تحقیق در مورد اقتصاد کشاورزی

تحقیق در مورد اقتصاد کشاورزی

توسعه اقتصادی و برنامه ریزی کشاورزی

 مقدمه

بدون شك بخش كشاورزي در كشور ما كه از دير باز نقشي مهم در اقتصاد داشته است هم اينك نيز همچنان اهميت خود را حفظ كرده است . اين بخش در عرصه هاي توليد محصولات زراعي ، باغي ، دام و طيور ، شيلات و آبزيان و صنايع تبديلي وابسته حدود 15 درصد توليد ملي كشور را در اختيار داشته و مستقيم و غير مســـتقيم حدود پنج ميليون نفر منجـــمله 5/3 ميليون نفر كشاورز را كه با احتساب خانوار هايشان 40 درصد جمعيت كشور را تشكيل مي دهند ، شاغل نموده است .
موقعيت متنوع اقليمي و آب وهوائي وشرايط مناسب خاك به ويژه در برخي نقاط نظير استان هاي فارس ، كرمان ، خوزستان ، آذربايجان ، استان هاي شمالي و غربي و همچنين امكان بالقوه دســـترسي به آب مورد نياز كه طي سال هاي اخير با احداث سد هاي مختلف در كشور وضعيت مسـاعدتري را يافته ، بستري را فراهم نموده است كه در صورت برنامه ريزي علمي و توجه ويژه دولت و سازماندهي مناسـب مي تواند هم بخشي از مشكل بيكاري امروز جامعه را حل نموده و هـم ميزان توليد را از 90 ميــليون تن ( فعلي ) طي مدت ده سال به 200 ميليون تن برساند و در خصوص برخي محصـــولات كه كشــور ما داراي مزيت در توليد آنهاست نظير پسته ، زعفران ، زيره ، مركبات ، انار و انواع ميوه ها و سبزيجات و حتي محصولاتي استراتژيك نظير شكر و دانه هاي روغني و همچنين مواد غذائي ، بخشي از بازار جهاني به ويژه اتحاديه اروپا را كه سخت نيازمند چنين محصولاتي است در اختيار گيرد .
در حال حاضر اين بخش با تامين 85 % نيازهاي غذائي و 90 % مواد اوليه صنايع تبديلي كشـاورزي و دارا بودن 25 % سهم صادرات غير نفتي و درصد بالائي از اشتغال كشور نقش تعييت كننده اي در اقتصاد دارد .
از بين 66 محصول اصلي كشاورزي ، ايران از توليدكنندگان عمده در 25 نوع آن مي باشد كه اغلب آنها جزو محصولات باغي مي باشند . از نظر تنوع محصولات ، ايران رتبه سوم را در جهان داراست .
در سال 1382 كل ارزش افزوده بخش كشاورزي 127 هزار ميليارد ريال بوده كه از نظر سهم 6/11 % از GDP  را در بر مي گيرد . در سال هاي اخير سهم بخش كشاورزي از ارزش افزوده به سرعت در حال كاهش است ، معهذا هم چنان جزو چهار بخش مهم توليد ملي محسوب مي شود .

