مقاله کامل تأثیر 12 هفته تمرینات یوگا بر امید به زندگی زنان
مقاله کامل تأثیر 12 هفته تمرینات یوگا بر امید به زندگی زنان
تأثیر 12 هفته تمرینات یوگا بر امید به زندگی زنان
چکیده
هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرینات یوگا بر امید به زندگی زنان بود. طرح پژوهش این تحقیق شبه آزمایشی و به صورت آزمایشی با گروه کنترل با پیشآزمون و پسآزمون اجرا گردید. نمونهگیری به صورت در دسترس و انتخاب گروه کنترل با روش همتاسازی به صورت تصادفی انجام شد. شرکتکنندگان پژوهش شامل 50 زن از شهر کرمانشاه بودند که به شکل تصادفی در دو گروه آزمایشی و کنترل قرار گرفتند. پروتکل تمرینات شامل سه جلسه در هفته و هر جلسه60 دقیقه فعالیت بود و مداخلات به مدت 36 جلسه اعمال گردید. به منظور سنجش میزان امید به زندگی زنان، از پرسشنامة امید به زندگی میلر و پاورز (1988) استفاده شد. پایایی پرسشنامه در این پژوهش با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 89/0به دست آمد. دادههای گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره تحلیل شدند. نتایج نشان داد تمرینات ورزشی یوگا بر امید به زندگی زنان مؤثر بوده است. با توجه به نتایج به دست آمده آموزش یوگا را میتوان برای بالا بردن امید به زندگی در زنان به کار برد.
کلیدواژهها: یوگا، امید به زندگی، زنان.
مقدمه
از جمله بزرگترین پدیدهای بهداشتی-اجتماعی در 150 سال گذشته، افزایش چشمگیر در میزان طول عمر آدمی است که در بیشتر جامعههای صنعتی باختر زمین دیده میشود. کارشناسان از روی سنگوارههایی که به دست آمده چنین برآورد کردهاند که در زمانهای پیش از تاریخ بیشترین اندازۀ عمر آدمی 18 سال بوده است. افزایش طول عمر آدمی در گذر زمان، به معنای بالا رفتن نرخ امید به زندگی است.
واژۀ”امید به زندگی”در لغت به معنی تعداد متوسط سالهاییاست که یک شخص، اگر شرایط مرگ و میری را که در جدول عمر مشخص شده را بهکاربندد، زندگی خواهدکرد(پرسات، 1985). امید به زندگی یک شاخص آماری است که نشان میدهد متوسط طول عمردریک جامعه چقدراست ویابه عبارت دیگر، هرعضوآن جامعه چند سال میتواند توقع زندگی داشته باشد (گروپمن، 20053). امید را احساس وجد و نشاط در نظر میگیرد، که هنگامی تجربه می-شود که فرد آیندۀ بهتری را فراسوی چشمان خود انتظار داشته باشد. اسنایدر بنیانگذار نظریۀ امید و درمان مبتنی بر آن، امید را به عنوان سازهای مشتمل بر دو مفهوم به معنی توانایی طراحی گذرگاههایی به سوی اهداف مطلوب به رغم موانع موجود و یا عامل انگیزش لازم برای استفاده از کارگزار امید تعریف میکند(فلدمن واسنایدر، 2005). مطابق نظر اسنایدر این گذرگاهها شامل مجموعهای از شرایط میشود که عبارتند از، دارا بودن اهداف ارزشمند شخصی و ادراک توانایی برای تولید راهبردها در تعقیب اهداف. او امید را متشکل از قدرت اراده،قدرت راهیابی،
داشتن هدف و تشخیص موانع دانست. امیدبه زندگی، خصیصۀ فعالی است که دربردارندۀ داشتن هدف، قدرت برنامهریزی و اراده برای دستیابی به هدف، توجه به موانع رسیدن به هدف وتوانایی رفع آنها است. در واقع امید به زندگی، امید به زنده ماندن فرد در هنگام تولد را نشان میدهد،به شرط آنکه الگوی رایج مرگ ومیر، در هنگام تولد او به همان صورت باقی بماند. این شاخص، تابع تندرستی، چگونگی زندگی، امکانات بهداشتی ودرمانی،دسترسی به حداقلهای زندگی، نبودن نگرانی و برخورداری از آرامش، امنیت اجتماعی واقتصادی است (باصری و فرهادی کیا، 2008). بنا به تعریفی که در فرهنگ لغت جمعیتشناسی آورده شده، امید به زندگی عمر متوسطی است که با تقسیم مجموعه سالهایی که نسل در طول حیاتش زیسته است بر تعداد نسل در آغاز حیاتش محاسبه میشود. این شاخص از جدول عمر در هر جامعهای بیرون میآید (سرایی، 2012). به اعتقاد استاس(1986) امید، دارای دو مؤلفۀ شناختی و عاطفی است که مؤلفۀ عاطفی آن میتواند پیشبینی کنندۀ وقوع رویدادهای مثبت در آینده و در نتیجه افزایش سلامت روانی باشد. در تعریفی دیگر، امید به زندگی را تعداد سالهایی که انتظار میرود یک فرد از یک سن تا سن دیگر زنده باقی بماند، تعریف کردهاند(کاظمی پور، 2005). امید به زندگی در میان جامعهای خاص را میباید از تقسیم مجموعه سالهای زندگی در یک نسل از سن x به بعد، بر تعداد کسانی که در زمان آغاز محاسبه در همان سن زنده هستند به دست آورد. شیخی (2001) معتقد است این شاخص در نقاط مختلف جهان تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی،اقتصادی،فرهنگی ورفاهی متفاوت قرار دارد این تفاوت هم بر مبنای مقتضیات مکانی و هم به لحاظ شرایط
زمانی در درون هر جامعه از تغییرات و تفاوتهایی برخوردار است. ولی اسنایدر امید را به عنوان یک مشخصۀ ساختار شناختی، شامل باورهای مثبت یک شخص دربارۀ تواناییاش برای انجام دادن اهداف شخصی، به تصویر درآورد (اسنایدر،2002).
نرخ امید به زندگی در کشورهای مختلف به عوامل متعدد و متنوعی بستگی دارد. به عنوان نمونه ژنتیک، نژاد و جنسیت از عوامل تأثیرگذار در این حوزه تلقی میشوند. از عوامل مؤثر بر نرخ امید به زندگی، میزان شادیهای فردی و اجتماعی است. هر چه شرایط اقتصادی و اجتماعی یک کشور بهتر و مطلوبتر باشد و مردم از رفاه عمومی و سلامت بیشتری برخوردار باشند، شادتر خواهند بود و شانس برخورداریشان از عمر طولانیتر افزایش پیدا خواهد کرد (اسنایدر، 2002) یکی دیگر از عوامل مؤثر در کاهش امید به زندگی، استرس است که میتواند با افزایش تدریجی فشار خون خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و مرگ و میر زودرس را افزایش دهد(لوکاس و میر، 12005). به این ترتیب، طبیعی است که آموزش فراگیر راههای مقابله با استرس، میتواند به افزایش طول عمر و ارتقأ کیفیت زندگی منجر شود. یکی از مهمترین منابع زمینهساز مشکلات روانشناختی از دست دادن امید به زندگی است. (بنسون، 2006) در مرور مطالعات مربوط به امید به زندگی میگوید سطوح بالای امید به زندگی، با سلامت جسمی و روانشناختی، خود ارزشی بالا، تفکر مثبت و روابط اجتماعی فوقالعاده، رابطۀ مثبت دارد.
