مقاله در مورد چرا نماز را به زبان عربی میخوانیم؟
چرا نماز را به زبان عربی میخوانیم؟
یكی از پرسشهایی كه برخی درباره نماز مطرح میكنند این است: چرا باید نماز به عربی خوانده شود؟
همراه این سؤال انتقاد میكنندكه خواندن نماز به زبان عربی، برای عرب زبانها یك نوع عبادت، پرستش و مناجات با خداست، زیرا آنان معنا و مفهوم اذكار نماز را میفهمند. اما برای مردمی كه زبان مادری آنان عربی نیست، خواندن نماز به زبان عربی و گفتن اذكاری كه معنی آن را نمیدانند روح مناجات، نیایش و معنویت را برای آنان در پی ندارد.
حال كه این طور است، بهتر نیست همان گونه كه عربها نماز را به زبان عربی میخوانند، مردم دیگر به زبان خودشان بخوانند؟ مثلاً آنها كه زبان مادریشان فارسی است به زبان فارسی، ترك زبانان به زبان تركی و روسها به زبان روسی و…؟
پاسخ نخست
فرض كنید اسلام اجازه داده بود نماز به زبان غیر عربی خوانده شود، تصور كردهاید كه چه مشكلاتی برای مسلمانان پیش میآمد؟توجه كنید كه اسلام خواسته است
مسلمانان سراسر جهان به صورت یك ملت و امت واحد زندگی كنند، به ویژه از نظر سیاسی و اقتصادی، یك واحد بزرگ سیاسی و اقتصادی در سراسر جهان باشند تا بتوانند استقلال، عزت و اصالت خود را حفظ كنند.
با توجه به این كه وحدت، از اركان امت اسلامی است، باید عواملی برای تقویت پیوند میان مسلمانان پیش بینی شود. یكی از این عوامل یك رنگ بودن و یك جور بودن در برخی از عبادات، از جمله « نماز » است كه اصلیترین عبادت مسلمانان است.
خوب دقت كنید: اگر قرار شود مثلاً در مساجد انگلستان، مردم به زبان انگلیسی نماز بخوانند و در ایران به زبان فارسی و در تركیه به زبان تركی و در مساجد حجاز به زبان عربی، یك مسلمان اهل انگلیس یا ایران هنگامی كه به حجاز مسافرت میكند و به یكی از مساجد وارد میشود خود را كاملاً غریبه احساس میكند. حتی در كشورهایی كه اهالی آن دارای گویشهای مختلفی هستند و یا لهجههای متفاوتی برای یك زبان وجود دارد، باز این مشكل وجود خواهد داشت.
یا هنگامیكه یك مسلمان عرب زبان به ایران یا تركیه بیاید و به مساجد برود، هیچ آشنایی با قرائت آنان ندارد و نمیتواند در جماعت آنان شركت جوید.
هم چنین است اذان نماز. هدف از اذان، اعلام وقت نماز است. اگر قرار باشد اذان به غیر عربی باشد، چنانچه یك مسلمان عرب زبان انگلیسی زبان مثلاى به ایران مسافرت كند و بخواهد بداند مسجد كجاست و آیا وقت نماز شده است یا نه، اگر اذان به زبان فارسی گفته شود، تشخیص نخواهد داد كه آیا این اذان است كه خوانده شد یا آواز. در حالی كه همین آشنایی لفظی با نماز و اذان سبب میشود كه هر مسلمانی به هر یك از
ممالك اسلامی برود بتواند در مساجد شركت كند و نماز بخواند. اذان و نماز برای او همان مفهومی را دارد كه در كشور خود دارد. از طرفی این نماز یكسان و به یك زبان مشترك، سبب میشود مسلمان در كشورهای اسلامی دیگر احساس غریب نكند بلكه با سایر مسلمانان احساس اشتراك، برادری و وحدت داشته باشد.
پاسخ دوم
علاوه بر مطلب بالا، مسئله نماز جماعت و نماز جمعه است. امام نماز را به چه زبانی بخواند تا برای ما مومنین مفهوم باشد؟ به زبان عربی، تركی، فارسی، انگلیسی و یا … یا در مراسم بزرگ حج چه باید كرد؟ هر سال صدها هزار نفر مسلمان در ایام حج واجب، در مكه و مدینه دور هم جمع میشوند. آن جا نمازها را به چه زبانی بخوانند؟
الان هنگامی كه در مسجدالحرام نماز جماعت خوانده میشود همه مسلمانان، امام مأموم، به یك شیوه نماز میخوانند. اگر این هماهنگی نباشد، آیا فلسفه حج كه تحقق وحدت و یكپارچگی اسلامی است تحقق خواهد یافت؟
بنابراین بهتر است نماز و اذان واقامه كه اعلام عمومی برای نماز است به یك زبان عمومی اسلامی باشد كه همه آن را بفهمند و این زبان، خود بخود زبان قرآن، یعنی عربی خواهد بود.
قبول داریم كه بهتر است نماز به زبان عربی خوانده شود و مسلمانان باید آن را فراگیرند. اما همه مسلمانان نمیتوانند معنای جملات نماز را یاد بگیرند. نمازگزاری كه نماز میخواند ولی معنای جملههایی را
كه میگوید نمیداند، نمازش ناقص است. میتوان گفت؛ نمازش بدون روح و حالت نیایش است.
حل این مشكل به این نیست كه احیاناً گفته شود: هر مسلمانی نماز را به زبان خود بخواند. این جور كه حل مشكل كردن، كار انسانهای تنبل و كم كار است. ما در دورهای زندگی میكنیم كه بسیاری از كودكان و نوجوانان دنیا دست كم با یك زبان خارجی آشنا هستند و این موضوع،یكی از نشانههای رشد و از عوامل پیشرفت هر ملت به شمار میآید. در همین كشور ما دانشاموزان از سال اول راهنمایی شروع به یادگیری دو زبان خارجی (انگلیسی و عربی) میكنند. چه اشكالی دارد كه بچههای مسلمان، سی تا چهل جمله عربی بدانند به طوری كه در برخورد با یك مسلمان دیگر، به اندازه سی چهل جمله، زبان مشترك داشته باشند و این انگیزهای بشود تا همه مسلمانان به اندازه تفاهم با همدیگر زبان عربی را یاد بگیرند؟
جملههای نماز با اذان و اقامه، مجموعاً 29 جمله كوتاه است، و بدون اذان و اقامه 20 جمله است. یاد گرفتن 20 یا 29 جمله عربی با معنی روشن آن، برای هر كس كه علاقه داشته باشد، كار سادهای خواهد بود.
ساواری در مقدمه ترجمه قرآن به زبان فرانسوی مینویسد:
« قرآن دارای تأثیری خاص و جاذبهای ویژه است كه مانند آن برای هیچ یك از كتابها نیست.»
بنابراین اگر مشكل معادل گزاری برای معانی بلند قرآن كه در نماز قرائت میشود به گونهای قابل حل باشد، اما لطافت و زیبایی آسمانی قرآن با هیچ ترجمه بشری فراچنگ آمدنی نیست.
اكنون از باب حسن ختام و شیرینی كلام خاطره استاد محمد جواد شریعت با مرحوم آیت الله حاج آقا رحیم ارباب اصفهانی را در رابطه با راز عربی بودن نماز تقدیم خوانندگان میكنیم:
سال یكهزار و سیصد و سی و دو شمسی بود من و عدهای از جوانان پرشور آن روزگار، پس از تبادل نظر و مشاجره، به این نتیجه رسیده بودیم كه چه دلیلی دارد نماز را به عربی بخوانیم؟چرا نماز را به زبان فارسی نخوانیم؟عاقبت تصمیم گرفتیم نماز را به زبان فارسی بخوانیم و همین كار را هم كردیم. والدین كم كم از این موضوع آگاهی یافتند و به فكر چاره افتادند، آنها پس از تبادل نظر با یكدیگر، تصمیم گرفتند با نصیحت، ما را نزد یكی از روحانیان آن زمان بردند. آن روحانی وقتی فهمید ما به زبان فارسی نماز میخوانیم، به شیوهای اهانت آمیز نجس و كافرمان خواند. این عمل او ما را در كارمان راسختر ومصرتر ساهت. عاقبت یكی از پدران، والدین دیگر افراد را به این فكر انداخت كه ما را به محضر حضرت آیت الله حاج رحیم ارباب ببرندو این فكر مورد تأیید قرار گرفت. آنها نزد نزد حضرت ارباب شتافتند و موضوع را با وی در میان نهادند، او دستور داد در وقتی معین ما را خدمتش رهنمون شوند.
در روز موعود ما را كه تقریباً پانزده نفر بودیم، به محضر مبارك ایشان بردند، در همان لحظه اول، چهره نورانی و خندان وی ما را مجذوب ساخت؛ آن بزرگمرد را غیر از دیگران یافتیم و دانستیم كه با شخصیتی استثنایی روبرو هستیم. آقا در آغاز، دستور پذیرایی از همه ما را صادر فرمودند. سپس به والدین ما فرمودند: شما كه به فارسی نماز نمی خوانید، فعلاً تشریف ببرید و ما را با فرزندانتان تنها بگذارید. وقتی آنها رفتند، به ما فرمود: بهتر است شما یكی یكی خودتان را معرفی كنید و بگویید در چه سطح تحصیلی و چه رشتهای درس میخوانید، آنگاه به تناسب رشته و كلاس ما پرسشهای عملی مطرح كرد و
از درسهایی مانند جبر و مثلثات و فیزیك و شیمی و علوم طبیعی مسائلی پرسیدكه پاسخ اغلب آنها از توان ما بیرون بود. هركس از عهده پاسخ بر نمیآمد، با اظهار لطف وی و پاسخ درست پرسش روبرو میشد.
پس از آن كه همه ما را خلع سلاح كرد، فرمودند: والدین شما نگران شدهاند كه شما نمازتان را به فارسی میخوانید، آن ها نمیدانند من كسانی را میشناسم كه نعوذبالله اصلاًنماز نمیخوانند، شما جوانان پاك اعتقادی هستید كه هم اهل دین هستید و هم اهل همت، من در جوانی میخواستم مثل شما نماز را به فارسی بخوانم؛ ولی مشكلاتی پیش آمد كه نتوانستم. اكنون شما به خواسته دوران جوانیام جامع عمل پوشانیدهاید، آفرین به همت شما، در آن روزگار، نخستین مشكل من ترجمه صحیح سوره حمد بود كه لابد شما آن را حل كردهاید.
اكنون یكی از شما كه از دیگران مسلطتر است، بگوید بسم الله الرحم الرحیم را چگونه ترجمه كرده است. یكی از ما به عادت دانشآموزان دستش را بالا گرفت و برای پاسخ دادن داوطلب شد، آقا با لبخند فرمود: خوب شد طرف مباحثه ما یك نفر است، زیرا من از عهده پانزده جوان نیرومند بر نمیآمدم. بعد به آن جوان فرمود: خوب بفرمایید بسم الله را چگونه ترجمه كردید؟
آن جوان گفت: طبق عادت جاری به نام خداوند بخشنده مهربان. حضرت ارباب لبخند زد و فرمود: گمان نكنم ترجمه درست بسم الله چنین باشد.
در مورد «بسم» ترجمه «به نام » عیبی ندارد. اما « الله » قابل ترجمه نیست؛ زیرا اسم علم (خاص) خدا است و اسم خاص را نمیتوان ترجمه كرد؛ مثلاً اگر اسم كسی «حسن » باشد، نمیتوان به آن گفت «زیبا». ترجمه «حسن» زیباست؛ اما اگر به آقای حسن بگوییم آقای زیبا، خوشش نمیآید. كلمه الله اسم خاصی است كه مسلمانان بر ذات خداوند متعال اطلاق میكنند. نمیتوان «الله» را ترجمه كرد، باید همان را به كار برد.
فایل : 7 صفحه
فرمت : Word