مقاله کامل همگونی در ادبیات

مقاله کامل همگونی در ادبیات

براي همگويي همخواني ناقص پسرو مي توانيم مثالهاي زير را بياوريم:
تخصير «تقصير» [tdexsir] /tæqsir/
رخص «رقص» [tdexsr] /tæqsir/
سخف «سقف» [sæxf]→/sæqf/
در اينجا ملاحظه مي كنيد كه /q/ همخوان انسدادي ، ملازي بيواك ، تحت تاثير همخوانهاي سايشي بيواك بعدي ، مختصه انسدادي خود را از دست داده و خصيصة سايشي همخوان مجاور خود را پذيرفته است ولي ساير مختصه هاي آن تغيير نركده است. در حقيقت اين همخوان از نظر شيوة توليد با همخوان بعدي همگون و در نتيجه سايشي گرديده است كه اين دگرگوني آوايي را مي توان با فرمول زير نشان داد:
مثالهايي كه در (3-2-1-2) آورده شده اند نيز، همگي از نوع همگوني همخواني ناقص پسرو مي باشند.
3-2-1-5- همگوني هخوان با واكه
هرگاه همخواني تحت تأثير واكه‌هاي مجاور خود يك يا چند مختصه خود را از دست بدهد و يك يا چند مختصه واكرهاي مجاور خود را بپذيرد، مي گوييم همگوني همخوان با واكه صورت گرفته است، مانند:
مُيي «ماهي» /mahi→ [moyi]
بديي «بدهي» /beæhi/→ [bedeyi]
سييي و سييي «سياهي» /siyahi/→ [siyeyi],[siyey]
چنانكه ملاحظه مي كنيد همخوان سايشي چاكنايي بيواك بين دو واكر مختصر بيواكي خود را از دست داده و از طرفي بعلت مجاورت با واكه /i/ از نظر محل توليد با آن همگون شده، واجگاه آن از چاكنايي به كامي تغيير نموده و در نتيجه همخوان سايشي – چاكنايي بيواك مختصه چاكنايي خود را از دست داده و به همخوان كامي، غلت و واكدار (نيمه واكه) /y/ تبديل گرديده است.
مثال بارز ديگر از اين نوع همگوني تبديل /p/ به [y] بين دو واكه است، مانند:
طلايي «طلائي» /tæapi/→ [telayi]
سورميي «سرمه اي» /sormepi/→ [surmeyi]
دُيي «دائي» /dapi/→ [doyi]
همانگونه كه مشاهده مي كنيد همخوان انسدادي چاكنايي بيواك بين دو واكه مختصات بيواكي و چاكنايي خود را از دست مي دهد و با /i/ همگون شده، مختصه كامي را مي پذيرد و به همخوان كامي، غلت و واكدار /y/ تبديل مي‌شود كه مي توان براي اين دو تحول آوايي فرمول زير را ارائه كرد:
[واكه پيشين بسته] /V- [كامي غلت +واك] → [همخوان چاكنايي – واك]
→[y]/V-/i/
3-2-2- همگوني واكه‌اي
همگوني واكه اي يا هماهنگي واكه‌اي فرايندي است كه طي آن يك واكه از يك هجا با واكه‌اي از هجاي ديگر شبيه و همانند گردد. همگوني واكه‌اي نيز مي تواند كامل يا ناقص، پيشرو يا پسرو باشد و در گويش ابركوهي هر چهار نوع آن وجود دارد.
3-2-2-1- همگوني واكه‌اي كامل پيشرو
هرگاه واكه‌اي تحت تأثير واكه هجاي قبل از خود قرار گيرد و تمام مختصه‌هاي آن را بپذيرد در اين صورت مي گوييم همگوني واكه‌اي كامل پيشرو رخ داده است، مانند:
كروات «كراوات» /keravat/→ [kerevat]
بشكسّن «شكستن» šeæstæn/→[šekessæ]
بنوس و بنويس «بنويس» /benevis/→([benvis])→[benves]
در اين مثالها مشاهده مي كنيم كه واكه /e/ روي واكه هجاي بعد از خود تأثير گذاشته و آن را همانند خود نموده است و بنابراين واكه هاي /æ/,/i/,/a/ از هجاي دوم كلمات فوق به [e] تبديل گشته اند.
(البته /benevis/ به صورت همگوني واكه اي كامل پسرو هم تلفظ مي‌شود: بينويس و بينيويس «بنويس» /benevis→([binivis])→[binvis])
نمونه اي ديگر از همگوني واكه اي كامل پيشر ورا در مثال زير مشاهده مي‌كنيم:
/xonæk/→[xonok]
همگوني كامل واكه اي پيشرو در گويش ابركوهي زياد رايج نيست و نمونه هاي زيادي از اين نوع همگوني را در اين گويش نمي توان يافت. بنابراين براي تغييرات آوايي فوق فرمول كلي ارائه نمي دهيم ولي به هر حال مي توان تغييرات مثالهاي بالا را به شكل زير نشان داد كه نشانگر همگوني واكه اي كامل پيشرو است:

