مقاله کامل موانع مشارکت والدین در ارزشیابی توصیفی
مقاله کامل موانع مشارکت والدین در ارزشیابی توصیفی
موانع مشارکت والدین در ارزشیابی توصیفی: مطالعه کیفی
چکیده
هدف از اجرای پژوهش حاضر، شناسایی موانع مشارکت والدین در ارزشیابی توصیفی بود و مطالعه با اتخاذ رویکرد کیفی از نوع پدیدارشناسانه انجام گرفت. برای این منظور با استفاده از شیوههای نمونهگیری کرانهای (مخالفان) و مطلوب (موافقان) 35 تن از والدین که فرزندان آنها در مدرسههای هیئت امنایی در پایه ششم تحصیل میکردند، برای مشارکت در مصاحبه نیمه ساختار یافته انتخاب شدند. با تحلیل دادهها، 89 مضمون پایه، 15 مضمون سازمان دهنده و شش مضمون اصلی شکل گرفت که این مضامین به ناآگاهی والدین از مبانی و ویژگیهای ارزشیابی توصیفی، فهم نادرست معلمان از مشارکت والدین، تعهد نداشتن و مسئولیت پذیر نبودن والدین، شیوهها و ساختار ارزشیابی حاکم بر سایر دورههای آموزشی، تجربههای تحصیلی والدین و عوامل اجتماعی– فرهنگی مربوط میشد. این موانع به دو دسته موانع اختصاصی و موانع عمومی دستهبندی شدند که عوامل فرهنگی و اجتماعی بهعنوان مبنا و ریشه بر هر دو دسته تأثیرگذار هستند.
واژگان کلیدی: ارزشیابی توصیفی، مشارکت والدین، برنامه درسی، موانع اختصاصی، موانع عمومی.
مقدمه
ارزشیابی توصیفی از تغییرات مهم آموزشی بود که از سال 1381 بهصورت آزمایشی در پنج استان ایران و در 25 کلاس اجرا شد و بلافاصله از سالهای بعد در همه استانها به صورت پلکانی از پایه اول شروع و تا پایان دوره ابتدایی (پایه ششم) ادامه یافته است. هدف از اجرای این طرح، ارتقای همکاری و کار گروهی در بین دانشآموزان، کاهش رقابت، افزایش مشارکت و گفتگو در کلاس، رفع اضطراب امتحان و تحقق نتایج یادگیری سطوح بالای شناختی و نگرشی بود (صالحی، بازرگان، صادقی و شکوهی یکتا، 1394) و برای اجرای آن اغلب معلمان و مدیران مدرسههای ابتدایی آموزشهای لازم را دریافت کردند و آییننامههای اجرایی آن نیز تهیه و تنظیم شد. ولی بر اساس نتایج پژوهشها نه تنها این طرح در تحقق هدفهای خود موفق نبوده، بلکه موجب کاهش سطح سواد، کاهش انگیزه تحصیلی در دانشآموزان و کاهش شوق معلمان به تدریس و تنزل جایگاه آموزشی آنها نیز شده است (صالحی و همکاران، 1394). در سایر پژوهشها مانند خصالی، صالحی و بهرامی (1394) کاهش تلاش تحصیلی دانشآموزان، مبهم بودن ابزارهای ارزشیابی برای دانشآموزان و والدین، دشواری تفسیر نتایج ارزشیابی برای والدین و غیرمنصفانه تلقی کردن نتایج ارزشیابی از چالشهای ارزشیابی توصیفی تلقی شده است. حسنزاده پلکویی و صالحی (1396) تأکید کردهاند که ارزشیابی توصیفی با کاهش استرس مولد در دانشآموزان، موجب کاهش انگیزه تحصیلی و پیشرفت در دانشآموزان شده، جایگاه معلمان در فرایند آموزش را تضعیف و توقعات نابجای والدین از مدرسهها و معلمان را افزایش داده است. برخی از پژوهشها، ناآشنایی معلمان با فلسفه، هدفها و شیوههای ارزشیابی توصیفی، کمبود منابع و امکانات، پر جمعیت بودن کلاسها، ناهماهنگی بین ارزشیابی توصیفی با ارزشیابی سنتی و نبود تناسب بین رویکرد کتابمحور و ارزشیابی توصیفی و همکاری نکردن خانوادهها، اجرای عجولانه و گزینشی طرح را از موانع و چالشهای اجرای این طرح میدانند (خوش خلق و شریفی، 1386؛ کشتی آرای، کریمی و فروغی ابری، 1392؛ بیرامی، حسنآبادی و کاووسیان، 1395).
اگر ارزشیابی توصیفی را نوعی نوآوری آموزشی تلقی کنیم، باید بپذیریم که تعامل بین مدرسه، والدین و اجتماع برای اجرای اثربخش آن ضرورت دارد. بستر اجتماعی، تاریخی و اقتصادی شکلدهنده اجتماعی است که با اتخاذ سیاستها و طرحهای لازم، زمینه را برای توسعه مدرسهها و تربیت فرزندان مهیا میسازد. مدیران، معلمان و کادراجرایی مدرسهها بهعنوان بسترساز اجرای مؤثر برنامههای درسی رسمی هستند. نظام آموزش و پرورش با سازوکارهای لازم، این افراد را آموزش داده و برای ورود به مدرسه آماده میکند. در این بین نقش خانوادهها و والدین کمتر به صورت رسمی مورد تأکید میگیرد؛ گرچه نفوذ ضمنی و غیررسمی والدین و خانوادهها در تربیت دانشآموزان همواره چشمگیر و قابل توجه بوده است (هوور-دمپسی و همکاران[1]، 2005).
با شکل گیری مدرسههای مدرن، به تدریج از نقش والدین، در عرصه تربیت فرزندان کاسته شد. مدرسهها و معلمان با تأکید بر برنامههای درسی رسمی، عرصه نفوذ والدین در تربیت فرزندان را محدودتر کرده و تا جایی که والدین نیز سهم مدرسهها را در تربیت فرزندان مهمتر از خودشان میدانند. لیکن در دهههای اخیر، دوباره به نقش تربیتی والدین و خانوادهها توجه شده و سیاستگذاران تربیتی به همراه پژوهشگران در تدوین سیاستها و راهبردهای تربیتی به ظرفیت خانوادهها تکیه میکنند. در آمریکا بر اساس قانون 2001 «هیچ کسی نباید از مدرسه بیرون بماند».[2] در نیوزیلند برنامهای موسوم به«طرح بچه ها»[3] به نقش مشارکت والدین در تربیت تأکید شده است (هورنبی و وایت[4]، 2010). در سند تحول بنیادین آموزشوپرورش ایران نیز نقش خانوادهها و والدین در آموزش و پرورش ضروری شمرده شده است و بر اساس آن، در سند برنامه درسی ملی ایران در بندهای شش و یازده به صراحت بر نقش مشارکت والدین در ارزشیابی آموزشی تأکید شده است. در بند شش اشاره شده است که: «برای تبیین و منعکس نمودن ظرفیتهای وجودی و وجوه تواناییهای متفاوت هر یک از دانش آموزان، امکان مشارکت سایر دانش آموزان، مربیان و اولیا در امر سنجش را فراهم کند». در بند یازده نیز آمده است: «با تأکید بر بهرهگیری از تکالیف عملکردی در سنجش میزان دستیابی دانشآموزان به شایستگیها گزارش عملکرد تحصیلی و تربیتی آنان با همکاری دانش آموز، اولیای مدرسه و والدین تنظیم و ارائه شود»(وزارت آموزش و پرورش، 1391، ص 42)». ولی با وجود این تأکیدها، در پژوهش هایی که تاکنون درباره ارزشیابی توصیفی انجام گرفته است، فقط در پژوهش خصالی و همکاران (1394) و حسن زاده پلکویی و صالحی (1396) به نقش والدین در ارزشیابی توصیفی مختصر اشاره شده است. در پژوهش اول به دشواری تفسیر نتایج ارزشیابی توصیفی توسط والدین و در پژوهش دوم به افزایش توقعات نابجای والدین از معلمان بهعنوان چالش ارزشیابی توصیفی اشاره شده است.
مشارکت فرایند داوطلبانه ای است که فرد یا گروهی بنا به درخواست فرد یا گروه دیگر مورد مشورت قرار میگیرد یا اینکه فعالانه در تصمیمگیریها و عمل درگیر میشود. مشارکت والدین در امور آموزشی فرزندان را میتوان به مشارکت مدرسه محور[5] و خانهمحور[6] تقسیم کرد. مشارکتهای مدرسهمحور، شامل مواردی همچون؛ شرکت در تصمیمگیریهای مدرسه، تعامل با معلم یا مدیر مدرسه و حضور در کلاس درس است. این نوع مشارکت، شرایطی را فراهم میآورد تا والدین ویژگیهای فرزند خود را برای معلم بیان کنند، در تصمیمگیری های مدرسه نقش و سهم داشته باشند و برای حل مسائل آن راه حل ارائه کنند. مشارکت خانهمحور غالب ا به شرکت و همکاریهای اعضای خانواده، به ویژه والدین در کمک به انجام تکالیف آموزشی و تعامل با فرزندان مربوط میشود (اپستین و سالینز[7]، 2004). مشارکت والدین در برخی امور تحصیلی مانند انجام تکلیف شب، نرخ اتمام تکالیف را افزایش و چالشهای انجام تکالیف را کاهش میدهد و در دانشآموزان ابتدایی و متوسطه به بهبود عملکرد تحصیلی کمک میکند (پاتل، کوپر و رابینسون[8]، 2008). پژوهش سد ([9](2012 نیز نشان میدهد که مشارکت والدین در تکالیف ریاضی، فناوری، علوم و مهندسی با پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در آن درسها همبستگی مثبت دارد.
والدین به مانند سایر عناصر آموزشی میتوانند در ارزشیابی نیز نقش فعال داشته باشند. مشارکت والدین در ارزشیابی فرزندان، افزون بر کمک به مستندسازی و تأمل روی دادههای ارزشیابی، اطلاعات غنی و ارزشمندی برای معلمان فراهم میسازد و به والدین نیز کمک میکند تا ضعفهاو قوتهای فرزندان خود را بهتر بشناسند و روی آن تأمل کنند (بیرلی و تزیکا[10]، 2014). والدین با مشارکت در تصمیمگیریهای مربوطبه اجرای ارزشیابی توصیفی در مدرسه و شرکت در اجرای مؤثر آن در کلاس درس و همچنین با ارائه اطلاعات عمیق درباره نگرش و شناخت فرزندان خود به معلم، نظارت بر پوشه کار و مواردی از این قبیل میتوانند به اجرای صحیح ارزشیابی توصیفی در مدرسهها کمک کنند. این مشارکتها زمینه سهسوسازی[11] دادهها، تدارک موقعیتهای ارزیابی واقعی، ارائه دادههای عمیق، مشارکت و تعامل با فرزندان برای طرح یا انجام تکالیف و مشورت با معلمان را تسهیل میکند.
لیکن والدین به دلایلی مانند کمبود وقت، تجارب منفی مدرسه، پایین بودن سطح تحصیلات و پایین بودن درآمد اقتصادی، بهطور موثر در فعالیتهای آموزشی مشارکت نمی کنند (میلز و گال،[12] 2004). هریس و گودل[13] (2008) پایین بودن سطح سواد والدین، ضعف مهارتهای زبانی، نبود اعتماد به نفس، کمبود وقت، کثرت تعهدات شغلی، تعدد مسئولیتهاو تجربههای ناخوشایند دوران
فایل : 42 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.