مقاله کامل آشنايي با جغرافيا و تخصص هاي گوناگون آن (معماري و جغرافيا)

مقاله کامل آشنايي با جغرافيا و تخصص هاي گوناگون آن (معماري و جغرافيا)

آشنايي با جغرافيا و تخصص هاي گوناگون آن (معماري و جغرافيا)
آشنايي با جغرافياي جامع و تخصصهاي گوناگون آن نقش مهمي را در ارائه يك كار مطلوب زيربنايي و تحقيقاتيبرعهده مي تواند داشته باشد، از جمله:
جغرافياي رياضي، دانستن موقع جغرافيايي، عرض منطقه، ارتفاع آفتاب، طول سايه و تغييرات آن در سال به معماراين امكان را ميدهد كه ساختهاش در زمستان از حداكثر تابش خورشيد برخوردار و تابستان به عكس باشد. بدين وسيله صرفهجويي حداقل 50 درصد انرژي را خواهد داشت و آشنايي با آثار گذشتگان و تجربه آنها ميتواند آنرا تا 80 و 90 درصد نيز برساند.
جغرافياي طبيعي، آشنايي با طبيعت منطقه به خصوص عوامل آب و هوايي چون؛ باران و درجه حرارت و رطوبتو باد و تغييرات فاحش سالانه و دورههاي طولاني چند ده ساله و صدساله معمار را به كارگيري نوع مصالح و جهتساختمان و تعبيه در و پنجره و ايوان وسقف و غيره كمك خواهد كرد.
جغرافياي انساني،آشنايي با تحولاتي كه آدمي بر چهره طبيعت به وجود آورده مانند راهها، شهرها، مراكز جمعيت،زمينهاي كشاورزي، سد و غيره در كارهاي شهرسازي، ساختمانهاي عمومي، خيابانها، باغهاي ملي، مددكار طراح خواهدبود. گرچه فقط در ساختمانهاي مهم و شهرسازي تا حدي به اين نكات توجه ميشود. آن هم فقط براساس آمارهايموجود از مؤسسات مختلف و متفرق و با صرف وقت و هزينة زياد، با وجود اين ما اغلب به هنگام بارندگي هايشديد، گرماها ي تابستان و زمستان هاي سخت و يخبندان هاي معابر… صرف نظر از تحمل هزينههاي گزاف با دشواريو عدم آسايش روبرو هستيم. در حاليكه با كسب اطلاعات جامع از جغرافياي منطقه و آميختن آن با هنر معماري ازقبل تمام آنها قابل پيشگيري مي باشند.
*** ريشه، معني و مفهوم واژه “جغرافيا”:
اصل كلمه يوناني و به صورت “جئوگرافيا” بوده و معرب آن “الجغرافيه” و واژه “جغرافي” و “جغرافيا” كه هر دودر زبان فارسي متداول و داراي يك معني مي باشند از زبان عربي گرفته شده است.
در زبان انگليسي Geography (جئوگرافي) آمده و اسمي مركب است و از دو بخش؛ 1- geo : پيشوند و به معني “زمين” و “خاك” (گاهي به معني “جغرافيا” و “جغرافيايي”) 2- graphy: پسوند و به معني “هنر و فن نوشتن و شرح دادن و نمايش دادن” و “علم” و “دانش”. بنابراين معني بنابراين معني واژه “فن يا علم يا دانش نوشتن و شرح دادن احوال زمين و نمايش نقشه آن بر روي كاغذ است.”(1)
تعريف جغرافيا
جغرافيا دانشي است كه ما را با چهره زمين و عواملي كه در تغيير و تحول آن نقش دارند “آشنا” مي سازد.
قلمرو كار و تخصص هاي گوناگون:
گرچه بنا به تعريف ياد شده توجه اصلي جغرافيا بر سطح كره زمين است، اما دامنه كار عوامل مؤثر بر قيافة زميناز آسمان و خورشيد و ماه تا درون زمين گسترش دارد و با نگاهي به ساير سيارات و نيم نگاهي به كهكشانها ابعاد كاررا به تمامي جهان بسط مي دهد.
در بيشتر اطلس هاي معتبر جغرافيايي، اولين صفحات آن از ستارگان و كهكشان ها شروع و به ترتيب كه پيش ميرود؛ منظومه شمسي و پيدايش آن، خورشيد، ماه، حركات زمين، ساختمان زمين، آتشفشان، حركات قارهها، زلزله،فرسايش، شكل زمين، جو زمين، آب و هوا، پوشش گياهي، پيدايش زندگي و تكامل آن، جمعيت، نژاد، انواع فعاليتهايبشر، غذا، انرژي، معادن، صنايع، محيط زيست و آلودگي ها، ارتباطات و بالاخره با زندگي در فضا به پايان مي رسد.(2)
ذكر اين نكته لازم است كه جغرافيدان از تخصص هاي گوناگون ياد شده به اندازه نياز خود در شناساندن محيط،اكتفا ميكند و ملزم به عالمِ شدن در آن علوم نيست. اما با تلفيق اين تخصصهاي متفرق، علمي را ايجاد كرده است كههمه سونگراست.(3)
تقسيمات جغرافيا
با پيشرفت علوم در سدههاي اخير جغرافيا نيز توسعه يافت و به چندين بخش اصلي و فرعي تقسيم شد و در دهه هاي معاصر بر تعداد آنها افزوده گشت كه اهم آنها عبارتند از:
جغرافياي رياضي
در اين رشته به شكل، اندازه، حركات ،(4 و 5) و رابطه آن با خورشيد و منظومه شمسي و مانند آن ميپردازد و علاوه برنماياندن موقع زمين در فضا، موقع هر نقطه زمين را نيز مشخص مي كند.
جغرافياي طبيعي
در اين رشته به مطالعه چهرههاي طبيعي سياره زمين ميپردازد و با تجزيه و تحليل و سنجش پراكندگي اشكال زمين،آب و هوا، آبها، خاكها، كوهها، گياهان، حيوانات، معادن و ساير پديدههاي طبيعي و به كمك نقشه، جدول، نمودار وتصاوير و اخيراً با كمك سنجش از راه دور و ماهوار ه ها اطلاعاتي همه جانبه را در شناخت طبيعت زمين ارائه ميدهد.
بنابر نياز بيشتر به شناخت دقيق تر محيط طبيعي و اهميت اين رشته خود به شاخههاي فرعي تقسيم مي گردد و بهعلت محدود بودن مقاله فقط از آنها نام برده ميشود : ريخت شناسي زمينGeomorphology ، اقليم شناسيClimatology، جغرافياي خاك، اقيانوس شناسي (مطالعه فيزيكي و بيولوژيكي )، جغرافياي زيستيBiogeography كه خود به دو شاخه مهم جغرافيايي گياهي و جغرافيايي حيواني تقسيم ميگردد(6). اين روزها باتوجه به استفاده بي رويه از جنگل ها و
مراتع و اختلال در لايه اُزن در جو زمين و عوارض آن جغرافياي گياهي بسيارمورد توجه است.
جغرافياي انساني
در اين رشته “مطالعة جغرافيايي از چهرهها و پديدههاي سطح سياره زمين كه مستقيماً با انسان و فعاليتهاي او در رابطهاست” سخن به ميان مي آيد(6) اين رشته نيز بنا به اهميت و رابطة نزديك آن با جوامع انساني به شاخه هاي فرعيتقسيم ميشوند چون جغرافياي اقتصادي، جغرافياي سياسي، جغرافياي فرهنگي، جغرافياي سكونت (جغرافيايساختمانهاي مسكوني، جغرافياي جمعيت)، جغرافياي شهري (پراكندگي شهرها)(6)؛ جغرافياي راهها.
جغرافياي تاريخي
در اين رشته به طور كلي هنوز هيچگونه توافقي در مورد تعيين حدود و قلمرو آن صورت نگرفته است و چندين موردبراي آن تعريف شده كه چندان قاطع به نظر نميرسد. ولي به طور كلي ميتوان گفت با تغييراتي كه در طول پيدايشانسان هوشمند از حدود 3 تا 4 ميليون سال پيش در دو رشته اصلي جغرافياي طبيعي و انساني در شكل و چهره زمين بهوقوع پيوسته است به بررسي پرداخت و آنها را آشكار ساخت و با وضع كنوني مقايسه كرد.
نقش و كاربرد جغرافيا:
از آنجا كه جغرافيا دانش فراگير بسياري از مسايل چهره كره زمين است و از علوم بسياري در كار خود استفاده و ازطرفي مسايل طبيعي و اجتماعي را نيز نميتوان به طور مجرد مورد توجه قرار داد، آشنايي با جغرافيا بهترين راه شناختمحيط است. همچنين چون آشنايي با محيط دريچهاي روشن و واضح از پديدهها و مسايل متعدد جوامع گوناگون را درپيش روي او ميگشايد، صرفنظر از ارضاي حس كنجكاوي وي، او را در حل مشكلات روزافزون زندگي كنوني موفق تر از ديگران بار مي آورد.
كتابهاي كليات جغرافيا؛ امروز در كشورهاي پيشرفته اطلاعات بسيار گوناگون جغرافيايي را به صور مختلف و باتيراژهاي زياد در اختيار همگان قرار ميدهند و اگر نگوئيم از پرفروشترين كتابها هستند دست كم ميتوانيم ادعاكنيم كه در رديف آنها قرار دارند. كتابهايي كه جاي آنها در كشور ما خالي است.
كتابهاي جامع جغرافيايي؛ ميدانيم در هر تحقيقي و كاري، نخستين گام آگاهي از محيط آن كار است و هر قدرآشنايي با محيط كامل تر باشد، موفقيت و نتيجه كار رضايت بخشتر خواهد شد. از اين جهت كتابهاي جامع و كاملجغرافيايي به همراه نقشه، تصوير، نمودار، جدول و آمار و مانند اينها ميتوانند نيازهاي اوليه هر تحقيق و مطالعه و طرحرا تا حدي برآورده سازند.
اطلس‌هاي ملي؛ در اين جا قبل از اينكه به كاربرد جغرافيا در معماري بپردازيم اشارهاي به اطلس ملي را نامناسبنميدانم. سالهاست به دنبال تكامل كتابها و اطلسهاي جغرافيايي در كشورهاي صاحب نام اقدام به تهيه اطلس هاي ملينمودهاند. اين كتابهاي حجيم پرعرض و طول تمام اطلاعات و گزارشهاي سازمانهاي مختلف مملكت و عملكرد آنها وارقام و عددهاي بيشمار آنها را كه در سالنامههاي آماري قطور و متعدد با ميليونها عدد و رقم درج گرديده و مراجعهبه آنها بسيار وقت گير و مطالعه آنها بسيار خسته كننده است را، تبديل به نقشههاي رنگي و نمودار و جدول ساخته وهر نيازمندي از زعماي مملكت گرفته تا كارشناس عادي را با نگاهي به راهنما و ورق زدن چند صفحهاي از اطلس،موضوع مورد نظر خود را در پيش روي ميبيند و به تجزيه و تحليل آن ميپردازد. كاربردي اين اطلسها آنقدر گويا وآسان است كه كامپيوترها با تمام پيشرفت خود هنوز نتوانسته اند از ارزش كار آنها بكاهند.
در كشورها ما در چند سال گذشته يكي از مؤسسات جغرافيايي بخش خصوصي وارد مرحله عمل در تهيه اطلس مليايران شد و
در شرف انعقاد قرارداد با دولت بود كه سازمان نقشه برداري كشور خود را متولي آن كار دانست. اما ازآن هنگام تاكنون كه چند سالي ميگذرد هنوز كاري جالب توجه را نديدهايم، اميدواريم مسئولان سازمان ياد شده باامكانات خود از عهده عرضه اين كار خطير به خوبي برآيند.
معماري و جغرافيا
گرچه اساتيد و معماران دانشمند و ارجمند خود به نقش جغرافيا در معماري وقوف كامل دارند. اشارهاي به نقش جغرافياو عوامل محيطي در معماري شايد معماران جوان را فايدتي داشته باشد و در آينده شاهد سربرآوردن برخي ساختمانها،جاده هاي نامناسب و خيابانها و كانالهاي غيراصولي و به دور از شناخت محيط و نيازهاي جامعه نباشيم.
هر معمار بعد از توجه به تاريخ معماري و هنرهاي ارزنده ايراني و شاهكارهاي گذشتگان مان كه اساتيد وصاحبنظران بدان پرداختهاند يا ميپردازند، قبل از هر كاري به محيط كار ميانديشد و موقع زمين را نسبت به ناهمواريهامجاور ميسنجد، چگونگي آبهاي اطراف وجاري را در طول سال و گذشتههاي دور در نظر ميگيرد و سطح آبهايزيرزميني، سپس نوع خاك، آنگاه به موقع جغرافيايي، موقع خورشيد و تغييرات آن در طول سال، بعد به ارقام آب وهوايي و ميانگينهاي متفاوت آنها (باران، برف، درجه حرارت، باد و جهت آن…) و پس از همه اينها به طرح و نقشهساختمان ميپردازد. اين در صورتي است كه بناي او يك ساختمان عادي باشد وي تا اينجا از جغرافياي رياضي وطبيعي ميتوانسته بسياري از اطلاعات لازم را به دست آرد. اما اگر كار او جنبه عمومي داشته باشد مانند شهرسازي،جادهسازي، اتوبان، ساختمانهاي عمومي، كارخانه، پارك (باغهاي عمومي )، فضاي سبز و مانند اينها، علاوه بر در نظرداشتن جغرافياي رياضي و طبيعي ناگزير است از جغرافياي انساني و شاخههاي فرعي او نيز كسب اطلاعات كند. وضعجاده و ترافيك آينده، موقع
محل را نسبت به مسيلها و رودخانه در طول سال و گذشتههاي دور، دسترسي به آبآشاميدني، وضع جمعيت، فاصله آنرا با شهرهاي مجاور، سهولت دسترسي به مكانهاي عمومي، وضع پاركها و فضايسبز و تنفس شهر و بسياري از اينگونه مسايل جغرافيايي انساني؛ اگر اين موارد قبل از طراحي و تهيه نقشه مورد بررسيقرار نگيرد، نتيجه كار پس از مصرف هزينههاي سنگين ملي و خصوصي پس از چند سال به تراكم بسياري ازشهركهاي اقماري برخورد ميكنيم كه اطراف چند شهر بزرگ ايران را فرا گرفتهاند و انبوهي از انسانها و ساختمانهاي نامناسب به دور از شيوه مناسب با محيط و آلودگي هاي جورواجور در هم ميلولند. يا جادههايي كه پس از اتمام كاربيش از هزينههاي اوليه خرج بهسازي و رفع معايب آن ميشود باز هنوز هم ايمني يك جاده اصولي را ندارد. يا سديكه بعد از تكميل آن هر چه دوباره خرجش ميكنند باز نتيجه مطلوب از آن گرفته نميشود. همچنين ساختن پل، خانه،كانال، كارخانه در مسيلها بدون در نظر گرفتن حجم حوضه آبريز در گذشتههاي طولاني، گاهي اين ساخت و سازها ازنظر عدم رعايت عوامل محيطي آنقدر اظهر و من الشمس است كه گويي سازندگان به هنگام طراحي و حتي ساخت،چشمان خود را به دور و بر خويش فرو بسته بوده اند.
به هر حال رعايت آنچه گفته شد ميتواند علاوه بر ايجاد امنيت و آسايش براي استفاده كنندگان آن،صرفهجوييهاي بسيار كلان مادي براي سرمايههاي ملي مملكت باشد و احترام و ارج و ارزش براي معماران، همانطوركه طي هزاران سال چنين بوده و معماران و بنايان هميشه داراي مقامي والا بوده و مورد اعتماد مردم و شور آنها قرارمي گرفتند.
نگاهي به نقش خورشيد و ايوان در معماري
يكي از ساده ترين و در عين حال مهمترين اصلي كه هميشه در معماري سنتي ايران رعايت ميشد توجه به خورشيد و بهرهوري مناسب از نور آن بود. ميدانيم كه ارتفاع آفتاب در حركات ظاهري خود در طول سال حدود 47 درجهنوسان دارد.
به عنوان مثال در تهران كه در عرض شمالي َ42°35 (35 درجه و 42 دقيقه) قرار دارد، ارتفاع آن به هنگام آغاز بهار و پائيز حدود 55 درجه و طول سايه اشياء حدود 0.7 ارتفاع خود، ارتفاع آن در آغاز تابستان حدود 78 درجه و طول سايه اشيا حدود 0.2 ارتفاع بنا، ارتفاع آن در آغاز زمستان حدود 31 درجه و طول سايه اشياء حدود 1.6 ارتفاع بنا بنابراين ساختماني به شكل زير در حاليكه در زمستان حدود 4.8 متر آفتاب را به درون خود جاي ميدهد در تابستان بادر نظر گرفتن ايواني مسقف به عرض حداقل 60 سانتي متر از ورود آفتاب به درون ساختمان جلوگيري مي نمايد وبدين ترتيب حدود 50 درصد از مصرف سوخت در زمستان براي گرم كردن و در تابستان از مصرف برق براي سردكردن صرفهجويي مي گردد(7) و با رعايت تهويه هاي طبيعي و عايق كاري مي توان اين صرفه جويي را تا حد 80تا 90 درصد بالابرد، كاري كه در ساختمانهاي قديمي با وسايل آنروزي استفاده ميكردند. علاوه بر استفاده مادي بههمين سبب از آلودگي محيط نيز كاسته خواهد شد. وجود ايوانهاي مسقف چه در شهرها و چه در روستاها كاربردبسياري را داشتند به عنوان حياطي مستقل براي تمدد اعصاب و داشتن گلداني به عنوان فضاي سبز كه در جمع ميليونهااتاق در شهري مانند تهران قابل توجه است، براي خشكاندن لباس و ضدعفوني آن، براي خشك كردن ميوه و سبزي،براي استراحت در زمستان و خوابيدن در تابستان و بسياري فوايد ديگر به خصوص در آپارتمانهاي لانه زنبوري كنوني.
بسيار بجا خواهد بود كه در دانشكده ها مهندسان جوان را براي احياي اينگونه فضاها تبليغ كرد.
/
تغييرات سايه به هنگام نيمروز در آغاز فصول مختلف در تهران عرض َ 42°35 +
وضع جغرافياي جامع منطقهاي (شهرستاني) در ايران
با وجوديكه جغرافياي جامع منطقهاي مي تواند در كارهاي اساسي و زيربنايي و ارائه اطلاعات گوناگون نقشي راكه ده ها سازمان متفرق و با دريافت مبالغ گزاف در دادن اطلاعات به عهده دارند، ايفاء كند، متأسفانه تاكنون با وجودسازمانهاي جغرافيايي خصوصي و دولتي هنوز ما داراي يك جغرافياي جامع و مدون حتي براي شهرستان تهران وپايتخت كشور نيز نيستيم. نويسنده با همه تلاشي كه در طي حدود ده سال گذشته به خرج داده است و با استقبالبسياري از سازمانها نيز روبرو شده اما هنوز در ابتداي راه است. مؤسسات خصوصي با توجه به گراني كاغذ و وسايل ولوازم چاپ اظهار ناتواني ميكنند. در سازمانهاي دولتي هنوز كسي خود را مسئول و متولي اين كمبود نميداند .
خوشبختانه در سال جاري روزنههايي گشوده شده است كه اميدواريم بتوانيم با كار گروهي و همكاري تخصصهايمختلف گامهايي استوار در اين راه برداريم.
منابع
معين، دكتر محمد، فرهنگ فارسي، ج 1، چاپ پنجم، اميركبير، 1362، آريانپور كاشاني – دكتر عباسي، فرهنگكامل انگليسي – فارسي ج 2 چاپ پنجم اميركبير 1370.
Collins Atlas of the World (William Collins Sons & Co. Ltd.) Glasgow, Revised 1988.شايان، سياوش، فرهنگ اصطلاحات جغرافيايي طبيعي، وزارت آموزش و پرورش 1369، مقدمه3.
جعفري، مهندس عباس، فرهنگ بزرگ گيتاشناسي، 1366.
فشاركي، دكتر پريدخت، فرهنگ جغرافيا، اميركبير، 1369.
شكوئي، دكتر حسين، فلسفه جغرافيا، چاپ سوم، گيتاشناسي، 1364.
محموديان، علي اكبر، خورشيد و تهران، چاپ نشده، تأليف 1366.

فایل : 10 صفحه

فرمت : Word

38900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط