مقاله کامل حقوق و دستمزد

مقاله کامل حقوق و دستمزد

حقوق و دستمزد
به كاركنان براى جبران كارى كه در سازمان انجام مى‏دهند، حقوق و دست‏مزد پرداخت مى‏شود؛ اما غير از جبران زحمات و وقت و نيرويى كه كاركنان در جهت و براى رسيدن به اهداف سازمان صرف مى‏كنند، پرداخت بايد جنبه انگيزشى نيز داشته باشد؛ يعنى بايد براى پرداخت، نظامى طراحى گردد كه كاركنان را به عملكرد مؤثر تشويق كند و محركى براى سخت‏كوشى و به كارگيرى همه توانايى‏هاى بالقوه آنان باشد.
امروزه اين نظريه، در روان‏شناسى مطرح است كه از ميان نيازهاى متعدد و متنوع انسان، تنها معدودى را مى‏توان با پول ارضا كرد و انگيزه‏هاى غيرمادى بسيارى، چون ميل به كسب موفقيت و قدرت و ميل به كمال و خوديابى در اعمال و رفتار انسان تأثير مى‏گذارد. با وجود اين، جاى هيچ شك و ترديدى نيست كه هنوز پول از جمله مهم‏ترين انگيزه‏ها است و اگر چه كاركنان سازمان، غير از حقوق و دست‏مزد، پاداش و مزاياى غير نقدى بسيارى دريافت مى‏دارند، اما پرداخت‏هاى نقدى هنوز از اهميت بسيارى برخوردار است و نقش به سزايى در جذب و حفظ نيروها دارد.
تفاوت حقوق و دست‏مزد: منظور از دست‏مزد، پرداختى است كه مبناى محاسبه آن، ساعت است و منظور از حقوق، پرداخت‏هايى است كه ماهانه صورت مى‏گيرد. دست‏مزد
متداول‏ترين شيوه پرداخت به كارگران و حقوق متداول‏ترين شيوه پرداخت به كارمندان است.
– ويژگى‏هاى حقوق و دستمزد تعيين ميزان حقوق يا دست‏مزدى كه سازمان بايد به كاركنان خود بپردازد، از مهم‏ترين جنبه‏هاى مديريت منابع انسانى است؛ زيرا اولاّ نظام پاداش (كه حقوق و دست‏مزد، بخشى از آن را تشكيل مى‏دهد) تأثير به سزايى در جذب و رضايت كاركنان و ايجاد انگيزه در آنان دارد. ثانياً پرداخت به كاركنان، از سنگين‏ترين هزينه‏هايى است كه هر سازمان بايد براى پيشبرد و تحقق اهداف خود، متحمل شود. بنابراين، نظام حقوق و دست‏مزدى كه به دقت طراحى شده و اجراى آن بر اساس سياست‏ها و خطمشى‏هاى صحيح باشد، در سلامت اقتصادى سازمان و هم‏چنين به كارگيرى درست و مؤثر نيروهاى موجود در سازمان، نقش مهمى خواهد داشت نظام حقوق و دست‏مزد بايد به گونه‏اى طراحى شود كه از اين ويژگى‏ها برخوردار باشد:براى امرار معاش كافى باشد و بتواند نيازهاى اوليه كاركنان به خوراك، پوشاك، مسكن و ايمنى را برآورده سازد.
ايجاد انگيزه كرده و باعث تشويق كاركنان به هم‏بستگى بهتر شود.
اقتصادى و مؤثر باشد؛ يعنى اولاً با توان مالى سازمان و ثانياً با توانايى‏ها و مهارت‏هاى كاركنان متناسب باشد، به گونه‏اى كه در برابر حقوق و دست‏مزدى كه پرداخت مى‏شود، بيش‏ترين بازدهى به دست آيد.
سازمان را قادر سازد كه با سازمان‏هاى ديگر رقابت كند؛ يعنى اين نظام حقوق و دست‏مزد، در مقايسه با نظام حقوق و دست‏مزد سازمان‏هاى مشابه، بهتر يا دست‏كم داراى همان جذابيت‏ها باشد. طبيعى است كه اين امر، در جذب و حفظ نيروها مؤثر است.
منطقى باشد و كاركنان، منطقى بودن آن را بپذيرند.
منصفانه و عادلانه باشد؛ يعنى اولاً حقوق يا دست‏مزد، متناسب با تخصص، مهارت، تجربه و سابقه كار افراد تعيين شود و ثانياً ضوابط و شرايط براى اعطاى آن يك‏سان باشد. بديهى است كه عادلانه بودن نظام حقوق و دست‏مزد، در مقبوليت و پذيرش آن و نيز در ايجاد رضايت شغلى، مؤثر است.
– مراحل طراحى نظام حقوق و دستمزدويژگى‏هايى كه براى يك نظام پرداخت كارآمد ذكر شد، بيان گر اين واقعيت است كه در طراحى آن، عوامل متنوع بسيارى دخالت دارند كه داراى روابط متقابل پيچيده‏اى با يكديگر هستند. ارزش نسبى كاركنان، سطح حقوق و دست‏مزدهاى رايج در صنعت، نقش اتحاديه‏ها و تشكل‏هاى كارگرى و اوضاع اقتصادى كشور، از جمله عوامل مهمى هستند كه بايد هنگام طراحى نظام حقوق و دست‏مزد در نظر گرفته شوند. با بررسى
اين قبيل عوامل، مسؤولان سازمان مى‏توانند نظامى را به وجود آورند كه بر اساس آن، حقوق و دست‏مزد هر يك از افراد شاغل در سازمان، معين و پرداخت شود. اين كار، طى مراحل ذيل انجام مى‏شود:
1. تجزيه و تحليل شغل‏مشخص مى‏كند كه هر شغل، شامل چه وظايفى است و براى انجام آن، چه مهارت‏ها، دانش و توانايى‏هايى لازم است.
2. شرح شغلآشكار كننده ماهيت و ويژگى‏هاى شغل است (وظايف، ابزار مورد استفاده در آن، ارتباط با ديگر مشاغل و شرايط كار).
3. ارزش‏يابى شغلضعيف بودن روحيه كاركنان، مشاجره و بحث در محيط كار، خراب كارى و اعتصاب و ترك سازمان مى‏تواند نشانه‏هايى از نارضايتى كاركنان از حقوق يا دست‏مزد باشد. اين قبيل مسائل، به ويژه هنگامى شدت گرفته و از كنترل خارج مى‏شود كه كاركنان بدانند و يا حتى بر اين باور باشند كه نظام پرداخت در سازمان منصفانه نيست؛ يعنى پرداخت متناسب با سختى‏ ها و مسؤوليت‏هاى شغل نيست يا براى انجام وظايف يك‏سان، بعضى افراد، بيش‏تر از ديگران حقوق يا دست‏مزد دريافت مى‏كنند. تعيين ارزش مشاغل و تعيين حقوق يا دست‏مزدى متناسب با آن، گامى بلند براى رفع اين مشكل است.
منظور از ارزش‏يابى شغل، فرآيندى است كه به وسيله آن، ارزش و اهميت نسبى مشاغل گوناگون در سازمان تعيين مى‏شود تا پرداخت به هر شغل، با ارزش آن شغل براى سازمان، متناسب باشد. تعيين ارزش نسبى مشاغل و بر آن اساس، تعيين حقوق يا دست‏مزدى كه بايد به هر شغلى تعلق گيرد، داراى مزايايى است.
منطقى است كه بيش‏ترين پرداخت‏ها به با ارزش‏ترين مشاغل، يعنى مشاغلى كه بيش‏ترين سهم را در دست‏يابى به اهداف سازمان دارند، تعلق گيرد. اين امر باعث پذيرش نظام پرداخت، از سوى كاركنان مى‏شود. كاركنان احساس مى‏كنند كه حقوق آنان رعايت شده و رفتار مسؤولان سازمان با آنان منصفانه است و اين احساس، باعث رضايت شغلى مى‏شود. آثار مثبتى كه چنين نظام پرداختى در پى دارد، باعث مى‏شود كه به طور كلى سازمان در دست‏يابى به اهداف خود موفق‏تر باشد.
روش‏هاى ارزشيابى‏ارزش نسبى يك شغل، سهمى است كه آن شغل، درتحقق اهداف سازمان دارد؛ اما از آن‏جا كه اندازه‏گيرى و تعيين دقيق سهم شغل، در موفقيت سازمان به آسانى امكان‏پذير نيست، بايد شاخص‏ها و متغيرهاى ديگرى را يافت كه با اندازه‏گيرى آن‏ها بتوان ارزش شغل را مشخص كرد. متغيرهايى كه معمولاً براى ارزش‏يابى شغل انتخاب مى‏شوند، عبارتند از: مسؤوليت، مهارت، تلاش و شرايط كار.
براى ارزش‏يابى مشاغل، چهار روش اصلى وجود دارد كه عبارتند از: روش امتيازى، مقايسه عوامل، طبقه‏بندى و رتبه‏بندى.