از نظر اشتغال در بخش كشاورزي نيز روند نزولي طي ساليان اخير ادامه داشته است . در حال حاضر حدود يك پنجم جمعيت شاغل در اين بخش فعاليت دارند . علي رغم اين مطالب طي سال هاي 1375-1380 حدود 900 هزار فرصت شغلي در بخش كشاورزي بوجود آمده است .
سرمايه گذاري به عنوان عامل مهم در رشد و جهش اقتصاد محسوب مي شود . در طي نيم قرن اخير هيچگاه سهم كشاورزي در سرمايه گذاري از ده درصد فراتر نرفت . در يال 1381 تنها 5/6 % تشكيل سرمايه ثابت در ساختمان و 1/3 % تشكيل سرمايه در ماشين آلات مربوط به بخش كشاورزي بوده است . نسبت تشكيل سرمايه به ارزش افزوده بخش در سال 1381 به قيمت جاري تنها 12 % بود . در همان سال اين نسبت براي كل اقتصاد كشور 28 % برآورد گرديد . به اين ترتيب جاذبه سرمايه گذاري در بخش كشاورزي كمتر از نصف ساير بخش ها بوده است .
كل تجارت خارجي محصولات كشاورزي در جهان طي سال 2003 حدود 674 ميليارد دلار بود . اين رقم كمتر از 10 % كل تجارت بين الملل را در بر مي گيرد . در سال 1382 تراز بازرگاني خارجي بخش كشاورزي 70 ميليون دلار منفي است .
هدف من در برنامه ، رساندن بخش كشاورزي به جايگاه واقعي آن ، رشد و توسعه اين بخش ، و تبديل وضعيت نيمه سنتي – نيمه تجاري فعلي به وضعيت تجاري – صنعتي و توسعه يافته مي باشد . تحقق اين مهم بر اساس استفاده از پتانسيل ها و ظرفيت هاي استفاده نشده ، افزايش درآمد و رفاه روستائيان را به همراه داشته و اقتصاد ملي را تقويت مي نمايد .
براي رسيدن به اين هدف ، شش استراتژي در نظر گرفته ام كه شامل الگوي كشت ، افزايش بهره وري ، تجارت خارجي ، افزايش سرمايه گذاري ، امنيت غذائي و اصلاح ساختار بازار مي باشد .

در ادامه به اختصار به استراتژي ها و راهكارهاي پيش بيني شده مي پردازم :‌

– استراتژي الگوي كشت در بخش كشاورزي

اغلب فعاليت هاي كشاورزي وابسته به شرايط اقليمي است به نحوي كه هر محصول در شرايط خاصي از محيط از عملكرد بالاتري برخوردار است . در صورتي كه الگوي كشت بر اساس استعدادهاي منطقه اي تبيين گردد ، اقتصاد از مزيت هائي مانند رشد پايدار ( به دليل سازگاري با محيط زيست ) و كاهش قيمت تمام شده برخوردار خواهد شد . با توجه به شرايط متنوع اقليمي در ايران موضوع الگوي كشت از اهميت بيشتري برخوردار است . از اين طريق مي تنوان قطب هاي توليدي محصولات زراعي ، باغي و دامي را در ايران تعريف نمود و بر مبناي قطب هاي منطقه اي تعيين شده سياستگذاري ، مخصوصا در جهت سرمايه گذاري كشاورزي مشخص مي شود . اين امر يك تجربه جهاني موفق بوده است . براي دستيابي به الگوي بهينه لازم است موارد زير مورد توجه قرار گيرد :

1- شرايط محيطي مانند دما ، رطوبت ، بارندگي و . . .

2- نوع خاك از لحاظ مواد مغذي ، بافت وساختمان خاك ، عمق زراعي ، وضعيت توپوگرافي و . . .

3- موجودي منابع توليد در منطقه اعم از منابع طبيعي بويژه ذخاير آب

4- سطح ، جهت و سرعت پيشرفت تكنولوژي

5- نيازها و شرايط آرماني هر محصول ( خودكفائي ، مزيت نسبي و . . . )

6- بازارها و قيمت هاي نسبي

از بين موارد فوق ، عوامل يك تا سه در آمايش سرزمين تعيين مي شود وتقريبآ در طول زمان ثابت است . عوامل چهار و پنج توسط محققين كشاورزي تعيين شده و گرچه نسبت به دسته قبلي انعطاف بيشتري دارد اما در كوتاه مدت تقريبآ ثابت است ( نمي تواند سريعا تغيير يابد ) .
آخرين عامل ، اقتصادي است ، كه تصميم گيرندگان توجه ويژه به آن دارند ، متغير اقتصادي بدليل نوسانات سريع نقش كليدي در الگوي كشت كوتاه مدت دارد . چنانچه سياست هاي دولت در جهت تثبيت قيمت ها در سطحي باشد كه الگوي كشت بر اساس 5 عامل فبلي انجام گيرد بهترين استراتژي محسوب مي شود .

– استراتژي افزايش بهره وري
بطور كلي بهره وري عوامل توليد بويژه نيروي كار در بخش

 

27900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط