مقاله وزراي دورة مغول

مقاله وزراي دورة مغول

نام درس:

نقد و بررسي تاريخ ايران در دورة مغول و تيموريان و حكومتهاي محلي

مقدمه

در تشكيلات اداري و كشوري و گاه لشكري، همواره وزير نقش اول را ايفا كرده است. در طول تاريخ ايران وزارت، مهمترين ركن اداره كشور محسوب مي‌شد چه در دوراني كه ايراني بر ايران حكومت مي كرد و چه زماني كه مهاجمان بر اين آب و خاك حكمراني كردند،‌ همه به كمك وزيران كاردان بوده. و اگر حاكمي از بركت وجود وزير شايسته محروم بود به طور حتم عمر دولت او نيز كوتاه بود و اگر رعيت در آرامش و كشور در ثبات قرار مي گرفت در سايه تدبير و كفايت وزير بود.

همه حكومت هاي بزرگ ايران چه در قبل از سلام و چه بعد از اسلام، جملگي وزراي مدبري را به خود ديده اند. آخرين ايشان، قبل از هجوم فعول ، سلجوقيان بودند كه با كمك وزاري كاردان توانستند يكي از بزرگترين امپراطوري‌ها را در زمان خود به وجود آورند و به وسيلة همين وزرا توانستند آن قلمرو وسيع را اداره كنند. شايد يكي از دلايل افول زود هنگام و سريع خوارزمشاهيان تهي بودند حكومت ايشان از وزراي با كفايت بوده باشد. چنگيزخان و جانشينانش نيز به اين نكته واقف بودند، حضور ديوانيان و وزراء ايراني در دربار مغولان و همراهي ايشان در ادارة‌ قلمرو وسيع مغولان بدون شك بنا به درخواست مهاجمان بود.

البته به طور مسلم مغولان نيز به اين موضوع آگاه بودند كه كار ملك داري با جنگ آوري جداست و معلوم نبود كه يك جنگاور خوب بتواند اداره كنندة‌ خوب هم باشند.

مغولان فاتحان و جنگجويان خوبي بودند، اما تسلط ايشان بر امور كشوري هرگز بر پايه امور لشكري نمي رسيد به همين دليل بود كه خود را بي‌نياز از داشتن وزراي بر امور كشوري هرگز به پايه امور لشكري نمي‌رسيد به همين دليل بود كه خود را بي‌نياز از داشتن وزاري توانمند و با كفايت از ميان مغلوبين متمدن، نمي ديدند. از همين رو ايرانيان ديوانسالار نيز مشتاق آن بودند كه به خدمت مغولان در آيند، و به تعبير ديگر ايرانيان در دوران بعد از اسلام در رويارويي با عنصر بيگانه هر گاه از شمشيركاري ساخته نمي‌ديد جنگ قلم را آغاز مي كرد و همواره از اين نبرد پيروز بيرون مي‌آمد. و اين جنگ قلم نه براي آنكه سرعت تسلط ايشان را بيشر سازد بلكه خواهان آن بودند تا با ورود به دستگاه ايشان جلو ويراني بيشتر سرزمينهايشان را بدست مهاجمان بگيرند.[1]

از همين رو، وزير ايلخان به تناسب كارداني و سياست خود و اعتماد ايلخانان به ايشان از قدرت بسياري برخوردار بودند و ثروت فراوان اندوختند و در نتيجه، محسود نزديكان و رقيبان و هدف توطئه‌هاي فراوان مي شدند چنانكه جز يكي از آنها همه به كين دشمنان و تيغ ايلخانان گرفتار و كشته شدند.[2]

اهميت وزير به وظايف او

در دوران اشغال نظامي ايران (616- 651 هـ.ق) حكام اعزامي مغول با ياري ديوانيان و وزراي ايراني توانستند ادارة‌ كشور را بدست گيرند و حكام مغول در اين دوره تنها نقش ناظر را داشتند. وزارت در عهد ايلخاني بيش از دوران ديگر تاريخ ايران دچار فراز و فرودهايي است، مقام و مرتبة‌ وزير در نزد مغولان بسيار شكنند» به نظر مي‌رسد و به قول وصاف: «حقوق پنجاه سالة ‌خدمت ايشان گاه با تهمت مفسدي زير پا گذاشته مي شد.[3]»

ظاهراً انتخاب وزير با توجه به سابقة وي و يا پيشنة خانوادگي او انجام مي‌گرفت و بيشتر وزاري اين دوره با توجه به سابقة قبلي خود در امر حكومت به وزارت انتخاب مي شدند، و وظايف وزير در اين عهد به قول نخجواني آن بود:

«مهمات خزانه وجوه خزانه و حضور لشكريان احتياج افتد مجموع مدير و مرتب باشد.»[4]

بنابراين اولين وظيفة وزير رسيدگي به امور مالي مالي بود كه بايد به نظم كشيده مي‌شود تا بتواند از عوايد آن چرخ بزرگ نيروي نظامي را ، كه ركن اساسي را در تشكيلات حكومتي دارا بود به گردش در آورد. گر چه امور نظامي را به امراي سپاه واگذار مي كردند اما تأمين بودجه لازم براي اين نيرو از وظايف وزير محسوب مي شد. به شكلي كه اين نيور بايد هميشه آمادگي لازم را براي رزم دارا باشد و اين مهم بدون توجه به تأمين مالي سپاه مقدور نبود. علاوه بر اين هر وزير داراي يك ديوان و دفتر بود كه در منزل خود نگهداري مي كرد و هنگامي كه منصوب مي شد اين ديوان و دفتر ار به وي واگذار مي كردند و هر گاه معزول مي شد از خانه وي خارج مي‌كردند.[5]

ظاهراً وزير امور مربوط به خود را توسط «نوابش» در نقاط مختلف كشور به انجام مي‌رسانيد. اين امور توسط احكامي كه مستقيماً از سوي وزير به نواب خود در ايالات ارسال مي‌شد، اجرا مي گرديد. به اين احكام «پروانچه» گفته مي شد و براي آنكه صحت حكم بر حاكم محل اثبات شود و به «علامت آل تمغا موشع مي‌گرديد.» [6]

نظارت بر كار نواب و حكمان ايالت و ولايت را وزير از طريق «منهيان» انجام مي‌داد منهيان تنها در مقابل سلطان و وزير پاسخگو بودند و تنها از سوي آنها به نواحي اعزام مي‌شدند.[7] چنانچه از سوي نواب و حكام تعدي بر مردم انجام مي گرفت و يا در وصول عبارتي ديگري وزير بخشي از وظيفه نظارتي خود را به وسيله ايشان انجام مي داد.

در مكتوبي كه رشيدالدين فضل‌الله بر فرزند خود امير محمود حاكم كرمان، به جهت اهالي بم نوشته آمده كه:

« . . .  غرض از تسطير اين تحرير و تدوين اين تقرير آن بود كه منهيان اخبار بگوش ما رسانيدند كه بر اهالي و متوطنان بم آن فرزند دست تغلب دراز كره و ايشان را در بوته آز و بر آتش نياز مي گذرارند و به سبب تفاوت و تكاليفات ديواني و تواتر حوالات سلطاني و واسطة قلان و قبجور و چريك و اخراجات متفرقه متسأصل شده‌اند و لشكر هجوم بر ايشان هجوم آورده . . .  »[8]

انتطاب مقامات مختلف ديواني و روساي دواوين گوناگون قاعدتاً بايد توسط وزير انجام مي‌گرفت، اما در اين دوران به دليل نوسانان مقام و قدرت وزير اين عمل در عهد هر يك از ايلخانان به طور متفاوت انجام پذيرفت هر گاه وزير داراي قدرت و توانايي فراوان بود كليه انتطافات پس از خود را شخصاً انجام مي داد و هر گاه ايلخان و گاه اميرالامرا كه در اين عهد رقيب وزير محسوب مي شد – قدرتمند بودند، اين وظايف را آنان انجام مي‌دادند.

وزاي ايراني دورة مغول:

محمود يلواج:

اولين وزير ايراني كه به خدمت چنگيزخان در آمد، محمود يلواج بود. محمود يلوج پس از چندي بندگي در نزد چنگيز به عنوان نمايندة‌ خان به منظور ايجاد روابط بازرگاني با خوارزمشاه به ايران فرستاده شد، نتايج اين سفر در ابتدا موفقيت آميز بود، با كشته شدن بازرگانان و تيرگي روابط محمود يلواچ بار ديگر به ايران فرستاده شد تا مانع بروز جنگ گردد، ولي اين بار بي نتيجه بازگشت، سومين سفارت وي پس از جنگ بين طرفين بود، آنگاه كه چنگيز به ايران آمد خواستار آن بود تا بين تركان خاتون و فرزندش اختلاف اندازد و مادر را با خود موافق سازد، محمود يلواج نزديك تركان خاتون فرستاده شد كه البته اين رسالت نيز بي نتيجه بود.[9] چنگيزخان محود را تربيت نمود و شغل وزارت بد و تفويض كرد و پس از وفات چنگيز اوگتاي تا آن نيز منصب وزارت را به او واگذار كرد.[10]

مسعود بيك بن محمود يلواج:

پس از مرگ محمود يلواج منصب وزارت به فرزند او مسعود بيك واگذار شد مسعود بيك در عهد گيوك و منگو جانشين منصب پدر بود. او در زمان وزارت خود به عمران و

[1] – دكتر شيرين بياني، دين و دولت در ايران عهد مغول، مركز شهر دانشگاه تهران، جلد 2/ چاپ اول، ص 383.

[2] – دكتر هاشم رجب زاده، خواجه رشيد الدين فضل الله، انتشارات طرح نو، تهران، 1377، چاپ اول، ص 17

[3] وصاف الحضره، فضل الله  عبدالله شيرازي، تجزيه الامصار و تزجيه الاعصار، به اهتمام محمد مهدي اصفهاني، بمبئي، 1369 هـ. ق، ص 124.

[4]  نخجواني، محمد بن هندوشاه، دستور الكتاب في تعيين المراتب، به سعي عبدالكريم علي اوغلي علي زاده، مسكو، 1964 م، ج 1‌، جزء دوم، ص 409.

[5]- رشيد الدين فضل الله همداني، جامع التواريخ ، تصحيح بهمن كريمي، اقبال، تهران ، 1367. ج 2/ ص 1168.

[6] – رشيد الدين فضل‌الله، مكاتبات رشيدي، به سعي محمد شفيع، سلسله نشريان كلية پنجاب، 1364، مكتوب 8/ ، ص 11.

[7] – رشيد الدين فضل الله، همان كتاب، ج2، ص 1168

[8] – رشيد الدين فضل الله، همان كتاب ، ج/ 2 صص1045 ،  1020

[9] ناصرالدين منشي كرماني، نسائم الاسحار من الطائم الاخبار در تاريخ وزراء‌، مصحح مير جلال الدين حسيني ارموي، اطلاعات، تهران ، 1364، چاپدوم، صص 101- 100.

[10] – غياث الدين بن همام الدين (خوند مير) ، دستور الوزاء، مصحح سعيد نفيسي، اقبال، تهران، 2535 ، ص 259.

فهرست مطالب

 

1- مقدمه

2- اهميت وزارت

3- وزراي ايراني دورة مغول

محمود يلواچ ) وزير ايراني چنگيزخان و اوگتاي )

مسعود بيك بن محمود يلواج (وزير كيوك و منگو )

اميراحمد بناكتي- وزير قوبيلاي قآن (يكي از چهار وزير او)

4- وزراي عهد ايلخانان:

سيف الدين بيتكچي( وزير هلاكو )

شمس الدين جويني( وزير هلاكو، آباقا، احمد تكودار)

امبربوقا( وزير ارغون)

جلال الدين مخلص سمناني( وزير ارغوان )

سعد الدوله يهودي( وزير ارغون)

خواجه صدرالدين اجمد خالدي زنجاني( وزير گيخاتو)

جمال‌الدين دستجرداني( وزير امور مالي بايد و خان )

خواجه  صدرالدين احمد زنجاني( وزير غازان )

خواجه جمال‌الدين دستجرداني ( وزير غازان )

5- وزارت توأمان :

خواجه رشيدالدين فضل الله و خواجه سعدالدين ساوجي ( وزير غازان ، اولجايتو)

خواجه تاج الدين عليشاه جيلان و خواجه رشيدالدين (وزير اولجايتو، ابوسعيد خواجه عليشاه به طور مستقل  –  وزير ابوسعيد )

ركن الدين صاين (وزير ابوسعيد)

دمشق خواجه ( وزير ابوسعيد)

غياث الدين محمد بن رشيد‌الدين و خواجه علاء‌الدين محمد ( وزير ابوسعيد و ارپاخان)

 

 

فهرست منابع و مأخذ

  • آق سرائي، محمود بن محمد كريم، مسامره الاخبار و مسايره الاخبار، به سعي عثمان توران، بي جا، بي‌تا.

2- اشپولر، تاريخ مغول در ايران، ترجمة محمود ميرآفتاب ، تهران: انتشارات علمي و فرهنگي ، 1380 .

3- اقبال آشتياني ، عباس، تاريخ مغول و اوايل ايام تيموري، تهران: نامك، 1376.

4- اقبال آشتياني، عباس، تاريخ مغول (از حمله مغول تا تشكيل دولت تيموري)، تهران: امير كبير، 1379.

5- بياني، شيرين، دين و دولت در ايرن عهد مغول، 2 ج، تهران: مركز نشر دانشگاهي، 1375.

6- بياني، شيرين، مغولان و حكومت ايلخانان در ايران، تهران: سمت ، 1379.

7- پطروشفسكي ، تاريخ ايران كمبريج، ترجمه حسن انوشه، تهران: اميركبير، 1379.

8- حمد الله مستوفي، ابن ابي بكر احمدبن نصر قزويني، تاريخ گزيده، به اهتمام عبدالحسين نوائي، تهران: امير كبير، 1329.

9- خواند مير، غياث الدين بن همام الدين الحسيني، تاريخ حبيب السير، ج3، تهران خيام، 1333.

10- خواندمير، غياث الدين بن همام الدين، دستور الوزرا، مصحح سعيد نفيسي، تهران: اقبال  1317.

11- رشيدالدين فضل الله همداني، جامع التواريخ، به كوشش بهمن كريمي، 2 ج، تهران: اقبال، 1338،

12- رشيدالدين فضل الله همداني، مكاتب رشيدي، تصحيح محمد شفيع، لاهور: انتشارات كلية پنجاب، 1945

13- رجب زاده، هاشم، خواجه رشيد الدين فضل الله، تهران: انشارات طرح نو، 1377

14- شبانكاره‌اي، محمد بن علي، مجمع الانساب، تصحيح ميرهاشم محدث، تهران: اميركبير، 1363.

15- القشاني، ابوالقاسم عبدالله بن محمد، تاريخ الجايتو، به اهتمام مهين همبلي ، تهران، انتشارات بنگاه ترجمه و نشر كتاب، 1348.

16- لمبتن، تداوم و تحول در تاريخ ميانه ايران، ترجمة يعقوب آژند، تهران: نشرني، 1372.

17- ميرخواند، محمد بن خاوند شاه بن محمود، روضه الصفا، به تصحيح جمشيد كيان‌فر، تهران، اساطير، 1380.

18- مرتضوي، منوچهر، مسائل عصر ايلخاني، تهران: موسسة‌ تاريخ و فرهنگ ايران، 1358.

19- ناصرالين منشي كرماني، نسائم الاسحار من لطائم الاخبار (در تاريخ وزراء) به تصحيح مير جلال الدين حسيني ارموي (محدث) ، تهران: دانشگاه تهران، 1338.

وصاف الحضره، فضل الله بن عبدالله شيرازي، تجزيه الامصار و تزجيه الاعصار، به اهتمام محمد مهدي اصفهاني، بمبئي، 1269.

27900 تومان – خرید
محصول مفیدی برای شما بود ؟ پس به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  • کاربر گرامی، در این وب سایت تا حد امکان سعی کرده ایم تمام مقالات را با نام پدیدآورندگان آن منتشر کنیم، لذا خواهشمندیم در صورتی که به هر دلیلی تمایلی به انتشار مقاله خود در ارتیکل فارسی را ندارید با ما در تماس باشید تا در اسرع وقت نسبت به پیگیری موضوع اقدام کنیم.

مقالات مرتبط