گفتنى است كه پرداختن به روش‏ها از محدوده اين تحقيق خارج است. براى آشنايى با آن‏ها مى‏توان به منابع ارائه شده مراجعه كرد.
4. بررسى نرخ حقوق و دست‏مزدهاى متداول در صنعت5. تعيين نرخ پرداخت6. تعديل و ترميم نظام پرداخت‏
از آن‏جا كه بررسى نرخ رايج حقوق يا دست‏مزدهايى كه به مشاغل پرداخت مى‏شود، مرحله بسيار مهمى است، هيچ سازمانى نمى‏تواند بدون توجه به اين موضوع، نظام پرداخت كارا و مؤثرى را طراحى كند و دير يا زود تسليم فشارهايى مى‏گردد كه از اين ناحيه به سازمان وارد مى‏شود؛ اما غير از اين، نظام پرداخت بايد انعطاف‏پذير بوده و قابليت تطابق با نوسانات اقتصادى و روندهاى اجتماعى را هم داشته باشد؛ مثلاً در دوره‏اى كه اقتصاد دچار تورم است، جذب و استخدام و حفظ نيروها در سازمان ممكن نخواهد بود مگر اين‏كه پرداخت‏ها متناسب با افزايش قيمت‏ها و بالارفتن هزينه‏هاى زندگى، افزايش يابد.
هم‏چنين در صورت رقابت در صنعت، براى جذب و استخدام نيروهاى متخصص، طبيعتاً سازمان‏ها بايد آمادگى داشته باشند كه حقوق بيش‏ترى به كاركنان خود بپردازند.
7. ارزيابى تفاضلى حقوق و دستمزدبا ارزيابى عملكرد گروه، پايه شغلى كاركنان، به درستى مشخص شده و متناسب با آن، حقوق پرداخت مى‏شود. بدين ترتيب، يك نظام تفاضلى حقوق و دست‏مزد در سازمان به وجود مى‏آيد كه به موجب آن، هر كس متناسب با تحصيلات، مهارت، تخصص و ديگر ويژگى‏هايش حقوق دريافت مى‏كند و براى پذيرش مسؤوليت و پيمودن درجات ترقى در سلسله مراتب سازمانى تلاش مى‏كند.
در ساليان اخير، روند تنظيم قوانين و مقررات، در جهت كاهش تفاوت پرداخت ميان گروه‏هاى شغلى مختلف بوده است، روندى كه‏به تراكم نرخ‏ها انجاميده است.
تراكم نرخ‏ها باعث مى‏شود كه تفاضل پرداخت ميان مشاغل از بين برود. در واقع، حركت به سوى ايجاد برابرى در پرداخت‏ها باعث مى‏شود كه پيش گرفتن از ديگران و ارتقا با دريافت حقوق و مزاياى بيش‏ترى همراه نباشد و اين امر، يقيناً بر ايجاد انگيزه و تحرك در كاركنان و نيز پويايى سازمان، اثر منفى خواهد گذاشت.
غير از قوانين و مقررات دولتى، در كشورهاى صنعتى، قدرت و نفوذ اتحاديه‏هاى كارگرى نيز بيش‏تر باعث مى‏شود كه همواره بر دست‏مزد كارگران افزوده شود بى‏آن كه اين تفاضل، شامل كارمندان ادارى بشود. در نتيجه، امروزه تفاضل پرداخت قابل ملاحظه‏اى ميان مشاغل كارمندى و كارگرى، در اين قبيل جوامع به چشم نمى‏خورد و اين امر، باعث دل‏سردى و ناخشنودى كارمندان شده است.
ديگرعامل مؤثر درتراكم نرخ‏ها، رقابت ميان سازمان‏ها براى جذب نيروهاى ماهر يا نيروهايى با تخصص‏هاى كم‏ياب است. سازمان تنها با پرداخت حقوق‏هاى بالا مى‏تواند به جذب و استخدام اين نيروها اميدوار باشد. در نتيجه، حقوق كسانى كه وارد سازمان مى‏شوند، در بدو ورود، بسيار نزديك به حقوق كاركنان با تجربه‏اى خواهد بود كه ساليان درازى در سازمان به خدمت مشغول بوده‏اند. يافتن راه حل‏هاى مؤثرى براى رفع مشكل مذكور، چندان آسان نيست. با وجود اين، سازمان مى‏تواند با وضع و اجراى سياست‏هاى ويژه، تا اندازه‏اى از تراكم بيش از حد نرخ‏ها بكاهد. مهم‏ترين اين سياست‏ها عبارتند از:ايجاد توازن منطقى با تعديل و ترميم مستمر نرخ‏هاى پرداخت‏
اختصاص سهميه بيش‏تر به كارمندان و كاركنان با سابقه و با ارزش، در هر بار افزايش نرخ.
خوددارى از استخدام كاركنانى كه حقوق‏هاى بسيار بالايى را درخواست مى‏كنند.
طراحى نظام حقوق و دست‏مزد، به گونه‏اى كه تفاوت‏هاى اوليه ميان نرخ‏هاى پرداخت به گروه‏ها و پايه‏هاى شغلى زياد باشد.
8. بررسى قوانين و مقررات درون سازمانى‏بايد معلوم باشد كه افزايش حقوق يا دست‏مزد، تا چه اندازه به طول خدمت فرد در سازمان و تا چه اندازه به شايستگى و عملكرد مؤثر او در انجام وظايفش بستگى خواهد
داشت، يا هر چند وقت يك بار بايد حقوق و دست‏مزدها براى اعمال اصلاحات لازم، مجدداً بررسى شود و تحت چه شرايطى ضرورى است كه شغل خاصى دوباره طبقه‏بندى گردد و در گروهى بالاتر قرار گيرد.
ارشديت يا شايستگى؟سازمان‏ها معمولاً شايستگى و اتحاديه‏ها معمولاً ارشديت(سنوات خدمت) را اصل مهم در پيش‏رفت و ترقى كاركنان سازمان دانسته‏اند؛ ولى قضاوت دراين باره، به سادگى ممكن نيست؛ زيرا هم سنوات خدمت و هم شايستگى، جنبه‏هاى مهمى از كار و فعاليت در سازمان هستند. به همين دليل، در برخى سازمان‏ها به هنگام تصميم‏گيرى در باره ميزان پاداش هايى كه بايد به كاركنان اعطا گردد، ارشديت و كيفيت كار، هر دو در نظر گرفته مى‏شود.
به نظر مى‏رسد بهترين راه رفع اين مشكل، دعوت از كارشناسان اتحاديه، براى مشاركت در طراحى نظام تعيين حقوق و دست‏مزدها در سازمان است.
9. بررسى قوانين و مقررات دولتى حاكم بر پرداختنظام پرداخت در سازمان بايد با توجه به قوانين و مقرراتى كه دولت و ديگر مراجع داراى صلاحيت، در باره حقوق و دست‏مزد وضع كرده‏اند، طراحى شود. قوانين مربوط به حداقل دست‏مزد، از جمله مهم‏ترين اين قوانين هستند و در مواردى قانون، حداكثر حقوق و مزايا را نيز تعيين مى‏كند تا سازمان‏هاى قوى، افراد قوى را جذب نكنند، هر چند اعمال چنين قوانينى، مشكل را به طور كلى حل
نمى‏كند؛ زيرا سازمان‏هاى قوى، مزايايى جذاب در اختيار كاركنان خود قرار مى‏دهند.
– تعيين حقوق پايهدر اين‏جا پرسش‏هايى مطرح است:آيا مى‏خواهيم پرداخت‏ها در حد متوسط در صنعت، يا بالاتر يا پايين‏تر باشد؟
آيا مى‏خواهيم در هر گروه شغلى، تنها يك نرخ وجود داشته باشد يا مى‏خواهيم مشاغل در داخل هر گروه، بنا بر ويژگى و ضوابط ميان حداقل و حداكثر نرخ پرداختى، درجه‏بندى شوند؟ مى‏خواهيم چه مشاغلى را بر اساس چه ويژگى‏هايى، در چه گروه‏هاى شغلى قرار دهيم؟
آيا مى‏خواهيم تفاوت نرخ پرداخت ميان گروه‏هاى شغلى و تفاوت پرداخت ميان مراتب مختلف، در درون هر گروه شغلى، كم باشد يا زياد؟ هم‏چنين مى‏خواهيم تداخل نرخ‏ها ميان گروه‏هاى مجاور در چه حدى باشد؟
– ارزشيابى (قيمت‏گذارى) مشاغل مديريتى و حرفه‏اىتعيين ميزان پرداخت به مديران و كاركنان حرفه‏اى، مانند مهندسان، پزشكان يا دانشمندانى كه در اختيار سازمان هستند، بسيار شبيه تعيين حقوق براى ديگر كاركنان در سازمان است. هدف اصلى در اين نوع مشاغل نيز پرداخت حقوق و مزايا در سطحى است كه باعث جذب و استخدام نخبگان و ماندن آنان در سازمان مى‏گردد.

فایل : 54 صفحه

فرمت : Word

29900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط