مقاله کامل فیش های تبلیغی
مقاله کامل فیش های تبلیغی
حوزه علمیه سفیران هدایت تهران
موضوع :
فیش های تبلیغی
استاد راهنما :
حجه الاسلام والمسلمین آقای حسینی منفرد
تهیه و تنظیم :
حمید رضا آخرتی
پاییز 1387
فهرست مطالب
عنوان صفحه
داستان 1
آیات 19
روایات 34
نثر ادبی 44
سیره سه معصوم اول 48
امامت 117
سیره بزرگان 131
خطبات 139
داستان :
مسموع شد كه شبي بحرالعلوم گفت: مرا اشتهاي شام خوردن نيست. پس از آنفرمود كه غذاي بسيار در ظرفي ريختند و آن را برداشت و در كوچههاي نجف گرديد. پسبه در خانهاي رسيد كه صاحب خانه تازه عروسي كرده بود و آن او با عروس گرسنهبودند و چيزي نداشتند. پس بحرالعلوم، دق الباب نمود، داماد بيرون آمد . سيد فرمود: الآنهم مرا زياد گرسنه شد. پس آن غذا را سه قسمت نمود: يك قسمت را براي عروس داد و دوقسمت را سيد با داماد صرف نمودند.
اگر بندهاي به اندازهي عمر حضرت نوح (ع) عبادت خدا را بنمايد و به مقدار كوه احدطلا در راه خدا انفاق كند و آنقدر عمرش طولاني شود كه هزار بار پياده به حج رود وبالاخره بين صفا و مروه مظلومانه كشته شود ولي تو را اي علي دوست نداشته باشد حتيبوي بهشت را هم استشمام نخواهد كرد.
تكيه به جاي بزرگان نتوان زد به گزاف
مگر اسباب بزرگي همه آماده كني
يكي از شبها مقداري پول براي حضرت آوردند، فرمود: هم اكنون آن را تقسيم كنيد.عرض كردند، الآن شب است صبر كنيد تا فردا تقسيم كنيم، فرمود: «تقلّبون أن أعيش اليغد» آيا شما يقين داريد كه من فردا زنده هستم؟ گفتند ما هم براي خود چنين باوري رانداريم. فرمود: پس تأخير نيندازيد. شمعي آوردند و زير نور شمع اموال را تقسيم كردند.
در آن زمان كه مردم به سفره چرب و درهم و دينار معاويه هجوم ميبردند، عدهاياز راه خيرخواهي ميگفتند يا اميرالمؤمنين از اموال بيتالمال به اشراف عرب و قريش بدهكه اينقدر از كنار تو پراكنده نشوند.
ميفرمود: آيا از من ميخواهيد كه پيروزي را از طريق ظلم به دست آورم؟ نه به خداسوگند چنين كاري را نخواهم كرد.
مقداري عسل و انجير از همدان و حلوّان براي حضرت آوردند و حضرت امر فرمودبين يتيمان تقسيم كنند و خود حضرت شخصاً بچههاي يتيم را نوازش ميكرد. و از عسلو انجير به دهانشان ميگذاشت عرض ميكردند چرا شما اين كار را ميكنيد؟ ميفرمود:امام پدر يتيمان است، اين عمل را انجام ميدهم تا احساس بيپدري نكنند.
امام علي (ع) در نامه معروف خود به عثمان بن حنيف فرماندار بصره نوشت:
بدان كه پيشواي شما از دنيا به دو كهنه لباس و دو عدد نان اكتفا كرده و شما بهچنين كاري توانا نيستيد، ولي مرا با تقوي و كوشش و پاكدامني و درستكاري ياري كنيد…به خدا سوگند از دنياي شما طلا نيندوخته و از غنيمتهاي آن مال فراواني ذخيره نكرده و باكهنه جامعهاي كه در يد دارم جامعهي ديگري آماده نكردهام.
در مواقعي كه به فقرا و مستمندان اطعام ميداد از بهترين نانها و گوشتها سفرهرا رنگين ميكرد ولي خود از نان جوين خشك استفاده مينمود.
يك روز براي حضرت معجوني از آب و عسل هديه آوردند. با انگشت آن را مخلوطكرده و فرمود طيّب و پاكيزه است و حرام نيست ولكن من كراهت دارم به نفس خويشچيزي را عادت بدهم كه نبايد به آن عادت كند.
امام علي (ع) يك شب مشغول رسيدگي و حسابرسي بيتالمال بود كه طلحه و زبيربه حضرت وارد شدند، اميرمؤمنان (ع) چراغي را كه در مقابلش بود خاموش كرد و چراغديگري را روشن نمود! آن دو در نهايت شگفتي و تعجب پرسيدند چرا چنين كردي؟فرمودند: براي آنكه روغن آن از بيتالمال بود و من سزاوار نديدم كه در مصاحبتخصوصي با شما از آن استفاده كنم.
سيره عملي امام
كنار سفره غذا مانند بندگان مينشست، اگه دو لباس مرغوب و غيرمرغوب تهيهميكرد مرغوبش را به غلام خويش ميداد، با دست خويش هزار برده را تربيت كرد و درراه خدا آزاد نمود. هر وقت ثروتي به دست حضرت ميرسيد فقرا و مستضعفين را جمعميكرد و پولها را از دست راست به دست چپ ميريخت و ميفرمود اي پولهاي زرد وسفيد مرا گول نزنيد و برويد و خير مرا گول بزنيد و در همان مجلس همه را به هر صاحبحقي عطا ميفرمود و سپس دو ركعت نماز شكر بجا ميآورد.
توحيد
فایل : 138 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.