مقاله کامل طراحی آموزشی و اهمیت آن در آموزش زبان عربی
مقاله کامل طراحی آموزشی و اهمیت آن در آموزش زبان عربی
طراحی آموزشی و اهمیت آن در آموزش زبان عربی
چکیده:
نظر به اهمیت طراحی اموزشی و ضرورت آن در بهبود نظامهای آموزشی در این مقاله به بررسی مفهوم طراحی آموزشی و مراحل آن و همچنین برخی از الگوهایی که در زمینه آن وجود دارد پرداخته شده است. همچنین رویکردهای روانشناسی موجود در زمینه در طراحی آموزشی که بر ساختار طراحی آموزشی موجود تاثیرات زیادی داشته انددر این مقاله بررسی شده اند. با توجه به همگانی شدن آموزش در جامعه رو به رشد امروز و از طرف دیگر اهمیت آموزش سیستمی و ساختارمند ضرورت طراحی اموزشی بیش از پیش احساس میشود.
در مبحثی از این مقاله به بررسی اهمیت زبان عربی پرداخته شده که به نوبه خود نشانگر اهمیت والای طراحی آموزشی در زمینه آموزش زبان عربی است.
مساله دیگری که در این مقاله به آن پرداخته شده اهمیت طراحی آموزشی در آموزش زبان عربی است که با توجه به مسائل و مشکلاتی که معلمان در آموزش آن و فراگیران در یادگیری این درس آن رو به رو هستند، شاید بتوان تا حدودی این مسائل را با استفاده از طراحی آموزشی برطرف نمود.
کلید واژه: طراحی آموزشی، ویژگیها، الگوها، مراحل، رویکردهای روانشناسی، آموزش زبان عربی
مقدمه:
همانطور که یک نقشه کش برای آینده خود دست به طراحی میزند، تمامی معلمان در کلاس درس نیازمند طراحی و ترسیم نوعی طرح برای آینده هستند. طراحی آموزشی از مهمترین پیش زمینههایی است که باید توسط معلمان رعایت شود و آموزش مستلزم طرح سنجیده است و یادگیری اثر بخش زمانی رخ میدهد که برای ارائه آموزش از شیوههای مناسب استفاده
شود و بهره گیری از روشها، مواد و رسانههای آموزشی نوین و متناسببا اهداف آموزشی در سایه طراحی آموزشی اثربخش به آموزشی کارامد و مؤثر میانجامد.
طراحی آموزشی را پیش بینی و تنظیم رویدادهای آموزشی بر اساس اهداف، محتوا، امکانات موجود با تو جه به ساخت شناسی وویژگیهای دانش آموزان تعریف شده است.
هدف از طراحی آموزشی فراهم کردن امکانات یادگیری مورد نیاز است، زیرا انتخاب فعالیتهای یاگیری موثر ومناسب، عامل مهمی در برنامه فرایند خود را طراحی یبنویسد ک تا درس فرایند محسوب تدریس به میشود و صورت قبل ازمنظمو شروع تدهدفمند ریس انجام توسطشود . معلم ، وی باید همه چیز را پیش بینی و اماده کرده و با توجه به ضرو رت آموزش و یادگیریدر فرایند تربیت، طراحی اموزشی از جایگاهی خاص و ممتاز برخوردار است. بگونه ای که بدون توجه به آن آموزش و یادگیری موثر و مفید اتفاق نمی افتد و اتلاف منابع انسانی و غیر انسانی را در نظام آموزشی به همراه خواهد داشت(زارعی زوارکی، 1391)
طراحی آموزشی در زبان عربی بنا به دلایلی چون دارا بودن قسمتهای مختلف همچون لغات، متن، قواعد وعدم علاقه برخی فراگیران به این درس دارای اهمیت است.
طراحی آموزشی چیست؟
یکی از فعالیتهای بسیار حساس و مهم معلم در رابطه با مهارتهای پیش از تدریس طراحی آموزشی میباشد. صاحبنظران طراحی آموزشی را به صورت تهیه نقشههای مشخص در زمینه چگونگی رسیدن به هدفهای آموزشی تعریف کره اند.
فردانش(1374) به نقل از لشین و دیگران مینویسد که هرگاه برای رسیدن به یک سلسله از معرفتها و مهارتها به عنوان هدفهای آموزشی، مجموعه ای از فعالیتها و روشهای آموزشی
قبل از تحقق آموزش پیش بینی و تنظیم گردد ، در واقع میتوان گفت که طراحی آموزشی انجام شده است.
طراحی آموزشی فرایند سیستماتیک برنامه ریزی کلیه رویدادها برای تسهیل یاگیری است(کید و سونگ، 2008)
فعالیتهای هدفمند که منجر به ایجاد یادگیری در فراگیران میشود را آموزش میگویند. در هر تعریف آموزش به عنوان نظم دادن به تجربیات و هدایت فرا گیران به کسب تواناییهای خاص میباشد(دیناروند، 1390) طراحی آموزشی باید چه ویژگیهایی را دارا باشد؟
از حیث نظری یک ساختار آموزشیو پرورشی پیشرفته و مدرن ارای ویژگیهایی مخصوص به خود است که توجه به انها در پیش و هنگام طراحی و استقرار انها در بطن نظام سیاستگزاری و عملکری یک جامعه به مثابه کل امری ضروری به شمار میآید. این ویژگیها که در واقع مختصات عملکردی و محتوایی یک ساختار را شامل میشود شامل موار زیر است:
1. چابک سازی ساختار 2. انعطاف پذیری 3. مشارکت چهار گانه اضلاع 4. روزآمد سازی عملکردها 5. تطبیق، شمول و فراگیری 6. تناسب اهداف، ماموریتها و عملکردها 7. ارزش سازی 8. رهبری 9. توانمندسازی و مهارت اندوزی 10. بازنگری ، اصلاح و بازسازی(افخم، 1389)
رویکردهای روانشناسی موجود در زمینه طراحی آموزش
طراحی آموزشی مبحثی کاربردی در زیر شاخههای رشته آموزشی است و ورود رویکردهای جدید در تعلیم و تربیت بر آن اثر گذاشته است و در این جا به سه رویکرد روانشناسی که بر طراحی آموزشی تأثیر گذاشته اند بر اساس ترتیب تاریخی آنها پراخته میشود.
این رویکردها عبارتند از: رفتار گرایی شناخت گرایی ساخت گرایی
رفتار گرایی:
رفتارگرایی، نظریهای است که بر یادگیری حیوان و انسان براساس رفتارهای قابل مشاهده تأکید میورزد. یادگیری چیزی جز کسب رفتار جدید نیست و شرطی شدن به منزله فرآیند کلی رفتار قلمداد میشود. دیدگاه رفتاری در طی چند دهه گذشته در آموزش و پرورش نفوذ بسیار داشته و از طریق نهضتی موسوم به قابلیت مدار با تاکید بر هدفهای رفتاری آزمونهای مبتنی بر معیار و شیوههای یادگیری در حد تسلط حداقل قابلیتهای ضروری برای فراغت از تحصیل را تحت تاثیر قرار داده است. مهمترین دیدگاه رفتارگرایی که به آن بسیار توجه شده و همواره از آن یاد میشود، این است که یادگیری برای همه کس امکان پذیر است. اگر چه میزان یادگیری در افراد متفاوت است، اما میتوان این تفاوتها را با برنامهریزی صحیح جبران کرد. توجه به هدفهای رفتاری ، تشویق، بازخورد، ارزشیابی و… از ویژگیهای دیدگاه رفتاری است. از برجستهترین متفکران این دیدگاه میتوان ایوان پاولف اسکینر و ادوارد ثرندایک نام برد.
کاربرد نظریه رفتارگرایی در آموزش و پرورش: از نظر برنامه درسی: با به کارگیری این دیدگاه میتوان برنامههای نظام درسی را نظاممند کرد. به ویژه در امور تألیف کتابهای درسی و تهیه مواد آموزشی براساس هدفهای رفتاری به سهولت میتوان بیشترین محرکهارا از محیط طلب کرد.
ب: از نظر آموزشی: در جریان آموزش باید تقویت تفاوتهای فردی را در نظر گرفت و از فعالیتهایی که دانشآموزان به آن علاقهمند هستند، به منظور تقویت فعالیتهایی که کمتر مطلوباند، استفاده کرد(اصل پریماک) با استفاده از اقتصاد ژتونی که از ژتون نمادین به جای تقویتهای اولیه استفاده میشوند، عملکرد ژتونها مانند تقویت کنندههای ثانویه برای بسیاری از رفتارهای اجتماعی و تحصیلی مطلوب
است. اصلاح رفتارهای دشوار به وسیله شکلدهی رفتار، زنجیرهسازی، جریمه کردن، محروم کردن و قراردادهای مشروط رفتار صورت میگیرد.
از نظر سنجش و ارزیابی: معلم میتواند براساس هدفهای رفتاری، آزمونهای دقیق تهیه کند و دانشآموز بر همان اساس میتواند از تغییر طریق مشهور پاسخدرهایی رفتارکهبه آشکار سؤالدانشهای آموز آزمون دلیلمی بر دهد، از یادگیری نقاط استقوت. و ضعف یادگیری بهخوددر وسیله ایجادیادگیریآگاه زمینه و شود. به موقعیتطورمناسبخلاصهدر حاصل رفتارگراییخواهدشد. یادگیری برای همه کس امکانپذیر است. اگر چه میزان یادگیری در افراد متفاوت است، اما میتوان این تفاوتها را با برنامهریزی درست جبران کرد.
شناخت گرایی
شناخت گرایان بر فرایندهای ذهنی غیر قابل مشاهده تاکید میکنند که افراد برای یادگرفتن و یادآوری اطلاعات یا مهارتهای جدید بکار میبرند. انها بر این باورند که یادگیری، فرایندی درونی است که ممکن است به صورت تغییر فوری در رفتار آشکار ظهر نشود(معتمدی و نوروز زاده؛ 1396)
موضوع روانشناسی شناختی ، فعالیتهای ذهنی یا فکری انسان است . به عبارت دیگر، موضوع این علم فرایندهایی است که از طریق آن انواع اطلاعات ورودیبه مغز دچار دگرگونی ، کاستی، افزایش یا بسط گردیده، ذخیره و بازیابی شده و مورد استفادههای مختلف قرار میگیر. این فرایندها شامل عناوینی از قبیل ادراک، بازشناسی الگو، حافظه، یادگیری و زبان که از قبل مورد پژوهش بشر بوده اند نیز میشود. کنشهای عالیتر شناختی مثل حل مسأله و تصمیم گیریکه خود متکی بر کنشهای ساده ترن در این علم مورد تحلیل قرار میگیرند. لیکن باید توجه داشت که این علم فقط معرفت به
معنای تخصصی آنو تفکر به معنای پیچده آن را مد نظر قرار نداده است ، بلکه کنشهای روزمره ای را هم که به نظر میآید ساده وواضح اند و نیازی به سنجش ، مفهوم سازی و نظریه پردازی ندارند، با روش علمی مورد مطالعه قرار میدهد. (خرازی و دولتی؛ 1374) اصول و پیش فرضهای رویکرد شناختی برای طراحی آموزشی عبارتند از:
تأکید بر درگیری فعال شاگرد در فرایند یادگیری (مهار شاگرد، آموزش فرا شناختی، مانند برنامه ریزی برای خود، نظارت بر خود، تغییر راهبردهای یاد گیری)
استفاده از تجزیه و تحلیلهای سلسله مراتبی برای تعیین رابطه پیش نیازی بین موضوعها(روشهای شناختی تجزیه و تحلیل موضوعها)
تأکید بر ساختار، سازماندهی و ترتیب و توالی اطلاعات به منظور تسهیل پردازش آن(مانند سر فصل، خلاصهها، ترکیب کنندهها، پیش سازماندهندهها)
ایجاد محیطهای یادگیری کهدر آن شاگرد بتواند پیش دانستههای خود را با اطلاعات جدید پیوند بزند. (یاد آوری پیش دانستهها، ارائه مثالهای مرتبط ، تمثیلها)
ساخت گرایی
ساخت گرایی، سازا گرایی، سازه گرایی، ساختار گرایی یا بنا شدنی نگری همه معادلهایی هستن که برای در سالهای اخیر پیشنهاد شده اند. علی رغم معادل فارسی آن ساخت گرایی از Constructivismواژهنظر فلسفی در نقطه مقابل رفتار گرایی و شناخت گرایی که هر دو دارای زیر بناهای فلسفه رئالیستی هستند قرار دارد. رئالیستها معتقدند که واقعیت خارج از ذهن وجود حقیقی دارد و هدف آموزش منتقل ساختن ستختار این واقعیت به ذهن شاگرد است . در سالهای اخیر تعدادی از شناخت رایان این پیش فرض را مورد پرسش قرار داده اند و با اتخاذ رویکردی کاملا ایدئالیستی دانش را
تابعی از چگونگی ساختن معنا از تجارب فردمعنا کرده اند. ساخت گرایی یک رویکر کاملا جدید نیست و از دیدگاههای فلسفی و روانشناسانه افرادی مانند پیاژه و برونر نشأت گرفته است.
ساخت گرایان یادگیری را با خلق معنا از تجربه معادل میدانند و ساخت گرایی دانش را مستقل از ذهن نمیداند و با اینکه جهان خارج از ذهن را نفی نمیکند ولی دانش فرد از جهان خارج را بر تفسیرهای منتج از تجارب فرد استوار میداند. بنابر این معنا ایجاد کردنی یا خلق کردنی است و نه کسب کردنی.
ساخت گرایان چندان بر یادآوری اطلاعات قبلی تأکید ندارند و تنها بر بکارگیری انعطاف پذیراین اطلاعات ر موقعیتهای جدید اسرار میورزند. ساخت گرایان وجود سه مرحله درکسب دانش راتأکید کرده و میگویند کسب دانش دارای سه مرحله
مقدماتی، پیشرفته و تخصصی است. (جاناسن 1991 و جاناسان وسایرین 1991) جاناسان یادگیری ساخت گرا را بیشتر برای مرحله پیشرفته مناسب میداند و برای یادگیریدر مرحله مقدماتی استفاده از رویکردهای رئالیستی (رفتارگرایی و یا شناخت گرایی) را توصیه میکند. روشها و راهبردهای آموزشی ساخت گرایان معطوف به کمک به شاگرد برای بررسیموضوعها و شرایط پیچیده و تفکر ر زمینه ای خاص مانند فردی متخصص است.
برخی اصول طراحی در این رویکرد عبارتند از:
تأکید بر مشخص کردن زمینه ای که مهارتهای یادگیری شده درآن کاربرد خواهد داشت(یاگیری در زمینههای معنی دار)
تاکید بر کنتر اعمالشده از سوی شاگرد و کار شاگرد روی اطلاعات(بکارگیری فعال آموختهها)
ارائه اطلاعات از راههای مختلف و متنوع (برخورد با اطلاعات در زمانها، زمینهها و باهفهای مختلف و از دیدگاههای مختلف)
بکار گیری مهارتهای مشکل گشایی برای عبور از اطلاعات داده شده (ایجاد تواناییهای تشخیص طرح و ارائه مشکلها از راههای مختلف)
مبتنی بودن ارزشیابی بر انتقال دانشها و مهارتها(در شرایطی که با شرایط مورد استفاده در زمان آموزش متفاوت باشد) (فردانش، 1377)
کدام رویکرد برای تغییر نگرش دانش آموزان نسبت به مورد آموزش مؤثرتر است؟
(قاضی طباطبایی و همکاران؛ 1388) تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر رویکرد شناخت گرایی بر شکل گیری و تغییر نگرش دانش آموزان تاثیر کمتری نسبت به الگوی طراحی آموزشی مبتنی بر ساخت گرایی دارد و بنا براین میتوان چنین نتیجه گیری کرد که استفاده از الگوی طراحی آموزشی (گانیه و بریگز) یا همان شناخت گرایی برای نیل به هدفهای شناختی مناسب تر است، و برای هدفهای مربوط به حیطه عاطفی به طور اعم و تغییر نگرش به طور اخص در مقایسه با رویکرد ساخت گرایی مناسب به نظر نمیرسد همچنین نتایج پژوهش نشان میدهد که تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر رویکرد ساخت گرایی بر تغییر نگرش دانش آموزانبیشتر از تاثیر طراحی آموزشی مبتنی بر رویکرد رفتار گرایی و شناخت گرایی است و همچنین یکی از عناصر اصلی طراحی آموزشی مبتنی بر رویکرد ساخت گرایی مشارکت فعال دانش آموزان در فرایند آموزش و تغییر نگرش دانش آموزان با استفاده از بحث گروهی میباشد. پژوهش نامبرده این فرض ساخت گرایان که یادگیری را با خلق معنا از تجربه معادل میدانند و معتقدند که فرد و عوامل محیطی و
تعامل بین آنها بر شکل گیری دانش مؤثر هستند را در مورد شکل گیری و تغییر نگرش مورد تایید قرارداد.
ساخت گرایان معتقدند که معرفت به صورت انفعالی انباشته نمیشود و تنایج پژوهش نامبرده نیز نشان میدهد که تغییر نگرش زمانی بهتر رخ میدهد که دانش آموزان فعالانه در بحثهای گروهی مشارکت داشته باشند.
الگوهای طراحی آموزشی:
برای طراحی آموزشی الگوهای مختلفی وجود دارد که از انها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
الگوی طراحی اموزشی بر اساس عوامل چهارگانه
الگوی طراحی اموزشی دانشگاه ایندیانا
الگوی طرح درس روزانه
الگوی طرح درس سالانه
1. الگوی طراحی آموزشی بر اساس عوامل چهارگانه(طرح( یکی از الگوهای قابل توجه در طراحی آموزشی است که برای اجرا، بازنگری و اصلاح برنامه بکار میرود.
2. الگوی طراحی مورد استفاده در دانشگاه ایندیانا: این الگو یکی از الگوهای قابل توجه در طراحی آموزشی است.
مراحل طراحی این الگو با تعیین هدف آغاز میشود و سپس در مرحله دوم تحلیل و شناخت شاگردان صورت میگیرد ، در مرحله سوم محتوای برنامه و فعالیتهای آموزشی تحلیل و انتخاب میشود، در مرحله چهارم محتوای آموزشی سازماندهی و تنظیم میگرد در مرحله پنجم باتوجه به هدف و محتوا وسیله آموزشی مشخص میشود ، در مرحله ششم چگونگی اجرای برنامه تحلیل میشود وسرانجام در مرحله هفتم ارزشیابی مطرح شده و نتایج ارزشیابی در تقویت و اصلاح برنامه دخالت داده میشود و این چرخه مرتب در فرایند اموزش ادامه پیدا میکند.
3. الگوی طرح درس روزانه: این الگو شامل پیش بینی و تنظیم مجموعه فعالیتهایی است که معلم از پیش برای رسیدن به یک یا چند هدف آموزشی ویژه در یک جلسه تدریس تدارک میبیند. طرح درس روزانه موجب میشود که معلم فعالیتهای ضرروری آموزش را به ترتیب و یکی پس از دیگری در مراحل و زمانهای مشخص و به شیوه ای منطقی پیش ببرد و نتایج حاصل از ان را برای تدریس در مراحل بعدی اموزش مورد استفاده قرار دهد. در واقع این عمل سازماندهی و ارزیابی دائمی فعالیتهای اموزشی به منظور بهبود کیفیت آموزش است.
4. الگوی طرح درس سالانه یا کمی: این الگو عبارت است از اینکه محتوای یک ماده درسی بر اساس هدف برای یکسال آموزشی به مراحل و قدمهای مناسب و مشخص تقسیم میشود.
برای تهیه چنین طرحی باید در ابتدای هر سال تحصیلی بر اساس اصول معین، بین هدفهای آموزشی و برنامه هفتگی ترتیبی اتخاذ شود که مجموعه فعالیتهای آموزشی بموقع و بدون وقفه در طول یکسال تحصیلی اجرا شود.
مراحل طراحی آموزشی:
مراحل طراحی آموزشی به شرح زیر است:
تعیین هدف: تبدیل بازدههای انتزاعی مورد انتظار به عملکرهای خاص که قابل اندازه گیری باشند
تحلیل عملکرد: تعیین دلایل برای وجود تفاوت بین رفتار موجود و رفتار مورد مطلوب و ارائه دلایل و راه حلها و از میان برداشتن فاصله بین رفتار مطلوب و رفتار موجود.
تحلیل مخاطبان: شناسایی ویژگیهای یادگیرندگان بالقوه.
تحلیل تکلیف:
عینی کردن تعیین ماهیت واقعی کاری که یادگیرنده باید فراگیرد و تحلیل کارهایا تکالیف به کوچکترین اجزای آن و
فایل : 18 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.