مقاله کامل رابطة بين شيوه هاي فرزند پروري، با مكان كنترل در دانش آموزان

مقاله کامل رابطة بين شيوه هاي فرزند پروري، با مكان كنترل در دانش آموزان

چكيده
پژوهش حاضر به بررسي رابطه بين شيوه هاي فرزندپروري با مكان كنترل در دانش آموزان پسر پاية سوم راهنمايي مي پردازد . به اين منظور 180 نفر از دانش آموزان پسر پاية سوم راهنمايي منطقه انگوت در استان اردبيل مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه نمونه به صورت تصادفي خوشه اي انتخاب شده و در ابتدا پرسشنامة مكان كنترل نوويكي – استريكلند را پر كردند و سپس پرسشنامة شيوه ها فرزندپروري بانتون كه 15 سوال داشت اجرا شد. طرح پژوهش از نوع همبستگي و مدل تحليل داده ها رگرسيون گام به گام بود. نتايج پژوهش نشان داد خرده مقياسهاي ديكتاتوري و دموكراتيك به طور معني داري مكان كنترل را پيش بيني مي كنند. اما خرده مقياس هرج و مرج مكان كنترل را پيش بيني مي كنند. اما خرده مقياس هرج و مرج مكان كنترل را نمي تواند پيش بيني كند . اين يافته ها بين معني است كه هر چه شيوه ي فرزندپروري ادراك شده توسط دانش آموزان ديكتاتوري تر باشد مكان كنترل بيروني در آنان افزايش مي يابد و هر چه شيوه ي فرزندپروري ادراك شده دموكراتيك تر باشد مكان كنترل بيروني كاهش يافته و بر ميزان مكان كنترل دروني اشخاص افزوه مي شود.
كليد واژه ها: شيوه هاي فرزندپروري – مكان كنترل – ديكتاتوري – دموكراتيك هرج ومرج
فصل اول
(طرح تحقيق)
فصل اول
مقدمه
خانواده اولين پايه گذار شخصيت ، ارزشها و معيارهاي فكري فرد است كه نقش مهمي در تعيين سرنوشت و سبك و خط مشي زندگي فرد در آينده دارد و اخلاق و صحت و سلامت رواني فرد تا حد زيادي در گرو آن است . واكنش كودك نسبت به محيط خود تحت تاثير موازين اجتماعي و فرهنگي و گروهي است كه در ميان آن بزرگ شده است از آنجا كه خانواده يك واحد اجتماعي است و ارزشها و معيارهاي اجتماعي از طريق آن به كودك منتقل مي شود ، به عنوان يك واسطه از لحاظ تاثير محيط اجتماعي بر كودك ، اهميت فراواني دارد ( احدي ، محسني ، 1378 ) .
محيط خانواده ، اولين و بادوام ترين عاملي است كه در رشد شخصيت فرزندان تاثير مي گذارد . نفوذ والدين در بچه ها تنها محدود به جنبه هاي ارثي نيست ، بلكه در آشنايي كودك با زندگي اجتماعي و فرهنگ جامعه نيز ، خانواده نقش بسيار مؤثري دارد . خانه محلي است كه در آن كودك امور مختلف را فرا مي گيرد و با مشاهده رفتار والدين راه و رسم زندگي را نيز با تقليد از رفتار و اعمال آنها فرا مي گيرد ( شريعتمداري ، 1367 ) .
تاثير خانواده بر رشد چنان بارز است كه با وجود اختلاف هاي موجود بين صاحب نظران روان شناسي ، بسياري از آنان در زمينه اهميت خانواده و تاثير آن بر رشد ، نقطه نظر مشترك دارند و اكثر روان شناسان صرف نظر از مكتبي كه به آن معتقدند ، كنشهاي متقابل بين والدين و فرزندانشان را اساس رشد عاطفي تلقي مي كنند ( بالبي ، فرويد ، نقل از برومند نسب ، 1373 ) .خانواده بنيادي ترين نهاد اجتماعي در تمدن بشر است كه از دير باز مورد توجه بسياري از انديشمندان علوم مختلف بويژه جامعه شناسان بوده است . اهميت خانواده به عنوان كانون اصلي زندگي فردي ، اجتماعي نقش و كاركرد آن در تكوين رشد و تعادل شخصيت و كنش هاي فردي ، چگونگي هويت فردي و اجتماعي و همچنين روابط تنگاتنگ و بلند مدت اعضاي خانواده دانست . سير تكامل و تحول خانواده از گذشته تا به امروز نشان مي دهد كه به دليل تغيير و كاهش كاركردهاي خانوادة امروزي نسبت به نقش ها و ضرورت
هاي اين نهاد اجتماعي در گذشته ، همسران امروزي فقط به برآورد نيازهاي اوليه گذران عمر و پرورش فرزندان نمي انديشند . بلكه خواهان مصاحبت و همراهي و هم نوايي بيشتر با يكديگر و انسجام و سازماندهي روابط انساني و اجتماعي و زناشويي خود هستند ( قدسي احقر ، 1384 ) .
نيكلي ( 1971 ، به نقل از برومند نسب ، 1373 ) اظهار مي دارد ، جو حاكم بر خانواده و رفتار والدين مي تواند در چگونگي احساس فرد از خود و توانايي هايش مؤثر باشد . وي معتقد است كه حمايت افراطي والدين باعث مي شود كه كودك احساس بي كفايتي و عدم مقبوليت كند ، زيرا كه فرصت مستقل بودن و احساس مسئوليت از او گرفته مي شود . همچنين نيكلي معتقد است كه سلطة والدين ، همين واكنش ها را در كودك ايجاد مي كند . هر چند در ظاهر حمايت افراطي و سلطه گري دو صفت متفاوت و متضاد هستند ولي هر دو صفت اين ويژگي را دارند كه در كودك اين احساس را به وجود مي آورند كه ديگران براي او تصميم گيرنده هستند و خودش مسئوليتي در قبال شكست ها و پيروزي هايش ندارد .
نوويكي و كانتون ( 1966 ؛ نقل از ماسن و همكاران ، ترجمه ياسايي ، 1373 ) نشان داده اند كه كنترل و صميميت والدين متغيرهاي مهمي در رشد مكان كنترل كودك هستند و همچنين محيطي كه فرزندان در آن رشد مي يابند در رشد انتظارات تعميم يافته آنها بسيار مهم است لذا ويژگيهاي شخصيتي والدين و ارتباط و تاثير آن بر ويژگي هاي شخصيتي فرزند ، به ويژه مكان كنترل اهميت زيادي دارد . فراهاني ( 1378 ) در اين مورد مي گويد اعتقاد به كنترل دروني اساساً در خانواده هايي آموخته مي شود كه در آن والدين گرم و صميمي و حامي كودكان هستند . آنها را به خاطر پيشرفت در كارهايشان تشويق مي كنند و سعي بر كنترل مستبدانه آنها ندارند . اين والدين در شيوه تربيت فرزندان داراي ثبات رفتاري هستند و سعي نمي كنند كه پيوسته قوانين خانه را تغيير دهند و يا سعي نمي كنند از تنبيه بيش از اندازه استفاده كنند . تحت چنين شرايطي بچه ها ياد مي گيرند كه به خاطر شكست هاي خود ،
شرمندگي را پذيرا شوند ، همانطور كه در هنگام موفقيت احساس خوشبختي مي كنند ( ص 378 ) .
لفكرت ( 1967 ؛ نقل از پايان نامه كارشناسي ارشد سردروه ، 1381 ) راجع به اهميت رابطه والدين و فرزندان و تاثير اين روابط بر ويژگي كان كنترل معتقد است : كودك در جريان رشد به سوي واقعيت آزمايي براي آگاهي از واقعيت ها و محدوديت هايش نياز به پرورش در خانه اي دارد كه در آن به طور پيوسته ، از محرك هاي آزارنده و ترساننده در امان باشد و حس او از آزادي براي كشف محيط اجتماعي خود افزايش يابد كه اين احساس آزادي او را به سوي دروني بودن سوق مي دهد . والديني كه انتظارات دروني بيشتري از فرزند خود دارند و به فعاليت هاي فرزندان پاداش مي دهند فرزند آنها داراي كنترل دروني مي شود . چون در چنين موقعيت هايي ، مهم ترين و اساسي ترين نكته اي كه كودك مي آموزد ، احتمال اخذ تقويت در قبال رفتارهاي خود است ؛ ولي چنان كه والدين رفتاري منع كننده ، محدود كننده و طردكنندة همراه با انتقاد و خصومت را به فرزندانشان اعمال نمايند ، فرزند آنها داراي مكان كنترل بيروني مي شود .
