مقاله کامل نوآوري فرآیندي در محیط مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)
مقاله کامل نوآوري فرآیندي در محیط مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)
نوآوري فرآیندي در محیط مدیریت کیفیت فراگیر (TQM)
چکیده
بطور کلی سازمانها براي بقا و موفقیت در کسب و کارشان، نیازمند آنند که نوآور باشند. نیاز به نوآوري کسب و کار، یکی از دلایلی است که شرکتهاTQM را قبول میکنند. برخی از طرفداران TQM معتقدند که TQM خط مشیهاي ضروري سازمانی را براي ایجاد نوآوري در سازمان، ارائه میدهد. اجزاي TQM از قبیل تعهد مدیریت ارشد، تمرکز قوي بر مشتریان، تعامل با تامین کنندگان، ارتباط با کارکنان و …موجب توانمندي سازمانها در توسعه فرهنگ نوآوري میشود. از لحاظ مفهومی، ارتباط بینTQM -نوآوري، بدیهی و روشن به نظر میرسد ولی تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته است. در این مقاله ارتباطات و تعاملات بین دو مقوله TQM و نوآوري جستجو میشود. در ابتدا مروري بر ادبیات نوآوري، میشود. سپس به مدیریت کیفیت جامع میپردازیم و اصول اساسی آنرا بیان میکنیم. در ادامه به نحوه تعاملات آنها اشاره میکنیم. در نهایت با ارائه مدلی، چگونگی این ارتباطات را نشان میدهیم.
واژههاي کلیدي: مدیریت کیفیت فراگیر، TQM، نوآوري، نوآوري فرآیندي
1- مقدمه
بطور کلی مشخص شده است که سازمانها به منظور بقا و کامیابی، نیازمند نوآوري هستند. شاید اصطلاح مدیریت کیفیت فراگیر TQM یکی از متداول ترین اصطلاحات تجاري باشد که در سالهاي اخیر در مورد تمامی تلاشهاي انجام شده براي پیشبرد و بهبود کیفیت به کار رفته است . مدیریت کیفیت فراگیر، بهبودي در روشهاي سنتی انجام کار و تجارت و فنی اثبات شده براي تضمین بقا در جهان رقابتی کنونی به شمار میرود. TQM یا مدیریت کیفیت فراگیر اقدامی است هوشمندانه، آرام و مستمر که تاثیري قدرتمند در تامین اهداف سازمان دارد و در نهایت به رضایت مشتري، افزایش کارایی و بالا بردن توانایی رقابت در بازار ختم میشود. فلسفه و هدف سیستم TQM رسیدن به انسان ایدهآل است . مدیریت کیفیت فراگیر را میتوان مشارکت تمامی افراد و اجزاي سازمان از طریق کار گروهی در پیشرفت و اصلاح مستمر دانست.
به نظر میرسد مولفههاي TQM از قبیل رهبري اثربخش، تمرکز روي مشتري، روابط با تامین کنندکان، روابط داخلی با مشتریان و مدیریت فرآیندها و محصولات، فرهنگ نوآوري سازمانی را توسعه میدهند.
همانطوریکه گفته شد، از لحاظ مفهومی، ارتباط بین TQM- نوآوري، بدیهی و روشن به نظر میرسد ولی تحقیقات کمی در این زمینه صورت گرفته است. در این مقاله ما سعی داریم به بررسی روابط بین این دو مقوله بپردازیم.
در این مقاله، ابتدا به مرور ادبیات نوآوري میپردازیم. انواع نوآوري را تعریف کرده، ضرورت و اهمیت پرداختن و توجه به نوآوري را ذکر نموده، منابع کسب نوآوري را ارائه میدهیم. سپس به مدیریت کیفیت فراگیر میپردازیم، مفاهیم و اصول اساسی TQM را ارائه کرده، ابعاد و اصول اساسی آنرا برمی شماریم. بعد از آن، به تحلیل روابط بین نوآوري و TQM پرداخته و در قالب مدلی پیشنهادي، این روابط را نشان میدهیم.
2- نوآوري
نوآوري تغییر در فن آوري تولید است که در ایجاد و توسعه محصولات جدید اشکار میشود. انجام کارهاي جدید یا کاربردي کردن یک خلاقیت، نوآوري است.[1]
کنتر، در تعریف نوآوري بر فرایند آن تاکید دارد و نوآوري را فرآیند گردآوري هر نوع ایده جدید و مفید براي حل مساله میخواند و معتقد است که نوآوري شامل شکل گرفتن ایده، پذیرش و اجراي آن است. شومپیتر در آثارش بر نقش و قدرت نوآوري در تولید تاکید نموده و نوآوري را بر میزان تولید و رشد اقتصادي کشورها موثر میداند.[1]
2-1- انواع نوآوري [2]
امروزه نوآوري یک مد ظاهري نیست، بلکه یک فعالیت اساسی براي بقاي سازمانها در درازمدت است. در مطالعات اخیر پیرامون نوآوري، Marquis (1996)، 3 نوع نوآوري تعریف کرده است: ریشه اي، افزایشی و سیستمها. ولی اکنون 4 نوع نوآوري شناسایی شده است:
نوآوریهاي ریشه اي عوامل
نوآوریهاي افزایشی در تکنولوژیهاي موجود
نوآوریهاي ریشه اي سیستم
نوآوریهاي تولید بعدي (Next-Generation) در تکنولوژي
2-2- ضرورت و اهمیت نوآوري [1]
ضرورت و اهمیت نوآوري را از سه دیدگاه کلی، فردي و سازمانی میتوان بررسی نمود:
الف) نقش و اهمیت نوآوري از دیدگاه کلی
نوآوري و خلاقیت از بنیادي ترین ویژگیهاي انسان است. تمدن جوامع حاصل خلاقیت و نوآوري انسانهاست. یکی از اصلی ترین اهداف تعلیم و تربیت نوآوري و خلاقیت اس که موجب افزایش کیفیت زندگی و در نتیجه رفاه و آسودگی و رفع مشکلات میگردد. ایجاد و توسعه سازمانها، کارخانجات، بنگاههاي تولیدي و در نهایت تولید محصولات و خدمات متنوع حاصل نوآوري است که موجبات پیشرفت جوامع را فراهم میسازد و اصولا جوامع پیشرفته از نواوریهاي بیشتري برخوردارند.
نقش و اهمیت نواوري از دیدگاه فردي:
خلاقیت و نوآوري تاثیر اساسی بر افراد و جنبههاي شخصیتی انسانها دارد و علاوه بر اینکه موجب شکوفایی استعدادها میگردد عامل خودشکوفایی افراد بوده و حاصل آن موفقیتهاي شغلی و اجتماعی افراد است.
اهمیت نوآوري از دیدگاه سازمانی:
نوآوري تاثیر فراوانی بر سازمانها دارد بطوریکه عامل پیدایش سازمانهاي جدید میگردد و خدمات و تولیدات بیشتر و بهتري را به ارمغان میآورد و موجب افزایش کمیت و کیفیت کالاها و خدمات شده و هزینهها و ضایعات را کاهش داده و در نتیجه از اتلاف منابع جلوگیري مینماید.
پیشرفت در زمینه خلق کالا یا خدمات جدید، شناخت بازارهاي فعلی و ایجاد بازارهاي نو، خلق محصول جدید یا اصلاح محصولات در حال تولید مطابق با سلیقه و نیازهاي بازار، افزایش سرعت تولید و برگشت سرمایه، ایجاد فضاي رقابت در بنگاهها و در نتیجه جامعه تولید کنندگان، ارتقاي وضعیت بسته بندي کالاها جهت تسهیل در انبار کردن آنها و تضمین سلامت محصول و سهولت در توزیع، افزایش سطح خدمات به منظور تامین رضایت و جذب مشتریان و ایجاد محصولات جدیدتر با تکنولوژي بالاتر را میتوان از نتایج مهم نوآوري و خلاقیت سازمانی بر شمرد.
2-3- منابع نوآوري [1]
نوآوري مانند اختراع و تحقیق باید داراي برنامه ریزي باشد. شرکتها با شناخت مشکلات و فرضهاي پیش رو باید به
نوآوري تولید محصولاتشان اقدام کنند. هفت منبع نوآوري که فرصتها را تشخیص میدهند و با ولویت بندي به تلاشهاي نوآورانه در شرکت کمک میکنند به شرح زیر است:
الف) منابع نوآوري درون شرکت:
نتایج و وقایع پیش بینی شده
عدم تجانسها
نیازهاي فرآیندي
تغییرات غیر قابل پیش بینی در صنعت و ساختار بازار
ب) منابع نوآوري برون شرکت:
تغییرات جمعیتی
تغییرات اطلاعات
دانش جدید
3- مدیریت کیفیت فراگیر (TQM) [3]
هم اکنون شاید بتوان گفت مدیریت کیفیت فراگیر، بهترین راه براي رشد و گسترش صنعت نوپاي ایران بزرگ است.
توجهی که این روزها مدیران ما نسبت به مسایل انسانی و پیشرفت در سایه رضایت کارکنان و مشتریان ابراز میدارند، همگی نشانگر یک حرکت بزرگ در راستاي استقرار فرهنگ کیفیت در سازمانهاست.
TQM یا مدیریت کیفیت فراگیر اقدامی است هوشمندانه، آرام و مستمر که تاثیري قدرتمند در تامین اهداف سازمان دارد و در نهایت به رضایت مشتري، افزایش کارایی و بالا بردن توانایی رقابت در بازار ختم میشود . فلسفه و هدف سیستم TQM رسیدن به انسان ایده آل است . در چنین سازمانی احترام و اعتماد متقابل، نهادي و فراگیر است و انسانهاي خود رهبر و پرورش یافته، مجریان سازمان میباشند . مدیریت کیفیت فراگیر را میتوان مشارکت تمامی افراد و اجزاي سازمان از طریق کار گروهی در پیشرفت و اصلاح مستمر دانست.
3- 1- مفاهیم و اصول اساسی TQM
در پیاده سازیو اجراي TQM، اصولی وجود دارد که بایستی به آنها توجه شود. این اصول در جدول (1) ارائه شده اند:
جدول 1: ابعاد و اصول مختلف TQM[4]
مفاهیم فوق روشی عالی را براي بنا نهادن یک حرفه و تجارت معرفی می کنند.
4- نوآوري و TQM [4]
نیاز به نوآوري کسب و کار، یکی از دلایلی است که شرکتها، TQM را قبول میکنند. با این حال، این بدان معنی نیست که ما TQM را بعنوان یک رویکرد مدیریتی مناسب براي توسعه و بکارگیري نوآوري مدیریتی در نظر بگیریم.
شرکتها نوآوري را به 2 طریق اساسی بکار میگیرند: با کپی کردن آن و یا توسعه نوآوریهاي خود. استراتژي اول میتواند در راهحلهایی که شرکتها از مزیتهاي رقابتی برخوردارند، مفید باشد، از قبیل شرایطی مانند: حقوق پایین، دسترسی آسان به مواد اولیه، بازارهاي انحصاري و تامین کالاي چندگانه. در حالیکه، به منظور بدست آوریدن مزیت رقابتی، استراتژي دوم بهتر است. این موضوع نه تنها براي نوآوري در محصولات و فرآیندها، بلکه همچنین براي نوآوري در تفکر مدیریتی نیز مفید است. رویکرد TQM میتواند در هر دوي این استراتژیها مفید واقع شود. شرکتهایی که از یک رویکرد TQM استفاده میکنند، راحتتر میتوانند رضایت خاطر کارکنان خود را در ورود و پذیرش ایدههاي جدید در قالب عادات بهبود مستمر اراده شده توسط TQM قبول کنند.
یکی از مهمترین عوامل TQM، نیاز به تمرکز مناسب بر روي مشتریان است. شرکتها مجبورند که نیازها و سطوح رضایتمندي و وفاداري فعلی و آینده مشتریان خود را شناسایی کنند. قابل پیش بینی است که تقاضاي مصرف کنندگان جهانی، مخصوصا با توسعه TQM در کشورهاي کمتر توسعه یافته (مانند چین، آمریکاي جنوبی و جنوب شرقی آسیا) روز بروز افزایش خواهد یافت. هر تغییري که صورت میگیرد، بایستی نیازهاي کامل مشتریان در آن ملاحظه شده باشد، بنابراین این بعد TQM انگیزه اي براي نوآوري فرآیندي است.
فایل : 11 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.