مقاله کامل نقش اختلال های روانی منجر به رفتار مجرمانه بر درجات مسئولیت جنایی
مقاله کامل نقش اختلال های روانی منجر به رفتار مجرمانه بر درجات مسئولیت جنایی
/
آرم دانشگاه
واحد ……..
موضوع
نقش اختلالهای روانی منجر به رفتار مجرمانه بر درجات مسئولیت جنایی
نام استاد
—————-
نام دانشجو
————–
پاییز 1400
فهرست مطالب
چكيده 1
مقدمه 1
مسئولیت جنایی و مانعهای آن. 2
مسئولیت جنایی. 2
جنون و اختلال روانی. 3
جنون. 4
اختلال روانی. 4
تعریف اختلال روانی. 4
میزان انطباق جنون با اختلالهای روانی. 5
رابطه ژنتیک و اختلالهای روانی و تأثیر آن بر جرم 7
اختلال روان گسیختگی (اسکیزوفرنی) 8
اختلالهای خلقی. 9
اختلالهای شخصیت. 9
اختلالهای کنترل تکانه 10
نقش اختلال روانی در حقوق جنایی ایران و دیگر کشورها 11
بحث و نتيجه گيری. 16
مراجع 18
چكيده
بسیاری از مطالعات به نقش اختلالهای روانی و ژنتیكی بر رفتار مجرمانه اشاره كردهاند؛ اما اختلالهای ژنتیكی و به تبع آن روانی در بسیاری از موارد مشمول جنون نمی شوند و در دستهای به نام مسئولیت نقصان يافته كه گسترهای بین جنون و سلامت عقل قرار دارد، جای میگیرند. درحالیكه بسیاری از كشورها مسئولیت نقصان يافته را به رسمیت شناختهاند، در قانون مجازات ايران اين مفهوم تعريف نشده است. قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1392 با بهكارگیری مفهوم اختلال روانی مجرمانه به جای واژهی جنون و وسیع تر كردن گستره عاملهای مؤثر در رفتار مجرمانه، يک قدم در راه شناسايی مسئولیت نقصان يافته برداشت. با اين حال، همچنان تنها اثر حقوقی اختلال روانی و ژنتیكی در حوزه جنون جای میگیرد. در اين پژوهش، با مطالعه ارتباط بین اختلالهای روانی و ژنتیكی با درجات مختلف مسئولیت جنايی، نقش جنون و مسئولیت جنايی نقصان يافته در نظام حقوقی ايران و ديگر كشورها مورد بررسی قرار میگیرد.
واژگان کليدي: جنون؛ اختلال روانی؛ ژنتیک؛ مسئولیت جنايی؛ مسئولیت نقصان يافته
مقدمه
جنون، از هنگام تصویب قانون مجازات عمومی در سال 1304 تا کنون همواره به عنوان یکی از موانع مسئولیت جنایی مورد توجه قانون گذاران قرار گرفته است. با پیشرفتهای چشمگیر در حوزه روان شناسی و روانپزشکی مفاهیم جدیدتری همچون اختلال روانی در نظامهای عدالت جنایی مختلف به جای واژهی جنون مورد استفاده قرار گرفت و به تبع آن مسئولیت
جنایی نقصان یافته در مورد اختلالهایی که در حد جنون نیستند به قوانین کشورهای مختلف راه یافت.
در قانون مجازات اسلامی 1392 نیز همچون قوانین سایر کشورها از اصطلاح اختلال روانی به جای واژهی جنون استفاده شده است.اختلال روانی واژهی عامی است که در برخی موارد با جنون همپوشانی دارد. اختلالهای روانی شدیدی همچون انواع مختلف روان گسیختگی، برخی از انواع اختلال شخصیت و اختلالهای خلقی میتواند به عنوان جنون محسوب شوند؛ اما در مورد برخی دیگر از اختلالهای روانی همچون اختلال شخصیت ضداجتماعی، جنون دزدی و جنون آتشافروزی بهطور قطع نمی توان اظهارنظر نمود. امروزه دیدگاههای زیستی پرده از نقش ژنتیک در انواع اختلالهای روانی برداشته است و بر همگان روشن شده که بسیاری از اختلالهای روانی، ذاتی و ارثی هستند. با این حال عدم توجه قانونگذار به اختلالهایی که در حد جنون نیستند و شناسایی مسئولیت جنایی تام برای این اختلالها نشاندهندهی عدم شناخت مسئولیت جنایی نقصان یافته برای این افراد است.در سایر کشورها با شناسایی مسئولیت جنایی نقصان یافته تخفیف مجازات قابلتوجهی نسبت به این نوع اختلالها لحاظ شده است.