تمام مطالعات نشان داده است افراد دارای فعالیت جسمی، از امید به زندگی بالاتری برخوردار هستند. از جمله
عواملی که میتواند برامید به زندگی تأثیر بگذارد شاخص تودۀبدنی، فشارخون، دیابت، دیسلیپیدمی، بیماریهای قلبی و عروقی و ریه، سرطان، سیگارکشیدن یا مصرف الکل (ون، وای و تسای، 32011)معرفی شدهاند. امید به زندگی اضافی در افراد با فعالیت بدنی در مقایسه با افراد غیرفعال در این مطالعات بین 43/0 تا 4/4 سال بود. مطالعات نشان داده است گروههای دارای فعالیت بدنی، که از معیارهای امید به زندگی است، در اوقات فراغت متوسط تا زیاد (ون، وای وتسای،2011) یا در فعالیتهای روزانه و اوقات فراغت متوسط تا زیاد شرکت میکنند (منوتی4 و همکاران،2006). همچنین تحقیقات نشان داده است فعالیت بدنی منجر به امید به زندگی میشود و فعال بودن از لحاظ بدنی با امید بهزندگی بالاتر همراه است. (سامیتز5و همکاران، 2011) کاهش میانگین مرگومیر را در افرادی که دارای فعالیتهای بدنی منظم در اوقات فراغت و یا در زندگی روزمره نسبت به افراد غیرفعال هستند، 31٪ به 35٪ گزارش کردهاند.
افرادی که دارای امید به زندگی بالایی هستند، از این اعتقاد برخوردارند که میتوانند با چالشهایی که ممکن است در زندگیشان با آنها روبرو شوند سازگار شوند،شادی بالاتری تجربه مینمایند و از زندگیشان رضایت بیشتری دارند (کینگ، 20066). آنها همچنین میتوانند این گفتمان درونی را در خود رشد دهند که من میتوانم این کار را به پایان برسانم، من نباید شکست بخورم و ناامید شوم. البته آثار بالا بودن امید به زندگی در زنان جامعه، که به عنوان یکی از ارکان مهم تربیتی جامعه نقش تعیین کنندهای در شکلگیری شخصیت و رفتار جامعه خود دارند، پررنگتر
است. به نظر میرسد همچنان توقع از زنان به سبب ماهیت وجودیشان از لحاظ جسمی و عاطفی بالاست. این خود منجر به افزایش فشارهای روانی-اجتماعی بر زنان میشود و تمام ابعاد سلامت (فیزیکی، روانی و اجتماعی) را در این گروه تحت تأثیر قرار میدهد. تمام اینها بیانکنندۀ اهمیت سلامت روان و میزان بالابودن امید به زندگی در زنان است. پایین بودن امید به زندگی در زنان باعث ایجاد مشکلات روحی درآنان میشودکه متأسفانه زنان به واسطۀ نقش کلیدیشان در جامعه این پتانسیل را دارند که مشکلات را به تمام بدنۀ جامعه رسوخ دهند.
علاوه بر عدم برخورداری زنان از سلامت روحی و زندگی شاد، این مشکل به سایر افراد خانواده منتقل میشود و به مانند بیماری مسری به همۀ جامعه سرایت خواهد کرد. آثار سودمند امید بر سلامت جسمانی و روانی زنان درپژوهشهای مختلفی تأیید شده است.
برای مثال اسنایدر(2006) در پژوهشی به این نتیجه رسید که بین امیدواری بالا و هیجانات مثبت و امیدواری پایین و هیجانات منفی همبستگی معناداری وجود دارد. به این صورت که امیدواری پایین یا کم نشانههای افسردگی را پیش بینی میکند که مستقل از علایم تشخیص و سایر مهارتهای مقابلهای است. با توجه به این مطلب که حالات روانشناختی و پایین بودن امید به زندگی افراد میتواند بر بیماریهای روحی و روانی افراد،تأثیر بگذارد، مشاوره و روشهای رواندرمانی متفاوتی برای تسکین آلام روحی در چند سال اخیر متداول شده است. یکی از این روشهای رواندرمانی، استفاده از ورزش یوگا است که باعث بالا رفتن هیجانات مثبت میشود. یوگا به عنوان یک ابزار مؤثر و با ارزش، جهت غلبه بر مشکلات متعدد جسمانی و روانشناختی انسان شناخته میشود (سپهریان،2011). مبدأ یوگا از فرهنگ هند
است که در واقع ترکیبی از حرکات مرتبط با سیستمهای روحی، اخلاقی و بدنی را در بر میگیرد یوگا کلمهای سانسکریت و به معنی وحدت و یگانگی ذهن و جسم است که از5 هزار سال قبل در جوامع شرقی مورد استفاده بوده است (خالسا، 2005). در واقع یوگا،فعالیتی است که هدف آن توسعه و حفظ تعادل مناسب بین سیستمهای بدن و ذهن است (کاپلان و سادوک1، 20032) و از یک سری حرکات کششی منظم توأم با تنفس و تمرکز تشکیل شده است که انجام آن منجر به سلامت روح و جسم میشود (کاظمیپور، 2005). یوگا ورزشی (فکری جسمی و روانی) است که در شبه قارۀ هند و توسط هندوها ابداع شد. با تعمقی در منابع موجود در مورد یوگا به آسانی متوجه این مهم میشویم که یوگانه تنها ورزشی مفید برای سلامت جسم، بلکه مؤثر بر روح و روان نیز است و ادعامیشود که از مسیر هدایت ذهن و روح انسان را به سلامت جسمی رهنمون میسازد (مهدویپور، 1978). به نظر عدهای، یوگا صرفاً یک ورزش نیست، بلکه نگرشی همه جانبه به زندگی و تلاشی است برای یافتن زندگی با آرامش بیشتر است (خالسا، 2005). در واقع میتوان گفت یوگا باعث انظباط و هماهنگی نیروهای درونی فرد در مسیر رشد میگردد. یکپارچگی، همانگی و وحدت با خویشتن است که یک شخصیت قوی و با مرکزیت شکلیافته را میسازد. در واقع قدرت بیرونی از قدرت درونی ناشی میشود. آموزشهای یوگا شامل دو دسته آموزشهای کلی تنفسی (پرانایاما)3و ذهنی (یاما ونیاما4) است که طیف وسیعی از حرکات ساده و دشوار است (احمدپور، 2008). آموزش پارانایاما، آموزشهای تنفسی است که در بهبود شرایط جسمانی، روانی و سطح انرژی بدن و ذهن فوقالعاده مهم است. در آموزش پراتایاما، فرد می-آموزد
که روی دریافتها و واکنشهایش نسبت به پدیدهها کنترل داشته باشد. در مراتب بالاتر،آموزشهایی به نام دیانا وصمادی انجام میگیرد که عبارت است از: تمرکز مداوم بر یک موضوع یا شی و یا ایده. در شرایط دیانا ذهن از تمام تفکرات گوناگون و پراکنده رها است و فقط به موضوع انتخابی معطوف است. در صمادی فرد به تطبیق و همانندی و یگانگی با ایده مورد تمرکز خارج از موازین زمان و مکان نائل میگردد. در این مرحله سالک دارای قدرت روانی خاص میگردد (احمدپور، 2008). پیشینه تحقیق نیز حاکی از تأثیر تمرینات یوگا بر امید به زندگی و کیفیت زندگی افراد است و افرادی که به طور مرتب تمرینات یوگا را انجام میدهند، بهبود سلامتی، چشمانداز ذهنی و سطح انرژی را تجربه کرده بودند (پزشکی، 2012). یوگا به عنوان یک روش ورزشی جالب نه تنها تأثیر مثبتی بر ساختار فیزیکی دارد (لازاریدو، فیل بروک و تزیکا1، 2013) بلکه میتواند به تمرینکننده اتحادی از ذهن، بدن و روح بدهد (ارنست، پیتلر و ویدر، 2008) و این به این معنا است که یوگا میتواند بر سلامت روان تأثیر داشته باشد. برای مثال،داود آبادی فاراهانی به همراه محمدزاده و سید عامری در طی پژوهشی نتیجه گرفتند که تمرین یوگا در افزایش سلامت روان و شادکامی اثرات به سزایی دارد (به نقل ازکمرزرین و شوشتری، 2012). مطالعه کیخایی حسینپور (2013) نشان داد تمرینات یوگا تأثیر مثبتی بر بهبود کیفیت زندگی دارد.
در تحقیق برننمان3و همکاران (2015)، نمرات قبل و بعد از مداخله بهبود قابل توجه در کیفیت زندگی پس از 12 هفته تمرین یوگا داشت. در تحقیق قاسمی و همکاران (2013) نمرات قبل و بعد از مداخله در گروه یوگا اختلاف معناداری
در کیفیت زندگی داشت و یوگا تأثیر مثبتی برکیفیت زندگی مرتبط با سلامت دارد. همچنین نتایج تحقیقی نشان داده است که مداخله یوگا بر کیفیت زندگی تأثیر مثبتی دارد (ابنازر،ناگاراتانا و یوگیتا، 42012)
لذا میتوان گفت که یکی از مهمترین شاخصههای توسعه در دنیای مدرن، نرخ امید به زندگی در بدو تولد است. این شاخص خصوصاً با ورود به بحثهای توسعۀ اجتماعی و توسعۀ پایدار و با اهمیت پیدا کردن موضوع جنسیت در روند توسعه، مهمتر نیز شده است. این شاخص در طی یک قرن اخیر، در بررسیهای اجتماعی حول مفهوم توسعه، بسیار موثر بوده است و امید به زندگی زنان به عنوان نیمی از جامعه و قشری تأثیرگذار در تربیت نسل آینده در این راستا از اهمیت و ضرورت ویژهای برخوردار است.
با توجه به هدف و پیشینه پژوهش، چنین فرض شده است که امید به زندگی زنانی که تمرینات یوگا را تجربه کردهاند در مقایسه با بانوانی که چنین تجربهای نداشتند بیشتر است. حال، نظر به اینکه پژوهشهای اندکی تأثیر فعالیت و تمرینات ذهنی را بر امید به زندگی زنان مورد بررسی قرار دادهاند، همچنین تأثیر پروتکلهای تمرینی روانشناختی نظیر یوگا در زنان که برنامۀ فعالیت جسمانی منظمی دارند، کمتر مورد توجه قرار گرفتهاست، پژوهش حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که آیا استفاده از پروتکلهای تمرینی خاص، به ویژه تمرینات حرکتی-شناختی مانند یوگامیتواند گام مؤثرتری در امید به زندگی زنان داشته باشد؟
روششناسی
طرح پژوهش این تحقیق به صورت آزمایشی با گروه کنترل با پیشآزمون و پسآزمون اجرا گردید. این پژوهش از نوع
تحقیقات شبه آزمایشی بود. طرحهای شبه آزمایشی به طرحهای آزمایشی گفته میشود که در آنها نمیتوان از انتساب تصادفی استفاده کرد (سرمد،بازرگان و حجازی،2012). پیشآزمونی قبل از اعمال مداخلههای تجربی در گروههای آزمایش و کنترل و پسآزمونی نیز در پایان مداخله بر روی آنها اجرا گردید.
شرکتکنندگان
جامعۀ آماری در این پژوهش شامل کلیۀ زنانی است که در بهار سال 1394 در کلاسهای یوگای شهر کرمانشاه ثبت نام کردهاند. سعی شد تا متغیرهای جنسیت، وضعیت اشتغال، تحصیلات و فرهنگ تا حدودی کنترل شود. متغیر جنسیت به دلیل اینکه پژوهش بر روی زنان صورت گرفته کنترل شد. متغیر فرهنگ نیز چون تمام نمونه از یک شهر هستند و معمولاً تفاوت فرهنگی زیاد مشهود نمیشود، کنترل شد. متغیرهای سن و تحصیلات تا حدودی کنترل نشد.
نمونههای این پژوهش با روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند از بین زنان شرکتکننده در 10 کلاس دایر در سطح شهر 25 نفرکه خود مایل به شرکت در این طرح تحقیقی بودند انتخاب شدند. روش نمونهگیری برای گروه کنترل به صورت تصادفی بود و در انتخاب گروه کنترل سعی شد افراد انتخاب شده، با افراد شرکتکننده در طرح از نظر سایر متغیرها، مانند تحصیلات و فرهنگ مشابهت داشته باشند. این کار با پرسو جو از زنان به صورت تصادفی و خود خواسته، در مکانهای متفاوت صورت گرفت.
ابزار گردآوری اطلاعات
در این پژوهش برای سنجش میزان امید به زندگی زنان، از پرسشنامۀ امید به زندگی میلرو پاورز(1988) استفاده شد. پرسشنامۀ اولیه دارای 40 سؤال بود و در نسخههای
فایل : 25 صفحه
فرمت : Word
- کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.