا قرار مي
گيرد.بدن كرم ماده به منظور زندگي كردن درون رگي ؛بلند و باريك شده و جهت اينكار سازش يافته است.كرمهاي ماده درون عروق كوچك تخمگذاري كرده و پس از تخمگذاري عروق را ترك مي كنند.تخم ها با داشتن يك خار تيز (مخصوصا در هماتوبيوم ونسوني)جايگزين شد نشان را در عروق تسهيل مي كنند و جنس هاي نر و ماده از هم جدا هستند و بزرگتر بوده.پوشش خارجي انگل در جنس نر داراي برآمدگي هايي به نام BOOS ‌ است كه يكي از وجود تمايز انواع قويتر هستند.دستگاه گوارش از دهان شروع شده؛ سپس سكوم دو شاخه دارند كه سكوم مجددا به هم وصل مي شوند و محل پيوست مجدد دو شاخه در سكوم در اين 3 گونه متفاوت است.دو شاخه سكوم در هماتوبيوم در وسط بدن ؛ درما نسوني در يك سوم قدامي بدن و در ژاپونيكوم در يك سوم خلفي بدن به هم وصل شده اند.
محل قرارگيري بيضه ها در قدام بدن و زير بادكش شكمي است.تعداد بيضه ها در هماتوبيوم 4 تا 5 عدد و در مانسوني و ژاپونيكوم 7 تا 13 عدد است . برآمدگي هاي روي سطح بدن BOOS در مانسوني بزرگ و درشت و در هماتبيوم كوچك و ظريف است.در ژاپونيكوم BOOS وجود ندارد.كرم ماده درون كانال تناسلي كرم نر قرار مي گيرد و خودش مستقيما به عروق متصل نمي شود.در نتيجه بادكش دهاني و شكمي رشد يافته اي ندارد.قسمت پايين بدن كرم ماده از غدد و تيلوژن پر شده است كه اين غدد به اووتيپ ميرسند.در زير اووتيپ تخمدان قرار دارد و از اووتيپ رحم خارج مي شود . تخمدان در هماتوبيوم در يك سوم خلف بدن در مانسوني يك سوم قدامي ودر ژاپونيكوم در ميانه بدن قرار مي گيرد . پوشش خارجي يا BOSS د ركرم ماده وجود ندارد .
تخم هادر هماتوبيوم داراي يك خار انتهايي است . درمانسوني خار جانبي است و ژاپونيكوم يك خار تحليل رفته جانبي دارد ميزبان واسط درهماتوبيوم حلزون نيمه مخروطي و چپ گرد بولينوس Bulinus trancatus درمانسوني در كشورهاي آفريقايي وآسيايي حلزون ديسكي شكل بيومفالاريه biomphalaria و در غرب حلزون آسترالوريس astralorbis و د ژاپونكيوم حلزون مخروطي شكل دوزيست هم در خشكيها وهم در آب زندگي مي كند . اونكوملانيا oncomelania است .در بين كرم هاي بالغ اندازه ژاپونيكوم از دو گونه ديگر بزرگتر است .
كرم ماده به منظور تخمگذاري كرم نر را ترك كرده تخم ها ي خود را دروريه هاي كوچك نزديك به محوطه روده يا شانه مي ريزد . ميراسپيديوم درون تخم آنزيمي مي سازد كه از ميان پوسته تخم به خارج نشست مي كند و موجب تسهيل هضم نسوج اطراف مي گردد كه حاصل اين عمل آزاد شدن تخم ها از نسج به داخل حفره روده يا شانه است كه از اين طريق به خارج راه مي يابد . درارتباط با تعداد تخم ها اين تعداد درمانسوني 300 ودر ژاپونيكوم تا 3500 تخم در روز مي باشد .
چرخه زندگي :
تخم هر سه گونه داراي ميراسيديوم ريده و تكامل يافته است و تخم هاي شسيتوزوماها اپركول ندارند پس از دفع ميراسيديوم درآب شيرين از تخم خارج شده و خود رابه حلزون واسط مي رساند . بدن حلزون را سوراخ كرده و در بدن حلزون مراحل اسپوريست I وII و سركر را طي مي كند . ( فاقد مرحله ردي است ) سركر اين كرم داراي دمدر شانه بوده و در نايحه سرغدد ترشح كننده آنزيم دارد كه به نفوذ انگل در پوست كمك ميكند . سركر شنا كرده و خود را به
پوست ميزبان نهايي در حال شنا كردن يا استحمام درآب مي باشد مي رساند و وارد پوست مي شود . ( دركليه كرمهاي پهن ديگر انسان از طريق بلع متاسركر ها به انگل آلوده مي باشند اما دراينجا به دليل قرار گرفتن درمعرض آبي كه حلزونهاي آلوده سركر خود را در آن رها كرده اند آلودگي صورت مي پذيرد ) به محض ورود دم خود را ازدست داده تنفس آن از هوازي به بي هوازي بدل مي شود و ايجاد شيستوز و مولا مي كند اگر سركر از طريق آشاميدن آب يا از طريق دهان وارد شود داخل غشاء مخاطي دهان نفوذ كرده و از طريق خون به ريه و قلب راست مي رسد . ( به برآمدگي حاصل از ورود سركري كه دم خود را ازدست داده ) شيتوزومولوم ، شيستوزومولا گويند .
انگل پس از 2 تا 3 روز كه در بافت زير جلد مي ماند وارد خون شده واز طريق خون به ريه رفته و سپس دوباره از طريق خون به سينوزوئيد هاي كبدي مي رود ودر آنجا شروع به رشد مي كند و پس از حدود 2 هفته ازورود سركر به پوست و از كبد و بر خلاف جريان خون در دستگا يابي خود را به عروق موردنظر ( در هماتوبيوم عروق شانه ودر مانسوني و ژاپونيكوم عروق مزانتر ) مي رساند اين دوره در مانسوني 7 تا 8 هفته در هماتوبيوم 10 تا 12 هفته ودر ژاپونيكوم 5 تا 6 هفته بطول مي انجامد و در اين انگل 8 تا 30 سال در عروق زنده مي ماند .
بيماري زايي :
درمرحله ورود به پوست ايجاد قرمزي و خارش مي كند هر چند گونه شيستومورها حيواني تر باشد خارش و قرمزي ايجاد شده بيشتر است .در ژاپونيكوم كه يك انگل زئونوز است اين حالت بيشتر به چشم مي خورد .درحين مهاجرت دربدن نيز ايجاد هموراژيها و
دملهاي كوچك حاوي تعداد زيادي ائوزينوفيل ، نوتروفيل درريه ها ، توام با صرفه و ترشح خلط خون آلود و كهير و تب هاي نامنظم ، خستگي و حالت مسموميت ميكند كه زود گذراست . مرحله سوم مرحله استقرار انگل در عروق خوني است كه اين مرحله مرحله فرض بيماري است دراين مرحله آسيب هاي وارده به بدن به دو علت 1- حضور كرم بالغ 2- تخم انگل است . كرم بالغ با خونخواري ، ايجاد كم خوني مي كند . دراثر تجريه گلبول قرمز كبد و طحال بزرگ شده و گاهي در اثر تجمع بيش از حد انگل درعروق انسداد رخ مي دهد عارضه مربوط به تخم انگل شديد تر است . تخم به دليل وجود خاردر ديواره عروق ايجاد زخم مي كند . تخم ها در اندوتليوم رگها در نسوج اطراف رگها ، باعث ايجاد كانونهاي تكثير التهابي شده كه به گرانولوما با دملهايي شبه سل غير نكروتيك مبدل مي شود. تعدادي از تخم ها از طريق سوراخ ايجادشده در رگ وارد شانه يا مزانتر ميشوند . در هماتوبيوم به علت ضخيم شدن ديواره شانه ، حجم مپانه كم شده و تكرار ادرار پيش مي آيد . در دو گونه ديگر به علت ضخيم شدن دوياره مزانتر ايجاد اسهال و پبوست متناوب مي شود كلفت شدگي جدار عروق را Clay pip stem symnas يا عروق دسته چپقي گويند . علائم باليني شامل كم خوني ، دردهاي شكمي، بزرگي طحال و كبد و آسيت مي باشد .
تشخيص :
درهماتوبيوم با آزمايش ادرار ودرمانسوني و ژاپونيكوم با آزماي مدفوع مي باشد ودرادرار و
مدفوع خون نيز ديده ميشود ( تخم هاي شيستوزما مانسوني ، ژاپونيكوم و ابينز كالتوم و مك كومگي در مدفوع و تخم هاي شيستوزوما همالتوبيوم گاه درمدفوع اما در ادرار ديده ميشوند . ) دراثر ورود سنيستوزوماهاي پرندگان و پستاندارن به بدن انسان خارش شناگران ايجاد ميشود .
شيستوزومامانسوني :
بيماري حاصله را بيلار زيار روده اي نامند . كوچكترين شيستوزوماني انساني است ( بزرگترين گونه انساني شيستوزوماابونيكوم است ) تعداد 6 تا 9 بيضه در عقب بادكش شكمي دارد. تخمدان در بخش قدامي بوده و رحم كوتاه است . و حاوي يك تخم large است . كرم بالغ در انشعابات وريه فرانتريك تحتاني زندگي مي كند و گاهي درانشعابات كبديو ريوي باب ـ تخم معمولا با مدفوع و گاه با ادرار از بدن خارج مي شود زمان تبديل ميراسيديوم به سركر دربدن حلرون د رمانسوني داراي مخازن حيواني مثل انواعي از كيسه داران و سيمون و جوندگان و .. است . آلودگي به اين انگل در ايران ديده نشده است .
پاتولوژي :
علت اصلي فعاليت ، جايگزيني تخم هاي انگلي در بافتها است . حمل ضايعات بيشتر در روده بزرگ و كمتردر روده كوچك است .
50 درصد تخم ها كه درمخاط و زير مخاط كولون به دام مي افتند باعث ايجاد يك راكسيون فيبروتيك مي كنند كه به آن فيبروز symmers- clay pipie-stem مي گويند كه در 20% بيماران مشاهده شده .
علايم باليني :
شامل دردهاي كوليك و اسهال همراه با خون است . كاهش وزن و ضعف و بي حالي و كم خوني و بزرگي طحال و ..
چند دانشمند (يونگ و همكاران ) وجود رابطه ي بين اين عفونت انگلي و عفونت مزمن با سالمونت پاراتيفي راشرح داده اند .
تشخيص :
با ديدن تخم انگل در مدفوع و به ندرت درادرار ، همچنين بيوسپي مخاط ركتوم مي توان به تشخيص رسيد . در مقاطع بافتي تهيه شده ،پوسته خارجي تخم هاي نوع اينتر كالاتوم رمانسوني با روش تغيير يافته زيل رينسون رنگ قرمزميگيرند اما تخم هماتوبيوم رنگ نمي گيرد .
در مراحل حاد بيماري مي تواند با ديدن تخم در مدفوع به تشخيص رسيد اما درمراحل مزمن تخم ها را نمي توان درمدفوع مشاهده كرد بلكه ا بيوس ركتوم مي توان به تشخيص رسيد .
شيستوزومازپونيكوم : بيماري حاصله را بيلار زيار احشايي گويند بر خلاف مانسوني كه بندرت حيوانات را آلوده ميكند ژليونيكوم در تمام پستاندارني كه درمرض آب آلوده قرار مي گيرند ايجاد آلودگي مي كنند . تخمدان د روسط بدن كرم ـ رحم حاوي مقدار زيادي ( بيش از 50 عدد ) تخم از نوع smull است كه نسبت به دو گونه ديگر كروي تر است تخم ريزي دراين گونه شديد تر از دو گونه ديگراست . كرم هاي بالغ در شاخه هاي وريد مزانتريك فوقاني در مجاورت روده كوچك ساكن هستند كه گاهي به وريدهاي فرانتر تحتاني و حتي سياهرگ هم راه مي يابند .
شيستوزوماهماتوبيوم : بيماري حاصله را بيلارزيازيس اداري يا شيستو زوميازريس مثانه گويند .
مرفولوژي :
طول كرم از 10 تا 15 ميلي متر 4 تا 5 بيضه ودر عقب باركش شكمي ـ طول كرم ماده 20 ميلي متر و تخمدان آن در يك سوم خلفي بدن قرار مي گيرد . جلوي تخمدان اووتيپ و سپس رحم با 20 تا 30 عدد تخم بزرگ (large ) تخم از نو.ع Terminal spine ( داراي خار انتهايي ) تخم ها معمولا از طريق ادرار و از 13 % از طريق مدفوع دفع و ادرار دفع مي شوند .
در هماتوبيوم انسان تنها ميزبان نهايي انگل است سن در عفونت به بيشتر زوما هماتوبيوم عامل مهمي است . در 13 تا 15 سالگي حداكثر آلودگي ديده ميشود درايران و عراق وشمال آفريقا اواخر بهار واوائل تابستان كه فصل شيوع حلزون هاي واسط است ميزان انتقال و آلودگي بالاست . بيماري بيلارزياز داراي در ايران فقط در خوزستان ودر 6 كانون مجزا شامل دزفول ،دشت آزادگان ، بيدوريه ، شوشتر ، شمال اهواز ، و خرمشهر وجود دارد .
تخم هاي هماتوبيوم كه به داخل شانه رها ميشوند اگردرسنج باقي بمانند در مدت چند هفته ازبين رفته و ايجاد گرانولومهايي دراطرافشان ميگردد . عفونتهاي شديد درمردان انسداد عروق انفادي اسكروتوم و نهايتا الفانيتازيس آلت تناسلي مي گردد . زود رس ترين صايعه شانه يك شبه توبر كول است .
اما درعفونتهاي قديمي كانونهاي از تخم هاي آهكي ده ( sandy puthes ) كه بانسوج فيبروزه در زير مخاط
احاطه شده اند باعث مي گردد كه ديواره شانه درراديوگرافي قابل رويت باشد .هماتوري سوزش ادارودردوتكرار ادرار نشانه هاي اصلي و باليني هستند . تخم ها ممكن است درهر جايي از بدن جايگزين شده و پس از آهكي شدن در راديوگرافي قابل مشاهده است .
دفع تخم ها از ادرار درساعات نيمروز از 10 صبح تا 2 بعد از ظهر به بالاترين ميزان خود مي رسد . كرم هاي در سينوزوئيدهاي كبد بالغ مي شوند خون اداراي انتهايي در يك بيمار ساكن مناطق بومي به شدت مطرح كننده اين عفونت خواهدبود . وقوع تومور اسكواموس سل اپيتليوما ( SCE ) در مثانه مبتلايان به شيستوزوما در تخم منجر به موارد مختلف آرتريت مي گردد كه اين وضعيت Cor pulminale ( اكورريوي ) گويند كه ناشي از انبساط بيش از حد ريه ها بوده منجر به از كار افتادگي بطن راست و قلب راست مي شود .
اجوف هم راه مي يابند به مراحل اوليه عفونت حاصل از ورود سركر در تخم در مدفوع تشخيص داده مي شود . در مراحل پيشرفته حجم كبد افزايش مي يابد ( سيروز كبدي ) بزرگي طحال را داريم و نشانه هاي ريوي و بدليل نفوذ تخم د رميوكارد نشانه هاي قلبي ديده مي شوند . همچنين نشانه هاي عصبي و ميليت عرضي بدليل نفوذ تخم درمغز را داريم نكته : سيتوزومانسوني و ژاپونيكوم گاهيدر شبكه ي مثانه اي مستقر ميشوند و تخم هايشان در رادار ديده ميشوند .
نكته : بيشتر زومياز كبدي ـ طحالي شايعترين عفونت مزمن در بيماران مبتلا به شيستوزوما مانسوني يا شيستوزوژاپونيكوم است كه در بيشتر شيستوزوماهماتوبيوم نيز ديده مي شود . دفع
ائوزنيوفيل ها ازادرار يك بافته ثابت در شيستوزومامانسوني است .
شيستوزوماژاپونيكوم مقاوم ترين شكل شيستوزوميازيس انسان نسبت به درمان داروئي مي باشد . شيسيوتراپي جهت درمان و كنترل شيستوزوماژاپونيكوم ، بدليل وجود حيوانات ميزبان و مخزن از بقيه گونه ها كم ارزش تر است .
درماتيت شيستوزومائي : خارش شناگران ـ خارش صدف جمع كنندگان بدليل قرار گرفتن در معرض سركر شيستوزومي گونه هاي غير انساني مثل پرندگان و پستانداران درانسان ايجاد مي شود .
سستودها :
رده اي از شاخه platyhelminthes را تشكيل مي دهند .
مرفولوژي : كرم هايي بند بند ، نواري ومسطح مي باشند كه اندازه آنها بين 1ميلي متر تا 25 ميلي متر متغير است ؛ رنگ آنها سفيد تا خاكستري بوده و بدن داراي سه قسمت scloex يا سر ، neck يا گردن و proglotid يا بند و يا strobila يا بدن بند بند است .
تعداد بندها بين 3 تا 4000 بند متغير است . scolex داراي 4 بادكش (sucker ) يا شكاف botheria و botherida است و حاوي دستگاه عصبي كرم است . همينطور ممكن است داراي خرطوم باشد كه بر روي آن قلابها يي وجود دارد . بادكش ، شكاف و خرطوم rosetllum وسيله انتقال انگل به مخاط دستگاه گوارش است . ناحيه گردن محل رشد انگل و ناحيه توليد بند مي باشد اين قسمت از بند تشكيل شده است . در قسمت استروبيلا سه نوع بند وجود د ارد . بندهاي نابالغ يا immature بندهاي بالغ يا matur و بندهاي بارور يا gravid كه در فرم اول دستگاههاي تناسلي تكامل
يافته است درفرم دو دستگاه تناسلي تكامل يافته وجود دارد و در فرم gravid رحم يا اندازه شبه رحمي حاوي تخم هاي بارور وجود دارد شكل رحم در بند بارور يك عامل تشخيصي مهم است .
سستودها چندين دسته دارند كه دو دسته مهم آنها عبارتند از : 1- انهايي كه بند دفع مي كنند ( سكلوفيليده ) دراينها تخم ها دوجداره بو.ده دراي جنين كاملا رسيده دردرون خود بنام Heyacanthembryo يا جنين 6 قلابه هستند .
2- آنهايي كه تخم دفع مي كنند ( سود و فيليده ) كه در اينها تخم ها دريچه دارند و هنگام فاقد جنين تكامل يافته هستند .
در سيكلو فيليده چون رحم منفذ ندارد بنابراين تخم ها درون بند متراكم و مجتمع مي شوند و كل بند ازبدن دفع مي شوند اما درسود و فيليده رحم داراي منفذ است وو تخم از بدن دفع مي گردد و پوشش بدن از چند لايه ساخته شدهاست كه لايه خارجي آن تگومنت نام دارد وداراي پرزهاي ريزي مي باشد كه آنها را ميكروترپكس مي نامند و از اختصاصات سستودها هستند ودر جذب مواد غذايي موثر است . در زير تگومنت عضلات حلقوي و طولي قرار دارد و فضاي موجود بين ارگانها از بافت پارانيشم پر شده كه حاوي دانه هاي كلسيمي است بدن سستودها فاقد حفره عمومي است سستودها فاقد دستگاه گوارش هستند بنابراين حتما بايد زندگي انگلي داشته باشند اكثر سستودها درون روده باريك و متصل به مخاط ساكن هستند .
سيستم دفعي : سستودها ازسلولهاي شعلهاي تشكيل ميشوند كه به كانالهايي متصل مي شوند مهمترين اين كانالها عبارتند از يك كانال پشتي كهمواد دفعي را از سلولهاي شعله اي گرفته و به سمت اسكولكس
مي برد و در آنجا مواددفعي را به يك كانال شكمي تحويل داده كه كانال شكمي در حركتهاي جوان مواد دفعي را به مثانه موجود درانتهاي بدن منتقل و از آنجا آنها را دفع ميكند و درحركتهايي كه بند دفع كرده اند از قسمت انتهايي كانال ها د رهر بند محل خروج ترشحات را تشكيل مي دهند .
سيستم تناسلي : سستودها هرمافروديت هستند به استثناي جنس piaecocestus و به تعداد بندهاي بدن دستگاه تناسلي نرو ماده دارند . در برخي گونه ها درهر بند دوسمت دستگاه تناسلي وجود دارد ابتدا دستگاه تناسلي نر تشكيل مي شود بطوريكه در بندهاي نزديك سر فقط دستگاه تناسلي نر وجود دارد .دستگاه تناسلي نر كه درقسمت پشتي هربند واقع شده اند ازتعدادي بيضه تشكيل شده كه اين نقطه به مجرايي متصل مي شوند و به نام مجراي آوران كه با هم يكي شده و مجراي وايران را مي سازند . كه قسمت انتهايي اين مجرا گشاده شده كيسه مني را مي سازد كه نهايتا به مسير يا اندام تناسلي نر ختم مي شود .
دستگاه تناسلي ماده كه قسمت پشتي و شكمي هر بند را اشغال مي كند از يك تخمدان دولوبه تشكيل شده كه تخمدان توسط اويداكت به ادوتيپ متصل هستند غدد و تيلوژن عموما در زير تخمدانها هستندو به اووتيپ متصل هستند . پس از اووتيپ رحم وجود دارد كه به منفذ جنسي ماده ختم مي شود . سيستم عصبي تشكيل شده از چند گره عصبي در ناحيه اسكولكس كه به منزله سيستم اعصاب مركزي كرم عمل مي كنند . و تعدادي تار عصبي را به كل بند ها ارسال مي كند و اين تارها بدن را عصب دهي م كنند .
تخم هاي سستودها ( به جز چند استثنا) فاقد اوپركول هستند .
تعريف چند اصطلاح : پروسركوئي : در دسته سودفيليدها وجود دارد . لارو در اين نوع كيسه ندارد و ار نوع لاروهاي جامد solid است .
پلروسركوئيد: موجودي كرمي شكل و بند بند است كه درخانواده سودوفيليده وجود دارد و دراين نوع نيز كيسه ندارد .
سيستم فركوس : تشكيل شده از يك كيسه كه كارهاي يك protoscolex مي باشد .
سندروس : چنانچه كيسه اي وجود داشته باشد كه داراي تعداد زيادي پروتواسكولكس باشد به ان سنور گفته مي شود .
سيستمي سركوئيد : د رخانواده هينولييده وجود دارد . لارودر اين دسته در قسمت انتهايي داراي دم كوتاهي است .
كيست هيداتيك : تشكيل شده از يك كيسه با ديواره سه لايه كه داخلي ترين لايه را لايه ژرمينال يا زاينده مي گويند .
كه لايه اي زايا فعال و داراي سلول است . لايه مياني كه laminated layer يا لايه مطبق گفته ميشود و جنس آن از هيالن است و فاقد سلول مي باشد كه از اين لايه ابتدا كيست هاي دختر ايجاد ميشود و بعد درداخل كيست دختر كيسه هاي زايا brood caspuls ودر آن تعدادي اسكولكس بوجود ميايد .
لايه خارجي لايه فيبروس است كه عموما تسوط بافت تشكيل ميشود . درون اين كيسه كيستهاي دختر brood capsules و hydatid sand يا شن هيداتيد وجود دارد .درون كيست دختر پروتواسكولكس ها وجود دارند . كيست دختر نمونه مينياتوري كيست مادراست .
Brood capsule به ديواره كيست مادر چسبيده است اما كيست دختر آزاد است .
درحاليكه شناسايي دقيق كرمهاي نواري انسان معمولا بر اساس تخم ها يا پروگلوتيدها صورت مي گيرد اما اسكولكس هر گونه كاملا مشخص كننده بود براي تشخص اختصاصي كفايت مي كند .
نكته : عفونت خارج روده اي با اشكال لاروي سستودها بسيار خطرناكتر از عفونت با كرم بالغ است .
چند تعاريف براي سيكلوفيليده و سودوفيليده :
سود فيليده سيكلو فيليده
سيكلوفيليده : تنيا tenia
تنياها مهمترين جنس در خانواده تنيده هستند كه داراي دو گونه ساژيناتا saginata و سوليوم salium است .
Taenia saginata نام ديگر آن كرم كدو يا كرم نواري گاو beef ta peworm است به طول 4 تا 10 متر است و تعداد بندها تا 2000 عدد مي رسد . از لحاظ مرفولوژيكي اسكولس در ساژيناتا گلابي شكل و داراي 4 بادكش عضلاني فاقد قلاب و خرطوم است و به همين دليل به آن كرم غير مسطح گفته ميشود گردن باريك و عرض آن نصف عرض سر است . انشعابات جانبي رحم هم دراين گونه 15 تا 20 جفت است . سوراخ هاي تناسلي دركنار هر بند يا تناوب نامنظم قراردارد تحمدان درقسمتي درقسمت شكمي و تحتاني هر بند واقع شده است . وغدد وتيلن به صورت توده اي در زير تخمدان واقعند . ميزبان نهايي اين كرم انسان و ميزان واسط گاو و گاو ميش است . تخم دو جداره
و گروي بوده ودر بين دو جداره تخم كه امبريوفور نام دارد خطوط شعاعي وجود دارد كه مقاومت تخم رازيادميكند در رحم تخم يك غشاي خارجي با دو فيلامان ظريف قطبي پوشيده شده است كه بعد از ترك بندها اين فيلامانها از بين ميرود و تعداد تخم ها دربند رسيده حدود صد هزار تا است . درداخل تخم جنين 6 قلابه به hexacanth قراردارد كه اونكولفر نام دارد . فرم نوزادي كه اين ركم سيستي سركوس بوديس بوده و در غضلات مخطط ميزبان واسط قرار دارد . محل زندگي كرم بالغ بخش فوقاني ژوژونوم است . طول عمر كرم 25 سال است و حدود 3 ماه طول مي شكد تا استروبيلا تشكيل شود پس از آن هر روز 6 تا 9 بند است به صورت منفرد از بدن جدا ميشود . ميزبان نهايي با خوردن گوشت ميزبان واسط فرم كيستي را دارد بدن ميكند . اين فرم در اثر ترشحات گوارشي ديواره اش هضم شده و پروتواسكولكس از آن آزاد و خود را به روده كوچك رسانيده توسط بادكش ها به مخاط روده مي چسبد و به كرم بالغ تبديل مي گردد . كرم بالغ بند دفع ميكند كه اين بند از طريق مدفوع به خارج راه مي يابد . ميزبان واسط با خوردن بند حاوي تخم يا تخم به بيماري مبتلامي شود . فرم نوزادي ( جنين 6 قلابه ) در دستگاه گوارش از درون تخم آزادشده و توسط خون خود را به عضلات مخطط مي رساند و در آن جا تشكيل كيست مي دهد كه اسكولكس لارو در داخل آن قرار دارد . اين كيست همان سيستي سركوس برويس است كه حدود 9 تا 21 ماه در عضلات به صورت فعال باقي مانده و سپس به تدريج آهكي مي شود . انسان تنها ميزبان اصلي است اما وجود مرحله لاروي در بدن انسان حداقل 3 موردگزارش شده ، در ايران حداكثر آلودگي درمازندران و گيلان ديده شده است .
Taenia solium : ياكرم كدوي خوك نام دارد كه در بخش فوقاني ژرژنوم زندگي مي كند عمرش حدود 25 سال است تنياسوليوم از لحاظ طول كمي كوچكتر از ساژيناتا است حدود 3 تا4 متر است و تعداد انشعابات جانبي رحم در آن 7 تا 13 جفت است تعداد بندها 800 تا 1000 عدد است . اگراز بالا به سر كرم نگاه شود خرطوم آن داراي قلابهايي به شكل خورشيداست به همين علت به آن سوليوم گفته ميشود . اسكولس كروي 4 بادكش فنجاني و يك خرطوم بالش مانند كوتاه با حدود 25 تا 30 قلاب در دو رديف ديده مي شود .ميزبان واسط آن خوك و گراز و سگ و خرس و ميزبان نهايي انسان است.سوراخ هاي تناسلي با تناوب نامنظم در جوانب هر بند باز مي شوند.بندهاي آخر عموماً به صورت چند تايي از بدن جدا مي شوند (بر خلاف ساژيناتا كه به صورت تكي جدا مي شوند). در اين نوع انسان هم به عنوان ميزبان واسط هم به عنوان ميزبان نهايي مي تواند وجود داشته باشد . به اين صورت كه چنانچه انسان علوفه آلوده به انگل را بخورد ، جنين در دستگاه گوارش آزادشده وتوسط خون به معز و نخاع و چشم رفته و درآنجا اسجاد سيستي سركوس سلولزه يا كرم كيسه اي مي نامند . و علائم عصبي چون سرگيجه و توهم و چشمي ايجاد مي شود . داراي خرطوم مسلح است .سير تكاملي آن همانند ساژيناتا است تخم آن نيز غير قابل تفريق از ساژيناتا است . تخمدان در سوليوم سه قسمتي است ( در ساژيناتا 2 قسمتي است ) منتها دراينجا خوك ميزبان واسط است مرحله نوزادي در اين نوع سيستي سركوس سلولزه cysticercus cellulosae نام دارد كه داراي يك اسكولكس با چهار بادكش و يك رديف قلاب است كه در مايع كيسه سيستي سركوس فرورفته .
بيماري زايي :
اين كرم ايجاد علائم گوارشي و سوء تغذيه مي كند كاهش اسيديته شيره معده و افزايش فعاليت تريپيس در ابتلا به بيماري ديده مي شود . گاهي وارد آپانديس شده و ايجاد آپانديسيت ميكند . شخص دچار بي اشتهايي و كم خوابي شده و دفع بند گاهي ايجاد وحشت ميكند ، به لحاظ اقتصادي داراي اهميتاست زيرا گوشتهاي آلوده بايد ضبط شوند و به مدت 10 روز دردماي 20- ويا 20 روز در دماي 10- نگهداري شده وسپس سلولزه كيت مادر عضلات مخطط و مغز انسان جايگزين شده علائم خاص اين مناطق را بوجود مي اورند گاهي هم در ديگر اندامها جايگزين مي شوند . تشخيص آن با آزمايش مدفوع وديدن بند يا تخم در ان است . انزيئوفيلي بالا و افزايش E و I سرم در بيماراني كه سابقه مصرف گوشت گاو دارند احتمال عفونت را مطرح ميكند مي توان تخم ها را بااستفاده از چسب سلوفان از ناحيه مقصد بدست اورد . روش هاي سرلوژيك در عمل ارزش در تشخيص تنيازيس ندارند .
پيشگيري : با درمان افراد آلوده وآموزش بهداشت در مورد مصرف گوشت و دفع فضولات ، همچنين عدم استفاده از كودهاي انساني و ضد عفوني كردن مدفوع با مواد شيميايي امكان پذير است . جهت جلوگيري از آلودگي گاو بايد از سلامت علوفه مطمئن شد . بازرسي دقيق گوشت و همچنين جلوگيري از كشتار قاچاق و ايجاد كشتارگاههاي صنعتي در پيشگيري موثرند .
در تنيا سوليوم ، انسان به طور تصادفي و از سه طريق به مرحله كيستي آلوده شود .
تخم دفع شده از شخص مبتلابه كرم بالغ به طور مستقيم به شخص سالم ديگري جهت منتقل ميشود .

فایل : 30 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...