مهم ترین پرسشهایی که این مقاله به دنبال پاسخ آنهاست، عبارت اند از: نقش مسئولیت جنایی نقصان یافته در نظام عدالت جنایی ایران چیست؟ نقش عوامل ژنتیکی در اختلالهای روانی چگونه است؟ و آیا اختلالهای روانیمادون جنون نیز با توجه به قانون مجازات اسلامی 1392 به عنوان یک مانع مسئولیت جنایی شناخته میشوند؟
مسئولیت جنایی و مانعهای آن
در این بخش پس از بررسی مفهوم مسئولیت جنایی به مسئولیت جنایی نقصان یافته و موارد استناد به این مسئولیت اشاره خواهد شد.
مسئولیت جنایی
مسئولیت در لغت به معنی موظف بودن به انجام دادن امری است و مسئول کسی است که تعهدی در قبال دیگری به عهده دارد که اگر از ادای آن سر باز بزند بازخواست میشود؛ بنابراین مسئولیت همواره با التزام همراه است. در قلمرو حقوق جنایی محتوای این التزام تقبل آثار و عواقب افعال مجرمانه است؛ لیکن به صرف ارتکاب جرم نمی توان بار مسئولیت را یک باره بر دوش مقصر گذاشت، بلکه پیش از آن باید بتوان او را سزاوار تحمل این بار سنگین دانسته، تقصیری را که مرتکب شده است نخست به حساب او گذاشت و سپس او را مواخذه کرد. توانایی پذیرش بار تقصیر را حقوق دانان قابلیت انتساب مینامند.
میزان مسئولیت کیفري میتواند متغیر باشد؛ بدین ترتیب که گاه شخص به طور کامل از قوای عقلی بهره مند است و نسبت به آنچه انجام میدهد آگاه بوده و واجد اراده آزاد است. در این صورت مسئولیت شخص تام و کامل است. گاه نیز درنتیجهی آسیب روانی، قوای یاد شده ضعیف میگردد و لذا قوهی تمییز و تشخیص با خلل مواجه میشود. در این میان تعیین میزان درک شخص با استناد به معاینههای بالینی و پزشکی امکانپذیر است. با انجام این معاینهها و بررسیها، سلامت روانی یا اختلال روانی قابل تشخیص است. قانون گذار برخی کشورها همچون فرانسه و آلمان حالتی که شخص بهطور نسبی دچار اختلال در قوه تمیز و تشخیص میشود با عناوینی
همچون عقب ماندگی ذهنی یا نارسایی عقلی درنتیجه وقفه در رشد طبیعی قوای ادراکی مطرح کرده اند. در این موارد مسئولیت شخص نه به صورت تام و کامل، بلکه نقصان یافته است.قانون با در نظر گرفتن این نوع از مسئولیت، خواسته است تا میزان عدالت جنایی را بالا ببرد، زیرا همانطور که در بخشهای بعدی ذکر خواهد شد، بسیاری از انسانها به دلیل بیماریها و نقصهایی که در ساختار مغز آنهاست، توانایی درک کامل از اعمال خود را ندارند. مسئولیت کامل در زمان گذشته، با تصور اینکه همه باارادهی کامل و آزاد اعمال و رفتار خود را انجام میدهند، به وجود آمده بود. شاید به همین دلیل برای حیوانات هم مسئولیت در نظر گرفته میشد.
بهطور خاصه، مسئولیت نقصان یافته یا صاحیت نقصان یافته عامل تخفیف مجازاتی است که بر مبنای اختلال یا بیماری روانی مجرم ایجاد میگردد که این اختلال یا بیماری روانی میتواند به دلایل ذاتی و یا اکتسابی نظیر بیماری یا جراحت باشد که اساساً مسئولیت روانی شخص را برای فعل یا ترک فعلش معیوب کند. اصطلاح قانونی مسئولیت نقصان یافته، در حقوق انگلستان مربوط به محاکمههای قتل در انگلستان و ولز است. در قانون قتل (1958) چنین آمده است: «وقتی کسی که فرد دیگری را به قتل رسانده، مبتلا به نوعی اختلال ذهنی باشد (خواه به دلایل ذکر شده یا هر علت ذاتی دیگری و یا به دلیل بیماری و صدمات) که مسئولیت ذهنی وی را برای ارتکاب قتل دچار آسیب اساسی کرده باشد، به قتل محکوم نمیشود.» بنابراین در این کشور دفاع مسئولیت نقصان یافته در اختیار متهمانی است که از نوعی اختلال دماغی مادون جنون رنج میبرند که بر مسئولیت روانی آنها در قبال اعمالشان تأثیر میگذارد. پذیرش این دفاع موجب محکوم شدن فرد به قتل غیر عمدی به جای قتل عمدی
میگردد.در چنین حالتی مجازات مرتکب به جای مجازات ثابت حبس ابد حداکثر حد ابد خواهد بود. در بسیاری از کشورها اعمال تخفیف مجازات برای مجرمین دارای مسئولیت نقصان یافته شکل گرفته است. برای مثال، برخی کشورها، مجازات قتل عمد را به قتل غیر عمد برابر همین مقررات تبدیل میکنند.
جنون و اختلال روانی
جنون، یکی از مانعهای مسئولیت جنایی است؛ اختلال روانی شامل دستهی گسترده ای از اختلالها است که ممکن است برخی از موارد آن در حیطهی جنون بگنجد و برخی دیگر از موارد آن شامل مفهوم جنون نشود. در واقع جنون، حد نهایی اختلال روانی است.در این قسمت به بررسی مفهوم این دو اصطلاح پرداخته میشود و پس آن میزان انطباق این دو مفهوم بر یکدیگر مورد بررسی قرار میگیرد.
جنون
یکی از مباحث پیچیده و مهم که هم در حوزهی حقوق جنایی و هم در حوزه علوم روانی و روان پزشکی اهمیت قانونی و درمانی دارد، جنون است. اهمیت جنون در قانون و امور قضایی در این نکته است که احراز آن سبب رفع مسئولیت جنایی در فرد میشود.
جنون، واژهای عربی و در فرهنگهای لغت عربی، اصولاً به معنای زوال عقل و فساد آن آمده است. این واژه که در فارسی معادل کلمهی دیوانگی است، از ریشهی جن به معنای پوشاندن و مستتر بودن است و مجنون را از آن رو به این نام خوانده اند که عقل وی به طور تام یا نسبی مستور گردیده است.
مجرمی که در زمان ارتکاب جرم به دلیل ابتلا به جنون، ماهیت یا قبح عمل خود را درک نکند از مسئولیت جنایی رهایی مییابد.همین موضوع در تمامی نظامهای حقوقی جهان پذیرفته شده است. در فقه اسلامی نیز روایات راجع به «رفع قلم» دلالت بر آن دارند که بار تکلیف از دوش افراد مجنون برداشته شده است (در حدیث رفع از پیامبر (ص) آمده است، قلم مواخذه از سه دسته برداشته شده است: از کودک تا هنگام بلوغ، از شخص خواب تا هوشیاری و از مجنون تا پیدایی حالت افاقه)
اختلال روانی
در این قسمت مفهوم اختلال روانی و طبقه بندی اختلالهای روانی بر اساس معیارهای DSM-IV بیان شده و پس از آن، دیدگاههای مختلف پیرامون اختلالهای روانی بررسی میشوند.
تعریف اختلال روانی
به طور کلی، میتوان بهنجاری را انطباق فرد از نظر جسمی، روانی و اجتماعی با موازین یا معیارهای یک جامعهی خاص تعریف نمود. در تعریف اختلال روانی میتوان گفت اختلال روانی نوعی بیماری همراه با تظاهرات رفتاری و روانشناختی است. همچنین آشفتگیهای که امکان دارد در اثر یک بیماری جسمانی، اجتماعی، روانشناختی، ژنتیکی یا شیمیایی باشد که در بیمار نشانهای بخصوص ایجاد میکند. اختلال روانی عمیقا بر تواناییهای تفکر، احساس و عمل یک شخص تأثیر میگذارد.
اختلالهای روانی دایرهی گستردهای دارند و شناختن هرکدام از آنها به طور جداگانه برای بهبود مجازات افراد مبتلا به این اختلالها امری ضروری است؛ زیرا برخی از اختلالهای
رواني، اراده را کاملا مخدوش میکنند، درصورتی که برخی دیگر تنها قسمتی از آن را از بین میبرد. بدین ترتیب در هنگام صادر شدن حکم، باید جوانب و آثار هر اختلال روانی در شخص، مورد بررسی دقیق قرار گیرد تا عدالت در مورد متهم، بهتر اجرا شود.
میزان انطباق جنون با اختلالهای روانی
قانون مجازات اسلامی سابق (مصوب 1370) با اشاره به جنون و درجههای آن، بدون ارائه تعریف دقیق و مشخصی از جنون تمام ماجرای اختلال روانی و تأثیرات این اختلال بر مسئولیت جنایی را در ماده 51 این قانون خاصه کرده بود. این اجمال، سبب تشتت آرای قضات و دیگر صاحب نظران در شناخت مفهوم حقوقی جنون شده بود.
اینکه جنون به عنوان یک مانع مسئولیت جنایی چه نسبتی بااختلالهای روانی دارد، در این قانون مسکوت مانده بود و تشخیص ارتباط این امر که از امور موضوعی است، به دست قضات سپرده شده بود که معمولاً نیز قضات اظهارنظر قطعی در این مورد را پس از استعام از مراجع ذی ربط ازجمله پزشکی قانونی انجام میدانند.
طبقه بندیهای اختلالهای روانی وسیع و گسترده است و انطباق این اختلالها با مفهوم کلی جنون نیازمند آگاهیهای روان شناختی و روان پزشکیست؛ بنابراین سپردن این تشخیص به قضات اصولا کار نادرستی است؛ ارائه ملاکهای واضح و مشخص از سوی قانون گذار میتوانست دراین باره راه گشا باشد.
قانون گذار اغلب نظامهای عدالت جنایی به تأثیر اختلال روانی بر مسئولیت جنایی بهخوبی واقف گردیده و لذا در
فایل : 28 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.