آموزش کوهنوردي

آموزش کوهنوردي

آموزش کوهنوردي
– كوهنوردي را از كجا آغاز كنيم؟
اگر ورزش كوهنوردي را تازه شروع كرده ايد در ابتداي كار ممكن است مسايل و مشكلاتي براي شما به وجود بيايد. با پيدا كردن يك همراه با تجربه يا دوستي كه از هر نظر با شما هماهنگي دارد، كار، تا حدي آسان مي شود. بايد بدانيد كه يك فرد كاركشته و شايسته مي تواند كمكهاي فراوان و راهنماي خوبي براي شما باشد. اگر تازه وارد هستيد، از اوايل خرداد تا اواخر مهر را براي كوهنوردي انتخاب كنيد،‌ چون در فصول ديگر خصوصاً زمستان، خطراتي از قبيل بهمن، سرمازدگي، سر خوردن، كولاك و طوفان و گم شدن در مه و غيره پيش مي آيد. بنابراين داشتن تجربيات نظري و عملي براي چنين فصلي ضرورت دارد.
براي كوهنورد شدن لازم نيست در ابتداي كار به قله دماوند صعود كنيد بلكه قبلاً تحت آموزشهاي لازم تجربيات مربوط به راهپيمايي و كوهنوردي را كسب كنيد و به اين ترتيب پايه كوهنوردي خود را تقويت نماييد و در كنار آموزشهاي كوهنوردي دوره هاي سنگ نوردي و آموزش يخ و برف و استفاده از طناب و كلنگ و ابزار و ديگر علوم كوهنوردي از قبيل بهمن شناسي، تغذيه، امداد و نجات و 000 را از مربيان با تجربه بياموزيد.
هرگز تنها به كوه نرويد. حتي يك كوهنورد با تجربه هم ممكن است به دليل پيچ خوردن مچ پايش نتواند حركت كند و اگر همراه نداشته باشد ممكن است جان خود را از دست بدهد، كوهنوردي ورزشي
گروهي مي باشد و در هيچ رشته اي از اين ورزش تكروي جايي ندارد. 
2- طرح يك برنامه كوهنوردي
در يك برنامه كوهنوردي يك روزه يا چند روزه، بايد هدف و مقصد خود را نسبت به مسافتي كه در طول روز مي پيماييد و روشنايي هوا، شرايط جوي و مكاني و تجربه و نيروي اعضاي تيم تنظيم كنيد. با توجه بر توان و تجربه و امكانات همراهان مسايلي چون وقت، امكانات مالي‌، وسايل مورد نياز و توجه دقيق به روحيه آنها برنامه خود را طرح ريزي نماييد در صورت امكان فردي آگاه را كه اطلاعات كاملي درباره منطقه دارد همراه ببريد و در غير اين صورت، اطلاعات منطقه اي را از كساني كه قبلاً به منطقه رفته اند جويا شويد.
3- اطلاعات مقدماتي شما درباره منطقه مورد نظر مي تواند شامل مسائل زير باشد
نام و ارتفاع قله مورد نظر و موقعيتهاي جغرافيايي آن، كه در چه رشته كوهي واقع شده است و از جهات چهارگانه با چه رشته كوههاي ديگري ارتباط دارد، راههاي رسيدن به مبدأ صعود، محل و ساعت حركت وسيله نقليه عمومي و نام آباديهاي مسير تا مبدأ، فاصله بين آباديها به كيلومتر، چگونگي راههاي آسفالته خاكي (جيپ رو) و مالرو منتهي به قله، مسيرهاي زمستاني و تابستاني عوارض طبيعي يا مصنوعي موجود در مسير صعود براي راهنمايي مسير مانند چشمه، تك درخت، ديواره،
برج سنگي، دكل برق، باران سنج و000 اطلاع از محل و ارتفاع جان پناه يا پناهگاههاي مسير،‌ محلهاي مناسب براي چادر زدن، اطلاع از چشمه هاي آب و در صورت فني بودن قسمتي از مسير، داشتن وسايل فني مورد نياز، اطلاع از منطقه و مسافت و زمان بين دهكده تا قله و جانپناه. قبل از حركت و برنامه رفتن به منطقه، دوستان كوهنورد و خانواده خود را در جريان صعودتان قرار دهيد و آدرس منطقه مورد نظر و مبدأ صعود را روي كاغذ بنويسيد تا در صورت لزوم، اطلاع كافي در اختيار نجات دهندگان شما باشد.
– وسايل و پوشاك لازم براي يك برنامه كوهنوردي
 
وسايل گروهي:
1- چادر كوهنوردي
2- پوشش ضد آب
3- ارتفاع سنج
4- ظروف غذا و لوازم پخت و پز
5- چراغ خوراك پزي
6- كپسول روشنايي
7- كتري و قوري گروهي
8- دوربين كوهنوردي
9- نقشه، كروكي و مجوز برنامه
 
5- چيدن كوله پشتي
وزن كوله پشتي نبايد از وزن بدن كوهنورد بيشتر باشد زيرا به زانو و ستون مهره ها آسيب مي رساند. معمولاً اجسام سنگين تر را اول داخل كوله پشتي گذارده و وسايل سبك تر را روي آن قرار مي دهند كوله پشتي نبايد لق بزند و يا به اصطلاح شكم دهد. مواد غذائي يا آبدار بايد در كيسه پلاستيكي جداگانه بسته بندي شده و در كوله پشتي قرار گيرد. اجسام نوك تيز يا سنگين بايد طوري چيده شوند كه با پشت يا كتف تماس نداشته باشد.
 
6- حركت و اجراي يك برنامه
شما كوهنوردان بايد انرژي خود را به سه قسمت انرژي صعود، انرژي فرود و انرژي ذخيره، تقسيم كنيد و در هنگام حركت، گامي ثابت و يكنواخت را برگزينيد،‌ به طوري كه بتوانيد ساعتها آن را حفظ كنيد بدون آنكه توقفي داشته باشيد يا بدنتان عرق كند. در سر بالايي از تند رفتن خودداري كنيد، در شيبهاي تند در موقع بالا رفتن و حتي پايين آمدن با قدمهاي كوتاه و به صورت مارپيچ حركت كنيد. در حركت، بايد ضربان قلب و برداشتن پاها با هم هماهنگ باشد و بايد خودتان اين هماهنگي را به دست آوريد. نفر اولي كه در رأس گروه به عنوان ليدرل حركت مي كند بايد طول گامهاي خود را با طول گامهاي ضعيف ترين نفر در گروه هماهنگ نمايد.
 
 7- تنفس در كوهستان
بايد عميق و آرام نفس بكشيد و عمل دم را از بيني انجام دهيد زيرا تنفس از راه دهان باعث تشنگي و خشكي گلو و در هنگام سردي هوا باعث سرماخوردگي و چرك كردن لوزه ها مي شود. توجه داشته باشيد كه تعداد ضربان قلب شما در دقيقه بيش از حد بالا نرود، مدت استراحتهاي موقت نبايد بيش از 10 الي 15 دقيقه به طول انجامد چرا كه بدن كوهنورد كم كم سرد مي شود و حالت خشكي پيدا مي كند. اين امر، حركت مجدد را با مشكلات روبه رو مي سازد.
– تغذيه در كوهستان
1- براي اجراي يك برنامه كوهنوردي يك روزه يا چند روزه بايد از چند روز قبل با يك رژيم غذايي مقوي به ذخيره انرژي در بدن پرداخت.
 2- غذاي كوهستان بايد مقوي، مغذي،‌ زود هضم، سبك و پر كالري باشد.
 
3- براي تلاشهاي سنگين بايد به بدن خود مواد كالري زا مخصوص برسانيم. هر صد گرم گلوكز 400 كالري انرژي دارد، به سرعت انسان را گرم مي كند و زود هضم و جذب مي شود. هر صد گرم بادام و گردو از 300 تا 400 كالري انرژي دارند.
 
4- هنگام فعاليت كوهنوردي بدن ما به 5/2 تا 4 ليتر آب در شبانه روز نياز دارد. البته اين امر به حرارت محيط و فعاليت ما بستگي دارد.
 
5- به علت فعاليت، بدن ما مقداري آب، نمك، پتاسيم و فسفر را از دست مي دهد. پس لازم است هنگام مصرف آب و غذا كمي نمك به آنها اضافه كنيم تا از گرفتگي عضلات و بر هم خوردن تعادل بدن مصون باشيم.
6- آب برف كاملاً خالص و فاقد مواد معدني است. براي جلو گيري از اسهال و پايين آمدن فشار خون مي توان به آن قند، نمك يا عصاره ميوه اضافه كرد.
 7- پس از يك فعاليت شديد، آب سرد به كليه ها و ريه ها و دستگاه گوارش صدمه مي زند. پس آب را بعد از كمي استراحت و خنك شدن بدن نوش جان كنيد.
 8- هميشه مقداري مواد غذايي اضافه همراه داشته باشيد، زيرا ممكن است به علل مختلف به آن نيازمند شويد.
 9- به تاريخ مصرف و باد كردگي قوطي مواد كنسرو شده توجه داشته باشيد.
 
10- قبل از شروع برنامه و در خلال آن هيچگاه با شكم پر اقدام به صعود نكنيد. احتياج بدن به اكسيژن براي هضم غذا در ارتفاع و به خصوص هنگام صعود ممكن است شما را با مشكل روبرو سازد. در صورت امكان، بعد از صرف غذا، حداقل يك ساعت استراحت كنيد. در غير اينصورت به مقدار كم به طور متناوب بخوريد و بياشاميد.
 11- هرچه ارتفاع مسير شما بالاتر مي رود بايد از غذاهايي كه زود هضم مي شوند استفاده كنيد زيرا مواد غذايي دير هضم باعث تهوع مي شود.
 12- هنگام شب با استفاده از سوپ، آب و املاح و مواد دفع شده بدن را جايگزين كنيد.
13- در استراحتهاي بين راه از بيسكويت، شكلات، ميوه هاي خشك و پرتقال استفاده كنيد.
 14- مصرف سير در كوه، مقاومت بدن را در سرما و گرما افزايش مي دهد. از سير فقط در روزهاي اول برنامه استفاده كنيد، زيرا مصرف اين ماده در ارتفاعات باعث تند شدن نبض مي شود.
9- اقدامات مؤثر در موقعيتهاي اضطراري
هميشه در كوهستان، آرام حركت كنيم و هيچ سنگي را به پايين نغلتانيم. از دويدن بپرهيزيم و خود را درگير مسيرهاي ناشناخته نسازيم. در موقع باران و رعد و برق پناه گرفته و بدانيم رعد و برق غالباً بر قله ها و تيغه هاي سنگي و مناطق مرتفع برخورد مي كند. در اين هنگام تمام وسايل فلزي مانند ساعت، كلنگ و كرامپون را از خود دور كرده و در پناه سنگي به فاصله 3 تا 5 متري روي زمين بنشينيم و عايقي مانند كوله پشتي يا طناب زير خود قرار دهيم. به محض مشاهده هواي نامساعد و قبل از بحراني شدن هوا از پوششهاي حفاظتي خود مانند لباس بادگير، كلاه، دستكش استفاده كرده وبا مشاهده اولين نشانه هاي بيماري مانند تنگي نفس و خستگي مفرط در ميان اعضاي گروه،‌ فرد بيمار را به پايين انتقال دهيد.
 1- اقدامات كمكي اوليه درباره پيچ خوردگي مچ پا:
ممكن است پيچ خوردگي خفيف مچ پا به شدت دردناك باشد در حالي كه آسيب ديدگي شديدتري همچون شكستگي استخوان يا پارگي رباط در ابتداي علائم مشخصي نداشته باشد.
1-1 تشخيص
1- سابقه متروصا (ضربه)
2- درد و حساسيت موضعي
3- تورم
4- تغيير شكل موضعي
5- خون مردگي ( گاهي اوقات)
6- حركت مفصل در جهتي كه موجب كشيدگي رباط ميشود ، درد را تشديد مي كند.
 2-1 اقدامات كمكي اوليه:
1- يخ:
روش حوله مرطوب احتمالاً راحت ترين روش براي مچ پاي آسيب ديده است، زيرا مي توان حولــه را كاملاً دور پا پيچاند.
 
 
2- پاي آسيب ديده را بالا بگيريد :
نبايد پا در حالت ايستاده يا نشسته آويزان باشد. بلكه بايد آن را روي چهار پايه اي قرار دهيد، زير پا، بالش يا محافظ نرمي بگذاريد تا ارتفاع آن از لگن بالاتر بيايد. اين كار به
تخليه مايعات در فضاي بين بافتي كمك مي كند و از انباشتگي مايعات در بافت و متورم شدن دور تا دور مچ پا جلوگيري مي كند.
– حمايت:
از نوك انگشتان تا زير زانو را باند پيچي كنيد، ساده ترين راه حمايت مؤثر از پا استفاده از باند جورابي است كه مي توان آن را مانند جوراب به پا كرد. اگر تورم زياد است از باند جورابي دولا استفاده كنيد. اگر مچ پا خيلي متورم شده باشد، مي توان براي حمايت از آن و كاهش تورم از وسايل تخته بندي قابل باد شدن استفاده كرد. از باندهاي غير ارتجاعي استفاده نكنيد مگر اينكه واقعآ بتوانيد آن را به طور صحيح به كار گيريد. به هر حال هر ضايعه سنجي را در اطراف مچ پا بايستي محكم ولي قابل ارتجاع باند پيچي كرد. تا مدتي پس از آسيب ديدگي تورم مچ پا بيشتر مي شود و در صورتي كه آن را حمايت نكنيد ممكن است دردناك و داغ شود و صدماتي بيشتر حاصل گردد.
 * توجه:
براي حمايت از مفصل، هيچگاه براي صاف كردن مفصل در رفته اقدام نكنيد.
* توجه:
فراموش نكنيد كه در هر نوع باند پيچي هر 15 دقيقه يكبار جريان خون پا را بررسي كنيد. ناخن شست آسيب ديده را فشار دهيد و سپس آن را رها نماييد، دقت كنيد كه سرعت بازگشت رنگ قرمز به بستر ناخن چقدر است. اگر بستر ناخن سفيد بماند باند پيچي را فوراً‌ شل يا باز كنيد.
 4- استراحت:
اگر مچ پا دردناكتر از آن است كه بتوانيد به راحتي روي آن راه برويد،‌ وزن خود را روي آن منتقل نكنيد، در مواردي كه مجبوريد به جايي برويد، لي لي كنيد يا از عصا استفاده كنيد. در طول مدتي كه پا در حالت استراحت است و پا بالاتر قرار دارد بايد سعي كنيد كه مچ پا را در حدي كه دردناك نباشد به صورت مستقيم به سمت بالا و پايين حركت دهيد،‌ سعي نكنيد مچ پا را بچرخانيد زيرا اين كار مفصل را دردناكتر مي كند.
در دررفتگي باز احتمال عفونت هم وجود دارد،‌ كه بايد زخم ايجاد شده را پانسمان كرد.
 بيماري كوه گرفتگي حاد
نسبت كمي از افرادي كه به طور وسيع به ارتفاعات بلند صعود مي كنند به طور حاد بيمار شده و در صورتي كه به آنها اكسيژن داده نشود و به ارتفاعات پايين تر انتقال نيابند مي ميرند. اين بيماري پس از چند ساعت تا حدود دو روز بعد از صعود به وجود مي آيد. اين دو عارضه به كرات به وجود مي آيد.
1- خيز مغزي حاد:
معتقدند كه اين خيز از گشاد شدن موضعي رگهاي خوني مغز بر اثر كمبود اكسيژن ناشي مي شود، استاع شريانچه ها فشار مويرگي را افزايش مي دهد كه به نوبه خود موجب نشست مايع به داخل بافتهاي مغزي مي شود. سپس خيز مغزي مي تواند منجر به اختلال شديد در تشخيص جهت و ساير اثرات ناشي از اختلال عمل مغز مي شود.
2- خيز ريوي حاد:
واكنش نشان دادن رگهاي ريوي نسبت به كاهش اكسيژن در بعضي از افراد فوق العاده شديد بوده و چندين برابر افراد عادي است. دادن اكسيژن به شخص براي نفس كشيدن اين رونــــد را در ظرف چند ساعت بهبود مي بخشد.
آفـتـاب سوخـتـگي
1-9 اثـرات سـودمند اشـعـه خـورشـيد به پوسـت :
1- ساخته شدن ويتامين D در پوست (ويتامين D به جذب كلسيم و استحكام استخوانها كمك مي كند.)
2- تشكيل ملانين (رنگ دانه هاي سياه پوست) و افزايش ضخامت پوست:
بابت محافظت شخص در برابر تشعشعات ماوراء بنفش مي گردد.
3- اثرات حرارتي
4- اثرات فيزيولوژيك:
باعث تحريك گردش خون پوست و همچنين باعث افزايش توليد هموگلوبين (رنگدانه گلبولهاي قرمز خوني) در پوست مي گردد.
5- خاصيت استريل كنندگي و ضد ميكروبي
6- اثرات رواني آفتاب باعث آرامش و تسكين بيشتر مي شود.
 
 
2-9 اثـرات مـضـر:
1- واكنشهاي حاد كه شامل سرخي ناشي از آفتاب مي شود.
2- واكنشهاي دراز مدت و مزمن كه شامل سرطان زايي ناشي از نور خورشيد و پيري زودرس پوست مي باشد.
3-9 سرخي ناشي از آفـتـاب (آفـتاب سوخـتگي):
در ارتفاعات بلند، به دليل كاهش غلظت اتمفسر شدت تشعشعات ماوراء بنفش بيشتر است. در انسان، سرخي ناشي از اشعه ماوراء بنفش به طور طبيعي 2 تا 8 ساعت پس از تماس، بروز مي كند. معمولاً هر قدر تماس بيشتر و شديدتر باشد، سرخي زودتر بروز مي كند. سرخي پس از 16 الي 24 ساعت به حداكثر ميزان خود رسيده و پس از 72 ساعت شروع به كاهش يافتن مي كند .
* نكته مهم اين است كه قبل از بروز هرگونه شواهد آشكاري از سرخي پوست، دوره اي مخفي وجود دارد كه طي اين مدت، فرد از تماس بيش از حد خود با نور خورشيد آگاه نيست.زمان معادل براي ايجاد سرخي در پوست غير برنزه در آفتاب ظهر در يك روز غير ابري در وسط تابستان 12 الي 20 دقيقه است .
درمان:
استفاده از مخلوط يخ و شير يا كمرس آب سرد باعث تخفيف مختص علائم آفتاب سوختگي مي گردد ولي تجويز آسپرين در فواصل دو ساعته در آفتاب سوختگي شديد نيز مي تواند صورت گيرد.
 
4-9 پـيـشـگيـري :
1- استفاده از ويتامين E
2- تماس با نور خورشيد بايد به حداقل برسد.
3- بايد حداقل 20 دقيقه قبل از تماس با نور خورشيد از ضد آفتابها استفاده كرد و در مدت تماس با نور خورشيد بايد اين تركيبات بر روي پوست، وجود داشته باشد. ضد آفتابها را بايد پس از تعريق زياد و با شستن صورت مجدداً استفاده كرد.
4- استفاده از كلاه يا پوشش مناسب ديگر
5- عينكهاي ضد آفتاب نه فقط باعث محافظت چشمها از اشعه ماوراء بنفش مي گردد، بلكه از چين و چروك در اطراف پلك نيز پيشگيري مي كنند.
* نشستن زير سايه درخت، روش خوبي براي محافظت از آفتاب نيست چون بازتاب نور از سنگها، برف و يخ باعث مي شود كه بيش از50 درصد اشعه، مجدداً برگشت كرده و به پوست برخورد كند.
– گرمـازدگي
آسيبهاي ناشي از گرما در سه گروه قرار مي گيرد :
1- حمله گرمايي
2- خستگي ناشي از گرما
3- درد و انقباض ناشي از گرما
 
 1-10 حمـلـه گرمـايي:
حمله گرمايي هنگامي رخ مي دهد كه مكانسيمهاي تنظيم كننده گرما در بدن، نتوانند بدن را تا حد
كافي سرد كنند. در اين حالت دماي بدن بالا مي رود، ولي تعريق صورت نمي گيرد در نتيجه گرماي زيادي در بدن ذخيره مي شود و سرانجام سلولهاي مغزي دچار صدمه مي شوند كه اين مسأله حتي ممكن است به مرگ بينجامد.
2-10 تـشـخـيـص:
1- دماي بالاتر از 40 درجه سانتيگراد
2- پوست و دماغ، خشك و قرمز
3- نبض در حدود 160 بار در دقيقه، كه در ابتدا سريع بوده و با پيشرفت آسيب، ضعيف و سريع مي شود.
4- مردمكها در ابتدا كوچك شده، ولي بعد از مدتي گشاد مي گردد.
5- گيجي
6- تنفسي كه در ابتدا سريع و عميق است، ولي به تدريج ضعيف و سطحي مي شود.
7- سردرد
8- خشكي دهان
9- تهوع، استفراغ و ضعف عمومي
10- كاهش فشار خون
11- تشعشعات، انقباض عضلاني و احتمالاً از بين رفتن هوشياريحمله گرمايي عمدتاً زماني رخ مي دهد كه دماي بالا همراه با رطوبت بالا و سرعت زياد وزش باد وجود داشته باشد.
3-10 درمـان:
مهمترين اورژانس در مورد حمله گرمايي، سرد كردن بدن است. بلافاصله بدن را از معرض تابش آفتاب دور كنيد، لباسهايش را درآوريد، بدنش را كاملاً با آب سرد مرطوب كنيد. سريعاً تهويه هواي سرد را برايش برقرار كنيد. سپس بيمار را با ملافه هايي كه با آب سرد مرطوب شده اند بپيچيد و سريعاً او را نقل مكان دهيد. همچنين به يك فرد ديگر ياد بدهيد كه چگونه در حين انتقال، بيمار را باد بزند و دستگاه تهويه را با حداكثر سرعتش به راه بيندازد. ايدآل اين است كه كل بدن بيمار را سريعاً در حمام آب و يخ قرار داده، يخ را بر پوستش مالش دهيم. اگر چنين كاري ممكن نبود، قطعات يخ را در يك كيسه پلاستيكي قرار دهيد، بدن بيمار را مرطوب كنيد و كيسه را بر بدن بيمار بماليد. پاكتهاي يخ را زير دست،‌ دور گردن و اطراف قوزكهاي پاي بيمار بگذاريد تا عروق بزرگ سطحي را خنك كند.
وقتي دماي بدن بيمار به زير 39 درجه سانتيگراد رسيد با سنجشهاي متوالي دماي بدن مواظب سرد شدن بيش از حد بدن باشيد. تا هنگامي كه دماي بدن به زير 8/37 درجه سانتيگراد نرسيده است، عمل سرد كردن را ادامه دهيد. اگر با اقدامات شما دماي بدن بيمار به زير 8/37 نرسيد حمله گرمايي مجدداً رخ مي دهد. در حين سرد كردن بدن بيمار مواد محرك يا نوشيدني داغ ندهيد. از آنجا كه گرمازدگي تمام بدن را درگير مي كند، ممكن است عوارض زيادي ناشي از حمله گرمايي يا اقدامات درماني حاصل
شود از اين رو در حين سرد شدن بدن بيمار مراقب عوارض زير باشيد:
1- تشنجها
2- ورود مواد استفراق شده به راههاي هوايي
براي جلوگيري از ورود مواد استفراق شده به ناي، بيمار را در وضعيتي قرار دهيد كه بتواند به راحتي مايع را از راههاي تنفسي خارج كنيد. اگر موفق شديد كه دماي بدن را ظرف 60-30 دقيقه به ميزان 2 درجه پايين بياوريد، عمل سرمادهي را متوقف كنيد. اگر قبل از اتمام عمليات انتقال بيمار، دماي بدنش مجدداً بالا رفت دوباره عمل سرد نمودن را آغاز كنيد.
4-10 خـسـتگي گرمـايي
اين حالت، در فرد سالمي رخ مي دهد كه در يك محيط بسيار گرم، به شدت فعاليت بدني انجام دهد. در واقع خستگي گرمايي حالت ملايمي از شوك است كه به واسطه تعريق طولاني و شديد بدن مقادير زيادي آب و نمك از دست مي دهد. وقتي اين آب از دست رفته به حد كافي جايگزين نشود جريان خون كاهش مي يابد و اعمال مغز، قلب و ريه تحت تأثير فراوان قرار مي گيرد.
5-10 تـشـخـيـص:
1- سردرد، سرگيجه،‌ تهوع،‌ ضعف
2- غش كردن
3- تعريق شديد
4- بي اشتهايي
5- كاهش هوشياري به ميزان كم
6- كاهش دماي بدن به پايين تر از سطح طبيعي يا حفظ آن در مرز طبيعي
7- گشاد شدن مردمكها
8- ضعف و نبض تند
9- تنفس سريع و سطحي
10- رنگ پريدگي پوست (معمولاً خاكستري) سرد و مرطوب
11- دردهاي احتمالي عضلات
12- اشكال در راه رفتن
مهمترين مشكل در خستگي گرمايي، از دست دادن نمك است.
 
6-10 درمـان:
1- او را به يك اتاق خنك ببريد،‌ ولي مطمئن شويد كه احساس لرز نمي كند. كمپرسهاي  سرد و مرطوب روي پوست او بماليد و دستگاه تهويه هواي خنك براي او مهيا كنيد .
 2- او را وادار كنيد كه دراز بكشد. پاهاي او را 30-20 سانتيمتر بالا ببريد و سرش را كمي پايين بياوريد تا جريان خون كافي به مغزش برسد. تا آنجا كه مي توانيد لباسهايش را درآوريد و اگر نمي توانيد لباس خارج كنيد،‌ آن را شل كنيد.
 
3- براي بيمار محلول آب و نمك ( يك قاشق چايخوري در هر ليوان) به ميزان نصف ليوان در هر 15 دقيقه به مدت يك ساعت تجويز كنيد.
4- اگر بيمار استفراق كرد، ديگر محلول آب نمك را به او ندهيد. او را به بيمارستان ببريد تا محلول آب و نمك را وارد رگهايش كنند.
5- اگر استفراغ صورت نگرفت، به اعضاي خانواده بياموزيد كه بيمار را به مدت 3-2 روز آرام و در حال استراحت قرار دهند و او را از معرض حرارت دور نگه دارند.
7-10 گرفتگي عـضلاني ناشي از گرما
گرفتگي عضلاني همراه با درد است كه به هنگام خروج بيش از حد نمك در حين تعريق شديد روي مي دهد. وقتي ميزان آب و نمك بدن كم شود بيمار آن را به صورت تشنگي درك مي كند. بيمار براي فرونشاندن تشنگي مقادير زيادي آب مصرف مي كند،‌ بدون اينكه نمك را جايگزين كند. در هر حال گرفتگي عضلاني اغلب در عضلات بازو، ران و شكم رخ مي دهد. براي ايجاد گرفتگي عضلاني الزاماً هواي بسيار گرم يا داغ مورد نياز نمي باشد، مثلاً‌ كسي كه در هواي سرد به شدت ورزش و عرق مي كند اگر نمك از دست رفته بدنش را جبران نكند ممكن است دچار گرفتگي عضلاني شود. گرچه ممكن است بيمار دچار سرگيجه شود و حتي احساس غش كند ولي وضعيت رواني و سطح هوشياري اين بيمــار طبيعي باقي مي ماند.
8-10 درمـان:
يك قاشق چاي خوري نمك را در يك ليوان آب حل كنيد و نصف ليوان را در هر 15 دقيقه به آرامي به بيمار بدهيد.
* توجه:
عضلاتي را كه دچار گرفتگي شده اند را ماساژ ندهيد، چرا كه ماساژ، كراپها (گرفتگيها) را درمان نمي كند و حتي مي تواند درد را تشديد كند .به بيمار كمك كنيد تا آرام بماند، چرا كه آرامش باعث تسريع بهبودي مي شود. بيمار بايد به مدت 12 ساعت از هر گونه فعاليتي اجتناب كند.
 11- ســــرمـــازدگي :
آسيبهاي ناشي از سرما در سه گروه قرار مي گيرند:
1- كاهش دماي عمومي بدن (هيپوترمي عمومي)
2- سرمازدگيFrostbite
3- پاي سنگر مانده Trench Fook Immersion Foot injury
 1-11 هـيـپـوترمي عمومي:
وقتي دماي بدن به زير 35 درجه سانتيگراد برسد، فرد به اغما مي رود و وقتي دما به زير 26 درجه سانتيگراد برسد، مرگ، روي مي دهد. براي ايجاد هيپوترمي، نياز به دماي خيلي پايين نيست، بلكه مي تواند در دماي 18 درجه سانتيگراد هم رخ دهد. مرطوب بودن بدن- كه ناشي از آب يا تعريق باشد – و خستگي شديد مسأله را پيچيده تر مي كند.
عوامل اصلي و مهم ايجاد هيپوترمي عبارتند از:
رطوبت و باد
از دست دادن آب
پوشش نامناسب
مصرف الكل يا نيكوتين در هواي سرد و عدم توجه به ايجاد پناهگاه و آتشمرگ ممكن است ظرف مدت دو ساعت از شروع اولين علائم، رخ دهد
 
2-11 مراحل تظاهر هيپوترمي به ترتيب عبارتند از :
1- لرزيدن (براي توليد گرما كه به طور جبراني انجام مي دهد.)
2- بي تفاوتي، خواب آلودگي و بي حالي
3- از هوش رفتن، كه اغلب همراه با كاهش ضربان قلب و ميزان تنفس است .
4- يخ زدن اندامها
5- مرگ
-11 علائم عمومي عبارتند از :
1- لرزش يك طرف بدن
2- لرزيدن غير قابل كنترل
3- تكلم آرام و مبهم
4- خطاي حافظه
5- قضاوت نادرست
6- اختلال در راه رفتن
7- گيجي
8- سفتي عضلات
9- آبي شدن رنگ پوست، پوست رنگ پريده و روغني، يا صورتي رنگ
10- گيجي حواس
11- عدم استاع( گشاد شدن) مردمك و واكنش ندادن آن به نور
12- احساس سفتي پوست
13- صورت متورم
14- كاهش ضربان قلب و تعداد تنفس
15- نبض ضعيف و نامنظم
16- خستگي آشكار
17- كاهش فشار خون
18- بيهوشي
بسياري از بيماران، هرگز دچار لرز يا رنگ پريدگي نمي شوند. گاهي تنها شكايات اوليه مصدوم «گيجي» است .
 4-11 درمــان :
A) اگر مي توانيد بيمار را سريعاً به بيمارستان انتقال دهيد :
1- يك راه تنفس ايجاد كنيد،‌ اما بيمار را وادار به تنفس زياد نكنيد.
2- بيمار را سريعاً به پناهگاه مناسبي ببريد و وسايل گرم كننده را روشن كنيد .
3- هر لباس مرطوبي را از بدن بيمار خارج كنيد.
4- مراقب ضربانهاي نامنظم و كشنده قلب باشيد.
5- بيمار را با پتو بپوشانيد،‌ اگر كيسه هاي داغ در اختيار داريد آنها را روي شكم و سينه مصــــدوم قرار دهيد، ولي روي اندامها نگذاريد.
6- اگر ايست قلبي انجام شد،‌ احياي قلبي – ريوي (cpcr) را شروع كنيد .
 B) اگر نمي توانيد بيمار را به بيمارستان انتقال دهيد :
او را در يك محفظه پر از آب گرم (در دماي 43-40 درجه سانتيگراد) قرار دهيد به هر حال حداقل بيمار را از سرما و باران خصوصاً اگر با وزش باد باشد، دور كنيد اگر مي توانيد پناهگاهي ساخته يا آتش روشن كنيد. گرم كردن مجدد بيمار بايد به آرامي صورت گيرد،‌ گرم كردن سريع مي تواند كشنده باشد .
 
* توجه:
اكثر بيماران مشكل خود را انكار مي كنند و در برابر كمك شما مقاومت مي نمايند. ولي شما بر مبناي علائم بيمار عمل كنيد، چرا كه قضاوت و منطق مصدوم قابل اعتماد نمي باشد. سپس:
1- او را با هر وسيله ممكن از سرما دور كنيد.
 2- لباسهاي خيس را از بدنش در آوريد. شدت آسيب را با سنجش دماي مقعد به وسيله يك دماسنج بلند ارزيابي كنيد.
 3- اگر بيمار آسيب ملايمي ديده است (دماي بين 5/25تا 36 درجه) اقدامات زير را انجام دهيد
الف) مايعات گرم و شيرين به او بدهيد .
ب) لباسهاي خشك و گرم به او بدهيد .
ج) منبع گرمايي خارجي فراهم كنيد .
 4- اگر بيمار نيمه هوشيار است:
الف)‌ او را بيدار نگه داريد .
ب) نوشيدني گرم
ج) آتش
 

5-11 سرمازدگي    Frostbite
منظور از Frostbite منجمد شدن بافتهاي بدن است :
A) مرحله اول :
در اين مرحله،‌ درگيري نوك گوش، بيني،‌ گونه ها،‌ نوك انگشتان دست و پا و چانه وجود دارد .اين مرحله به تدريج ظاهر مي شود كه فاقد درد است. در اين مرحله جريان هواي گرم را در اين نقطه برقرار كنيد. هرگز پوست را مالش ندهيد، بلكه دستها را به زير بغل ببريد تا گرم شوند‌. در حين گرم شدن، در آن ناحيه سوزش احساس مي شود .
 B) مرحله دوم :
در اين مرحله،‌ درگيري پوست و بافت زيرپوستي وجود دارد. در اين حالت پوست سفت است ولي بافت زير آن نرم است. هرگز پوست را مالش ندهيد. با گرم شدن مجدد پوست ارغواني و ابتدايي حس مي شود و بعد دچار سوزش مي شود، گرم كردن مجدد اغلب باعث تورم ناحيه مي شود.
 C) مرحله سوم :
در اين مرحله، بافت زير پوست سفت مي شود. در اين مرحله تمام دست يا پا گرفتار است و ممكن است بافت، كاملاً از بين برود. قبل از منجمد شدن، بافت مورد نظر اغلب دچار درد شديد و سوزش مي شود .در حين گرم نمودن،‌ پوست آبي،‌ ارغواني مي شود و به شدت دردناك مي گردد و دچار تاولهاي بزرگ شده و حتي ممكن است سياه گردد. اگر پوست در معرض سرما، مرطوب بوده يا با جسم سرد در تمــــاس بوده باشد،‌ شدت آسيب بيشتر است .اگر بافت، هنوز منجمد است تا زماني كه اقدامات خود را شروع نكرده ايد،‌ آن را منجمد نگه داريد. همچنين اگر خطر منجمد شدن مجدد وجود دارد عمليات گرم كردن بافت را هرگز آغاز نكنيد .
 6-11 درمان براي مراحل B و C
گرم كردن تدريجي بافت سرمازده اشتباه مي باشد. بافت را سريعاً با آب 43-41 درجه سانتيگراد گرم كنيد. دماي آب را مرتباً با دماسنج چك كنيد و پيوسته آب گرم به آن اضافه كنيد. از اشعه باز آتش براي گرم كردن آب استفاده نكنيد چون ممكن است بيمار به طور اتفاقي دچار سوختگي شود. گرما
بايد به طور يكنواخت توزيع شده و ثابت نگه داشته شود. اگر بافت سرمازده، بيني يا گوش مي باشد، آب گرم را روي آن بريزيد. عمل گرم كردن را آنقدر ادامه دهيد تا رنگ ناحيه مبتلا، قرمز يا آبي شود. براي ايجاد اين حالت حداقل 30 دقيقه گرم كردن لازم است. عفونت، مهمترين علت از بين رفتن بافت سرمازده مي باشد .
نواحي گرم شده را با ملايمت و با پارچه هاي استريل بانداژ كنيد. پنبه را بين انگشتان آسيب ديده قرار دهيد و در حين انتقال بيمار به بيمارستان اندام مبتلا را بالا نگه داريد .اگر بافت مبتلا به يكباره گرم شده آن را مجدد گرم نكنيد. هرگز به بيمار الكل ندهيد و در صورت امكان به بيمار چاي يا قهوه داغ بدهيد. اگر پاهاي او آسيب ديده اند اجازه ندهيد كه راه برود.
* توجه:
به بيمار اجازه سيگار كشيدن ندهيد چرا كه نيكوتين سيگار شريانها را منقبض مي كند و جريان خون را به ناحيه مبتلا بيشتر كاهش مي دهد .
 7-11 پاي سنـگرمانده Trench foot:
اين حالت، وقتي رخ مي دهد كه پاهاي شخص براي چند ساعت يا چند روز در معرض رطوبت يا دماي پايين (اندكي بالاتر از دماي انجماد) قرار داده مي شود. سوء تغذيه و استرس اين ضايعه را تشديد مي كند .در ابتدا سرد،‌ متورم و بي حس هستند. پوست روي پا سفيد و چين و چروك دار مي گردد و ممكن
است دچار تورم شديد شود پس از اينكه پاها گرم شدند قرمز متورم و داغ مي گردند و اغلب تاول مي زنند. از آنجا كه جريان خون مختل شده ممكن است پاها سياه شوند و اين مسأله به پوست اعصاب و عضلات آسيب مي رساند.
 8-11 درمــان :
پاهاي بيمار را به مدت 8-6 ساعت در روز، خشك نگه داريد و به فرد بگوييد كه در طول اين مدت كفشها و جورابهايش را در آورد. به آرامي پاها را گرم كرده، ناحيه مبتلا را تميز كنيد و از پارچه استريل استفاده نماييد، تاولها را نتركانيد. بيمار را به بيمارستان منتقل كنيد. تهويه كافي براي بهبود لازم است .
12- بـرف كـوري
اين پديده وقتي رخ مي دهد كه ملتحمه چشم توسط اشعه ماوراء بنفش خورشيد دچار سوختگي مي شود. اين حالت اغلب ناشي از تابش خورشيد بر روي برف مي باشد .هيچ علامت آگاه كننده اي وجود ندارد. علايم و نشانه ها بعد از 12-2 ساعت ظاهر مي شود .در مورد كسي كه از درد شديد چشم نمي تواند (يا تمايلي ندارد) چشمهايش را باز كند،‌ از اشك شديد رنج مي برد، در پلكهايش احساس سوزش مي كند يا سردرد داشته و دچار افسردگي است، بايد به اين عارضه مشكوك شويد .
1-12 درمــان :
1- چشمهان او را بانداژ كنيد .
2- كمپرسهاي سرد بر چشم او قرار دهيد و از او بخواهيد كه يك تا پنج روز اين كار را انجام دهد .
3- به او بگوييد كه به مدت 5-1 روز در اتاقي تاريك استراحت كند.
 13- مار گزيدگي 
1-13 مبارزه و پيشگيري
مهمترين روش پيشگيري آن است كه تا حدي كه امكان دارد از رفتن به منطقه اي كه مار در آنجا يافت مي شود خودداري شود، ولي در صورت الزام مي بايد چكمه و شلوار بلند پوشيد زيرا چنانچه مشاهده شده است 5/4 درصد مارگزيدگيها در ناحيه پا و به خصوص از زانو به پايين اتفاق افتاده است .
 در صورت مشاهده و برخورد با مار، بايد از جاي خود تكان نخورد و در صورت امكان با يك چوب دراز، مار را از خود دور كرد، زيرا هر حركتي ممكن است مار را به وحشت اندازد و براي دفاع از خود به انسان حمله كند. در صورت تصميم به فرار، بهتر است دويدن را به صورت زيكزال انجام دهيد تا جهت يابي مار دچار اختلال گردد. گاهي با ايجاد دود در مناطق آلوده مي توان مارها را فراري داد. در بعضي مناطق، مردم با بسته بندي پياز در توري و پراكنده كردن آن در بيابانها موجب دور كردن مارها از آن مناطق مي شوند. مارها نسبت به نيكوتين حساس هستند و مي توان با پاشيدن گرد توتون در اطراف مناطق مسكوني يا چادرها مانع ورود مار به اين اماكن شد.
 2-13 درمــان :
براي درمان مار گزيدگي رعايت نكات زير بسيار ضروري و حياتي است. در مرحله نخست بايد معلوم شود كه گزش، حقيقتاً صورت گرفته است يا خير. چنانچه ديده شده است در برخي موارد، گزيدگي مار بسيار سطحي بوده و سم وارد بدن مار گزيده نشده است، ولي چنانچه گزيدگي شديد و عميق باشد و مار نيز از صحنه گريخته باشد و قادر به شناسايي مار (سمي يا غير سمي) نباشيم پيشنهاد آن است كه :
 الف)‌ استراحت مطلق بيمار بايد همزمان با گزش :
مانع از حركات اندام گردد؛ چون اين اقدام از سرعت انتشار سم در عروق لنفاوي و سياهرگهاي سطحي خواهد كاست .
 ب) تأخير در جذب سم:
به منظور جلوگيري از نفوذ سم به ساير اندامها بايد بلافاصله چند سانتيمتر بالاي محل گزيدگي را با يك بند (تورنيكه) يا يك نوار پارچه اي پهن بست. بايد تأكيد شود كه در تورنيكه فقط عروق لنفاوي و برگشت خون سياهرگها سطحي را مسدود مي كند، ولي مانع از جريان خون شرياني نگردد. (به طوري كه انگشت در زير آن رد شود) در صورتي كه تورنيكه محكم بسته شده باشد، لازم است هر 10 الي 15 دقيقه يك بار حدود 1 دقيقه آن را شل نمود تا جريان عادي خون برقرار گردد. بايد تورنيكه به مدت بيش از دو ساعت باقي بماند در اين وضعيت بايد از تجويز خوراكي الكل كه موجب گشاد شدن عروق مي شود خودداري كرد.
 سپس بايد در محل گزش، شكافي به عمق نيم سانتيمتر و به طول يك سانتيمتر در جهت عمودي
بزنيم. در موارد بسيار متعدد ديده شده كه بعد از شكاف محل گزش مار خروج سم در لابلاي خونابه به وضوح صورت مي گيرد .همچنين بعد از شكاف، لازم است ماساژ خفيفي به طور ملايم از خارج به طرف محل مار گزيدگي داده شود تا حداكثر خونابه و سم موجود خارج گردد .
 * توجه:
شكاف دادن موضع و مكيدن محل گزش چنانچه در همان دقايق اول انجام گردد بسيار مفيد است. مشروط بر آنكه لثه هاي شخص مكنده كاملاً سالم بوده و اثري از زخم و يا آلودگيهاي ديگر نباشد .
 3-13 سرما درماني قطعاً ممنوع است :
از لحاظ تئوري به نظر مي رسد غوطه ور كردن عضو گزنده شده در يخ موجب تنگ شدن عروق مي شود و جلوي انتشار سم را مي گيرد ولي اين روش، سبب افزايش موضعي نكروز (مرگ بافتها) در منطقه گزش شده به علت تنگ شدن عروق باعث مي شود كه مقدار سرم ضد سم كمتر به منطقه گزش برسد .در يك مطالعه مشخص شده كه 75درصد از بچه هايي كه به دنبال مار گزيدگي احتياج به قطع عضو پيدا كردند، در درمانهاي موضعي مورد سرما درماني قرار گرفته بودند .
مسموميتهاي ناشي از كنسرو ماهي
نبايد از خاطر دور داشت كه كنسرو ماهي كه جزو مغذي ترين و لذيذترين صنايع غذائي امروز محسوب مي شود، داراي خصوصيات ويژه اي است كه هنگام خريد به آنها توجه داشته باشيم، چرا كه عدم توجه به، به كار گيري فاكتورهاي لازم در توليد اين محصول، مي تواند موجب مسموميتهاي خطرناك در مصرف كننده شود .
 ماهيهاي مصرفي در كنسرو از نوع تن ماهيهاي بوده كه از درياهاي جنوب كشورمان تهيه مي شود. عضلات بدن اين ماهيان قسمت خوراكي آنها را تشكيل مي دهند كه شامل عضلات معمولي يا گوشت سفيد و عضلات تيره يا گوشت تيره مي باشد. چنانچه در محتويات كنسرو، علاوه بر گوشت سفيد از گوشت تيره هم استفاده مي شود بايد بر روي ليبل قيد شود. به طور معمول دو نوع فساد باكتريايي و فساد شيميايي در قوطيهاي كنسرو ماهي قابل پيش بيني است. فساد باكتريايي فراورده هاي كنسرو ماهي را مي توان به دو گروه تقسيم كرد :
الف – فساد هيستامينيك
ب – فساد ناشي از باكتري بي هوازي (بوتولينوم)
 فساد هيستامينيك:
آلودگي گوشت ماهي به هيستامين، كه ناشي از فساد اوليه ماهي و عدم نگهداري صحيح ماهي و صيد ماهي در شرايط نامناسب مي باشد، باعث فساد هيستامينيك مي گردد و هيستامين از جمله مواردي است كه در اثر حــــرارت از بين نمي رود. دوره مسموميت هيستامين كوتاه و حدود چند ساعت بوده و به صورت علائم آلرژيك ظاهر مي شود و مشخص ترين آنها قرمز
شدن صورت و گردن، كهير، التهاب، سردرد شديد همراه با تپش قلب و نبض نامنظم كه به دردي مداوم و كسل كننده منتهي مي گردد .سوزش دهان و گلو، سرگيجه خارش شديد در پوست و در موارد حاد ايست قلبي از ديگر موارد علائم مسموميت است. جهت پيشگيري از موارد فوق بايد توجه داشت كه كنسرو ماهي داراي طعم و بوي مناسب بوده و رنگ گوشت به صورت يكنواخت و بافت آن نيز يكنواخت و داراي حالت ارتجاعي باشد و حالت اسفنجي در بافت گوشت وجود نداشته باشد .
 فساد باكتريايي بي هوازي:
در اين نوع فساد كه اغلب ناشي از سم توكسين حاصل از فعاليت اسپورميكرب بي هوازي است، عموماً همراه با بادكردگي قوطي مي باشد. اين سم در اثر حرارت از بين مي رود و در صــورت مصــرف، باعث مسموميت شــديــد و در بسياري از موارد منجر به مرگ مي گردد. همچنين آلودگيهاي ثانويه قوطي نيز باعث فساد باكتريايي از نوع هوازي مي گردد .در اين خصوص بايد توجه داشت قوطي كنسرو از هر نظر سالم بوده و هيچگونه بادكردگي يا تغيير شكل در آن مشاهده نشود، درزهاي دوخت قوطـــي بدون هيچــــگونه لبه زدگي و تركيـــدگي كاملاً سالم باشد و بوي ترشيدگي در گوشت احساس نگردد.
 فساد شيميايي:
اين نوع فساد، در اثر خوردگي لاك درون قوطي و واكنش با تركيبات محتويات قوطي ايجاد مي شود .بايد توجه داشت لاك قوطي كاملاً صاف و بدون ترك خوردگي و تغيير رنگ محسوس باشد، همچنين لكه هاي

فایل : 33 صفحه

فرمت : Word

مطلب مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

مقالات زیر را حتما بخوانید ...

مقالات زیر را حتما ببینید ...