در كل شكل گيري انتظارات مربوط به مكان كنترل يا به عبارت ديگر تكوين بعد دروني و بيروني به رفتارهاي والدين ، اعضا و خانواده ، دوستان ، معلمان و رويدادهايي كه افراد با آن مواجه هستند و چگونگي برخوردها با اين رويدادها ، بستگي تام دارد ( نقل از پايان نامه كارشناسي ارشد لطيفي ، 1384 ) .
بل گردلر ( 1986 ؛ نقل از سيف ، 1379 ) ، بر اين باور است كه آنهايي كه خودشان را افرادي موفق مي پندارند ، احتمالاً شكست را به علت بي ثبات بيروني ، مثل : بيماري ، حالت روحي يا بخت و اقبال نسبت مي دهند و از اين طريق خودپندارة مثبت خود را حفظ مي كنند اما افرادي كه خودپندارة ضعيفي براي موفق شدن دارند ، انتظار كمي براي موفقيت در آينده دارند زيرا آنها موفقيت هاي خود را به عوامل بي ثبات و غير قابل كنترل نسبت مي دهند .
در فصل هاي بعدي به بررسي ارتباط بين شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده از سوي فرزندان در سه خرده مقياس دموكراتيك ، ديكتاتوري و هرج و مرج با مكان كنترل در نوجوانان پسر پرداخته شده است ، نتايج اين پژوهش و پژوهش هاي مشابه روشنگر و راهگشاي پژوهش هاي آتي گردد و به حول و قوه الهي زمينه اي ايجاد گردد تا نوجوانان و جوانان اين مرز و بوم به ويژه استان اردبيل و منطقه مورد پژوهش ( انگوت ) به ارزيابي درستي از امكانات ، استعدادها و محدوديت هاي خويش برسند و نبردبان تكاملي حيات نفساني را به نحو احسنت طي كنند و شيوه هاي درست زندگي كردن را تجربه كنند ، نه زنده ماندن را .
بيان مسئله
چگونگي پرورش نسل جديد يكي از مهمترين اصولي است كه پيشرفت يك كشور بدان وابسته است ، به منظور تحقق اين امر شناخت نوجوان امري ضروري است . مسئله نوجوانان يكي از مشكلات قابل توجه عصر ماست . با رشد و توسعه و تحول در جوامع و صنعتي شدن آن ، فاصله نسل جديد و قديم از لحاظ افكار ، انديشه ها ، خواست ها ، عواطف و احساسات زياد مي شود و برخوردها و ناسازگاري هايي را بر خلاف خواست طرفين بوجود مي آورد . آنچه مسلم است اين است كه امروزه كودكان چيزهاي زيادي از طريق تجارب روزمره شان در تعامل با دنياي اجتماعي و فيزيكي ياد مي گيرند ولي مطلب قابل توجه در اين است كه پي ريزي شخصيت و رفتار كودك در خانواده شكل مي گيرد و والدين نقش بي همتايي در بوجود آمدن و شكل گيري شخصيت و نوع جهان بيني و طرز تفكر فرزندان خويش ايفا مي كنند ( احدي ، محسني ، 1378 ) .
يافته هاي متعددي ارتباط بين شيوه هاي فرزند پروري و مكان كنترل در نوجوانان را مورد بررسي قرار داده است . به دليل اينكه ، بطور كلي اواخر كودكي و نوجواني در رشد جهت عمل و به طور اخص ، رشد مفهوم سازي تعامل هاي شخص و محيط ( به
عنوان مثال : پيشامدهاي عمل ـ نتيجه ) نقش حياتي دارد . آموزش خانواده و شيوه هاي تربيتي والدين بايد متناسب با رشد جهت گيري هاي مكان كنترل در طول اين دورة رشدي باشد كه اين بوسيله تحقيقات حمايت مي شود .
محققان متعددي از جمله كرامپن ( 1982 ) ، پاريش و كوپلند ( 1980 ) ، لونسون ( 1973 ) ، ويچرن و نوويكي ( 1976 ) و نوويكي و شيويند ( 1982 ) نشان داده اند كه همبستگي هاي معنا دار جهت گيريهاي مكان كنترل در كودكان و نوجوانان در برگيرندة اشكال ساختاري خانواده (شايستگي هاي خانواده ، تعداد و نوع همشيران ) سبك هاي فرزند پروري والديني ( ثبات رفتار ، گرمي ، عاطفي ، حمايت ) و متغييرهاي جو خانوادگي است ( نقل از كرامپن ، 1989 ) .
سبك هاي فرزند پروري به رفتار والدين و رابطه آن با صفات مختلف فرزندانشان اشاره مي كند كه محققان آن را بصورت گروههايي ، تحت عنوان سبك هاي فرزند پروري طبقه بندي كرده اند كه دامنه اي از رفتارها و برچسب ها همچون : نظم و انضباط ، مهرورزي ، تقويت و پذيرش براي طبقه بندي سبك هاي مختلف فرزند پروري بكار مي روند ( مكلون و مررل ، 1998 ) .
نتايج بسياري از تحقيقات نشان مي دهد كه رفتارهاي والديني كه خود مختاري و احترام متقابل را تقويت مي كنند ، ممكن است با رفتارهاي مثبت نوجوانان همراه باشد ( ملكون و مورل ، 1998 ) .
تعداد محدودي از مطالعات در مورد ارتباط بين رفتارهاي والدين و جهت يابي مكان كنترل نوجوانان انجام شده است كه اين مطالعات با محدوديت هاي روش شناختي در تعريف و اندازه گيري رفتارها و ويژگي هاي والدين همراه بوده است . اما حاصل معمول اين نتايج نشان مي دهد كه رفتارهاي والديني و مكان كنترل با هم مرتبط هستند و مكان كنترل دروني اغلب به طور معنا داري با ثبات انضباطي ، استقلال متعادل و تقويت هاي رفتارهاي مثبت همبسته است ( به نقل از پايان نامه كارشناسي ارشد سردروه ، 1381 ) .
تحقيقات شور ( 1967 ) ، جانسون و كيلمن ( 1977 ) ، نشان مي دهد كه مكان كنترل بيروني به طور معنا داري با كنترل بيشتر و صميميت و پذيرش كمتر همبسته مي باشد و افراد با مكان كنترل بيروني والدينشان را افرادي محدود كننده و بيش از حد حمايت كننده توصيف كرده اند ( نقل از برومند نسب ، 1373 ) .
لفكرت ( 1967 ؛ به نقل از كرامپن ، 1989 ) نتيجه مي گيرد اگرچه اطلاعات حاصل از والدين در مورد سبك هاي فرزند پروري نمي تواند زياد نامطلوب باشد ، اما اطلاعات حاصل از كودكان در مورد سبك هاي فرزند پروري والدينشان پيش بيني كننده خوبي از جهت گيريهاي مكان كنترل فرزندان است .
هدف اين تحقيق بررسي رابطه شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده توسط نوجوانان ( فرزندان ) در سه خرده مقياس : دموكراتيك ، ديكتاتوري و هرج و مرج با مكان كنترل است . پژوهش حاضر از جهاتي قابل تامل است ، اولاً از آنجايي كه در تحقيقات قبلي بيشتر ادراك والدين از شيوه هاي فرزند پروري و رابطه آن با مكان كنترل مورد بررسي قرار گرفته است و شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده توسط فرزندان با والدين تفاوت دارد ، در اين تحقيق بررسي شيوه هاي فرزند پروري ادراك شده توسط فرزندان و رابطه آن با مكان كنترل مورد نظر است . ثانياً منطقه مورد پژوهش كه جامعه آماري از آن انتخاب شده از جمله مناطقي است كه به يقين مي توان گفت تا كنون پژوهشي در زمينه هاي مختلف روان شناختي و آموزشي و تربيتي در آن انجام نگرفته است و ثالثاً كمترتوسعه يافته بودن منطقه از لحاظ امكانات آموزشي ، رفاهي و اقتصادي و نوع نگاه والدين به شيوه هاي تربيتي به لحاظ سنتي بودن نگرش ها به شيوه هاي فرزند پروري ، بيسوادي والدين ، دوري پدران از خانه به دليل كار در مناطق و شهرستانهاي ديگر ، پژوهشگر را بر آن داشت شيوه هاي فرزند پروري كه توسط دانش آموزان پسر پايه سوم راهنمايي منطقه انگوت در استان اردبيل ادراك مي شود و رابطه آن با مكان كنترل مورد بررسي قرار دهد . اميد است بتوان ، از نتايج حاصله ، در امر تعليم و تربيت و شناخت هر چه
بيشتر نوجوانان منطقه و مناطق همجوار كه سرمايه هاي آينده اين مملكت هستند استفاده نمود .
اهداف تحقيق
1 ـ آشنايي والدين منطقه انگوت با شيوه هاي فرزند پروري و آگاهي و شناخت نسبت به مزايا و معايب هر يك از شيوه ها .
2 ـ دستيابي به رابطه بين شيوه هاي فرزند پروري با مكان كنترل در دانش آموزان پسر سال سوم راهنمايي منطقه انگوت در استان اردبيل .
فرضيه هاي تحقيق
فرضيه اصلي
ـ بين شيوه هاي فرزند پروري هرج و مرج و مكان كنترل ارتباط معنا داري وجود دارد .
فرضيه هاي فرعي
ـ بين شيوه هاي فرزند پروري هرج و مرج و مكان كنترل رابطه معنا داري وجود دارد .
ـ بين شيوه هاي فرزند پروري ديكتاتوري و مكان كنترل رابطه معنا داري وجود دارد .
ـ بين شيوه هاي فرزند پروري دموكراتيك و مكان كنترل رابطه معنا داري وجود دارد .
تعريف و اصطلاحات
شيوه هاي فرزند پروري
تعريف نظري
دارلينگ و استينبرگ ( 1993 ؛ نقل از گلاسكو و همكاران ، 1997 ) شيوه هاي فرزند پروري را اينگونه تعريف مي كنند : ‹‹ شيوه هاي فرزند پروري ›› مجموعه اي از گرايشها ، اعمال و جلوه هاي غير كلامي است كه ماهيت تعامل كودك و والدين را در تمامي موقعيت هاي گوناگون مشخص مي كند .
حال به تعريف هريك از سطوح شيوه هاي فرزند پروري مي پردازيم :
1) ـ دموكراتيك
محيط خانوادگي است كه در آن به احترام فردي و همچنين تفاوت هاي فردي تاكيد مي شود و با كودك همانند يك عضو مؤثر در خانواده رفتار مي گردد (راكعي، 1380) .
2 ) ـ ديكتاتوري
در محيط خانوادگي به اطاعت بي چون و چرا و قدرت مطلق از سوي والدين تاكيد مي گردد و كودك هيچ گونه اختياري از خود نشان نمي دهد (راكعي، 1380).
3 ) ـ هرج و مرج
محيط خانوادگي است كه در آن به كودك توجهي نمي شود و نظارت چنداني بر رفتار آن انجام نمي گيرد (راكعي، 1380).
تعريف عملياتي شيوه هاي فرزند پروري
با توجه به پرسشنامه و شيوه هاي فرزند پروري بانتون ( 1953 ) مي توان نمرات حاصله در سه خرده مقياس دموكراتيك ، ديكتاتوري و هرج و مرج را تعريف عملياتي كرد .
مكان كنترل
تعريف نظري : مكان كنترل به ميزان مسئوليت پذيري فرد در مورد خود اشاره مي كند . به طور كلي مكان كنترل دروني بر اين باور بنيادين متكي است كه فرد ،كنترل

فایل : 96 صفحه

فرمت : Word

26900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط