مقاله کامل ملاک کافر و مسلمان شمردنِ اشخاص با بررسی تطبیقی ولایت در کتب اربعه و صحاح سته

مقاله کامل ملاک کافر و مسلمان شمردنِ اشخاص با بررسی تطبیقی ولایت در کتب اربعه و صحاح سته

ملاککافر و مسلمان شمردنِ اشخاص با بررسی تطبیقی ولایت در کتب اربعه و صحاح سته
چکیده
«ولایت الهي» و «قانون الهي» قرین همدیگر هستند. یکي از منابع قانون الهي، سنت است. که در قانون گذاری به عنوان پایهای اصلي مطرح ميشود سرچشمه این منبع اسلامي، دو مجموعه بزرگ اسلامي است؛ به نامهای «کتب اربعه» و «صحاح سته»، مي‌باشد که شیوهی این دو منبع متفاوت از یکدیگر است. هدف پژوهش حاضر این است که با استناد به شواهد قرآني و احادیث فریقین و دلایل عقلي، بعد از نبي اکرم به بررسي مسالهی قانونگذاری پیرامون ولایت الهي اهل بیت پیامبر(ص) بپردازد به این منظور با تطبیق محتوای کتب اربعه و صحاح سته؛ به شیوهی مروری‌تحلیلي به مطالعه ميپردازد وبه این نتیجه ميرسد که اصطلاح خلفاء و امراء دوازدهگانه در کتب روائي فریقین اشارت به قانونگذاران معصومي دارد که ضرورت متابعت از آنان به عنوان اصليترین ملاک اسلامي بر همه مسلمانان ضروری است. زیرا یکي از ملاک‌های اسلامي، ولایت است که اساس صحت ملاک‌های دیگر اسلامي است. این ملاک در کتب اربعه به طور صریح به عنوان نشانه اسلامي بودن قلمداد شده و اصحاب صحاح سته، به صور متفاوتي، به ضرورت ولایت اهل بیت اذعان نموده اند. و لذا عرصه را برای عرضه به اصحاب صحاح سته داده مي‌شود تا ولایت اهل بیت بر مسند حاکمیت نشانده شود و مسلمانان حقیقت قوانین الهي را از این راه رهنمون شوند.
کلیدواژه: ولایت الهی، قانون الهی، خلفا یا امراء دوازدهگانه، کتب اربعه، صحاح سته.
مقدمه
یکي از الطاف بیکران خالق هستي؛ خلیفه قراردادن حضرت محمد و اهل بیت او صلوات اللهعلیهم در میان انسان‌هاست تا آدمي به بشارت سعادت ابدی نائل شود. و چنین امری از سوی خدای مهربان، انجام گرفته است. او دین کامل برای انسان نازل کرده است، الحمدلله.
با مرور پیشینه‌ها، پژوهشي در زمینه کافر و مسلمان شدن با تطبیق کتب اربعه و صحاح سته و منابع فقهي مطلبي یافته نشد لذا پژوهش حاضر با هدف بررسي ملاک کافر و مسلمان شمردنِ اشخاص با بررسي تطبیقي ولایت در کتب اربعه و صحاح سته به مطالعه مي پردازد تا این شکاف بررسي شود و از طریق مباني فقهي، پایه صحیح حقوقي نیز برقرار کردد.
در پژوهش حاضر، در ابتدا بر مبنای صحاح سته و کتب اربعه و سنت به شیوه اسنادی به مطالعه ميپردازیم و سپس به بررسي احادیث دو فرقه، در موضوع ولایت یا خلافت:
ابتدا؛ براساس دو منبع (قرآن و عقل)، به منظور تطبیق میان آن دو توسل ميجوییم.
ثانیاً؛ از تواتر احادیث موجود در این زمینه، هم به یقین نائل شدیم که امر ولایت به عنوان ملاک مهم اسلامي شمرده مي‌شود که مسیر پژوهش را از بررسي رجال حدیثي بي نیاز کرد زیرا هر دو فرقه برای چنین امری، شاخص‌های به خصوصي دارند لذا مهم این است که بر اهل عقل و شرع روشن است که بدون ولایت الهي، احکام دیني در‌هالهای از ابهام فرو مي رود و از مشروعیت ميافتد؛ لذا نیاز به بررسي و مشروحات مسجل مي‌گردد.
اهمیت«سنت»:
برای اهمیت سنت همین کافي است که بدانیم بدون آن، بیان قرآن در متشابهاتش عیان نیست. ان علینا جمعه و
قرءانه علي بن ابراهیم ميفرماید: جمعآوری قرآن و قرائتش به دست آل محمد(ص) است؛ فاذا قراناه فاتبع قرانه، تبعیت از قرائت آنان بکنید، ثم ان علینا بیانه و تفسیر قرآن به عهدهی آل محمداست» (قمي، 1387ق).
مرحوم قميمتوفي قرن سوم هجری در تفسیر روایياش در فراز فوق، حق سنت را به فراخنای تمام دین اسلامي ميداند. چه جمعآوری قرآن و چه قرائت صحیح آن و چه تفسیر و بیان کتاب الهي ميداند.
«اساس و مبنای تمام احکام و قوانین اسلام و پایه و زیربنای تمام دستورهای آن را قرآن و سنت تشکیل مي دهد ولي در میان این دو اصل احتیاج مسلمانان نسبت به سنت بیش از قرآن است چون آیات مربوط به قوانین و احکام در قرآن مجید معدود و بنا به قول مشهور پانصد آیه است و اکتفا نمودن به آیات بدون سنت و حدیث کافي نیست زیرا، اولاً این آیات دارای اجمال و اطلاق است که توضیح آنها در سنت و احادیث است ثانیاً احکام وقوانین اسلام فراوان است که این آیات با آن محدودیت که دارد بر تمام آن احکام کفایت نمي‌کند(نجمي، 1361). آبِشخور چنین منبع مهمي، باید از استحکام زیادی برخوردار باشد، وگرنه چنین مشرعي سرابي خواهد شد؛ که سرانجامش مشاجرات با دیگران، برای به کرسي نشاندن اجباری آن در میان متدینین خالي الذهن ميگردد.
تعریف سنت از دیدگاه خاصه و عامه:
از دیدگاه دو فرقه‌ی بزرگ اسلامي، تعریف سنت متفاوت است:
شیعیان سنت را به «هو کلام یحکي قول المعصومو فعله و تقریره» (شهید ثاني، 1404 ق) یعني کلامي که حکایت کننده گفتار و کردار و تقریر معصومباشد ولي عامه سنت را به « قول الرسولو الصحابي و التابعي » ميداند یعني گفتار رسولو صحابه و تابـعي را سنت ميدانند.
کتب اربعه و صحاح سته:
کتب اربعه، چهار کتاب مهم حدیثي شیعه هستند که عبارتند از: اصول و فروع کافي، من لایحضره الفقیه، تهذیب و استبصار نامهای این کتب ميباشند.
صحاح سته نیز شش کتاب حدیثي عامه هستند که عبارتنداز: صحیح بخاری، صحیح مسلم، سنن ابوداود، سنن ترمذی، سنن نسائي، سنن ابن ماجه. تدوین کتب صحاح سته؛ در قرن دوم هجری قمری صورت گرفت و در فاصله این دو قرن، عامه از کتابت حدیث، منع شده بودند. ولي شیعه از همان ابتدای رسالت، با تشویق اوصیای الهيبه کتابت حدیث، مشغول بوده‌اند ؛ نمونه آن کتاب «السنن و الاحکام و القضاء» از آن ابو رافع، آزاد کرده رسول خداو خزانهدار امیرالمومنیناست که شیخ نجاشي،(ص 5 رجال نجاشي طبع تهران) وی را از متقدمان شیعه، و اسناد خود را به کتاب او پیوسته شمرده؛ و هم اوست که برای اولین بار به تبویب اخبار پرداخت. فوت ابورافع به نقل ابن حجر در تقریب در سال 35 هجری بوده »(مدیرشانهچي، 1388ش) ائمه معصومین نهتنها به دیگران، امر به کتابت اقوال خود ميدادند بلکه خود به این امر عمل ميکردند؛ سید اوصیاء حضرت عليفرمایشات حضرت محمد(ص) را نوشت و این نوشته به دست امامان بعدی رسید؛ شانه چي(1388) در این زمینه ميفرماید:«در کتاب تاسیس الشیعه ص 279 قضیه را چنان مينگارد:
عذافر صیرفي مي‌گوید: به همراه حکم بن عتیبه نزد ابوجعفر محمد بن علي الباقر بودم حکم بن عتیبه ميپرسد و ابوجعفردر حالي که او را اکرام ميکرد، پاسخ مي داد؛ میان امام باقر و حکم بن عتیبه در مساله اختلاف افتاد؛ امام به فرزندش امر کرد تا کتاب عليرا بیاورد. کتاب بزرگي بود آن را گشود و مساله مورد نظر را به حکم بن
عتیبه نشان داد و به او گفت: به هرجا خواستید بروید، چه یمین و چه شمال (کنایه از این است که تمام عالم را جستجو کنید) سوگند به خدا که علمي مورد وثوق و اطمینانتر از علم ما نخواهید یافت زیرا جبرئیل بر ما نازل مي‌شود.
ولایت در لغت:
جوهری متوفای 393 هـ قدر کتاب صحاح خود مي گوید: « الولایة بالکسر، السلطان» (جوهری، 1426 ق) ولایت را به سلطنت پادشاهي معني کرده، راغب اصفهاني متوفای 502 هـ ق مي‌گوید: «الولایة النصرة و الولایة تولي الامر» (اصفهاني، 1412 ق) ایشان ولایت به کسر و او را، به معني نصرت و ولایت به فتح و او را متولي امری شدن ميداند. طریحي برای لفظ ولایة معاني متفاوتي ذکر مي کند:
ربوبیت، نصرت، امارت، دولت، محبت، ولایت و سلطنت، و قسمتي از حدیثي را به عنوان شاهد ذکر مي‌کند و مي‌گوید: بني الاسلام علي خمس. . . منها الولایة. یعني اساس اسلام بر پنج چیز است که یکي از آن چیزها ولایت است و ولایت به فتح واو به معني محبت اهل بیتاست، و متابعت آنان در تمام مسائل دیني است و اوامر و نواهي آنها را امتثال نماییم، و در افعال و اخلاق به ایشان تأسي بجوئیم و شناخت امامت از اصول دین است نه از فروع آن (الطریحي، 1378ش).
از تبادر معاني، امارت و سلطنت و متولي امری شدن برای لفظ ولایت، چنین برداشت مي‌شود که این لفظ برای این معاني حقیقت است، و در معاني دیگری همانند محبت و ربوبیت به صورت مجاز شمرده مي‌شود زیرا محبت، امر قلبي است و با امر و نهي کسي، تحقق نميیابد. ولي ساختار سلطنت و امارت با امر و نهي قرین است پس پیامبردر موقعیتهای مهم به مسلمانان امر کرده تا از علي و یازده امام دیگر، پیروی
کنند؛ آن هم به بهترین شیوه، یعني با بیان اوصاف اوصیای خود همراه نامهای آنان به این امر اهتمام ورزیده است.
عقل؛ وجود قانون الهی را ضروری میداند
در بررسي تطبیقي ملاکهای اسلام و کفر میان دو مجموعه حدیثي صحاح سته و کتب اربعه با ملاکي مواجه ميشویم که در کتب اربعه؛ به گونهای ملاک مهم اسلام خوانده شده است؛ و در کتب صحاح سته روایات متواتری هست که به متابعت از اهل بیت پیامبراشارت دارند که در ذیل به احادیث هر دو فرقه ميپردازیم. قبل از پرداختن به تطبیق احادیث آوردن تمهیدی ضروری است و آن، علتهای قانون گذاری است:
«قانون به طور کلي یکي از اموری است که پس از اینکه نبوده به هستي رسیده، و به اصطلاح از چیزهایي است که وجود آن «حادث» است پس به حکم این حادث بودن، به علت نیاز دارد و موجودات حادث در عالم طبیعت را چهار علت متصور است: 1. علتغایي، 2. علتفاعلي، 3. علتمادی، 4. علتصوری» قوانیني که غایت و غرض آنها وصول بشر است به نهایت درجه سعادت …فقه اسلامي یکي از اینگونه قوانین است که به نام قانون الهي به جامعه بشر اعطا شده و به عقیده عموم پیروان بلکه به نظر انصاف و به حکم خرد تعلیم حکمت، تزکیه نفس و تنظیم اجتماع (که سه پایه اساسي تمدن حقیقي است) به کاملترین وجه از این قانون الهي قابل استفاده است. عمل به این قانون سعادت حقیقي بشر یعني کمالات فردی و جمعي، جسمي و روحي و معاشي و معادی او را از همه جهت تامین می‌کند»(شهابي، 1357ش).
حدیثی از کتب اربعه بر ضرورت ولایت به عنوان قانونگذار الهی
ملاک متابعت از ولایت یعني جامه عملي به علتِ فاعليِ قانون دادن در روایات فریقین موجود است؛ ابتدا فقط یک روایت از کتب اربعه نوشته مي‌شود و سپس سعي خواهم کرد
صرفاً روایات صحاح سته را در این خصوص جهت تطبیق با این ملاک مهم و اساسي اسلام شیعي؛ ذکر نموده:
در این حدیث صحیح، بنیانهای اسلام، توضیح داده شده است، زراره مي‌گوید: امام باقر فرمود: اسلام بر پنج چیز ساخته شده؛ نماز، زکات، حج، صوم و ولایتزراره ميپرسد: کدامیک از این پنج چیز برتر است؟
امامفرمود: ولایت؛ زیرا کلید فهم چهار چیز دیگر است و والي راهنمای آنهاست.
گفتم: بعد از ولایت، کدام یک برتر است؟
امامفرمود: نماز است، که رسول اللهدرباره آن فرمود: نماز، اساس دین شماست.
پرسیدم: بعد از آن؟
امامفرمود: زکات، زیرا خدا، زکات را با نماز مقرون ساخت؛ و حضرت رسول اللهفرمود: زکات پاک کننده گناهان است.
گفتم: بعد از آن در رتبه، کدام یک برتر است؟
امامفرمود: حج؛ زیرا خداوند عزوجل فرمود: بر مردم مستطیع بجای آوردن حج واجب است، و هرکسي کفر بورزد همانا خدا بي نیاز است؛ و رسول اللهفرمود: یک حج قبول شده برتر است از بیست نماز نافله، و هرکس هفت بار خانه خدا را، طواف کند و دو رکعت نماز به جای آورد. خداوند او را ميآمرزد.
گفتم: بعد از حج، کدام یک برتر است؟فرمود: روزه
گفتم: چرا روزه آخرین مورد مجموعه پنجگانه گردیده؟امامفرمود: رسول اللهفرمود: روزه سپری است از آتش جهنم.
سپس فرمود: اگر برترین چیزها از تو فوت گردد توبه و بازگشتي ندارد، مگر اینکه عین آن را بجای آوری. همانا چیزی به جای نماز، زکات، حج و ولایت نفعي نميرساند مگر
اینکه عین آنها را به جای آوری، ولي اگر روزه به واسطه مسافرت یا قصور دیگری از تو فوت گردد ميتواني به جای آن در ایام دیگری روزه بگیری؛ و با صدقه‌ای، گناه روزهخواری را جبران کني و قضائي بر تو نیست، ولي در آن چهار چیز دیگر، چیزی نیست که جانشین آنها گردد. امام علي(ع) فرمود: بعد از شناخت امام، بالاترین چیزها، و بلندترین جایگاه و کلید تمام چیزها، و دروازه تمام اشیاء و سبب رضایت رحمان، اطاعت از اوست.
خداوند عزوجل فرمود: هرکسي از پیامبر اطاعت کند به تحقیق، خداوند را اطاعت کرده است، و اگر از تو سرپیچي کرد، (به اجبار امر به اطاعت نکن) زیرا ما تو را نگهبان بر آنان نفرستادیم. اگر مردی تمام شبهایش را نماز بخواند و تمام روزهایش روزه بگیرد و همه مالش را صدقه بدهد، و تمام عمرش حج به جای آورد، ولي ولایت ولي الله را نشناسد تا از او پیروی کند، و جمیع اعمالش، با راهنمایي او باشد، برای چنین کسي، در نزد خدا، پاداش و ثوابي نیست و جزء اهل ایمان نیست.
سپس امامفرمود: خداوند نیکوکاران از این گروه را به فضل رحمتش، داخل بهشت مي‌کند. » (کلیني، 1387ش) در این روایت، ولایت، به عنوان مفتاح احکام الهي معرفي شده است، و به عبارت دیگر بدون ولایت، قفلي بر قانون الهي زده شده است که گشودن آن بدون اذن الهي، یعني دست درازی به جایگاهي که اهلیت آن را نداریم، و سرانجامش ضلالت و گمراهي است.
وجود ولي الله یا انسان الهي برای هدایت بشر ضرورت دارد. و همانطور که قبلاً بیان کردیم برای حدوث قانون یا هرچیز حادثي به چهار علت نیازمندیم که علتِفاعلي یکي از آنهاست. دانشمند فرزانهای در این خصوص گفته: «برای پیدا شدن قانون بحسب آنچه مشهود هستند، یکي از دو گونه مبدأ
فاعلي ممکن است موجود باشد1. بشر عادی2. بشر الهي یا پیغمبر.
در قسم اول یک تن (یا چند تن از افراد عادی با مشاوره) به اندازه استعداد فکری خویش، و شاید باتوجه به اغراض خصوصي و با رعایت منافع و مصالح شخصي قانوني تهیه و تا سر حد قدرت آن قانون را در محیط حکم روایي خویش اجراء و بر افراد تحمیل مي‌کنند. . . و در قسم دوم یک تن از افراد بشر، که امتیاز او از دیگران و برتری وی بر آنان با آیات بنیات و معجزات باهرات، مسلم و مورد تصدیق باشد، و به اصطلاح فلسفي در خصالي سه‌‌گانه به مرتبه کمال باشد قانوني به استناد تنزیل و از منبع وحي و الهام به نام خدا به مردم عطا مي‌کند، احکامي راجع به عبادات – معاملات – ایقاعات و احکام و سیاسات ارائه مي‌دهد که شئون فردی و جمعي، جسمي و روحي و دنیوی و اخروی، بسر حد کمال ممکن، در آنها مورد رعایت واقع گردیده است»(شهابي، 1357ش).
ضرورت متابعت از قانونگذار معصوم
(قال النبيلعلي: أما تری أن تکون مني بمنزلة‌هارون من موسي؟»
پیامبر در غزوه تبوک، علي را بهجای خود در مدینه نشاند، و سپس به او فرمود: منزلت تو نسبت به من همانند منزلت‌هارون نسبت به موسي است) (بخاری،1410 ق).
این سخن سرو کائنات، حضرت محمددرباره علي است.
خداوند درباره فرمانبری حضرت محمد(ص) چنین امر مي‌کند:
و ما آتاکم الرسول فخذوه و ما نهاکم عنه فانتهوا، یعني آنچه از پیامبربه شما ميرسد اخذ کنید، و از آنچه شما را بازداشته، بپرهیزید(سوره حشر، آیه 7).
و من یطع الرسول فقد اطاع الله، یعني هرکس از پیامبر اطاعت کند، حقیقتاً خدا را اطاعت کرده است. (سوره نساء، آیه 7).
و من یعص الله و رسوله فقد ضل ضلالا مبیناً، یعني هرکس خدا و پیامبررا نا فرماني کند، حقیقتاً و به صورت صریح گمراه مي گردد(سوره احزاب، آیه 37).
نص قرآن دلالت مي‌کند که باید به سنت پیامبرپایبند باشیم تا به هدایت برسیم وگرنه به ضلالت و گمراهي گرفتار مي‌شویم، پس بر اساس حدیث منزلت، باید به خلافت حقیقي حضرت عليآن هم بعد از حضرت محمدصلي الله علیه وآله اعتراف کنیم.
در آیه 7 سوره حشر ميفرماید: آنچه پیامبربه شما فرمان ميدهد به آن عمل کنید، و از آنچه شما را نهي نماید بازداشته شوید؛ که این آیه دلالت بر عصمت پیامبر اکرمنیز مي‌کند، زیرا خدا از ما خواسته که تمام فرمانهای او را فرمانبری کنیم، و اگر پیامبر (پناه برخدا) معصیت کار باشد (ولو برای یک لحظه)، فرمان خداوند متعال، خلاف لطفش خواهد بود، زیرا او پیامبرانرا فرستاده تا مردم مطیع آنان باشند، و اگر گناهکار باشند مردم از آنان اطاعت نمي‌کنند.
اضافه بر این، خلیفه و جانشین پیامبر نیز باید معصوم باشد، زیرا چنانچه وصي او معصیت کار باشد؛ خلاف مقصود رسالت خواهد بود، و آن ضلالت و گمراهي دیگران است؛ درحالي که هدف رسولان الهيهدایت انسان‌‌ است؛ و اوصیای الهي نیز باید این چنین(معصوم) باشند.
تتمه برهان بخاری بر نبود نقیصه در قانون الهی
اسلام، ختم ادیان الهي است؛ و حقیقت یگانه الهي است که توسط حضرت محمدبه انسان اعلان شده است، کمال این حقیقت آنگاه تحقق ميیابد که خود حضرت محمد(ص) خلیفه یا خلفای بعد از خود را به مسلمانان معرفي کرده باشد.

فایل : 28 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط