مقاله کامل تحلیل اجتماعی مسأله حجاب
مقاله کامل تحلیل اجتماعی مسأله حجاب
تحلیل اجتماعی مسأله حجاب
چکیده
پوشش و حجاب به مثابة رسانهای ارتباطی و به عنوان کنشی اجتماعی، از یک سو تحت تأثیر ساختارهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی است و از سوی دیگر، متأثر از کنشگران اجتماعی اعم از زن و مرد میباشد. در طی سالهای پس از انقلاب، بر اثر آسیبپذیری درونی جامعه و تهدیدهای بیرونی، انتقال فرهنگی حجاب با اختلال مواجه گردید و عدم رعایت حجاب اسلامی، موجب جریحهدار ساختن…
کلیدواژه ها: حجاب، کنش اجتماعی، ارتباطات غیرکلامی، تغییر ارزش ها، کنترل اجتماعی، فرهنگی
1) طرح مسأله
نگاه جامعهشناختی به مفهومِ همان رویکرد جامعهشناختی است. «رویکرد به طور کلی عبارت است از شیوة نگاه کردن به چیزی. رویکرد جامعهشناختی شامل ایدة راهبر اصلی است که مفهومسازی و تحلیل از آن پیروی میکند و منعکسکنندة مجموعة خاصی از ایدهها و فرضیههای مربوط به طبیعت مردم و جامعه است» (رابینگتن و واینبرگ، 1386: ص 19) نگاه جامعهشناختی ابزاری است برای شناخت ما از محیط اجتماعی، محیط فرهنگی، محیط تاریخی و محیط بینالمللی و… که از آنها متأثر میشویم. نگاه جامعهشناختی ما را در فهمیدن این نکته که چرا اصولاً جامعه سرپاست، چگونه نظم و سامان اجتماعی حفظ میشود و اینکه چرا افراد جامعه، کنترل اجتماعی را میپذیرند و برخی نمیپذیرند، توانا ساخته و در انتخاب راهکارهای مطلوب و منطقی برای حل مسائل اجتماعی و عوامل مخّل نظم و سامان اجتماعی ما را نیرومند میسازد. (ترابی و محبوبیمنش، 1381: صص 14-13) به همین جهت «اِرل بَبی»[1] جامعهشناسی را اندیشهای مینامد که زمانش فرا رسیده است، چرا که به اعتقاد وی «جامعهشناسی
تغییری در طرز اندیشیدن ایجاد میکند که در دنیای امروزی بسیار بدان نیازمند هستیم» (ببی، 1379: ص 19).
بنابراین نگاه جامعهشناختی به ما یاد میدهد که به قول سهراب سپهری «چشمهایمان را بشوییم و جور دیگری نگاه کنیم» (ترابی و محبوبیمنش، 1381: ص14).
امروزه حوزه مطالعات مسائل اجتماعی از حوزههای خاص و تحت تسلط جامعهشناسان است، چرا که جامعهشناسی در حدود یک قرن پیش، درست زمانی به وجود آمد که فرآیند صنعتی شدن و شهرنشینی بنیادهای جامعه سنتی را به لرزه در آورده و موجب پیدایش مسائل اجتماعی چالش برانگیزی شد. از آنجا که مسائل اجتماعی برآمده از روابط اجتماعیاند، جامعهشناسی نیز با روابط اجتماعی، (یعنی شرایطی که در آن دو یا چند نفر رفتارهای یکدیگر را همساز نموده و ارتباط برقرار میکنند) سروکار دارد. از نگاه جامعهشناسی، مسئله اجتماعی[2] وضعیت اظهار شدهای است که با ارزشهای شمار مهمی از مردم مغایرت دارد و معتقدند باید برای تغییر آن وضعیت اقدام کرد (رابینگتن و وانیبرگ، 1386: ص12).
موضوع حجاب زنان و ناهنجاری در پوشش نیز «وضعیتی اظهار شده» است؛ یعنی وضعیتی است که گفته میشود وجود دارد و مردم در مورد آن صحبت میکنند، رسانههای جمعی درباره آن بحث میکنند و نخبگان سیاسی و اجتماعی نیز آن را مورد تحلیل و مداقه قرار میدهند. از آنجا که اختلال در حجاب و طرز پوشش، مغایر با ارزشهای محوری جامعه مذهبی است، موجب جریحهدار شدن وجدان جمعی جامعه میگردد، لذا به عنوان یک مسأله اجتماعی، ضروری است مورد شناخت علمی قرار گیرد، زیرا شناخت مسأله در واقع پیمودن نیمی از راه برای حل آن است. مسأله حجاب از منظر شناختی در حوزه مطالعات و مسائل زنان قرار میگیرد.
مسأله زنان امری است که به نوعی زنان از جهت فکری و عملی با آن درگیرند و در حوزههای حقوقی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و خانوادگی قابل تبیین است. هر چند مسائل زنان را جدا از مسائل مردان نمیتوان شناسایی کرد، چرا که از یک سو فکر و اندیشه قانونگذاران ومجریان جامعه و از سوی دیگر طبقه زنان و سایر اقشار را به خود مشغول داشته است. مهمترین مسائل زنان، مسائل فرهنگی است که به لحاظ ساختاری دارای اهمیت خاصی میباشد، زیرا همچنان که در بستری وسیع و با آهنگی کند ساخته میشوند، به همان کندی و بلکه کندتر قابل تغییرند (علاسوند، 1386: صص39-38). یکی از مسائل فرهنگی زنان موضوع نقشهای زن و مرد و مقوله جنسیت[3] میباشد که دیدگاههای متفاوتی نیز در این خصوص مطرح است. یک نظریه عمده در این خصوص نظریات فمینیستی میباشد، بهطور نمونه فمینیستهای «شباهت نگر» که به دنبال ساختار شکنی برای مانند مرد شدن هستند و تا آنجا پیش رفتهاند که حتی «مادرانگی» را نشانة انزوای اجتماعی و فرهنگی زنان میدانند و تفاوت مرد و زن را انکار میکنند[4] و دوم، فمینیستهای «تفاوتنگر» که بر جدایی محض میان جهان زنانه و جهان مردانه تأکید کرده و در پی ساختن جهانی زنانه در درون یک خلأ هستند. برآیند هر دو نگاه فمینیستی در عصر حاضر، ظهور زنان پرخاشگر با خویی کلبیمسلکانه است که به همه چیز دهن کجی میکنند و هیستریک[5] شدن بدن زنانه، تقدیر همه آنهاست. در حقیقت، زن در اقوام و ملل عصر حاضر، «حیات برهنهای» است که «فرهنگ»، سعی در تصاحب آن دارد و قدرت در بدن زنانه دخل و تصرف میکند و میکوشد به نام دانش و حقیقت، آن را تعریف کند (دانیالی، 1386: صص75-74). در چنین فضایی با یکی از مسائل اجتماعی و فرهنگی زنان به نام مسأله حجاب و پوشش بدن مواجهیم که در بستری از روابط اجتماعی و در
عرصهای از ارتباطات میان فردی شکل میگیرد. یکی از عناصر محوری در قلمرو موضوعی جامعهشناسی، مقوله «روابط اجتماعی» است که جامعهشناسان بر آن توافق کامل دارند و به عنوان یک اصل پذیرفته شده میباشد که «کمّ و کیف روابط اجتماعی و آرایش آنها، میتواند در رفتار موجودیتهای اجتماعی تأثیر داشته باشد» (چلبی، 1373: ص9) و همچنین، رفتار کنشگران اجتماعی و تفسیر و تأویل آنان از رفتار خود و دیگران و محیط اجتماعیشان در ساختار روابط اجتماعی تأثیر متقابل دارد، به طوری که بر مبنای نظریه «کنش متقابل نمادی»[6]، «ارتباط به ویژه ارتباطات نمادین، پایه و اساس تمامی کنشهای اجتماعی شناخته شده است» (محسنیان راد، 1385: ص39). در همین راستا، با نگاهی جامعهشناختی، در واقع حجاب به مفهوم پوشش، در بستری از روابط اجتماعی شکل میگیرد که از یک سو ممکن است دارای شکل و قالبی متنوع و جوهر و محتوایی یکسان باشد (یا بالعکس) و از سوی دیگر از منظری ارتباطاتی، حجاب به مثابه رسانهای هویتی و ارتباطی است که نقش نمادینی در عرصه ارتباطات میان فردی دارد، لذا مسأله حجاب دارای ابعاد فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی میباشد و دارای مؤلفههای مذهبی- معنوی، منزلتی، شخصیتی و رفتاری است که میتوان از زوایا، پارادایمها و منظرهای مختلفی به آن نگریست.
به گفته «هلن واتسون»[7]، از دیدگاه مفسران غربی، هیچ شکلی از لباس، مانند حجاب، این قدر موضوع مناقشه نبوده است (واتسون، 1382: ص311). وی با تکیه بر ابعاد و اهداف عملی و نمادین حجاب که ریشه در حفظ حجب و حیا و شرم از برهنگی دارد، اظهار میدارد که مسأله پوشش و حجاب، جایگاه ویژهای در مباحث روز دنیا درباره فرآیند جهانی شدن و پست مدرنیته دارد، به طوری که مرزهای فرهنگی بین
شرق و غرب و مسلمان و غیرمسلمان را درنوردیده است و شامل مباحث و نظریات مناقشه برانگیز و پرطمطراقی است که بر مسائل پسامدرنی از قبیل سبک[8]، نمادشناسی[9] مصرفگرایی و مسائل قدرت و بازنمود[10] آن استناد میکند. مسأله حجاب، دغدغه بسیاری از نخبگان سیاسی، اجتماعی و دینی است و موجب جریحهدار شدن وجدان جمعی بسیاری از اقشار اجتماعی گردیده است، در نتیجه لزوم حل و سامان یافتن آن، بیش از پیش احساس میشود. ذوالفقاری[11] با اتکا به نظر صاحبنظران اذعان میدارد که پدیده بدحجابی و فراتر از آن، مسأله زنان، یکی از پیچیدهترین مسائلی است که نظام جمهوری اسلامی ایران هم اکنون با آن مواجه است و احتمالاً دامنه این مسأله در آینده گستردهتر نیز خواهد شد، بنابراین عدم توجه به پیچیدگی مسأله و برخورد سادهانگارانه با آن، امکان دارد به نتایج عکس منجر شود. «پدیده حجاب و پوشش از سه منظر دینی، هویتی و سیاسی قابل بررسی است؛ چرا که از یک سو دستور اکید و صریح دین مبین اسلام است و از سوی دیگر نماد فرهنگ و هویت ایرانی میباشد و به همین خاطر است که همواره ظرفیت سیاسی شدن[12] را داشته است» (ذوالفقاری، 1385: ص69). طی تحقیقی که در سال 1382 در شهر تهران اجرا گردیده است، 5/77 درصد پاسخگویان، بدحجابی را به عنوان یک معضل شایع در جامعه میداند و 6/80 درصد بدحجابی را موجب آسیبرسانی به امنیت اخلاقی جامعه و 2/54 درصد نیز بدحجابی را عامل جرایم اخلاقی و 9/78 درصد نیز بدحجابی را عامل مزاحمت برای بانوان تلقی میکنند (کرامتی، 1382: صص138-136).
مسأله حجاب در قالب سؤالها و چالشهای متعددی قابل طرح و بررسی است، از جمله اینکه:
– حجاب پدیدهای فرهنگی- مذهبی است یا سیاسی- امنیتی؟ پایه پذیرش حجاب در میان زنان در یک جامعه دینی، بر
اساس سنت است یا قرارداد یا اجبار؟ یا بر مبنای ارزشها، اخلاقیات و عواطف؟ حجاب حق است یا تکلیف یا هر دو آن؟
– حجاب چه رابطهای با مقتضیات زمان و فرآیند مدرنیزاسیون دارد؟ حجاب شرعی و حجاب عرفی چه جایگاهی در وضعیت حجاب دارد؟ فساد اقتصادی، بیاعتمادی سیاسی، آشفتگی اجتماعی و رکود فرهنگی چه تأثیر کاهندهای بر رعایت حجاب به عنوان هنجار اجتماعی دارد؟ و…
البته هر کدام از این سؤالات مستلزم مطالعه و بررسی مستقل و پردامنهای است که نگارنده قصد ورود به آنها را ندارد. در این مطالعه تلاش میشود با نگاهی جامعهشناختی و ارتباطاتی، مسأله حجاب زنان را به عنوان یک پدیده و متغیر فرهنگی، توصیف و اشکال و انواع اختلالات احتمالی آن درعرصه هنجاری را تبیین نمود، سپس برخی از عوامل، چالشها و مشکلات کنترل اجتماعی بیرونی مربوط به ناهنجاری پوششی را به اختصار تحلیل کرده و در نهایت نیز تلاش میشود تا برخی از راهکارهای عقلانی در مقابل مسأله حجاب ارائه گردد.
2) تعریف مفاهیم
1-2) حجاب
به زعم استاد شهید مطهری[13]، واژه «حجاب» از نظر لغوی به معنای پوشیدن، پرده و پردگی است که استعمال آن درباره «پوشش زن»، در عصر حاضر شایع شده است و در واقع اصطلاح رایج فقهی، یعنی کلمه «ستر»، به معنی «پوشش» است که در مورد پوشش زن در هنگام نماز و غیرنماز استفاده شده و تنها آیهای که در آن واژه «حجاب» به کار رفته است، آیه 53 از سوره احزاب[14] میباشد. مفاد آیات 30 و 31 سوره نور که از آیات اصلی مربوط به تکلیف پوشش است، در واقع مربوط به وظایف زن و مرد در معاشرت (ارتباط) با یکدیگر است که بیان میدارد:
1- هر مسلمان، چه مرد و چه زن، باید از چشمچرانی و نظر بازی اجتناب کند
2- مسلمان، خواه مرد یا زن، باید پاکدامن باشد و عورت خود را از دیگران بپوشاند.
3- زنان باید پوشش داشته باشند و آرایش و زیور خود را بر دیگران آشکار نسازند و درصدد تحریک و جلب توجه مردان برنیایند، یعنی به جلوهگری و خودنمایی نپردازند. به گفته شهید مطهری (ره)، ریشه کلی و اساسی حجاب در اسلام این است که: «اسلام میخواهد انواع التذاذهای جنسی، چه بصری و لمسی و چه نوع دیگر، به محیط خانوادگی و در کادر ازدواج قانونی اختصاص یابد، (و) اجتماع منحصراً برای کار و فعالیت باشد» (مطهری، 1379: ص76).
با توجه به اینکه موضوع مورد مطالعه جامعهشناسی، «کنش اجتماعی»[15] میباشد، لازم است حجاب را به عنوان یک کنش اجتماعی بررسی کنیم. از دیدگاه «ماکسوبر»[16] کنش انسانی، در صورتی اجتماعی است که فرد یا افرادی که رفتار میکنند، برای آن، معنای ذهنی قائل شده و رفتار دیگران را مد نظر قرار دهند و در این جریان، خود از آن متاثر شوند» (روشه، 1379: ص21) بر این اساس تعریف نگارنده درباره مفهوم حجاب با نگاه جامعهشناسی عبارت است از اینکه: حجاب به مثابه کنش اجتماعی است که فرد کنشگر برای آن معنایی ذهنی و ارزشی نمادین قائل است و عمل یا کنش او در ارتباط با دیگران در عرصه ارتباطات میان فردی[17] و تحت تأثیر دریافت انتظارات دیگران در حوزه عمومی میباشد.
بر مبنای تحلیل فلسفی «برایان»[18] از عمل اجتماعی، یک عمل اجتماعی مبتنی بر چهار لایه مفهومی اصلی است که عبارتاند از: فعالیت اجتماعی[19]، ضوابط اجتماعی[20]، معانی مقوّم[21] و مفاهیم بنیادین»[22]. «افتخاری» کنش
یا عمل اجتماعی را در سه وجه عینی، اعتباری و ذهنی، در قالب نمودار، جمعبندی و ارائه کرده است (افتخاری، 1384: ص48). در این مقاله، با الهام از این نمودار و با جایگزینی عناصر فرهنگ- باورها، ارزشها، هنجارها و نمادها- در آن، تلاش شده است تا لایههای مفهومی حجاب به مثابه کنش اجتماعی در قالب نمودار ذیل ترسیم گردد (رک. محبوبیمنش، 1380).
نمودار شماره (1)«لایحههای مفهومی حجاب به مثابه کنش اجتماعی»
نمودار فوق بیانگر این است که حجاب (پوشش) کنش اجتماعی است که مبتنی بر چهار لایه مفهومی اصلی است که عبارتند از: باورها، ارزشها، هنجارها و نمادها، به طوری که باورها، ارزشها و هنجارها دارای وجوه ذهنی و اعتباری است و برای درک عینیت حجاب و تحلیل آن باید به آنها مراجعه و استناد کرد. بدین ترتیب که باورها (اعتقاد به هستها و نیستها) مشروعیت بخش ارزشها (ملاک قضاوت درباره خوبها و بدها) و ارزشها نیز توجیه کننده و مشروعیت بخش هنجارها (بایدها و نبایدها) و نمادها نیز نماینده و تجلی هنجارها هستند که در رفتار و کنش اجتماعی عینیت مییابد و از سوی دیگر رفتار و کنش اجتماعی به انضمام نمادهای مربوط به آن مشخصکننده هنجارها و هنجارها مشخصکننده ارزشها و به همین ترتیب ارزشها مشخصکننده باورها هستند. لذا باور به این موضوع که حجاب زنان توصیه صریح قرآن به زنان مؤمنه است، در واقع توجیه کنندة ارزش و کرامت زن و اهمیت حفظ حیاء و عفاف است و مشروعیت بخش این هنجار است که زنان در ارتباطات میان فردی باید حجاب را رعایت کنند. البته نوع پوشش و ارتباطات غیر کلامی (لحن کلام، زبان بدن، نوع نگاه، طرز راه رفتن و…) زنان در عرصه عمومی، مشخص کننده میزان نهادینه شدن آن باورها، ارزشها و هنجارها در جامعه است.
2-2) رسانه
در معنایی وسیع، گفتار، نوشتار، ایماء و اشاره، بیان چهرهای[23]، لباس و بازیگری را میتوان در زمره رسانههای ارتباطی گنجاند (سولیوان و دیگران، 1385: صص24-39). به عبارت دیگر، رسانه[24] شیوه خاص انتقال پیام است که مشتمل بر نظامی از نمادها یا رمزهاست (هارجی و دیگران، 1384: ص22). در این مطالعه، حجاب به مثابه یک رسانه ارتباطی و هویتی مفروض است.
3-2) ارتباط
ارتباط[25] (میان فردی) فرآیندی است که افراد طی آن، اطلاعات، معانی و احساسات خود را از طریق پیامهای کلامی و غیرکلامی با دیگران در میان میگذارند (هارجی و دیگران، 1384: ص20).
4-2) ارتباط غیرکلامی
ارتباط غیرکلامی[26] به برقراری ارتباطات میان مردم با ابزارهایی غیر از گفتار اطلاق میشود که از چند منبع اصلی شامل: تماس چشمی[27] (میزان نگاه کردن به بدن و صورت دیگری)، دهان (به خصوص تبسم یا اخم در ارتباط با تماس چشمی)، حالت بدن، حرکت سر و دست و ژست، جهتگیری، فاصله بدنی، بو، پوست، مو (از جمله بلندی، بافت و سبک آرایش) و لباس (مخصوصاً با توجه به مد) نشأت میگیرد. بعضی از جنبههای به اصطلاح «زبان بدن»[28] در تحکیم پایه ارتباطات اهمیت بسیاری دارند (سولیوان و دیگران، 1385: صص275-274).
3) مروری تاریخی بر حجاب
لباس پوشیدن، شأنی از شئون انسان است و پدیدهای است که تقریباً به اندازه طول تاریخ بشر سابقه و به قدر پهنة جغرافیای امروزین زمین، گسترش دارد (حداد عادل، 1386: ص5).
حجاب و پوشش در مفهوم عام آن همیشه ناظر بر شرم و حیا بوده است، این مقوله خصلتی انسانی داشته و تاریخ را برنمیتابد و شامل مرد و زن است[29]. همین خصلت انسانی، یکی از فلسفههای اصلی پوشش آدمی بوده و نمیتواند تنها برای حفاظت از سرما و گرما باشد.[30] این مطلب، بر اساس مجسمههای به جا مانده، کتیبهها و نقش برجستههای تاریخی، استنتاج گردیده است و تاریخ بشر قبل از میلاد و پس از آن، پوشش زن و مرد را نشان میدهد. نویسندة کتاب «تاریخ لباس» که محققی آمریکایی[31] است، تاریخ پوشاک را تا سال 1950 میلادی بررسی کرده و از هر قوم و ملتی که سخن رانده، پوشش نسبتاً کامل آنها را نشان میدهد (مهریزی، 1379: صص44-43). همچنین با مروری بر منابع تاریخی کتب مذهبی، نتیجه گرفته میشود که حجاب یکی از اساسیترین مسائل دینی و الهی به شمار میرود که اختصاص به دین اسلام ندارد و در تمام ادیان الهی از جمله زرتشت، یهود و مسیحیت، به لزوم رعایت آن تأکید شده است (نک. تاریخ تمدن ویل دورانت، 1381؛ حجازی، 1370؛ محمدی، 1385). «جرجی زیدان»[32] در کتاب «تاریخ تمدن اسلام» مینویسد: «اگر مقصود از حجاب پوشانیدن تن و بدن زن است که این وضع در پیش از ظهور اسلام و حتی پیش از ظهور دیانت مسیح معمول بوده و دیانت مسیح هم تغییری در آن نداده است و تا آخر قرون وسطی در اروپا معمول بوده و آثار آن هنوز در خود اروپا باقی مانده است» (جرجی زیدان، 1384: ص942). «ویل دورانت»[33] وقتی از ثروت و ثروتمندان در جوامع غربی مینویسد، گویی حجاب امتیاز ویژه طبقه بالای جامعه بوده است. در کتاب مشاهده میکنیم «شهرنشین توانگر از آراستن زن و دختر خود با جامهها (ی)… گرانبها بر خود میبالید و به یاری آنان آوازة توانگری خویش را در شهر میپراکند» (ویل دورانت، 1381: ج3، ص102).
فایل : 48 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.