مقاله کامل اصول و مبانی فقهی جزیه و مقایسه اجمالی آن با فدیه و خراج

مقاله کامل اصول و مبانی فقهی جزیه و مقایسه اجمالی آن با فدیه و خراج

اصول و مبانی فقهی جزیه و مقایسه اجمالی آن با فدیه و خراج
چکیده
جزیه، مالیات غیرمسلمانان از اهل ذمه ساکن در سرزمین‌های اسلامی است که به دولت اسلامی برای تأمین جان و مال خود و کسب حمایت از سوی حکومت اسلامی می‌پردازند. گرفتن جزیه، به تصریح قرآن نه تنها مشروع، بلکه واجب است و در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله) و پس از ایشان از اهل کتاب دریافت می‌شد. البته حکم گرفتن جزیه از غیرمسلمانان مورد اختلاف است، بگونه‌‌ای که برخی فقهای اهل سنت جزیه گرفتن از هر کافری را جایز دانسته اند و مستند آنان روایت بریده است.
به عقیده برخی فقهای دیگر، اگر کافر مستأمن اجازه یک ساله داشته باشد دولت اسلامی می‌تواند از وی جزیه بگیرد، امروزه در بسیاری از کشورهای اسلامی از اهل کتاب جزیه گرفته نمی‌شود. در اسلام دریافت جزیه مقارن با نخستین سال‌های ظهور دین اسلام و دوران زمامداری پیامبر (صلی الله علیه وآله) آغاز گردید.
در مواردی می‌توان جزیه را با خراج و فدیه مقایسه نمود و تفاوت‌ها و شباهت‌های کاربردی آنان را مورد بررسی قرار داد. به نظر برخی مولفان تفاوت در کاربرد دو واژه جزیه و خراج در مناطق گوناگون جهان اسلام موجب تداخل مفهومی این دو واژه گردیده است. خراج را در ولایت‌های شرقی ایران، هم به معنای مالیات بر زمین بوده و هم به معنای جزیه‌‌ای که از همه ساکنان یک منطقه یا شهر می‌گرفتند، شده است. یکی از سه معنای کلمه خراج، جزیه‌‌ای است که از زمین گرفته می‌شد (خراج جزیه ای)، ولی با توجه به کلمه جزیه و خراج، تفاوت اساسی در مفهوم و کاربرد این دو (جزیه و خراج) به روشنی مشهود است. خراج را مالیات بر
اراضی مفتوح العنوه خوانده اند، در حالیکه جزیه از جمله تعهدات اصلیاهل ذمه در قبال التزام دولت اسلامی به حمایت از آنان به موجب قرارداد، ذمه می‌شمارند.
در مورد مقایسه جزیه و فدیه نیز می‌باید نقش‌های کاربردی آنان (جزیه و فدیه) را مورد توجه قرارداد. زیرا جزیه، مالیات اهل ذمه به مسلمانان برای حمایت دولت اسلامی از آنان است. در حالیکه فدیه، پرداخت مالی است بصورت بدل و جایگزین برای رهایی و نجات اشخاص از شر گرفتاری‌ها و مشکلات.
کلید واژگان: جزیه، مالیات سرانه، اهل ذمه، فدیه، خراج، عدالت اجتماعی.
1- مقدمه
جزیه یک نوع مالیات سرانه اسلامی است که به افراد تعلق می‌گیرد، نه بر اموال و اراضی [1] و به تعبیری دیگر مالیات “سرانه سالانه” است [2]. لغت شناسان جزیه را از ماده “جزا” به معنای مالی می‌دانند که از غیرمسلمانان و اهل ذمه گرفته می‌شود تا در پناه حکومت اسلامی در امنیت و حمایت مسلمانان زندگی کنند [3].
موید این مطلب، آیه29سورهتوبه درباره جنگ و قتال با مشرکان بدلیل پیمان شکنی آنان است. این آیه شریفه از دلایل مشروعیت اخذ جزیه از اهل ذمه می‌باشد، که به آن آیه جزیه گویند:”قَاتِلُوا الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَلَا بِالْيَوْمِ الْآخِرِ وَلَا يُحَرِّمُونَ مَا حَرَّمَ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَلَا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ مِنَ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ حَتَّى يُعْطُواالْجِزْيَةَعَنْيَدٍوَهُمْصَاغِرُونَ”
“با کسانی از اهل کتاب که به خدا و روز باز پسین ایمان نمی‌آورند، و آنچه را که خدا و فرستاده اش حرام گردانیده اند حرام نمی‌دارند و متدین به دین حق نمی‌گردند، کارزار کنید، تا با (کمال)خواری بدست خود جزیه دهند”[4].
صاغر در این آیه، از ماده “صغر”(بر وزن پسر) به معنی کسی است که به کوچکی راضی شود، و منظور آن در آیه فوق آن است که پرداختن جزیه باید بعنوان خضوع در برابر آئین اسلام و قرآن بوده باشد و به تعبیر دیگر، نشانه‌‌ای برای همزیستی مسالمت آمیز و قبول موقعیت یک اقلیم سالم و محترم در برابر اکثریت حاکم بوده است و اینکه بعضی از مفسران آن را به عنوان تحقیر و توهین و اهانت و سُخریه اهل کتاب دانسته اند، نه از مفهوم لغوی کلمه استفاده می‌شود و نه با روح تعلیمات اسلام سازگار است این و رو نه با جزیه سایر تنها یک دستوراتینوعکه کمک درباره مالی
طرز است رفتارکهباازطرف اقلیت‌های اهل کتابمذهبیو به ماذمهدر رسیده برابر است تطابقمسئولیتیکه دارد [5].مسلمانان بمنظور تأمین امنیت جان و مال آنها بعهده می‌گیرند پرداخت می‌شود [6].
2- معنای جزیه
2-1- معنای لغوی جزیه
در لغت نامه دهخدا جزیه، معرب “گزیت” در فارسی معنا گردیده و آن را به معنای مالیات و خراج از اهل کتاب معرفی نموده است، تا در قلمرو حکومت اسلامی جان و مالشان حفظ گردد [7]. واژه جزیه در پهلوی به معنای مالیات نقدی بوده که ساسانیان، پیش از اسلام از یهود و نصاری می‌گرفتند [8]. همچنین جزیه از ماده “جزی” و علت این تسمیه بعقیده راغب، اکتفا شدن بوسیله آن در حفظ خون و احترام به اهل کتاب است و در نهایت به پاداش دادن نیز معنا گردیده است [9]. همچنین جزیه در بعضی کتب لغوی و فقهی بعنوان “کفایت کردن” نیز معنا شده است [10].
2-2- معنای اصطلاحی جزیه
معنای فقهی و اصطلاحی جزیه، در باب جهاد، در کتب فقهی به روشنی تبیین گردیده است. جزیه به مالیاتی اطلاق شده است که دولت اسلامی از اهل کتاب در قبال اقامت آنان در سرزمین‌های اسلامی و مصونیت از تعرض دیگران به جان و مالشان، بر اساس قرارداد ذمه دریافت می‌کند [11].
3- حکم قرآن در مورد جزیه
از جمله دلایلی که اخذ جزیه از اهل کتاب و ذمه را مشروعیت می‌بخشد آیه قرآن [12] و سنت نبوی می‌باشد. نخستین جزیه در اسلام، همزمان با نزول آیه 29سوره توبه دریافت گردید که تاریخ نگاران دریافت آن را در سال هشتم یا نهم هجری بر شمرده اند [13].
با نزول آیه 29سوره توبه که به آیه جزیه مشهور است، وظیفه مسلمانان درباره اسراء و بازماندگان در جنگ از اهل ذمه، با حکم گرفتن جزیه از آنان بخوبی تشریح و بیان گردیده است، که گرفتن جزیه را نه تنها مشروع، بلکه واجب می‌شمارد [14].در زمان رسول خدا (صلی الله علیه وآله)و نیز پس آن حضرت، از اهل کتاب جزیه دریافت می‌شد، زیرا اهل کتاب در قلمرو حکومت اسلامی مُخیر به انجام سه امر بودند: پذیرش اسلام، جنگ و ملتزم گردیدن به شروط ذمه، که در صورتی که امر سوم را می‌پذیرفتند موظف به پرداخت جزیه بودند [15].
4- آثار اجتماعی پرداخت جزیه
از جمله آثار پسندیده پرداخت جزیه در قلمرو حکومت اسلامی، ایجاد عدالت در تقسیم اموال و امکانات در سطح جامعه مسلمانان و غیرمسلمانان است. با این دیدگاه، جزیه مظهر رعایت عدالت اجتماعی، میان مردم مسلمان و غیرمسلمان در سطح جامعه اسلامی است [16]. برخی نیز هدف اساسی از انعقاد قرار داد ذمه را، در هم آمیختن ذمیان با مسلمانان وآشنا شدن آنان با دین اسلام می‌دانند [17]. علامه محمد باقر مجلسی (ره) جزیه را کیفر برای اهل کتاب و ذمه نمی‌داند زیرا آن را قراردادی می‌شمارد که با رضایت دو طرف با توجه به توانایی مالی ذمیان بسته شده و از آنان برای حمایتشان بصورت مالیات سرانه گرفته می‌شود [18].
ناگزیر بنابراینازکسی وصول نمی‌مالیات تواند می‌ادعا باشد کند[19]. گرفتن علاوه جزیهبرایناهل،در کتاب، گرفتن کاری جزیه ظالمانه توان است. اقتصادی چراکه هرجزیهدهنده مملکتی نیز برای لحاظ اداره می‌امور وگردد. در اینمردمشمیان توان و بضاعت مالی فقرا از اهل کتاب نیز در نظر گرفته می‌شود، بعنوان مثال در زمان امیرالمومنین
علی (علیه السلام) مبلغ ناچیزی بعنوان جزیه شرعی از اهل کتاب دریافت می‌گردید که قابل مقایسه با مالیات اخذ شده از مسلمین نبود [20].
از دیگر آثار اجتماعی پرداخت جزیه، حمایت حکومت اسلامی از ذمیاناست. جزیه گرفته می‌شود تا هزینه‌هایی که حکومت اسلامی برای حمایت از ذمیان کرده است، تأمین گردد [21]. از ثمرات دیگر پرداخت جزیه توسط اهل ذمه، آشنایی آنان با اسلام و شعائر دینی مسلمانان است که عده‌‌ای آن را هدف اساسی از انعقاد ذمه می‌دانند [22].
5- مقایسه اجمالی جزیه با فدیه
آنچه که از قرآن و سنت نبوی در مورد وجوب پرداخت جزیه در دولت اسلامی از اهل کتاب می‌توان نتیجه گرفت آن است که گرفتن جزیه از اهل ذمه تنها در مواردی است که بین سه امر: پذیرش اسلام، جنگ و پرداخت جزیه برای حفظ جان و مالشان مُخیر هستند [23]. علی رغم باورهای غلط در مورد ظالمانه بودن این عمل (گرفتن جزیه از اهل ذمه)، دریافت جزیه همواره برخوردی عادلانه از سوی حکومت اسلامی با اهل کتاب می‌باشد [24]که در این مورد همواره بضاعت و توان مالی اهل ذمه در نظر گرفته شده است [25].
اما در مورد مسئله فدیه، حکم با جزیه، هم مفهوما و هم مصداقاً تفاوت‌هایی اساسی دارد. پرداخت فدیه تنها برای اهل کتاب و در باب جهاد واجب نگردیده است ]26[. بلکه فدیه را در مواردی نظیر: صوم- حج- جهاد- خلع و مبارات- قصاص اهمیت و کاربردش را می‌توان دریافت [27]. زیرا به مالی اطلاق می‌شود که عوض و جایگزین عملی واجب است که از مکلف فوت گردیده است و برای رهایی از اسارت و گرفتاری اسیران جنگی و غیر آن در نظر گرفته شده است [28].
بنابراین فدیه، علی رغم شباهت‌هایی که با جزیه از جهت حفظ جان و مال و مالیاتی است که دولت اسلامی سالیانه اخذ‌‌
می‌نماید، برخلاف جزیه که فقط شامل اهل کتاب و ذمه می‌باشد، حکمی عام و فراگیر است [29]. در نتیجه فدیه مالی است که در موارد مختلف فقهی بعنوان بدل و جایگزینی برای نجات از گرفتاری و مشکل پرداخت می‌شود [30]. برخلاف جزیه که یا بر فرد اهل ذمه و یا بر زمین‌های آنان تعلق می‌گیرد. البته بر جواز قرار دادن جزیه بر هر دو (سرانه و زمین) اختلاف دیدگاه وجود دارد [31]. برخی از قُدما و اکثر متأخرین، قائل به جواز جمع بین آن دو (سرانه و زمین) هستند، اما اگر در ابتدا جزیه بر یکی از آن دو قرار داده شد، تغییر و تبدیل آن به دیگری جایز نیست، در حالی که جزیه تنها بر دادن مالی اطلاق می‌شود که در ابتدا و تا انتهایش بدل و جایگزینی برای آن نمی‌باشد [32]. فدیه مال پرداختی است که خود بدل و جایگزین عمل واجبی است که فوت گردیده است، برخی از قائلان به عدم جواز بین سرانه و زمین در جزیه گفته‌اند در صورتی است که یکی از آن دو در ابتدا تعیین شده باشد نه مطلقاً، که در این فرض ممکن، عدم تغییر بعد از تعیین، اجماعی است [33].
6- مقایسه اجمالی جزیه با خراج
در منابع فقهی و حدیثی اصطلاح خراج با دو عنوان اراضی عشری (زمین‌هایی که یک دهم محصول آن بعنوان مالیات گرفته می‌شود) و اراضی خراجی که معنای مطلق مالیات و خراج بوده است [34]. از سویی دیگر خراج در منابع فقهی اصطلاحاًبه معنای مالیاتی است که به اصل زمین تعلق می‌گیرد. مفهوم خراج در کلمات فقها با مقاسمه همراه بوده که مراد از آن مقداری مال از غیر محصول زمین خراجی است و مراد از مقاسمه سهمی از محصول زمین است [35]. اصطلاح خراج وظیفه به معنای مالیات نقدی به میزان معین از زمین گاهی در برابر تعبیر خراج مقاسمه (مالیات برای محصول به تناسب ارزش سالانه آن) ذکر شده است. [36]
با توجه بهساختارمعنایی و مفهومی جزیه که در کتب لغت به معنای مالیات سرانه بکار می‌رفته است، لذا در آغاز تشریع خراج در اسلام که مقارن با قرن هشتم یا نهم هجری بوده به زمینهایی که در تصرف غیرمسلمانان بوده، مالیات تعلق گرفته است، که فقها آن را نوعی جزیه بر زمین دانسته اند و جزیه را خراج بر رئوس تعریف کرده اند و بعدها خراج اراضی عهد را خراج جزیه نامیدند و خراج اراضی عنوه را خراج اجرت نامگذاری کردند. با این حال از سه معنای کلمه خراج، یعنی خراج اراضی عهد، خراج اراضی عنوه و خراج جزیه ای، در تمام مواردی که خراج و جزیه بصورت مترادف آورده شد، منظور همان خراج جزیه‌‌ای بوده است [37].
بنابراین از دیدگاه فقه اسلامی تفاوت اساسی در کاربرد مسئله خراج با جزیه بیان گردیده است. خراج را مالیات بر اراضی مفتوح العنوه خوانده اند، در حالیکه جزیه را یکی از تعهدات اصلی اهل ذمه، در مقابل التزام حکومت اسلامی در حمایت از آنان بر شمرده اند، که این تفاوت را در برخی احادیث می‌توان به روشنی دریافت[38]. از این جهت که با اسلام آوردن اهل ذمه جزیه ساقط می‌شود ولی خراج همچنان از تعهدات اهل ذمه می‌باشد، گرچه هر دو (خراج و جزیه) مالیاتی سرانه هستند که مصرف یکسانی نیز دارند [39].
7- انواع جزیه در اسلام
شماری از فقهای اهل سنت (مالکی)، جزیه را بر اساس رضایت یا عدم‌رضایت ذمی، به جزیه “صلحیه” و “عنویه” تقسیم کرده اند. چنین تقسیمی در فقه امامیه، شافعی و حنبلی وجود ندارد. زیرا این مذاهب حکم جزیه را فقط در سرزمین‌هایی که با صلح بدست مسلمانان افتاده است جاری می‌دانند [40]. از انواع جزیه در اسلام، می‌توان به موارد ذیل اشاره نمود:
جزیه صلحیه: هرگاه عقد ذمه بر پایه صلح و رضایت طرفین انعقاد یافته باشد. مقدار جزیه بر اساس توافقدو طرف تعیین می‌گردد که جزیه صلحیه نامیده می‌شود [41].