3-2-2-2- همگوني واكه اي كامل پسرو
هرگاه واكه اي تحت تأثير واكه هجاي بعد از خود قرار گيرد و تمام مختصه هاي آن را بپذيرد، همگوني از نوع واكه اي كامل پسرو خواهند بود. اين نوع همگوني در گويش ابركوهي فراوان ديده مي شود كه در اينجا به ذكر نمونه هايي از آنها مي‌پردازيم:
گولو «گلو» /gælu/→[gulu]
كودو «كدو« /kædu/→[kudu]
سيريش «سريش» /seriš/→[siriš]
بوخون «بخون (بخوان)» /bexun/→[buxu]
در اين مثالها ملاحظه مي كنيد كه واكه /æ/ تحت تأثير واكه /u/ ، مختصه باز بودن و پيشين بودن خود را از دست داده و مختصه بسته بودن و پسين بودن را از /u/ كسب كرده و كاملاً به آن شبيه گرديده است. تغيير آوايي فوق را مي توان بصورت فرمول زير نشان داد:
‌[واكه پسين بسته] /-C [پسين بسته] → [واكه پيشين باز]
/æ/→[u]/-C/u/
البته اگر قبل از واكه /æ/ يك همخوان چاكنايي قرار گيرد /æ/ به [u] تبديل نمي شود، مانند:
حسود «حسود» /hæsud]→ [hæsud]
عاروس «عروس» /pærus/→[parus]
نمونه ديگري از همگوني واكه اي كامل پسرو تبديل /e/ به [i] قبل از /i/ در مثالهاي زير مي باشد:
جي شي، چي چي «چه چيز» /čeiz/→[čiši];[čii]
(اين واژه به صورت ديگري هم تلفظ مي شود: چيچ، چيش «چه چيز») /čečiz/→[čič],[čiš]
سيريش «سريش» /seriš] → [siriš]
كيلي «كليد» /kelid/→[kili]
سيفيد «سفيد» /sdfid/→/sifid]
چناكه ملاحظه مي كنيد در اينجا /e/ تحت تأثير /i/ از هجاي مجاور خود يك درجه بسته تر شده و به [i] تبديل مي شود. فرمول زير گوياي اين تحول آوايي است:
‍[واكه پيشين بسته] /-C [بسته] → ‍[واكه پيشين نيمه بسته]
/e/→[i]/-C/i/
/e/ در پيشوند وجه نماي /be/ نيز در همين بافت آوايي به [i] تبديل مي‌شود (ر.ك4-4-4) .
بيمير «بمير» /bemir/→[bimir]
بيريز «بريز» /beriz/→[biriz]
بينويس و بينيويس «بنويس» /benešin/→[biši]
/benevis/→[binivis] , [binvis]
به نظر مي رسد، [binivis] هنگام تأكيد در امر كردن بيشتر بكار مي رود.
مثال بارز ديگر از اين نوع همگوني تبديل /o/ به [u] تحت تأثير واكه /u/ از هجاي مجاور خود به مي باشد، مانند:
كولوق «كلوخ» /kolux/→[kuluq]
دوروق «دروغ» /doruq/→[duruq]
روطوبت «رطوبت» /rotubæt/→[rutubot]
قوشو(ن) «قشون» /qošun/→[qušu]
طولو «طلوع» /tolup/→[tulu]
سورود «سرود» sorud/→[surud]
چنانكه مشاهده مي كنيد در اين مثالها واكه پسين نيمه بسته تحت تأثير /u/ از هجاي مجاور خود مختصه نيمه بسته خود را از دست داده، مختصه بسته بودن را از /u/ كسب كرده و به واكه پسين بسته تبديل گشته است. براي فرايند فوق مي توانيم فرمول زير را ارائه دهيم:
[واكه پسين بسته] /-C [بسته] → [واكه پسين نيمه بسته]
/o/→[u]/-C/u/
در تمام مثالهاي ارائه شده در اين قسمت ديديم كه واكه يك هجا روي واكه هجاي قبل از خود اثر گذاشته و آن را كاملاً با خود همسان نموده است. به هر حال مي توان همگوني واكه اي كامل پسرو را بطور خلاصه در فرمول زير نشان داد:

3-2-2-3- همگوني واكه اي ناقص پيشرو
هرگاه واكه اي تحت تأثير واكه هجاي قبل از خود قرار گيرد و پاره اي از مختصان آن واكه را بپذيرد، همگوني از نوع واكه اي ناقص پيشرو خواهد بود، مانند:
صندُق «صندوق» /sænduq/→[sændoq]
در اينجا مشاهده مي شود كه /æ/ روي واكه /u/ اثر گذاشته و آن را از نظر باز بودن با خود همگون ساخته است يعني /u/ تحت تأثير مختصه باز بودن /æ/ يك درجه بازتر شد و به واكه نيمه بسته [o] تبديل گرديده است. اين نوع همگوني در گويش ابركوهي زياد رايج نيست و مثالهاي زيادي را نمي توان براي آن يافت.
3-2-2-4- همگوني واكه اي ناقص پسرو
هرگاه واكه اي تحت تأثير واكه هجاي بعد از خود قرار گيرد و پاره اي از مختصات آن را بپذيرد در اين صورت همگوني از نوع واكه اي ناقص پسرو مي باشد. در گويش ابركوهي مي توان مثالهاي زيادي را از اين نوع همگوني يافت كه در اينجا به برخي از آنها اشاره مي كنيم. يك نمونه از اين همگوني تبديل /æ/ به [a] تحت تأثير واكه /u/ در واژه هاي زير مي باشد:
عاروس «عروس» /pærus/→ [parus]
عامو «عمو» /pæmu/→ [pamu]
چنانكه ملاحظه مي كنيد در اينجا واكه /æ/ تحت تأثير /u/ صرفاً مختصه پيشين بودن خود را از دست مي دهد و مختصه پسين بودن را از /u/ كسب مي‌كند ولي مختصه باز بودن خود را همچنان حفظ مي كند و به /a/ تبديل مي‌شود. بنابراين، همگوني از نوع ناقص پسرو خواهد بود. براي اين تغيير آوايي و نمونه هاي مشابه مي توان فرمول زير را ارائه داد:
[واكه پسين بسته] –C [همخوان انسداد چاكنايي] / ‌[پسين] → [واكه پيشين باز]
/æ/→[a]/P-C/u/

فایل : 165 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط