مقاله فارسی بررسي طرح سپر دفاع موشکی آمریکا

مقاله فارسی بررسي طرح سپر دفاع موشکی آمریکا

بررسی طرح سپر دفاع موشکی آمریکا
نگاهی به تاریخچه طرح های موشکی آمریکا
نایک زئوس: Nike –Zeus
طرح های دفاعه ضد موشکی آمریکابرای بازار دهة 1950 و در دوران ریاستجمهوری آیزنها و رئیس جمهور پیشین این کشور آغاز شد. در آن زمان طرح دفاع ضدموشکی آمریکا به «نایک زئوس» شهرت داشت.
جنگ ستارگان Star war
پس از آن رونالد ریگان رئیس جمهور اسبق آمریکا در سال 1983 طرح جدیدی را تحت عنوان جنگ ستارگان یا ابتکار دفاع استراتژیک در زمینة بوجود آوردن یک سامانة دفاع ضدموشکی مطرح کرد.
ریگان در ژانویة 1984 دستور داد تا مرحلة تحقیقاتی و عملیاتی دفاع موشکهای بالستیک مستقر در فضا اجرا شود. بر اساس این طرح لازم بود ماهواره های متعددی از فضای خارج جو، زمین را در برابر حملات موشکی مورد حمایت قرار دهند البته این طرح به مرحلة اجرا در نیامد ولی تلقی عمومی چنین بود که این پروژه به عنوان یک حربة تبلیغاتی جدید برای کسب امتیازاتی از شوروی در مذاکرات خلع سلاح ژنو مطرح شده بود و کارشناسان هم بر این باور بودند که گرچه طرح
ریگان هرگز عملی نشد ولی درتضعیف روحیه و فرسایش توان مادی اتحاد جماهیر شوروی سابق که ابزار و امکانات علمی و مالی لازم برای چنین رقابتی را نداشت بسیار مؤثر بود.
سیستم دفاع در برابر حملات محدود
جورج بوش پدر به عنوان جانشینی برای ریگان طرح واقع بینانه تری را در این خصوص دنبال کرد وی طرح خود را سیستم دفاع در برابر حملات محدود نامید ولی این طرح هم به اجرا در نیامد . جورج بوش به دنبال اجرای طرح دفاع ضد موشکی در دریا و زمین بود.
دفاع ملی موشکی National missiledeferce
کلینتون هم به دنبال رؤسای جمهور پیشین آمریکا طرح خود را دفاع ملی موشکی نامید . بر اساس این طرح زنجیره ای از صدها موشک رهگیر در زمین مستقر می شوند و به کمک شبکه هشدار دهنده ای متشکل از رادارها و ماهواره ها مانع نفوذ موشکهای بالستیک دشمن می شوند.
این طرح کلینتون به رغم اینکه از سوی برخی کارشناسان نظامی آمریکا عملی و واقعگیرانه توصیف شده بود در آزمایش های اولیه با شکست مواجه شد و کلینتون در سال 2000 میلادی این طرح را به حال تعلیق در آورد و ادامة آن را به جانشین خود واگذاشت.
در این طرح از تمامی امکانات فنی مستقر در زمین ، دریا و فضا برای رهگیری موشکهای بالستیک طرف مقابل قبل از رسیدن به فضای آمریکا رهگیری و نابود شود.
این طرح پس ازعبور از مراحل متعدد و تغییر نامهای گوناگون طی نیم قرن گذشته، در زمان کلینتون 3 بار مورد آزمایش قرار گرفت که در 2 آزمایش با شکست مواجه شد.
اولین آزمایش اواخر سال 1999، دومین آزمایش اواسط ژانویة 2000 و سومین آزمایش نیز در هفتم ژوئیه 2000 انجام شد که پس از آن این طرح تا زمان جوج بوش پسر به تعلیق درآمد.
به گفته مقامات پنتاگون در این طرح مشخصاً پیش بینی شده بود که یکصد موشک رهگیر در آلاسکا مستقر شوند تا با ورود موشکهای بالستیک دشمن به فضای آمریکاع رهگیری و در خارج از جو زمین نابود شوند.
بر اساس این طرح ، علاوه بر استفاده از ماهواره ها ، موشکهای رهگیر مستقر در آلاسکا ، گرینلند و انگلستان از رادارهای موسوم به رادارهای باند ایکس و یکصد رادار رهگیر مستقر در داکوتای شمالی نیز استفاده می شد.
برای این طرح 60 میلیارد دلار هزینه پیش بینی شده بود. در این طرح موشکهای شلیک شده از سوی یکی از کشورهای جهان ابتدا توسط یکی از مجموعه ماهواره های اطراف زمین شناسایی و به مرکز اطلاعات هشدار داده می شود پس از ان میسر موشک بلافاصله توسط شبکه ای از رادارهای هشدار دهنده تعیین می گردد . تمامی اطلاعات دریافتی از ماهواره ها و شبکه های راداری در خصوص این موشک ومسیر حرکت آن به رایانه ای در کلورادو مخابره می گردد.
بر اساس طرح های تئوریک این رایانه که وظیفة مقابله با این موشک را دارد، اطلاعات دریافتی را به شبکه ای از رادارهای باند ایکس مخابره می کند. این رادار وظیفه دارد تا زمان حقیقی و مسیر واقعی موشک را به رایانة دومی که وظیفه شلیک موشک ضد موشک را بر عهده دارد منتقل می کند.
این رایانه به موشک ماورای جو extra-atmospheric مجهز است که می تواند پس از پرتاب به سرعتی معادل 24 هزار کیلومتر در ساعت برسد . این موشک علاوه بر بهره مندی از اطلاعاتی که از رایانه ها و رادارها دریافت می کندخودنیز به یک رهگیر، تجهیزات مادون قرمز و یک تلسکوپ مجهز است و به این ترتیب بر اساس داده های تئوریک باید بتواند موشک دشمن را ردیابی و هدف قرار دهد.
در مورد طرح سپر دفاع موشکی:
شاید بتوان تصمیم سران سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) در دهم ژانویه 1994 میلادی برای ایجاد یک پیمان نظامی فرعی با نام طرح مشارکت برای صلح ناتو را اولین تهاجم عملی و واقعی برای تصرف سرزمین های به جا مانده از پیمان ورشو و به عبارتی چرخش بسوی اروپای شرقی بدانیم.
مقام های مسکو تحت تاثیر امواج ناشی از فروپاشی اتحاد شوروی در اقدامی عجولانه در ابتدا ب عضویت این طرح درآمدند ولی با گذشت زمان خود را پیشروی نیروهای ناتو بسوی مریزهای روسیه مواجه دیدند.
با عضویت رسمی جمهوری چک، مجارستان و لهستان درپیمان ناتو در سال 1999، ناتو گامی دیگری را برای جذب اعضای پیشین پیمان ورشو و تسلط بر افق های به جا مانده از حریف پیشین برداشت.
این اقدام ناتو در آن زمان با مخالفت شدید روسیه مواجه شد: زیرا نه تنها سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (NATO) با این اقدام بر سه کشور پیشین بلوک شرق تسلط یافت ، بلکه نیروهای این سازمان تقریباً در 500 کیلومتری مرزهای روسیه قرار گرفتند.
سران 19 کشور عضو NATO در اجلاس پراگ در 21 نوامبر 2002 بطور رسمی از هفت کشور دیگر بلوک شرق پیشین برای عضویت در ناتو دعوت کردند . بلغارستان ، رومانی ، اسلوواکی ، اسلوونی ، استونی، لتونی و لیتوانی کشورهایی بودند که از آنان برای عضویت در ناتو دعوت شد.
این کشورها در مراسمی در ابتدای سال 2004 میلادی بطور کامل به عضویت کامل ناتو پذیرفته شدند.
استونی، لتونی و لیتوانی از جمله جمهوری های اتحاد شوروی سابق محسوب می شوند و الحاق آنها به ناتو به معنای آن است که سربازان ناتو به مرزهای دریای سیاه و دریای بالتیک رسیده و در 400 کیلومتری مسکو مستقر شدند یکی از نگرانی های مقامات و کارشناسان نظامی روسیه از این بابت است ک استقرار سپر موشکی آمرکیا در چک و لهستان با توجه به پتانسیل های پیش بینی شده بتواند در هماهنگی با تجهیزات دفاع موشکی اروپا شبکه ای بوجود آورد ه قابلیت رهگیری و هدف قرار دادن صدهاموشک استراتژیک را بطور همزمان داشته باشد. این وضعیت از نظر کارشناسان روسی به معنیا آن است که سلاح های استراتژیک روسیه بطور جدی مورد تهدید قرار میگیرند و کارایی خود را از دست می دهند.
در واقع از نظر علمی توانایی رادارها برای رهگیری تعداد زیادی هدف آن هم بطو رهمزمان به اندازه آنتن ها و قدرت انتشار امواج آن بستگی دارد.
در حال حاضر اندازة‌موثر و مفید آنتن ها و قدرت رادارها با امواج ایکس به تعدادی از واحدهای فرستنده و گیرنده ای بستگی دارد که بر سطح آنتن رادار نصب می شود. بر اساس رادارهای متداول حدود 20 هزارواحد فرستنده و گیرندة کوچک بر سطح آنتن راداری با مساحت 100 تا 120 متر مربع نصب می شود که هر یک بین 2 تا 3 وات قدرت انتشار امواج را دارد.
تاکنون در شرایط ایده آل حداکثر واحد فرستنده و گیرنده ای که بر سطح آنتنی با مساحت 120 متر مربع نصب شده حدود 300 هزار واحد بوده است. واضح است که افزایش تعداد واحدهای فرستنده و گیرنده که بر سطح آنتن نصب می شود در کارایی رادار برای رهگیری همزمان اهداف متعدد مؤثر است : لذا چنانچه واحدهای فرستنده و گیرنده نصب شده بر سطح آنتن رادار 17 برابر شود قدرت انتشار امواج آن نیز افزایش می یابد. بر اساس محاسبات علمی با 17 براب شدن تعداد واحدهای فرستنده و گیرنده بر روی صفحة رادار، قدرت
رهگیری آن تا حدود 300 برابر (289=17 *17) رادارهای متداول کنونی افزایش می یابد.
در واقع کارشناسان نظامی روسیه نگران آن هستند که با ایجاد چنین سامانه ای رادارهای امواج ایکس 300 برابر سریعتر از موشکهای استراتژیک روسیه قدرت مانور داشته باشد.
نگرشی کوتاه بر روند شکل گیری طرح دفاعی موشکی در آمریکا
در سال 1998 یک کمیتة‌2 حزبی 9 نفره از کنگرة آمریکا مأمور تهیة لیست تهدیدات امنیتی علیه آمریکا در قرن 21 شد.
جنگهای اطلاعاتی
حملات کامپیوتری به سیستمهای حیاتی
تهدیدات موشکی از جانب کشورهای باغی
گسترش تسلیحات کشتار جمعی در سراسر جهان
در 8 و 9 ژوئن 2000 با حضور 100 نفر از صاحبنظرانی نظامی آمریکا کنفرانسی توسط دانشگاه جنگ ارتش آمریکا و مدیریت موشکی و فضایی این کشور در کالیفرنیا برگزار شد و تأکید شدکه بسیاری از کشورهای مخالف آمریکا ماند کرة شمالی – چین، روسیه و ایران و 40 کشور دیگر دارای تکنولوژی حساس موشکی شده اند که می تواند منافع آمریکا را تهدید کند. این نکته مطرح شد
که به عنوان مثال صدام در زمان جنگ کویت می توانست لندن و پاریس و اهداف قرار دهد.
نتایج این کنفرانس مبنای برای طراحی برنامة دفاع موشکی آمریکا قرار گرفت و حوادث 11 سپتامبر باعث تسریع آن شد بودجة این برنامه برای 5 سال مالی 2002 تا 2007 بیش از 165 میلیارد دلار است.
این برنامه مجریان متفاوتی دارد که برخی از آنها عبارتند از:
شرکت بوئینگ مجری بخش پایه – زمین
شرکت نورتروپ گرومای مجری ساخت سیستم های کنترل نبرد و ارتباطات
شرکت ریتئون مجری ساخت سیستم های نابود کنندة هواپیماهای رهگیر
شرکت لوکهید مارتین و شرکت مجری ساخت پرتاب کننده های موشکی
البته آمریکا خواستار شرکت متحدانی مثل بریتانیا و استرالیا در این طرح است که بیشتر در زمینة‌استفاده از مراکی ردیابی ماهواره ای میباشد.
گرچه واشنگتن و برخی متحدان این کشور تهدیدات دیگری از جمع ایران را عامل اصلی ایجاد چنین سامانه ای می دانند ولی بررسی عوامل دیگر نقش آفرین نشان می دهد که واشنگتن دارای یک نوع دوگانگی رفتار است – کاخ سفید طی هفت دهة گذشته همواره با ارائه طرح های مختلف درصدد بوده است تا ضمن ایجاد یک چتر حفاظتی در اطراف خود بتواند با به کارگیری سامانه هایی ، سلاح‌های بالستیک و استراتژیک قدرت هیا دیگری از جمله چین را به حالت انفعال در بیاورد و امکان تهاجم و یا حتی بازدارندگی را از آنان سلب کند. ضمن اینکه با استقرار سامانة ضد موشکی در جمهوری چک و لهستان واشنگتن به راحتی می تواند کشورهای خاور دور بویژه چین را به انفعال بکشاند.
از دید کارشناسان در معادلات سیاسی و نظامی حاکم بر اروپای شرقی ، خاورمیانه و خاور دور متغیرهای آشکار و پنهانی وجود دارد که واشنگتن و قطعاً حاضر به بازگوئی همة آنها نیست ولی مطمئناً کنترل روسیه و چین به عنوان دو کانون سیاسی و نظامی و اقتصادی جایگاه ویژه ای در راهبردهای کاخ سفید دارد.
اما اگر بخواهیم به طور دقیق تر با ماهیت طرح های نظامی آمریکا در داخل و یا خارج از کشور ملی (مثل استقرار و سیر موشکی دفاع)
پی ببریم باید فضای امنیتی موجود در جهان و نیز تهدیدات پیش روی آمریکا را بشناسیم.
تاریخ جوامع سیاسی، در طی قرن بیستم مبنی بر گسترش وسیع و همه جانبة امنیت بوده است در طی قرن بیستم بعد نظامی امنیت کاملاً در میان جوامع تغییر پیدا کرد در طول این قرن جوامع در پدیدة جنگ ذوب شدند و این بعد امنیت تحقق پیدا کرده بود.
علاوه بر این باید گفت که فضای جغرافیایی ، اجتماعی، انسانی و اقتصادی عاری از منازعه در میان جوامع پیشرفته در به کار می رود بی شک اولین منازعات جهانی سبب شروع یک دسته جنگ های کاملاً صنعتی می شود و همین تحول در ابتدای قرن حاضر بینش معاصر ما را از مفهوم امنیت شکل می دهد.
اکنون به جای امنیتی که تنها قادر است دولت های مخالف رادر کنار هم قرار دهد به طوری که یکی خود را بر دیگری تحمیل کند (منظور امنیت نظامی در زمان جنگ سرد) در واقع نظریه ای جایگزین آن شده یعنی بر ایجاد و امنیت مشترک در نظام های سیاسی و حقوقی که این نظام رها خود از بعد نظامی فرا می روند.
نظریه بعدی نظریه رژیم های امنیتی که ترکیبی از توافقات حقوق بشفافیت های قراردادی، رشد اقتصادی یا تبادلات انسانی است که
در مانور قدرت محدودیت ایجاد می‌کند و به جای امنیت یک جانبه موضوع امنیت جمعی پیش می آید بنابراین نظریه متمرکز قدرت های نظامی دولتی بسیار خطرناک است و چنین قدرتی باید در چارچوب قرار گیرد و کنترل شود.
در واقع تحولات دیگری و رای ترکیب نظامی به گسترش مفهوم امنیت بین المللی کمک می کند مثل افزایش تعداد دول افزایش دیپلماسی ،‌ و نیروهای نظامی و منازعات میان دول جدید گویایاهمیت عوامل دیگر در ایجاد امنیت است در دهة 1980 به کمک سازمان ملل و چند ارگان دیگر شاهد گسترش نظریة امنیت جهانی یا انسانی بودیم امنیت انسانی از بقای جامعه انسانی سخن می گوید بقائی که نه تنها به واسطه تجاوز نظامی بلکه توسط فقر، ایدز، و من در دراز مدت به واسطة تغییرات زیست محیطی مورد تهدید قرار می‌گیرد.
در معادلة دنیای امروز دو نوع امنیت مطرح می شود یک سخت افزاری (شامل مدیریت روابط نیروی نظامی است) و امنیت نرم افزاری (که شامل ارتقاء عوامل غیر نظامی در حفظ بقا است) همان امنیت جهانی است.
اهمیت بعد نظامی در سیستم ایجاد امنیت نسبت به سایر عوامل از نظرنحوه و کیفیت تغییر یافته . در حقیقت مفهو سنتی مبنی بر یکی دانستن امنیت و دفاع نظامی بود اما این تعبیر به طور نسبی از بین رفته است .
از طرف پایان تهدیدات بزرگ به معنای صلح نیست؟
برای مثال منازعات در خارج اروپا و در عراق و هم در اروپا وجود دارد بنابراین امنیت هنوز بدست نیامده ولی ایجاد آن به شکل نظامیش چندان به طور مستقیم متوجة‌ اروپا و امریکا نمی شود امنیت این کشورها بیشتر به مدیریت جهان منازعات و جهان خارج بستگی دارد (بواسطة تهدیدی که متوجة شهروندان آنان در خارج از کشور است. یا متوجه ابزارهای استراتژیک یا تجاری است . این فرضیه یک عملیات برون مرزی را ایجاب می کند که ابتدا به ساکن اقدامی نظامی هست گونه جدیدی از سیاست های امنیتی به شکل مداخله ظاهر شده است امنیت زمانی به معنای دفاع اولیه ازسرزمین بود و ضامن بازدارندگی هسته ای بود اما دورة بعدی عملیات برون مرزی بود که با مانورهای سیاسی در درازمدت و با مانورهای نظامی به صورت لزوم همراه بود. (برای مثال در زمان دو باروئی شدن در غرب حفاظت از حریم دو کشور در اولویت بود ولی پس از
فروپاشی نظام دو قطبی سلاح اتمی به عنوان پاسداری حاشیه ای و بی سر و صدا درآمد و شکات اصلی متوجة سازماندهی مداخله جهت ایجاد ثبات خارجی شد.
در دهة گذشته موضوع امید به کنترل بهتر استراتژی جهان که در خدمت امنیت با شد و امید به توانائی کنترل عقلانی از نیروی نظامی درصدر مباحث بین المللی قرار داشد و اقداماتی نیز در این زمینه صورت گرفت که دهه بر اثر نظام جهت های مسافری در 11 سپتامبر مورد حمله قرار گرفت.
صحنة‌جدید منازعات
جهان واحد و فروپاشیده
شامل دو مورد جهانی شدن که فضاهای بازسازی سبب ایجاد و محدودیت در ظرفیت مانور واحدهای دولتی قدیمی می شود از طرف جهانی شدن زایندی است که باید ساحل رفع اختلافات و ادامه همکاری های سیاسی و توقف تجزیه طلبی شود ولی واکنش فضاهای داخلی جوامع در برابر اتخاذ سیاست باز و حتی فروع از معیار جهانی یکسان نیست. و برخی قاره ها از این قواعد پیروی نمی‌کنند. از جهتی هم ثبت مرز بین کشورها از نظر فیزیکی غیر
ممکن است مکمل مرز میان روحیه و قزاقستان که وسیع است و ممکن است باعث ایجاد منازعه شود.
حوادث 11 سپتامبر می تواند ثمره ای از این هرج و مرج شناخته شود.
بازیگران ،‌روش ها و ابزارمنازعات تا حدی تغییر پیدا کرد است در اصل بازیگران جدید در اثر تحول زمان بوجود می آیند در حالی که چارچوب ساختارهای سیال گذشته در حال تضعیف است ولی شیوه‌های دیگری از میان مورد تأیید قرار گرفته و گرده هائی دیگری تقویت می شوند گروه هائی که عملکرد جمعی در مناطق آزاد را در دست می گیرند در چه دولتی تضعیف شود گروه های مذهبی بیشتر تقویت می شوند و این به معنای افزایش بازیگران غیر کلاسیک است که از نظردولت آمریکا منازعة آنها حالت تهاجمی دارد.
منازعات بدون حضور سولت ها و برون دستور یا هدف بیان که هر بیانگر رو یا درونی میان انسان هاست) جهانی شدن شامل گردش سریع کالاها و انسان ها است در ضمن سبب سرعت گیری فنون و سلاح ها می شود و در این بین سلاح های سبک به راحتی قابل حمل هستند و حرکت های محلی را غیر قابل کنترل می کند ولی در مورد
دانش هسته ای این دانش از طریق اینترنت منتقل نمی شود و این دانش زیاد به کار گرفته نمی شود زیرا اجرای آن نیاز مند یک بسیج واقعی برای تولید سلاخ عملیاتی است در حالی که امروز امکان این بسیج کدامست.
گسترش دانش هسته ای و فنون شناخته شده برای مثال موشک‌های بالستیکی یا کروز باعث نگرانی هایی برای ایالات متحده شده که در این صورت در زمینة استراتژیک در مشخصه وجود دارد 1) موشک‌ها بهترین وسیلة گسترش جنگ هستندولی در آینده نیز و یک تحت کنترل یک دولت قرار نمی گیرند و می توان به طور منطقی امیدوار بود هر دولتی از سرزمین خود دفاع کنند چرا که متقابلاً خطر ضد حمله وجود دارد. 2) مشخصه دوم مجموعه تحولاتی است که به وضوح به گروه های انسان کوچک و انعطاف پذیر بها می دهد گروه هائی که طبق معیارهای دولتی عمل نمی کنند به طوری که ایالات متحده خود را در مقابل حریق می باید که هیچ تمایلی به ایجاد یک مانور آرام در میدان مبارزه که کنترلش در دست این کشور است ندارد. و هدف و روسیه ای که دراختیار آن هاست در جهت تغییر مسیر میدان مبارزه و برخورد و در نهایت شکست این کشور است.
سلاح های هسته ای در چه جهتی استفاده می شوند؟
اولین مسأله ای که به علت حادثة 11 سپتامبر مطرح شد موضوع تعیین حیطة سیستم های دفاعی جدید بوده است که سلاح هسته ای از چند دهة گذشته نماد این سیستم ها است. فروپاشی شوروی به ما آموخت که سلاح هسته ای به خود به خود عامل ایجاد ثبات نیست بلکه سلاح هسته ای در صورتی که توسط یک دولت قوی کنترل شود و شبکة خاص جهت برقراری موازنه میان دولت ها مورد استفاده قرار گیرد می تواند به عنوان عامل ثبات درآید.
سپتامبر 2001 ما را به موقعیت کشاند که از جنبة منطقی با استراتژی برتر حاصله داشت آن هم به علت متعدد بازیگران ، فضاهای رویاروی و پیوندهای میان منازعات در چنین بافتی فرضیه‌های که می تواند منجر به استفاده از این سلاح ها شود از بین نمی رود بلکه ممکن است در یک مجموعة پیچیده ای برقرار شود (برای مثال می توان افزایش تعداد دول هسته ای را کم و بیش از طریق بین المللی کنترل کرد ولی توزیع سلاح های اتمی یا موشکی به گونة دیگری صورت می گیرد تاکنون در عمل فضائی از صاحبان سلاح ها و کشورهائی وجود داشتند که زیرچتر گستردة مشروعیت قرار داشتند ولی در آینده این سلاح ها می توانند مناطق گسترده ای
را تحت پوشش خود در بیاورد – دراین فضا دولت های همدست تروریسم بین المللی ونظایر آن وجود خواهد داشت.
نتیجه:
فرضیه های کنونی موجود در مورد تهدیدات موجب می شود تا به نظریة دفاع ویژه گسترش واحدها در نقاط دوره و یا در نقاط خاص مهمی در داخل سرزمین بها داده شود. مواردی از دفاع را می توان برای مقابل با حملات تروریستی یا برای مثال برای مقابله با ضربات موشکی تصور کرد. می دانیم که تولید موشک های بود کوتاه یا متوسط یا خرید این موشک ها در نیز یکی از کشورها به طور قابل توجهی افزایش یافته است اگر گروه های مستقر در خارج به طوری که امکان دفاع برای آنان وجود نداشته باشد مورد ضربه شدید قرار گیرند در این صورت آمادگی ایالات متحده جهت مداخله در بحران کاهش خواهد یافت بعلاوه اگر یک موشک بتواند یک نقطة تمرکز صنعتی خطرناک در سرزمین ملی را هدف قرار دهد و عواقب فیزیکی دورانی هم داشته باشد در این صورت نمادی از کاهش ارزش سیستم دفاعی آمریکا خواهد بود در واقع بحث بر سر ایجاد یک سیستم دفاعی غیرقابل نفوذ نیست بلکه موضوع بر سر داشتن یک استراتژی جهت محدود ساختن خطر است یک استراتژی منسجم

فایل : 19 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...