جزیه عنویه: اگر حاکم اسلامی در سرزمین‌هایی که با زور و غلبه به تصرف لشکر اسلام در آمده است جزیه‌‌ای وضع کند (مانند سرزمین سواد عراق) به آن جزیه عنویه اطلاق می‌گردد [42].
جزیه عشریه: برخی از فقهای اهل سنت نیز قائل اند که از مال التجاره ذمیان مالیات اخذ شود، که آن را جزیه عشریه (زمینه‌ایی که یک دهم محصول آن بعنوان مالیات گرفته می‌شود) نامگذاری کردند [43].
8- شرایط جزیه دهنده
برخی از این شرایط، شامل موارد ذیل است:
آزادی: بنابر مشهور، آزاد بودن، شرط جزیه دهنده است. بنابراین از برده جزیه گرفته نمی‌شود[44].
بلوغ از شرایط مهم جزیه دهنده بلوغ است. بنایراین اطفال از پرداخت جزیه معاف‌اند [45].
عقل: از دیگر شروط مهم در جزیه دهنده، داشتن عقل و سلامت آن است. لذا کسانی که کشتن آنها در جنگ نهی شده است، همچون دیوانگان، از پرداخت جزیه معاف‌اند [46].
مرد بودن: اگر زنی ذمی بدلیل ناآگاهی از واجب نبودن جزیه برای زنان بصورت تبرعی مبلغی بپردازد، می‌تواند آن را پس بگیرد [47].
اهل کتاب باشد: به نظر مشهور فقهای امامیه و برخی از فقهای اهل سنت، با استناد به آیه 29 سوره توبه و احادیث، جزیه تنها از اهل کتاب گرفته می‌شود [48].
9- حکم اخذ جزیه غیر از اهل کتاب
برخی فقهای اهل سنت، جزیه گرفتن از هر کافری را جایز می‌دانند. افرادی نظیر: مالک بن انس – اوزاعی – ثوری،‌‌ با استناد به احادیثی مانند روایت بریده، معتقدند که بطور مطلق عقد قرارداد با مشرکان جایز است [49]. به نظر برخی فقهای اهل سنت، از کسانی که مذهبشان معلوم نیست، می‌توان جزیه گرفت [50]. ابوحنیفه گرفتن جزیه از بت پرستان عجم را نیز جایز دانسته است [51] و به نظر برخی حنفیان [52] از هر کافری غیر از بت پرستان عرب می‌توان جزیه گرفت. فقهای شیعه، قبول جزیه از صائبین را نپذیرفته اند، این قول را معدودی از آنها از جمله ابن جنید پذیرفته است [53]. ولی برخی فقهای اهل سنت صائبین را اهل کتاب می‌دانند و این عقیده را مشروط به پذیرفتن و مخالفت آنان با عقاید اهل کتاب می‌دانند.
به نظر برخی فقهای شیعه، حاکم اسلامی حق دارد در قبال دریافت عوض با غیر اهل کتاب نیز قرارداد ذمه ببندد و از آنان جزیه دریافت نماید [54]. به نظر برخی، حاکم کشور اسلامی با توجه به شرایط و مصالح عمومی مسلمین از تمام غیرمسلمانان ساکن در سرزمین‌های اسلامی اهل کتاب باشد یا غیر آنان مالیات اخذ نماید و با آنان مصالحه نماید، اما دریافت جزیه، به جهت پذیرفتن برخی تعهدات و انجام قرارداد فی مابین است و ذمی مالی را برای حمایت و حفاظت خودش پرداخت می‌کند، لذا حکم جزیه تنها شامل اهل کتاب می‌شود و شامل غیرمسلمانان نمی‌گردد [55].
10- عوامل ساقط شدن جزیه
عواملی که حتی پس از وجوب،موجب سقوط جزیه از عهده ذمی، می‌گردد عبارتند از:
اسلام آوردن ذمی: ظاهر آن است که جزیه با اسلام آوردن ذمی ساقط می‌گردد. چه اسلام آوردن او به انگیزه سقوط جزیه باشد یا نه [56].

فایل : 18 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط