مقاله در مورد زردشت

مقاله در مورد زردشت

زردشت

آشنايی با دين زردشت
هنگامي كه چند قرن بر ورود آرياييان به ايران گذشت اين قوم اندك اندك به شهر نشيني روي آوردند و اين مساءله در جهان بيني ايشان تاءثير گذاشت .در آن روزگار انسان اصلاح گري بر خاست و آرياييان را كه خواستار ترك خرافات قديم بودند، به آيين تازه اي دعوت كرد و آيين مغان را برانداخت . اين پيامبر مصلح كه خود را فرستاده خداي خوبي و روشنايي معرفي مي كرد، زردشت نام داشت . وي مدعي بود آيين خود را از آهورمزدا دريافت كرده تا جهان را از تيرگيها پاك كند و آن را به سوي نيكي و روشنايي رهنمون شود.زردشتيان به نامهايي چون گبر و مجوسي و پارسي خوانده مي شوند. كلمه ((گبر)) در زبان سرياني به معناي كافر از از جانب ديگران به آنان اطلاق گرديده و واژه ((المجوس )) در دستور زبان عربي ، اسم جنس ‍ جمعي و مفرد آن مجوسي است . ((المجوس )) در قرآن كريم (حج :17) در كنار پيروان اديان ديگر يافت مي شود. اكثر علماي اسلام زردشتيان را اهل كتاب دانسته اند.
احاديثي نيز در اين باب موجود است . آيين زردشت حدود يك قرن قبل از ميلاد تحول يافت و آن صورت تحول يافته را آيين مزديسني مي نامند. مزديسنا در لغت به معناي ستايش مزداست .
1- سرگذشت زردشت
دانشمندان در مورد وجود تاريخي پيامبر ايران باستان شك دارند، اما بيشتر آنان وجود وي را نفي نمي كنند. زردشت ، زرتشت ، زرادشت ، زراتشت ، زردهشت و كلماتي از اين قبيل از واژه ((زرثوشتر))(Zarathushtra) در گاتها (بخشي از كتاب آسماني زردشت ) مي آيد كه طبق نظريه صحيحتر معادل زرد اشتر يعني دارنده شتر زرد است .نام پدرش پوروشسب يعني دارنده اسب پير، نام مادرش دغدو يعني دوشنده گاو ماده و نام خاندان وي سپيتمه يعني سپيد نژاد بود.طبري مورخ مشهور اسلام و پيروان او زردشت را از فلسطين مي دانند و مي گويند وي از آنجا به ايران آمده است ، اما قول صحيح و معروف آن است كه وي ايراني و اهل آذربايجان بوده است و محل برانگيختگي او را كوهي نزديك درياچه اروميه مي دانند.(1)
درباره زمان زردشت نيز اختلاف است و زمان وي حتي به 6000 سال قبل از ميلاد نيز برده شده است . اما بر اساس نظريه مشهور، وي در سال 660 قبل از ميلاد به دنيا آمد و در 630 قبل از ميلاد (در سن 30 سالگي ) به پيامبري مبعوث شد. وي در سال 583 ق .م . در سنن 77 سالگي در آتشكده اي در بلخ (افغانستان ) توسط لشكر قومي مهاجم به شهادت رسيد.گر چه بعثت زردشت در شاهنامه فردوسي آمده است ، اما متاءسفانه آن حادثه در قسمت افسانه اي آن كتاب مذكور است ، به طوري كه درباره گشتاسب (پادشاهي كه زردشت او را دعوت مي كند و به آيين خود در مي آورد) اختلاف است . برخي او را با ويشتاسب پدر داريوش هخامنشي برابر دانسته اند. از سوي ديگر از نظر تاريخي مسلم است كه ويشتاسب نه يك پادشاه ، بلكه استانداري بوده است .
2- تعاليم زردشت
در آيين زردشت سه اصل عملي گفتار نيك ، پندار نيك ، كردار نيك وجود دارد كه مانند آن را در اديان مختلف مي يابيم . از جمله در اسلام آمده است : ((الايمان قول باللسان و اقرار بالجنان و عمل بالاركان .))احترام به آتش به عنوان يكي از مظاهر خداي
روشنايي و افروخته نگه داشتن آن و انجام مراسمي خاص در اطراف آن در معابدي به نام آتشكده مشخصترين ويژگي اين آيين است . همچنين آباداني ، كشاورزي دامداري و شهرنشيني مورد ستايش قرار گرفته است . احترام به حيوانات ، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتاري با مردم نيز جايگاهي به حيوانات ، مخصوصا سگ و گاو، همچنين خوشرفتاري با مردم نيز جايگاهي ويژه دارد. برخي از آداب و رسوم سرزمين ما از قبيل مراسم چهارشنبه سوري و سوگند خوردن به روشنايي چراغ و چيزهاي ديگر با تعاليم زردشتي ارتباط دارد.همچنين برخي زنديقان قرون نخست اسلام گرايشهاي زردشتي داشتند.
3- اوستا
كتاب آسماني زردشتيان اوستا نام دارد كه به معناي اساس و بنيان و متن است . اين كتاب به خط و زبان اوستايي نوشته شده است كه به ايران باستان تعلق دارد و با زبان پهلوي و سانسكريت همريشه است . به عقيده بسياري از محققان ، خط اوستايي در دوره ساسانيان (226 – 641 م .) پديد آمد و اوستا كه قبلا در سينه ها بود، به آن خط كتابت شد و به قولي اين كار پس از ظهور اسلام صورت گرفته است .
زردشتيان و پژوهشگران بر اين مساءله اتفاق دارند كه اوستا در اصل بسيار بزرگتر بوده است كه به عقيده برخي روي 12000 پوست گاو نوشته بود. اوستاي كنوني داراي 83000 كلمه است و احتمالا اصل آن داراي 345700 كلمه (يعني چهار برابر) بوده است . اوستاي اصلي به 21 نسك (كتاب يا بخش ) تقسيم مي شد و اوستاي كنوني نيز 21 نسك است .اوستا 5 بخش دارد:1. يسنا (يعني جشن و پرستش )؛ قسمتي از اين بخش گاتها ناميده مي شود (به معناي سرود). اين بخش كه مشتمل بر ادعيه و معارف ديني و معروفترين قسمت اوستاست ، به خود زردشت نسبت داده مي شود، در حالي كه ساير قسمتهاي اوستا را به پيشوايان دين زردشت نسبت مي دهند؛2. ويسپرد (يعني همه سروران ) مشتمل بر نيايش ؛3.ونديداد (يعني قانون ضد ديو) درباره حلال و حرام و نجس و پاك ؛4. يشتها (يعني نيايش سرود و تسبيح )؛5. خرده اوستا (يعني اوستاي كوچك ) درباره اعياد و مراسم مذهبي و تعيين سرودهاي آنها زردشتيان ، علاوه بر اوستا، تفسيري به نام زنداوستا و كتب مقدس ديگري به زبان پهلوي دارند.
4- داستان خلقت و دو گانه پرستي
كسي نمي داند گرايش زردشتيان به خدايان دو گانه (خداي نيكي و خداي بدي يا خداي روشنايي و خداي تاريكي ) در چه عصري آغاز شده است . در قسمت گاتها (از يسناي اوستا) كه به خود زردشت نسبت داده مي شود، اهريمن در برابر خرد مقدس صف آرايي مي كند و نه در برابر آهورمزدا كه خداي واحد و فوق پروردگاران روشنايي و تاريكي است . همچنين گروهي از زردشتيان به نام زروانيان در عصر ساساني پديد آمدند كه معتقد به خداي يكتا به نام زروان بودند و او را از خداي روشنايي و تاريكي برتر مي شمردند. اين فرقه پيروان بسياري در ايران آن روز داشته است .(2)
5- خدايان
با مطالعه در آيين زردشت معلوم مي شود كه وي در ميان ايرانيان به اصلاح ديني قيام كرده و خرافات مذهب باستاني آرياييان را مورد حمله قرار مي داده است . از جمله آنكه وي از آهور مزدا تبليغ مي كرده و خدايان قوم خود را كه دئوه (يعني ديو) خوانده مي شده اند، باطل مي دانسته و آنها را خداي دروغ دوستان مي ناميده
است .در آيين زردشت ، آهور مزدا 6 دستيار دارد كه به منزله فرشتگان اديان ابراهيمي هستند. آن دستياران را امشاسپندان يعني جاويدان مقدس ‍ مي نامند. آنها رهبري دارند به نام سپنتامئنيو يعني خرد مقدس و نامهاي خودشان از اين قرار است :1. وهومن (Vohuman)؛2. اشه وهيشته (vahishta-Asha)؛3. خشتره وائيريه (vairya-Xshathra)؛4. سپنته ارمئيتي (armaiti-Spenta)؛5. هئورتات (Haurvartat)؛6. امرتات (Ameretat).پس از آنها يزتها قرار دارند كه 30 عدد از آنها معروفند. اينها تشكيلات خرد مقدس هستند. در مقابل ، اهريمن هم تشكيلاتي دارد.(3)طبق آيين زردشت دوره كهن كنوني جهان 12000 سال است . خداي نيكي مدت 3000 سال بر جهان حكمراني مي كرد و در اين مدت خداي بدي در تاريكي به سر مي برد. پس از اين مدت خداي بدي از تاريكي بيرون آمد و با خداي نيكي روبرو شد. خداي نيكي به وي 9000سال مهلت داد كه با او مقابله كند. وي اطمينان داشت كه سرانجام خود او به پيروزي خواهد رسيد. در اين زمان هر دو به آفريدن نيك و بد آغاز كردند و بدين
گونه با يكديگر به مبارزه برخاستند. پس از 3000 سال زردشت آفريده شد و از اين زمان به بعد توازن قوا به نفع خداي نيكي گراييد و به سير صعودي خود ادامه داد.
6- آخر الزمان
در هزاره گرايي زردشتي (Millennialism Zoroastrean)انتظار ظهور سه منجي از نسل زردشت مطرح است . اين منجيان يكي پس از ديگري جهان را پر از عدل و داد خواهند كرد.1. هوشيدر، 1000 سال پيش زردشت ؛2. هوشيدرماه ، 2000 سال پس از زردشت ؛3. سوشيانس (يا سوشيانت )، 3000 سال پس از زردشت كه با ظهور او جهان پايان مي يابد.
7- بقاي روح
زردشتيان به جاودانگي روح عقيده دارند. آنان مي گويند روان پس ‍ از ترك جسم تا روز رستاخيز در عالم برزخ مي ماند. همچنين آنان به صراط، ميزان اعمال ، بهشت و دوزخ معتقدند. بهشت آيين زردشت چيزي مانند بهشت اسلام است ، ولي به خاطر مقدس بودن آتش ، دوزخ زردشتي جايي بسيار سرد و كثيف است كه انواع جانوران در آن ، گناهكاران را آزار مي دهند.
8- وضع كنوني
بيش از هزار سال است كه زردشتيان ايران به بمبئي هندوستان كوچيده اند و اكنون حدود صد و پنجاه هزار نفر از آنان در آن سامان زندگي خوبي دارند و پارسي ناميده مي شوند حدود پنجاه هزار نفر از ايشان نيز در يزد، كرمان و تهران سكونت دارند.افراد برجسته اي در گذشته از اين اقليت كوچك برخاسته اند، مانند ارباب كيخسرو شاهرخ نماينده زردشتيان در مجلس شوراي ملي در عصر شهيد مدرس (ره ). وي كه كه صندوقدار مجلس بود به درستكاري و بي آلايش ‍ شهرت داشت . شهيد مدرس (ره ) يك بار در مجلس گفته بود: ((در اين مجلس فقط يك مسلمان وجود دارد و آن هم ارباب كيخسرو است !.))(4)زردشتيان قومي تحصيل كرده و با فرهنگ هستند و همواره رفتارشان با ديگران خوب بوده است .
فلسفه هفت سين
در ميان تمامی جشنها و شاديهايی که در ايام نوروز برگزار می شود نبايد ششم فروردين زادروز اشو زرتشت پيامبر راستين ايران زمين را از يادببريم .اشو زرتشت در تاريخ ايران زمين از جايگاه ويزه ای برخوردار است مردی که از سرزمين آذربايجان برخاست و با انديشه و
گفتار و کردار نيکش پيام آور صلح و دوستی و خردورزی در جهان گرديد تا ايرانيان برای قرنها به عنوان نخستين ملت يکتا پرست دنيا راه خود را از ديگر ملل دنيا جدا نمايند و در پرتو گفتارهای هدايتگر و روشنگرش سرزمين اهورايی خويش را به عنوان پرچمدار صلح و يگانه پرستی به جهانيان معرفی نمايند و نشان دهند که راه در جهان يکيست و آن راه راستی است.هر چند قدمت نوروز به عنوان کهن ترين آيين ملی در جهان بسيار قديميتر از زمان زرتشت است اما انديشه ها و باورهای آيين مزديسنی در اين جشن باستانی تاثير بسياری گذاشته است .در آيين زرتشت مراحل شناخت و عرفان به هفت مرحله تقسيم می شود و يک جوينده راه راستی بايد در پرتو اين هفت فروزه اهورايی به پيش رود و با سرلوحه قرار دادن هر يک در زندگی خويش راه نيک از بد و درستی را از نادرستی تشخيص دهد .هر يک از اين هفت فروزه اهورايی که به اصطلاح امشاسپند ناميده می شوند و به جهان مينوی تعلق دارند در جهان مادی نيز برای آنها نماينده ای تعبير شده است که ما هر ساله بر سر سفره هفت سين آنها را قرار می دهيم اما از فلسفه وجودی هر يک بی اطلاعيم اميدوارم دانستن اين موارد برای شما دوستان گراميم جالب و مفيد باشد:
در راه رسيدن به شناخت کامل نخستين گام بهمن يا انديشه نيک است اشو زرتشت چگونه خدا راشناخت و به مردم شناسانيد؟اشو زرتشت فراگيري و شناخت و دريافت را بر پايه پرسش و پاسخ استوار ساخت . از خود مي پرسيد :چه کسي اين زمين و آسمان و ستارگان را آفريده است؟چه کسي گياهان را پديد آورده است و چه کسي حيوانات را هستي بخشيده؟با خرد ذاتي خود و دانش فراگيري از راه گوش و چشم کنکاش مي نمود جستجو مي کرد و مي پرسيد مي خواند و مي شکافت و در پايان بياري انديشه پاک پاسخ پرسش خود را در مي يافت .اشو زرتشت دريافت که اهورا مزدا آفريننده يکتاست اوست که با دانش خود دانشها را آفريد.زمين و آسمان را آفريد و جهان و جهانيان را هستي بخشيد .و بدين ترتيب نخستين گام را در راه بالندگي انساني که همان انديشه نيک مي باشد بر داشت و به کمک يانش اهورايي نيرويي برتر از انديشه و خرد که انديشه و خرد نيز آنرا تاييد مي کند و بر گرفته از روان و خرد الهي و جهاني است به حقايق دست يافت و اين خرد الهي که از آن مي توان به دل آگاهي نيز تعبير نمود سرچشمه شناخت و معرفت اهوراييست .قرار دادن شير بر سفره هفت سين و خوان مهرگانی به اين امشاسند نسبت داده شده است.
دومين گام اشاوهيشتا يا امشاسپند ارديبهشت است که به معنای راستی والاست .قانون دگر ناپذيری است که آفرينش را نظم می دهد اشا نشانه خواست اهورايی است . اشا راه راستی است و پويندگان آن راه به خوشبختی می رسند و به بيان ساده تر اشا بيانگر هنجارها و قانون های حاکم بر جهان هستی است و هر کس بايد با انديشه نيک اين راه درست زيستن را انتخاب کرده و بر طبق راستی رفتار نمايد و از کجروی پرهيز کند چرا که طبق قانون اشا نتيجه اعمال خود را درو می نمايد و اين ميوه کارکرد خودشان است نه مجازات خداوند .بارها شاهد بودم که بسياری از دوستان دين زرتشت را دينی کهنه و متعلق به زمانهای گذشته می دانند اما در پاسخ به اين عده می توان گفت بر طبق قانون اشا انسانها بايد خود را با هنجار ها و نظمهای پيرامون خود هماهنگ سازند دين زرتشت بر خلاف ديگر اديان برای جزئيات تصميم گيری نمی نمايد اصول کلی در گاتها بيان گرديده اما جزئيات به خرد و دانش واگذار شده تا بتوانند خود را همگام با زمان تطبيق دهند و همراه سازند . روشن کردن شمع در سفره هفت سين به خاطر روشنايی آن و يا قرار دادن آتش در آتشدان به خاطر پاکی که آتش می آفريند و
پليدی ها را نابود می کند و می سوزاند به همين دليل است.
سومين گام شهريور و يا خشتراوييريا به معناي توانايي برگزيدني است .خشترا از ريشه خش به معناي توانايي است .اين فروزه را به شهرياري خدايي تعبير کرده اند.اما استاد وحيدي در همان معني اما به تعبيري ديگر آنرا شهرياري بر ميل بيان نمودند و فرهنگ ايرانی مي گويد که اي انسان تو بايد بر ميلهاي خودت شهرياري و فرمانروايي داشته باشي چرا که ميل انسان حد و مرز ندارد به نوعي ديگر مي توان شهريور را کنترل بر نفس اماره که در روايات اسلامي از آن بسيار گفته شده بيان نمود.بدست آوردن شهريور به هر انسانی توانايی اهورايی را می بخشد که هيچ چيز نمی تواند آن را از بين ببرد در جهان مادی نيز نگهبانی فلزات به اين فروزه نسبت داده شده چرا که فلزات نيز هيچ گاه از بين نمی روند و آتش هر چقدر بر آنها قرار گيرد محکمتر و قدرتمندتر نيز می شوند فلسفه قرار دادن سکه در سفره هفت سين نيز شهريور می باشد.
سپنتا آرميتي يا اسفند چهارمين فروزه بزرگ اهورامزداست استاد وحيدي اين فروزه اهورايي را به معني انديشه نيک ترازمند بيان
نمودند.ما يک انديشه نيک داريم که آن بهمن است آيا بهمن به تنهايي کافيست که مرا به يک راه درست برد؟ اماهمين انديشه درست بايد به دنبالش يک سپنتا آرميتي باشد تا انديشه نيک مرا در تراز و اندازه نگه دارد يک مثال ساده پاکيزگي است که در حالت معمول کار شايسته اي مي باشد اما اگر همين از حد خود خارج شود به وسواس تبديل مي شود که براي هر انساني درد سر ساز است .سپنتا آرمئيتي عاطفه و مهر و محبت است . ايمان و مهر به اهورامزدا و فرمانبردار اهورامزدا بودن و انديشه نيک را از اهورا مزدا منحرف نکردن و در دنياي مادي نيز نگهباني زمين بر آن قرار گرفته چرا که فروتني و افتادگي پيش از هر چيز از آن خاک است و اين صفات مهر و محبت و فروتني بيشتر در ميان زنان خصوصا مادران يافت مي شود به همين جهت است که جشن اسفندگان را به نام روز زن و مادر در ايران باستان نامگذاري نمودند .کاشت سبزه و قرار دادن آن در سفره هفت سين نيز به همين دليل است.
و اما پنجمين و ششمين گام هاوروتات (haurvatat) و يا خرداد که به معنای رسايی و کمال است و امرتات و يا امرداد که به معنای جاودانگی است .اهورامزدا گوهر کمال است او همه خوبی ها را در خود دارد و همه خوبی ها را از خود می دهد
کمال نمادی از خود شناسی اهورامزداست .آدميان می توانند با کوشش در راه رسيدن به کمال با به کار بردن خرد (بهمن)و کارکرد به راستی (اشا )و مهر ورزی(سپنتا آرميتی)توان اهورايی بدست آورده (شهريور)ودر راستای کمال (خرداد) راه پی موده خود را شناخته و به خدا برسند (امرداد) امرتات به معنای بی مرگی است اهورامزدا بی آغاز بی پايان و جاودانی است در اوستا امرتات و هاوروتات بيشتر جاها با هم آمده اند و اين نشانه آن است که راه رسيدن به جاودانگی نايل شدن به خودشناسی و رسايی و کمال است و آدمی ميتواند با خرد و راستی و مهرورزی به توانايی سازنده دست يافته و با آن توانايی به رسايی و سرانجام به جاودانگی برسد.در جهان مادی نگهبانی آبهای روان با خرداد است و در سفره هفت سين نيز ما به احترام اين امشاسپند آب می گزاريم.و در فرهنگ ايرانی درخت سرو نيز به امرداد نسبت داده می شود چرا که هيچ وقت از بين نمی رود .
آخرين گام رسيدن به اهورامزداست که در فرهنگ و عرفان ايرانی آخرين مرحله و شناخت خداوند است و انسانی که از خدايی به خودآيی رسد در اين مرحله گام نهاده است .که عطار از آن به سيمرغ تعبير می کند و حلاج ندای انا الحق سر می دهد .سخن در اينباره بسيار است . ريشه

فایل : 16 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...